مقدمه: خون، به عنوان یک بافت سیال و سهل الوصول یکی از مهم ترین مایعات بیولوژیک بدن بوده که تحت تأثیر حالات مختلف فیزیولوژیک و پاتولوژیک، ترکیبات آن دستخوش نوسان و تغییر میگردند.
لذا در اختیار داشتن مقادیر طبیعی پارامترهای خونی و بررسی چگونگی تغییرات آن ها در بیماری های مختلف همواره از ابزارهای مهم تشخیص در بسیاری از بیماری های انسان و دام بوده است.
در رابطه با آبزیان و از جمله ماهی نیز، این مهم با تعیین مقادیر طبیعی پارامترهای خونی به عنوان منبأ و شاخصی برای مقایسه و قضاوت در تشخیص بیماری ها مورد تأکید قرار گرفته است.
معمولا حجم خون ماهیان نسبت به سایر مهره داران کمتر و در ماهیان استخوانی حدودا بین 4-2 میلی لیتر به ازای 100 گرم است.
در لامپری ها حجم خون بیشتر و به 5/8 میلی لیتر به ازای 100 گرم میرسد و در هاگ فیش ها حتی از این هم بیشتر است و به 17 میلی لیتر به ازای 100 گرم میرسد.
در ماهیان الاسمو برانش ها،حجم خون بین 8-6 میلی لیتر به ازای 100 گرم گزارش شده است.
در تحقیقات اولیه که بر روی آزاد ماهیان صورت گرفت، حجم خون را در حدود 5/3-3 میلی لیتر به ازای 100 گرم گزارش کردند، اما تحقیقات اخیر نشان داد که حجم خون آن ها در حد ماهیان الاسمو برانش و بین 5 تا بیش از 7 میلی لیتر به ازای 100 گرم است.
حجم خون تون ماهیان زیاد بوده و بین 8 میلی لیتر به ازای 100 گرم در ماهی 9 کیلویی تا 133 میلی لیتر به ازای 100 گرم در ماهی 5/4 کیلویی متغیر است.
در ماهیان کوچک تر حجم خون حتی از این مقادیر هم بیشتر است.
بعضی از محققان اشاره کرد اند که حجم خون در بین کل ماهیان به صورت فیلوژنیک کاهش می یابد.
ماهیان استخوانی عالی تر دارای دستگاه عروقی کاملتری هستند، به همین خاطر به خون کمتری برای انتقال اکسیژن و سایر مواد نیازمندند (3).
خون، مواد مختلف از جمله یون های غیر آلی و تعدادی از ترکیبات آلی مانند هورمون ها،ویتامین ها و پروتئین های مختلف پلاسما را منتقل میکند که میزان آن ها از 6-2 گرم در 100 میلی لیتر متغیر است.این ترکیبات در ایجاد حالت بافری در مقابل تغییرات PH و حفظ فشار اسمزی که در نقل و انتقال آب از میان دیواره مویرگ ها حائز اهمیت است، نقش دارند.اجزای سلولی خون، گلبول های قرمز یا اریتروسیت ها و گلبول های سفید یا لکوسیت ها هستند (3).
رنگ گلبول های قرمز به واسطه وجود هموگلوبین در داخل آنها است.
این ترکیب از یک گلوبین پروتئینی فاقد رنگ همچنین ماده ای به نام هم تشکیل شده است که رنگدانه قرمز-زرد دارد و حاوی آهن است.
مولکول های هموگلوبین ماهیان الاسمو برانش و استخوانی از 4 زنجیر پیچیده (تترامریک) تشکیل شده است و وزن مولکولی آن ها در حدود 61000 تا 70000 دالتون است.
هموگلوبین لامپریها، بسیار شبیه میوگلوبین است.
این ترکیب، هموگلوبینی است که در بافت های عضلانی یافت می شودو علاوه بر این مونومریک بوده، وزن مولکولی آن 18200 دالتون است.در بعضی از گونهها، بیش از یک نوع هموگلوبین را میتوان مشاهده کرد.
هموگلوبین، اکسیژن را به صورت ترکیب با آهن فروی هم انتقال میدهد، این ترکیب قابل برگشت است و انجام آن بستگی به فشار نسبی اکسیژن دارد.
تنها تعداد محدودی از ماهیان، فاقد هموگلوبین هستند.
برای مثال، بعضی از ماهیان چان ایکتی اید قطب جنوب و نوزادان لپتوسفالوس مار ماهیان، خون بیرنگ دارند (3).
ظرفیت حمل اکسیژن خون ماهیان، شامل اکسیژنی است که به صورت محلول انتقال مییابد و همچنین اکسیژنی که به صورت ترکیب با هموگلوبین، در داخل گلبولهای قرمز وجود دارد.
درماهی چنو سفالوس که ماهی یخی قطب جنوب بوده و فاقد هموگلوبین است، ظرفیت حمل اکسیژن خون 45/0 تا 08/1 میلی لیتر در 100 میلی لیتر است، در صورتی که در بسیاری از ماهیان تلئوست بین8 تا 12 درصد است.
در ماهیان بسیار فعال، مانند اسکومبروئیدهای فعال و گونههایی که به آبهای فقیر از اکسیژن عادت کردهاند ظرفیت حمل اکسیژن تا بیش از 20 حجم درصد میرسد.
ظرفیت حمل اکسیژن خون کوسهها و سپرماهیان کمتر از ماهیان استخوانی عالی و معمولاً از 5/3 تا 6 حجم درصد متغیر است.میزان واقعی اکسیژن خون به عوامل زیادی از جمله، فشار نسبی اکسیژن در محیط، فشار نسبی دیاکسیدکربن، PH، دما و میزان فعالیت ماهی بستگی دارد.
به طور طبیعی خونی که در آئورت پشتی وجود دارد، %85 تا %95 از اکسیژن اشباع است، در حالی که معمولاً میزان اشباع خون وریدی از اکسیژن بین %30 تا % 60 است.
در ماهی قزلآلایی که در فعالیت شدید قرار گرفته بود، در هنگام بازگشت خون ورودی به قلب هیچ اکسیژنی وجود نداشت(3).
ارتباطات بین دیاکسیدکربن، pH و میل ترکیبی خون برای حمل اکسیژن بسیار جالب توجه است.
یکی از این ارتباطات که به اثر بور معروف است، بدین صورت است که میل ترکیبی هموگلوبین برای اکسیژن، در pH پایین کاهش مییابد و علت این امر تغییراتی است که در اثر افزایش غلظت یون هیدروژن، در وضعیت مولکول هموگلوبین به وجود میآید.
این وضعیت بیشتر در ماهیانی دیده میشود که در محیطهایی با میزان اکسیژن زیاد و دیاکسیدکربن کم زندگی میکنند (3).
براساس اثر بور، در آبششهای ماهیان مختلف در حالی که فشار نسبی دیاکسیدکربن کم است، خون میتواند به راحتی اکسیژن را گرفته و منتقل کند، حتی اگر فشار نسبی اکسیژن در محیط کم باشد.
در بافتها نیز در حالی که فشار دی اکسیدکربن زیاد است، اکسیژن میتواند به طور مستقل، براساس میزان فشار نسبی خود به داخل خون آزاد شود و این امر یکی از فوائد اثر بور است.
اما از معایب این اثر این است که ماهیانی که به دیاکسیدکربن کم و اکسیژن زیاد سازش یافتهاند، اگر میزان دیاکسیدکربن محیط افزایش یابد، اکسیژن زیادتری لازم است تا توسط هموگلوبین انتقال یابد.
ماهیانی مانند بول هد، بوفین و ماهیان ششدار که به زندگی در باتلاق و سایر مکانهای آبی راکد و آرام سازش یافته اند و در این مکانها، کم بودن pH و همچنین کم بودن میزان اکسیژن امری طبیعی است، در خون آنها اثر بور بسیار ضعیف است(3).
اثر روت نیز با اثر بور در ارتباط است و براساس آن کاهش ظرفیت حمل اکسیژن توسط خون، با افزایش فشار نسبی دی اکسیدکربن همراه است.
کاهش PH، منجر به آن خواهد شد که خون ماهی 100 درصد نتواند با اکسیژن اشباع شود و این حالت، بدون توجه به فشار اکسیژن صورت میگیرد.
این حالت در موارد تجربی که فشار اکسیژن را تا 140 اتمسفر رساندهاند نشان داده شده است (3).
بطور کلی نظر محققین بر این اساس است که فاکتورهای خونی و سرمی ماهیان در گونههای مختلف با هم تفاوت داشته و اتفاق نظر و ارتباط مستقیم و غیرمستقیم زیادی با شرایط محیطی، تغذیهای، سن و … دارد.
بنابراین باید برای هر گونه ماهی در شرایط اقلیمی هر منطقه مقادیر طبیعی این فاکتورها وجود داشته باشد.
1-1 خون : خون، مایعی است که در رگ های بدن جریان دارد و نوعی بافت همبند محسوب میشود.
اختلاف عمده بافت خون با دیگر بافت ها در این است که ماده خارج سلولی در آن بصورت مایعی به نام پلاسما است که پلاسما خود شامل آب ، پروتئین (آلبومین گلبولین و فاکتورهای انعقادی) ، قندها (گلوکز) ، چربی و یون ها می باشد و سلول های خونی شامل اریتروسیتها (گلبول های قرمز)، لکوسیتها (گلبول های سفید) و ترومبوسیتها (پلاکت ها) هستند.
این بافت در تمامی بافت ها به جز بافت پوششی و غضروفی وارد میشود و تغذیه و تنفس آنها را سبب میشود(1).
1-1-1 وظائف خون: 1_ انتقال گاز (اکسیژن و گاز کربنیک) بین اندام تنفسی ، بافت ها و ذخیره اکسیژن .
2_ انتقال مواد غذایی به بافتها .
3_ انتقال محصولات دفعی از بافتها به سوی اندام های مختلف .
4_ انتقال مواد متابولیکی اسید لاکتیک (از عضلات به کبد) .
5_ انتشار هورمونها برای کنترل اعمال بدن و تأثیر متقابل هورمون ها بر اندام های خون ساز 6 تنظیم حرارت بدن با انتشار در بافتها .
7 انعقاد .
8_ دفاع بدن در برابر حمله باکتری ها و ایجاد ایمنی در بدن .
9_ تثبیت محیط داخلی مناسب برای سلول ها به منظور ایجاد PH مناسب، مواد غذایی و غیره …) .
10_ انتقال نیرو مثل شکستن کیتین در سختپوستان (4).
1-1-2 گردش خون: سیستم گردش خون در ماهی ها عمدتاً به میزان زیاد و یا تماماً بسته است و قلب و مویرگ های آبششی و عمومی و رگ های بزرگ در یک آرایش خطی به هم متصلند.
ماهیان در محیطی زندگی میکنند که در مقایسه با اتمسفری که تنفس میکنیم از نظر O2 فقیرتر است، هم چنین قلب آن ها که سادهتر است باید قبل از انتشار خون به داخل بافت ها آنها را به سمت سطوح اکسیژن دار پمپاژ کند.
خون، مواد مختلف از جمله یون های غیرآلی و تعدادی از ترکیبات آلی مثل هورمون ها، ویتامین ها و پروتئین ها که شامل 2 نوع گلوبولین، 2 نوع گلوبولین و گاماگلوبولین، آلبومین، ترانسفرین و سایر پروتیئن هاست که در ایجاد ایمنی معین، ایجاد حالت بافری و حفظ فشار اسمزی نقش دارند (3).
1-1-3 قلب و دستگاه گردش خون: دستگاه قلبی- عروقی بیشتر ماهیان یک دستگاه بسته است که مشخصاً شامل قلب به عنوان یک پمپ و بسترهای مویرگی عمومی است که توسط سرخرگ ها و سیاهرگ ها با قلب ارتباط دارند.
قلب ماهی مشخصاً دارای 4 حفره است: سینوس وریدی، دهلیز، بطن ومخروط شریانی.
این اندام در داخل حفره دور قلب (پریکارد) در زیر یا به فاصله اندکی در پشت آبششها قرار دارد.
ساختار قلب در ماهیان استخوانی نسبت به سایر گروه ها بسیار متغیر است زیرا در ماهیان زنده، تغییرات تکاملی وسیعی مشاهده میشود.
هر 4 حوزه قلب در یک مسیر واقع شدهاند و فقط خون سیاهرگی را پمپ میکنند و به استثنای تعدادی از ماهیان که از هوا تنفس میکنند، در بقیه ماهیان جریان خون به سمت آبششهاست و قلب و آبشش ارتباط نزدیکی دارند (3 و1).
1_ اولین حفره قلب ماهی سینوس وریدی است که خون سیاهرگی حاصل از گردش خون کبدی و مجاری کوویر در این حفره جمع شده و از طریق دریچه سینوسی_دهلیزی به دهلیز میرود.
دهلیز اولین مکانی است که امکان سرعت گردش خون را فراهم میکند.
بطن هم یک حفره نسبتاً بزرگ است که دیواره ماهیچهای سفتی دارد و نیروی ضربانی عمده را برای جریان گردش خون فراهم میکند.
مخروط شریانی سرعت جریان خون را عکس دهلیز با بطن زیاد نمیکند بلکه به عنوان یک حفره الاستیک عمل میکند و سبب کاهش نوسانات جریان خون و جریان متناوب بطن و تبدیل آن به یک جریان مداوم به سمت آئورت شکمی و آبششها میشود (3 و1) .
1-2 سلول های خونی: 1-2-1 گلبول قرمز(اریتروسیت ها) : گلبول های قرمز بیشترین سلول های خونی هستند.
اریتروسیت ماهیها از لحاظ اندازه، رنگدانه و ساختاری بسیار شبیه به اریتروسیتهای سایر مهرهداران است، با این تفاوت که مثل اریتروسیتهای پرندگان و خزندگان هستهدار است.
از لحاظ تعداد هم در گونههای مختلف متفاوت است و این فاکتور تحت اثر عواملی مثل استرس و دمای محیطی متغیر است ولی معمولاً از لحاظ تعدادی بین هستند.
از لحاظ شکل ظاهری هم گلبول های قرمز بیضی شکل بوده و دارای هسته مرکزیاند، هسته آنها بیضی شکل بوده و دارای دانههای کروماتینی است و سیتوپلاسم سلول های بالغ به علت دارا بودن مقادیر زیادی هموگلوبین، اسید و فیلی است.
اندازه محور بزرگ گلبول های قرمز 15_10 میکرون و محور کوچک شان 12_8 میکرون است (8 و 4 و1)، شکل(a) .
در سطح میکروسکوپ الکترونی، سیتوپلاسم آن ها یکنواخت است و تعداد کمی میتوکندری و دانههایی مشاهده میشود و شبکه کروماتینی هسته هم مشخص است، شکل (b,c) .
جمعیت گلبول های قرمز در خون محیطی ماهی ها را عمدتاً گلبول های قرمز بالغ تشکیل میدهند ولی معمولاً تعدادی سلول نابالغ هم دیده میشود که تعداد این سلولهای نابالغ بر حسب نوع ماهی، سن، جنس و حالات محیطی متغیر است.
معمولاً ارتباط معکوسی بین اندازه و تعداد گلبول های قرمز وجود دارد، به طوری که در کوسهها و سپرماهیان کمتر از نیم میلیون گلبول قرمز در هر mm3 است.
درصد گلبول های قرمز را در مقایسه با حجم کل خون هماتوکریت میگویند که با تعداد گلبول های قرمز ارتباط نزدیک دارد و در بیشتر ماهیان استخوانی بین %3010 است و معمولاً غلظت هموگلوبین در خون ماهی که به صورت گرم در 100 دسی لیتر بیان میشود بین 7 تا 10 است.
تعداد گلبول های قرمز و در نتیجه میزان هماتوکریت و غلظت Hb بر حسب فصل، دما، وضعیت غذایی و بهداشت ماهی متفاوت است ( 4و1).
1-2-2 اریتروسیتهای نابالغ: این سلول ها به طور کلی حدود %1 از کل تعداد آنها را تشکیل میدهند و گردترند و در رنگآمیزی گیمسا به رنگ آبی خاکستری دیده میشوند و به نام پلی کروماتوسیتها شناخته میشوند (4).
1-2-3 گلبول های سفید (لکوسیتها): نسبت به گلبول های قرمز فراوانی کمتر دارند و معمولاً تعداد آن ها در بیشتر ماهیان کمتر از 150000 عدد در هر میلیمتر مکعب خون است.
میزان این گلبول ها در یک گونه خاص نیز ممکن است بسیار متغیر باشد.
برای مثال در مورد کپور معمولی 32000 در هر mm3 تا 146000 عدد گزارش شده است.
در پستانداران گلبول های سفید چند هستهای را به 3 دسته تقسیم می کنند: 1_ نوتروفیل 2_ ائوزینوفیل 3_ بازوفیل.
در ماهیها هم چندین نوع گلبول سفید چند هستهای وجود داردکه به دلیل اختلافات فراوان آن ها در شکل و خصوصیات رنگآمیزی این سلول ها در گونههای مختلف تاکنون هیچ گونه نامگذاری ثابتی برای گلبول های سفید چند هستهای ماهی ها وجود نداشته است.
اگر چه گلبول های سفید چند هستهای ماهیها را به 3 دسته نوتروفیل، ائوزینوفیل و بازوفیل تقسیم میکنند که علت این تقسیمبندی هم شباهت های ریختشناسی و عملکردی گلبول های سفید چند هستهای ماهی ها با پستانداران است.
بسیاری از ماهی ها 1، 2 یا 3 نوع گلبول سفید چند هستهای دارند.
بازوفیل ها به ندرت در ماهیها دیده میشوند، ائوزینوفیل ها هم همیشه وجود ندارند، اما نوتروفیل ها در بیشتر گونهها فراوانند (8 و 4 و1).
1-2-4 نوتروفیل نوتروفیل ها در ماهیها بیشترین گلبولهای سفید چند هستهای را تشکیل میدهند و اکثر ماهیها دارای این نوع سلول میباشند.
به استثناء ماهی بادکنکی (Puffers).
رنگ پذیری نوتروفیل ها نسبت به رنگ رومانووسکی کم است و معمولاً هسته آنها کروی یا کلیوی شکل است و در بسیاری گونهها، دانههای داخل سیتوپلاسمی کمی ائوزینوفیلی هستند (استثنا ماهی شانک (sea bream) که شدیداً بازوفیلی است)، در نتیجه برای تشخیص عملی نوتروفیل ها از بازوفیل ها به رنگآمیزی دقیق تری احتیاج داریم (1).
شکل (m.n.o) در نوتروفیل ماهی کپور 3 نوع دانه وجود دارد که عبارتند از: دانههای بزرگ بیضی شکل یا بدون دانههای میلهای شکل و دیگر دانههای کوچک که خصوصیات عملکردی آنها روشن نیست.
وظیفه نوتروفیل ها دفاع بر علیه عفونت های باکتریایی است و این سلول ها قدرت حرکت زیادی را به سمت نواحی عفونی دارند.
در حالت طبیعی تعداد زیادی از این سلول ها در بافت های لنفاوی کلیه برای فوریت های ویژه ذخیره میگردند که در اثر تحریکات تورمی این سلول ها از راه جریان خون به نواحی آسیب دیده نفوذ میکنند.
بنابراین نفوذ نوترفیل ها در بسیاری از بیماری های عفونی در مرحله حاد تورم رخ میدهد.
در واقع این سلول ها از راه اندوسیتوز به باکتریها حمله میکنند و باکتری توسط فاگوزوم های داخل آنها کشته و هضم میشود.
آنزیمهای داخل دانههای سیتوپلاسم مثل پراکسیداز، اسید فسفاتاز و استرازهای غیراختصاصی به داخل فاگوزوم ها رها شده و اساس عملشان بر هضم و جذب باکتری ها و عوامل بیگانه است.
منشأ اصلی نوتروفیل های ماهی به احتمال زیاد بافت خون ساز کلیه است و همین طور طحال هم ممکن است نقش کمی داشته باشد.
میزان نوتروفیل ها در ماهی ها مشابه میزان آنها در پستانداران است یعنی در حدود (1).
در مطالعهای که در سال 1975 توسط الیس انجام شد، مشخص شد که نوتروفیل ها از لحاظ Periodic Acid Schiff (PAS)، (Sudan Black B) سودان بلک B ،Benzidine-Peroxidas، اسید و آلکالاین فسفاتاز مثبت هستند.
مدت زمانی زندگی آن هاو turn overجایگزینی مجدد آ ن ها در خون حدود 5 روز است که مشابه پستانداران است (4و1 ).
1-2-5 بازوفیل با دانههای بزرگ، هسته بسیار رنگ پذیر و کناری قابل تشخیصند،شکل (p,q ).
این نوع سلول ها در کپور ماهیها و بادکنک ماهیها دیده میشوند، در ماهی بادکنکی گونه (Takifugu vermicularis) تعدادشان حدود 140000 در هر mm3 خون است.
دانههای بازوفیلی دارای اسید موکوپلی ساکارید هستند.
بنابراین با رنگ های بازی مثل آزور A رنگ متاکروماتیکی میگیرند، مولکول های اسید موکوپلی ساکارید در دانههای بازوفیل ماهی ها فقط دارای ریشه قندی است، در صورتی که در پستانداران دارای ریشههای سولفاته مثل هپارین هستند.
در کپور ماهی ها دانههای آنها PAS مثبت است و گاهی گرایش ائوزینوفیلی دارند (1) .
خصوصیت منحصر به فرد دیگر بازوفیل های ماهی این است که اسید موکوپلی ساکارید در دانههای بازوفیل ها در آب بسیار محلولند.
بنابراین مشاهده میکروسکوپ الکترونی دانههای بازوفیل بسیار مشکل است.
دانههای بازوفیلی فاقد هیستامین هستند و وزن مخصوص بالایی دارند به طوری که از گلبو ل های قرمز هم سنگین ترند که این خصوصیت ویژه بازوفیل های ماهی را نمیتوان در بازوفیل سایر مهرهداران مشاهده کرد.
بازوفیل ها در ماهیها حرکات زیاد و فعالی دارند، این سلول ها در مرحله حاد جراحات تورمی ظاهر میشوند هر چند این سلول ها دارای حرکت فاگوسیتی کمی هستند، طبیعت ساختمان شیمیایی پلی ساکاریدها در دانههای آنها هنوز مشخص نیست.
بنابراین اثر آنها در تورم مشخص نشده است (1).
جمعیت بازوفیل ها تحت اثر هورمو ن های مترشحه آدرنال است و تعدادشان به ندرت بیشتر از %1 لکوسیتهای کل ماهی را تشکیل میدهد.
در مقایسه با ماست سلها حاوی هیستامین هستند.
تاکنون مشاهده نشده که بازوفیل ها در هیچ یک از مکان های دفاعی شناخته شده نقش داشته باشند (4 و1 ).
1-2-6 ائوزینوفیل این سلول ها که در پستانداران چیزی حدود %3-1 لکوسیتهای خون را تشکیل میدهند و عمدتاً نقش آنها شرکت در واکنش های دفاعی است، که این کار را از راه فاگوسیتوز کردن کمپلکسهای Ag-Ab انجام میدهند.
نقش مهمی را در حفظ عمل هموئوستاز در خلال عفونت دارند و در بیماری های انگلی هم افزایش پیدا میکنند.
ائوزفیوفیل ها حاوی دانه های ائوزینوفیلی هستند که با رنگ های ائوزینوفیلی رنگ میشوند، شکل (r,s).
در بیشتر مقالاتی که در مورد کپور ماهی ها منتشر شده این سلول ها با بازوفیل ها اشتباه شدهاند.
عموماً در خون ماهی ها نادر هستند و بیشتر یافتههای ائوزینوفیل های ماهی ها بر میگردد به سلول های گرانولی ائوزینوفیلیک که در پوست، بافت خون و بافت گوارشی یافت شدهاند، که این ها هم عمدتاً با سلول های واقعی ائوزینوفیل خون متفاوتند.
ائوزینوفیل های ماهی ها در واکنش های التهابی و برخی فعالیتهای فاگوسیتوزی حضور دارند، مثلاً در ماهی طلایی (goldfish) و (Guppied) (ماهی آبنوس) گزارش شدهاند (8 و 4 و 1).
1-2-7 منوسیت در گسترش های خونی، منوسیتها بزرگترین و بی شکلترین سلول های خونی هستند.
یک هسته بزرگ با شبکه کروماتین ظریف در آن ها دیده میشود، سیتوپلاسم بازوفیلی کم رنگ و اغلب دارای فاگوزوم هستند.
در سطح میکروسکوپ الکترونی، هسته منوسیتها کروماتین کمی را نشان میدهد.
سیتوپلاسم این سلول ها دارای خصوصیات فاگوزومی، پایکهای ظریف کاذب و زوائد سیتوپلاسمی غشاء سلول است (1)،شکل (j,k,l ).
در پستانداران، منوسیتها به صورت ماکروفاژ در تمام بافت های بدن پخش میباشند و معمولاً در خون هم مشاهده میشوند.
در ماهی ها هم منوسیتهای خونی عمل ماکروفاژی دارند.
بنابراین گاهی به نام ماکروفاژ خونی (Blood macrophages) نیز نامیده میشوند.
ماکروفاژها، منوسیتهای فاگوسیت کننده فعالی هستند.
این سلولها نه تنها در هضم مواد خارجی بلکه بر روی موادی مثل سلول های سرطانی و سلول هایی که توسط ویروسها صدمه دیدهاند دخالت دارند.
مواد خارجی که توسط این سلول ها گرفته میشوند با آنزیم های هیدرولیتیک (ایزوزوم) های آن ها کشته شده و سپس هضم میشوند، همچنین این سلول ها به عنوان سلول های خنثی کننده آنتیژن نیز عمل میکنند، ضمن آن که اطلاعات مربوط به مواد هضم شده را به لنفوسیتها انتقال میدهند، بنابراین منوسیتها در دستگاه ایمنی هم دخالت دارند.
لیزوزوم های مونوسیتها دارای آنزیم های هیدرولیتیک بسیار زیادی هستند مثل استرازهای غیراختصاصی، گلوکورونیدازها و فسفاتازها.
اگر چه منوسیتهای ماهی ها الزاماً دارای پراکسیداز نیستند ولی در پستانداران اصولاً برای از بین بردن باکتریها الزامی هستند(1).
مهاجرت منوسیتها_ ماکروفاژها بدنبال مهاجرت گرانولوسیتها در بیماریهای آماسی رخ میدهد.
این سلول ها باکتریها، سلولهای مرده، بقایای سلولی و غیره را به داخل کشیده و هضم میکنند.
گاهی سلولها گرانولوم را بوجود میآورند.
بنابراین عملکرد این سلول ها بیشتر در مرحله مزمن آماس است، برخلاف گرانولوسیتها که در مرحله حاد آماس عمل میکنند (1).
1-2-8 لنفوسیتها: لنفوسیت، سلول خونی کوچکی است که هستهای بزرگ و سیتوپلاسم کمی دارد.
هسته قسمت اعظم سلولی را پر میکند و شبکه کروماتینی مشخصی دارد و سیتوپلاسم آن رنگ بازوفیلی میگیرد (1)،شکل (g,h,i).
لنفوسیتها خود شامل 2 گروه لنفوسیت B و لنفوسیت T هستند.
غشای سلول هایB ، ایمنوگلوبین سطحی را تولید میکند، در صورتی که سلول های T، مشتق از تیموس هستند؛ اگر چه تشخیص این سلول ها فقط از شکل ظاهری یا خصوصیات رنگآمیزی آن ها ممکن نیست ولی تشخیص آن ها از رنگآمیزی ایمونوسیتوکمیستری با استفاده از آنتیبادی ضد پروتئینهای سطحی سلولهای B و T که شامل ایمنوگلوبولینها هستند، توسط بسیاری محققین انجام گرفته است.
تعداد لنفوسیت های خون ماهی به استثناء گلبولهای قرمز از سایرین بیشتر است و تعدادشان در حالات مختلف و خصوصاً در بیماری ها متفاوت است.
در آماسهایی که به صورت تجربی ایجاد شده، تعداد آن ها در حالت حاد کاهش و در حالت مزمن افزایش پیدا میکند.
استرس، تعداد لنفوسیتها را کاهش و کورتیکواستروئیدها، سبب لنفوپنی (کاهش لنفوسیتها) میشوند.
در آزاد ماهی ها تعداد لنفوسیتهای خون با بلوغ جنسی کاهش مییابد (4و1).
1-2-9 ترومبوسیت : نقش آنها در انعقاد خون است.
این سلول ها بیضی یا دوکی شکل هستند، با زواید سیتوپلاسمی که در یک یا هر دو انتهای سلول وجود دارند و دارای مقدار کمی سیتوپلاسند.
هسته بیضی و بزرگ و شبکهای از کروماتین دانهدار دارد،شکل( d,e,f).
برای مشاهده ترومبوسیتها، استفاده از مواد ضد انعقاد لازم است، زیرا آن ها در اثر انعقاد دژنره میشوند.
ترومبوسیتها دارای دستگاه کانال سطحی در سیتوپلاسمند که این کانال ها، سبب افزایش سطح سلول میشوند ولی دلیل وجودشان هنوز مشخص نیست (1).
1-2-10 پلاسما سل : الگوی کروماتین پلاسما سلها، چرخ دندانه داراست و هسته برجسته که در ناحیه گلژی پدیدار میشود و در ناحیه اطراف هسته یک هاله رنگ پریده است و سیتوپلامش هم آبی رنگ است، این سلول ها بسیار رنگ پذیرترند (4).
مورفولوژی سلول های خونی ماهی Murry cod 1-3 روند تشکیل سلولهای خونی : در پستانداران، تمام سلول های خونی از سلول هایی به نام سلول های ذخیره چند کاره (Stem cells)، در مغز استخوان پدید میآیند.
سلول های استم به سلول های میلوئیداستم و لنفوئیداستم تغییر مییابند.
سلول های میلوئیداستم رشد کرده و به سلول های سازنده گلبول قرمز، گرانولوسیتها، ترومبوسیتها و منوسیتها_ ماکروفاژها تبدیل میشوند.
سلول های لنفوئیداستم به سلول های زنده T و B نیز تمایز مییابند.
بلوغ سلولهای T در تیموس و بقیه در مغز استخوان انجام میگیرد.
این سلول های پیش ساز بعد از طی مراحل متعدد پیشرفت بالغ میشوند.
برای مثال گلبول های قرمز از سلول های میلوئیداستم و آنها از سلول های اریتروسیتیک استم به ترتیب پرواریتروبلاست و سپس اریتروبلاست تبدیل میشوند.
بافت های خون ساز در ماهی ها همانند مغز استخوان در پستانداران هستند.
بافت های لنفوئیدی در کلیه ماهی های استخوانی حقیقی و اندامهای اپی گونال در ماهی های حفره آبششی( الاسمو برانش ها ) میباشند (1).
بلوغ سلول های T در تیموس همانند پستانداران است.
سلول های خونی نابالغ و مراحل مختلف رشد آن ها در این اندام ها مشاهده میگردد.
مشخص شده که پیشسازان هر نوع سلول خونی در ماهی ها وجود دارد.
یعنی اریتروبلاستها، ترومبوبلاستها، مونوبلاستها، بازوبلاستها، ائوزینوبلاستها و لنفوبلاست ها.
احتمال وجود سلول های استم نیز بسیار بالا میباشند، بین سلول های استم و سلول های پیشساز، مراحل بلوغ سلولی بسیاری وجود دارد.
اگر چه آزمایش های زیادی برای طبقهبندی این سلول های نابالغ انجام شده، اما هنوز این امکان وجود ندارد که این سلول ها را با توجه به خصوصیات مورفولوژی از هم جدا نمود.
در واقع گلبول های قرمز و سفید همگی از سلول های دودمانی هموسیتوبلاست (شکل اولیه و تمایز یافته سلولهای خونی) به وجود میآیند، این سلول ها از اندام های گوناگونی نشأت میگیرند، اما بعد از این که وارد جریان خون شدند بالغ میشوند.
محل خونسازی ماهیان استخوانی عالی (Teleost) اساساً طحال و کلیه است، در حالی که بافت لنفومیلوئید (تولید کننده لنفوسیت و گرانولوسیت)، در جمجمه ماهیان هولوسفال (Chimaera) و ماهیان خاویاری و هم چنین در اطراف قلب ماهیان خاویاری یافت میشود.
تیموس، بافت لنفومیلوئیدی دیگری است که در مراحل جوانی بسیاری از ماهیان آروارهدار فعال است، اما اغلب در ماهیانی که از نظر جنسی به مراحل بلوغ میرسند رو به زوال میگذارد.
استخوان ماهی، بافت مغز استخوان برای خونسازی ندارد (4و1 ).
1-4 بافتهای لنفاوی: بافت های لنفاوی شامل 2 گروه بافت های لنفاوی اولیه و ثانویه هستند.
بافت لنفاوی اولیه (تیموس) محل تمایز لنفوسیتهاست و ثانویه که دارای واکنشهای ایمنی است مثل طحال.
بافت های لنفاوی کلیه منشأ لنفوسیتهای B هستند، که در واکنش های ایمنی دخالت دارند.
غدههای لنفاوی در پستانداران محل اصلی پاسخ های ایمنی هستند.
بافت لنفاوی مرتبط با روده (GALT) نیز در ماهی ها رشد زیادی کرده است (1).
1-4-1 لنف: تخمین حجم خون ماهی های استخوانی بسیار متغیر است و شاید در محدوده 2 تا 4 درصد از وزن بدن در مقایسه با 5 تا 8 درصد برای سایر مهرهداران باشد.
در مقابل این حجم نسبتاً پایین حجم لنف 5_4 برابر حجم خون است، بنابراین وسوسهآور است که تصور شود، لنف نقش بیشتری در انتشار متابولیتها و عوامل عفونی در مقایسه با آن چه که در منابع پیشنهاد میشود ایفا میکند، به علاوه تلاشی اساسی به منظور شرح شاخص های بالینی سودمند در مورد بیماری خونی ماهی پرورشی و وحشی معطوف شده است (4 ).
1-4-2 کلیه: به دلیل این که کلیه یک اندام هدف در بسیاری بیماری هاست، اهمیت اقتصادی آن در پرورش ماهی مطرح است.
یک دلیل آن تمایل این اندام برای به دام انداختن ذرات آنتیژن در گردش خون میباشد.
در بسیاری گونههای ماهیها بافت های لنفاوی کاملاً در قسمت جلویی کلیه رشد کردهاند که در این قسمت رشد نفرون ها کم است، این قسمت معمولاً پرونفروز نامیده میشود.
بافت های لنفاوی رأس کلیه در اطراف شاخههای سیاهرگ خلفی رشد میکنند، این بافت از شبکه ظریف سلول های رتیکولر تشکیل شده و مملو از سلول های بالغ و نابالغ خونی است.
سلول های خونی پس از بلوغ از طریق دیوارههای رگی وارد گردش خون میشوند، هم چنین واکنش های ایمنی توسط ماکروفاژها، سلولهای T و B نیز در بافت ها انجام میگیرد (1).
1-4-3 طحال : طحال اگر چه با اندام های گوارشی در ارتباط است ولی وظیفه گوارشی بر عهده آن نیست و بیشتر در تولید گلبول های خونی نقش دارد.
در ماهیان استخوانی عالی وظیفه انهدام گلبول های قرمز را به آن نسبت میدهند، در لامپریها و هاگ فیش ها که فاقد طحال فشرده و یکپارچهاند بافت شبه طحال به صورت منتشر در امتداد روده قرار دارد.
ماهیان شش دار هم فاقد طحالند.
طحال توسط کپسول فیبروزی پوشیده شده و داخل کپسول استرومای طحال وجود دارد که شامل طناب های لنفاوی و سینوس های طحال است.
در پستانداران پولپ سفید طحال غنی از لنفوسیتهاست و از پولپ قرمز که غنی از گلبول قرمز است قابل تشخیص است.
گر چه طحال ماهی ها دارای قسمتهای غنی از لنفوسیت و گلبول قرمز است ولی مرز آن مشخص نیست.
طناب طحالی دارای گروهی از ملانوماکروفاژهای مرکزی و تجمعی از ماکروفاژ است.
سلول های ملانوماکروفاژ مرکزی به علت وجود هموسیدرین و یک متابولیت هموگلوبینی، قهوهای رنگند (1).
رگ های لنفاوی در طحال پخش نیستند.
بیشترین تعداد خون توسط سرخرگ به طحال وارد میشود، سپس وارد بافت طناب های طحال میشود.
خون از طریق سوراخ های دیواره رگها وارد سینوس میشود، طحال حجم خون را با کنترل تعداد سلول های خونی در بافت خود تنظیم میکند، زمانی که ماهی آرام است، تعداد گلبولهای قرمز در خون محیطی کم و سلول های خونی ذخیرهای در طحال بسیار زیادند، از طرف دیگر زمانی که ماهی در حال فعالیت و یا تنش (استرس) است، تعداد گلبول های قرمز خون زیاد شده، طحال نازک میشود که به علت آزاد شدن سلول های خونی به داخل رگ هاست.
سرخرگ های کوچک در بافت طحال از سرخرگ طحال منشعب میشوند و سرخرگ های جارویی (Pencillus) نامیده میشوند.
انتهای سرخرگ های قلممویی توسط بافت دیگر اندوتلیال ویژه پوشیده میشوند که الیپسوئید نامیده میشوند.
الیپسوئید مواد خارجی را که توسط خون از طحال عبور میکند به دام میاندازد و با کمک ماکروفاژهای اطراف الیپسوئید، لنفوسیتها در طناب طحال بر علیه آنتیژن ها عمل میکنند، یعنی واکنش ایمنی انجام میشود، بنابراین طحال بافت لنفاوی ثانویه اصلی در ماهی ها محسوب میشود (1).
1-4-4 تیموس : یکی از اندام های مشتق از آبشش است.
تیموس اندامی است زوج که در دیواره جانبی- پشتی حلق قرار دارد.
سمت شکمی آن توسط اپیتلیوم مخاطی پوشیده میشود.
استرومای تیموس از سلول های پوششی و لنفوسیتها تشکیل شده است که معمولاً تیموسیت خوانده میشود.
عملکرد تیموس در پستانداران بلوغ نهایی سلولهای T است.
سلول های پیش ساز تیموسیتها، یعنی لنفوئید هموبلاست که مشتق از مغز استخوان هستند، پس از تولید وارد جریان خون میشوند.
هموبلاستها به قسمت اطرافی تیموس نفوذ کرده و فعالانه تکثیر مییابند، هر چند بسیاری از آن ها تحلیل میروند، فقط تعداد کمی از آنها در قسمت مرکزی تیموس تمایز یافته و به تیموسیتهای بالغ تبدیل میگردند، بنابراین قادر هستند که خودی را از غیر خودی تشخیص بدهند.
مشابه این فرآیند محتملاًدر ماهی ها نیز وجود دارد اما هنوز مورد تائید قرار نگرفته است (4و1 ).
1-5 کمخونی : نشانه ظاهری معمول در کمخونی، رنگ پریدگی رشتههای آبشش است، اگر چه باید مراقب بود تا این وضعیت با رنگ پریدگی حاصل از وجود موکوس فراوان، هیپرپلازی منتشر و شدید آبشش یا حتی اتولیز اشتباه نشود.
کم خونی ها ممکن است براساس تعداد، اندازه و غلظت هموگلوبین گلبولهای قرمز طبقهبندی شوند، یا این که کمخونیها ممکن است براساس مکانیسم پاتوفیزیولوژیک مسبب، به طورمثال اتلاف خون (خونریزی)، افزایش تجزیه (همولیتیک) یا کاهش میزان تولید (هیپوپلاستیک) طبقهبندی شوند (2).
1-5-1 کمخونی های همولیتیک : در این نوع کمخونی، میزان از بین رفتن گلبول های قرمز زیاد است، گر چه میزان تولید گلبول قرمز (نابالغ) معمولاً به جهت جبران افزایش یافته ولی مقدار و اندازه هموگلوبین به طور مشخص متغیر است.
کمخونی های همولیتیک به وسیله تجمع هموسیدرین در طحال مشخص میشوند، اگر این وضعیت برجسته باشد، محدوده غلافهای بیضوی به وسیله رنگدانه مشخص شده و به دنبال آن تجمع فراوان رنگدانه در مراکز ملانوماکروفاژ روی میدهد.
همچنین ممکن است رنگدانه در بافت پوششی لولههای کلیوی دیده شود.
در موارد شدید ممکن است فعالیت کانون هایی از بافت خونساز وجود داشته باشد، چنین کانون هایی ممکن است در کبد، اطراف فضاهای باب و در پری کارد قلب یافت شود.
علل شایع، شامل همولیزهای باکتریایی به ویژه انواع ویبریو و انگل های خونی مانند انواع کریپتوبیا، انواع تریپانوزوم و انواع هموگرگارینا میباشند.
در بسیاری از گونه ها گنجیدگی های داخل سیتوپلاسمی در گلبول های قرمز دیده میشود.
این گنجیدگی ها که در آغاز تصور میشد با منشأ تک یاخته باشد، در ماهی کاد و سایر انواع نشان داده شده که ویروسی بوده و بیماری نکروز گلبول های قرمز یا ویروسی ماهی های دریایی (PEN) نامیده میشود، اگر چه ویروس در آزمایشگاه کشت داده نشده است (2).