ماده وخواص آن
فعالیتهای نظری در زمینه علوم و فلسفه در عهدباستان، بیشتر در سه کشور هند، چین و یونان باستان چشمگیر بود. در نوشته های فلاسفه هند در متن سانسکریتی و داس (vedas) کتاب مقدس هندوها، آمده است که هندیان از حدود 1000 سال (ق . م) معتقد بودند که جهان از تعداد معینی مواد ساده یعنی خاک، آب، آتش، فضا و نور به وجود آمده است.تالس آب را منشا تشکیل همه اشیای جهان می پنداشت که آب قسمت عمده زمین را تشکیل می دهد و بنا به نر وی بر اثر سردوجامد شدن به خاک وبر اثر گرم شدن وتبخیر به هوا منتقل می شودهراکلیتوس فیلسوف دیگر یونانی، معتقد بود که آتش ماده المواد است زیرا وی آتش را مظهری از نهاد موجودات جهان هستی می پنداشت. مثلاً معتقد بودکه می توان فرض کرد که همه چیز در جهان مانند آتش به وجود می آید وبه تدریج رشدمی کند و بارورمی شود و پس از گذشت زمانی چند، روز به زول می گذارد و خاموش می شود.
امپدولکس، پزشک و فیلسوف یونانی و یکی از معاصران آناکساگوراس، شاگرد فیثاغورث، ازاهای «اگریژانت» بود. او به این باور بودکه نه تنها آب هوا و آتش به تنهایی نمی توانند به وجودآورنده اشیای جهان باشند بلکه باید هر سه آنها با هم در نظر گرفت وعنصر دیگری یعنی خاک را نیز به آها افزود. زیرا وی می پنداشت که مثلا موجودی مانند چوب،چون در حالت طبیعی جامد است، پس دارای مقداری خاک است. چون می سوزد پس دارای مقداری آتش است، چون سوختن بخارهایی ازآن خارج می شود پس دارای مقداری هوا است. و چون با سرد شدن، آن بخارها به آب تبدیل می شوند پس دارای مقداری آب است. این چهار عنصر به عناصر چهارگانه امپدوکلس شهرت یافت. در هر حال این عناصر خاک رادر زمینع آب رادر منابع آبی و هوا را در جو وآتش را در شعله به وجود می آورند.
نظریه افلاطون درباره عنصرها: به عقیده ی وی، چون این چند وجیها قابل جداشدن و تبدیل به سطحهای مثلثی اند و این مثلثها رابا آرایش های مجدد دلخواه، می توان به هر شکل موردنظر کنار یکدیگر قرار داد. می توان اساس تشکیل اشیای جهان را از این چهارعنصر دانست.
نظریه ارسطو: ارسطو معتقد بود که ماده المواد تغییر ناپذیر و مقدار آن همواره ثابت و منشأ همه مواد واشیای جهان است.
آغازشیمی آلی نو:
اگرچه بسیاری از مواد آلی از زمان های بسیار قدیم شناخته شده بودندو مورد استفاده قرار می گرفتند. اما پژوهش درزمینه های ساختار، تهیه، دسته بندی و بررسی خواص آنها به صورت شاخه مشخصی از علم شیمی، از قرن نوزدهم آغاز شد. در سال 1780 بدگمان تفاوت مواد آلی ومعدنی رابیان داشت و به سلسیوس از شیمی آلی درمفهوم زیست شیمی امروزی بحث کرد.
پیدایی نظریه ظرفیت، ساختار مواد الی: به تدریج که بر تعداد ترکیب های شیمیایی افزوده می شد و فرمول آنها با دقت بیشتری معین می شد، دانشمندان پی بردند که فرمول بسیاری از مواد با یکدیگر مشابهت دارند.
دوماً، دراین زمینه معتقد بود که نوع اتم یا رادیکالی درهر ترکیب تاثیر چندانی درخوص آن ندارد. مثلاً اسید استیک واسید کربنیک مشابه یکدیگرند، اما فرانکلند با این اندیشه موافق نبود، زیرا دریافته بودکه مثلاً ارسینک در ترکیبهای آلی تنها با سه گروه می تواند ترکیب شود، در صورتی که می تواند با پنج اتم کله پیوند برقرار کند. هر یک از اتم ها با تعداد مشخصی اتم دیگر ترکیب می شوند.
مدل هاو نظریه های اتمی
درسال 1901 نخستین بار تامسون، مدل هندوانه مانندی رابرای اتم پیشنهاد می کرد که بر آن اساس، اتم را که یکنواختی از بار مثبت درنظر گرفت والکترونها به تعدادی که این بار مثبت راخنثی کنند در داخل آن پراکنده اند.
را درفورد سال 1911 بر اساس آزمایش معروف خود (بمباران ورقه های نازک فلزی توسط ذره های شمسی مانند را برای اتم پیشنهاد کرد وتا اندازه ای اساس درستی برای ساختار اتم بنا نهاده بود هرچند که این مدل نیز در بسیاری از موارد، از جمله طیف نشری اتم هیدروژن نارسایی داشت).