مقدمه مسلما سنگوارههای موجود در سنگها برای مطالعه حیات و تکامل موجودات گذشته کامل و کافی نیستند.
زیرا تعداد زیادی یاختههای موجودات زنده قبل از مدفون شدن و یا بعد از آن تحت تاثیر عوامل مختلف از بین میروند.
ترکیبات شیمیایی نیز که بیانگر آثار حیاتی هستند در اثر عوامل مختلف به نحوی تغییر میکند که به راحتی قابل شناخت نمیباشد.
موجودات زنده اولیه از نوع تک یاختهای بودند که از آنها آثار معدودی بر جای مانده است.
استروماتولیتها از نمونههای فسیلی هستند که به تعداد نسبتا زیاد در رسوبات پرکامبرین بر جای ماندهاند، این فسیلها در مقطع به شکل لایههای چین خورده دیده میشوند.
قدیمی ترین آثار استروماتولیتی به سن 3.4 تا 3.5 بیلیون سال در غرب استرالیا گزارش شده است.
حیات در پروتروزوئیک آغاز پیدایش حیات را به 4600 میلیون سال قبل تخمین میزنند.
به علت وسعت سنگهای دگرگونی در پروتروزوئیک آثار و بقایای موجودات کمتر باقی مانده است.
در سال 1883 والوچ (Walcoh) به آثار فسیلهای آهکی با ساختمان دایرهای متحدالمرکز که از جلبکهای آهکی یا اسفنجها به حساب میآیند پی برد که بعدا به استروماتولیت معروف شدند.
آثاری از مرجانها و باز و پایان مانند لینگوللا (Lingulella) و خاردارانی چون تری براکسیدیوم (Tribrachidium) متعلق به پروتروزوئیک جدید در بعضی نقاط یافت شدهاند.
حیات در پالئوزوئیک از نظر زیست چینهای و گسترش و تنوع موجودات زنده ، اکثریت گروههای بیمهرگان در پالئوزوئیک پسین وجود داشتهاند.
مهرهداران به جز پرندگان و پستانداران نیز در این دوران ظهور نمودهاند.
مهمترین گروههای بیمهرگان از جمله روزنه داران ، اسفنجها، بازوپایان ، نرمتنان ، خارپوستان ، گراپتولیتها ، بریوزوئرها در این دوران میزیستهاند.
مزوزوئیک مززوئیک از دو کلمه Meso به معنی میانه و Zoa به معنی حیات ساخته شده است.
دوران مزوزوئیک که دوران میانه زیستی نیز نامیده میشود 160 میلیون سال به طول انجامیده است.
این دوران از سه دوره زمین شناسی تشکیل شده است که به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از : تریاس ، ژوراسیک ، کرتاسه.
در رسوبات دوان مزوزوئیک آثار بقایای موجودات حد واسط بین موجودات دوران پالئوزویک و دوران سنوزوئیک وجود دارد.
در این دوران دو دسته مهم جانوری وجود دارد که عبارتند از خزندگان غول پیکر به نام دایناسورها و آمونیتها.
آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبتا گرم و از نوع آب و هوای استوایی و یکنواخت تر از آب و هوای فعلی بوده است.
حد و مرز مزوزوئیک با دورانهای دیگر حد زیرین حد بین پالئوزوئیک و مزوزوئیک همیشه در همه جا به خوبی مشخص نیست.
در بیشتر نواحی دوره تریاس ادامه دوره پرمین به شمار میرود و به همین سبب زمین شناسان اصطلاح پرمر - تریاس را برای این حد بکار میبرند.
از لحاظ کوهزایی این حد ارتباط کوهزایی هرسی نین با کوهزایی آلپی را مشخص مینماید.
از لحاظ فسیل شناسی حد بین دوران پالئوزوئیک و مزوزوئیک با از بین رفتن تریلوبیتها و برخی دیگر از جانوران مشخص میشود.
حد بالایی از لحاظ بیواستراتیگرافی حد بین دورانهای مزوزوئیک و سنوزوئیک به خوبی قابل تشخیص است.
زیرا تغییرات شدیدی در بین جانوران این دو دوران قابل مشاهده است و علت این تغییرات شدید مربوط به تغییرات آب و هوایی و گسترش سرمای عمومی میباشد.
در این مرز برخی از موجودات پلانکتون از بین رفته و گونههای جدیدی از آنها بوجود آمدند و همچنین آمونیتها و بلمنیتها در اواخر مزوزوئیک از بین رفتند.
جغرافیای دیرینه دوران مزوزوئیک در دوران مزوزوئیک دو قاره در سطح کره زمین وجود داشته است.
یکی از این قارهها لورازپا نام داشت و شامل آمریکای شمالی و خشکی اروپا - آسیا بوده است و در تمام این دوران دریاها روی آن پیشروی داشتهاند.
شواهد نشان دهنده جدا شدن خشکی اروپا - آسیا در اواخر کرتاسه است که این جدایش منجر به تشکیل اقیانوس اطلس گردیده است.
خشکی دیگر گندوانا نام داشت که در قسمت میانی کره زمین قرار داشت.
این خشکی از پرمو - تریاس شروع به تقسیم شدن نموده است.
دو کمربند کوهزایی در دوران مزوزوئیک اتفاق افتاده است.
یکی در اطراف اقیانوس آرام و دیگری کمربند کوهزایی مزوژه.
اقیانوس هند در دورههای تریاس و ژوراسیک و اقیانوس اطلس در دوره کرتاسه بوجود آمدهاند.
اقیانوس آرام نیز بطور مداوم وجود داشته است.
در ژوراسیک دو حوضه رسوبی مهم در اروپا وجود داشته است که دو حوضه عبارتند از : حوضه جنوبی تندیس به نام Thethyan Relean و حوضه شمالی به نام Boureal Releam.
ایران در دورههای تریاس ژوراسیک در قسمتهای مرکزی تتیس قرار داشت.
آب و هوای دوران مزوزوئیک بطور کلی آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبت به دوران پالئوزوزوئیک گرفته و یکنواخت تر بوده است.
در رسوبات این دوره هیچگونه آثار یخچالی مشاهده نمیشود مطالعات ایزوتوپی نشان میدهد که آب دریاهای این دوران حدود 10 درجه گرمتر از دریاهای معتدله کنونی بوده است.
این آبهای گرم محیط مسلعدی را برای تشکیل رخسارههای آهکی بیوشیمیایی با صدفهای فراوان نرم تنان و انواع جلبکها و آهک االیتی و ریفی بوجود آورده بود.
در آغاز مزوزوئیک ، قطب شمال با مختصات 140 درجه عرض جغرافیایی در اقیانوس آرام قرار داشت.
مهاجرت و جابجایی استوا به سمت جنوب در کرتاسه موجب پایین آمدن درجه حرارت در اروپا گردیده است.
با سرد شدن هوا در خشکی لوازیا ، خشکی گندوانا گرمتر شده و باعث ایجاد رسوبات تبخیری در آفریقای شمالی شده است.
کوهزایی های دوران مزوزوئیک مراحل کوهزایی های این دوران به نام کوهزایی آلپ مشهور است.
این کوهزاییها از اوایل این دوران تا زمان حال ادامه داشته است و شامل : سیمرین پیشین (Earlykimerian) در پایان تریاسسیمرین یا کمبرین پسین (Latckimenian) در پایان ژوراسیک.
آترایشین یا استرین (Autrichian Or Austrian) بین کرتاسه زیرین تا کرتاسه میانی لارامید که مربوط به اواخر کرتاسه پسین میباشد.
کامبرین بعضی از جانورانی که در تشکیلات کامبرین مشاهده شدهاند، از این جانوران مرجانها را میتوان نام برد، خارپوستان نیز در این دوره ظهور نمودهاند، از نرمتنان وجود دوکفهایها مشکوک است و از شکم پایان هم جز چند نمونه ساده آثار بیشتری باقی نمانده است.
تریلوبیتها سخت پوستان دریایی هستند که در اوایل دوران پالئوزوئیک ظاهر شده و در اواخر همین دوران از بین رفتهاند.
اردوسین گذر بین اردوسین و کامبرین معمولا بر اساس گراپتولیت و گونههای جدید کنودونتها تعیین شده است.
گذر فوقانی این دوره با سیلورین نیز بر پایه فسیلهای گراپتولیتها و کنودونتها استوار است.
سه گروه از جانوران در کامبرین ظاهر شدهاند اما تنوع و گسترش آنها مربوط به دوره اردوسین است.
این جانوران عبارتند از : بازوپایان لولادار ، گراپتولیتها و کنودونتها.
فسیل مرجانهای شاخی شکل یا مرجانهای چیندار و مرجانهای تابولاتا و استروماتوپروئیدها از سازندگان ریفهای مرجانی این دوره بشمار میروند.
کرینوئیدها ، بریوئیدها و بریوزوئرها نیز در این دوره ظهور نموده و گسترش یافتهاند.
فسیل ماهیهای زردهدار که از نخستین مهرهداران بودهاند در رسوبات متعلق به اردوسین دیده شدهاند.
سیلورین گذر از این دوران با فسیل گراپتولیتی به نام گلیپتوگراپتوس مشخص شده است.
علاوه بر گراپتولتها ، براکیوپودها ، مرجانها و کنودونتها نیز در این دوره گسترش و توسعه فراوان داشتهاند.
تعدادی از ترلوبیتها در این دوره میزیستهاند.
ظهور ماهیهای حقیقی و همچنین ماهیهای زرهدار نیز متعلق به این دوره بوده است.
نخستین جانوران خشکی هم در سیلورین دیده شدهاند.
دونین پیشروی دریا در این دوره باعث افزایش مرجانهای روگوزا و تابولاتا که گاهی تا چندین متر بالاتر از سطح دریاوبه وسعت چند کیلومتر دیده میشوند گردید.
بیمهرگان از جمله بازوپایان و دوکفهایها در این دوره فراوان بودهاند.
از براکیوپودها اسپریفریده ، رینکونلیده و استروفومنیده تنوع زیادی داشتهاند.
در اوائل این دوره آمونوئیدها که نرمتنان با صدف پیچیده بودند به جای ناتیلوئیدها که صدف مستقیم داشتند فراوان شدند.
گرچه دونین به نام دوره ماهیها مشهور شده است ولی تعداد گونهها در این دوره بیشتر از دورههای بعد نبوده است.
اولین حشره در دونین ظهور مییابد.
گراتپولیتها از بین رفتند و تریلوبیتها رو به کاهش گذاردند.
کربونیفر براکیوپودها ، کرینوئیدها و بریوزوئوها از فسیلهای مهم این دوره به شمار میروند.
بعضی از موجودات از جمله مرجانهای تابولاتا و استروماتوپوروئیدها که دورههای قبلی قسمت مهمی از ردیفهای مرجانی را تشکیل میدادهاند در کربونیفر ناپدید شدند.
پرمین تریلوبیتها تقریبا در این دوره از بین رفتهاند.
در پرمین آثاری از خزندگان مشهور است.
بطور کلی مهرهداران پرمین با کربونیفر اختلاف زیادی نداشتهاند.
تریاس نام تریاس برای اولین بار توسط آلبرتی (Alberti) در سال 1834 در ناحیه مرن آلمان بکار برده شد.
چون رسوبات این دوره از سه قسمت کاملا مشخص تشکیل گردیده است نام آن را تریاس نهادهاند.
در دوره تریاس آب و هوا بسیار گرم و مقدار بارندگی کم بوده است.
اکسید شدن مواد آهنی ، ماسه سنگهای قرمز ، ترکهای گلی در رسوبات و همچنین وجود مواد تبخیری مانند گچ و نمک موید خشکی هوا هستند.
در این دوره بیابانها توسعه پیدا کردهاند.
نوعی از آمونیتها در دوره تریاس گسترش یافته و بسیار فراوان بودند.
همچنین در این دوره خزندگان تنوع و گسترش زیاد داشته اند.
جلبک ها از مهمتری گیاهان دریایی دوره تریاس میباشند.
نهانزادان آوندی بخصوص سرخسها در این دوره فراوان بودهاند.
البته لازم به ذکر است که دوره تریاس به دلیل داشتن آب و هوای خشک چندان برای رشد و توسعه گیاهان مناسب نبوده است.
ظهور اولین حشره با دگرشیبی کامل و اولین پستاندار مربوط به این دوره میباشد.
ژوراسیک اولین پرندگان در ژوراسیک ظهور نمودهاند.
نخستین قورباغه شبیه به انواع امروزی در این دوره ظهور نموده است.
گسترش دایناسورها در این دوره زیاد است.
کرتاسه علاوه بر مهره داران قبلی در اواخر دوران میانه زیستی پستانداران کوچکی به ظهور میرسند.
در اواخر دوره کرتاسه دایناسورها از بین میروند.
حیات در سنوزوئیک دورانی است که پرندگان در هوا و پستانداران در روی زمین تنوع و گسترش یافتند و زمین خود را برای فرمانروایی انسان آماده کرد.
در اواخر کرتاسه داینوسورها ، آمونوئیدها ، رودسیتها و خزندگان دریایی به کلی نابود شدند.
فقط گروههایی از نرمتنان، ماهیهای استخوانی و گونههای دیگر که شبیه نمونههای عهد حاضرند باقی ماندند.
پستانداران که در ابتدای این دوره دارای جثهای کوچک بودند کامل و گسترش یافتند و به وضع کنونی در آمدند.
نهنگها در این دوران ظهور و تکامل یافتند.
پنگوئنها ، خوکها و شیرهای دریایی در دوره پالئوژن حضور یافتهاند.
فسیل خفاشها را نیز مربوط به ائوسن دانستهاند.
در دوره ائوسن جانوران سمدار ظهور یافتند.
حیات در نئوژن تعداد نهنگ ها در این دوره افزایش یافت.
جانوران خشکی از قبیل گوزنها ، گاو ، زرافه ، خرس ، خوک افزایش قابل ملاحظهای یافتند.
از مهمترین گونههایی که در این دوره ظهور یافتند میتوان گونههای جدید میمونها را نام برد.
در طول عمر دوره نئوژن تکامل مهرهدارن و پستانداران و افزایش گونههای دیگر جانوری مثل مارها ، مرغهای آوازخوان ، قورباغهها ، خفاشها ، جوندگان ، میمونها اتفاق افتاده است.
تعداد نهنگها در این دوره افزایش یافت.
کواترنری در سال 1829 میلادی یکی از استادان زمین شناسی موسوم به دانویه جدیدترین ته نشینهای تشکیل دهنده قشر فوقانی زمین را به نام زمینهای دوران چهارم خوانده است.
ولی در تقسیمات اخیر از آن به نام دوره یادمیکنند.
مشخصات دوره کواترنری این دوره بر خلاف دیگر دورههای زمین شناسی بسیار کوتاه و بیش از یک و نیم میلیون سال از عمر آن نمیگذرد.
چون کوهزایی دوره کواترنری دنباله کوهزایی آلپ در پلیوسن است، بعضی از زمین شناسان آن را به نام پلیوکواترنر مینامند.
از طرفی نظر به اینکه یخچالها در این دوره توسعه زیادی داشتهاند، آن را دوره توسعه یخچالها نیز نامیدهاند.
در این دوره است که کوههای اروپای شمالی کانادا قسمت مهمی از آمریکای شمالی از یخ پوشیده بوده است.
پیدایش انسان چون پیدایش انسان در دوره کواترنری گرفته است، برخی از زمین شناسان و دیرینه شناسان آن را دوره انسان یا دوره آنتروپوزوئیک نیز نامیدهاند.
از نقطه نظر دیرینه شناسی ، دوره کواترنری با توسعه فیلها ، شترها و دیگر پستانداران امروزی که در پلیوسن نیز وجود داشتهاند مشخص میگردد.
از نظر دیرینه شناسی ، دوره کواترنری را بر اساس فسیل انسانهای اولیه تقسیم بندی مینمایند.
برای مثال در روسیه مقیاس تقسیمات چینه شناسی این دوره بر اساس مطالعات انسان شناسی مبتنی بر دلایلی نظیر اندازههای مختلف قد و اعضاء بدن از بدو پیدایش تاکنون صورت میگیرد.
بطور کلی دوره کواترنری با عقب نشینی دریا و پیدایش دورهای یخچالی و همچنین پیدایش انسان آغاز میگردد.
تقسیمات دوره کواترنری دوره کواترنری را اغلب به دو زیر دوره تقسیم میکنند: پلیتوسن: که مطابق با دورههای قبل از یخبندان و دورههای یخبندان است.
هولوسن: که شامل دورههای بعد از یخبندان و از چند هزار سال تجاوز نمیکند.
حیات در کواترنری در نواحی خارج از محیطهای یخچالی دوره کواترنری در دریاها دو گروه از موجودات تشخیص داده است.
یکی موجودات مربوط به محیطهای گرم مانند گاستروپودها و دیگری موجوداتی که مربوط به محیطهای سرد هستند، مانند بعضی از لاملی برانکیاها.
در این دوره یک دسته از موجودات به طرف شمال و دسته دیگر در دوره یخچالی به طرف جنوب کره زمین مهاجرت کردهاند.
از جانوران خشکی مخصوص نواحی گرم میتوان: فیلها ، رینوسرسها و ماستودونها را نام برد.
مهمترین موجودات اولین دوره بین یخچالی عبارتند از: الفاسانتیکاس و رینوسراس مرکی و بالاخره از موجودات خشکی نواحی سرد میتوان فیل ماموت را نام برد.
بطور کلی گیاهان کواترنر شبیه به گیاهان دوره نئوپن و گیاهان امروزه بودند.
در موقعی که یخچالها توسعه یافتهاند، گیاهان مشخص نواحی سرد مانند بید علفی توسعه یافتهاند.
بر عکس در مواقع سردی یخچالها گیاهان نواحی گرم مانند ماگنولیا در آمریکا دیده شدهاند گیاهانی مانند شمشماد ، سرو خمرهای و مو در دوره بین یخچالی دیده شدهاند.
حرکات کوهزایی در کواترنری کوهزایی در دوره نئون به بیشینه توسعه خود رسیده است.
لذا در دوره کواترنری حرکات کوهزایی چندان اهمیت نداشته و چین خوردگی مهمی به وقوع نپیوسته است.
مع هذا از این دوره جنبشهای خفیفی در کنار دریاها به موازات چین خوردگیهای دوره نئون مشاهده شده است.
پدیدههای آتشفشانی کواترنری با اینکه برخی از زمین شناسان عقیده دارند که پدیدههای آتشفشانی در دوره کواترنری اهمیت چندانی ندارند، ولی در این دوره ، آتشفشانها فعالیتهای زیادی داشته و گدازه های فراوان از آنها باقی مانده است.
یکی از مهمترین مراکز آتشفشانی دوره کواترنری آتشفشان ایسلند است که گدازههای بازالتی از آن به بیرون رانده شده است.
پدیدههای آتشفشانی در ناحیه شرقی بن در فرانسه نیز دیده شده است.
در اروپای مرکزی و جنوبی چندین آتشفشان متعلق به این دوره شناخته شده است، ولی هم اکنون کاملا خاموش هستند.
در آمریکا فعالیتهای آتشفشانی دوره کواترنری در نواحی سیرا (Seerra) کوههای اورگان واشنگتن (آمریکای شمالی) دیده میشود.
در ایران نیز فعالیتهای آتشفشانی کواترنری از جمله سهند و سبلان و تفتان گزارش شدهاند.
جغرافیای دیرینه کواترنری بطور کلی باید خاطر نشان کرد که گسترش و پیشروی یخچالها و تشکیلات مربوط به آنها با پیشروری و پسروی دریاها نسبت معکوس داشته است.
یعنی هر وقت دریاها پیشروی داشتهاند از وسعت یخچالها کاسته شده و هر گاه دریاها پسروی نمودهاند پیشروی یخچالها و تشکیلات مربوط به آنها توسعه یافتهاند.
تغییرات شدید و وسیع دبی آبهای حاصل از ذوب یخچالها موجب ایجاد پادگانهای رودخانه شده و نوسان سطح آب دریا یعنی پیشروی و پسرویهای مقدار دریا نیز پادگانههای ساحلی را بوجود آورده است.
تعداد پادگانههای دریایی کواترنری در مناطق مختلف متغیر بوده و بیشتر در شمال اروپا و یا نواحی مدیترانه شناسایی شدهاند و سن مطلق آنها نیز محاسبه شده است.
پرکامبرین پرکامبرین نخستین ائون (Eon )زمینشناسى است و از نظر تاریخ کره زمین، پیش از دوره کامبرین قرار دارد.
جداى از پرکامبرین، واژههاى حیات اولیه(Protozoic) ، بى حیات (Azoic) ، آغاز حیات (Eozoic) ، قدیمیترین حیات (Archeozoi) ، حیات ناشناخته (Angustozoic) ، حیات پنهان (Crypotozoic )نامهاى دیگرى است که به این ائون دادهاند که از میان آنها آرکئوزوییک براى بخش قدیمى و پروتروزوییک براى بخش جدیدتر قابل قبولتر است.
مرز زیرین پرکامبرین باید همزمان با پیدایش زمین (4600 میلیون سال) باشد.
ولى آخرین نمودار تهیه شده توسط IUGS و یونسکو عدد 540 میلیون سال را پذیرفتهاند.
پرکامبرین ایران یکى از رویدادهاى زمینساختى عمده و سرنوشتساز ایران، حرکتهاى کوهزایى است که با رخداد کاتانگایى (Katangan )در قاره گندوانا و یا رخداد بایکالى (Baikalian) در قاره اوراسیا قابل قیاس است.
سنسنجى سنگهاى پرکامبرین ایران به روش پرتوسنجى، به ویژه شواهد سنگى و حتى زیستى گویاى آن است که کوهزایى یاد شده (کاتانگایى) در زمان پروتروزوییک پسین و به احتمالى در فاصله زمانى دو آشکوب ریفئن (Riphean) و وندین (Vendian) روى داده است.
پیامدهاى کوهزایى وابسته به این رویداد سبب شده تا بتوان همه سنگهاى پرکامبرین ایران را به دو گروه بزرگ تقسیم کرد.
گروه نخست مجموعههاى دگرگون و دگرشکل اند که به طور عموم از آنها به عنوان پیسنگ پرکامبرین (Precambrian Basement) ایران یاد میشود و در زیر ناپیوستگى کاتانگایى قرار دارند.
گروه دوم بیشتر ردیفهاى کنار قارهاى هستند که پس از رخداد کاتانگایى انباشته شده و سنگهاى پرکامبرین پسین (Late Precambrian) نام دارند.
سنگهاى قدیمیتر از پرکامبرین پسین ایران، به لحاظ نبود و یا کمبود آثار حیاتى قابل استناد و به ویژه تأثیر فرآیندهاى دگرگونى و دگر شکلى، با ابهام توصیف شدهاند.
به گونهاى که مقایسه و همارزى آنها در نقاط مختلف دشوار است.
با این حال، در نقاطى که تأثیر فرآیندهاى کوهزایى کمتر بوده، نتایج پرتوسنجى سنگها، نشانگر سن 600 تا 1000 میلیون سال است.
با استناد به نتایج پرتوسنجى میتوان نتیجه گرفت که بخش درخور توجهى از پیسنگ پرکامبرین ایران، سن نوپروتروزوییک دارد.
به گفته دیگر، وجود هستههاى قدیمى آرکئن در ایران، پرسشآمیز است.
در بیشتر ایران، سنگهاى پرکامبرین متشکل از سنگهاى رسوبى – آذرین دگرگون شده و یا نادگرگونى با خاستگاه قارهاى است.
پژوهشهاى زمینشناسى انجام شده در ناحیه انارک نشان میدهد که در این ناحیه و شاید در بعضى نقاط دیگر، مجموعههاى افیولیتى با خاستگاه اقیانوسى وجود دارد که ممکن است به سن پرکامبرین باشند.
افزون بر دو نوع پوسته قارهاى و اقیانوسى، میتوان تودههاى نفوذى آذرین و هم ردیفهاى خروجى آنها را که همزمان با سخت شدن پیسنگ و یا پس از آن شکل گرفتهاند، نوع سوم سنگهاى پرکامبرین ایران دانست.
بدینسان میتوان سنگهاى پرکامبرین ایران را به سه دسته بزرگ زیر، با سه خاستگاه متفاوت تقسیم کرد.
1- پوستههاى اقیانوسى 2- پوستههاى قارهاى که ممکن است دگرگون (قدیمى) و یا نادگرگون (جدیدتر) باشد.
3- سنگهاى ماگمایى درونى و بیرونی پوستههاى اقیانوسى پرکامبرین در ناحیه انارک – جندق، حدود 7000 متر، از سنگهاى پریدوتیتى (مثل هارزبورژیت و کمى لرزولیت)، گابرو، دیاباز، بازالت، شیل، سنگ آهکهاى پلاژیک و چرتهاى نوارى وجود دارد که به دلیل قرارگیرى در زیر سنگهاى پرکامبرین پیشین (مرمرهاى لاک) به سن نوپروتروزوییک (آشکوب وندین) دانسته شدهاند.
این ردیف سنگى را (از پایین به بالا) مشتمل بر چهار واحد زیر میدانند.
سنگهاى پریدوتیتى همراه با تودههاى پراکنده گابرو، دیاباز و پلاژیوگرانیت، 2- رسوبهاى پلاژیک (شیل، چرت، سنگآهک نازک لایه سیاهرنگ) با همراهانى از پریدوتیت و بازالت، 3- بازالت، توف، برشهاى بازالتى با میانلایههایى از رسوبهاى پلاژیک، 4- رسوبهاى پلاژیک، مانند شیل، چرت و کربناتهاى تیرهرنگ، این مجموعه یک بار در رخساره گلوکوفان – ولاستونیت و در رویدادهای بعدى در رخسارههاى آمفیبولیت تا شیست سبز دگرگون شده است.
و همچنین مجموعههاى افیولیتى انارک را بقایاى تتیس کهن، به سن کربونیفر و ادامه افیولیتهاى هرات میدانند که در اثر چرخش خردقاره ایران مرکزى به ناحیه انارک نقل مکان کردهاند، ولى، بعضی دانشمندان این مجموعه افیولیتى را قدیمیتر از دگرگونیهاى انارک و به سن قبل از نوپروتروزوییک میداند.
که در ارتباط با نواحى پشت کمان اقیانوسى است.
دانشمندان این افیولیتها را مربوط به یک اشتقاق درون قارهاى میداند که از انارک تا بیابانک – بافق دو صفحه قارهاى را از یکدیگر جدا میکرده است.
اگرچه تاکنون، پیسنگ افیولیتى پرکامبرین ایران تنها از انارک – جندق گزارش شده است ولى وجود چنین پوستههایى در نقاطى از زون سنندج – سیرجانهمچنان محتمل است پوستههاى قارهاى پرکامبرین بیشتر سنگهاى پرکامبرین ایران، خاستگاه قارهاى دارند که از هوازدگى و فرسایش سنگهاى ماگمایى و دگرگونى قدیمى و در رژیمى کم و بیش آوارى تشکیل شدهاند.
به دلیل داشتن خاستگاه و شرایط رسوبى یکسان، سنگهاى قارهاى پرکامبرین باید سنگ رخسارهاى به تقریب مشابه داشته باشند، ولى دگرگونى و دگرسانی شدید بعدى، سبب شده تا سنگهاى قارهاى پرکامبرین ایران را بتوان به دو دسته بزرگ سنگهاى دگرگونى و سنگهاى نادگرگونى تقسیم کرد.
کره زمین زمین زیست پذیر زمین شناسان مدت ها تصور می کردند شرایط ناپایدار و سوزان زمین پس از تولدش در ۵/۴ میلیارد سال پیش، تنها با گذشت زمان و در حدود ۸/۳ میلیارد سال پیش متعادل و زیست پذیر شده است.
زمین شناسان مدت ها تصور می کردند شرایط ناپایدار و سوزان زمین پس از تولدش در ۵/۴ میلیارد سال پیش، تنها با گذشت زمان و در حدود ۸/۳ میلیارد سال پیش متعادل و زیست پذیر شده است.
حدود ۵/۴ میلیارد سال پیش، اقیانوس های ماگما سطح «زمین گداخته» را پوشانده بودند.
زمین در معرض برخوردهای پیاپی اجرامی جوان قرار داشت که در هر برخورد سطح ناپایدار آن را متلاشی می کردند و همه چیز ذوب یا بخار می شد.
با فرو رفتن آهن سنگین در اقیانوس های ماگما، هسته فلزی هم به تدریج تشکیل شد و در اعماق زمین فروپاشی عناصر رادیواکتیو، گرمایی شش برابر گرمای کنونی تولید می کردند.
چنین حالت ناپایداری برای چند صد میلیون سال طول کشید.
این شرایط جهنم بار باید آرام می شد تا سطح گداخته زمین به پوسته تبدیل شود، قاره ها شکل گیرند، اتمسفری متراکم و یکپارچه تشکیل شود و سرانجام اشکال نخستین حیات دوام بیاورند و تکامل یابند.
اما سطح زمین با چه سرعتی سرد شد؟
اکثر دانشمندان چنین فرض کرده اند که این شرایط سوزان تا ۵۰۰ میلیون سال ادامه یافته است.
دلیل اصلی این دیدگاه هم عدم وجود سنگ های دست نخورده ای است با عمر بیش از چهار میلیارد سال و همچنین وجود فسیل اشکال نخستین حیات که از جوان بودن آنها خبر می دهد.
طی پنج سال گذشته زمین شناسان- از جمله گروه خودم از دانشگاه ویسکانسین و مدیسن _ کریستال هایی از کانی زیرکونیم با ساختار شیمیایی متفاوتی یافتند که تصور ما را نسبت به دوران آغازین زمین تغییر می دهد.
خواص ویژه این کانی باعث می شود تا شرایط محیطی زمان پیدایش آن را درک کنیم.
این کپسول های زمانی کوچک نشان می دهند که اقیانوس ها و شاید هم قاره ها حدود ۴۰۰ میلیون سال زودتر از آنچه تصور می شد، پدید آمده اند.
از قرن ۱۹ میلادی دانشمندان در پی یافتن سرعت سرد شدن زمین بوده اند اما هیچ کس انتظار یافتن شواهدی جامد را نداشت.
چون دمای اقیانوس های ماگمایی ابتدایی بیش از ۱۰۰۰ درجه سانتی گراد بوده است.
پیشنهادهای امیدوارکننده دیگر ناشی از محاسبات ترمودینامیک بود که نشان می داد پوسته زمین می تواند طی ۱۰ میلیون سال سخت شود و بدین صورت پوسته تازه سخت شده محیط بیرون را از درون سوزان جدا کند.
در صورتی که دوره های آرامی بین برخوردهای شهاب سنگی وجود داشته باشد و پوسته پایدار بماند، و اگر اثر گلخانه ای گرمای چندانی را به دام نیندازد، دمای سطح زمین می تواند به سرعت به کمتر از دمای جوش آب برسد.
علاوه بر این خورشید ابتدایی کم فروغ تر بوده و انرژی کمتری ایجاد می کرده است.
اما هنوز هم برای اکثر دانشمندان شواهد اندک زمین شناختی نشان دهنده شرایط فوق العاده سوزان طولانی مدت هستند.
قدیمی ترین سنگ دست نخورده شناخته شده سنگی چهار میلیارد ساله است که در نواحی شمال غربی کانادا کشف شد.
اما به دلیل اینکه در اعماق زمین تشکیل شده اطلاعات چندانی درباره سطح زمین به ما نمی دهد.
اکثر پژوهشگران معتقدند شرایط جهنمی ابتدایی همه سنگ های جوان تر را نابود کرده است.
قدیمی ترین سنگی هم که در زیر آب (و در شرایط نسبتاً خنک) پدید آمده عمری بیش از ۸/۳ میلیارد سال ندارد (مشابه قدیمی ترین نشانه های حیات در جنوب غربی گرینلند).
این ماجرا تا زمانی ادامه داشت که کریستال های زیرکونیم در دهه ۸۰ اطلاعات تازه ای فراهم کردند، قدیمی ترین ماده خاکی شناخته شده تا آن زمان که تا ۳/۴ میلیارد سال پیش قدمت داشت.
این کانی ها در صخره ها و سنگ دامنه های ناحیه «جاک هیلز» (Jack Hills) و «ماوت نرریر» (Mount Narryer) دوام آورده بودند، اگرچه برخی دانشمندان درباره اطلاعات به دست آمده، به خاطر سنگ بستر این کانی ها تردید کردند.
این کانی ها به قدری پردوام هستند که حتی با قرار گرفتن سنگ حاملشان در معرض هوازدگی و فرسایش به همان صورت باقی می مانند.
بنابراین ممکن بود هزاران کیلومتر آن طرف تر تشکیل شده باشند و به کمک باد یا آب به آن منطقه حمل شده و پس از مدتی در آن سنگ ها دفن شوند.
به همین خاطر به رغم هیجان اولیه همان دیدگاه قبلی باقی ماند تا زمانی که در سال ۱۹۹۹ با پیشرفت تکنولوژیکی امکان مطالعه درباره این کانی های باستانی به دست آمد.
صخره های «جاک هیلز» حدود سه میلیارد سال پیش نشست کرد ه اند.
ما برای به دست آوردن یک بندانگشت زیرکونیم، مانند گشتن دنبال یک سوزن در انبار کاه، حدود چند صد کیلوگرم از سنگ ها را جمع آوری و بررسی کردیم.
در می ۱۹۹۹ از «وایلد» یکی از پیشگامان این کار خواستم تا تاریخ گذاری این سنگ ها را به کمک تکنولوژی نوین انجام دهد و در نهایت شگفتی دیدیم که آنها ۴/۴ میلیارد سال قدمت دارند.
نمونه هایی از ماه و مریخ هم چنین قدمتی داشتند و برخی شهاب سنگ ها حتی قدیمی تر هم بودند، اما هیچ چیزی قدیمی تر از آن در سیاره ما یافت نمی شد.
تقریباً همه هم عقیده بودند که با تداوم شرایط جهنمی ابتدایی زمین این کانی ها از بین می رفتند.
بنابراین تاریخ آغاز شرایط آرام زمین ۴۰۰ میلیون سال به عقب بازگشت، یعنی زمینی زیست پذیر در ۴/۴ میلیارد سال پیش.
قدیمی ترین سنگهای آتشفشانی کره زمین قدیمی ترین سنگهای آتشفشانی کره زمین توسط زمین شناسان در کاناداکشف شدند.
این سنگها تقریباَ 4 میلیارد سال سن داشته و در شمال کبک، کشف شده اند.
دانشمندان امیداورند با مطالعه این سنگها به اطلاعات بیشتری در مورد چگونگی آغاز حیات بر روی کره زمین دست یابند.
با مقایسه این سنگها و سنگهای مشابه یافت شده در گرینلند, می توان اطلاعات بیشتری درباره تکامل یک میلیارد سال اولیه زمین، بدست آورد.
این سنگها در پورپوس کاو1 در سواحل خلیج هودسون 2 واقع شده اند.
آن ها تقریباَ به طور تصادفی یافت شده اند.
کشف هیجان انگیز ابتدا زمین شناسان فکر می کردند که این سنگها فقط در حدود 8/2 میلیارد سال سن دارند.
اما مطالعات مفصل تر نشان داد که حداقل یک میلیارد سال قدیمی تر هستند.
نمونه ها برای تعیین سن دقیق به دانشگاه کبک واقع در مونترال 3 و دانشگاه سیمون فریزر4 واقع در بریتیش کلمبیا5 فرستاده شد.
این کار توسط پیرنادو6 و دکتر جین دیوید7 انجام شد.
دانشمندان با تعیین سن عناصر رادیواکتیو موجود در سنگها سن نمونه ها را 16+825/3 میلیارد سال تخمین زدند.
پروفسور روس استونسون 8 از دانشگاه کبک در مصاحبه با BBc News inline گفت این کشفی بود که همه دانشمندان را متعجب ساخت.
او همچنین گفت: کشف این سنگها شبیه جواهری است که در دامن من افتاده باشد حیات چگونه آغاز شد سنگهای کانادا از ماگمایی که از جبه زمین مشتق شده، تشکیل شده اند .
بنابراین, این سنگها اطلاعاتی را در مورد یک چهارم اولیه سرگذشت زمین ارائه می دهند.
دانشمندان عقیده دارند که سیاره زمین 6/4 میلیارد سال قبل تشکیل شده است.
اند کی پس از آن کره ماه تشکیل شد (احتمالاَ از برخورد بین زمین و دیگر توده های سیاره ای بزرگ) و سپس جبه و پوسته توسعه یافتند.
به دنبال آن اقیانوسها و اشکال حیاتی ساده, مثل باکتریها, بوجود آمدند.
تا امروز, اطلاعات بدست آمده درباره چگونگی تشکیل اینها خیلی کم است.
این سنگها خیلی شبیه به سنگهای موجود در توالی ایزوآ 9 واقع در گرینلند هستند.
باتحقیقاتی که قبلاَ بر روی این سنگهای بازالتی انجام شده،بنظر میرسدآنها دارای ترکیبات کربن داری باشند که در اثر فعالیت بیولوژیکی ،تولید شده اند.
اکنون می توان سنگهای کانادا و گرینلند را با هم مقایسه نمود.
پروفسور استونسون گفت: همانند این سنگها قبلاَ یافت نشده است.
دکتر روزالیند وایت 10 از دانشگاه لیستر 11 انگلستان, برای مدتی سنگهای گرینلند را مطالعه کرده است.
او گفت: تا قبل از این, سنگهای ایزوآ منحصر به فرد تلقی می شد، اما این توالی 35 کیلومتری فقط نشان دهنده بخشی از یک ناحیه کوچک است و بنابراین مشکل است تا به نتایجی درباره کل زمین دست یابیم.
او در خصوص سنگهای جدید گفت که آن ها به زمین شناسان کمک خواهند کرد تا تصویر بهتری از تکامل اولیه زمین ارائه دهند.
سنگهای پورپوس کاو بعنوان قسمتی از یک پروژه نقشه برداری که زیر نظر مارتین پرنت 12 از وزارت منابع طبیعی کبک انجام می شد بدست آمدند.
چرخههاى رسوبى سازند قم : عضوهای تبخیری c2 و dسازند قم، نشانگر خاتمه چرخههای رسوبی هستند.
و لذا، این سازند میتواند شامل سه چرخه رسوبی جداگانه باشد.
هر چرخه رسوبی با رخسارههای دریایی کم عمق آغاز و به رخساره کولابی پایان مییابد .
الیگوسن - میوسن در ایران مرکزى در قسمتهاى باخترى ایران مرکزى، یک واحد سنگچینهاى، به طور عمده کربناتى، شاخص با تغییرات سنى الیگوسن پسین تا میوسن پیشین وجود دارد.
ولذا پذیرفته شده که به دنبال رخداد پیرنئن و یک دوره رسوبگذارى قارهاى در الیگوسن پایینى، باریکهاى از باختر ایران مرکزى از ماکو تا جنوب جازموریان، با یک دریاى پیشرونده پوشیده میشده.
زمان پیشروى و پسروى دریاى موردنظر در همه جا یکسان نیست.
در بعضى جاها مانند منطقه سبزواران و قم، این پیشروى در آشکوب روپلین ( الیگوسن پیشین ) و در بعضى نقاط مانند آذربایجان، در آشکوب آکیتانین و حتى بوردیگالین بوده است.
پسروى دریاى مذکور هم در همه جا همزمان نیست.
در طول زمان روپلین تا بوردیگالین و حتى جوانتر، این حوضه دچار تحولاتى شده که در نهایت یک چرخه رسوبى بزرگ را به وجود آورده است دایناسورها خزندگان زنده با وجود آنکه فراوان میباشند، غالبا کوچک بوده و میان جانوران موجود نقش کوچکی دارند.
در دوره مزوزوئیک که به دوره خزندگان مشهور است (تریاسیک تا کرتاسه بالایی) خزندگان مهرهداران مسلط بوده و بخش بیشتر محلهای زیست را اشغال کرده بودند.
بطوری که در نیمه صحراها و سرزمینهای مرتفع خشک در باتلاقها و مردابها و اقیانوسها انتشار داشتند.
این جانوران کوچک و بزرگ بوده و درازا و وزن بعضی از آنها از فیل خیلی تجاوز میکرده است و از لحاظ ساختمان و عادات نیز تفاوتهای بزرگی میان آنها وجود داشته است.
تاریخچه بسیاری از آنها در مقایسه با مهرهداران کنونی شکل خاصی داشتهاند در حالی که دیگران دارای ظاهر جالب و حرکات زیبایی بودهاند.
ابتداییترین خزندگان آنقدر به دوزیستان اولیه شباهت داشتند که شناسایی این دو گروه از یکدیگر دشوار است.
با این حال برای پیدا نمودن اصل و منشا خزندگان دلیل و شاهد باارزشی هستند.
تعدادی آثار و بقایای سنگواره که قطعا خزنده میباشند در رسوبات پنسیلوانیا یافت شده است.
خزندگان در زمان پرمین رو به ازدیاد نهادند و از لحاظ ساختمان راه زندگی شاخههای فراوانی پیدا کردند.
زمان تکامل خزندگان خزندگان در انتهای آن دوره به مقیاس وسیعی جانشین دوزیستان شدند و در انتهای زمان تریاس قسمت بزرگ دستههای خزندگان پدیدار گشتند و در زمان ژوراسیک و کرتاسه گونهها و تعداد خزندگان به اوج خود رسید و از لحاظ شکل و راه زندگی نیز گوناگونی بسیار بوجود آمد.
سپس در آخر کرتاسه بیشتر ذخیرههای خزندگان از میان رفتند.
فقط 4 گروه آنها تا به امروز باقی ماندند و خزندگان بعدی اصل و منشا پستانداران را تشکیل دادند.