دانلود تحقیق احساس گرسنگی

Word 54 KB 11790 13
مشخص نشده مشخص نشده عمومی - متفرقه
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • احساس گرسنگی تعریف احساس : در سطح زیست شناختی (Biological) همه اطلاعاتی را که درباره جهان اطراف خود بدست می‌آوریم؛ در نتیجه برخورد محرک‌ها بر دستگاههای حسی و تحریک کردن گیرندگان ، سلولهای عصبی (Neurons) و سلولهای مغزی حاصل می‌شود.

    در سطح روان شناختی (Psychological) احساسها تجربه‌هایی هستند که توسط محرکهای ساده ایجاد می‌شوند.

    مقدمه دروازه‌های شناخت جهان توسط موجود زنده چه سیستم‌هایی هستند؟

    انواع سیستم‌های حسی کدام هستند؟

    سیستم‌های حسی از چه ویژگی‌هایی برخوردار هستند؟

    سیستم‌های حسی (چه از نوع عمومی و چه از نوع اختصاصی) به جهت فراهم اوردن اماکن شناخت دنیای اطراف مان بحق به عنوان "دروازه‌های شناخت" معرفی شده اند.

    در واقع هر نوع اطلاعاتی که از وضعیت درون و بیرون بدنمان بدست می‌آوریم ریشه در کارکردهای سیستم حسی دارد.

    آنها به لحاظ کارکرد که دارند به سخت افزارهای کامپیوتری تشبیه شده‌اند اطلاعات را دریافت (Apprehension) و جهت پردازش (Processing) به مغز ارسال می‌کنند.کل سیستم حسی بدن را می‌توان به دو دسته کلی حس‌های عمومی (General Sense) و حس‌های اختصاصی (Specificity Sense) تقسیم بندی کرد (شکل یک).

    هر یک از این دو دسته خود شامل ساختارهای خاصی هستند در هر ثانیه میلیون‌ها داده را از درون و بیرون بدن جمع آوری می‌کند تا در تصمیم گیری‌ها بکار روند.

    ساختار سیستم حسی عمومی سیستم حسی عمومی دسته‌ای از گیرنده‌های حسی هستند که در تمام سطح بدن پخش هستند و به همین خاطر گیرنده‌های عمومی نیز نامیده می‌شوند.

    دسته‌ای از این گیرنده‌ها در سطح پوست قرار دارد و باعث آگاهی موجود زنده از وقایعی می‌شود که در اطراف پوستش می‌گذرد.

    حس‌های پوستی مانند شامل حس درد (گیرنده‌های آزاد عصبی) ، حس حرارت (گیرنده‌های رافینی و کروز) و حس لمس (گیرنده‌های میسنر ، مرکل و انتهای موها) می‌شود.

    از طرف دیگر دسته دوم حس‌های عمومی در زیر پوست (عمق بدن) قرار دارند و باعث آگاهی ما زا وضعیت تاندون‌ها (گیرنده‌های تاندونی) ، عضلات (دوک‌های عضلانی) ، فشارها (گیرنده‌های رافینی) ، مفاصل و رباط و دردهای عمقی می‌شوند.

    ساختار سیستم حسی اختصاصی سیستم حسی اختصاصی با این ویژگی می‌شود که در نقطه معینی از بدن یعنی سر قرار دارند.

    این حس‌ها بویژه حس بینایی از مهمترین سیستم‌های حسی هستند.

    آنها همچنین در شاخص‌ترین و بهترین و بالاترین بخش بدن قرار دارند.

    (تصور کنید از چشم‌هایمان روی انگشتان پایمان قرار داشت؛ چه وضعیت وخیمی بوجود می‌آمد.) هر یک از این حس‌ها کار مخصوص به خود را دارا می‌باشند.

    بینایی (مهمترین حس) باعث دیدن رنگ‌ها ، اشیا و جهان اطراف مان می‌شود، با گوش صداهای مختلف را که ممکن است دور یا نزدیک باشند در فرکانس معینی می‌شنویم، سیستم پویایی امکان پوییدن هر چیزی را فراهم می‌کند که خود با حس دیگری یعنی چشایی (که مزه مواد خوراکی را فراهم می‌آورد) تا تعادل گسترده‌ای دارد و باعث انتخاب موادی برای خوردن می‌شود که با سلامتی رابطه مستقیم دارد.

    همچنین حس تعادلی (دهلیزی) ویژگی‌های مشترک سیستم حسی ) حساسیت یکی از جنبه‌های بارز سیستم حسی این است که از حساسیت (Sensitivity) فوق العاده‌ای در تشخیص وجود یا تغییر اشیا و رویدادها برخوردار هستند.

    هر یک از سیستم‌های حسی به حداقلی از محرک برای تحریک شدن نیازمند هستند مانند بینایی که نوری با انرژی 100 کونتوم می‌تواند آن را تحریک کند.

    این حداقل محرک لازم برای تحریک آستانه مطلق (Absolute Threshold) نام دارد.

    رمز گردانی رمز گردان (Encoding) فرآیندی است که توسط آن اطلاعات دریافت شده توسط سیستم حسی به علایم الکتریکی که برای مغز غیر قابل درک است؛ تبدیل می‌شوند.

    در واقع هر یک از سیتم حسی به محرک معینی شامل انرژی نورای ، انرژی مکانیکی و انرژی شیمیایی پاسخ می‌دهند ولی این انرژی‌ها برای مغز قابل درک نمی‌باشد و تنها زبان علائم الکتریکی را می‌داند.

    بنابراین هر نیرو همان رمزگردانی می‌باشد.

    رمزگردانی شامل هم کمیت و هم کیفیت محرک می‌باشد.

    علت احساس گرسنگی چیست؟

    آیا چیزی در مورد آزمایشگر مشتاقی شنید‌ه‌اید که برای تحقیق در مورد گرسنگی یک بادکنک را بلعید؟

    نتیجه این کار به هوا رفتن...بله، فرضیه او در این مورد بود.یک پژوهشگر باجرات به عنوان بخشی از تجربیاتش در مورد علل گرسنگی، پس از مدتی غذانخوردن بادکنکی خالی را از راه مری به درون معده‌اش فرستاد و سپس بادکنک را درون معده باد کرد.ثبت تغییرات فشار درون معده این دانشجوی دکترای بیچاره ثابت کرد که معده هنگام خالی بودن منقبض می‌شود.

    همین انقباضات عضلانی است که غار و غور آشنای پیش از ناهار را بوجود می‌آورد، و مدت‌ها تصور می‌شد که همین انقباضات باعث میل ما به خوردن غذا هم می‌شود.اما پژوهش‌های بیشتر ثابت کرد که میل به غذا فقط به خاطر این انقباضات دوام پیدا نمی‌کند، بلکه حتی در نبود معده هم احساس گرسنگی باقی می‌ماند.(لطفا نپرسید کدام بیچاره‌ای این قضیه را ثابت کرد)آن چنان که معلوم شده است گرسنگی نه از معده بلکه از مغز ما منشا می‌گیرد (غار و غور شکم ما در واقع حرکت گازها و مایعات گوارشی در روده کوچک است.)هیپوتالاموس، ساختمانی که در ساقه مغز قرار دارد عمدتا کنترل کننده رفتار تغذیه‌ای ماست.

    بنابراین شاید از رفتار هیپوتالاموس یک شخص که حاضر است بادکنک را ببلعد به حیرت بیفتید، حتی اگر این کار به نام پیشرفت علم صورت گیرد.

    نگاه اجمالی چه چیزی باعث گرسنگی می‌شود؟

    نقش عوامل فیزیولوژیکی در گرسنگی؟

    تاثیر محیط در گرسنگی چگونه است؟

    گرسنگی انگیزه‌ای بسیار نیرومند و پیچیده است.

    پیچیدگی آن از آنجا ناشی می‌شود که عوامل فیزیولوژیکی متعدد به همراه عوامل محیطی زیادی در این امر دخیل هستند.

    از لحاظ فیزیولوژیکی بدن نیاز به خوردن مواد مختلفی از قبیل پروتئین‌ها، کربوهیدراتها و چربی‌ها دارد و هر یک از آنها در صورت کمبود مراکز گرسنگی در مغز را تحریک می‌کنند.

    همچنین از لحاظ محیطی دیدن ، بو ، شکل ، طعم ، مزه و نوع فرهنگی که در آن زندگی می‌کنیم در میزان گرسنگی ، دفعات و انواع غذاهای که می‌خوریم، دخیل است.

    نقش عوامل فیزیولوژیکی در انگیزه گرسنگی فرضیه تعادل گلوکزی سلولها برای تولید انرژی به گلوکز (قند) نیاز دارند و زمانی که توانایی سلول برای تولید انرژی کاهش می‌یابد، تحریکات فیزیولوژیکی در هیپوتالاموس برای دریافت گلوکز ایجاد می‌شود و که موجب گرسنگی می‌گردد.

    مطابق پژوهش‌های انجام شده کاهش سطح گلوکز خون توسط سلولهای کبد شناسایی می‌شود و کبد علامتی مبنی بر پایین بودن سطح گلوکز به (یکی از ساختارهای مغز) می‌فرستد و این باعث برانگیختگی انگیزه گرسنگی از طرف هیپوتالاموس می‌شود.

    پس از دریافت غذا و بازگشت گلوکز به سطح طبیعی کبد علامت اشباع گلوکز را به هیپوتالاموس می‌فرستد و هیپوتالاموس نیز گرسنگی را بازداری و سیرس را فعال می‌نماید.

    فرضیه تعادل چربی طبق فرضیه تعادل چربی هنگامی که وزن بدن (یا نسبت چربی بدن) به پایین‌تر از توازن تعادل حیاتی کاهش می‌یابد، رفتار غذا خوردن از احتمال بیشتری برخوردار می‌شود.

    با این حال تاکنون هیچ مطالعه‌ای گیرنده‌هایی را که ادعا می‌شود سطح چربی بدن را کنترل می‌کنند شناسایی نکرده است.

    آنچه شناخته شده است، این است که کبد مسئول تولید و متوقف کردن چربی است و هنگامی که سطح گلوکز خون پایین می‌آید، کبد از چربی‌ها برای تولید گلوکز استفاده می‌کند و همزمان علامتی تحریکی به هیپوتالاموس برای دریافت گلوکز می‌فرستد.

    نقش معده در گرسنگی ورم (بادکردگی) معده نیز در تنظیم گرسنگی دخالت دارد.

    بعد از یک وعده غذا هنگامی که معده پر است (باد کرده است) مردم احساس گرسنه نبودن را گزارش می‌کنند.

    هنگامی که معده و روده‌ها غذا را هضم کرده و شروع به تخلیه آن می‌کنند، هنوز احساس گرسنگی وجود ندارد.

    ولی زمانی که معده 60 درصد از محتویات خود را تخلیه کرد احساسات اولیه گرسنگی شروع می‌شود و با ادامه روند تخلیه معده گزارش‌های مربوط به احساس گرسنگی بیشتر می‌شود.

    ورم (بادکردگی) معده نیز در تنظیم گرسنگی دخالت دارد.

    نقش هیپوتالاموس در گرسنگی هیپوتالاموس در تنظیم احساسات گرسنگی و سیر نقش مهمی دارد.

    در واقع تمام کمبود گلوکز و سایر مواد لازم برای بدن از طرف کبد شناسایی و به این ساختار مغزی گزارش می‌شود.

    در هیپوتالاموس دو ناحیه خاص که بر غذای مصرفی تاثیر می‌گذارد، وجود دارد.

    اولین ناحیه هیپوتالاموس جانبی (Laternal HypoThalamus) است که فرمان خوردن را صادر می‌کند، ناحیه دوم هیپوتالاموس قدامی - میانی (Vertromedial HypoThalamus) است که جلوی خوردن را می‌گیرد.

    در واقع ناحیه اول مرکز تغذیه و ناحیه دوم مرکز سیری است.آزمایش‌های متعدد بر روی حیوانات نیز نقش این دو ناحیه را ثابت کرده‌اند.

    برای مثال وقتی ناحیه اول (LH) منهدم شود دیگر هیپوتالاموس نمی‌تواند رفتار غذا خوردن را تحریک و راه اندازی کند و بدین ترتیب حیوان از خوردن خوداری می‌کند، بگونه‌ای که اگر به او بطور مصنوعی غذا داده نشود، خواهد مرد.

    از طرف دیگر اگر ناحیه دوم (VMH) تخریب شود، هیپوتالاموس قادر به بازداری رفتار غذا خوردن نخواهد شد و این باعث تغذیه بیش از حد در حیوان و چاقی مفرط خواهد شد.

    دو ناحیه موجود در هیپوتالاموس به عنوان مراکز «تنظیم کوتاه مدت غذا» معروف هستند و در کنار آن «دستگاه دراز مدت» نیز وجود دارد که تنظیم دقیق‌تری را بر عهده دارد.

    آن بدین صورت است که ثابت ماندن وزن جاندار در دراز مدت می‌شود.

    نقش عوامل محیطی در احساس گرسنگی دیدن بو ، شکل و مزه غذا و زمان روز و استرس همگی از عوامل محیطی رفتار غذا خوردن هستند.

    برای مثال مجموعه‌‌ای از مطالعات نشان داده اند که رفتار غذا خوردن زمانی که فرد با انواع غذا‌ها و انواع مزه‌ها و اشکال خاصی از غذا مواجه می‌شود بطور چشمگیری افزایش می‌یابد.

    حتی زمانیکه یک نوع غذا وجود دارد، تعدد مزه‌های آن غذا باعث مصرف غذا به مقدار زیاد می‌شود.

    از عوامل محیطی دیگر اجتماعی بودن این پدیده است.

    انسانها در حضور دیگران (که آنها نیز مشغول خوردن هستند) بیشتر می‌خورند تا زمانیکه تنها هستند.

    در یک آزمایش از یک گروه آزمودنی خواسته شد که مقداری بستنی بخورند.

    گروه اول در شرایط تنهایی قرار داشتند و گروه دوم در شرایط گروهی قرار داشتند.

    تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده نشان داد که افراد آزمودنی گروه دوم بیشتر از گروه اول بستنی خورده بودند.

    از دیگر عوامل محیطی فشارهای موقعیتی و اجتماعی است.

    این فشار موقعیتی معمولا در گروه‌ها دیده می‌شود.

    اگر یک رفتار در یک گروه به عنوان هنجار شناخته شده‌ باشد، ممکن است انحراف زا آن هنجار به نوعی طرد و کاهش محبوبیت منجر شود.

    در برخی گروههای کوچک (نظیر تیمهای ورزشی) نوع و میزان غذا خوردن به یک هنجار تبدیل شده و بر افراد تحمیل می‌شود.

    رژیم غذایی نیز عامل محیطی مهمی است.

    در رژیم غذایی سعی می‌شود که رفتار خوردن تحت کنترل عامل شخصی و برنامه ریزی‌های محیطی انجام شد، در بیاید و نه تحت کنترل عوامل فیزیولوژیکی.

    وقتی فرد می‌گوید: «من این مقدار را در این مدت معین فراهم خورد» در واقع بر نقش محیط تاکید می‌کند و رفتار غذاخوردن موقعی که احساس گرسنگی می‌کند را نفی یا طرد می‌کند.

    فیزیولوژی احساس گرسنگی انگیزش را فرآیندی می‌دانند که به رفتار جهت و نیرو می‌بخشد.

    در طی این فرآیند نیرو دهی به رفتار ، تغییراتی فیزیولوژیایی اتفاق می‌افتد که قابل بررسی هستند.

    برخی از نظریه پردازان که به علل زیستی انواع انگیزه‌ها توجه دارند بررسی فرآیندهای فیزیولوژیک را در ایجاد انگیزش مهم می‌دانند.

    برخی از آنها از نیازهای زیستی صحبت می‌کنند که سبب ایجاد انگیزش می‌شوند.

    بر این اساس پژوهشهایی که در روانشناسی فیزیولوژیک صورت گرفته ، مراکز و مکانیزمهایی را در جریان انگیزش شناسایی کرده‌اند.

    برخی از این یافته‌ها نشان می‌دهند که مراکزی در مغز ظهور این انگیزه را کنترل می‌کنند.

    فیزیولوژی انگیزه گرسنگی گرسنگی می‌تواند انگیزه پرتوانی باشد.

    بدن جاندار برای آنکه بتواند به نحوی کارآمد عمل کند، به مقدار معینی از مواد غذایی نیاز دارد.

    کاهش این مواد غذایی مکانیزمهای تعادلی زیستی را فعال می‌کند تا ذخیره غذایی بدن را آزاد کنند.

    برای مثال کبد ، قند ذخیره شده را آزاد می‌سازد تا به رگها وارد شود.

    استفاده از ذخیره‌های بدن آدمی قادر می‌سازد تا وظایف خود را براحتی در صورت محروم شدن از چند وعده غذا ادامه دهد.

    اما وقتی ذخیره‌های غذایی بدن از حد معینی کمتر می‌شود، دیگر عمل مکانیزمهای خودکار تعادل زیستی نمی‌تواند بسنده باشد و در نتیجه سراسر وجود جاندار برای جست و جوی غذا بسیج می‌شود.

    دستگاههای نظارتی که غذا خوردن را تنظیم می‌کنند در ناحیه‌ای از مغز شده‌اند که هیپوتالاموس نام دارد.

    دو ناحیه خاص از هیپوتالاموس که بر گرسنگی اثر می‌گذارند عبارتند از هیپوتالاموس جانبی و هیپوتالاموس قدامی - میانی.

    هیپوتالاموس جانبی (LH) فرمان خوردن را صادر می‌کند که به مرکز تغذیه معروف است و هیپوتالاموس قدامی - میانی (VMH) جلوی خوردن را می‌گیرد که به مرکز سیری معروف است.

    محققان سه متغیر را که در نظارت هیپوتالاموس بر اشتهای فوری تأثیر دارند شناسایی کرده‌اند: سطح قند خون ، پر بودن معده و دمای بدن.

    هیپوتالاموس حاوی گیرنده‌های گلوکز است که کاهش و افزایش قند خون را شناسایی می‌کنند.

    از سوی دیگر سلولهای بخش هیپوتالاموس قدامی - میانی به افتادگی معده که حکایت از پر بودن معده دارد پاسخ می‌دهند.

    خالی بودن معده حرکاتی را در عضله دیواره معده ایجاد می‌کند که موجب فعالیت سلولهای بخش LH هیپوتالاموس می‌شوند.

    از طرف دیگر سلولهای VMH به افزایش دما حساس هستند و سلولهای LH به کاهش دمای مغز.

    غیر از هیپوتالاموس نواحی دیگری از مغز از جمله دستگاه لیمبیک و برخی هسته‌های ساقه مغز در انگیزه گرسنگی دخالت دارند.

    جاندار برای زنده ماندن باید مصرف آب را هم مانند غذای مصرفی خود تنظیم کند.

    کمبود آب هم مقدار خون و هم مقدار مایعاتی را که اطراف سلولهای بدن را فرا گرفته است کاهش داده و سبب افزایش غلظت بعضی از مواد شیمیایی در این مایعات می‌شود.

    وقتی مایعات بدن که یاخته‌های بافت را در میان گرفته‌اند، به شدت غلیظ شوند آب به شیوه راند (اسمزی) از یاخته‌ها بیرون می‌تراوود و آنها را بی‌آب می‌کند.

    در نظریه‌های جاری چنن فرض می‌شود که، دو نوع یاخته عصبی مغز بر جذب آب نظارت دارند: گیرنده‌های اسمزی که نسبت به غلظت مواد شیمیایی مایعات بدن حساسند و گیرنده های حجمی که به حجم مایعات بدن پاسخ می‌دهند.

    کاهش حجم خون باعث تشنگی می‌شود.

    شخصی که مجروح شده و مقادیر زیادی خون از دست داده باشد به شدت تشنه است، هر چند غلظت شیمیایی باقیمانده خون تغییری نکرده باشد.

    رنین ماده‌ای است که از کلیه‌ها به داخل جریان خون ترشح می‌شود و در واقع کاهش حجم خون و مایعات بدن تشنگی را بر می‌نگیزد.

    رنین مانند آنزیمی عمل می‌کند که یکی از پروتئینهای خون به نام آنژیوتن سینوژن را آنزیوتن سینوژون 1 و سپس آنژیوتن سینوژن 2 تبدیل کند تا بر گیرنده‌های ویژه‌ای در هیپوتالاموس اثر کرده ، ایجاد تشنگی کند.

    گرسنگی چیست؟

    نیاز بدن به غذا راگرسنگیگویند.

    معمولاً در مورد اینکه ظرف چه مدت گرسنه می شویم، باید مسئله اشتها را هم مطرح نمود.

    از این واژه مخصوصاً در مورد کسانی که سوء تغذیه و فقر غذایی دارند استفاده می شود.

    معمولاً این افراد به دلیل فقر مالی یا شرایط نابسامان کشاورزی، گرسنه می مانند و غذایی ندارند که بخورند.

    حالت گرسنگی واژه گرسنگی اغلب بدین معناست که بدن، آماده دریافت غذاست.

    پس از مدت زمان معین که بدن غذایی دریافت نکرده است، احساس گرسنگی به وجود آمده و حالا، بدن آماده غذا خوردن است.

    اگر هنگام گرسنگی، بدن غذایی دریافت نکند کم کم این حس، دردناک می شود و معده را ناراحت می کند.

    گرسنه ماندن برای مدت طولانی سبب می شود که افراد، دست به خوردن موادی بزنند که هیچگونه ارزش غذایی ندارند؛ مثل علف یا خاک.

    فقط معده افراد با خوردن چنین موادی پر شده و احساس گرسنگی از بین می رود.

    البته اگر نرسیدن مواد غذایی به بدن ادامه یابد، در نهایت افراد بر اثر فقر غذایی، جان خود را از دست می دهند.

    روزه گرفتن، نوعی تمرین گرسنگی به صورت داوطلبانه است که افراد روزه دار، برای مدت معین چیزی نمی خورند و نمی آشامند.

    بنابر دستورات اسلام و نیز تحقیقات بسیار پزشکان، روزه برای بدن بسیار مفید است.

    خط مشی های بکار گرفته شده در خصوص گرسنگی امروزه افراد گرسنه در سراسر دنیا مشکلی جدی به شمار می آیند.

    طبق آمار سازمان غذا و کشاورزی وابسته به سازمان ملل، بین سال های 1999م تا 2001م ، 842 میلیون نفر در سراسر دنیا مبتلا به سوء تغذیه بوده اند.

    همچنین تعداد افراد گرسنه روز به روز افزایش می یابد.

    نظریات زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه چرا این معضل، حل ناشدنی باقی مانده است.

    سازمان هایی که تولید غذا را بر عهده دارند ادعا می کنند که هر کشوری بر روی این کره خاکی، قادر است که بر پایه کشاورزی خود غذای کافی برای مردم کشورش فراهم نماید.

    اما احکام اقتصادی در خصوص تجارت آزاد که با سازمان هایی همچون صندوق بین المللی پول و یا بانک جهانی مرتبط است، از تحقق چنین ادعایی جلوگیری می کند.

    از طرف دیگر، بانک جهانی ادعا می کند که در پی یافتن راه حلی برای مشکل گرسنگی است.

    بانک جهانی تنها راه کشورهایی که دچار فقر و گرسنگی هستند را اقتصاد بر پایه صادرات می داند که این کشورها به وسیله این نوع اقتصاد، ابزارهای مالی لازم جهت تهیه ی مواد غذایی از بازارهای جهانی را به دست می آورند.

    آمارتیا سن، جایزه نوبل را به دلیل تحقیق در زمینه ی این مسئله گرفت که امروزه گرسنگی به خاطر کمبود مواد غذایی حادث نمی شود؛ بلکه اغلب به دلیل اشکال در شبکه توزیع غذا در جهان در حال توسعه صورت می پذیرد.

    کمی احساس گرسنگی انسان را با نشاط می کند پس از بررسی دو گروه از افراد که گروه اول رژیم غذایی با میزان زیاد کالری مصرف کردند و گروه دوم در مصرف هم کالری های مفید و هم کالری های زیان آور محدود شده بودند، معلوم شد احساس سبک گرسنگی انسان را شادتر و سالمتر می کند دانشمندان تحقیقاتی انجام دادند که در نتیجه آن معلوم شد هورمون گرلین که به تازگی کشف شده است و مسئول احساس گرسنگی توسط ارگانیسم است.

    سطح استرس را در خون تنظیم می کند هنگامی که ما گرسنه هستیم این هماهنگی افزایش می یابد و به احتمال زیادتر تاثیر ضدافسردگی دارد.آزمایش های انجام شده بر روی موش ها توسط کارکنان آزمایشگاه پزشکی مرکز جنوب غربی دانشگاه تگزاس نشان داد موش ها با کاهش میزان هورمون گرلین افسرده شدند.

    آنها را در آب انداختند اما این موش ها حتی سعی نکردند شنا کنند.

    این موش ها خود را تا خروجی در جای پر و پیچ و خم نرساندند و از سایر موش ها در همان قفس دوری کردند.موش ها با افزایش میزان هورمون گرلین برعکس گروه قبلی، فعالانه در آب شنا کردند.

    با میل و لذت شرایط محیط را بررسی کردند و به گروه دیگر از موش ها برای ارتباط برقرار کردن گرایش پیدا کردند.

    این مطلب در نشریه تحقیقاتی ماه ژوئیه به چاپ رسیده است.به عقیده دانشمندان واکنش مثبت به احساس گرسنگی، واکنش دفاعی ارگانیسم کم تغذیه شده است که باید در کار و نبرد برای خود غذا به دست آورد.

    به گفته سرپرست تحقیق شما تا زمانی که 10 تا 15 درصد وزن اضافی خود را از دست ندهید تاثیر ضدافسردگی را به دست نمی آورید آیا گرسنگی و تشنگی را می‌توان مهار کرد؟

    احساس تشنگی هنگامی دست می‌دهد که ما احساس خشکی در گلو کنیم.

    احساس گرسنگی نیز هنگامی است که ما متوجه خالی بودن معده خود می‌شویم.

    اما حقیقت غیر از این‌هاست؛ چرا که هیچ یک از این دو احساس نیست که ما را گرسنه یا تشنه می‌سازد.

    خون معمولا باید مقدار معینی آب و نمک دربر داشته باشد؛ بافت‌های بدن نیز همین‌طور.

    اکنون فرض کنید که این موازنه در لحظه‌ای بر هم بخورد.

    به هر دلیلی که باشد خون بی‌درنگ از درون بافت‌ها آنقدر آب برمی‌گیرد تا بار دیگر موازنه خود را باز یابد.

    آن‌گاه کم شدن آب در بافت‌ها به مرکز تشنگی که جایی است در مغز، مخابره می‌شود.

    در این حال، مرکز تشنگی تکانه‌ای به حلق یا گلو می‌فرستد و سبب انقباض آن می‌شود.

    بر اثر این انقباض است که ما در گلوی خود احساس خشکی می‌کنیم و ندا برمی‌آوریم که تشنه‌ایم!

    احساس گرسنگی نیز از مغز سرچشمه می‌گیرد؛ بدین معنا که در مغز جایی است به‌نام مرکز گرسنگی، که مانند ترمز بر روی فعالیت معده و روده‌ها عمل می‌کند.

    تا هنگامی که غذای کافی در خون هست، مرکز گرسنگی فعالیت معده و روده‌ها را کند می‌کند؛ ولی همین که مواد غذایی در خون کم شود، این مرکز با شل کردن ترمز‌ها، دست به‌کار می‌شود.

    در این حالت، روده‌ها فعال می‌شوند؛ معده «می‌غرد» و به ما احساس گرسنگی دست می‌دهد.

    البته ما تا حدودی قادریم که گرسنگی خود را مهار کنیم.

    این امر از راه مهار کردن سرعت مصرف ذخیره غذایی میسر است.

    در طبیعت، حیوانات کوچک و فعال‌تر زودتر ذخیره غذایی خود را به مصرف می‌رسانند.

    در نتیجه، یک پرنده مثلا ظرف پنج روز از گرسنگی می‌میرد؛ ولی یک سگ در دوازده روز.

    به هنگام آرامش، ذخیره پروتئین در بدن مدتی درازتر باقی می‌ماند، با هنگامی که انسان بر‌‌آشفته شود و یا وحشت کند.

    برخی از مردم هستند که خود را برای مدتی طولانی به گرسنگی عادت می‌دهند.

    این تمرین از راه نوعی تمرکز‌ آگاهانه، انجام می‌گیرد؛ درست مانند کسانی که با تمرین، خود را قادر می‌سازند تا کارهای دشوار ورزشی را انجام دهند.

    اما مهار کردن تشنگی بسیار دشوار است؛ ولی باز کسانی یافت می‌شوند که از طریق «کوشش‌های ‌خودآگاه»، در برابر آن تاب می‌آورند.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

احساس درد و گرسنگی تعریف احساس : در سطح زیست شناختی (Biological) همه اطلاعاتی را که درباره جهان اطراف خود بدست می‌آوریم؛ در نتیجه برخورد محرک‌ها بر دستگاههای حسی و تحریک کردن گیرندگان ، سلولهای عصبی (Neurons) و سلولهای مغزی حاصل می‌شود. در سطح روان شناختی (Psychological) احساسها تجربه‌هایی هستند که توسط محرکهای ساده ایجاد می‌شوند. مقدمه دروازه‌های شناخت جهان توسط موجود زنده چه ...

شالیکاری کشاورزی یا برزگری فرآیند فراوری خوراک، الیاف و دیگر فراورده‌های دلخواه از راه کاشت گیاهان ویژه‌است. کشاورزی در کل سه مرحله دارد به نام‌های کاشت، داشت و برداشت. کشاورزی فرایند تولید غذا، علوفه، الیاف و دیگر محصولات بوسیله ازدیاد اصولی گیاهان بومی و حیوانات اهلی است. امروزه واژه کشاورزی تمام فعالیت های لازم جهت تولید غذا، علوفه و الیاف را تحت پوشش قرار میدهد، که شامل همه ...

تغذیه مناسب پایه و اساس عملکرد جسمانی را تشکیل می دهد؛ زیرا علاوه بر فراهم کردن سوخت برای اعمال زیستی، مواد شیمیایی موردنیاز برای استخراج و استفاده از انرژی بالقوه موجود در این سوخت را نیز مهیا می کند. غذا، همچنین تأمین کننده عناصر ضروری برای تشکیل بافت جدید و ترمیم یاخته های موجود است. شاید بعضی چنین پندارند که چون تغذیه مناسب برای تمرینهای ورزشی رامی توان به آسانی از طریق ...

روغنها :چربيها يکي ازعوامل تشکيل دهنده حيات حيواني وگياهي مي باشند .دربدن حيوانات دريايي وخشکي مقداري چربي به عنوان ذخيره انرژي وجود دارد ودرهردانه وهسته گياه مقدار چربي براي مرحله روئيدن روئيدن ذخيره شده است .بنابراين مي توان گفت که درهمه موجودات ز

فقر درک مفهوم اين اصطلاح و جوانب مختلف آن حايز اهميت است ،‌زيرا ما را با يکي از مقولات مهم اقتصادي که با ماهيت دوران اقتصادي - اجتماعي مربوطه داراي ارتباط است، آشنا ميسازد. سطح زندگي اصطلاحي است که براي نشان دادن حدود مصارف مادي و معنوي اهالي ي

نام خدا مقدمه نياز انسان به غذا يکي از احتياجات ذاتي يا فيزيولوژيک است که عامل بقاي زندگي و طول عمر مي‌باشد. احتياج به غذا دائمي است و ارگانيسم را مجبور مي‌کند تا براي بدست آوردن غذا و رفع گرسنگي کوشش کند. به طور کلي غذا به ماده جامد يا مايعي گف

موفقيت در زندگي فردي، خانوادگي، اجتماعي را مي توان به بهاي ارزان پيروي از قوانين زندگي و نظم اشياء به دست آورد. بايد پذيرفت: بر خلاف حقيقت، واقعيت و طبيعت زندگي کردن بدون تنبيه نمي ماند. با بياني ساده: اگر از فرزند خود ادب مي خواهيم، بايد خود م

مراقبت ازکودک سالم در منزل: نيازهاي کودک تدريجاً برحسب مراحل مختلف رشد تغييرشکل ميابدودراين تغيير والدين وياپرستارکودک نقش اصلي واساسي رادارند.امروزمادران جوان خيلي بيشترازمادران خود تجربه دارند ومسائل بهداشتي را مراعات ميکنند زيرا خوشبختانه با

يک ورزشکار حرفه اي تا زماني که نداند چه بايد مصرف کند و چگونه و با چه مواد غذايي کليه نيازهايش را تامين کند ، موفق نخواهد بود. امروز ، علم تغذيه يکي از اساسي ترين عوامل موفقيت ورزشکاران است. همه انسان ها بي شک بارها و بارها شنيده اند ، خوانده اند

هر چند که کتابهاي بسياري در زمينه فربهي ، لاغري و اختلالات خوردن ( بي اشتهايي و پرخوري عصبي ) مطالب زيادي آورده اند ، اما درمورد پايه و اساس اين تغييرات يعني نظريه نقطه تثبيت (Set point theory) درکمتر کتابي به طور مستقيم اشاره شده است ، بنابراين در

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول