دانلود مقاله کنجد

Word 82 KB 11812 20
مشخص نشده مشخص نشده عمومی - متفرقه
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • کنجد1 (Sesamum indicum L.) 1 مقدمه (S.

    orientale) Sesamum indicum به عنوان یکی از قدیمی ترین دانه های روغنی، به راسته توبیفلورا2 و تیره پدالیاسه3 تعلق دارد.

    کنجد به دلیل دارابودن اسیدهای چرب اشباع نشده (با چند پیوند دوگانه) با کیفیت بالا و اسیدهای چرب با ثبات زیاد که از تند شدن اکسیداتیو4 روغن جلویگری می کند، لقب شاعری «ملکه دانه های روغنی5» را کسب کرده است.

    کنجد به عنوان یک گیاه پربازده، بصورت مخلوط یا تک کشتی و با استفاده زا رطوبت باقیمانده در خاک رشد می کند.

    ریشه های کنجد در بهبود ساختمان خاک و افزایش نفوذ پذیری آن نقش موثری دشاته و به عنوان یکی از گیاهان مناسب برای تناوبهای زراعی در نظر گرفته می شود.

    همچنین در بعضی از مناطق این گیاه به عنوان کود سبز کاشته می شود.

    کنجد با اسامی متفاوتی نظیر «تیل»6 (جینجلی7) در زبان هندی و «سوم سوم8» (اسم سم9) در زبان عربی نامیده می شود.

    در کتاب تورات و انجیل نامی از آن ذکر نشده، اما در کتاب مقدس یهودی با نام «تالمود10» به آن اشاره شده است.

    به نظر می رسد که جنس سزاموم11 از واژۀ عربی «سمسین1» (سمسن2) مشتق شده باشد.

    لغت «تایلا»3 به معنی روغن در ادبیات سانسکریت از «تیلا»4 که معنی بذر کنجد را می دهد، گرفته شده است.

    مدارک موجود نشان می دهند که قدمت کنجد به دورۀ هند باستان برمی گردد و در بسیاری از تشریفات و آئین های مذهبی از آن استفاده می شد.

    دانه های زغالی و سوختۀ کنجد در مکانهای تمدن هندی در «هاراپا»5 (پاکستان) شناسایی شده است که به حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح برمی گردد.

    این گیاه در بین نویسندگان یونان و روم باستان به خوبی شناخته شده بود.

    «آین .

    آی.

    اکبری»6 (1590 بعد از میلاد) از ادیبان هند باستان در مقاله های خود وجود انواعی از کنجدهای بذر سیاه و بذر سفید را ذکر کرده سات.

    نظریه جدیدتر این بود که کنجد زراعی از کشور اتیوپی در آفریقا منشاء گرفته است.

    اما مدارک ارائه شده توسط بدیگیان و هارلان7 (1986) نشان می دهند که خاستگاه این گیاه از شبه قاره هندوستان بوده است.

    کنجد از طریق غرب آسیا به کشورهای هندوستان، چین و ژاپن انتقال یافت که بعداها این مناطق به عنوان دومین خاستگاه کنجد در نظر گرفته شدند.

    در طی سالهای 2000 تا 2013 قبل از میلاد کنجد مثل پول ارزش بیشتری پیدا کرد.

    همچنانکه نقره در کشور ایران ارزشمند شناخته شد.

    کنجد از نواحی مدیترانه ای به کشورهای انگلستان و روسیه گسترش پیدا کرد.

    این گیاه توسط پرتغالی ها در کشور برزیل که به کنجد اصطلاحاً «جنجلیم»[1] اطلاق می شود، معرفی گردید.

    همچنین توسط برده فروشان به آمریکای شمالی برده شد.

    در حال حاضر کنجد در سطحی معادل 617 میلیون هکتار در بعضی از قسمتهای آسیا زراعت می شود.

    میزان تولید در آفریقا و آمریکای لاتین تقریباً 2149 میلیون تن برآورد شده است.

    متوسط عملکرد کنجد حدود 404 کیلوگرم در هکتار می باشد.

    از ممالک تولید کننده کنجد می توان چین، هندوستان، میانمار، سودان، پاکستان، مکزیک، اتیوپی، سری لانکا و غیره را نام برد.

    کشورهای سودان و نیجریه از مهمترین صادرکننده ی کنجد، در حالیکه ژاپن، ایتالیا و ونزوئلا از بزرگترین کشورهای وارد کننده این گیاه محسوب می شوند.

    در کشور هندوستان به عنوان یکی از بزرگترین تولید کنندگان کنجد، سطح زیرکشت، تولید کل و عملکرد هکتاری این گیاه سالانه به ترتیب برابر 40/2 میلیون هکتار، 80/0 میلیون تن و 333 کیلوگرم است.

    راجستان، ماهاراشترا، گجرات، مادیاپرادش، آندراپرادش، اوتارپرداش، تامیل نادو، غرب بنگال، کارناتاکا و اوریزا از ایالتهای مهم تولید کننده کنجد در کشور هندوستان بشمار می رود.

    کنجد گیاهی علفی، یکساله و بندرت چند ساله است که ارتفاع ساقه آن به یک تا دو متر می رسد.

    طول دورۀ رشد ارقام مختلف کنجد در محدودۀ 18080 روز متغیر است.

    کنجد دارای سیستم ریشه ای اصلی مشخص است که بخش قابل توجهی از ریشه های تغذیه ای آن در قسمتهای سطحی خاک قرار گرفته اند.

    در بین گیاهان زراعی، نسبت ریشه به ساقه در کنجد بسیار زیاد است.

    توسعه سیستم ریشه ای در خاکهای شنی نسبت به خاکهای رسی بیشتر خواهد بود.

    مشابهاً ارقام با طول دورۀ رشد زیاد از سیستم ریشه ای گسترده و عمیقی برخوردار می باشند.

    با توجه به انشعابات زیاد سیستم ریشه ای مقاومت کنجد در مقابل استرس خشکی قابل توجه است.

    ساقه در کنجد به صورت ایستاده و منشعب بوده و ارقام دارای ساقه کوتاه، زودرس و در حالیکه تیپهای پا بلند و بسیار منشعب دیررس هستند.

    برگ ها حالت متقابل و یا نیمه متقابل دارند.

    کنجد گیاهی است خود گشن که میوه از نوع کپسول و به صورت صاف و بدون کرک، دارای شیارهای عمیق و قسمت انتهایی مثلثی شکل (سه گوش) کوتاه و شکوفا1 می باشد.

    بذرها کوچک، تخم مرغی شکل و تا حدی پهن که وزن هزار دانه آن بین 42 گرم متغیر خواهد بود.

    بذر به رنگهای سیاه، قهوه ای متمایل به قرمز و یا سفید دیده می شود.

    بذرهای به رنگ روشن از ارزش بالایی برخوردار بوده، در حالیکه در بذرهای تیره رنگ میزان روغن بیشتر است.

    در ارقام بذر سفید درصد وزن پوست بالا و حدود 2010 می باشد (نایار و مهرا2، 1970) .

    روغن کنجد یکی از روغنهای نیمه خشک شونده با کیفیت بالا است که می تواند به جای روغن زیتون در سالاد، ترشیجات و آشپزی مورد استفاده قرار گیرد.

    روغن حاصل از بذر می تواند در صنایع مارگارین سازی و نیز روغنهای درجه پائین آن در صابون سازی، تهیۀ رنگهای نقاشی، روغنهای نرم کننده و وسایل آرایشی نظیر کرمهای نرم کننده مورد استفاده قرار گیرد.

    از دانه های سرخ شدۀ کنجد در تهیۀ سوپ استفاده به عمل می آید و به صورت مخلوط با شکر می تواند در تهیۀ غذاهای شیرین مخصوص که در آفریقا و آسیا مورد استفاده قرار می گیرد به کار رود.

    برگهای جوان کنجد در پخت سوپهای سبزی در آفریقای غربی مصرف می شود.

    خمیر کنجد (دانه های کنجد کوبیده شده) که اصطلاحاً «تاهینگ»1 نامیده می شود به عنوان نوعی غذای خوشمزه و مطلوب در خاورمیانه مصرف می شود.

    یک نوع غذای آماده و نوشیدنی مقوی با استفاده از 70 درصد پروتئین سویا و 30 درصد پروتئین کنجد آماده می گردد که کاملاً خوشمزه بوده و با لذت بیشتری مورد استفاده قرار می گیرد.

    پروتئین کنجد نیز از مطلوبیت بالایی برخوردار است.

    روغن کنجد در بسیاری از مواد داروئی و وسایل آرایشی به عنوان حلال و یا ماده حمل کننده کاربرد دارد.

    مخلوط روغن کنجد و نیل2 پوست را در برابر گرما و سرمای شدید محافظت می کند و نیز برای دفع مگس تسه تسه3 در شرق آفریقا بکار می رود.

    کیک و یا کنجاله کنجد حاوی 5030 درصد پروتئین است که از نظر آمینواسیدهای ضروری گوگرد دار نظیر متیونین (43 درصد) غنی، ولی از نظر لیزین فقیر می باشد.

    کنجاله باقیمانده بعد از استحصال روغن دارای مقادیر قابل توجهی از عناصر کلسیم (21 درصد) و فسفر (290/1 471/0 درصد) و ویتامینهای E و نیاسین است، و به دلیل میزان فیبر پایین (86 درصد) می تواند بعنوان غذای مناسب توسط دام و طیور مورد استفاده قرار گیرد.

    بنظر می رسد که امکان تهیه و فروش فرآورده های غذایی مقوی از کنجاله کنجد وجود داشته باشد.

    کنجاله باقیمانده بعد از استحصال روغن به روش حلال محتوی 55 درصد پروتئین است.

    روغن کنجد به دلیل دارابودن ترکیب فنولی «سزامول1» که ثبات و پایداری آن را در برابر تند شدن اکسیداتیو افزایش می دهد، از ارزش بالایی برخوردار است.

    سزامول از تجزیه سزامولین2 حاصل می شود.

    سزامین3 (60/0 07/0 درصد) و سزامول (006/0 002/0 درصد) همراه با بونه گاوی در کنترل حشرات بطور مؤثر مورد استفاده قرار می گیرند (نایار و مهرا4، 1970).

    ترکیب اسید های چرب روغن کنجد به عنوان یکی از روغنهای نیمه خشک شونده عمدتاً شالم اولئیک اسید (1:18) و لینولئیک اسید (2:18) به ترتیب به مقدار 5432 و 5230 درصد و دارای رنگ زرد تیره و بو و طعم مطلوب است و به عنوان بهترین روغن دارای ثبات بالا در مصارف آشپزی و روی میز غذا مورد استفاده قرار می گیرد.

    بذرهای کنجد حاول 6040 درصد روغن، 2619 درصد پروتئین و 63 درصد فیبر خام است.

    اندیس یدی5، وزن مخصوص و ارزش اسیدی (عدد اسیدی6) روغن کنجد به ترتیب 113103، 921/0 916/0 و 2/2 0/1 و بذر آن منبع غنی از نیاسین، فولیک اسید و توکوفرول7 است.

    شایان ذکر است که روغن کنجد عاری از هر گونه عوامل ضد تغذیه ای می باشد.

    از لاین های با درصد روغن بالا که در سالهای آینده معرفی خواهند شد، می توان به تی.

    اس.

    68(60 ردصد)، تی.

    کا.

    جی.

    219 (6/57 درصد)، تی، کا، جی.

    2210 (9/55 درصد) و آر.تی.

    103 11 (5/55 درصد) اشاره نمود.

    ترکیب اسیدهای چرب روغن کنجد به عنوان یکی از روغنهای نیمه خشک شونده عمدتاً شالم اولئیک اسید (1:18) و لینولئیک اسید (2:18) به ترتیب به مقدار 54ـ32 و 52ـ30 درصد و دارای رنگ زرد تیره و بو و طعم مطلوب است و به عنوان بهترین روغن دارای ثبات بالا در مصارف آشپزی و روی میز غذا مورد استفاده قرار می گیرد.

    بذرهای کنجد حاول 60ـ40 درصد روغن، 26ـ19 درصد پروتئین و 6ـ3 درصد فیبر خام است.

    اندیس یدی5، وزن مخصوص و ارزش اسیدی (عدد اسیدی6) روغن کنجد به ترتیب 113ـ103، 921/0 ـ 916/0 و 2/2 ـ 0/1 و بذر آن منبع غنی از نیاسین، فولیک اسید و توکوفرول7 است.

    ـ 68(60 ردصد)، تی.

    ـ 219 (6/57 درصد)، تی، کا، جی.

    ـ 2210 (9/55 درصد) و آر.تی.ـ 103 11 (5/55 درصد) اشاره نمود.

    گونه های خویشاوند علاوه بر Sesamum indicum، گونه هایی نظیر S.

    alatum (که در حال حاضر به S.

    capense معروف است)، S.

    angustifolium و S.

    radiatum در سرتاسر مناطق گرمسیری آفریقا پراکنده شده اند.

    این گونه ها به منظور استفاده از دانه های خوراکی، تهیه سوپ و نیز به عنوان جانشین (بدل) کنجدهای واقعی کشت می شوند.

    کنجد دروغی (Ceratotheca sesmoides) دارای حدود 37ـ32 دردص روغن در بذر است و در سطح محدودی از آفریقا زراعت می گردد.

    این کنجد به عنوان نوع بدل کنجدهای واقعی مورد استفاده قرار می گیرند.

    S.

    prostratum و S.

    angolense به ترتیب در گروه گیاهان دارویی و تزئینی قرار دارند.

    در قسمتهای وسیعی از آسیا، S.

    indicum و S.

    radiatum به عنوان گیاه کود سبز کاشته می شوند (جوشی1، 1961).

    در منطقه گات غربی2کشور هندوستان، S.

    orientale (S.

    indicum) var.

    malabaricum به صورت گروهی در مناطق کوهستانی مشاهده می شود که براحتی می تواند با گونه های خویشاوند تلاقی پیدا کند.

    بعلاوه در قسمتهای جنوبی کشور هندوستان S.

    laciniatum به صورت وحشی دیده می شوند.

    آمفی پلوئیدهایی که از تلاقی گونه زراعی S.

    indicum با گونه وحشی S.

    prostratum حاصل می شوند، S.

    indicatum نام دارند.

    2.

    نیازهای خاکی و آب و هوایی کنجد از نظر نیازهای خاکی حسیاسیت زیادی نشان نمی دهد و می تواند در انواع مختلف خاکها نظیر لوم شنی و لوم رسی و حتی در خاکهای عمیق شنی رشد پیدا کند.

    ولی در خاکهای کاملاً زهکشی شده و دارای حاصلخیزی متوسط رشد خوبی خواهد داشت.

    کنجد شرایط غرقابی خاک راحتی برای مدتهای کوتاه نمی تواند تحمل کند.

    همچنین خاکهای شور و قلیایی مناسب رشد کنجد نمی باشند.

    کنجد به خاکهای با بافت ریز و نرم که در استقرار و رشد گیاه نقش مهمی دارد.

    نیاز پیدا می کند.

    رشد گیاه در خاکهای با PH خنثی مطلوب بروده، ولی PH نسبتاً اسیدی تا نسبتاً قلیایی را نیز می تواند تحمل نماید.

    رشد کنجد در خاکهای اسیدی با اختلال مواجه شده و مناسبترین PH برای این گیاه بین 8ـ5/5 متغیر خواهد بود.

    رشد کنجد در خاکهای آلفی سول رضایت بخش است و در قسمتهای جنوبی و جنوب شرقی آسیا در خاکهای انتی سول و اریدی سول، در حالیکه در شبه جزیره هندوستان در خاکهای ورتی سول کاشته می شود.

    عملکرد کنجد در خاکهای نسبتاً فقیر از مواد غذائی قابل قبول است.

    کنجد اصولاً گیاه مناطق گرمسیری است و بهترین درجه حرارت برای رشد آندر محدوده 27ـ 25 و حداکثر 32 درجه سانتی گراد می باشد.

    در دمای 18 درجه سانتی گراد جوانه زنی بذر با تأخیر انجام شده و در دمای 10 درجه سانتی گراد متوقف می شود.

    درجه حرارتهای پایین در مرحله گلدهی دانه های گرده را عقیم نموده و درجه حرارتهای بالاتر از 40 درجه سانتی گراد ممکن است از طریق کاهش درصد دگرگشنی، تعداد کپسولهای هر بوته و در نتیجه عملکرد دانه را پایین آورد.

    کنجد اساساً از گیاهان روز کوتاه محسوب می شود و طول روز و تابش نور حداقل 10 ساعت برای گلدهی آن ضروری است.

    شدتهای نور بالا تعداد کپسولهای هر بوته را افزایش می دهد.

    ترجیح داده می شود که به منظور حصول عملکرد بالا کنجد در ارتفاعات پایین و حدود 500ـ 300 متر بالاتر از سطح دریا کاشته شود.

    اما در کل این گیاه می تواند در ارتفاعات 1500ـ1250 متر از سطح دریا نیز رشد نسبتاً خوبی داشته باشد، ولی تحت این شرایط در نتیجه کاهش میزان شاخه دهی و زودرس شدن گیاه عملکرد دانه کاهش خواهد یافت (ردی و همکاران1، 1996).

    کنجد به دوره رشد بدون یخبندان نیاز دارد.

    یخبندان کمیت و کیفیت عملکرد مخصوصاً میزان سزامولین و سزامین را کاهش می دهد.

    در صورتی که آب کافی در دسترس وجود داشته باشد، رشد و نمود کنجد به بارندگی وابسته نخواهد بود.

    در کل بارندگی سالانه حدود 650ـ500 میلی متر مطلوب بنظر می رسد و حداقل مقدار آن جهت حصول عملکرد قابل قبول برابر 300 میلی متر است.

    در مناطق دارای بارندگی زیاد (حدود 1000 میلی متر) زهکشی خاک ضروری خواهد بود.

    گفتنی است که در مناطق مرطوب و دارای بارندگی سنگین شیوع بیماریهای قارچی اهمیت بیشتری پیدا می کند.

    بارندگیهای سنگین در طی مرحله گلدهی عملکرد کنجد را بشدت تحت تأثیر قرار می دهد.

    گزارش شده است که کنجد از غرب تا شرق آفریقا در مناطقی با میزان بارندگی 780ـ 400 میلی متر که احتمال خسارت دیدن به محصول بادام زمینی وجود دارد بخوبی رشد می کند.

    به علت دارابودن سیستم ریشه ای گسترده، کنجد نسبت به خشکی مقاوم بوده، ولی حساسیت بیشتری به استرس خشکی در مرحله رشد گیاهچه ای از خود نشان می دهد.

    لازم به ذکر است که وزش بادهای شدید بخصوص در مرحله رسیدگی محصول به دلیل پیدایش خطر ورس و ریزش دانه، عملکرد را کاهش خواهد داد.

    همچنین بررسیها نشان داده ااند که کنجد به خسارت تگرگ حساسیت نشان می دهد.

    3.

    فیزیولوژی گیاه اطلاعات در مورد خصوصیات فیزیولوژیکی کنجد ناقص است.

    کنجد اصولاً از گیاهان مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری و حساس به درجه حرارتهای پایین محسوب می شود.

    در اصل این گیاه از نظرگلدهی روز کوتاه است، ولی ارقام روز بلند و روز کوتاه وجود دارند.

    آزمایشهای انجام یافته نتیجه داده اند که ضریب حرارتی مورد نیاز کنجد تقریباً 2700 است.

    ورایته های دیررس کنجد روز کوتاه بوده و در صورت کاشت در مناطقی با طول روز بلند کاملاً به صورت رویشی رشد می کنند (جوشی1، 1961).

    واریته های زودرس بی تفاوت به طور روز بشمار می روند.

    طول روز مورد نیاز کنجد 12 ساعت است و در صورت کشت در مناطقی با طول روز 13 ساعت به صورت غیرطبیعی رشد کرده و از گلدهی جلوگیری بعمل می آید.

    به نظر می رسد که در ارقام زودرس و متوسط رس روزهای کوتاه تعداد کپسولهای هر بوته را افزایش می دهد.

    نتایج بررسیها نشان داده اند که تراکم گیاهی تعداد کپسولهای هر بوته و تعداد بذرهای هر کپسول را تحت تأثیر قرار می دهد.

    با اینکه تعداد شاخه های جانبی روی عملکرد دانه تأثیر مستقیمی دارند، اما عملکرد گیاه را تعداد کپسولهای هر بوته تعیین می کنند.

    تیپ های ناشکوفا2 در کنجد نیاز آبی بیشتری نسبت به انواع شکوفا دارند که به نظر می رسد در نتیجه بالابودن میزان تعرق باشد.

    شاخص برداشت1 (HI) کنجد پایین و حدود 3/0 ـ 1/0 است.

    تحقیقات انجام شده در طی سالهای اخیر نتیجه داده اند که بهبود ظرفیت مخزن در گیاه کنجد از اهمیت بالایی برخوردار است (اشری2، 1989).

    بنابراین ضروری خواهد بود که ارقام بی تفاوت به طول روز و غیر حساس به درجه حرارت محیط اصلاح و توسعه پیدا کنند.

    4ـ عملیات زراعی از زمانهای قدیم کشت کنجد به صورت محدود و در سطوح کوچکتر انجام می گیرد و کشت مکانیزه آن بندرت مرسوم است.

    زمین توسط یک و یا دو بار شخم و سپس 4ـ3 بار هرس زنی به منظور از بین بردن علفهای هرز و جمع آوری بقایای محصول قبلی آماده سازی می شود.

    در ممالک آمریکای لاتین شخم عمیق و شخم های متقاطع (عرضی) توصیه می گردد.

    در شبه قاره هند مزارع برنج و خاکهای آلوویال با قلیائیت کم که از ساختمان مطلوبی برخوردار نمی باشند، به منظور آماده سازی بستر نرم از شخم عمیق و سپس 3ـ2 بار شخم توسط گاو آهن های چوبی (تیپ دسی3) و بالاخره 3ـ2 بار هرس زنی جهت شکستن کلوخها استفاده می شود.

    گفتنی است که دفعات شخم لازم برای کشت فصل بارانی (خریف4) کمتر از کشت پس از فصل بارانی (رابی5) خواهد بود.

    در هر حال زمین بایستی به منظور جلوگیری از ایجاد شرایط ماندابی تسطیح شود.

    در هندوستان، پاکستان، آفریقای جنوبی و نواحی مدیترانه ای معمولاً بذرها به روش دستپاشی کشت شده و در مراحل بعدی تنک می شوند.

    آزمایشها نشان می دهند که روش کشت ردیفی نتایج بهتری نسبت به دستپاشی داشته است.

    در کشت کنجد از دستگاههای بذر کار دارای 4ـ3 پیش بر (4ـ3 ردیفه) استفاده به عمل می آید.

    بطور معمول فواصل کشت را در کنجد 10× 30 و یا 10× 45 سانتی متر و میزان بذر مصرفی را در روشهای کشت ردیفی و دستپاش به ترتیب 7ـ5 و 9 کیلوگرم در هکتار در نظر می گیرند.

    در کشت مخلوط مقدار مصرف بذر حداکثر 500 گرم در هکتار خواهد بود.

    همچنین در الگوی کشت مربعی با فواصل 18× 18 سانتی متر عملکرد افزایش پیدا نمی کنند.

    مشابهاً کشت در ردیفهای جفتی نتایج مثبتی نداشته است.

    کشت کنجد در استرالیا توسط دستگاههای بذرکار و با فواصل بین ردیفی 90 سانتی متر و میزان بذر مصرفی 12ـ9 کیلوگرم در هکتار انجام می گیرد.

    در کشتهای تجارتی وسیع و تحت شرایط آبی فواصل ردیفهای کاشت را 90 سانتی متر در نظر می گیرند.

    در کشور برزیل نیز فواصل کاشت را عریض و حدود 40× 90 سانتی متر می گیرند.

    روش کاشت پشته ای کنجد با فاصله 60 سانتی متر از هم در بعضی ممالک آسیایی متداول است.

    در مناطق خاورمیانه بین ردیفهای کاشت حدود 60 سانتی متر فاصله منظور می کنند.

    در شبه قاره هندوستان بذرها را از پشت گاوآهن تیپ دسی در خاک قرار داده و توسط ماله کشی سبک سطح آنها را می پوشانند.

    اطلاعات موجود نشان می دهند که فواصل بین ردیفی برابر 45ـ30 و فواصل بین بوته ای 15ـ10 سانتی متر عمومیت بیشتری پیدا کرده است.

    در اغلب مناطق تراکم مطلوب کنجد بین 400ـ300 هزار بوته در هکتار می باشد.

    ولی بنظر می رسد که تحت شرایط آبی اعمال تراکم حدود 500ـ400 هزار بوته در هکتار نتایج مطلوبی داشته باشد.

    انجام عمل تنک در مرحله 14 روز بعد از کاشت ضروری خواهد بود.

    لازم به ذکر است که انواع پرشاخه کنجد در مقایسه با تیپهای غیر منشعب به فواصل کاشت عریضتر (10×60 سانتی متر) نیاز دارند (بدیگیان1، 1986).

    با توجه به ریزی بذر کنجد عمق کاشت را حدود 5ـ2 سانتی متر در نظر می گیرند.

    ولی در صورتی که آب در لایه های عمیقتر خاک قرار داشته باشد، عمق کاشت بیشتر (حدود 10 سانتی متر) نتایج مطلوبی در بر خواهد داشت.

    بذرها قبل از کاشت با سمومی نظیر کاپتان و یا تیرام به مقدار 3ـ2 گرم به ازای هر کیلوگرم بذر ضدعفونی یم شوند و به منظور پخش یکنواخت بذر بایستی آنها را با شن ریز، خاک، خاکستر و یا کود حیوانی خشک مخلوط نمود.

    با توجه به گستردگی عمق توسعه زیاد سیستم ریشه ای، کنجد قادر است با استفاده از رطوبت باقیمانده در خاک رشد کند.

    به نظر می رسد که در مزرعه کنجد به دلیل نفوذ بیشتر ریشه، امکان تشکیل کف سنگ و لایه های متراکم رسی در عمق خاک وجود نداشته باشد.

    در مراحل اولیه رشد کنجد در مبارزه با علفهای هرز ضعیف است و از این نظر 40ـ30 روز بعد از کاشت مرحله بحرانی بشمار می رود.

    از علفهای هرز عمده مزارع کنجد می توان پنجه انگشتی (Digitaria spp.) ، حلفه (Imperata spp.) و سورگوم وحشی یاقیاق (Johnson grass, Sorghum halepense2) را نام برد.

    معمولاً کنترل علفهای هرز در مزرعه کنجد توسط یک و یا دو بار کج بیل زنی و وجین های دستی انجام می گیرد.

    آلاکلر و فلوکلورالین3 به ترتیب در غلظت های 5/1 و 0/1 کیلوگرم در هکتار از علفکش های مناسب و مؤثر در مرحله قبل از سبز شدن محسوب می شوند.

    تحقیقات انجام یافته در طی سالهای اخیر نتیجه داده اند که استفاده از فرم گرانولی علفکش آلاکلر به مقدار دو کیلوگرم ماده مؤثر در هکتار و یک بار وجنی دستی در مرحله 30 روز بعد از کاشت می تواند بطور مؤثر در کنترل علفهای هرز مؤثر واقع شود.

    تحت این شرایط مصرف علفکش های پس از سبز شدن مورد نیاز نخواهد بود.

    کنجد بندرت به صورت آبی کشت می شود.

    اما به عنوان یک محصول تجاری به حدود 1500ـ 1200 میلی متر آب نیاز دراد.

    گلدهی از حساسترین مراحل نیاز به آب محسوب یم شود.

    آبیاری بیش از حد ضمن کاهش وزن بدر و درصد روغن آن، شیوع بیماریهای قارجی را افزایش خواهد داد.

    در اغلب ممالک کنجد در فاصله بین ماههای اواسط ژوئن (اواخر خرداد) تا جولای (تیر) کاشته می شود.

    زمان کشت کنجد در هندوستان بشرح جدول ذیل است: * در هندوستان به کشت پس از فصل بارانی اصطلاحاً «رابی» (Rabi)اطلاق می شود (مترجم).

    در کشور هندوستان کنجد اغلب به صورت مخلوط کشت می شود.

    از سیستمهای سودمند کشت مخلوط در هندوستان می توان به کشت کنجد با سویا (1:2)، کنجد با ماش سیاه (2:4)، کنجد با ماش سبز (2:8)، کنجد با لپه هندی (1ک2)، کنجد با ارزن مرواریدی (1:1) و کنجد با لوبیا چشم بلبلی (2:8) اشاره نمود.

    در این نوع سیستم های کشت نسبت سرد به هزینه در محدوده 4ـ2 است (ردی و همکاران، 1996).

    5.

    مواد غذائی کنجد در خاکهای با حاصلخیزی پایین رشد کرده و مواد غذایی کمتری از خاک جذب می کند.

    تحقیقات انجام یافته نشان می دهند که عملکرد 10 تن در هکتار ماده خشک و 2/2 تن در هکتار دانه تقریباً 120 کیلوگرم ازت، 32 کیلوگرم فسفر و 136 کیلوگرم پتاسیم در هکتار نیاز دارد.

    در کشور هندوستان معمولاً کنجد با رطوبت باقیمانده در خاک رشد می کند و بازتاب آن نسبت به ازت و فسفر قابل توجه است.

    گفتنی است که نحوه عکس العمل گیاه به مواد غذایی با تیپ خاک و سطح مدیریتی در ارتباط خواهد بود.

    در کشت های دیم و آبی میزان مصرف کود ازت به ترتیب برابر 50ـ30 و 60ـ40 کیلوگرم در هکتار است.

    ترجیح داده می شود که کاربرد ازت در دو مرحله کاشت و گلدهی انجام گیرد.

    مطالعات انجام شده در طی سالهای اخیر نتیجه داده اند که ارقام جدید و اصلاح شده کنجد به کاربرد حدود 150 کیلوگرم در هکتار ازت در دو مرحله عکس العمل خوبی نشان می دهند (آنون1، 1995).

    بازتاب گیاه نسبت به فسفر به میزان دسترسی این ماده غذایی در خاک بستگی دارد.

    بسته به وضعیت فسفر در خاک بنظر می رسد که کاربرد تقریباً 20ـ15 یکلوگرم در هکتار کود فسفره در خاک برای تأمین نیاز کنجد کافی باشد.

    بسته به نتایج آزمایشهای خاکی و میزان کمبود پتاسیم در خاک توصیه می شود که حدود 20ـ15 کیلوگرم در هکتار پتاسیم مصرف شود.

    فسفر و پتاسیم به صورت کود پایه و در یک مرحله مورد استفاده قرا می گیرند.

    جاگذاری فسفر در عمق 4ـ2 سانتی متر پایین تر از بذر ضمن بهبود رشد و توسعه سیستم ریشه ای، ارتفاع گیاه را افزایش داده و میزان جذب فسفر با بالا می برد.

    در خاکهای با کمبود گوگرد نحوه عکس العمل کنجد به صورت 5/4 ـ 0/4 کیلوگرم بذر به ازای مصرف هر کیلوگرم گوگرد گزارش شده و نتایج آزمایشهای انجام یافته کاربرد حدود 100ـ 50 کیلوگرم گوگرد فلزی را در خاک توصیه می کنند.

    در نتیجه مصرف گوگرد درصد روغن بذر بهبود پیدا می کند.

    بررسیهای مزرعه ای نتیجه داده اند که کنجد نسبت به سایر میکروالمانها و عناصر ثانویه عکس العمل نشان نمی دهد.

    در سیستم مدیریت تلفیقی مواد غذایی مصرف حدود 5 تن در هکتار کود حیوانی باضافه کودهای ازت، فسفر و پتاسیم به ترتیب به مقدار 40، 20 و صفر کیلوگرم در هکتار و تیمار بذر با باکتری آزوسپیریلوم (در غلظت 100 گرم به ازای هر کیلوگرم بذر) توصیه می شود.

    استفاده از ترکیبات حلال فسفر نیز نتایج مطلوبی در برداشته است (آنون، 1995).

    و بالاخره با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته نظیر تاریخ کاشت صحیح، فواصل ردیفی و برنامه های کوددهی بهینه، رقم مناسب و اجرای صحیح عملیات داشت.

    امکان بهبود عملکرد دانه و افزایش نسبت سود به هزینه تا حد 6ـ3 وجود خواهد داشت (ردی و همکاران1، 1996).

    6.

    ارقام در طی هفت دهه اخیر ارقامی از کنجد نظیر تی.

    ام.

    وی.3 1، تی.ام.وی.

    6 2و تی.سی.

    253جهت کشت معرفی شده اند.

    گجرات تیل ـ1 4 و هاریانا تیل ـ 1 5 از واریته های زودرس (با طول دوره رشد 85 روز) و مقاوم به بیماری گل سبز کنجد6 محسوب می شوند.

    خصوصیات عمده بعضی از ارقام مهم کنجد در جدول ذیل آورده شده اند.

    7.

    آفات و بیماریها آفات از آفات عمده کنجد می توان کرم سوراخ کننده کپسول و مگس گال را نام برد که از طریق پاشیدن اندوسولفان (07/0 درصد) و یا کربوریل (2% درصد) در دو مرحله 30 رزو بعد از کاشت و گلدهی (45 روز بعد از کاشت) روی شاخ و برگ قابل کنترل می باشند.

    بیماریها کنجد در مراحل اولیه رشد از بیماریهایی نظیر لکه برگی قارچی و سوختگی باکتریایی خسارت می بیند.

    همچنین بیماریهای پوسیدگی ریشه و گل سبز کنجد در مرحله رسیدگی گیاه را تحت تأثیر قرار می دهند.

    گل سبز کنجد یکی از بیماریهای میکوپلاسمایی در کنجد محسوب می شود که در آن بخشهای گل (گلبرگها) به شکل قسمتهای رویشی (برگ) تغییر پیدا کرده و در نتیجه گیاه عقیم خواهد شد.

    این بیماری در ارقام کنجد با ساقه غیر منشعب بیشتر مشاهده می شود و بالعکس ارقام دارای بذرهای سیاه رنگ کمتر تحت تأثیر قرار می گیرند.

    کنترل شیمیائی بیماری گل سبز کنجد با استفاده از سه بار اسپری توسط ترکیبات دیمتوات (3% درصد) و یا مونوکروتوفوس (2% درصد) در مراحل 30، 40 و 60 روز بعد از کاشت روی شاخ و برگ امکان پذیر خواهد بود.

    گردپاشی و یا پاشیدن ترکیبات گوگردی روی اندامهای هوایی در کنترل بیماری سفیدک دروغی می تواند مؤثر واقع شود.

    8.

    عملکرد محصول کنجد بسته به رقم معمولاً حدود 150 ـ80 روز بعد از کاشت آماده برداشت است.

    در زمان برداشت کپسولهای قسمتهای تحتانی ساقه به رنگ سبز تا زرد درآمده و برگها ریزش پیدا می کنند (نایار و همکاران1، 1970).

    در صورتی که برداشت در مرحله رسیدگی کامل انجام گیرد، ریزش بذر تلفات زیادی را در محصول بوجود می آورد.

    زمانی که کپسولهای واقع در قسمتهای بالایی ساقه رسیده باشند، ساقه ها از نزدیکی سطح زمین بریده شده و به منظور رسیدن کامل بذرها در مزرعه توده می شوند.

    در مراحل بعدی خرمنکوبی محصول توسط ضربه های چوب انجام می گیرد.

    لازم به ذکر است که در ارقام ناشکوفا و دارای رسیدگی یکنواخت برداشت توسط کمباین امکان پذیر خواهد بود.

    تحت شرایط مدیریتی مطلوب عملکرد کنجد آبی 1500ـ1000 و کنجد دیم حدود 700ـ500 کیلوگرم در هکتار است.

    در کشتهای تجارتی و وسیع در آمریکای جنوبی سطح عملکرد به 3 تن در هکتار می رسد.

    9.

    نتایج کنجد (Sesamum indicum) به علت دارابودن پتانسیل بیش از 60 درصد روغن با کیفیت بالا در بذر مهمترین دانه روغنی سودمند در ممالک شرقی محسوب می شود.

    چون کنجد معمولاً در زمینهای حاشیه ای و نیمه حاشیه ای و تحت شرایط مدیریتی ضعیف و مصرف کمتر نهاده های کشاورزی کشت می شود.

    لذا عملکرد پائینی تولید خواهد نمود.

    بایستی تلاشهایی در جهت توسعه ارقام مقاوم به ریزش و دارای رسیدگی یکنواخت انجام گیرد.

    ارقام اصلاح شده می بایست به سطوح بالای کود و آبیاری بدون پیدایش خطر ورس ـ حتی در عملکردهای بسیار بالا ـ عکس العمل خوبی نشان دهند.

    این امر باعث گردید که بعضی محققین نظیر پراهاکاران و همکاران1 (1995) درصدد توسعه لاینهای نر عقیم به عنوان ابزار مؤثری جهت اصلاح لاینهای هیبرید درآیند.

    نتایج آزمایشات انجام یافته نشان می دهند که هیبریدهای نر عقیم سیتوپلاسمی حاصل از تلاقی S.

    indicum × S.

    malabaricum را می توان در سطح وسیع و تجارتی کشت نمود.

    این هیبریدها درجه حرارتهای پایین و شرایط غرقابی را تحمل نموده و نسبت به استرسهای خشکی، شوری و خسارت حاصل از آفات و بیماریها مقاومت نشان می دهند.

    شایان ذکر است که برداشت مکانیکی ارقام کنجد دارای رسیدگی یکنواخت و ناشکوفا بسهولت امکان پذیر خواهد بود.

    نایجر1 (کنجد سیاه) (Guizotia abssinica L.F.

    Cass) 1.

    مقدمه کنجد سیاه (G.

    oleifera, Guizotia abssinica) در تاریخ فرانسه اصطلاحاً «گویزوت2» نامیده می شود.

    این گیاه به تیره کمپوزیته3 (آستراسه4)، طایفه هلیانتوئیده5 و زیر طایفه وربنینه6 تعلق دارد.

    جنس Guizotia دارای فقط شش گونه است که همه آنها بومی مناطق گرمسیری آفریقا یم باشند.

    کنجد سیاه به عنوان یکی از گیاهان کم اهمیت، اغلب در کشورهای هندوستان و اتیوپی که اصطلاحاً به نام های رام تیل7، کالاتیل8، کارالا9، گورلو10، تیلانجی11، نیوک12، نوگ13 و نیوگ14 مشهور است، کاشته می شود.

    نایجرگیاه بومی مناطق کوهستانی اتیوپی بوده و از Guizotia scabre sub sp.

    Schimperi که به عنوان یکی ازعلفهای هرز عمده در مزارع نایجر به چشم می خورد، مشتق شده است.

    فرم های وحشی و زراعی کنجد سیاه به ترتیب دراای 35ـ24 و 42ـ36 درصد روغن است و به آسانی می توانند با یکدیگر تلاقی یافته و هیبریدهای مصنوعی را به وجود آورند.

    این گیاه از خاستگاه اولیه خود توسط بازرگانان از طریق خلیج فارس همراه با سایر گیاهان زراعی به مناطق شرق آفریقا و هندوستان که اصطلاحاً تحت عنوان «جلگه مرکب» شناخته می شود، انتقال پیدا کرده است.

    نایجر در ممالکی نظیر آلمان، سوئیس، فرانسه و اتحاد جماهیر شوروی سابق کشت می شود.

    اما به دلیل عملکرد پایین و عدم صرفه اقتصادی تولید آن با شکست مواجه شده است.

    همچنین به عنوان یکی از گیاهان کم اهمیت در کشورهای سودان، اوگاندا، تانزانیا و ملاوی زراعت می شود.

    کاشت کنجد سیاه در زیمبابوه و آفریقای مرکزی و جنوبی عمدتاً برای تأمین علوفه سیلویی و کود سبز انجام می گیرد و از سطح زیر کشت و تولید کل جهانی آن آمار دقیقی در دسترس نمی باشد.

    سطح زیر کشت، میزان تولید کل و متوسط عملکرد هکتاری کنجد سیاه در کشور هندوستان به ترتیب 6/0 میلیون هکتار، 18/0 میلیون تن و 300 کیلوگرم گزارش شده است.

    از ایالتهای مهم هندوتسان که نایجر کشت می شود می توان مادیاپرادش، لوریزا، ماهاراشترا، بیهار، کارناتاکا و آندراپرادش را نام برد.

    همچنین این گیاه توسط عشایر در تپه ها و دامنه های شیبدار به صورت مخلوط با سایر گیاهان و یا به عنوان گیاه حاشیه ای زراعت می شود.

    مقاومت به خشکی و حساسیت نسبتاً پایین به خسارت پرندگان، حشرات و بیماریها از خصوصیات مهم نایجر محسوب شده و می تواند تحت شرایط مدیریتی ضعیف عملکرد قابل قبولی تولید کند.

    بنظر می رسد گیاهانی که بعد از کنجد سیاه در تناوب قرار می گیرند به علت همزیستی سیستم ریشه ای این گیاه با قارچهای میکوریز از سودمندی بیشتری برخوردار خواهد بود.

    نایجر شرایط غرقابی خاک را به دلیل وجود بافتهای آئرانشیم1 (بافتهای هادی هوا) تحمل کند.

    روغن نایچر به علت دارابودن 85 درصد اسیدهای چرب غیراشباع با چند پیوند دوگانه می تواند به عنوان روغن آشپزی و پخت و پز مورد استفاده قرار گیرد و همچنین برای تأمین روشنایی (استفاده در چراغهای فتیله دار)، تهیه روغنهای روان کننده، لوازم آرایشی و نیز به عنوان روغن پایه در صنایع عطرسازی کاربرد دارد.

    بذرهای کنجد سیاه بعد از آسیاب کردن با مواد ادویه ای مخلوط شده و در تهیه نوعی خورش و یا تاس کباب مورد استفاده قرار می گیرند.

    روغن درجه دو نایجر می تواند به عنوان ماده براق کننده در صنایع صابونسازی و تولید مواد پاک کننده و براق کننده پوست بدن مورد استفاده قرار گیرد.

    چاوان2 (1961) پیشنهاد نمود که روغن نایجر نظیر کنجد دارای ارزش دارویی است.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    Chavan, V.M. 1961. Niger and Safflower. Indian Centeral Oilseeds Committee, Hydrabad, India. PP: 1-53

     

رساني پزشکان ايران پايگاه اطلاع چاقي و اضافه وزن مسلماً با فشارخون بالا ارتباط دارد. شيوع اين مشکل در افراد جوان دچار اضافه وزن دو برابر و در افراد مسن و چاق 50 درصد بيشتر از افراد داراي وزن طبيعي است. در مردان به ازاي هر 10 درصد افزايش وزن، فشا

کليات گياه شناسي انار يکي از ميوه هايي است که از قديم وجود داشته است حتي در کتب مقدس چندين بار نام آن ذکر شده است . هومر شاعر معروف يونان در کتاب خود ( اوديسه ) از آن نام برده است . معروف ايت که حضرت سليمان باغ بزري پر از درخت هاي انار

کليات گياه شناسي کنجد گياهي است يکساله با ارتفاع حدود يک متر که قسمت انتهايي ساقه آن پوشيده از کرک است . برگهاي آن يبضي ، باريک و نوک تيز است . گلهاي آن برنگ سفيد و يا قرمز بطور تک تک در کناره برگ هاي قسمت انتهايي ساقه ظاهر مي شود .

گياه کلزا Brassica napus L. يک گونه آمفي ديپلوئيد حاصل از تلاقي فرم هايي از گونه کلم rassica Oleracea با شغلم Brassica Campestris در طبيعت مي باشد. اين گياه در سال هاي اخير به دليل دارا بودن ويژگي هاي زراعي متنوع و بعضاً‌ منحصر به فرد و نيز به خاطر

اقليم شناسي علمي است که در جستجوي بيان و شرح طبيعت اقليم و نيز اينکه به چه ترتيب از محلي به محل ديگر عوض گشته و همچنين اينکه چگونه وابسته به فعاليتهاي بشري است، مي‌باشد. اين علم کاملا و بطور پيوسته وابسته به هواشناسي بوده و خود در مورد تغييرات روزان

مقدمه انسانها علاوه بر تأمین مواد غذایی بسیاری از نیازهای روزمره زندگی خود را از گیاهان تأمین می کنند. شاید بتوان گفت که نقش گیاهان در تأمین اینگونه نیازهای جامعه انسانی، کمتر از نقش آنها در تأمین محصولات غذایی نیست. از جمله این مواد کاغذ، پلاستیک، چسب، داروهای گیاهی و نوشیدنی هایی مثل چای و کاکائوست که گیاهان مختلفی را ما در تهیه و تولید این مواد استفاده می کنیم. آنچه که در ...

رژیم غذایی و مراقبت تغذیه ایی امری بسیار ضروری مهم است که باید به آن توجه شود تا : 1 . سلامت بدن حفظ شود. 2. بیماریهای که در اثر سوء تغذیه بوجود می آید پیشگیری شود. 3. قدرت روحی و جسمی حفظ شود. تحقیقات نشان داده است افرادی که از عمر طولانی تری بر خوردارند دارای خصوصیات زیر هستند: هر روز بطور مرتب صبحانه می خورند. در هر وعده حجم غذای کمی مصرف می کنند. همواره وزن ثابتی دارند. میوه ...

مقدمه موطن اولیه عسلک پنبه مناطق حاره آفریقا، جنوب شرقی آسیا و کشورهای هند و پاکستان است. در این نقاط به زراعتهای توتون، تنباکو و پنبه آسیب فراوان وارد می آورد. عسلک برگ پنبه برای اولین بار در سال 1323 در اطراف کرمان جمع آوری شده و در همان سالها در نقاط پنبه خیز فارس و کرمان انتشار داشته است. در سال 1327 تراکم و افزایش جمعیت این آفت در گرمسار بحد بسیار زیادی رسیده و در آنسال ...

کلیات گیاه شناسی عدس یکی از حبوبات است که از قدیم الایام در اکثر نقاط دنیا کشت می شده است . گیه شناسان اعتقاد دارند که عدس حتی قبل از تاریخ نیز وجود داشته است . عدس از نظر مقدر پروتئین بسیار غی است و دربین گیاهان فقط لوبیای سویا بیشتر از عدس پروتئین درد . عدس گیاهی است یکساله که ارتفاع آن بیش از 30 سانتیمتر نیست . برگهای آن دارای 6 تا 14 برگچه می باشد که در انتهای آن پیچک قرار ...

: مزاياي بيوپليمر کلمات کليدي: بيوپليمر، پليمرهاي زيستي، باکتري، گياه، توليدکنندگان پليمر هاي متداول امروزي از نفت خام ساخته مي شوند که با توجه به محدود بودن منابع نفتي بايد به تدريج با بيوپليمر ها که از منابع تجديد شونده ساخته مي شوند، جانشين

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول