چکیده اسراف عبارتست از خرج کردن مال بسیار در غرض کوچک، یا تجاوز از حدّ که در آیات و روایاتی فروان از این کار نهی شده است.
راههای پیشگیری از اتلاف و اسراف تعیین حدود مالکیت و مشترکات که در اسلام اطلاق می شود به آبها، زمین و متعلقاتش از قبیل معادن، جنگلها و مراتع، انفال و غیره … تعیین شیوه های بهره برداری سهم صاحبان تولید اولویت منافع جامعه بر فرد حرمت اتلاف و ضمانت جبران عدم اکل مال به باطل نظارت دقیق حاکم اسلامی اطلاعات و آمار دقیق از نیازهای اجتماعی و مقدار تولید.
مقدمه موضوع اتلاف و اسراف موضوع مهمی است که با پیدایش انسان همواره در زندگی فردی و اجتماعی مطرح بوده است و این خود نشانگر اهمیت موضوع و ارتباط با حیات انسانیت و عدالت اجتماعی است و بسیاری از اختلالات در زندگی انسان از قبیل فقر تبعیض و جنگ ها با این موضوع مرتبط است و در تمام امور مادی و معنوی انسان مصداق دارد و در نظر همه عقلاء اتلاف و اسراف منابع، چیزی زشت شمرده شده و مبارزه همگانی با این بیماری صورت گرفته است ولی میزان موفقیت این مبارزه بستگی دارد به نوع بینش و شناخت انسان از جهان و نوع جهان بینی انسان، به هر میزانی که جهان بینی دقیقتر باشد و ارتباط انسان و جهان را بهتر توضیح دهد انسان در مبارزه با این موضوع موفقیت بهتری بدست خواهد آورد.
باید اعتراف کرد جهان بینی که اسلام برای انسان عرضه داشته است بهترین شناخت است که موافق فطرت انسان نه اینکه از برون بر او تحمیل شده باشد بلکه کتاب تشریع را بر کتاب تکوین تطبیق داده است و در این مقاله سعی شده است که موضوع اسراف و اتلاف منابع به عنوان کلی و راههای پیشگیری آن به نحو اختصار بیان شود.
اسراف و معانی لغوی آن اسراف در کلام لغویین شامل معانی فراوانی است که ملا احمد نراقی در کتاب ارزنده خویش عوائد الایام ص 634 آورده است که از آن جمله است: اغفال، جهل، نادانی، خطا، تبذیر، ضدالقصد و ….
ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری متوفای 538 در اساس البلاغه ص 209 اسراف را از حد تجاوز کردن، افراط و زیاده روی دانسته است.
علی اکبر دهخدا نیز در کتاب با ارزش لغتنامه خویش معانی مختلفی را آورده است.
اسراف عبارت از خرج کردن مال بسیار زیاد است در غرض کوچک.
یا به معنای تجاوز کردن از حدّ معمول و یا خرج کردن چیزی در محل خود زیاده از حدّ لازم و تبذیر خرج کردن چیزی است در غیرمحل.
لغتنامه دهخدا 4: 2283 و مضمون این معانی در صحاح جوهری، در قاموس فیروزآبادی و در مجمع البحرین طریحی آمده است.
الصحاح 4: 1373، القاموس المحیط 3/156، مجمع البحرین 69:5 اسراف در قرآن در اسلام حرمت اسراف از ضروریات بشمار می آید و کتاب و سنت بر حرمت آن تأکید دارد و اجماع قطعی در بین علماء و فقها بر آن وجود دارد.
قرآن کریم در آیات فراوانی از اسراف نهی کرده است: سوره اعراف 7: 31 «کلو واشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین» استفاده از نعمتهای الهی در حد لازم نیکو، ولی زیاده روی حرام و انسانهایی که از حدّ تجاوز می کنند خداوند آنها را دوست ندارد.
سوره بنی اسرائیل 27 – 26 می فرماید: «ولا تبذر تبذیراً انّ المبذّرین کانوا إخوان الشاطین» آنان که ثروت و منابع اقتصادی را در غیرمحل صرف می کنند برادران شیطانند.
سوره شعراء می فرماید: «و لا تطیعوا امرالمسرفین» پیروی از مسرفین را نهی کرده است و به فرمایش علامه طباطبائی در المیزان ج 8: 82 افراط و تفریط اجتماع انسان را تهدید می کند و موجب فساد در زمین می گردد.
اسراف و اتلاف در روایات امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: «أن اعطاء المال فی غیر حقّه تبذیر و اسراف» (الدّلیل علی نهج البلاغه 886) خرج کردن مال در غیر جائیکه باید خرج شود تبذیر و اسراف است.
امام صادق (ع) می فرماید: «إن السرف یورث الفقر و إن القصد یورث الغنی» کافی 4: 53.
وسایل 15.
258 اسراف را علت فقر و میانه روی را سبب غنی و آباد شدن کشور دانسته است.
در روایات دیگر از امام صادق (ع): «إن مع الاسراف قلّه البرکه»: اسراف برکت را از بین می برد.
و در روایت دیگر اسراف کننده از کسانی شمرده شده که دعای او مستجاب نمی شود و خداوند به او خطاب می کند: «اَلم اَمرک بالاقتصاد» کافی 4: 56، الوسائل: 261: 15 اسلام و منابع ملی مالکیت منابع طبیعی: حق مالکیت بر زمین در صدر اسلام بر مبنای عقیده و تلاش در راه تحقق آن بدست آمده و حقوق و مالکیت مسلمانها و غیر مسلمانهایی که سر جنگ با مسلمین نداشتند محترم شمرده می شود و توزیع اولیه، ثروت به نفع عموم می باشد.
اسلام تمام آبهای سطحی و زیرزمینی را جزء مشترکات قرار داده و معادن و جنگلها و مراتع و دریاها از انفال و مشترکات محسوب می شوند.
مالکیت منابع طبیعی: حق مالکیت بر زمین در صدر اسلام بر مبنای عقیده و تلاش در راه تحقق آن بدست آمده و حقوق و مالکیت مسلمانها و غیر مسلمانهایی که سر جنگ با مسلمین نداشتند محترم شمرده می شود و توزیع اولیه، ثروت به نفع عموم می باشد.
اولویت منافع جامعه بر فرد علاوه بر حقوق یاد شده پیامبر بزرگوار اسلام، ضوابطی را اعلام داشت که مصلحت جامعه را هنگام تعارض با منافع افراد تضمین می نمود که برخی از آن مقررات به شرح زیر است: جلوگیری از اتلاف: در اسلام حقی که از راههای مشروع به دست آمده محترم است و هیچ کس حق تلف کردن آن را ندارد و چنانچه کسی زیانی را وارد سازد ضامن است و در فقه به قاعده اتلاف و عدم تسبیب مشهورند.
جلوگیری از اسراف که شرح آن بیان شد.
عدم اکل مال به باطل: حق تملک باید با رعایت ارزشها و موازینی که در احکام اسلامی بیان شده باشد و فعالیتهای اقتصادی که در این جهت انجام می گیرد در قرآن عمل صالح خوانده می شود و در مقابل درآمدهای نامشروع مانند ربا، غصب و انجام معاملات حرام اکل مال به باطل نامیده می شود.
نهی از اختلال نظم و نظارت دقیق: حاکم می تواند از هر فعالیت اقتصادی، یا سیاسی که موجب هرج و مرج یا عسر و هرج شود جلوگیری نماید؛ برای مثال بهره برداری از مشترکات که حق همگان است که مصرف بی رویه آن منابع آبی یا انرژی موجب اختلال در نظام شود ولو در دراز مدت حاکم می تواند آزادی را محدود کند.
ابزار قانونی در اسلام مقررات متعددی که موجبات رشد تولید و جلوگیری از اتلاف نماید وضع شده است: هر گاه شخصی زمینی را بلااستفاده بگذارد تا حدی که آثار ویرانی به او راه یابد مالکیت او را لغو میکند زیرا زمین همواره عامل مؤثری در زندگی انسان بوده و باید در تأمین رفاه عمومی انسانها به کار گرفته شود.
اسلام اجازه نمیدهد احیاءکنندگان منابع طبیعی آنها را بدون استفاده بگذارند.
اسلام اجازه نمیدهد دولت بیشتر از قدرت فردی منابع طبیعی یا شغلهای متعدد در اختیار یک فرد قرار دهد زیرا در این صورت بازدهی آن کم خواهد شد و متأسفانه یکی از عوامل اتلاف، شغلهای متعدد و کارهای بزرگ را به افراد کوچک و نالایق سپردن است که به قول یکی از دانشمندان اگر در یک روز یکصد دانشمند بمیرند ضررش کمتر است از واگذار کردن مسئولیتهای بزرگ به افراد کوچک.
درآمدهای بدون کار و واسطه گری را اسلام منع کرده است.
بدیهی است که با از بین رفتن واسطهها سطح تولید افزایش مییابد، زیرا واسطهها بدون آن که خدمتی انجام دهند به دستگاه تولید تحمیل میشوند.
بهره و نزول سرمایه را تحریم نموده و سرمایههای نقدی را به سمت فعالیتهای صنعتی و بازرگانی و تولیدی سوق داده است.
اسلام با ذخیره نمودن نقدینه، رکود و خروج آن را از جریان تولید مخالفت کرده است و طلا و نقره ذخیره شده را مالیاتی به نام ذکات قرار داده است.
مالیت مذبور تا وقتی که قیمت مال به بیست دینار کاهش نیافته اخذ میشود، در حقیقت این نوعی مصادره تدریجی سرمایه ذخیره شده است.
ممنوعیت تمرکز ثروت، طبق نص قرآن کریم «کی لایکون دوله بین الاغنیاء منکم» (صوره حشر 7) تمرکز ثروت تهدیدی است برای نظام تولیدی کشور.
تولید و ایجاد اشتغال امروز بسیاری از زیانها و ضررهائی که عاید کشور میگردد از ناحیه افراد بیکار یا شغلهای کاذب است چقدر از نیروهای انسانی که عمرشان صرف توزیع مواد مخدر یا کالاهای قاچاق یا نشستن پای فیلمها و دچار لغزشهای اجتماعی و یا بر اثر فقر دچار سرقت یا گناهان دیگر، و چقدر از نیروها که با ماشینهای فرسوده برای لقمه نانی گرفتار، و با ایجاد ترافیک و تخلفات و مصرف بنزین خسارات فراوانی وارد میسازند و چقدر از نیروهای انتظامی و قضایی عمرشان صرف در مبارزه با افرا و مجرم می گردد آیا این اتلاف منابع مالی و انسانی نیست؟
آیا بهتر نیست به جای این که این همه سرمایههای ملی صرف زندانها، سلاح، نیروی انتظامی و غیره میشود در راه تولید و اشتغال صحیح در بخش صنعت، معدن، کشاورزی و دیگر کارهای مفید برداشته شود و دولت این پولها را در مبارزه با فقر فرهنگی و تأمین عدالت اجتماعی به مصرف برساند و چه چیزی میتواند جای فرهنگ و عدالت اجتماعی و کار را پر کند و آیا به سیره پیامبر اسلام نظر نمیکنید که ظرف چند سال با اجرای قوانین حیاتبخش اسلام توانست ملتی سربلند و باعزت و پیروز در همه زمینهها بسازد.
اطلاعات و آمار دقیق اطلاعات و آمار دقیق از منابع و از مقدار نیاز جامعه به آن میتواند نقش مهمی در جلوگیری از اسراف و اتلاف منابع داشته باشد، اسلام، سازمان تولید اجتماعی را موظف به تولید کالائی کرده که مورد نیاز عمومی جامعه است و میزان آن را تا حد اشباع نیازمندیهای حیاتی تعیین کرده است، اسلام اسراف را در سطح تولید نیز ممنوع اعلام کرده است هم از نظر مصرف کننده و هم از نظر تولید کننده نباید مازاد بر احتیاج و قدرت بازرگانی جامعه تولید شود زیرا تولید مازاد بر احتیاج عمومی اسراف و اتلاف و از بین بردن غیر منطقی سرمایهها است.
منابع قرآن کریم نهج البلاغه الکافی: ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی الرازی المتوفای 329.
الصحاح للجوهری: اسماعیل بن حماد الجوهری المتوفای 393.
اساس البلاغه: ابوالقاسم محمد بن عمر زمخشری متوفای 538.
قاموس المحیط: شیخ مجد الدین محمد بن یعقوب الفیروز آبادی متوفای 816.
مجمع البحرین: الطریحی فخر الدین بن محمد بن علی بن احمد بن طریحی المتوفای 1085 وسائل اشیعه: محمد بن الحسن الحر العاملی 1104 لغتنامه دهخدا – علی اکبر 10- اقتصاد ما: سید محمد باقر صدر متوفای 1979 11- اقتصاد در صدر اسلام: سید کاظم صدر 12- المیزان: العلامه السید محمد حسین طباطبائی