-2- بررسی پیشینه پژوهش : 1-1-2- تاریخچه سفر و جهانگردی در جهان تاریخچه جهانگردی و تفسیرهای جامعه شناسی در مورد تغییر نیازهای مسافران در دوره های مختلف یکی از مطمئن ترین منابع شناخت انگیزه های مسافرت در اعصار گوناگون است.
به منظور درک محیط نوین جهانگردی و درک مسئله ها و چالش هایی که پیش روی دست اندرکاران این صنعت قرار دارد مروری گذار بر روند تاریخی این صنعت از اهمیت خاصی برخوردار است .
عهد باستان : مردم متعلق به تمدنهای ماقبل تاریخ با این انگیزه مسافرت میکردند که بتوانند غذا به دست آورنده ، از خطر دوری جویند یا به مناطقی که دارای آب و هوای مساعدتری نقل مکان کنند .
با افزایش مهارت و کسب فنون ، نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه بدوشی کاهش یافت و در دوره های بعد انسان با انگیزه تجارت و تهاتر کالا مسافرت میکرد .
درحالیکه امپراتوری های عهدباستان در قاره های آفریقا ، آسیا و خاورمیانه رشد میکردند ، ساختار زیربنایی ایجاب میکرد که جاده سازی شود و راههای آبی بوجود آید و برای ساده تر شدن مسافرت و سایل نقلیه تهیه گردد.
آغاز مسافرت های رسمی و دولت خود نتیجه مستقیم اقدامات حکام مناطق مختلف بود که نمایندگان خود را به مکانهای دوردست اعزام مینمودند تا جنگلهای قبیله ای را اداره کنند و از شهروندان مالیات بگیرند .
در دوره های حکومت خانواده های سلطنتی در مصر مسافرت بیشتر با قصد تجارت و تفریح انجام میگرفت و اینگونه مسافرت ها رونق زیادی یافت .
در آن زمان دولتها اقدام به جاده سازی کردند و در نقاط مختلف علامتهایی نصب گردید که نشان دهنده فاصله نقاط بود .
یونانیان باستان در امر پیشبرد و توسعه مسافرت و جهانگردی در دو زمینه خاص فعالیتهای چشمگیری کردند .
نخست با ضرب سکه و جایگزین کردن آن به جای کالا مشکل مسافران را در امر حمل کالا برای انجام معاملات حل کردند و دوم زبان یونانی در سراسر حوزه مدیترانه رواج یافت و ارتباطات به صورت راحت تری برقرار میشود .
فردی به نام پوسانیاس که اهل یونان بود درسال 170 میلادی کتابی به نام راهنمای یونان منتشرکرد که این کتاب مشتمل بر 10 جلد بود و مسافران را راهنمایی میکرد .
امپراطور روم زمانی که به اوج خود رسید مقامات دولتی و طبقه حاکم روزهای صلح و آرامش را در تفریح بسر میبردند و کسانی که از امپراطوری روم باستان به خارج میرفتند به خرید کالا علاقه نشان میدادند.
مسئله پنهان کردن کالاهای گمرکی در آن زمان رواج یافت زیرا 25% واردات به عنوان عوارض گمرکی ضبط میگردید .
تمدنهای آسیایی هم تاریخ بلند بالایی از سیاحت دارند که نمونه های بارز آن وجود تفریحگاههایی در مناطق خوش آب و هوای چین و ژاپن در مناطق تابستانی میباشد .
قرون وسطی : سده پنجم تا چهاردهم میلادی را قرون وسطی مینامند .
در این دوره مسافرت و تجارت رونق خود را از دست داد زیرا جاده ها تقریبا از بین رفته و شرایط مسافرت بسیار مشکل و حتی خطرناک شده بودم .
در سده چهاردهم مسافرت به قصد زیارت به صورت یک پدیده انبوه درآمده بود و مسیحیان به بیت المقدس و روم مسافرت میکردند.
مسئول کاروان در ازای مبلغ مشخصی که دریافت میکرد همه هزینه های مربطو به رفت و برگشت را میپرداخت : کارت عبور ، غذا ، خوابگاه و استراحتگاه حیوان .
برای حمل مسافران و رهایی از دیوان سالاری این اشخاص رشوه پرداخت میکردند .
از مشهورترین جهانگردان میتوان به مارکوپولو و سرجان مندویل اشاره کرد.(1) رنسانس : از سده چهارده تا هفده بیشتر مسافرتها با هدف کسب دانش و تجربه آموزی انجام میشد .
اروپاییان در قرن 15 و 16 میلادی به اکتشاف دریایی مهمی دست یافتند و پس از عبور از مغرب و جنوب آفریقا سرانجام به جنوب شرقی آسیا راه یافتند .
در انگلستان ملکه الیزابت اول برای تربیت نمایندگان خارجی برای گروهی از اشراف گذرنامه صادر میگرد و این افراد برای کسب دانش و تجربه های جدید معمولا به چین مسافرت میکردند .
نجبا و اشراف زادگان فرانسوی نیز برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربه اقدم به مسافرت میکردند و آنها را توریست میخواندند .(2) انقلاب صنعتی : انقلاب صنعتی که از سال 1750 تا 1850 ادامه یافت پایه و اساس گردش های دسته جمعی را بوجود آورد .
در این دوره کارگران ساده کشاورزی که در مناطق روستایی وجود داشتند رهسپار شهرها و کارخانه های تولیدی شدند وهمین مسئله باعث تغییرات ژرف اقتصادی و اجتماعی شد .
بروز انقلاب در امرحمل ونقل ابتدا در راههای آهن و کشتی های نجار اتفاق افتاد وسپس با ساخت اتومبیل ادامه یافت و در نهایت باعث استفاده جهانگردان از هواپیما و مسافرت بقاط دوردست دنیا شد .
این تحولات منجر به پیدایش اولین تشکیلات سازمان یافته جهانگردی شد .
تدوین قوانین و مقررات در زمینه حق مرخصی برای کارمندان و از طرف دیگر بالارفتن سطح زندگی مردم وعلاقه مندی به بهبود وضع زندگی و کنجکاوی نسبت به وضع زندگی و پیشرفت سایر ملل کممک شایانی به توسعه جهانگردی نمود[1].
جهانگردی انبوه پیامد منطقی تغییرات کلیدی اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و تکنولوژیکی پس از جنگ جهانی دوم بود .
مسافرت باجت در سال 1958 نقطه عطف سفرهای انبوه به شمار میرود .
جهانگردی انبوه تا اواسط سالهای 1970 موضوع روز بود و از آن پس به تدریج جهانگردی نوین جایگزین آن شد .
باید اذعان کرد که جهانگردی انبوه یکباره ناپدید نمیشود و یا جهانگردی نوین کاملا جایگزین نمیشود ، معهذا نرخ رشد جهانگردی نوین از این زمان از جهانگردی قدیم پیشی میگیرد .[2] 2-1-2- تاریخچه سفر و جهانگردی در ایران : سفر و جهانگردی در ایران باستان : هرچند که گذشت زمان و هجوم اقوام بیگانه به ایران موجب از بین رفتن منابع غنی تمدن کهن پارسی گردیده لیکن از لابلای اوراق به جا مانده و گفته های اقوام همسایه اینطور استنباط میشود که ایرانیان مردمانی بوده اند شادزیست ، آزاده ، متمدن و اهل دانش اندوزی و تبادل فرهنگی در دوران ایران باستان اندیشه های ایرانی در سراسرگیتی پراکنده بود و این عامل خود نشانی از سیروسفر دارد .
در اوستا کتاب دینی ایرانیان باستان ، ننواختن و موجبات آسایش فراهم نکردن برای مسافران جزو گناهان کبیره به شمار می آمده است .
آیینها و آدابی که از ایرانیان باستان به جا مانده نیز نمایشگر آن است که این قوم مردمانی اهل سیروسفر و گشت و گذار بوده اند که آیین سیزده نوروز از آن جمله است .[3] سفر وجهانگردی در دوران هخامنشی : پس از انقراض دولت ما دو برقراری حکومت هخامنشی تشکیلاتی برای امر سفر فراهم شد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد : 1- ایجاد پل برروی رودخانه ها برای اولین بار به دستور کوروش .
2-ساختن بناهای عال المنفعه مانند کاروانسرا ، راهنمایی ، آب انبار و … 3- احداث شاه راهها توسط داریوش .
4- تأسیس «دیوان برید» که وظیفه آن نگهداری شاه راهها و چاپارخانه درمیان راهها و گماردن مأموران ویژه در مسیر راهها بود.
سفر وجهانگردی در دوران اسکندر : غلبه اسکندر درسال 331 پیش از میلاد بر ایران به کلی احوال فرهنگ و تمدن ایران را دگرگون ساخت و تمدن و زبان یونانی در ایران وسعت گرفت و به دنبال آن ورود خارجیان به ایران سرعت بیشتری یافت .
از کارهای اسکندر در این دوره میتوان احداث هفتاد شهر در سرزمینهای مفتوح ایران و افزایش سرعت ارتباطات و حمل و نقل از طریق وسیع تر کردن جاده ها نام برد .
سفر و جهانگردی در دوره اشکانی و ساسانی : 250 سال پیش از میلاد دولت اشکانی بنیان گذاشته شد .
پادشاهان اشکانی به تناسب تغییر فصل در شهرهای مختلف ایران گردش میکردند وبرای بهبود وضع راهها اهتمام فراوان داشتند از جمله تسهیلات سفر در این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد : 1- احداث راه ابریشم که از مهمترین شاهراههای بازرگانی دنیای قدیم است .
2- اخذ عوارض از کالاهای مختلف .
3- امنیت جاده ها و تأمین آسایش کاروانهای تجاری و نظارت در کارهای تجاری و اقتصادی .
4- تدوین و نثبیت جزئیات مربوط به مسیرهای مسافرتی ازنظر جغرافیایی ، اقتصادی و … سفر و جهانگردی در دوران اسلامی : بعد از غلبه اعراب ، تجارت رونق خود را از دست داد و به دلیل اغتشاشات داخلی فرصت آبادانی و راهسازی نبود ولی بعدز از طی بحرانها آل بویه ، آل زیاد و غزنویان به مرمت جاده ها و احداث و تعمیرکاروانسراهه همت گماشتند بطوریکه در آن زمان سیروسیاحت در سرزمینهای اسلامی و به خصوص ایران بسیار آسان بود و نظیر آن در آن زمان درهیچ جای دیگر دنیا مسیر نبود .
سفر و جهانگردی در دوران مغول : درسال 616 هجری قمری قوم مغول به ایران یورش آورد و شهرهای آباد ایران از بین رفت .
مغولها در حملات و تعقیب فتوحات خود به اروپای شرقی هم یورش بردند .
این دوره را باید نقطه عطقی در روابط شرق و غرب به حساب آورد که باعث شد قطب تمدن دنیا پس از دوران طولانی به غرب متصل شود .
سفر و جهانگردی در دوران صفوی : عصر صفوی دوران طلایی جهانگردی در ایران بود .
در این دوره انگلیسیها درصدد برآمدند که با ایران روابط تجاری برقرارکنند .
امنیت راههای ارتباطی و تأسیسات اقامتی متعدد و مناسب از جمله دلایلی بود ه باعث شد شمار زیادی از افراد به ایران سفر کنند .[4] سفر و جهانگردی پس از صفویه : در دوره قاجار روابط سیاسی گسترش یافت و از طرفی راهها و جاده های بسیاری احداث شد و عصر اتومبیل آغاز گشت که با ورود آن به ایران سیروسیاحت افزایش یافت .
به دنبال آن خطوط راه آهن و هوایی در ایران احداث شد که در بهبود وپیشرفت اقتصادی و جهانگردی کشور مؤثر شد .
تا قبل از جنگ جهانی دوم جهانگردی در ایران به صورت رسمی و برنامه ریزی شده نبود ولی با ایجاد راههای ارتباطی بویژه راههای زمینی ایران به صورت یکی از ممالک پذیرایی جهانگردان خارجی درآمد .
از اینرو در وزارت کشور شورایی به نام شورای عالی جهانگردی بوجود آمد که تا سال 1342 به امور جهانگردی میپرداخت و به دنبال آن سازمان جلب سیاحان وابسته به نخست وزیری تأسیس شد .
سازمان جلب سیاحان از همان ابتدای تأسیس یک واحد آماری به منظور مطالعه خصوصیات جامعه جهانگردان خارجی و بازارهای جهانگردی تشکیل داد و این واحد با اجرای چند طرح آماری توانست بسیاری از خصوصیات آنها را مورد سنجش قرار دهد و آمارهای لازم را تحصیل نماید .
در سال 1353 سازمان جلب سیاحان با وزارت اطلاعات ادغام گردید و پس از انقلاب اسلامی وزارت اطلاعات و جهانگردی با تغییرات بنیادی به وزارت ارشاد ملی و سپس به وزارت ارشاد اسلامی و سرانجام به فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر یافت .
به موازات این تغییرات اداری امکانات پذیرایی از جهانگردان نیز به سرعت افزایش یافت .
درسال 1341 تعداد جهانگردان خارجی به ایران معادل 74 هزارنفر بود و درسال 1356 به 678 هزارنفر رسید .
در سالهای بعدی نیز غیر از سالهای 1359 تا 1366 به دلیل وقوع جنگ تحمیلی ، در بقیه سالها با رشد تعداد جهانگردان مواجه بو در دوره قاجار روابط سیاسی گسترش یافت و از طرفی راهها و جاده های بسیاری احداث شد و عصر اتومبیل آغاز گشت که با ورود آن به ایران سیروسیاحت افزایش یافت .
در سالهای بعدی نیز غیر از سالهای 1359 تا 1366 به دلیل وقوع جنگ تحمیلی ، در بقیه سالها با رشد تعداد جهانگردان مواجه بودیم .
جدول 1-2: آمار ورودی جهانگردان خارجی به ایران طی سالهای 1348 تا 1378.
3-2-1- بررسی دیدگاهها : الف – دیدگاه جهانگردان پیشین : بررسی دیدگاه و نگرش مسافران تاریخ و تفسیرهای ارزشمند جامعه شناسی در مورد تغییر نیازهای مسافران در دوره های مختلف راهی مطمئن برای شناخت انگیزه مسافرت است و زمینه ای از تحقیق است که تاریخچه ای بلند از موضوع روانشناسی و انگیزه را پوشش میدهد .
در این میان مطالعه و بررسی سفرنامه های جهانگردان پیشین یکی از بهترین منابع برای شناخت دیدگاه جهانگردان است .
قدیمی ترین سفرنامه که به زبان فارسی است سفرنامه ناصرخسرو حکیم و شاعر بزرگ ایرانی است که بوطاسه خوابی که میبیند از خواب غفلت بیدار میشود و پیش از حمله تازیان به ایران سفر میکند .
وی ایران را دارای تمدن عظیم و کهن میخواند .
نوشته های او به همراه سفرنامه سیاحان دیگری از جمله هرودت مورخ معروف یونانی که در زمان هخامنشی از ایران بازدید کرد و همچنین کزنفون مورخ وفیلسوف آتنی که در جوانی شاگرد سقراط بود ، شکوه و عظمت ایران را ستایش کرده اند .
ابن بطوطه نیز از بارزترین ایرانگردان پی از انقراض پادشاه ساسانی است .
وی سفر خود را درسال 725 هجری قمری با دید عبرت آموزی آغاز نمود و به دلیل زهدی که داشت به هرشهری که وارد میشد به سراغ مشایخ و پیران طریقت میرفت .
هنگام اقامت در اصفهان درباره روحیات مردم آن شهر مینویسد : «اهالی اصفهان مردمی زیبارویند ، رنگ آنها سفید وروشن و متمایل به سرخی است ، شجاعت و نترسی از صفات بارز ایشان میباشد .
آنها مردمانی گشاده دستند ، همچشمی و تفاخری در میان آنان در مورد اطعام و مهمان نوازی وجود دارد ، ….» .
اولین جهانگرد اروپایی که به ایران آمد و سیاحت نامه نوشت ، بنیامین تودلای از اهالی اسپانیا است که بین سالهای 1164 و 1173 از ایران دیدن کرده است .
وی در سفرنامه اش ضمن توصیف شهر شوش از خشایار شاه و 14 معبد کلیمی نام میبرد .
سفرنامه وی در سال 1543 در استانبول به زبان عربی چاپ و منتشر شد .
از معروفترین جهانگردانی که به ایران سفر کرد مارکوپولوی ونیزی است .
وی در سال 1273 میلادی در سفر خود به چین از ایران عبور میکند و چنین توصیف میکند : « … تمامی اهالی ایران مسلمانند ، در شهرها مردم به پارچه بافی طلا و ابریشم میپردازند و عمده محصولات آنان عبارت است از : پنبه ، غلات ، حبوبات ، انگور و انواع میوه ها و ….
ایران در قدیم ایالت آبد و وسیعی بود ولی اکنون قسمت اعظم آن بوسیله تاتارها خراب شده است… ایرانیان بسیار نیک رفتار و مبادی آدابند و از کردارشان پیداست که مسیحیان را دوست دارند ….» .
هیچ دوره ای از دوران تاریخی ایران به اندازه دوره صفویه اروپائیان درباره ایران مطلب ننوشته اند و درحقیقت قرن هفدهم را میتوان قرن سفرنامه ها دانست .
درسال 1589 میلادی همزمان با ورود برادران شرلی ، شاه عباس فرمانی صادر کرد که سرآغاز نوینی در تاریخ ایرانگردی بیگانگان تلقی گشت .
قسمتی از آن فرمان چنین است : «اراده شاهانه ما این است که قلمرو ما از این تاریخ به روی همه عیسویان باز باشند به نحوی که هیچ فردی از اتباع ما در هر شأن و مقامی کلامی ناروا به روی آنها بر زبان نیاورد … هیچ مأمور یا صاحب اختیاری عنوان حق دخالت و مزاحمت در کار ایشان را نخواهد داشت و احدی هم حق ندارد دلیل حضور آنها را در سرزمین ما استفسار کند .» قسمتی از سفرنامه برادران شرلی که از ممالک عثمانی و ایران عبور کردند به شرح زیر است : «باید دانست که مملکت ایران برسکنای اهل خارجه به مراتب بهتر از مملکت عثمانی است .
زیرا که پادشاه ایران از حین جلوس خود مملکت را به طوری داشته باشد … اهالی خیلی خوب و مودب و نسبت به خارجی مهربان هستند.» پس از انقراض صفویه و حاکمیت افغانها و خرابیهای آنها تا مدتی جهانگردان به ایران نیامدند .
به تدریج با حاکمیت نادرشاه ، کریم خان زند و سپس ایل قاجار امنیت بازگشت و سیاحتها آغاز گشت .
کریم خان زند طی فرمانی آزادی مذهب و تجارت را برای بیگانگان آزاد کرد .
سفرنامه گاسپارد دروویل در این عصر قابل توجه است ، قسمتی از سفرنامه او به شرح زیر است : « ایرانیها بسیار مهماندوست هستند و خودنمایی را خیلی دوست دارند بطوریکه اغلب اوقات از دوستانشان به طرز باشکوهی پذیرایی میکنند ….
میهماندار موقعی کاملا ارضا میشود که اتاق ناهارخوریش پر از میهمان باشد … در ایران وسایل نقلیه ناشناخته اند و راهها فوق العاده بد است و کاروانسراها آنچنان وسایلی برای پذیرایی ندارند … از آنجائیکه اصول مهمان نوازی درهمه جا با دقت رعایت میشود بسیاری از ایرانیان به سفر میروند و حتی میتوانند یک شاهی هم از جیب خرج نکنند زیرا کافی است به هر شهر یا دهکده ای که میرسند صحبخانه با روی باز از آنها پذیرایی کند …» خانم لیدی شیل همسر سفیر انگلستان در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه بوده است .
قسمتی از سفرنامه وی چنین است : «پس از مدتی اقامت در تهران دریافتم که اعتقاد من راجع به انزواطلبی و عزلت گزینی زنهای ایرانی و اینکه آنها به عنوان مطرودین اجتماع و همچون کینز به شمار می آیند صحیح نیست و باید اعتراف کنم با آنکه پنهان بودن آنها در ورای حجاب و پوشیدگی کاملشان یک حقیقت انکارناپذیر است ولی مطرودبودن زنهای ایرانی واقعیت ندارد ….» از حق نباید گذشت که در شناساندن ایران و جاذبه های آن به بیگانگان برخی مستشرقین خیرخواه تلاشهای فراوانی کردند که یکی از آنها پروفسور ادوارد براون بود که سالها زبان فارسی را در لندن تدریس میکرد .
یکی از آثار گرانبهای او کتاب «یکسال در میان ایرانیان» است .
او در مورد زندگی درباریان و شاهان قدیم اینطور قضاوت میکند .
«طرز فکر سلاطین و زمامداران مشرق زمین حیرت آور است ، زیرا آنها آثار گذشتگان را از بین میبرند و در عوض امارتی را به وجود می آورند که نامشان را حفظ کند و دیگر متوجه نیستند که همانگونه که آنها آثار سلاطین و نسلهای گذشته را از بین میبرند سلاطین و نسلهای بعدی نیز آثار آنها را از بین میبرند .
بدین ترتیب ویرانی بر ویرانی افزوده میشود و آنچه که ذوق و سلیقه روح بزرگ ایرانی به وجود آورده دستخوش فنا میگردد …» در بررسی تاریخ ایرانگردی و سفرنامه ها دو مشکل عمده خودنمایی میکند که عمدتا شامل ایرانگردان غربی میشود .
نخست اینکه اختلاف فرهنگی از قبیل اختلاف مذهب ، زبان ، اخلاق ، لباس و رفتار اجتماعی گاهی اوقات موجب نابسمانیهایی در روند ایرانگردی شده ، حتی گاهی برخوردهایی نیز به وجود آورده است .
دوم اینکه اختلافات سیاسی بین ایران و بعضی دول بیگانه برروند رشد صنعت جهانگردی تأثیر گذار بوده است .
به هرحال هنوز هم علی رغم این موانع جاذبه های ایران برای جهانگردان چشمگیر است و ایران به عنوان کشوری کهنسال نزد دانش دوستان و جهانگردان جستجوگر تاریخ جایگاه ویژه ای دارد .
اخلاقیات ایرانی از جمله غریب نوازی ، دست ودلبازی ، کمک به راه ماندگان ، میهمان نوازی و آزادی هنوز پابرجاست .
ب – دیدگاه جهانگردان کنونی : ضرورت آگاهی هرچه بیشتر نقطه نظرات جهانگردان در جهت رفع موانع و محدودیتها و در نهایت ارائه راه حل در پیشبرد توسعه صنعت کشورمان ، ضرورت پرداختن به این مطلب را متأسفانه به دلیل تبلیغات سوء از سوی رسانه های استکبار جهانی بسیاری از جهانگردان از مسافرت به ایران خودداری میکنند .
یک گروه از جهانگردان سوئدی که برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط شرکت خدمات مسافرتی سیروسفر از نقاط مختلف ایران دیدن کردند همگی متفق القول بودند که : «برخلاف تبلیغات رسانه های غربی ، ایران از امن ترین کشورهای دنیا محسوب میشود و ما به جهانگردان خارجی توصیه میکنیم که در برنامه های سفرهایشان دیدار از ایران را در اولویت قرار دهند .» خانم کارولین عضو یک گروه نوزده نفره جهانگردی استرالیایی که توسط شرکت خدماتی استقلال وابسته به سازمان سیاحتی و مراکز تفریحی بنیاد مستضعفان به مدت ده روز از جاذبه های سیاحتی و تاریخی شهرهای مختلف ایران دیدن نمودند ، در پایان سفر خود دریک مصاحبه مطبوعایت اظهار نمود : « برعکس آنچه قبلا رسانه های خبری غرب به ما القاء کرده بودند ، حضور زنان درتمامی فعالیتهای اجتماعی بسیار مشهود است ، ….
به اکثر کشورهای جهان مسافرت کرده ام ، اما به اعتقاد من ایران از زیباترین کشورهای دنیاست چرا که همه نوع جاذبه های تاریخی ، طبیعی و فرهنگی را یکجا دارد .» چکیده پروژه نظرسنجی با عنوان «تأثیرپذیری جهانگردان از وضعیت فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی ایران» که از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات ایرانگردی و جهانگردی در سال 1374 انجام شد ، نظرات اجمالی جهانگردان را درخصوص ایران به ترتیب زیر ارائه میکند : 1- ایران کشوری است با مردم مهربان (24درصد) 2- کشوری با نقاط دیدنی (20درصد) 3- کشوری که میل دارم دوباره آنرا ببینم (14درصد) 4- کشوری با زنان دارای حجاب اسلامی (15درصد) 5- کشوری متأثر از انقلاب (10درصد) 6- یک کشور شرقی افسانه ای (9درصد) 7- کشوری با مشکلات زیادی برای توریست (5درصد) 8- کشوری با شعارهای تند (3درصد) جهانگردان در مورد هرکدام از موارد زیر قبل و بعد از سفر چنین قضاوت کرده اند : - آزادی سیاسی ، اجتماعی در ایران : نظر جهانگردان دراین مورد قبل از سفر خوب نبوده ولی پس از سفر ، آنها نظر مثبت تری پیدا کردند و دیدگاه مثبت از 30درصد به 34درصد ارتقاء یافت و دیدگاه منفی از 7/30 درصد به 18درصد تنزل نمود .
- دین اسلام : اکثر جهانگردان پس از سفر احساسشان نسبت به دین اسلام درمقایسه با قبل از سفر ، درمجموع اندکی بهتر شده است به طوریکه دیدگاه مثبت از 4/27 درصد به 5/28 درصد رشد کرده است و دیدگاه منفی از 1/51 درصد به 7/46 درصد تنزل کرده است .
- رفتار مردم کوچه و بازار ایران : جهانگردت رفتار مردم کوچه و بازار ایران رانسبت به خودشان رفتاری مهمان نوازانه و مهربان تلقی نموده اند .
نقاط قوت جهانگردی ایران از دیدگاه جهانگردان خارجی شامل نقاط دیدنی و جاذبه های تاریخی و فرهنگی و رفتار دوستانه ایرانیان است .
نقاط ضعف از دید این افراد عبارتند از مشکلات ذهنی و پندارهای غلط جهانگردان خارجی درباره ایران ، مشکلات قانونی به خصوص مشکلات مبروط به صدور روادید و مقررات گمرکی ، مشکلات رفاهی و تدارکاتی و مشکلات بیمه جان و مال جهانگردان .
ج- دیدگاه کارشناسان جهانگردی در ایران : کارشناسان صنعت جهانگردی کسانی هستند که در جذب گردشگران تلاش و برنامه ریزی میکنند .
یکی از مجموعه خدمات و فعالیتهایی که در این زمینه نقش عمده و اجرایی تری دارند آژانسهای توریستی هستند .
هادی اشرف مدیرعامل آژانش گردشگری « ایران دوستان توریست» در خصوص نقش این آژانسها در توسعه صنعت گردشگری در ایران میگوید : «آژانسها در واقع بازوهای صنعت جهانگردی هستند و میتوانند پس از جرقه هایی که دولت در شناساندن کشور میزند ، گردشگران را جذب کنند اما نمیتوانند متولی اصلی برای تبلیغات برون مرزی باشند … معرفی ایران به عنوان یک کشور توریستی باید از طریق دولت صورت بگیرد ، چرا که ممکن است ، آژانسها نتوانند اطلاعات صحیحی را به سوی مرزها انتقال بدهند … نمایشگاهها نیز محل جذب نیست بلکه محل مبادله اطلاعات است … میزان ورود جهانگرد در حداقل است و از توان مالی کافی نیز برخوردار نیستیم … در ایران جذب گردشگر را فقط آژانسها انجام میدهند درحالی که چندین ارگان وسازمان مثل سازمان ارتباطات اسلامی ، بنیاد مستضعفان و… چنین مسئولیتی را برعهده گرفته اند اما درعمل از زیر آن شانه خالی کرده اند .
مشکل ما نداشتن یک مرجع واحد برای تبلیغ و جذب گردشگر است … شاید بخش عمده ای از مشکلات همین تعداد مراکز تصمیم گیری و تعویض زود هنگام مدیران باشد».
ایشان درخصوص موانع قانونی جهانگردی نیز اینطور میگویند : «پس از ریاست جمهوری آقای خاتمی بسیار از مقررات داخلی جهت ورود گردشگران تلطیف و تسهیل شده است ، مثل هماهنگی های وزارت امورخارجه و اتباع بیگانه .
اما هنوز نیرو انتظامی در بعضی از شهرها اطلاعات کافی برای برخورد با گردشگران را ندارند و دلیل این امر نیز این است ک در شهرستانها پلیس خود را محق هرگونه کنترلی و به هرمشکلی میداند .
به عنوان مثال بسیاری از گردشگران برای عسکبرداری با مشکلات زیادی مواجهند ….
و هنوز اتوبوسهای حاوی گردشگران را در جاده ها متوقف میکنند ».
هدایت احمدی مدیرعامل آژانس گردشگری ققنوس و مدیر گروه پیشتازان تور در ایران شرایط فعی گردشگری ایران را چنین توصیف میکند : «بررسی جغرافیایی توریستی ایران ، سوابق تاریخی و عظمت فرهنگی کشور ، تنوع آب و هوا ، آداب و سنن ، جشن ها ، کوچ ها ، کوره راهها ، موسیقی و هنر ، صنایع دستی ، تسهیلات و امکانات نسبتا قابل قبول پذیرایی ، تنوع غذاها و میوه ها و از همه مهمتر مردم خونگرم و میهمان نواز ایران امکانات بالقوه ای برای جل گردشگر در ایران هستند ، اما بی ت وجهی و نبود بودجه و مدیریت کارآمد و پاره ای مشکلات و معضلات دیگر مانع از رشد و توسعه این صنعت است .
درکشور ما با وجود آگاهی مقامات و سازمانها و موسسات دست اندرکار صنعت گردشگری از اثرات مثبت اقتصادی توسعه جهانگردی تاکنون تحولات چشمگیری صورت نگرفته است .
بدیهی است پویا نمودن صنعت گردشگری در ایران علاوه بر بررسیهای دقیق و برنامه ریزیهای وسیع با استفاده از تجارب و تخصص کارشناسان نیاز به همکایهای وسیع و پشتیبانی مالی بخش دولتی در کلیه زمینه ها اعم از کارهای تبلیغاتی درسطح وسیع جهانی و سرمایه گذاریهای زیربنایی عظیم درسطح ملی را طلب میکند .» دکتر امامی معاون امور بین الملل و بازاریابی سازمان ایرانگردی و جهانگردی که یکی از متولیان دولتی محسوب میشوند نظراتشان را در این خصوص چنین بیان میکنند : «… نگاه مردم و مسئولین ما به مسأله جهانگردی نگاه مثبتی نیست و تا این نگاه را تغییر ندهیم نمیتوانیم قدمی برداریم … خوشبختانه امروز رسانه ها توجه خاص به این مقوله دارند .
فرهنگ برخورد با جهانگردان بسیار مهم است و تأثیر بسزایی در نگهداری جهانگردان دارد و مسلما هزینه جذب مجدد جهانگردان از طریق مسافران قبلی بسیار پایینتر از هزینه اقدام اولیه کشور مبدا است .
مشکلات قانونی شامل روادید ، مجوز برای خارج کردن کالاهای فرهنگی و از این قبیل هستند که باید اصلاحاتی در این قوانین به عمل آید .
ما در بخش خدمات ، جاده .
هتل ، اورژانس و مراکز بهداشتی ضعیف هستیم .
به نظر من سهم ایران در جهانگردی بسیار بیشتر از آن چیزی است ک درحال حاضر و درشرایط فعلی وجود دارد .» دکتر روستا کارشناس سفر و جهانگردی و استاد دانشگاه درخصوص گردشگری ایران چنین نظر میدهند : «اساس گردشگری ایران درنوع نگرش ، بینش و سطح انتظارات از گردشگری است .
تا روزی که نوعی فرهنگ و ارزش مشترک در گردشگری ایران معنا نیابد ، گردشگری کشور سلیقه ای مقطعی و نگران و لرزان خواهد بود .
برای رفع این نابسامانی لازم است متولیان گردشگری کشور با مشروت با هسته های قدرت رسمی و غیررسمی کشور تکلیف گردشگری را روشن ساخته و چارچوب ها را مشخص سازند … نظام گردشگری ایران تحت تأثیر انواع عوامل محیطی ملی و بین المللی است .
هرگونه رویداد اقتصادی ، سیاسی و حوادث طبیعی در داخل و یا روابط سیاسی و تبلیغات جهانی و برخوردها درسطح بین الملل به نحو چشمگیری نظام گردشگری را تحت تأثیر قرار میدهد … به همان اندازه که بسته بندی مناسب در فروش کالاها نقش دارد ، توجه به عوامل زیبایی شناختی و تمیزی مکانها و جاذبه های گردشگری میتواند در رضایت یا عدم رضایت گردشگران اثر بگذارد.» د – دیدگاه اسلام در زمینه سفر و جهانگردی : باتوجه به اینکه کشور ما یک کشوراسلامی محسوب میشود و از طرفی اساس این کار تحقیقاتی بررسی راهکارهای توسعه درکشورهای اسلامی است ، لذا توجه به مبانی اسلام درمورد جهانگردی ضروری است و باید در برنامه های آینده نیز لحاظ شود تا تناقض و عدم هماهنگی از میان برود .
به نظر میرسد جهانگردی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بی مهری قرار گرفته است .
این پدیده که میتوانسته به عنوان یکی از مقدس ترین ابزارها در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی قرار گیرد ، مورد بدبینی واقع شده و به همین جهت تاکنون حرکتی جدی و اساسی درجهت راه اندازی و گسترش آن نشده است .
این درحالی است که دین اسلام جهانگردی را امری پسندیده شمرده و در یک بررسی اجمالی در قرآن میتوان چهارگروه از آیات در این ارتباط مشاهده کرد : 1- آیات مربوط به سیروسفر به منظور پندگرفتن زادوزیست پیشینیان مانند آیه 20 سوره عنکبوت : «ای رسول بگو به مردم که در زمین سیر کنید و ببینید که خدا چگونه خلق را ایجاد کرده».
2- آیات مربوط به پناه دادن به در راه ماندگان ، مانند آیه 215 سوره بقره : « ای پیغمبر از تو سؤال کنند در راه خدا چه انفاق کنیم ؟
بگو هرچه از مال خود انفاق کنید درباره پدر و مادر ، خویشان و فقیران و رهگذران رواست و هرنیکویی کنید بر آن آگاه است .» 4- آیات مربوط به میهمان نوازی و اطعام نیازمندان .
مانند آیه 8 سوره ناس «بندگان نیکو هم بردوستی به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام میدهند.» احادیث فراوانی درباب سفروآداب آن در اسلام مطرح است .
حضرت رسول اکرم فرموده اند : «مسافرت کنید تا سالم باشید …» درحدیث 9349 کتاب مستدرک آمده است : «در سیروسیاحت و حرکت باشید ، زیرا آب در گردش و حرکت پاک و سالم باشد و چون راکد بی حرکت بماند تغییر رنگ داده و زرد و متعفن میگردد .» جهانگردی دراسلام با همه اثرات و فوائد معیشتی و دنیوی اثرات معنوی دیگری نیز دارد بطوریکه تمام سفرها تمهیدی است برای سفر به سوی خدا و رشد و تعالی انسان.
اما در نقطه مقابل برای میهمان و میزبان احکامی بیان شده است که از آن جمله است : «میهمان را گرامی دارید حتی اگر کافر باشد .» 2-2- مفاهیم جهانگردی : درک واژگان مفاهیم اصولی که در محتوای مسافرت و صنعت جهانگردی به کار برده میشود چارچوبی اساسی به دست میدهد که مبنای بیشتر بحث هایی است که در این باره انجام میگیرد .
به سبب ناملموس بودن این صنعت کاربرد واژگان گوناگون متداول خواهد بود .
جهانگرد : اصطلاح توریست یا همان جهانگرد از قرن نوزدهم معمول شد .
در آن زمان اشراف زادگان فرانسه میبایست برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربه های لازم زندگی اقدام به مسافرت مینمودند .
این جوانان در آن زمان توریست نامیده میشدند و بعدها در فرانسه این اصطلاح در مورد کسانی بکار میرفت که برای سرگرمی و وقت گذرانی و گردش به فرانس سفر میکردند و بعده با تعمیم بیشتر به کسانی اطلاق میشد که اصولا به این منظور سفر میرفتند .
کم کم کلمه توریست به زبانهای دیگر نیز وارد شد و از آن واژه توریسم به وجود آمد .
برای اولین بار در سال 1925 کمیته مخصوص آمارگیری مجمع ملل افراد زیر را جهانگرد شناخت : 1- کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی یا مقاصد پزشکی و درمانی سفر میکنند .
2- کسانی که برای شرکت در کنفرانسها ، نمایشگاهها ، مراسم مذهبی ، مسابقات ورزشی و از این قبیل به کشورهای دیگر میروند .
3- کسانی که به منظور بازاریابی و امور بازرگانی مسافرت میکنند .
4- افرادی که با کشتی مسافرت میکنند و در بندری درمسیر راه تا 24 ساعت اقامت مینمایند .
سازمان جهانی جهانگردی (WTO) ، جهانگردی را در قالب دیدارکنندگان تعریف کرده است : «بازدیدکنندگان یا دیدارکنندگان کسانی هستند که به کشور دیگری غیر از کشور محل اقامت خود وارد میشوند و مقصودی به غیر از آنچه در کشور خود داشته اند پی گیری مینمایند .
این گروه شامل جهانگردان دیدارگر میان روزی (کسانی که به گشت های کوتاه تفریحی) میروند نیز میگردد .
جهانگردان کسانی هستند که حداقل یک شب وحداکثر یکسال را در کشور مقصد میگذارنند و هدفشان سرگرمی ،تفیح ، سلامتی و کسب آرامش ، مطالعه ، زیارت یا ورزش و امثالهم میباشد .
دیدارگران میان روزی نیز کسانی هستند که کمتر از یک شبانه روز با هدف سرگرمی و تفریح صرف سفر مینمایند .»