چکیده تحقیق:
در این تحقیق سعی شده که به یکی از راههای افزایش درآمد کشور که پیمان صنعت گردشگری می باشد پرداخته شود این مسأله مورد تحقی و بررسی قرار گیرد.
همچنین سعی شده به گونه ای راههایی مناسب در جهت جذب گردشگر و مشکلات و موانعی که بر سر راه آن وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد و با ارائه راهکارهای مناسب قدمی در جهت رفع موانع موجود برداریم. اما این را نیز باید بدانیم که اینگونه مشکلات با حرف و صحبت حل نمی شود و باید به آن جامه عمل بپوشانیم.
همچنین سعی شده است با آوردن پرسشنامه و گرفتن یکسری آمار و ارقام نظر است مردم را نیز مورد بررسی قرار داه ایم. باشد که انشاءا… با انجام این تحقیق توانسته باشیم مشکلات و موانع و راه حل های آن را به درستی بیان نموده باشیم.
فصل اول
کلیات تحقیق
موضوع تحقیق:
میراث فرهنگی و نقش آن در جذب توریست
تعریف موضوع:
همانگونه که می دانیم آثار باستانی و میراث فرهنگی یک کشور بیان کننده و فرهنگ هویت یک ملت می باشد و فرهنگ نیز به عنوان پدیده ای پویا، از اساسی ترین جنبه های حیات اجتماعی هر جامعه می باشد. در حقیقت همانگونه که افراد شخصیت و هویت خاص خود را دارند چنانچه جامعه را موجودی حقیقی بنگاریم و نه اعتباری، فرهنگ، شخصیت و هویت جامعه را معرفی و مشخص می نماید پس بررسی شیوه های زندگی و چگونگی چهره بی تاریخی مردمی که هزارها سال است در عرصه معینی از زمین به سر می برند و یکی از با نام و نشان ترین و پایدارترین فرهنگهای جهانی را به خود اختصاصش داده اند کار ساده ای نیست.
بدین قرار هر قدر که بداهتاً نام ایران مشخص از نام و خصوصیات ممتاز عناصر انسانی مغالی باشد که در زمانهائی بین سه تا چهار برار سال بیش بدین مملکت پای نهاده اند مسلم است که ساکنان کنونی کشور بدون استثناء از میراثهای مشترک همه مردمی برخوردارند که از کهن ترین روزگاران تا حال در آن به سر برده اند و آثار ماندنی بیشماری در عرصه های مختلف حیات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی، و…. بر جای نماده اند.[1]
فرضیه های تحقیق:
آیا رابطه معناداری بین ضعف توریست و اشتغال وجود دارد؟
آیا رابطه معناداری بین آثار باستانی و جذب توریست وجود دارد؟
آیا ربطه معناداری بین فرهنگ یک ملت و جذب توریست وجود دارد؟
آیا رابطه معناداری بین تاریخ و فرهنگ یک جامعه وجود دارد؟
ضرورت تحقیق:
از چند جهت ارائه این تحقیق لازم است:
از جمله ضروریات امر را اینگونه می توانیم بیان کنیم که فرهنگ هر کشور ریشه در آثار باستانی و ارزشهای فرهنگی آن دارد.
بتوانیم با ارائه این تحقیق مشکلات موجود بر سر راه جذب توریست را بررسی نمائیم.
در صورت شناخت مشکلات راه حلی برای آنان پیدا کنیم.
چون کشور ما سابقه ای چند بزار ساله دارد و برای آثار باستانی متعددی می باشد پس به مراتب جذب توریست باید افزایش یافته باشد نه کاهش.
هدف تحقیق:
کارها را انگیزه ها پیش می برند و انگیزه نگارنده از این تحقیق نیز یک نگرانی و راهکارهای مناسب جهت استفاده بهینه از میراث فرهنگی می باشد. نگرانیها غالباً پیامتد تجربه های تلخ است. با دریغ باید گفت که در نیم قرن اخیر بسیاری از جلوه های هستی فرهنگی از یکسو آماج بدسگالیهای بیگانگان و از دیگر سو، دستخوش برخی ندانم کاریهای خود باختگان و بی خردان بوده است. در این رهگذر بسیاری از آثار و پدیده های زندگی پیشینیان ما که می توانست مایه سرفرازی امروزیان باشد از میان رفت. این آثارکه امروزه می توانست در جذب توریست نقشی مهم داشته باشد متأسفانه از میان رفته است و همانطور که می دانیم یکی از راههای نگهداشت هویت فرهنگی مردمان و سرزمینها، شناساندن ارزشهای آن است و کشور ما با سابقه چند بزار ساله و آثار فرهنگی متعدد می تواند سیاهان و جهانگردان را به سمت خود جلب و جذب نماید تا علاوه بر منافع اقتصادی، هویت فرهنگ و ارزشهای فرهنگی را نمایان کند.
مشکلات و محدودیت ها:
کار تحقیق ناشناخته هاست بدیهی است که در این وادی مسائل و مشکلات عدیده ای نهفته است کار محقق نیز در واقع غلبه بر مشکلات و تنگناهای موجود است تا اینکه سرانجام ناشناخته و یا سوال مطروحه به پاسخی کارآمد و مفید منجر شود. در این تحقیق، با توجه به ماهیت و اهداف والای آن، مشکلات نسبتاً زیادی وجود داشت که برخی از آنها به شرح زیر می باشد:
کمبود شدید منابع اطلاعاتی مکتوب و نتایج تحقیقات مرتبط قبلی
تنگناهای زمانی و مالی که امکان توسعه جامعه مورد و بررسی و ورود به عمق بیشتر خصایص مورد اندازه گیری را مانع می گردید.
کمبود وقت نیز عادل دیگری در این رابطه بود.
واژه ها و اصطلاحات این تحقیق:
میراث فرهنگی: آثار بجامانده از پیشینیان که نشانه فرهنگ، اصالت و هویت چند بزار ساله ماست.
توریست: سیاحان و جهانگردانی که از دیگر کشورها جهت آشنائی با میراث فرهنگی و آثار باستانی کشور دیگر به آن کشور می روند.
فرهنگ: ادب و تربیت، دانش، علم و معرفت و مجموعه آداب و رسوم
فصل دوم
ادبیات تحقیق
تاریخچه موضوع:
بررسی شیوه های زندگی و چگونگی چهره های تاریخی مردمی که هزارها سال است در عرصه معینی از زمین به سر می برند و یکی از با نام و نشان ترین و پایدارترین فرهنگ های جهانی را به خود اختصاص داده اند کار ساده ای نیست. به ویژه که اگر چنین مردمی در درازای عمر پرزحمت شود مخاطره های بسیاری را از سر گذرانیده باشند و محیط موصوف و مسکن مألوف آنان نیز در عمر هیچ شکی از دستبرد هجوم های مکرر خارجیان و اغتشاش های کوچک و بزرگ داخلی برکنار نمانده باشد.
بدین قرار هر قدر که بداهتاً نام ایران مشتق از نام و خصوصیات ممتاز عناصر انسانی فعالی باشد که در زمانهائی بین سه تا چهار بزار سال پیش بدین مملکت پای نهاده اند مسلم است که ساکنان کنونی کشور بدون استثناء از میراثهای مشترک همه مردمی برخوردارند که از کهن ترین روزگاران تا حال در آن به سر برده اند و آثار ماندنی بیشماری در عرصه های مختلف حیات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و… بر جای نهاده اند.[2]
ایران چگونه پدید آمد؟
مقصود از ایران، حتی در مفهوم فلات و نجد، گسترده و میدان جغرافیائی خاصی نیست که فرهنگ ایرانی در آن رواج دارد، چه این خود میدانی همواره گسترده بوده است بلکه کلیت یکپارچه ای است که در هر دو سایه نهاد سیاسی مسلط متبعث از آن که همان نهاد دولت باشد قرار گرفته است. بدین سان و بنا به تعریف فلسفی و جامعه شناختی ملت ایران به عنوان کلی یکپارچه همواره با بعد مکمل خود یعنی دولت ایرانی که مشترکاً در شرایط تاریخی خاصی پدید آمده اند بر روی هم ایران را پدید آورده اند و همراه با جغرافیای تاریخی مربوط کشور ایران را ایجاد کرده اند.
بزاره ها پیش از آنکه ملتی و دولتی و کشوری به نام ایران وجود داشته باشد، تیره ها و قبیله های بسیاری که دارای زبان و فرهنگ ایران بودند را در بر می گرفت.
نام ایران:
با آنکه علی الظاهر لفظ ایران از نام آخرین اقوامی که برای سکونت دائم به این کشور آمده اند استقاق یافته، تفحصی مختصری در تحول لغوی آن بی فایده نمی نماید. قدیمی ترین نشانه ای که از نام سرزمین آریائی ها باقی مانده در اوستاست که اسامی شانزده کشور مسکن اقوام مزبور را بیان می کند که به تعدادی از آنها اشاره ای داریم:
آیران وراج ت ملکت اریانها 2- باخذی= باختر 3- وهژگان = گرگان 4- رگ= ری5- سخر یا چخر = شاهرود
صرف نظر از اطلاق نام « ایران و بیج» یا « ایران ویژه» بر منطقه ای از سرزمینهای مسکونی این اقوام، آنچه از تفضیل زندگی آنها بر می آید این است که ایرانیان نواحی شرق فلات که سرزمین مشترک خویش را ترک گفته بودند بعدها با شوق و حسرت از آن یاد می کردند و محل تجمع اولیه اقوام آریائی را در صفحات مختلفی چون آسیای مرکزی، ترکمنستان، شمال قفقازیه، شبه جزیره کریحه، اروپای شمالی و برخی دیگر از نواحی نیمکرده شمالی دانسته اند.
اشارت دیگری که در بایست است، این است که سرزمین ایران در خلال هزاره های متمادی نام و هویت تاریخی خود را حفظ کرده علی رغم همه پیشامدهای سوء و حوادث ناموافق، کماکان به صورتی واحد، زنده و مستقل و بر سر پا باقی مانده است.[3]
فرهنگ:
فرهنگ یک قوم یا ملت، به مثابه شخصیت یک فرد، بیانگر هویت جامعه و تعیین کننده نحوه احساس، اندیشه و رفتار اعضای جامعه است. در واقع فرهنگ تجلی ارزشی و بیانگر کیفیت زندگی اجتماعی مردم یک جامعه محسوب شده و از این رو عنایت به آن از اهمیت بسزائی برخوردار است. در این زمینه، امام خمینی در مورد جایگاه و نقش فرهنگ می فرمایند:
« بی شک بالاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ، پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و متأثر از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه، به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد.» در دنیای امروز مطرح شدن و پرداختن به مسائلی نظیر اشاعه فرهنگی، تمام فرهنگی، تأخر فرهنگی و تجدد فرهنگی، فرهنگ دینی، پویائی فرهنگی و هدایت و مدیریت امور فرهنگی و نظایر آن به ایجاد یا توسعه سازمان ها و مراکز مختلفی منجر شده که بر اساس اهداف و وظایف خویش، به بحث و بررسی، هدایت برنامه ریزی و سیاستگذاری درباره این مهم می پردازند.[4]
خصوصیات فرهنگ و تمدن ایرانی:
اگر فرهنگ را به مفهوم « مجموعه بافتهای آموخته رفتاری، عقیدتی و ارزشی انسانی که عضو یک گروه اجتماعی است» بپندازیم. بدیهی است که تأثیر و تأثر و اتحاد فرد و جامعه و محیط زیست بر یکیدیگر مبنای اساسی تحولات آن را تشکیل می دهد و در نهایت انسان بر مدار قواعد و مقرراتی حرکت و فعالیت و زندگی می کند و شاخصیت می بابد که روح کلی جامعه بر آن حاکمیت یافته و به عنوان سرمایه و میراث مشترک همه عناصر متشکل شناخته شده است. تمدن به همه تغییرات کمی و کیفی اطلاق می شود که در زندگی بشری حاصل شده و در عرصه حیات مشترک انسانهائی که بایکدیگر در ارتابط اند مجال بروز و مادگاری و تحولی یافته است. به بیان دیگر تمدن از ریشه مدن و خویشاوند مدینه أخذ شده است.
تمدن عبارت است از مجموعه ساخته ها و اندوخته های معنوی و مادی جامعه بزرگ انسانی مقصود از ساخته های انسانی آن چیزی است که در طبیعت در حالت عادی وجوود ندارد و انسان آن را می سازد و به نوعی طبیعت را به سود خویش تغییر داده و تکمیل می کند و به همان اندازه که در ساخت و یا تکمیل یک شیئی دخالت دارد آن چیز جزو تمدن انسانی می شود تمدن به نسبت فرهنگ که جزو خالص موجودیت گروه اجتماعی معینی را تشکیل می دهد، بر همه آثار و نشانها و دستاوردهای مادی و معنوی به هم پیوسته همه انسانها در همه زمانها و مکانها اشتمال می یابد. علی هذا، فرهنگ جزو اصیل تمدن است که بر مبنای عملکرد ساز و کارهای موجود در درون و بیرون جامعه شکل می گیرد، در تداوم ایام صیقل می پذیرد و تکامل می یابد و از عناصر دخیل تمدنها هر جزء را که قابلیت جذب و تحلیل و مطابقت با بافت و نظام بالنسبه ثابت موجود در بسته اصلی دارد، به خود می گیرد و هر چه را که نامطلوب است به دو می اندازد.