بیعى است که هر بنا در پایان کار ساختمان، نیاز به در و پنجره دارد. شاید کهنترین مدارک و نمونههاى در و پنجره در معمارى ایران را بتوان در نقش قلعههاى مادى در آثار دور شاروقین یافت، که در همهٔ آنها دروازههایى قرار دارد که داراى دولته است که به احتمال زیاد از چوب ساخته و روى آن آهنکوب مىشده است.
بر روى جامهاى ساسانى نقش چند بنا که بعضى از آنها به معبد و بعضى دیگر به دژ مىماند نظیر دروازههاى مادى را مىبینیم. با این تفاوت که لنگههاى آن تبدیل به مستطیل شده و هلالى و نالى بالاى آن با نقش خورشید پر شده است. این قسمت در کلیهٔ ادوار معمارى ایرانى تقریباً معمول بوده است. چنانکه هنوز هم هلالى بالاى در و پنجره را خورشیدى مىگویند. از دورهٔ هخامنشیان و ساسانیان، در و پنجرهاى باقى نمانده است، تنها چیزى که مىدانیم این است که شاهان هخامنشى علاوه بر چوب سرو و کاج که براى پوشش مناسب بوده، چوبهاى سخت دیگرى را از راههاى دور مىآوردهاند که به احتمال قوى به مصرف در و پنجره مىرسیده است. حتى زر و سیم، عاج و مصالح تزئینى دیگر هم در آرایش در و پنجره مصرف زیاد داشته است.
در دروازهٔ تختجمشید هنوز جاى پاشنه و پاشنه گرد درها که در سنگ فرو رفته پیداست و نشان مىدهد که این دروازهها درهاى سنگین دولته و شاید آهنین و زرکوب و سیمکوب داشتهاند. از مقایسهٔ کاخهاى ساسانى و صفوى با آثار تختجمشید و با توجه به اینکه تقلید از بزرگان گذشته امرى اجتنابناپذیر بود. تقریباً مطمئن مىشویم که کاخهاى هخامنشى در بالاى درها و حتى روى بامها، روزنها و جامخانههایى داشته است.
از روزگاران کهن معماران ایرانى تلاش مىکردهاند که درگاهها (بهخصوص درها) را به صورت مستطیل ساده در آورند، تا باز و بسته شدن در را آسان کند و میان در و روزن بالاى آن کلاف چوبى مىنهادند. کلافکشى در کمرکش ساختمان بهخصوص در کشورى که زلزلهخیز است، کارى بسیار منطقى و لازم بوده است.
در بناهاى عهد اسلامى در ایران هرجا در و دروازه دیده مىشود با کلاف چوبى بهصورت مستطیل ساده درآمده مگر در چند مورد و مىتوان گفت که چوب در معمارى ایران تنها کار کششى داشته است.
کهنترین درى که تا چند سال پیش، از آثار آغاز اسلام ایران بهجاى مانده بود، در دروازه مهریز (معریجرد) یزد بوده. این در با سه در دیگر به امر سرهنگان ابوجعفر کاکویه براى چهار دروازهٔ یزد توسط یک هنرمند آهنگر اصفهانى ساخته شده بود.
از سدههاى میانه هجرى نمونههاى زیبا و متعددى از در و پنجرههاى چوبى و فولادى وجود دارد که اغلب آنها زینتبخش موزههاى جهان هستند. در میان آنها در بقعهٔ سید ابوجعفر ابیض واقع در چابکسر، که در قرن نهم بدست درودگرى تهیجانى ساخته شده، از نظر تناسب بىنظیر است. در خانهها و باغها علاوه بر درهاى دولته، در یک لته نیز زیاد بهچشم خورده است.
در دروازهها و قلعهها از جمله همان چهار در کهن یزد یک لته بوده است. درهاى ورودى اتاقها و بقعهها و در و پنجرههاى مشبک، اغلب دولتهٔ متقارن بوده و سعى مىشده است که لتهها زیاد پهن نباشند، تا موقع باز شدن فضاى اتاق را اشغال نکنند، و اغلب رویه بیرون باز مىشدهاند. به استثناى درهاى ورودى که رو به درون باز مىشدهاند.
نمونههاى مختلف در و پنجره، چه آنها که اصل آن موجود است و چه آنهایى که از میان رفته و تنها مىتوان از روى نقاشىها و حکاکىها بهشکل و طرح آنها پى برد، از روزگار کهن تا پیش از اینکه معمارى ایران تحت تأثیر معمارى غرب قرار گیرد - تقریباً - یک شکل و هیئت داشته و به اصطلاح امروز استاندار بوده است.
درها و پنجرههاى دولته در هر طرف به سه قسمت تقسیم مىشده است، در بالا و پایین قابى چهارگوش و در میان قابى مستطیل و عموى قرار داشت و در بوسیلهٔ یک پاشنه، در چوب یا سنگ یا آجرى که در پشت چارچوب قرار داشته (پاشنهگرد) و شاخى که از کلاغپر (چوبى که در بالاى چارچوب قرار داشته) مىگذاشته است، میگشته و به دیوار تکیه مىداده است. چارچوب داراى آستانهاى بلند بوده و در پشت لتههاى در کار گذاشته مىشده؛ گاهى پاشنهگردها و کلاغپرها نیز بدان چسبیده و پیوسته بوده است. قابها در درهاى ورود، گاه با خاتم و منبت کارى و گاه با نقاشى و رسم سادهیش مىشده و در و پنجرهها مشبک بوده است.
در و پنجرهها و روزنهاى مشبک چوبى و سفالین و گچین، در زمستانها با کاغذ روغن زده مسدود مىشد، و تابستانها مجدداً باز مىشده است.
در دهههاى آغازین قرن بیستم، دورانى که مىتوان از آن بهعنوان دورهٔ انتقال در معمارى ایرانى یاد کرده انواع عناصر و تزئینات ایرانى و فرنگى بهگونهاى التقاطى بهکار رفتند بسیارى از ترکیبات معمارى و تزئینات این دوران که امکان غنى شدن و ارتقاى کیفى داشتند، در برابر موج مدرنیسم و در کنار آن، سلیقه و نحوهٔ فعالیتهاى گروهى از سازندگان سنتى مسکن از میان رفت و نوعى سادهگرایى تهى از غنا و ارزشهاى بصری، بسیارى از بناهاى کشور را در بر گرفت.
اکنون چند دهه است که سلیقهٔ این گروه از سازندگان و برخى تولیدکنندگان مصالح ساختمانى بر معمارى ایران تأثیرى قابل توجه و غالباً ناخوشایند برجاى نهاده است.
پنجره
معمولترین شکل پنجره، نوع دو لنگهٔ آن است. البته پنجرههاى کوچک را به صورت یک لته نیز مىساختهاند. هر لته که غالباً روى پاشنهاى کوچک مىچرخید به قطعههایى تقسیم مىشد. لنگههاى پنجره غالباً به سمت درون فضاى ساخته شده باز مىشد.
در - پنجره
در - پنجرهها انواعى از پنجره بودند که یا به صورت همزمان کارکرد در و پنجره داشتند یا اگر بهعنوان در مورد استفاده نبودند، اما مشخصات در را داشتند. از ویژگىهاى در - پنجرهها وجود سطحى شفاف در تمام یا قسمتى از سطح در - پنجره بود که نور از آنجا به فضاى درون راه مىیافت. بسیارى از فضاهاى سادهٔ معمارى از طریق همین در - پنجرهها نور خود را تأمین مىکردند؛ مثل حجره هاى برخى کاروانسرا هاى کوچک برون شهری. برخى الگوهایِ رفتارى مربوط به سکونت را مىتوان در پیدایش این نوع پنجره و تداوم کاربرد آن تا دوران معاصر، موثر دانست. زیرا در حالتى که افراد براى دید کافى در هنگام نشستن روى زمین نیاز به چشمانداز مىداشتند، باید از سطحى به بیرون مىنگریستند که از کف اتاق شروع مىشد. زیرا خط افق در این حالت در ارتفاع تقریباً شصت سانتىمترى از کفى قرار داشت که بهترین دید را براى شخص فراهم مىکرد، با توجه به اینکه سطح کف اتاقها بالاتر از سطح حیاط بود.
اُرسى
پنجرهٔ اُرسى نوعى پنجرهٔ چوبى مشبک است که لنگههاى آن بهجاى آنکه روى پاشنه گرد حرکت کند، در داخل یک چارچوب به سمت بالا حرکت مىکند. پنجرههاى اُرسى عموماً بهگونهاى ساخته مىشد که تمام سطح بیرونى یک اتاق را در بر مىگرفت. سطح مشبک پنجرههاى اُرسى چندین کارکرد داشت: نخست نور فضاى درون را تأمین مىکرد و سپس دید و منظر بیرون را در اختیار افراد درون فضا قرار مىداد و از شدت نور آفتاب و گرماى آن مىکاست. کارکرد دیگر آن حفظ حریم و محرومیت فضاى درون اتاقها و تالارها نسبت به فضاى بیرونى بود. خانههاى واقع در بعضى از شهرها - از جمله شهرهاى شمالى کشور - از پنجرههاى اُرسى در سمتى از خانه که رو به گذرگاه عمومى بود استفاد مىکردند؛ زیرا ضمن برخوردارى از نور و منظر فضاى عمومی، محرمیت فضاى اتاق نیز مخدوش نمىشد.
از اُرسى در فضاهاى درونى نیز استفاده مىشد، در جاهایى مثل بالاخانهها و اتاقهاى گوشوارِ واقع در یک یا دو سویِ تالارهاى بزرگ و مرتفع؛ زیرا در اوقاتى که مجالسى مردانه در تالارها یا اتاقهاى بزرگ هفت درى یا پنج درى برگزار مىشد، زنان در اتاقهاى گوشوار یا بالاخانه که در بالا و دو سوى تالار قرار داشت و از یک سمت به آن دید داشتند، مىنشستند و به این ترتیب بر فضاى تالار اشراف داشتند. سطح پنجرههاى اُرسى را گاه با نقوش گوناگون گرهسازى و شیشههاى رنگین و ساده مىآراستند و ترکیبهاى بدیع پدید مىآوردند.
اُرسى برخلاف تصور بعضىها به تقلید از معمارى روسى در ایران پدید نیامده و نمونههاى جالبى از اُرسى در بناها و نقاشىها، پیش از آنکه معمارى چشمگیرى در روسیه پاگرفته باشد، مشاهده شده است.
نائین، خانه آقاى فاطمی. پنجره ارسى از حیاط
نائین، خانه آقاى فاطمی. پنجره ارسى از درون اتاق
روزن
روزن نوعى پنجرهٔ کوچک بود که براى گرفتن روشنایى و هواى آزاد بکار مىرفته است. معمولاً در فضاهاى اصلى و مهم، روزن را در بالا یا اطراف پنجره یا در - پنجره قرار مىدادند. نمونهٔ این روزنها در برخى اتاقهاى سهدری، پنجدری، هفتدرى و نیز در حجرههاى مدارس یا کاروانسراها یافت مىشود. معمولاً آن را با یک سطح مشبک چوبی، آجری، گچبرى یا کاشى مىپوشاندند. این روزنها به اشکال گوناگون مربع، مستطیل، ترکیب مثلث با مربع یا مستطیل، دایره و در دورهٔ قاجار به شکل بیضى نیز طراحى و ساخته مىشد. براى نورگیرى و تهویهٔ مطبخها و انبارها نیز از یک یا چند روزن استفاده مىکردند و در مقابل آن هیچ شبکهاى قرار نمىدادند و تنها به شکل یک حفره دیده مىشد. در بالاترین نقطهٔ سقف بسیارى از بازارهاى سرپوشیده این نوع روزنها را قرار مىدادند.