در طول بخش اعظم قرن نوزدهم گاز طبیعی منحصرا به عنوان منبع روشنایی به کار میرفت.در آنزمان مکانیزمی موجود نبود که گاز طبیعی را به منازل برای گرمایش یا کاربردهای دیگر ببرد.
بنابراین گاز طبیعی برای روشنایی خیابانهای شهر بکار میرفت.بعد از دهه 1980 برق جای گاز را گرفت و در نتیجه کاربریهای جدیدی برای گاز طبیعی مورد نیاز واقع شد.
برای یک دوره کوتاه شرکتهای گاز رسانی سعی کردند که برای وسایل کوچک گاز سوز بازار مناسبی پیدا کنند.
نظیر ابزار فر دادن مو ؛اتو ونظایر آن که اینها هم به سرعت از رده خارج شدند.اختراع رابرت باتسن در سال 1885 تحت نام مشعل باتسن که هوا را با گاز طبیعی مخلوط می نمود با ظهور کنترل ترمواستاتیکی به مشتریان اجازه داد که از خواص حرارتی گاز طبیعی استفاده کنند.
تولید کنندگان گاز به زودی توجه خود را به خواص حرارتی گاز معطوف کردند و از آن به عنوان سوختی برای گرمایش فضا؛ حرارت دادن آب و پخت و پز استفاده نمودند تا جنگ جهانی دوم بازار صنعت و نیروگاههای برای گاز طبیعی کوچک بود ؛اما بعد از جنگ گاز طبیعی به راحتی در دسترس قرار گرفت.تا قبل از جنگ جهانی سیستم خط لوله بین ایالات استفاده ای نداشت زیرا گاز اگر همراه بود سوزانده می شد و اگر مستقل بود در محل می ماند.
یکی از اولین خط لوله های گاز طولانی در سال 1891 ساخته شد ؛طول آن 120 مایل ( km 193 )بود و گاز را از ایالت ایندیانا به شیکاگو میبرد.
این خط از تقویت فشار استفاده نمیکرد؛زیرا خود گاز تحت فشار بود و با فشار حدود psi 525 به طرف مقصد حرکت میکرد.
توسعه شبکه های بزرگ انتقال گاز تا سال 1920 به علت کیفیت پایین خطوط لوله و عدم اتصال مطلوب قطعات خطوط لوله به تعویق افتاد.جنگ و رکود عظیم حاصل از آن احداث خطوط انتقال عمده را برای یک دهه به تعویق انداخت.به هر حال در طول سالهای جنگ پبشرفت متالوژی؛ تکنیکهای جوشکاری و خم کردن لوله ها بر موانع حمل و نقل گاز غلبه کرد و این غلبه تا سالهای 1960 ادامه داشت و باعث احداث هزاران مایل خط لوله در سراسر جهان گردید.همینکه سیستم انتقال و توزیع قابل اعتمادی ایجاد شد صنایع شروع به استفاده از گاز در واحدهای ساخت و فرایند خود نمودند.سرویسهای الکتریسیته نیز دریافتند که گاز سوخت خوبی برای بویلرهایشان میباشد.
گاز طبیعی نیز برای گرم کردن منازل استفاده گردید.
کاربریهایی چون آبگرمکن؛اجاق و خشک کن لباس هم برای گاز طبیعی فراهم شد.
در امریکا صنعت گاز برای اولین بار توسط دولت فدرال و در سال 1938 دارای مقررات گردید.
الف ) تاریخچه گاز در ایران و تاسیس شرکت ملی گاز ایران : از نوشته های تاریخ نویسان کهن چنین بر می آید که ایرانیان در استفاده از گاز و دیگر مشتقات نفتی بر دیگر اقوام جهان پیشی داشته اند، بعنوان مثال وجود بقایای آتشکده ها و معابد نظیر آتش جاودانی نزدیک کرکوک که به مشعل بخت النصر معروف بود، در نزدیکی یک مخزن گاز طبیعی قرارداشت.
همچنین بقایای معابد زرتشتیان در نزدیکی مسجد سلیمان و روایات تاریخی از آتش جاودانی آتشکده آذر گشب در آذربایجان بجای مانده همگی گواه این مدعاست.
ایرانیان باستان بنا به اقتضای محیط مذهبی خویش آتش را گرامی میداشتند و در جهت پایدار بودن آن می کوشیدند در فلات مرکزی و جنوبی ایران و در مناطقی که جنگلهای انبوه وجود داشت برای روشن نگهداشتن آتش مقدس از امکانات دیگری بجز چوبهای جنگلی استفاده میبردند و طبیعت این مناطق باذخایر فراوان زیرزمینی خود این تلاش را آسان مینمود.
مناطق غرب، جنوب و جنوب غربی ایران، آنچنانکه اکنون میدانیم برروی دریائی از نفت و مشتقات آن قرارداشتند و دارند.
بعضی از این منابع در گذشته بدلیل عمق بسیار کمی که داشتند بافرسایش خاک و یا حرکت گسلها یا سایر عوامل طبیعی دیگر بصورت قطرات ناچیزی از دریای زیر زمینی به بیرون تراوش کرده و انسان متفکر را به بهره برداری از آن وادار مینمودند و در ایران باستان نیز چنین شد .
برابر اسناد تاریخی ، ایرانیان قبل از فلسطینیها ، سومری ها و چینی ها از نفت و گاز به گونه های بسیار ابتدایی ، تصادفی و بدون برنامه ریزی استفاده میکردند و تلاش زیادی در جهت پایدار داشتن آتشهای مقدس از خودنشان میدادند ولی با این همه ، سخن بسیار زیادی درباره تاریخ پیدایش نفت و گاز در ایران نمی توان گفت زیرا آنچه که از این صنعت با امکانات ابتدایی آن در روزگار کهن ایران خبر میدهد بسیار اندک و غیر مستدل است .
اما بی تردید در سالهای نه چندان دور یعنی از آغاز بهره برداری شرکتهای خارجی نفتی در ایران ، صنایع نفت و گاز در ایران رشد قابل ملاحظه ای داشته است که بر آمار و ارقام متکی میباشد .
نخستین اسناد تاریخی از استفاده برنامه ای گاز در ایران به زمان قاجاریه و سلطنت ناصرالدین شاه مربوط میشود .
هنگامیکه ناصرالدین در سال ١٨٧٣ میلادی به لندن سفر کرده بود ، چراغهای گازی که روشنی بخش معابربودند تعجب وی را بر انگیخت و علاقمند به بازدید از کارخانه چراغ گاز گردید .
وی پس از بازگشت به ایران ، دستور احداث و استفاده از کارخانه چراغ گاز را صادر کرد .
استفاده محدود گاز در ایران تا تاریخ ١٩٠٨میلادی که نخسین چاه ایران در مسجد سلیمان به نفت رسید کم و بیش ادامه داشت .
پس از استخراج نفت ،گازهای همراه اجباراَ در محل سوزانده میشدند .
شرکت ملی نفت ایران از بدو تشکیل همواره بفکر چاره جویی و استفاده از گاز طبیعی بود که بعلت بعد مسافت بین منابع تولید و نقاط مصرف و سنگینی سرمایه گذاری و کمی مصرف داخلی که تنها محدود به بعضی از مناطق نفتخیز جنوب میشد این امر بعهده تعویق افتاد و همچنان گازهای استحصالی سوخته و بهدر میرفت .
تدریجاَ که منابع نفت یکی پس از دیگری احداث و به بهره برداری میرسید ، استفاده از گاز طبیعی برای تامین سوخت و محرکه های کمپرسور و مولدهای برق ، مصارف داخلی ، منازل سازمانی در مناطق نفتخیز از جمله مسجد سلیمان ، آغاجاری ، هفتگل و آبادان مورد توجه قرار گرفت و در کنار فعالیت های اصلی تولید ، انتقال و پالایش نفت خام در نواحی جنوبی ایران ، فعالیت های محدودی برای تهیه و بعمل آوردن گاز طبیعی توسط شرکتهای عامل در حوزه قرار داد بعمل می آمد.
اولین استفاده از گاز طبیعی، خارج از مناطق نفت خیز برای تغذیه کارخانه جدید التاسیس مجتمع کود شیمیایی شیراز بود که در سال ١٣٣٤ واحد مذکور احداث و بهره برداری از آن آغاز شد و برای خوراک اولیه آن نیاز به گاز طبیعی بود .
برای این منظور خط لوله ای به قطر ١٠اینچ و طول تقریبی ٢١٥ کیلومتر از گچساران به شیراز احداث گردید .
در حدود ٣٠ تا ٣٥ سال قبل سیاستهای شرکت ملی نفت ایران موجبات فنی و اقتصادی را برای مهار کردن گازهای همراه ، جلوگیری از اتلاف و سوزاندن آنها ، جمع آوری و پالایش ، انتقال ، صدور و فروش فراهم آورد.
زمانیکه تفکر فروش گاز به خارج مطرح گردید ، مطالعات همه جانبه ای انجام شد و سرانجام پروژه خط لوله سراسری اول موسوم به IGAT1 به مرحله اجراء و بهره برداری در آمد.
به سبب آنکه ضرورتاَ میبایستی کلیه امور مرتبط به گاز در یک سازمان متشکل میشد تا پاسخگوی مسئولیتها و نیز اهداف آینده باشد واز طرف دیگر توافق کلی که زمینه توسعه همکاریهای اقتصادی بین ایران و شوروی سابق در سال ١٣٤٤ صورت گرفت ومنجر به امضاء پروتکلی دردی ماه همان سال شد زمینه صدور گاز مطرح و تاسیس شرکت ملی گاز ایران در اسفند ماه ١٣٤٤ برای تحقق هدفهای ذکر شده تصویب و بمورد اجراءگذاشته شد.
ب) اهداف و ماموریت های شرکت ملی گاز ایران : شرکت ملی گاز ایران با هدف متمرکز کردن کلیه امور مربوط به گاز در زمینه های زیر در سال ١٣٤٤ تاسیس شد .
١- تهیه ، بعمل آوردن و قابل عرضه کردن انواع گاز منجمله گاز طبیعی فشرده و گاز مایع و انجام اقدامات و ایجاد تاسیسات و وسایل لازم برای نیل به این مقصود .
٢- مطالعه ،تهیه ، تنظیم .
اجرای طرحهای احداث پالایشگاهها.
خطوط لوله ، مخازن ذخیره سازی ، شبکه های توزیع ووسایل حمل و نقل و سایر تاسیسات گاز طبیعی، انواع گاز و مشتقات آنها ٣- حفاظت ، نگهداری ، عملیات و بهره برداری از پالایشگاه ها ، خطوط لوله ،مخازن ذخیره سازی ، شبکه های توزیع ، وسایل حمل و نقل و سایر تاسیسات گاز طبیعی، انواع گاز و مشتقات آنها ٤- حمل و نقل ، توزیع و فروش انواع گاز و مشتقات آنها ٥- صدور انواع گاز های طبیعی و مایع به خارج از کشور یا فروش آنها بمنظور صادرات.
٥- صدور انواع گازهای طبیعی و مایع به خارج از کشور یا فروش آنها بمنظور صادرات.
٦- تنظیم و تعیین مقررات مربوط به ایمنی و استانداردهای مصرف .
اجراء اهداف و ماموریتهای مذکور بخش بسیار عمده ای از استراتژیهای دولت در زمینه جایگزین کردن گاز طبیعی بجای سایر فرآورده های میان تقطیر – صیانت از نفت خام – بالا بردن ارزش افروده از مواد هیدرو کربوری و تحقق نیاز های ارزی و کمک موثر در حفاظت ا زمحیط زیست و جلوگیری از تخریب جنگلها و ایجاد تسهیلات کافی در اشتغال و رفاه جامعه را بدنبال خواهد داشت .
پ) شرکت های تابعه: شرکت های تابعه شرکت ملی گاز عبارتند از: شرکت ملی گاز مرکزی شرکت ملی گاز خراسان شرکت ملی گاز قزوین شرکت ملی گاز قم ماهیت و جایگاه گاز طبیعی گاز طبیعی که عمدتا“ از متان ( CH4) تشکیل شده غالبا“ همراه با نفت است که طی میلیونها سال بر اثرتجزیه و افساد گیاهان وحیوانات بوجود آمده که پس ازاستخراج وتولید محصولات فراوانی نیز بهمراه دارد .
گاز طبیعی بعنوان تمیز سوزترین و مقرون به صرفه ترین نوع از سوختهای فسیلی بعنوان یک سوخت استراژیک تلقی میگردد و در بخشهای مختلف از جمله صنایع و گرمایش جایگاه ویژه ای دارد .
چمهوری اسلامی ایران با داشتن بیش از 16 درصد کل ذخائر شناخته شده رتبه دوم جهانی را به خود اختصاص داده است .
استخراج – تولید و انتقال گاز با توجه به ماهیت گاز که نیاز به شرایط خاص در خصوص استخراج دارد از طریق پالایشگاه ها و تجهیزات پیشرفته تولید شده و پس از گذشتن از مناطق مختلف و طی صدها کیلومتر مسافت استان همدان ، پس از ورود از مسیر استان مرکزی پوشش داده و سایر استانهای غرب کشور را نیز تحت پوشش قرار میدهد .
هزینه تمام شده گاز میانگین قیمت گاز طبیعی تا درب مشترکین معادل حداقل 250 ریال به ازاء یک متر مکعب میباشد که براساس لحاظ یارانه مربوطه ، به میزان متوسط هر متر مکعب 80 ریال در سال 1384 بدست مشترکین خانگی میرسد .
مصرف انرژی در جهان و ایران طبق بررسیهای بعمل آمده میزان سرانه مصرف انرژی در کشورهای پیشرفته بسیار پائین تر از ایران است که در مقایسه مصرف بالای انرژی در کشور با توجه به مشکلات تولید و انتقال به هدر رفتن این نعمت عظیم را بیان میکند که بمنظور حفظ و سیانت و جلوگیری از نابودی ذخائر و تلاش و عزم همگانی را در جهت تحکیم و گسترش فرهنگ صرفه جوئی طلب مینماید .
مواردی از روشهای صرفه جوئی 1) دمای محیط همواره معتدل باشد ( بین 18 الی 20 درجه سانتیگراد ) .
2) حتی المقدور از لباس های گرم در منازل و محل کار استفاده گردد .
3) وسائل گاز سوز بموقع تنظیم و سرویس شوند .
4) صرفا“ در زمان حضور در محل از گرمایش استفاده گردد .
5) فقط محل های قابل استفاده گرم شوند .
6) با کنار زدن پرده ها و استفاده از نور خورسید در روز به گرمایش محیط کمک کنید 7) سعی گردد در واحدهای کوچک از سیستم شوفاژ استفاده نگردد .
8) از پوششها و عایقهای استاندارد جهت سیستم لوله کشی شوفاژ استفاده گردد .
9) از مشعلهای شوفاژ که دارای دمنده میباشند استفاده گردد .
10) اندازه شعله اجاق گاز از اندازه کف ظرف آشپزی بالاتر نرود .
ساختار اداره صنعت نفت و گاز نروژ با کشف ذخایر نفت و گاز در فلات قاره نروژ در تاریخ 35 ماه می سال1963 ، حاکمیت کشور نروژ بر فلات قاره اعلام شد و تمام منابع طبیعی این فلات، تحت مالکیت دولت درآمد.
ورود به عرصه تولید و بهرهبرداری از نفت و گاز، نروژ را بر آن داشت تا ساختار اداره امور نفتی خود را تدوین نموده و در پی آن، برنامههای لازم برای کسب حداکثر ارزش افزوده از این منابع را تدوین نماید.
منابع انرژی نروژ باید به گونهای مدیریت شود تا توسعه پایدار کشور را به دنبال داشته باشد و اولویت بالایی نیز برای مسائل زیستمحیطی در نظر گرفته شود.
هدف کلی سیاست نفت و گاز دولت متضمن این نکته است که بیشترین ارزش ممکن از فعالیتهای نفتی عاید جامعه نروژ شود با کشف ذخایر نفت و گاز در فلات قاره نروژ در تاریخ 35 ماه می سال1963 ، حاکمیت کشور نروژ بر فلات قاره اعلام شد و تمام منابع طبیعی این فلات، تحت مالکیت دولت درآمد.
هدف کلی سیاست نفت و گاز دولت متضمن این نکته است که بیشترین ارزش ممکن از فعالیتهای نفتی عاید جامعه نروژ شود.
پیش فرض ها در این راستا دولت نروژ پیش فرضهایی را جهت برنامهریزی برای رسیدن به توسعه مطلوب صنعت نفت و گاز این کشور تهیه کرد که اهم آنها عبارتند از: 1.
نفت و گاز فلات قاره نروژ به کل جامعه نروژ تعلق دارد و دولت این حق مالکیت را اعمال میکند.
2.
تولید نفت و گاز باید به گونهای تنظیم شود که توسعه پایدار را تضمین کند.
بر این اساس مجوزهای تولید و اکتشاف برای دورههای مشخصی به شرکتهای نفتی اعطا میشود.
3.
فعالیتهای نفتی در اقتصاد و رفاه عمومی از اهمیت بالایی برخوردار است.
بنابراین باید تحت حاکمیت و کنترل بوده و مدیریت آن شفاف باشد.
4.
درآمدهای دولت از فعالیتهای نفتی عبارت از مالیات بر شرکتهای نفتی، درآمدهای سهم مالی مستقیم دولت و سهام دولت در استات اویل و نورسک هیدرو میباشد و دولت استفاده از این ابزار را برای تضمین داراییهای عمومی و ایجاد درآمد در آینده ادامه خواهد داد.
5.
تلاشهای دولت در جهت آن است که فعالیتهای تولید و اکتشاف، توسعه، حفظ و نگهداری، فراوری نفت و گاز توسعه تکنولوژی و تحقیق به گونهای انجام شود که به توسعه صنعتی کشور کمک نماید.
ساختار اداره صنعت نفت و گاز از اوایل دهه 1970 مجلس نروژ(استورتینگ) و دولت (وزارت نفت و انرژی) به همراه یک آژانس دولتی به نام مدیریت نفت و گاز نروژ (NPD) ، مسئولیت اداره فعالیتهای نفتی را بر عهده گرفتند.
مجلس نروژ، چارچوب کلی فعالیتهای مربوط به صنعت نفت و گاز این کشور را تعیین میکند.
بر همین اساس، انجام پروژههای اکتشافی و یا بهرهبرداری از میادین جدید نفت و گاز نروژ، توسعه میادین فعلی و یا هرگونه اقدام مشابه دیگر، تنها با اجازه مجلس نروژ ممکن میباشد.
دولت نروژ به منظور حفظ منافع این کشور در فرآیند توسعه صنعت نفت و گاز، بخشی از سرمایهگذاری مورد نیاز پروژههای نفت و گاز این کشور را از طریق منابع مالی و شرکتهای زیرمجموعه خود تأمین نموده و از محل درآمدهای حاصل از این پروژهها نیز سهمی را دریافت میکند.
وزارت نفت و انرژی به نمایندگی از دولت این کشور، در اغلب مجوزها و قراردادهای تولید نفت و گاز در میادین نروژ، یکی از سرمایهگذاران و سهامداران اصلی محسوب میشود.
این سرمایهگذاریها به همراه سایر سرمایهگذاریهای دولتی در دیگر بخشهای صنعت نفت این کشور (از جمله فرآوری، انتقال و توزیع نفت و گاز تولیدی در این کشور) در مجموع سهام دولت را در پروژههای نفت و گاز نروژ تشکیل میدهد درسالهای ابتدایی بهرهبرداری از این منابع، شرکتهای خارجی، امتیازات اکتشاف در دریای نروژ و دریای شمال را کسب و مسئولیت توسعه اولین حوزههای نفت و گاز نروژ رابر عهده گرفتند.
پس از چندی برای حضور نروژیها در بازار نفت و گاز و بدست گرفتن فعالیتهای نفتی در سال 1972، استات اویل به عنوان شرکت دولتی نفت تاسیس و اصل 50 درصد مشارکت دولت در هر مجوز تولید اعمال شد.
با شروع فعالیتهای نفت و گاز نروژ در دهه 70 میلادی، این شرکت به همراه دو شرکت نفتی بزرگ دیگر (به نامهای Saga و Norsk Hydro) کار خود را در میادین نفت و گاز این کشور آغاز کردند.
در ابتدای کار، شرکتهای مذکور به منظور آشنایی با ادبیات کار در حوزه نفت و بسترسازی جهت برخورداری از توانمندیهای لازم برای رقابت در بازارهای جهانی، در قالب شرکتهای دولتی از حمایتهای دولت بهرهمند بودند.
جهتگیری کلی این شرکتها نیز، ورود به حوزههای مختلف پروژههای نفت و گاز نروژ (از جمله اکتشاف، تولید، حمل و نقل، پالایش، بازاریابی و فروش محصولات نفتی) تعریف شده بود.
در اول ژانویه 1985 مشارکت دولت در فعالیتهای نفتی مورد بازنگری و سازماندهی مجدد قرار گرفت و دولت موظف به انجام اقداماتی برای ایجاد زمینههای رقابت شرکتهای نروژی با دیگر شرکتها و افزایش سودآوری آنها شد.
از این رو در همین سال داراییهای شرکت استات اویل در بسیاری از امتیازات به دو قسمت تقسیم شد.
یک قسمت مربوط به مشارکت تجاری شرکت و قسمت دیگر منابع مالی مستقیم دولت (SDFI) نام گرفت.
بدین ترتیب دولت هزینههای اکتشاف، سرمایهگذاری و هزینههای عملیاتی مربوط به سهم مالی مستقیم دولت را تامین میکرد و سهمی از تولید و درآمد متناسب با منافعش در هر مجوز تولید را دریافت میکرد.
از این رو از ابتدای آغاز به کار شرکت استات اویل تا سال 2001 میلادی، این شرکت مدیریت سهام دولت را در میادین و پروژههای نفتی این کشور – که تحت نام SDFI نام برده میشود – عهدهدار بود.
در سال 2001 میلادی و به دنبال برخی اصلاحات قانونی صورت گرفته در ارتباط با میزان مشارکت دولت نروژ در فعالیتهای نفتی این کشور، قریب به 3/18 درصد از سهام این شرکت به شرکتهای خصوصی داخلی و خارجی واگذار شد.
با اجرای این تغییرات، مسئولیت بازاریابی و فروش نفت و گاز حاصل از میادین نروژ (زیرمجموعه سهام SDFI) به شرکت استات اویل واگذار شد و شرکت دولتی دیگری به نام Petoro AS وظیفه مدیریت بر کل سهام و املاک SDFI (از جمله نظارت بر فعالیتهای شرکت استات اویل در زمینه بازاریابی و فروش نفت و گاز حاصل از میادین زیرمجموعه سهام SDFI) را بر عهده گرفت.
همچنین در سال 2001 میلادی (و به دنبال واگذاری مدیریت SDFI به شرکت دولتی Petoro و اجرای فرآیند خصوصیسازی شرکت استات اویل) شرکت استات اویل بالغ بر 15 درصد از سهام SDFI را خریداری نمود.
بطور کلی دولت نروژ در عرصه نفت و گاز با سه هدف عمده اقدام به تاسیس و تغییر ساختار وزارت نفت و انرژی در این کشور نمود.
1- سیاستگذاری 2- نظارت 3- مدیریت از طریق مشارکت در توسعه این صنعت سیاستگذاری وزارت نفت و انرژی نروژ که متشکل از چهار اداره اکتشاف، تولید و بازار، اداره نفت و گاز، اداره انرژی و منابع آبی و اداره امور اداری، بودجه و حسابداری است از طریق دو اداره نفت و گاز و نیز اکتشاف، تولید و بازار سه وظیفه سیاستگذاری، اعطای امتیاز و نظارت بر امور نفتی کشور نروژ را به انجام میرساند.
در این ساختار وظایف سیاستگذاری برای تامین قطعات و تجهیزات، برنامهریزی برای تحقیق و توسعه و مدیریت سهام در شرکتهای تابعه و سایر مسائل جانبی چون بررسی مسائل حقوقی، مباحث اقتصادی چون تعیین قیمتها، مباحث زیستمحیطی و مشارکت دولت در امور نفتی در اداره نفت و گاز صورت پذیرفته و برنامهریزی و اداره مباحث مربوط به اکتشاف، حفاری، تولید، توسعه، انتقال و بازار بر عهده اداره اکتشاف، تولید و بازار است.
در هر یک از این بخشها دولت برای تهیه و اجرای سیاستهای نفتی برنامهریزی نموده و اعطای مجوز فعالیت بر اساس این سیاستها و پس از آن نظارت بر انطباق فعالیتها با سیاستها را بر عهده دارد.
وظیفه اصلی این وزارت جهتگیری کلی روند توسعه این صنعت و تدوین برنامههایی است که با درنظر گرفتن ویژگیها و شرایط داخلی نروژ حداکثر منافع موجود را از منابع نفت و گاز نصیب این کشور سازد.
بهعنوان نمونهای از سیاستگذاریهای نروژ در این حوزه میتوان به تدوین سند جامع چشمانداز نفت و گاز نروژ در قرن 21 یا OG21 اشاره کرد که به تعیین اهداف نروژ در حوزه نفت و گاز، چالشهای موجود و ارائه راهکار برای رسیدن به این اهداف مبادرت نموده است.
مطالعه این سند می-تواند تاثیر مثبتی در دید مسئولان نفتی کشور نسبت به آینده بهرهگیری از منابع نفت و گاز بههمراه داشته باشد.
نظارت با توجه به حجم وسیع اقدامات اکتشاف و تولید نفت و گاز در نروژ یک نهاد نظارتی متشکل از تیمهای تخصصی مرتبط جهت نظارت بر روند توسعه میادین نفت و گاز و تطابق روشها و فعالیتهای شرکتها و پیمانکاران با سیاستهای اتخاذ شده موسسهای تحت عنوان "سازمان مدیریت نفت و گاز نروژ" تاسیس شد که بعنوان زیرمجموعه وزارت نفت و انرژی وظایف زیر را بر عهده گرفت: نظارت فنی بر فعالیت شرکتهای نفتی فعال در میادین نروژ - مدیریت اطلاعات و دادههای صنعت نفت - تحقیقات - فعالیتهای بینالمللی - اعمال نظارت مالی و اداری جهت حصول اطمینان از تطابق فعالیتها با قوانین و دستورالعملهای مربوطه - ارائه مشاوره به وزارت نفت و انرژی در ارتباط با اکتشاف و تولید منابع طبیعی فراساحلی همانگونه که بیان شد، به دنبال واگذاری بخشی از سهام شرکت استات اویل به بخش خصوصی، مدیریت کل سهام SDFI به شرکت دولتی Petoro AS واگذار شد.
این شرکت یک سازمان کوچک و صرفاً نظارتی است و وظایف سهگانه ذیل از طرف دولت به آن محول شده است: 1- مدیریت بر مجموعه سهام SDFI 2- نظارت بر چگونگی عملکرد شرکت استات اویل در زمینه بازاریابی و فروش نفت و گاز حاصل از میادین زیرمجموعه سهام SDFI 3- نظارت بر سیستم مالی مجموعه SDFI طبق اساسنامه Petoro AS این شرکت، یک شرکت نفتی محسوب نشده و حق دخالت و مشارکت در بخشهای اجرایی پروژههای نفتی را ندارد.
همچنین این شرکت از درآمدهای حاصل از سهام SDFI نیز هیچ سهمی دریافت نکرده و هزینههای جاری شرکت مذکور توسط دولت تأمین میشود.
مدیریت از طریق مشارکت در توسعه این صنعت دولت نروژ از طریق مشارکت و حضور مستقیم در پروژههای اکتشاف، بهرهبرداری، توزیع و انتقال گاز به مدیریت این فعالیتها میپردازد.
ارزیابی نحوه این مشارکت جهت اعمال مدیریت میتواند راهکارهای مفیدی را جهت مدیریت بهرهبرداری از منابع هیدروکربوری کشور ارائه نماید.
آنچه از گزارشات برمیآید این است که نحوه اعمال این مدیریت از طریق تصدیگری و دخالت در مسائل مختلف شرکتهای فعال در پروژهها اعمال نمیشود، بلکه نروژ در حوزه مدیریت توسعه نفت و گاز به جای ایفای نقش یک دولت متصدی، نقش دولتی سرمایهگذار را برگزیده تا از این طریق نفوذ خود را در بخشهای مختلف حفظ نموده و مدیریت خود را بدون دخالت مستقیم اعمال نماید، در ضمن سهم خود را نیز از منافع حاصله در تعامل با سهم واقعی شرکتها دریافت نماید.