دانلود مقاله صنعت کاشی سازی و کاشی کاری

Word 56 KB 12299 14
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی صنایع - مهندسی معدن
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • صنعت کاشی سازی و کاشیکاری که بیش از همه در تزیین معماری سرزمین ایران، و به طور اخص بناهای مذهبی بکار گرفته شده، همانند سفالگری دارای ویژگیهای خاصی است.

    این هنر و صنعت از گذشته بسیار دور در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ساز در مقام شیئی ترکیبی متجلی گردیده، بدین ترتیب که هنرمند کاشیکار یا موزاییک ساز با کاربرد و ترکیب رنگهای گوناگون و یا در کنار هم قرار ادن قطعات ریزی از سنگهای رنگین و بر طبق نقشه ای از قبل طرح گردیده، به اشکالی متفاوت و موزون از تزیینات بنا دست یافته است.

    طرحهای ساده هندسی، خط منحنی، نمیدایره، مثلث، و خطوط متوازی که خط عمودی دیگری بر روی آنها رسم شده از تصاویری هستند که بر یافته های دوره های قدیمی تر جای دارند، که به مرور نقش های متنوع هندسی، گل و برگ، گیاه و حیوانات که با الهام و تأثیر پذیری از طبیعت شکل گرفته اند پدیدار می گردند، و در همه حال مهارت هنرمند و صنعت کار در نقش دادن به طرح ها و هماهنگ ساختن آنها، بارزترین موضوع مورد توجه می باشد.

    این نکته را باید یادآور شد که مراد کاشی گر و کاشی ساز از خلق چنین آثار هنری هرگز رفع احتیاجات عمومی و روزمره نبوده، بلکه شناخت هنرمند از زیبایی و ارضای تمایلات عالی انسانی و مذهبی مایه اصلی کارش بوده است.

    مخصوصاً اگر به یاد آوریم که هنرهای کاربردی بیشتر جنبه کاربرد مادی دارد، حال آنکه خلق آثار هنری نمایانگر روح تلطیف یافته انسان می باشد، همچنان که “پوپ” پس از دیدن کاشیکاری مسجد شیخ لطف الله در “بررسیهای هنر ایران” می نویسد، “ خلق چنین آثار هنری جز از راه ایمان به خدا و عشق به مذهب نمی تواند به وجود آید”.

    هنر موزاییک سازی و کاشیکاری معرق، ترکیبی از خصایص تجریدی و انفرادی اشیاء و رنگهاست، که بیننده را به تحسین ذوق و سلیقه و اعتبار کار هنرمند در تلفیق و ترکیب پدیده های مختلف وادار می سازد، تزیینات کاشی بر روی ستونهای معبدالعبید در بین النهرین باقیمانده از سالهای نیمه دوم هزاره دوم ق.م نشانگر اولین کاربرد هنرکاشیکاری در معماری است.

    این شیوه تزیینی که با ترکیب سنگهایی الوان و قراردادن آنها در کنار یکدیگر و با نظم و تزیینی خاص هم چنین با استفاده از سایر اشیاء رنگین مانند صدف، استخوان و … ترتیب یافته، بیشتر شبیه به شیوه موزاییک سازی است تا کاشیکاری، که بهرحال اولین تلفیق اشیاء الوان تزیینی است که با نقوش مختلف هندسی زینت بخش نمای بنا شده، و پایه‌ی تداوم هنر کاشیکاری به خصوص نوع معرق آن در آینده گردیده است.

    هم چنین اولین تزیینات آجرهای لعابدار و منقوش نیز بر دیواره های کاخهای آشور و بابل به کار گرفته شده است.

    در ایران مراوده فرهنگی، اجتماعی، نظامی، داد و ستدهای اقتصادی و رابطه صنعتی، گذشته ازممالک همجوار، با ممالک دور دست حتی از دوران تاریخی سابقه داشته است.

    این روابط تأثیر متقابل فرهنگی را در بسیاری از شئون صنعتی و هنری به ویژه هنر کاشیکاری و کاشی سازی و موزاییک به همراه داشته، که اولین اثار و مظاهر این هرن در اواخر هزاره دوم ق.

    م جلوه گر می شود.

    در کاوشهای باستانشناسی چغازنبیل، شوش و سایر نقاط باستانی ایران، علاوه بر لعاب روی سفال، خشتهای لعابدار نیز یافت شده است.

    فن و صنعت موزاییک سازی یعنی ترکیب سنگهای رنگی کوچک و طبق طرحهای هندسی و با نقوش مختلف زیبا در این زمان به اوج ترقی و پیشرفت خود رسیده که ساغر بدست آمده از حفریات مارلیک را می توان نمونه عالی و کامل آن دانست، این جام موزاییکی که از ترکیب سنگهای رنگین به شیوه دو جداره ساخته شده از نظر اصطلاح فنی به “هزارگل” معروف است و از لحاظ کیفیت کار در ردیف منبت قرار دارد.

    تزیینات به جای مانده از زمان هخامنشین حکایت از کاربرد آجرهای لعابدار رنگین و منقوش و ترکیب آنها دارد، بدنه ساختمانهایی شوش و تخت جمشید با چنین تلفیقی آرایش شده اند، دو نمونه جالب توجه از این نوع کاشیکاری درشوش به دست آمده که به “شیران و تیراندازان” معروف است.

    علاوه بر موزون بودن و رعایت تناسب که درترکیب اجزاء طرحها به کار رفته، نقش اصلی همچنان حکایت از وضعیت و هویت واقعی سربازان دارد.

    چنان که چهره ها از سفید تا تیره و بالاخره سیاه رنگ می باشد، وسایل زینتی مانند گوشواره و دستبندهایی از طلا دربر دارند و یا کفش هایی از چرم زرد رنگ به پا دارند.

    از تزیینات کاشی هم چنین برای آرایش کتیبه ها نیز استفاده شده است.

    رنگ متن و اصلی کاشیهای دوره هخامنشیان اغلب زرد، سبز و قهوه ای می باشد و لعاب روی آجر ها از گچ و خاک پخته تشکیل شده است.

    نمونه های دیگری از این نوع کاشیهای لعابدار مصور به نقش حیوانات خیالی مانند “سیمرغ” و یا “گریفن” دارای شاخ گاو، سروپای شیر و چنگال پرندگان نیز طی حفریات چندی به دست آمده است.

    قطعاتی از قسمت های مختلف کاشیهای متنوع زمان هخامنشیان در حال حاضر در مجموعه موزه لوور و سایر موزه های معروف جهان جای دارد.

    در دوره اشکانیان صنعت لعاب دهی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد، و به خصوص استفاده از لعاب یکرنگ برای پوشش جدار داخلی و سطح خارجی ظروف سفالین معمول گردید، و هم چنین غالباً قشر ضخیمی از لعاب بر روی تابوت های دفن اجساد کشیده میشده است.

    در این دوره بتدریج استفاده از لعاب هایی به رنگ های سبزروشن و آبی فیروزه یی رونق پیدا کرد.

    بنا به اعتقاد عده ای از محققان، صنعت لعاب سازی در زمان اشکانیان در نتیجه ارتباط تجاری و سیاسی بین ایران و خاور دور به چین راه یافته، و سفالگران چین در زمان سلسله های (206 ق.

    م- 22میلادی) از فنون لعاب دهی رایج در ایران برای پوشش ظروف سفالین استفاده می کرده اند.

    با وجود توسعه فن لعاب دهی بعلت ناشناخته ماندن معماری دوره اشکانی در ایران، گمان می رود در این دوره هنرمندان استفاده چندانی از لعاب برای پوشش خشت و آجر نکرده، و نقاشی دیواری را برای تزیین بناها ترجیح داده اند.

    دیوار نگاره های کاخ آشور و کوه خواجه سیستان یادآور اهمیت و رونق نقاشی دیواری در این دوره می باشد.

    طرح های تزیینی این دوره، از نقش های گل و گیاه، نخل های کوچک، برگ های شبیه گل لوتوس و تزیینات انسانی و حیوانی است، که در آرایش دوبنای یاد شده نیز بکار رفته است.

    ذکر این نکته نیز ضروری است که امید است در کاوشهای آینده در نقاط مختلف کاشیهای بیشتری از دوره اشکانیان یافت شود که امکان مطالعه و بررسی دقیق در این زمینه را فراهم آورد.

    در عصر ساسانیان هنر و صنعت دوره هخامنشیان مانند سایر رشته های هنری ادامه پیدا کرد، و ساخت کاشیهای زمان هخامنشیان با همان شیوه و با لعاب ضخیم تر رایج گردید.

    نمونه های متعددی از این نوع کاشیها که ضخامت لعاب آنها به قطر یک سانتیمتر می رسد در کاوشهای فیروز آباد و بیشابور به دست آمده است.

    در دوره ساسانیان علاوه بر هنر کاشی سازی هنر موزاییک سازی نیز متداول گردید.

    مخصوصاً پوشش دو ایوان شرقی و غربی بیشابور ازموزاییک به رنگ های گوناگون و تزیینات گل وگیاه و نقوشی از اشکال پرندگان و انسان را در بر می گیرد.

    کیفیت نقوش موزاییک های مکشوفه در بیشابور گویای ادامه سبک و روش هنری است که در دوره اسلامی به شیوه معرق در کاشی سازی و کاشیکاری تجلی نموده است.

    رنگ آمیزی های متناسب، ایجاد هماهنگی و رعایت تناسب از ویژگیهای کاشیکاری های این دوره می باشد.

    پس از گسترش دین مبین اسلام به مرور هنر کاشیکاری یکی از مهمترین عوامل تزیین و پوشش برای استحکام بناهای گوناگون به ویژه بناهای مذهبی گردید.

    یکی از زیباترین انواع کاشیکاری را در مقدس ترین بنای مذهبی یعنی قبه الصخره به تاریخ قرن اول هجری می توان مشاهده کرد.

    از اوایل دوره اسلامی کاشیکاران و کاشی سازان ایرانی مانند دیگر هنرمندان ایرانی پیشقدم بوده و طبق گفته مورخین اسلامی شیوه های گوناگون هنر کاشیکاری را با خود تا دورترین نقاط ممالک تسخیر شده یعنی اسپانیا نیز برده اند.

    هنرمندان ایرانی از ترکیب کاشی هایی با رنگ های مختلف به شیوه موزاییک نوع کاشیهای “معرق” را به وجود آوردند.

    و خشت های کاشیهای ساده و یکرنگ دوره قبل از اسلام را به رنگهای متنوع آمیخته و نوع کاشی “هفت رنگ” را ساختند.

    همچنین از ترکیب کاشیهای ساده با تلفیق آجر و گچ نوع کاشیهای معقی را پدید آوردند و به این ترتیب از قرن پنجم هجری به بعد کمتر بنایی را می توان مشاهده کرد که با یکی از روش های سه گانه فوق و یا کاشیهای گوناگون رنگین تزیین نشده باشد.

    در این مختصر سعی خواهد شد تحول هنر کاشی سازی از اوایل دوره اسلامی تا عصر حاضر مورد بررسی قرار گیرد، و هم چنین بطور اجمال نحوه تزیین و کاربرد آن در قرون مختلف اسلامی شرح داده شود.

    ارزش و اعتبار معماری ایران تا حدود زیادی به تزیینات آن بستگی دارد.

    کاشیکاری از مهمترین خصوصیات معماری بوده، و بسیاری را عقیده بر این است که ایران اولین کشوری بوده که از کاشی بعنوان عاملی برای تزیین و سپس استحکام بنا از آن بهره گرفته است.

    قبل از رواج “کاشیکاری” در معماری که تقریبا از اوایل دوره سلجوقیان آغاز می شود، “آجرکاری” و “ گچ کاری” دو عنصر مهم در تزیینات معماری بوده اند از آنجا که ادامه شیوه “آجرکاری” در معماری ایران منجر به “کاشیکاری” گردیده.

    بی مناسب نخواهد بود که نظری هر چند کوتاه به هنر “آجر کاری” اوایل دوره اسلامی انداخته شود.

    از اوایل دوره اسلامی تا قرن چهارم هجری، گچبری، نقاشی و “سنگ کاری” بیشترین تزیینات بناهای مذهبی و غیر مذهبی را در بر گرفته، و به نظر می رسد بهره گیری از تزیینات آجر تا قبل از حدود سال 300 هجری چندان متداول نبوده است.

    از بناهای باقیمانده از دوره های اولیه اسلامی که تزیینات آجرکاری داشته اند می توان کاخ “ اوخیدر” را نام برد، که طبق نوشته کرسول Creswe11 قسمت فوقانی تالار بار عام آن با آجر تزیین گردیده است.

    دو مسجد نائین و نیریز از جمله مساجد باقیمانده اولیه متعلق به دوره آل بویه هستند که دارای تزیینات “ آجرکاری” به شیوه مورب، لوزی، و زیگزاگ می باشند.

    حدود سال 300 هجری قمری تحولی در هنر آجر کاری پدید آمد که مهمترین نمونه آن را می توان در ساختمان مقبره اسماعیل سامانی یافت.

    هنرمندان در آجرکاری این بنا از طرح هایی چون “دیسک و مروارید” از نقوش متداول دوره ساسانیان استفاده کرده اند.

    در دوره غزنویان نیز آجرکاری از اهمیت ویژه‌یی برخوردار بوده و هنرمندان و معماران این دوره بسیاری از بناها را با آجر تزیین کرده اند، از جمله بناهایی مانند مجموعه سنگ بست، رباط ماهی، مناره مسعود سوم و بهرامشاه با طرحهای حصیری، هندسی و زیگزاگ آرایش یافته اند.

    با آغاز قرن پنجم هجری، شیوه آجرکاری که در آغاز از شرق ایران شروع شده بود تقریباً در تمامی نقاط به خصوص قسمت شمال متداول گردید، و بناهای مذهبی و غیر مذهبی با این شیوه تزیین شدند، به عنوان نمونه می توان از مقبره پیر علمدار به تاریخ 417 هجری قمری، چهل دختران، 466 هجری قمری، و برج مهماندوست ، 490 هجری قمری، که هر سه در دامغان بنا شده اند یاد کرد.

    از آغاز و نحوه پوشش آجرهای تزیینی با لعاب یکرنگ، بعلت محدودیت و درپاره‌یی از موارد عدم انجام کاوشهای باستانشناسی در سرزمین ها و شهرهای متعلق به اوایل دوره اسلامی اطلاعات دقیقی در دست نیست، ولی براساس آثار پراکنده به جای مانده از معماری ایران چنین به نظر می رسد که از دوره سلجوقیان هنرمندان به رموز ساخت آجرهای لعابدار آشنا بوده اند هم چنین پاره‌ای از منابع اولیه و تاریخی حکایت از آن دارد که در اوایل دوره اسلامی بناها با نوعی کاشی آراسته شده اند.

    در این مورد صاحب چهار مقاله می نویسد)… چون مأمون به بیت العروس بیامد خانه ای دید محصص و منقش ایزار چینی زده خرم تر از شرق در وقت دمیدن صبح و خوشتر از بوستان به گاه رسیدن گل….

    جغرافیا نویسان قدیم عرب شهر کاشان را “قاشان” نوشته اند درمشرق زمین ساخت یک نوع آجر معروف به کاشی یا (کاشانی) به این هشر نسبت داده شده است.

    یاقوت نیز به کاسه های سبز رنگ و زیبایی که از آنجا به سایر شهرها صادر گردیده اشاره دارد.

    ابن بطوطه در شحر مسافرت خود به مشهد می نویسند، مشهد اما رضا قبه بزرگی دارد.

    قبر اما در داخل زاویه است که مدرسه و مسجدی در کنار آن وجود دارد، و این عمارت ها با سبکی بسیار زیبا و ملیح ساخته شده و دیوارهای آن کاشی است.

    به این ترتیب احتمال زیاد دارد که معماران ایرانی از اوایل دوره اسلامی در پوشش آجر با لعاب یکرنگ پیشقدم و مبتکر بوده اند، و در رنگ آمیزی کاشی رنگ آبی فیروزه‌ای را برسایر رنگ ها برتر دانسته و مورد توجه قرار داده، و همراه با تلفیق آجر از کاشی های فیروزه یی رنگ استفاده کرده اند و به نحوی مانند نشانیدن نگین انگشتری، تکه های رنگین کاشی را به اشکال هندسی در اندازه های مختلف میان آجرهای قالب زده و یا در بین آجرهای تزیینی به صورت کتیبه های کوفی قرار داده اند.

    از نمونه کتیبه لعابدار یکرنگ اولیه می توان از دو قطعه کاشی باقی مانده از یک کتیبه متعلق به موزه ایران باستان یاد کرد، که از یکی از شهرهای معروف دوره اسلامی به نام “جرجان” به دست آمده و تاریخ آن از اواخر قرن چهارم هجری یاد می کند.

    شهریار عدل در تحقیق و بررسیهایی که در مسجد دامغان به عمل آورده، کتیبه کاشی مناره مسجد دامغان به تاریخ حدود 450 هـ .ق را کهن ترین نمونه بازمانده در جای را از کاربرد کاشی در معماری ایران می شناسد.

    کتیبه کاشی فوق در قسمت فوقانی مناره قرار گرفته و شامل آیه 18 و 19 سوره آل عمران می باشد.

    مسجد جامع و مسجد حیدریه قزوین به تاریخ حدود 500 هـ ق مناره مسجد سین واقع در گز اصفهان، به تاریخ 516 هـ .

    ق گنبد سرخ مراغه 542 هـ .

    ق گنبد کبود مراغه، 563 هـ .

    ق، مسجد ملک زوزن در خراسان حدود 600 هـ .

    ق برج اردکان خراسان حدود 680 هـ .

    ق، مسجد جامع گناباد 609 هـ .

    ق ، مناره مدرسه طبس و بالاخره، آجرکاری زیبای دو برج خرقان، 486 و 460هـ .

    ق که دارای 25 طرح مختلف و توام آجر و کاشی فیروزه ای رنگ هستند به عنوان شواهدی گویا از آشنایی و رواج این هنر در معماری دوره اسلامی می توان یاد کرد.

    در کاوشهای شهر اسلامی “جرجان” از یک بنای مذهبی متعلق به عهد سلجوقیان هزاران قطعه آجر تراشدار و قالب زده که تعداد زیادی از انها دارای پوشش لعاب فیرزوه یی رنگ می باشند به دست آمده، لیکن در دوره کوتاه مدت خوارزمشاهیان هنر آجرکاری و کاشیکاری یکرنگ به شیوه دوره متقدم ادامه یافت.

    سر در ورودیه بناها مزین به سوره های قرآنی به خط کوفی به رنگ فیروزه یی زیباترین نوع تزیین بنا با کاشی یکرنگ را در بر می‌گیرند.

    حملات “ مغول” زمانی فعالیت های هنری را دچار وقفه ساخت ولی بتدریج از اواسط قرن هفتم هجری، با پذیرش دین اسلام توسط حکمرانان ایلخانی، احداث بناهای مذهبی و غیر مذهبی همراه با تزیینات آجرکاری و کاشیکاری آغاز گردید.

    از این زمان به بعد استفاده از رنگهای دیگری چون زرد، نیلی، قهوه یی، سیاه و سفید رواج یافت.

    لازم به یادآوری است که تزیینات کاشیکاری که تا دوره ایلخانی فقط سطوح خارجی بناها را مزین می کردند.

    از این دوره به بعد برای پوشش سطوح داخلی بناها نیز به کار گرفته شدند.

    از نمونه های جالب بناهای این دوره می توان مسجد جامع فرومد و گنبد سلطانیه را یادآور شد.

    در اواخر دروه ایلخانیان عهد تیموریان هنر کاشیکاری با سابقه‌یی در حدود سه قرن، به زیباترین شکل خود یعنی کاشی “معرق” نمایان گردید.

    هنر کاشی سازی معرق یا کاشی گل و بته که نزد اروپاییان بیشتر به موزاییک شهرت دارد، از قرن هفتم هجری بتدریج زینت بخش معماری ایران، به ویژه بناهای مذهبی گردید، اهمیت کاشی معرق نسبت به انواع دیگر کاشی زیبایی فوق العاده و درجه استحکام آن است، و به همین دلیل پس از گذشت سالیان سال بر روی بناها برجای می ماند.

    برای ساخت کاشی معرق ابتدا کاشی را به قطعات کوچک یا بزرگ بریده، و طبق نقشه ای که قبلاً تهیه گردیده پهلوی هم می چینند و سپس با دوغ آب گچ درزها و منافذ را پر می کنند، به طوری که تمامی آن به صورت یک قطعه کاشی یکپارچه درآید و زمانی که سفت و محکم شد، آن را بر روی بنا نصب می کنند.

    هنرمندان دوره تیموریه کاشیکاری معرق را در شرق ایران توسعه داده و بسیاری از بناهای مذهبی این ناحیه، به ویژه در هرات، سمرقند و بخارا پایتخت های تیمور و جانشینان او با کاشی معرق تزیین گردیده است.

    به موازات رونق این نوع کاشی در خراسان بزرگ استفاده از آن در شهرهای دیگر ایران نیز رواج یافت.

    مسجد مولانا به تاریخ 848 هـ.

    ق مدرسه غیاثیه خرگرد، به تاریخ 848 هـ .

    ق مسجد گوهرشاد، 821 هـ .

    ق، مدرسه دو در، 843 هـ .ق در استان خراسان، مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی و مسجد کبود، 870 هـ .ق در استان آذربایجان و مدرسه امامی 725 هـ .

    ق در امام شهر، 857 هـ .

    ق و هارون ولایت به تاریخ 918 هـ .

    ق و مساجد شیخ لطف الله،‌امام خمینی و مدرسه چهار باغ متعلق به عهد صفویه در اصفهان و مدرسه خان، 1024 هـ .ق در شیراز، و مسجد جامع یزد، 861 هـ.

    ق و بالاخره مسجد جامع ورامین در استان مرکزی 722 هـ .

    ق از جمله بناهای مذهبی هستند.

    که شاهکار کاشیکاری های معرق را در بر می گیرند.

    در کاشیکاری معرق، رنگ های متنوع بکار برده شده که در این بین رنگهای سفید و آبی تیره، فیروزه ‌یی، سبز و پرتقالی بیشتر به چشم می خورد.

    از اواخر دوره تیموریه و آغاز دوره صفویه استفاده از نوع دیگری از کاشی معروف به کاشی “خشتی” یا “ هفت رنگ” در تزیین بناهای گوناگون متداول شد.

    همانطور که قبلا نیز یاد گردید، در اواخر دوره های تیموری و صفویه بتدریج تزیینات کاشی “هفت رنگ” جایگزین کاشیکاری معرق گردید.

    تحول و رواج کاشی “هفت رنگ” را تا حدودی می توان ناشی از دلایل اقتصادی و سیاسی دانست.

    با توجه به اهمیت معماری و احداث روز افزون بناهای مذهبی و غیر مذهبی در دوره صفویه به اهمیت معماران بر آن شدند که در تزیین بناهای گوناگون از شیوه تزیینی کاشی “هفت رنگ” بهره گیرند.

    با استفاده از این شیوه هنرمندان قادر بودند: - از نظر اقتصادی با هزینه کمتری کاشی مورد نظر را تولید نمایند.

    - از نظر ساخت نسبت به سایر کاشی ها به زمان کمتری نیاز داشتند.

    - بالاخره میدان هنرنمائی برای استادان ونقاشان به نحوی فراهم شد، که توانستند از محدودیت اشکال هندسی رهایی یافته و مناظر مختلف را روی خشت های پخته کشیده و به شکل کاشی در آورند.

    برای ساخت کاشی “هفت رنگ” ابتدا طرح های مورد نظر را روی کاشی ساده آماده ساخته، و سپس نقش ها و نگاره ها را به رنگ های مختلف درآورده و سرانجام لعاب داده و به کوره می برند.

    که هر یک از کاشی های مربع، خود شکل قسمتی از طرح تزیینی را تشکیل می داده است.

    طرح اسلیمی از جمله طرح های متنوع کاشی هفت رنگ است که هنرمندان دوره صفویه به آن توجه فراوانی داشته اند.

    این شیوه امکان هماهنگ ساختن با معماری اسلامی را به میزان زیاد فراهم می آورد، که از جمله پوشش گنبدهای مزین به طرح اسلیمی تناسب چشم گیری با اندازه گنبد دارند.

    کاربرد کاشیکاری “ هفت رنگ” که از اواخر دوره تیموری در بناهای مختلف معمول گردید، تا دوره قاجاریه ادامه داشت.

    ولی متأسفانه در دوره متأخر این شیوه تزیین از نظر ساخت، رنگ و لعاب به استثنای چند مورد نادر سیر نزولی پیموده است.

    رنگهای زرد و نارنجی روشن از جمله رنگ های متداول دوره قاجاریه هستند.

    از دیگر انواع کاشیهای تزیینی دوره اسلامی، که سابقه ساخت و استفاد از آن در تزیین معماری به قرون اولیه اسلامی باز می گردد، نوع طلایی ورزین فام است.

    به علت عدم انجام کاوشهای باستانشناسی در همه شهرهای اسلامی توسعه و کاربرد جغرافیایی کاشی زرین فام به درستی آشکار نیست.ولی تزیین بناهایی مانند مسجد قیروان در تونس و همچنین بناهای سامره با این نوع کاشی بیانگر آشنایی سفالگران و کاشی سازان قرون اولیه اسلامی با تکنیک ساخت آن می باشد.

    تولید این نوع کاشی زرین فام، نیز همانند سفالینه زرین فام پس از اندک زمانی در قرون اولیه اسلامی متروک شد.

    توسعه تدریجی ساخت کاشی زرین فام و استفاده آن در معماری به ویژه در بناهای مذهبی از اواخر دوره سلجوقیان آغاز گردید، و در دوره های خوارزمشاهیان و به خصوص ایلخانیان به اوج ترقی رسید و تحول چشم گیری در آن به وجود آمد.

    تصاویر نقش گرفته براین نوع کاشی بیشتر اشکال انسانی، حیوانی گیاهی و هندسی را در بر می گیرد.

    همچنین نگارش شیوه های متفاوت و موزونی از اشعار فارسی، ضرب المثل ها، احادیثی از پیغمبر اکرم و ائمه اطهار از دیگر تزییناتی می باشند که عموماً بر دور ولبه کاشیها شکل گرفته اند.

    کشف کوره کاشی سازی در تخت سلیمان، ساخت و لعاب دهی کاشیهای گوناگون را به اثبات می رساند.

    همچنین در حفریات این محل تعداد زیادی کاشی از نوع یکرنگ و زرین فام به دست آمده که برای آرایش کاخ آباقاخان حکمران مغولی که بر ویرانه های ایوان خسرو در تخت سلیمان بنا گردیده به کار رفته است.

    برجسته کاری در روی کاشی در زمان مغول رواج داشته، و تعداد زیادی از کاشیهای ستاره یی شکل این دوره که در حاشیه باکتیبه و در وسط با نقوش انسان، حیوان و یا گل و گیاه مزین گردیده در کارگاههای کاشی سازی تخت سلیمان ساخته شده است.

    از انواع دیگر نقش های مختلف، مخصوصاً نقش اژدها در روی کاشیهای مستطیل شکل بیشتر به شیوه برجسته و در کاشیهای کوکبی 6 ضلعی و 8 ضلعی به شکل ساده به چشم می خورد.

    اغلب نوشته های دور کاشیهای کتیبه دار روی زمینه لاجوردی به رنگ قهوه یی ساده نوشته شده است.

    در قرن هفتم هجری قمری، کاشیگران هنرمند با الهام از گرایش های مذهبی، زیباترین کاشیهای محرابی را ساختند.

    کارگاههای کاشیگری معروف این دوره که بخصوص در شهر کاشان احداث شده در توسعه این هنر سهم بسزایی داشته اند.

    طبق نوشته ابوالقاسم کاشانی، در زمان او یعنی حدود سال 700 هـ .

    ق ساخت کاشی زرین فام در کاشان، مرسوم بوده و نامبرده در کتاب خود نحوه و چگونگی ساخت کاشی را شرح می دهد از خانواده های هنرمند کاشی سازان که آثار ارزشمند آنان زینت بخش بناهای باشکوه و مذهبی ایران گردیده است، از محمد بن ابی طاهر کاشی می توان یاد کرد که کاشیهای زرین فام حرم حضرت رضا (ع) به سال 612 هـ .

    ق ومرقد حضرت معصومه (ع) در قم به سال 602 هـ .

    ق از ساخته های اوست.

    متأسفانه بنابر سنت و شیوه هنرمندان عموماً رموز کاشیگری یا سفالگری مانند دیگر هنرهای سنتی به غیری از افراد خانواده آموخته نمی شده و در جایی نیز به ثبت نمی رسیده و به همین دلیل مدرک و یا نوشته یی که قواعد علمی و هندسی طرح ها و نگاره های این هنر را نشان دهد در دست نمی باشد، و تنها طریق انتقال این هنر افراد یک خانواده بوده اند، که فرزند شغل پدر را پیشه کرده و شیوه و سبک او را ادامه داده است.

    مثلا فرزند محمد بن ابی طاهر به نام علی سبک و شیوه پدر را در کاشیگری ادامه داده و کاشیهایی به شیوه او از خود با یادگار گذارده برای نمونه از آثار وی می توان از کاشیهای امامزاده یحیی در وارمین مورخ به سال 640 هـ .

    ق ذکر کرد.

    هنرمندان کاشی ساز کاشان زمانی هم مشترکاً با نقاشان به ساخت کاشی زرین فام پرداختند.

    از جمله ابوزید نقاش که با هنرمندان کاشی ساز یاد شده فوق همکاری داشته است.

    از جرجان، سلطانیه و ساوه به عنوان دیگر مراکز مهم ساخت کاشی زرین فام نام برده شده، که درین بین نقوش تزیینی کاشیهای جرجان، با طرح های کاشی های کاشان برابری می کند.

    جهانگردانی که در قرون دهم و یازدهم هجری قمری از ایران دیدن نموده اند، از شهرهای اصفهان، شیراز، کرمان و مشهد نیز به عنوان مراکز ساخت کاشیهای گوناگون یاد کرده اند.

    ذکر این نکته مجدداً ضروری است که تا زمانی که تحقیقات و کاوشهای علمی و دقیق در شهرها و سرزمین های اسلامی انجان نشده، نمی توان نظریه کاملی در مورد توسعه تحول و محل ساخت کاشی زرین فام بیان کرد.

    شیوه این نوع تزیین معماری اسلامی همانند شیوه آجر و کاشی یکرنگ بوده، با این تفاوت که به جای کاشی یکرنگ از کاشیهای الوان استفاده شده است.

    تلفیق آجر و کاشی که عموماً با حرکت زیبای شطرنجی شکل می گیرد، ارزش ویژه‌یی به معماری دوره اسلامی ایران بخشیده است.

    استفاده از کاشی و آجر در آرایش بناهای مذهبی و غیر مذهبی از قرن هفتم هجری به بعد و از زمانی توسعه یافت که هنرمندان کاشیکار در صنعت کاشی سازی با لعاب الوان به مرحله پیشرفته یی رسیدند، و به رنگهای مورد نظر مانند لاجوردی، سفید، آبی و سبز با لعاب های گوناگون دست یافتند.

    مسجد جامع اشترجان بنا شده در تاریخ 715 هـ .ق مسجد جامع ورامین به تاریخ 722 هـ .

    ق، گنبد سلطانیه به تاریخ 704- 713 هـ .

    ق مدرسه خان شیراز به تاریخ 1024 هـ .ق مسجد وکیل به تاریخ 1187 هـ .

    ق و مسجد نصیرالملک قرن دوازدهم هجری.

    از جمله بناهایی هستند که تزییناتی با تلفیق آجر و کاشی بر سطوح آنها دیده می شود.

    تزیینات خط بنایی که به علت شیوه خاص نگارش آن به خط معقلی نیز شهرت یافته زیباترین شکل ترکیب آجر و کاشی را به روی بناها نمایش می دهد، این شیوه به خصوص نقش آفرین سطوح بناهای مذهبی متعددی گردیده است.

    بناهایی چون مسجد جامع اصفهان متعلق به قرن هشتم هـ .

    ق مسجد علی اصفهان بنا شده به تاریخ 929 هـ .

    ق مسجد حکیم اصفهان بنا شده در تاریخ 1067 هـ .ق مسجد میرچخماق به تاریخ 830 هـ .

    ق و مدرسه گوهرشاد مشهد به تاریخ 821 هـ .

    ق نمونه هایی از کاربرد توام این دو عنصر را نشان می دهند.

    طرحها و نقوش متنوع آجر وکاشی هر یک به نام و اصطلاحی معروف بوده و تابع قواعد خاصی می باشند.

    لیکن بطور کلی طراحان در مرحله نخست زمینه نقش را به دست آورده، سپس زمینه ها به وسیله سطوح مربع، مستطیل دایره و اشکال منظم دیگر شکل داده می شوند.

    انتقال رموز این شیوه هنری نیز فقط از پدر به فرزند و از طریق خانواده بوده، در طوماری که از یک خانواده هنرمند کاشیکار شیرازی به جای مانده از 24 طرح مختلف در هنرگره سازی در معماری ایران نام برده شده است.

    که این نسخه از یادگارهای منحصر به فرد بر جای مانده است.

    به نظر می رسد که در گذشته رسم بر این بوده که استادکاران عملاً یا شفاهاً رموز هنر را به شاگردان که عموماً از افراد خانواده و بستگان بوده می آموختند، و به این ترتیب نکات فنی و رموز هر هنر در دایره محدود استاد و شاگرد باقی می ماند و از نسلی به نسلی دیگر منتقل می گردید.

    عدم ثبت اصطلاحات و نکات فنی آجرکاری و کاشیکاری باعث گردیده که اغلب قواعد علمی هندسی طرح ها و نقش و نگارها یکی پس از دیگری از بین برود.

    سنگ کاری، آجرکاری، گچبری و کاشیکاری از تزیینات چهار گانه معماری دوره اسلامی ایران هستند، که در هر دوره ای از تاریخ عوامل مختلف طبیعی، سیاسی و اقتصادی را پشت سر گذاشته و راه خود را طی کرده و نمایشی از زیبایی ها آفریده و به جایی گذاشته، ولی در یکی دو قرن اخیر وبا آغاز عصر ماشین و توسعه هنرهای جدید، هنرهای سنتی تزیینی معماری ایران به دست فراموشی سپرده شده است.

    گذشت 14 قرن از معماری ایران، و آنچه تاکنون از هنر آجرکاری،‌گچبری و کاشیکاری در کشور پهناور ایران بر جای مانده همگی یادآور ذوق و سلیقه و مهارت و ابتکار هنرمندان و استادکارانی است، که هنر خود را با الهام از عقاید مذهبی به کار گرفته و با ایمان به وحدانیت در تزیین معماری ایران به خصوص کاشیکاری، به زیباترین شکل به آن ارزش جاودانه ای بخشیده اند، امید است معماران و پژوهشگران آینده با تحقیقات و بررسی های خود در شناسایی این هنرها به ویژه هنر کاشیکاری گامهای موثری برداشته و سازمانهای دولتی و خصوصی نیز در ادامه پیشرفت این هنر سنتی امکانات و تسهیلات لازم را فراهم آورند.

    نگارش بر سفالینه و کاشی در تمامی ادوار اسلامی یکی از تزیینات مهم و مورد علاقه سفالگران بوده است، که زمانی با الهام از عقاید و گرایش های مذهبی، و زمانی تحت تاثیر ادبیات شکل گرفته و زیبایی و جلوه یی خاص به این هنر سنتی ایران بخشیده است.

    در اوایل دوره اسلامی از قرن دوم الی چهارم هـ .

    ق کتیبه های ظروف سفالین را کلمات قصار، احادیث، گفته های بزرگان، ضرب المثل ها و همچنین عباراتی در طلب برکت و خوشبختی برای صاحب ظرف و توکل به خدا در بر می گیرد، که عموماً به شیوه کوفی بویژه در جدار داخلی و سپس بر کف و یا بر روی آن جای گرفته است.

    سفالگران همچنین پند و اندرزهای بزرگان و یا احادیثی منسوب به حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام، حضرت علی (ع) پیشوای شیعیان جهان، حضرت امام حسین (ع) و دیگر نام آوران دین اسلام یاد کرده و این گفته ها را بر روی سفالینه ها و کاشی ها به تحریر در آورده اند.

    گذشته از شیوه کوفی ساده، شکسته و تزیینی از دیگر شیوه های نگارش است که در تحریر کلمات بر روی ظروف به کار گرفته شده است.

    بسیاری از نوشته های روی ظروف سفالین از نظر شکل حروف و تحریر با نوع کتابت قرآن های اوایل دوره اسلامی هماهنگی و شباهت دارند و به نظر می رسد هنرمندان از نوعی قالب چوبی، فلزی یا استخوانی برای نوشتن روی سفالینه ها یا کتاب قرآن استفاده کرده اند.

    از انواع سفالینه ها که در قرون اولیه اسلامی با نوشته های کوفی همراه بوده می توان از سفالینه با پوشش گلی و زرین فام اولیه ذکر کرد و نیشابور همواره یادآور مهمترین مرکز سفالسازی و نگارش کوفی بر سفالینه هاست.

    در قرون وسطی ( از دوره سلجوقی تا پایان دوره تیموری) شیوه نوشته های ظروف سفالین تغییر نموده و به سبک های گوناگون روی سفالینه ها و کاشیها آرایش شده است.

    قالب گیری یا تهیه نگاتیف از فنونی می باشد که برای نقش دادن به تزیینات مورد نظر در این دوره به کار گرفته شده اند.

    بدین منظور نوشته های حک شده برروی قالب، قبل از حرارت دادن به روی ظروف سفالین منعکس می گردیده است.

    مضمون نوشته ها اغلب همان گفته ها و مضامین تزیینات دوره های قبل را در بر می گیرد.

    در بین نوشته های قالبی سفالینه ها نوشته هایی که به شیوه کوفی تحریز شده اند، جلوه و زیبایی کتیبه های ظروف فلزی دوره سلجوقی و خوارزمشاهی هستند و به نظر می رسد هنرمندان واحدی مسئولیت نگارش روی ظرفو فلزی و سفالینه ها ار عهده دار بوده اند، اینگونه نوشته ها بر روی ظروف بی لعاب و با لعاب به کار رفته و بیش از همه بر ظروف ساخته شده در کارگاههای شهرهای ری، کاشان و جرجان متداول بوده است.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

سده های دوازدهم / ششم الی چهاردهم / هشتم دوره های سلجوقی و ایلخانی به عنوان اولین مظاهر شگرف کاشی کاری اسلامی به حساب می آیند که در این برهه های تاریخی تحت حاکمیت این دو سلسله در تکنیک های گوناگون صنعت سفالگری انجام گرفت . نکته جالب اینکه شمار زیادی از کاشی هایی که اکثرا دارای تاریخ و امضا صنعتگران خود بوده از این دوران باقی مانده اند. افزون بر آن حمایت های وسیع مذهبی که توسط ...

بیش از ربع قرن تجربه شرکت صنایع کاشی اصفهان در سال 1353 در زمینی به وسعت 280,000 متر مربع در کیلومتر 18 جاده اصفهان - نجف آباد برای تولید انواع کاشی دیواری با ظرفیت سالانه 3 میلیون متر مربع تاسیس گردید واحد 2 کارخانه نیز در سال 1368 باظرفیت 3 میلیون متر مربع در سال گشایش یافت . با انگیزه افزایش توان تولید در پاسخ به بازارهای داخل و خارج کشور طرح توسعه و ایجاد واحد 3 و نیز بهینه ...

مقدمه در زمانی که ساکنان حجاز واطراف آن به خاطر موقعیت جغرافیایی خود از قافله ی تمدن عرب واپس مانده بودند و به چادرنشینی روزگار می گذراندند محمد (ص) به پیامبری مبعوث گردید و عربی که گمراه عبادت بت ها بود به سوی پرستش خدای یگانه هدایت شد. اندیشه های نهفته و فکرهای بکری که در سرما بود با راهنمایی های حضرت محمد به راه صحیح ایمان به خدای لایزال افتاد و اعتقادی که این مردم نسبت به ...

کاشي کاري کاشيکاري يکي از روشهاي دلپذير تزئين معماري در تمام سرزمينهاي اسلامي است. تحول و توسعه کاشي ها از عناصر خارجي کوچک رنگي در نماهاي آجري آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاريخي قرون هشتم و نهم هجري انجاميد. در سرزمينهاي غرب جهان اسلام که بنا

کاشیکاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساسا سنگی بود، کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تأثیری کاملا متفاوت اما همگون و پر ...

بیش از ربع قرن تجربه شرکت صنایع کاشی اصفهان در سال 1353 در زمینی به وسعت 280,000 متر مربع در کیلومتر 18 جاده اصفهان - نجف آباد برای تولید انواع کاشی دیواری با ظرفیت سالانه 3 میلیون متر مربع تاسیس گردید واحد 2 کارخانه نیز در سال 1368 باظرفیت 3 میلیون متر مربع در سال گشایش یافت . با انگیزه افزایش توان تولید در پاسخ به بازارهای داخل و خارج کشور طرح توسعه و ایجاد واحد 3 و نیز بهینه ...

مقدمه : کاشی قطعه سنگی است مصنوعی به ابعاد مختلف و به ضخامت چند میلیمتر که یک روی آن دارای سطحی شیشه ای بوده و کاملاً صاف و صیقلی می باشد. به همین علت به راحتی قابل تمیز کردن است و اغلب در محل هایی از ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد که امکان رشد میکروب ها بیشتر بوده و در نتیجه احتیاج به نظافت بیشتر دارد مانند حمام ها،‌توالت ها و آشپزخانه ها و آبریزگاههای عمومی و غیره. نخستین ...

فصل اول : نمائي از شرکت کاشي طوس ( سهامي خاص): کارخانجات کاشي طوس در سال 1362 موافقت خود را جهت احداث کارخانه در کيلومتر 7 جاده قوچان- فاروج اعلام نمود وپس از موافقت اصولي ادراه صنايع ومعادن اين شرکت شروع به کارنمود. در ابتداي سوله، شرکت توسط پيمانک

منبت کاري‌ چوب‌ يکي از ظرايف‌ صنايع‌ دستي ايران که‌ چونان ديگر انواع اين‌ صنعت پر پيشينه تلفيق بليغي از‌هنر و حوصله محسوب ميشود دست‌ اندر کاران آن از مواد اوليه يي‌ ارزان و فراوان ‌محصولاتي‌ گران بها با ارزش‌هاي مصرفي‌ و هنري فوق العاده‌ بالا به‌

کاشی : کلمه کاشی از واژه لاتین tegula مشتق شده از فعل tegere می‌باشد که معنی پوشاندن یا پوشش‌دادن است لازم به ذکر است که این واژه در زبان رومی‌ها به کاشی‌های بام اطلاق می‌شده کاشی را بعنوان قطعاتی مسطح سطحی از سفالینه پخته شده در نظر می‌گیریم که در کف‌ها و دیوارهای ساختمانها استفاده می‌شود و اغلب بخاطر ایجاد مانعی جهت نفوذ آب به بدنه کاشی و نیز جهت خلق رنگ و نقش متنوع آنها را ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول