دانلود مقاله کانی ها

Word 1 MB 12329 32
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده: موقعیت منطقه بازدید: مجموعه های افیولیتی در شمال مروست واقع در استان یزد وقتی از افیولیت صحبت می شود منظور سنگ خاصی نیست بلکه مجموعه ای از سنگ های لایه لایه در نظر مجسم می شود به همین دلیل غالباً از مجموعه افیولیتی( کمپلکس افیولیتی ) یا سری های افیولیتی سخن به میان می آید.

    افیولیتها به عقیده زیادی از زمین شناسان معرف پوسته اقیانوسی است که در نتیجه پدیده به نام فرارانش خوانده می شود و در پوسته قاره ای قرار گرفته است.

    افیولیتها از مجموعه ای از بازالتها، گابرو ها، سنگ های اولترامافیک و رسوبات عمیق دریای تشکیل شده است.

    معمولاً ضخیم بوده و ضخامت آن حدود 4000 تا 5000 متر بوده است.

    مهمترین سنگ های موجود در منطقه بازدید: سنگهای آذرین عبارتند از: آندزیت، پریدوتیت، گابرو، بازالت، لاتیت، الیوین، دیاباز، دونیت، داسیت، هارزبوزژیت، تراکیت.

    سنگهای دگرگونی عبارتند از: گنیس، کالکشیست، آزبست(پنبه کوهی)،آمفیبولشیست،لرزولیت،لیستوینیت،آمفیبولیت.

    مهمترین بافتهای موجود در منطقه: پگماتیتی، افیتیتک،پورفیریک، دانه ریز، میکروگرانولار،تراکیت.

    مهمترین ساخت های موجود در منطقه: کلیپ، چین خوردگی، زون گسله، تورق،لایه لایه، توده ای.

    نتیجه گیری: وجود افیولیتها و پراکندگی آنها در اغلب قاره های دنیا نشان می دهد که در جای گیری بخش اعظم آنها پدیده ی تصادم قاره- قاره دخیل بوده و اقیانوس ما بین دو قاره در اثر فرایند فرورانش از بین رفته و در حین تصادم بخش هایی از پوسته اقیانوسی بر روی حاشیه ی غیر فعال رانده شده اند.

    عدم وجود دگرگونی حراراتی قابل توجه در مرز تماس آنها با رسوبات بیانگر فرورانش آنها در حالت سرد می باشد.

    از نظر شیمیایی افیولیتها با سنگهای پوسته اقیانوسی قرابت نزدیک دارند چنانکه : 1- میانگین ترکیب شیمیایی سنگهای پوسته ی یک مجموعه افیولیتی با ترکیب متوسط پوسته ی اقیانوسی شباهت بسیار دارد.

    2- نحوه پراکندگی و فراوانی عناصر خاکهای نادر در مجموعه های افیولیتی و پوسته ی اقیانوسی از نظم و آهنگ یکسانی پیروی می کند.

    3- بررسی نسبت های ایزوتوپی استرانسیوم در پوسته ی اقیانوسی و افیولیتها نشان دهنده وجه تشابه تقریباً یکسان در آنهاست.

    بنابراین می توان تصور کرد افیولیتها خود پوسته ی اقیانوسی بوده و در کف اقیانوس و در مرحله ای از اقیانوس زایی بوجود می آید.

    اکثر مجموعه های افیولیتی ایران بشدت در هم ریخته بوده و واحدهای آن را نمی توان از هم جدا کرد در این حالت به آنها افیولیت ملانژ یا مخلوط افیولیتی می گویند.

    یک ملانژ افیولیتی در حد کلی شامل سه بخش زیر است: 1- قطعات اصلی یا قطعاتی که جزء واحدهای افیولیتی است و ابعاد بزرگ دارد.

    2- قطعات بیگانه یا ادخال های تکتونیکی ( اولیستولیت) که ابعاد و جنس بسیار متفاوتی دارند.

    3- خمیره که قطعات مزبور را در بر گرفته است و خود یک مخلوط تکتونیکی دانه ریز ( میکرو ملانژ) به حساب می آید.

    مشخصات کلی افیولیتهای ایران: از نظر شیمیایی سنگهای آتشفشانی و دیاباز از نوع کالکو آلکالن هستند.

    سنگهای نفوذی اسیدی که در مرحله آخر تفریق ماگما بوجود می ایند ضخامت و اهمیت چندانی ندارند و غالباً بصورت دایک یا رگه ظاهر می شوند.

    گابرو در بسیاری از مجموعه های افیولیتی ایران فراوان بوده، غالباً از نوع تروکتولیت و نوریت هستند.

    گاه ساختمان لایه لایه و گاه حالت توده ای دارند.

    سنگهای اولترابازیت عمده ترین واحد تشکیل دهنده در مجموعه افیولیتی ایران بوده و در بین آنها هارزبورژیت بیش از سایر انواع است.

    این سنگها کم و بیش به سرپانتینیت تبدیل می شوند.

    غالب مجموعه های افیولیتی بشدت در هم ریخته و واحدهای آن به آسانی قابل جدایش و نقشه برداری نیست و علت نامگذاری آن به کالرد، ملانژ یا افیولیت ملانژ به همین دلیل است.

    سنگ های دگرگونی موجود در منطقه: شسیت ها: شیست سنگ دگرگونی فولیاسیونداریست که کانی های آن با چشم قابل تشخیص است.

    فراون ترین سنگهای دگرگونی به حساب می آیند و جود شیستوزیته یا لینه آسیون از مشخصات اساسی آنها است.

    شیست ها را بر اساس فراوانی نوع کانی های برتر نامگذاری می کنند مانند میکاشیست، سرسیت شسیت، کلریت شسیت، گلوکوفان شسیت، تالک شسیت و سرپانتین شیست.

    آمفیبولیت ها: آمفیبولیت ها سنگهای دگرگونی فولیاسیون داری هستند که اساساً از هورنبلند و پلاژیوکلاز تشکیل شده و یکی از انواع شاخص رخساره ی آمفیبولیت ها ممکن است از دگرگونی سنگهای با ترکیب مختلف بخصوص انواع سنگهای بازیک تا حد واسط، آهک، دولومیت ناخالص، مارن ها و حتی از آهکهای خالصی که تحت تأثیر متاسوماتیسم سیلیسی ، منیزیم و آهن قرار گرفته باشد بوجود می آید.

    گنیس ها: سنگ های دگرگونی فلدسپار داری اند که با داشتن فولیاسیون مشخص اند.

    کانی های سازنده آنها ممکن است می لی متری یا سانتی متری باشند.

    وجود کوارتز در گنیس الزامی نیست.

    گنیس ممکن است از دگرگونی بسیاری از سنگهای ماگمایی مانند گرانیت، ریولیت، سینیت، تراکیت، سینیت های نفلین دار یا رسوبی مانند ماسه سنگهای فلدسپاری ، گریوک ها و حتی گنیس بوجود اید بعلاوه در هر یک رخساره هایی که فلدسپار در آنها حالت پایدار باشد گنیس تشکیل می شود به همین دلیل گنیس ها را می توان فراوان ترین سنگ های دگرگونی بعد از انواع شسیت ها دانست.

    گنیس ها اقسام مختلفی دارند که خود به ترکیب سنگ والد و شرایط دگرگونی بستگی دارد.

    ریشه لغوی سنگهای آذرین ، Igneous rocks نام خود را از واژه Ignis گرفته‌اند که در لاتین به معنای "آتش" است دید کلی این سنگهای پرورده آتش ، زمانی توده‌ای داغ و مذاب را به نام ماگما تشکیل میداده‌اند، که سرد شدن تدریجی ماگما ، آنها را به سنگ سخت و جامد تبدیل کرده است.

    بنابراین گدازهای که از دهانه آتشفشان فوران کرده و بر سطح زمین جاری می‌شود، به سرعت سرد و سخت شده و سنگی آذرین را بوجود می‌آورد.

    تاریخچه و سیر تحولی اغلب مولفین یونانی و رومی ، آتشفشانها ، فعالیتهای آتشفشانی و زمین لرزه ها را توصیف می‌کردند.

    استاربو جغرافیدان و مورخ یونانی (63 قبل از میلاد 20 بعد از میلاد ) فعالیتهای آتشفشانی اتنا ، سوما وزوو و جزایر لیپاری را توصیف کرد.

    او آتشفشانها را به منزله دریچه‌های اطمینان تلقی می‌نمود که از آنها مواد سیال خارج می‌شود.

    در قرن هیجدهم اولین مناظرات و مباحثات تند و شدید درباره ماهیت و منشا سنگها در گرفت.

    در مباحثات منشا سنگها مناظراتی بین دسته و گروههای زیر وجود داشت: در یک طرف نپتونیستها و در طرف دیگر ولکانیستها و پلوتونیستها قرار داشتند.

    نپتونیستها معتقد بودند که سنگهای پوسته متوالیا در یک اقیانوس اولیه تهنشین شده‌اند و به نظر آنها بازالت و گرانیت هر دو سنگهایی هستند که در این اقیانوس بزرگ را سبب شده‌اند.

    پلوتونیستها اعتقاد داشتند که زمین از انجماد مواد مذاب و داغ بوجود آمده است و گرانیت را یک سنگ نفوذی داغ به شمار می‌آوردند.

    در سال 1825 واژه ماگما و مفهوم منحصر به فرد ماگمای اولیه توسط اسکراپ عنوان شد.

    سرجیمزهال ( 1761 1832 ) به همراه ریمور ( 1726 ) و اسپالانزانی ( 1794 ) و جورج وات ( 1804 ) پیترولوژی تجربی را پایه‌گذاری کرد.

    در سال 1844 چاربز داروین ( 1882 1809 ) اظهار داشت که انواع مختلف سنگهای ماگمایی ممکن است از یک ماگمای اولیه اشتقاق یافته باشند به شرط آنکه ترکیب ماگما با تبلور و جدایش یک یا چند کانی مشکل سنگها تغییر یابد.

    در سال 1850 هنری کلیفتون سوربی ( 1826 1908 ) جهت مطالعه میکروسکوپی ، اولین مقطع نازک سنگها را تهیه کرد.

    اوایل سال 1861 روش طبقه بندی شیمیایی سنگها را ابداع کرد و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برخی از روشهای نمایش شیمیایی و نهایتا طبقه‌بندی شیمیایی سنگها پا به عرصه ظهور نهاد ( موینسون لسینگ 1899 ، کراس ، ایدینگز ، پیرسون و واشنگتن 1903 ، اوسان 1919 ، نیگلی 1920 ، فون ولف 1922 (.

    آلفرد لوتاروگز ( 1915 ) از کتابش تحت عنوان « منشا قاره‌ها و اقیانوسها » ، اصل و ریشه سوالات پزولوژیستها را به مفهوم تغییر ناپذیری قاره مربوط دانست.

    در سال 1969 موریس و ریچادر ویلژوئن اولین توصیف دقیق شیمیایی و سنگ شناسی یک سری جدید و مهم سنگهای آتشفشانی را که واجد انواع اولترامافیکها بود ، منتشر ساختند.

    از آن زمان تا به امروز سنگ شناسی آذرین همانند دیگر رشته‌های علوم فراز و نشیبهای بسیاری را پشتسر گذاشته و با کوشش پیشگامان علم پترولوژی تجربی ، بررسی شرایط تشکیل کانیها و سنگها ، بویژه سنگهای آذرین و دگرگونی رو به رونق نهاد.

    انواع سنگهای آذرین انجماد ماگما به سنگهای آذرین ، یا در سطح زمین صورت می‌گیرد و یا در داخل پوسته زمین ، بنابراین بر حسب اینکه ماگما در کجا منجمد شود دو گروه سنگ آذرین خواهیم داشت.

    سنگهای آذرین خروجی: سنگهای آذرینی را که از انجماد ماگما در سطح زمین بوجود می‌آید سنگهای آذرین خروجی می‌نامند.

    سنگهای آذرین نفوذی: به آن دسته از سنگهای آذرین که از انجماد ماگما در داخل پوسته زمین تشکیل می‌گردد سنگهای آذرین نفوذی گفته می‌شود.

    سنگهای آذرین نفوذی خود در پوسته زمین به اشکال مختلفی منجمد می‌شوند که شامل موارد زیر می‌باشند.

    لاکولیت‌ها سیل‌ها دایک‌ها لوپولیت‌ها پاتولیت‌ها فاکولیت‌ها استوک‌ها انواع سنگهای آذرین از نظر رنگ سنگهای آذرین فلسیک یا روشن سنگهای آذرین مافیک یا تیره سنگ های آذرین بینابینی آندزیت آندزیت‌ها عبارت از سنگهایی هستند که هم به صورت گدازه‌های آتشفشانی و هم به صورت سنگهای نفوذی کم عمق مثل دایک و سیل دیده می‌شوند.

    بافت این سنگها تمام بلورین تا نیمه بلورین با خمیره آفانیتی است و از نظر ترکیب شبیه دیوریت‌ها هستند کانیها موجود در آندزیت‌ها پلاژیوکلاز این سنگها بین الیگوکلاز و آندزین بازیک تغییر می‌کند.

    وقتی که در سنگ بلورهای درشت اولیه وجود داشته باشد پلاژیوکلاز خمیره اسیدی‌تر است و ترکیب متوسط تمام پلاژیوکلازها باید سدیک‌تر باشد که بتوان به آن آندزین گفت.

    پلاژیوکلازها اکثرا زونه هستند و حتی بلورهایی که قسمت مرکزی آنها دارای ترکیب آنورتیت باشند مشاهده شده است.

    در بعضی آنوزیت‌ها ممکن است دو نوع پلاژیوکلازه باهم به صورت بلورهای درشت اولیه وجود داشته باشد که اختلاف آنها در جزئیات مربوط به زونه بودن و ترکیب متوسط آنها است.

    پلاژیوکلازهای خمیره معمولا زونه نیستند.

    سانیدین معمولا در این سنگها وجود ندارد.

    معمولا هیچ وقت فقط یک نوع از کانیهای فرومنیزین به صورت بلور درشت اولیه در این سنگها ظاهر نمی‌شود و اکثرا بیوتیت و هورنبلند باهم دیده می‌شوند.

    همچنین هورنبلند و دیوپسید یا دیوسپید و اوژیت دیوسپیدیک باهم ظاهر می‌شوند.

    معمول‌ترین آندزیت‌ها آنهایی هستند که هورنبلند مهمترین و فراوانترین بلور درشت اولیه تشکیل دهنده آن باشد.

    بیوتیت خیلی به ندرت در خمیره این سنگها بافت می‌شود.

    و وقتی به صورت‌ بلورهای درشت با مقطع شش ظلعی دیده می‌شود.

    حاشیه آنها به کانیهای دیگری تبدیل شده است.

    کانی های فرومیزین هورنبلند سبز یا قهوه‌ای (هورنبلند بازالتی) و اکسی هورنبلند به صورت بلورهای منشوری شکل در این سنگها دیده می‌شود.

    هورنبلند بیوتیت فقط استثنائا ممکن است در خمیره آندزیت‌ ها ظاهر شود.

    پیروکسن‌هایی که معمولا در آندزیت‌ها به صورت بلورهای درشت اولیه دیده می‌شود عبارتند از دیوسپید ، اوژیت دیوپسیدیک و هیپرستن.

    پیروکسنهای سدیم‌دار خیلی به ندرت در این سنگها ظاهر می‌شود و اوژیت نیز به ندرت به صورت بلورهای درشت اولیه دیده می‌شود، گرچه در خمیره معمولا وجود دارد.

    الیوین در آندزیت‌های پیروکسن‌دار گاهی دیده می‌شود و به صورت الیوین‌هایی که در خمیره است دارای منیزیم کمتری از الیوین‌هایی که تشکیل بلورهای درشت اولیه را داده است می‌باشد.

    هورنبلند سبز یا قهوه‌ای (هورنبلند بازالتی) و اکسی هورنبلند به صورت بلورهای منشوری شکل در این سنگها دیده می‌شود.

    هورنبلند بیوتیت فقط استثنائا ممکن است در خمیره آندزیت‌ها ظاهر شود.

    کانیهای فرعی کوارتز خیلی به ندرت در آندزیت‌ها دیده می‌شود، اگرچه در بعضی از آنها وجود دارد.

    بلورهای شکل‌دار آپاتیت به صورت انکلوزیون در بلورهای درشت کانیهای فرومینزین و یا در خمیره دیده می‌شود.

    منیتیت ، اسفن ، زیرکن و ندرتا کوردیریت به صورت کانیهای فرعی آندزیت‌ها دیده شده است.

    شیشه‌های آندزیتی معمولا به رنگهای بیرنگ ، خاکستری ، سبز روشن ، قهوه‌ای متمایل به زرد و قهوه‌ای دیده می‌شود.

    کانیهایی که ممکن است در حفره‌های این سنگها دیده شود.

    عبارتند کلسیت ، کلریت ، کریستوبالیت ، کوارتز ، اپال ، هورنبلند و فلدسپاتهای سدیک.

    دگرسانی آندزیت‌ها کانیهای که در اثر دگرسانی قبلی بوجود می‌آید شبیه آنهایی است که در دیوریت‌ها ممکن است دیده شود.

    شیشه‌ای که در خمیره این سنگها ممکن است وجود داشته باشد بعدا ممکن است از حالت شیشه‌ای خارج شود.

    بر حسب آنکه چه نوع کانی فرد منیزیمی در آندزیت‌ها تشکیل بلورهای درشت اولیه را می‌دهد به آنها ممکن است نامهای اختصاصی داد و مثل هورنبلند آندزیت یا آندزیت معمولی هیپرستن آندزیت و اوژیت آندزیت و غیره .

    ساخت و بافت تقریبا تمام آندزیت‌ها دارای بافت پورفیری هستند و خمیره آنها نیز معمولا تمام بلورین است.

    البته خمیره‌های شیشه‌ای یا نیمه متبلور نیز وجود دارد.

    بافت تراکیتی با میکرولیت‌های پلازیوکلاز معمولا در خمیره زیاد دیده می‌شود.

    بافت حفره‌ای و بادامکی هم معمولا در این سنگها دیده می‌شود که بعدا با موادی از جنس مواد خمیره پر شده است.

    در بعضی از پورفیرهای این دسته اختلاف فاحشی بین اندازه بلورهای درشت و میکرولیت‌ها وجود ندارد، یعنی بین این دو ، بلورهایی باندازه‌های مختلف دیده می‌شود.

    سابقا پورفیریت سنگهای آندزیتی گفته می‌شود.

    محل تشکیل آندزیت‌ها معمولا به صورت گدازه و همچنین مواد آذر آوره‌ای همراه بازالت‌ها و ریولیت‌ها در قاره‌ها دیده می‌شود.

    همچنین به صورت توده‌ای کوچکتر مثل دایک ، دودکشهای آتشفشانی و توده‌های کوچکتر دیگر ظاهر می‌شود پریدوتیت پریدوتیتها سنگهای نفوذی فانریتیک تمام بلورین هستند که دارای کانیهای زیر می‌باشند.

    کانیهای فرومنیزین شامل اولیوین ، پیروکسن و هورنبلند 85 تا 95 درصد ، پلاژیوکلازهای کلسیک کمتر از 10 درصد.

    انواعی که در آنها الیوین اصلی است پریدوتیت نامیده می شوند کانیهای پریدوتیت‌ها پریدوتیت‌ها و پرکنیت‌ها بر حسب نوع کانی فرومنیزین که همراه با الیوین در آنها وجود دارد طبقه بندی می‌شوند.

    الیوین این سنگها معمولا فورستریت است ولی در بعضی از انواع تفریق شد.

    و انواع متوسط الیوین یا هورتونولیت ممکن است وجود داشته باشد.

    در بعضی از انواع نادر پریدوتیت‌ها الیوین از نوع مونتی سیلیت است.

    پیروکسن منوکلینیک آنها دیوسپید ، اوژیت ، دیوسپیدیک و یا اوژیت است.

    پیروکسن ارتورومبیک معمولا انستاتیت است ولی هیپرستن نیز گاهی دیده می‌شود.

    آمفیبول‌ها معمولا به رنگهای قهوه ای یا سبز رنگ‌اند.

    میکای این سنگها معمولا بیرنگ تا قرمز روشن یا فلوگوپیت قهوه‌ای رنگ است.

    کانیهای فرعی این سنگها خیلی زیاد است و مهمترین آنها عبارتند از : پنتلاندیت ، پلاتین ، آپاتیت ، پیروپ ، پروسکیت ، کرندون ، منیتیت ، ایلمنیت ، کرومیت ، پیریت ، پیروتین ، آنورتیت و گاهی آنالیسم و نفلین.

    کانیهای که در نتیجه دگرسانی تشکیل می‌شود عبارتند از : ترمولیت ، اکتینولیت ، کامینگتونیت ، آنتوفیلیت ، فلوگوپیت ، کلریت ، سرپانتین ، تالک ، منیزیت ، دولومیت ، کلسیت ، اسفن.

    تقسیم بندی پریدوتیت‌ها بر اساس کانیهای فرومنیزین دونیت : کانی فرومنیزین آن الیوین است.

    هارزبورگیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ انستاتیت (هیپرستن) ورلیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ پیروکسن‌های منوکلینیک (معمولا اوژیت) لوزولیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ هر دو نوع پیروکسن ها کورتلاندیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ هورنبلند پیروکسنیت : کانیهای فرومنیزین پیروکسن ها (انستالیت ، هیپرستن ، اوژیت) هورنبلند : کانیهای فرومنیزین آن هورنبلند می‌باشد.

    انواع پریدوتیت‌ها کمبرلیت یک نوع پریدوتیت می‌باشد که دارای الیوین ، فلوگوپیت با کمی مونزیت ، دیوپیسد ، پیروپ ، ایلمینیت و کرومیت است که بعضی از آنها الماس‌دار می‌باشند.

    پیکریت پیکرمیت اسمی است برای انواعی از پریدوتیت‌ها که دارای الیوین زیادی می‌باشند و دارای مقداری اوژیت و مقداری پلاژیوکلازهای کلسیک است که چه بصورت کانی اصلی و چه به عنوان فرعی در آنها وجود دارد.

    ساخت و بافت پریدوتیت‌ها تمام کانیهای این سنگها بی‌شکل‌اند.

    انواع پرالیوین آنها مخصوصا دونیت‌های دارای بافت موزاییکی با دانه‌های مساوی است.

    اندازه دانه‌ها از متوسط تا خیلی درشت تغییر می‌کند.

    سنگهای که دارای بافت دانه ریز باشند خیل کمیاب است.

    انواع پورفیری آنها خیلی نایاب است مگر در توده‌های نفوذی کوچک ساخت لایه‌ای در این سنگها بخصوص در پریدوتیت‌هایی که در لوپولیت‌ها تشکیل می‌شود زیاد دیده می‌شود که وجد لایه‌های کرومیت آنها را مشخص می‌کند.

    دانه‌های الیوین ممکن است نیمه موازی باشد و بافت نیمه جریانی سنگ بدهد.

    محل تشکیل پریدوتیها پریدوتیتها همراه با گابروها و آنوزیت‌ها در لوپولیت‌ها و توده‌های لایه‌ای شکل ضخیم در اثر تفریق تشکیل می‌شود.

    دایکها ، سیلها و دودکش مانندها اشکال دیگری است که این سنگها در آنها ظاهر می‌شود.

    امروزه تصور می‌شود که این سنگها وقتی که در مجموعه افیولیت‌ها ظاهر می‌شوند قسمتی از گوشته اقیانوسی هستند که در قاره‌ها جاگیر شده‌اند.

    پریدوتیت‌ها سنگهای اولترابازیک و معمولا اولترامافیک هستند و از نظر زمین شناسی اقتصادی به علت کرومیت و نیکل حائز اهمیت زیادی می‌باشند.

    کرماتیتها گدازه‌های معادل پریدوتیت‌ها هستند که دارای بافت منحصر بفرد خودشان که به نام بافت اسپینیفکس خوانده شود می‌باشند گابروها گابرو عبارت از سنگ نفوذی تمام بلورین است که دارای بافت فانریتی بوده و کانیهای زیر در آن دیده می‌شود.

    کانیهای فرومنیزین (اوژیت ، هیپرستن یا اولیوین و گاهی هورنبلند) 25 تا 50 درصد ، پلاژیوکلازها (لابرادوریت یا بیتونیت) 45 تا 70 درصد.

    اگر لاژیوکلازها اسیدی تر از لابرادوریت باشد سنگ جز دسته دیوریت‌ها است.

    عده‌ای از سنگ شناسان بعضی از سنگهای کم سیلیس سیاه رنگ را که دارای الیوین است و پلاژیوکلازهای آن جز آندزین‌ها می‌باشد، از این دسته به شمار می‌آورند مهمترین سنگهای که جز دسته گابروها قرار می‌گیرند.

    گابرو : اوژیت و پلاژیوکلازهای کلسیک اولیوین گابرو : اوژیت ، اولیوین و پلاژیوکلازهای کلسیک تروکتولیت : الیوین و پلاژیوکلازهای کلسیک نوریت : هیپرستن و پلاژیوکلازهای کلسیک آنورتوزیت : پلاژیوکلازهای متوسط تا کلسیک هیپریت : عبارت از سنگی است بین گابرونوریت که هم دارای پیروکسن‌های ارتورومبیک و هم پیروکسن‌های منو کلینیک است انواع دیگر مثل الیوین نوریت و الیوین هیپریت و هورنبلند گابرو و هورنبلند نوریت نیز وجد دارد.

    کانی شناسی گابرو کوارتز گابرو و کوارتزیت سنگهای اطلاق می شود که به عنوان کانی فرعی تا 10 درصد کوارتز دارند.

    پلاژیوکلاز این سنگها معمولا لابرادوریت یا بیتونیت است ولی آنورتیت نیز زیاد دیده می‌شود.

    در گابرو بطور کلی آنهایی که دارای الیوین است دارای پلاژیوکلازهای بازیکتری نیز می‌باشد و آنهایی که دارای پیروکسن‌های منوکلینیک است پلاژیوکلاز آنها اسیدی تر است و بالاخره سدیک‌ترین پلاژیوکلازها با نوریت‌ها و هیپریت‌ها دیده می‌شود.

    این پلاژیوکلازها که خیلی کمتر زونه هستند معمولا دارای ماکل آلبیت و همچنین ماکل آلبیت و کارلسبارد تواما در آنها دیده می‌شود.

    ما کل پرکلیین نیز در این پلاژیوکلازها ظاهر می‌شود.

    کانیهای فرومنیزین گابروها پیروکسن‌های گابروی معمولی اوژیت و دیو پسیدیک می باشد.

    انکلوزیونهای ایلمنیت و سایر اکسیدهای آهن در پیروکسن‌ها ممکن است تولید ساخت شالیدن بنماید.

    در نوریت‌ها و هیپریت‌های هیپرتین مهمترین کانی تیره رنگ می‌باشد و ممکن است دارای پلئوکروشیم باشد، انستاتیت نیز گاهی دیده می‌شود.

    الیوین این سنگها معمولا از نوع متوسط است ولی در بعضی گابروها که دارای آهن زیاد می‌باشند از نوع فایالیت می‌باشد.

    سنگهای الیوین گابرو و تروکتولیت کمیاب تر از گابروهای پیروکسن‌دار است و به همین ترتیب الیوین نوریت‌ها از نوریت‌های دیگر کمیاب‌تر است.

    گابروهایی که دارای هورنبلند بصورت کافی اولیه باشد فقط در نواحی محدودی یافت می‌شود ولی هورنبلند ثانویه که در نتیجه جانشینی پیروکسن‌ها بوجود آمده باشد زیاد دیده می‌شود.

    رنگ هونبلندهای اولیه قهوه‌ای در گاهی سبز رنگ است در صورتی که رنگ هورنبلندهای ثانویه سبز یا سبز روشن می‌باشد.

    کانیهای فرعی بیوتیت به عنوان کانی فرعی در بعضی انواع گابروها دیده می‌شود و در برخ نوریت‌ها و گابروها به حدی زیاد است که می‌توان آنرا جز کانیهای عادی سنگ دانست.

    کوارتز نیز ممکن است به مقدار خیلی کم در این سنگها ظاهر شود مخصوصا در نوریت‌ها و هورنبلند گابروها.

    در برخی گابروها که به نام کوارتز گابرو نامیده می‌شود.

    کوارتز مقدارش به حدی است که می‌توان به آن کانی شاخص اطلاق کرد.

    مهمترین کانیهای فرعی این سنگها عبارتند از آپاتیت ، منیتیت ، ایلمنت و اسپنیل و به مقدار کمتری پیریت ، پیروتین ، گروناها ، اسفن و اثری از فلدسپاتوئیدها نیز در انواع قلیایی این سنگها دیده می‌شود.

    کرومیت به عنوان کانی فرعی در انواع تروکتولیت‌ها ریز می‌شود.

    بعضی از نوریت‌ها دارای سیلیملنیت ، آندالوزیت ، کوردیریت و گرونا است که بیشتر ممکن است از سنگهای همبر سنگ اضافه شده باشد.

    دگرسانی گابروها پلاژیوکلازها دگرسان شده تبدیل به آلبیت و زوئیزیت و یا سایر کانیهای دسته اپیدوت می‌شود.

    پیروکسن‌ها که ممکن است آمفیبول جانشین آنها شده باشد دگرسان شده به کلریت ، تالک و سرپانتین تبدیل می‌شوند.

    الیوین در اثر دگرسانی به سرپانتین و مانیتیت تبدیل می‌گردد.

    ساخت و بافت گابروها گابروها معمولا دارای بافت دانه‌ای با دانه‌های متوسط تا درشت و نیم شکل‌دار هستند.

    بافت پگماتیتی خیلی بندرت در این سنگها دیده می‌شود.

    بافت پورفیری کمیاب است ولی بافت گنیسی و نوار ممکن است دیده شود.

    هم پلاژیوکلازها و هم الیوین‌های این سنگها ممکن است کم و بیش بصورت موازی باهم قرار گرفته باشند.

    یکی دیگر از بافت‌های معمولی این سنگها بافت افی تیک است که در آن تعدادی بلور نسبتا ریز پلاژیوکلاز در داخل بلور درشت پیروکسن دیده می شود و معرف تبلور همزمان این دو کانی در سنگ است.

    در این سنگها بافت اربیکولار نیز گاهی دیده شده است.

    در برخی از توده‌های نفوذی گابرو بافت و درشتی دانه‌ها و ترکیب سنگ ممکن است از یک نقطه به نقطه دیگر تغییر فاحشی داشته باشد.

    در گابروها معمولا آلبیت منیتیت شکل‌دار و پیروکسن و الیوین و پلاژیوکلازها نیمه شکل‌دار می‌باشد و اگر کوارتز وارتوز وجود داشته باشد فضای باقیمانده بین سایر دانه‌ها را پر می‌کند.

    ساخت کرونا یا تاجی یا نوارهای حاصله در نتیجه فعل و انفعال شیمیایی ماگمایی باقی مانده روی بلور در این دسته از سنگها بخصوص دور الیوینها و منیتیت‌ها و پیروکسن‌ها مخصوصا وقتی در همبری پلاژیوکلازها قرار گرفته باشد خیلی زیاد دیده می‌شود.

    محل تشکیل گابروها گابرو ونوریت معمولا در حاشیه باتولیتها و بصورت توده‌های نفوذی که در اولین مراحل باتولیت‌های مرکب بوجود می‌آید و همچنین بصورت توده‌های نفوذی مستقل که ممکن است مطبق نیز باشد.

    همچنین ممکن است به صورت طبقاتی در بین توده‌های مطبق پریدوتیتی دیده شوند.

    تروکتولیت‌ها همراه با پریدوتیت‌ها ظاهر می‌شوند.

    انورتوزیت‌ها نیز ممکن است بصورت توده‌های نفوذی بزرگ که اکثرا در پرکامبرین تشکیل شده است و پلاژیوکلاز آنها لابرادوریت یا آندزین است.

    و یا بصورت توده‌هایی در لوپولیت‌های پریدوتیتی که پلاژیوکلاز آنها از نوع بیتونیت است و به صورت توده‌های محدودی که در اثر عمل سگوگالیون در سنگهای گابرویی بوجود می‌آیند بازالت بازالت عبارت از سنگ آتشفشانی تمام بلورین ، نیمه بلورین و گاهی شیشه‌ای است که دارای بافت آفانیتی است و گاهی نیز بصورت توده‌های تموذی کم عمق ظاهر می‌شود مهمترین کانیهایی که در این سنگها دیده می‌شوند عبارتند از پلاژیوکلاز (لابرادوریت) 40 تا 60 درصد ، کانیهای فرومنیزین (پیوکسن‌های منوکلینیک و الیوین) 35 تا 55 درصد.

    ترکیب متوسط پلاژیوکلازهای یک سنگ باید لابرادوریت یا بازیک تر از آن باشد تا بتوان آنرا جزو دسته بازالتها قرار داد.

    معمولا تغییرات زیادی در ترکیب پلاژیوکلازها دیده می‌شود.

    بلورهای درشت ممکن است آنورتیت ، بیتونیت و یا در اکثر حالات لابرادوریت باشد و این پلاژیوکلازها خیلی وقت ها زونه هستند.

    بلورهای درشت هر چه اندازه شان کوچکتر باشد اسیدی ترند و پلاژیوکلاز خمیره از آنها هم اسیدی تر است.

    بلورهی درشت پلاژیوکلاز از نوعی است که در درجه حرارت زیاد تشکیل شده است.

    انکلوزیون‌های شیشه‌ای و الیوین در آنها دیده می‌شود.

    ماکل‌های آلبیت ، پریکلین و کارسباد بخوبی در خیلی از بلورها مشهود است.

    کانیهای فرومنیزین بازالتها در بازالتهای دانه درشت بلورهای بزرگتر پیروکسن از نوع اوژیت و دیوپسیدیک است، در صورتی که بلورهای کوچک از نوع پیژونیت می‌باشد.

    در بازالتهای دانه ریز یک نوع پیروکسن نیمه پایدار باهم اوژیت ساب کلسیک دیده می‌شود.

    هیپرستن نیز ممکن است در بازالتها دیده شود.

    ولی خیلی کمتر از اوژیت که اکثرا در بازلتها وجود دارد.

    الیوین در سنگها دیده می‌شود و ممکن است ترکیب آن در یک سنگ تغییر کند بطوری که دانه‌های ریزتر دارای آهن بیشتری باشد.

    کانیهای فرعی بازالتها کوارتز بصورت کانی فرعی ممکن است دیده شود ولی مقدار آن در حدود 10 درصد باشد سنگ را به اسم کوارتز بازالت می‌نامیم.

    کریستوبالیت نیز در خمیره بعضی از بازالتها زیاد دیده می‌شود.

    اورتوز در صورتی که وجود داشته باشد.

    مقدارش ناچیز است ولی در برخی انواع بازالتها ممکن است کانی اصلی باشد.

    کانیهای فرعی دیگر عبارتند از آپاتیت ، منیتیت ، ایلمنیت و گاهی زیرکن.

    فلدسپاتوئیدها در انواع قلیایی بازالتها به مقدار کم ممکن است وجود داشته باشد.

    شیشه ممکن است یکی از اجزای اصلی یا فرعی بازالتها باشد بادامک‌های بازالتها از کانیهای معمولی این سنگها بااضافه زئولیت‌ها ، کلسیت و کوارتز ممکن است پر شده باشد.

    دگرسانی بازالتها پیروکسن‌ها دگرسان شده به کلریت ، سرپانتین و کربنات تبدیل می‌شود، الیوین‌ها به ایدینگزیت و سرپانتین یا ناترونیت تبدیل می‌شوند.

    فلدسپاتها معمولا دگرسان نشده‌اند ولی ممکن است کائولینیزه یا کلریتیزه شده باشد.

    انواع مختلف بازالتها کوارتز بازالت الیوین بازالت هیپرستن بازالت هورنبلند بازالت ملافیر : نام منسوخی است که برای انواعی از بازالت که در دوران اول تشکیل شده اند نیز بکار می‌رفته است.

    تولئیت : عبارت از بازالتی است که اگر ترکیب آن را به روش CIPW محاسبه کنیم دارای هیپرستن خواهد بود.

    پیکریت : نامی است که برای بازالتهایی که دارای مقدار زیادی الیوین است بکار رفته است.

    گرچه به نوعی از پریدوتیت‌ها نیز پیکریت گفته می‌شود.

    اسپیلیت‌ها : بازالتهای هستند که لابرادوریت آنها آلبیتیزه شده و اوژیت آنها در نتیجه دگرسانی به آکتینوت ، کلریت ، اپیدوت و الیوین سرپانتینیزه تبدیل شده است.

    ساخت و بافت بازالتها بازالتها دارای ساخت و بافتهای خیلی مختلفی هستند و از انواع تمام بلورین تا شیشه‌ای تغییر می‌کنند.

    مهمترین انواع آنها بدین قرار است.

    بافت شیشه‌ای : اکثرا شیشه قهوه‌ای روشن با کریستالیت‌ها و میکرولیت‌های کم بافت نیمه بلورین : خمیره شیشه‌ای که قسمت عمده سنگ را تشکیل داده و دارای تعداد کمی بلورهای درشت است این بافت را بافت ویتروفیر می‌گوییم و سنگ مربوط بازالت و تیروفیر نیز نامیده می‌شود.

    بافت واریولیتیک : گاهی مقادیر مختلفی اسفرولیت های گرد یا نامنظم پلاژیوکلاز که بطور شعاعی در یک خمیره که ممکن است دارای مقادیر مختلفی شیشه باشد قرار گرفته است این نوع بافت را واریولیتیک و سنگ مربوط را واریولیت گویند.

    بافت انترسرتال : خمیره بیشتر دارای بلورهای میکروسکوپی ذرات شیشه‌ای است که در جهت‌های مختلف بین بلورهای فلدسپات‌ها قرار گرفته است.

    این بافت را گاهی بافت انترسرتال نیز می‌نامند.

    بافت هیالوپلیتیک : اگر خمیره بیشتر از بلورهای میکروسکوپی فلدسپاتها (پلاژیوکلازها) تشکیل شده و اوژیت در میان آنها دیده شود و مقدار شیشه ناچیز باشد.

    این بافت را هیالوپیلتیک گویند.

    بافت پیلوتاکسیتیک : خمیره از میکرولیت های فلدسپاتها تشکیل می‌شود.

    بافت گرانولیتیک : خمیره بیشتر از پیروکسن‌ها و به مقدار کم از پلاژیوکلازهای تشکیل شده است که بین سایر بلورها قرار گرفته است.

    بافت افیتیک : خمیره از میکرولیتهای پلاژیوکلازها تشکیل که بوسیله بلورهای بی‌شکل پیروکسن احاطه شده است.

    محل تشکیل بازالتها بازالتها فراوانترین سنگهای آذرین خروجی هستند و اکثر بصورت جریانهای گدازه‌ای و همچنین سنگهای آذر آواری دیده می‌شود.

    سه دسته مهم بازالت از نظر زمین شناسی وجود دارد.

    بازالتهای جلگه‌ای : که همراه با کوارتز دیابازها ظاهر می‌شوند و با ضخامت‌های زیاد وسعت خیلی زیاد را می‌پوشاند.

    بازالتهای الیوین‌دار : در ناحیه اقیانوسها و معمولا همراه با مقدار کمی تراکیت و فنولیت دیده می‌شود.

    بازالتهایی که همراه با آندزیت ، داسیت و ریولیت دیده می‌شود و اکثرا در نواحی چین خورده ظاهر می‌شود آندالوزیت لاتیت لاتیت عبارت از یک سنگ پور فیری از خمیره تمام بلورین تا شیشه‌ای است که بصورت گدازه و یا در دایکها و سیلها و توده‌های نفوذی کوچک ظاهر می‌شود.

    از نظر ترکیب لاتیت معادل مونرونیت است.

    کانیهای اصلی لاتیت‌ها بلورهای درشت اولیه پلاژیوکلاز از نوعی هستند که در درجه حرارت زیاد تشکیل شده و معمولا هم زونه هستند که در این صورت قسمت مرکزی آنها ندرتا به بیتونیت می رسد و معمولا سدیک‌تر از آن است و داری ترکیب آندزین است.

    انکلوزیون‌های شیشه‌ای در نزدیک قسمت مرکزی این پلاژیرکلازها خیلی زیاد دیده می شود.

    پلاژیوکلاز خمیره آندزین یا الیگوکلاز است و گاهی نیز انورتوز و سانیدین تشکیل بلورهای درشت اولیه را می‌دهند ولی معمولا این بلورها فقط در خمیره دیده می‌شوند.

    کانیهای فرومنیزین بیوتیت به تنهایی و یا همراه با یک نوع آمفیبول یا پیروکسن به صورت بلور درشت اولیه ظاهر می‌شود.

    اگر چه در خمیره تمام بلورین نیز ممکن است ظاهر شود.

    بلورهای درشت میکا ممکن است در میان خود بلورهای شکل‌دار پلاژیوکلاز و آپاتیت داشته باشد.

    آمفیبول این سنگها معمولا اکسی هورنبلند و یا هورنبلند معمولی است که اینها نیز مثل میکاها در کناره‌های خود به کانیهای دیگر تبدیل شده است.

    هورنبلند ممکن است در خمیره نیز دیده شود.

    کانیهای فرعی اوژیت دیوسپیدیک نیز ممکن است در این سنگها در دو نسل ظاهر شود ولی بیشتر به صورت میکرولیت‌هایی در خمیره سنگ دیده می‌شود.

    گاهی هیپرستن در بعضی لاتیت‌ها ملاحظه شده است.

    الیوین خیلی خیلی به ندرت در سنگهای آتشفشانی این دسته دیده شده است.

    کانیهای فرعی لاتیت‌ها عبارت است از منیتیت ، آپاتیت ، کوارتز و تریمیت یا فلدسپاتوئیدها.

    دگرسانی لاتیت‌ها محصولات دگرسانی که معمولا در این سنگها دیده می‌شود عبارتند از : کلسیت ، کوارتز ، سریسیت ، لیمونیت.

    در بعضی سنگها کلریت و اسفن با هم در جای آمفیبول و در برخی کلسیت و کلریت و اسفن در جای پیروکسن‌ها تشکیل می‌شود.

    ساخت و باخت لاتیت‌ها بافت این سنگها معمولا پورفیری است با خمیره تمام بلورین تا بلورین بسیار ریز و ندرتا خمیره آنها شیشه‌ای است.

    در سنگهای پورفیری بلورهای درشت معمولا پلاژیوکلاز ، بیوتیت یا هورنبلندها است.

    محل تشکیل لاتیت لاتیت‌ها معمولا به صورت گدازه‌ها و گاهی به صورت توده‌های نفوذی کم عمق و کوچک همراه با تراکیت ، کوارتزلاتیت‌ها و بازالتها هم همراه با ریولیت‌ها دیده می‌شود الیوین نام الیوین Mg،Fe)2SiO4) از رنگ سبز زیتونی آن گرفته شده است.

    کریزولیت نام هم معنی الیوین و پریدوت نام قدیمی گونه‌های الیوین است.

    اطلاعات اولیه الیوین کانی نسبتا رایجی در بین کانیهای سازنده سنگهاست و مقدار آن در سنگها از سازه‌های فرعی تا اصلی تغییر می‌کند.

    این کانی اساسا در سنگهای آذرین تیره رنگ مانند گابرو ، پریدوتیت و بازالت یافت می‌شود.

    و در این نوع سنگها با پلاژیوکلاز و پیروکسنها همراه است.

    سنگ دونیت تقریبا بطور کامل از الیوین تشکیل شده است.

    الیوین گاهی در سنگ آهکهای دولومیتی بلورین یافت می‌شود که در این حالت بر اساس واکنش زیر تشکیل می‌شود.

    2Ca Mg(CO3)2 → Mg2SiO4 + 2CaCO3 + 2CO2 تاریخچه از زمانهای قدیم در مشرق زمین از نوع شفاف و قیمتی الیوین ، مشهور به پریدوت ، برای تزئین استفاده می‌شده است.

    اما تا همین اواخر به آن کریزونیل (مترادف الیوین) و زمرد گفته می‌شد.

    این گوهر نزد پیشینیان به نام توپازین معروف بوده که احتمالا از توپازیاس (جزیره‌ای در دریای سرخ) گرفته شده است.

    تا سده هجدهم به آن توپاز گفته می‌شد در آن زمان این نام به گوهر توپاز امروزی داده شده است.

    و اکنون به آن زبرجد می‌گویند.

    اگر چه گوهر سنگهای اولیه بدون شک از جزیره دریای سرخ بدست می‌آمد اما برای قرنها منشا آن به صورت یک راز بود تا اینکه در اوایل سده نوزدهم کشف شد.

    خواص فیزیکی سطح شکست صدفی دارد.

    سختی آن 6.5 تا 18 است و چگالی آن 3.27gr/cm3 تا 4.37gr/cm3 است.

    چگالی آن با ازدیاد مقدار Fe افزایش می‌یابد.

    جلای شیشه‌ای دارد.

    رنگ فورستریت ، سبز مایل به زرد کم رنگ تا سبز زیتونی است که با افزایش میزان Fe+2 تیره‌تر می‌شود و تا سبز مایل به قهوه‌ای می‌رسد.

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.

تأثير ميزان سردکردن بر ميکروساختار و خصوصيات مکانيکي فولادهاي ميکروآلياژيNb خلاصه در اين مقاله تأثير ميزان سردکردن بر روي ميکروساختار و خصوصيات مکانيکي فولادهاي (استيل) ميکرو آلياژي Nb را توضيح مي‌دهيم، که قبلاً به عنوان ستون‌هاي ساختاري سه ميزا

کشور ايران به لحاظ موقعيت خاص جغرافيايي، در اکثر مناطق، از اقليمي خشک و نيمه خشک برخوردار بوده که همه ساله با وقوع سيلابهاي فصلي با خسارتهاي جبران¬ناپذيري مواجه است. تحقيق حاضر به مکان¬يابي زيرحوز¬هاي موثر بر دبي اوج و حجم سيل، و اولويت¬بندي زماني و

خلاصه: کاتالیزگرها موادی هستند که سرعت واکنش‌های شیمیایی را افزایش می‌هند ولی در واکنش مصرف نمی‌شوند. کاتالیزگرها چه در کاربردهای صنعتی وچه در فرآیندهای بیولوژیکی اهمیت بسیاری دارند زیرا در واکنشهای صنعتی لازم است که سرعت واکنش به طریقی مثلاً استفاده از کاتالیزگرها افزایش داده شود تا تولید فرآورده‌های حاصل از ان از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد، اگر چه می‌توان با افزایش دما ...

مقدمه این مقاله در مورد ویروس HIV که منجر به ایدز می شود می باشد و مطالب زیادی در این موارد درونش ذکر شده است . این عفونت ویروس نقص ایمنی انسان (human Immuno deficiency viruses) نام دارد که منجر به سندروم نقص ایمنی اکتسابی (Acquired Immuno Definicincy Syndrome) می باشد که در بیست اخیر پیشرفت زیادی داشته و تحقیقات زیادی روی آن انجام شده است . که دانشمندان اعتقاد دارند که این ...

مکانیک خاک دید کلی در علوم مهندسی ، خاک مخلوط غیر یکپارچه‌ای از دانه‌های کانیها و مواد آلی فاسد شده می‌باشد که فضای خالی بین آنها توسط آب و هوا (گازها) اشغال شده است. خاک به عنوان مصالح ساختمانی در طرح‌های مهمی در مهندسی عمران بکار گرفته می‌شود و همچنین شالوده اکثر سازه‌ها بر روی آن متکی است. بنابراین مهندسان عمران باید بخوبی خواص خاک از قبیل مبدا پیدایش ، دانه بندی ، قابلیت ...

موضوعي که در اين مجموعه مورد بررسي قرار گرفته است ترتيب اولويت بندي موتورهاي جستجو در اينترنت مي باشد موارد Search شده در Search engine به ترتيب هاي خاصي از بالا به پايين قرار مي گيرند وهر موتور جستجو براي اين اولويت بندي الگوريتم خاصي را درنظر مي گ

ساختار بکارگيري براي روتينگ براساس مسير پرتابي در شبکه هاي خاص: مقدمه: روتينگ درشبکه هاي خاص به دلايل بسياري کار پيچيده اي است.گره ها حافظه کم و نيروي کم دارند وآنها نمي توانند جدول هاي روتينگ را براي پروتکل هاي روتينگ شناخته شده به ابزارهاي بزرگ ح

هارد درايو ها با تحت ميدان قرار دادنِ يکسري مواد مغناطيسي اطلاعات را درخود ضبط مي کنند. و با تشخيص مغناطيس شدگي آن ماده اطلاعات را از روي آن مي خوانند. طرح کلي يک هارد ديسک تشکيل شده از يک مخروط که يک يا چند صفحه مسطح و گرد را نگه مي دارد ،اطلاعات ب

تاريخچه ابزارهاي مغناطيسي همان طور که اغلب مي دانيم پيش از اختراع و کاربرد ابزارهاي مغناطيسي براي کامپيوترها ،استفاده از کارت پانچ ها ( کارت هاي سوراخ دار ) رايج بود اين مطلب را بسياري از دانشجويان واساتيدي که قبل از سالهاي 1370هجري شمسي در دانشگاه

ميکروفونها (مبدلهاي الکتروآکوستيکي) ميکروفونها يا مبدلهاي الکتروآکوستيکي، دستگاههايي هستند که تغييرات انرژي آکوستيکي را به انرژي الکتريکي تبديل مي کنند. (ضمناً عکس اين مطلب نيز در مورد بلندگوها صادق است). همانطور که مي دانيم انرژي صوتي از نوع انرژ

چکيده اين مقاله کاوشي است در يافته هاي جاري عصب زيست شناسي در حيطه سيستم ليمبيک ،خواب نا به روال و آسيب هاي روانشناختي . ساخت و قوام حافظه و عاطفه در اين مقاله مورد بحث قرار گرفته است. تحقيقات آناتومي واسطه و فيزيولوژي خواب نا به روال رابه تفصيل ب

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول