قلم زنی ، مینیاتور ، گره زنی مشبک ، خاتم کاری ، منبت کاری ، تاریخچه قلم زنی هنر تزئین و ایجاد نقش روی فلز به وسیله انواع قلم ها، با استفاده از چکش است.
هنر تزئین فلزات در ایران قدمت سه هزار ساله دارد.
کاوش های باستانشناسی در نقاط تاریخی ایران از جمله بمپور، شهداد، تل ابلیس، تپه سیلک و تپه زاغه نشان می دهد که ایرانیان از حدود هفت هزار سال پیش با ساخت اشیای فلزی ، به ویژه اشیای مسی آشنا بوده اند.
ظروف ساده ای چون کاسه و اشیای فلزی نظیر خنجر که با کوبیدن قطعه ای سنگ بر روی صفحه مسی و شکل دادن آن ساخته می شد.
پس از کشف فلزات دیگر و آلیاژی چون مفرغ، تحول و تنوع بسیاری در ساخت آثار فلزی پدید آمد.
آثار مفرغی بدست آمده در لرستان مربوط به عصر مفرغ (سه هزار سال قبل از میلاد ) می باشد.
با تشکیل حکومت هخامنشی هنر فلز کاری تحول یافته و جایگاه ویژه ای در صنعت این دوره پیدا کرد.
ساخت اشیاء از فلزات مختلف مانند مفرغ، طلا، نقره و آهن و تزئین و منقوش ساختن آن رواج یافت.
هنر فلزکاری در دوره ساسانی، هنری درباری بود که هنر مردمی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده بود.
ظروف نقره ای با نقوش پرندگان و پادشاهان در حال شکار که گاه زراندود شده و با تزئین خط نوشته و انواع ظروف به شکل مجسمه حیوانات، آثار بدست آمده از این دوران است.
در اوایل دوره اسلامی با استفاده از آلیاژهای مختلف و تقلید از هنر دوره ساسانی، ظروف مختلف فلزی ولی بدون نقش ساخته می شد.
آثار فلزی بدست آمده از دوره سلجوقی نشانگر آن است که این هنر بخصوص در نواحی خراسان پیشرفت زیادی داشته.
تفاوت در فرم تنگها و ایجاد خط های عمودی در بدنه و گردن آنها، ایجاد نقوش کوچک، ظریف و متراکم، استفاده از پیچکها و خط نوشته های در تقسیمات معروف به " بازوبندی " استفاده از خطوط عربی، تصویر پرندگان، حیوانات و به تدریج نقش انسان در حال نواختن موسیقی از ویژگیهای هنر قلمزنی این دوره است.
در قرن هشتم هجری و با اشتغال سوره توسط غازان خان، هنرمندان فلز کار تحت حمایت وی در شهرهای موصل، دیاربکر،حلب و بعدها تبریز و فارس، مراکز بزرگ فلز کاری تاسیس کردند و این ارتباط تغییراتی در هنر فلزکاری ایجاد کرد، لیکن اصول ،شکلها و تزئینات روی فلز تغییر نکرد.
در دوره صفویه علاوه بر آلیاژها، از آهن و فولاد نیز اشیای نفیسی با تزئین طلا کوبی ساخته شد.
در این دوره اشکال جدیدی در ساخت ظروف فلزی ایجاد شد و در تزئین آنها نیز تغییراتی پدید آمد.
تنگ ها با بدنه کروی و گردن و دهانه گشاد، کاسه ها و قدح های قلع اندود و انواع قلمدان های فلزی از این جمله اند.
استفاده وسیع از نقوش اسلیمی که با ظرافت و دقت ترسیم می شد، استفاده از نقوش انسان و حیوان، نوشتن کتیبه و شعرهای فارسی به خط نستعلیق از ویژگیهای تزئین ظروف فلزی در این دوره است تا چندی پیش اشیای فلزی بسیاری چون سینی، دوری، کاسه،آئینه و شمعدان و بسیاری ابزار و لوازم دیگر، با روش های ساخت و تزئین متفاوت و متنوع ساخته می شد.
امروزه نیز هنرمندان بسیاری با استفاده از فلزاتی چون طلا، نقره، مفرغ، برنج ، مس، ورشو و فولاد و با تاثیر از تجربه های چند هزار ساله و تلفیق آن با دانش فن آوری امروزی به ساخت و تزئین ظروف و اشیای هنری بسیار زیبا اشتغال دارند.
وسایل و ابزار قلم زنی : الف : انواع قلم ها قلم پرداز- قلم نیم رو- قلم گرسواد- قلم گر سوم- قلم بادومی – و قلم های بدون آج مانند : قلم سنبه- قلم گیری- قلم نیم بر کلفت – قلم نیم رو- قلم یک تو – قلم دو تو – قلم بادومی – قلم قلم ناخنی – قلم خوشه – قلم کف تخت مربع- قلم تخت مستطیل – قلم تیز بر مشبک کاری و قلم تیزبر ب: چکش قلم زنی ج: پرگار د: تسمه خط کشی روش کار : ساخت اشیای فلزی توسط دواتگران انجام می شود.
در حال حاضر با استفاده از ابزار و وسایل، سه شیوه برای ساخت ظروف فلزی به کاربرده می شود: یک تکه یا بدون درز – چند یا درز دار و یا استفاده از دستگاه یا خم کاری.
قبل ازقلم زدن، باید درون یا زیر شئی مورد نظر را از قیر مذاب انباشته کرد.
قیر باید درون کار کاملا" بدون خلاء باشد و پس از سرد شدن کاملا سفت شده باشد.
تا قلم، کا را فرو نبرد.
برای شروع کار ابتدا طرح مورد نظر را تهیه کرده سپس آنرا روی برنج سنبه گذاشته و با قلم سنبه نقاط طرح را نزدیک بهم سوراخ می کنند.
برای انتقال نقشه روی کار لازم است تا سطح فلز مورد نظر چرب شود.
نقشه را روی آن می گذارند و با پودر ذغال که در دستمال نرمی پیچیده شده روی نقشه می کشند.
پودر ذغال از سورخهای روی نقشه عبور می کند و روی سطح فلز می نشیند و بدین ترتیب شکل طرح روی اثر منتقل می شود.
سپس هنرمند با استفاده از قلم های آج دار و یا بدون عاج شروع به قلم زدن می کند.
از شیوه هائی که در قلم زنی به کار می رود می توان موارد ذیل را نام برد.: شیوه عکسی : با ایجاد سایه و خط در زمینه موضوع را نشان می دهند.
هیچ گونه اختلاف سطحی بین موضوع و زمینه مشاهده نمی شود.
شیوه زمینه پر: همان گونه که از نام بر می آید با ایجاد بافت در زمینه طرح اصلی را نشان می دهنددر این نوع نیز اختلاف سطح بین زمینه و طرح وجود ندارد.
شیوه منبت: هنرمند با ایجاد حداکثر دو سانتی متر اختلاف سطح بین موضوع و زمینه روی فلز ایجاد نقش می کند.
شیوه برجسته : اختلاف سطح بین موضوع و زمینه بسیار زیادتر از منبت است و هنرمند برای آن که بتواند بدون اشکال آنرا انجام دهد از دو جهت یعنی از پشت و رو به فلز ضربه می زند.
شیوه مشبک: هنرمند با بریدن زمینه و جدا کردن آن از سطح کار، موضوع را نمایان می سازد.
شیوه قلم گیری: هنرمند با ایجاد خراش و شیار به روی فلز آن را تزئین میکند.
این کار به وسیله قلم انجام می شود.
پس از اتمام کار قلم زنی، قیر به وسیله حرارت، مجددا مذاب می شود و از درون کار بیرون آورده می شود.
سپس سطح کار را با مواد پاک کننده مانند نفت، شستشو می دهند تا باقیمانده قیر کاملا" از بین برود.
در بعضی از آثار قلم زنی برای اینکه بعضی از نقوش نظیر گلها بهتر نمایان شود، روی کار را با روغن جلا می پوشانند و قبل از خشک شدن روغن، سطح کار را به سرعت با پودر ذغال ، سیاه می کنند در نتیجه قسمتهای فرورفته، با شیارهای سیاه باقی می ماند.
کارگاه قلم زنی سازمان میراث فرهنگی کشور : تاسیس این کارگاه تحت عنوان کارگاه قلم زنی و نقره سازی در سال 1335 صورت گرفته است.
سرپرستی کارگاه تا سال 1365 به عهده مرحوم استاد محمود دهنوی بود و پس از ایشان استاد جمال پاک نژاد و سپس استاد حسن خواجه شیرانی این مسئولیت را به عهده گرفتند.
درحال حاضر استاد احمد فیناستیان سرپرستی کارگاه را به عهده دارند.
از دیگر هنرمندانی که در این کارگاه به ارائه آثاری ارزنده اشتغال داشته اند عبارتند از : مهدی حکیمی- غلامعلی عصبی خلجانی – اصغر سیدی- محمدرضا پوشیده نامجو- خیراله کریمیان- سبا جعفری - ندا حامدی- منیژه افرا – نسرین حمزه لو بانک اطلاعاتی کارگاهها هنر هنر یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان است.
متمایزترین شکل فعالیت اجتماعی که بطور قطع در پیدایی و تکامل شخصیت و بهبود و پالایش روان وی، سهم به سزایی داشته است.
زایشی مطلقا" شاق، طاقت فرسا و رنج آور که مولودی شادی آور، الهام بخش، اقناع کننده و سرشار از زیبایی پدید می آورد.
اشتیاق انسان به هنر، عمیق و ریشه دار است و از ما قبل تاریخ تا کنون نمایان و مشهود.
آنچه از بشر اولیه می دانیم، مطالعه هرن دوستی اوست.
انسان محصور در اندیشه بقا، معیشت، هراس ها، شکسته ها و....
از زیبایی و گویایی هنر به وجد می آمده و از طریق آن، اندیشه ها و عواطفی را که در ذهن داشته، متجلی می ساخته است.
او با افزودن خطوط و پیچ و خم های اضافی بر ابزار کار و زندگی اش، علاوه بر سودمندی، به زیبایی، در جهت خط دست و چشم و روانش می اندیشیده.
هنر جلوه انسانیت انسان است.
یک حقیقت متعالی و پاسخ گوی نیازها و گاریش های انسانی هم چون کمال جویی، معنویت طلبی، احراز و اعلام هویت و در مراتب پائین تر، تبعیت، تقلید، تحصیل رفاه مادی و پر کردن اوقات فراغت آثار هنری جلوه گاه ذات شاعرانه و تفکر و کار انسانی هستند و از این رو نفوذ تعالی بخش فوق العاده نیرومندی بر انسان و جامعه اعمال می کنند.
هنر های سنتی در تمدن های سنتی که دارای تجربیات عمیق مذهبی هستند تمامی افعال و اعمال معمول حیات بشری دارای ریشه سنتی است و نوعی قداست بر کهانی بر آنها مترتب در این تمدن ها، هنر حقیقی و اصیل، تجلی روحانیت و معنویت است بر ماده.
این نوع هنر نه تنها به ماده شرافت و کمال می بخشد، بلکه عاملی است در جهت سیر انسان به سمت کمال و آگاهی مراد از هنر در گذشته، معنی عام این لفظ بوده، یک معنای اخلاقی و معنوی که با فضیلت همراه بوده و در حقیقت به معنی آن درجه از کمال آدمی که هوشیاری و فراست و فضل و تقوا و دانش را در بردارد.
بنابر این به هر کس که به مرتبه ای از حد کمال رسیده بود، در هر مقامی لفظ هنرمند اطلاق می شد.
در این هنرها، اعتقاد، بینش و به کار بستن سنتهای ویژه هنری، از تعلیم و تعلم بین استاد و شاگرد گرفته تا آماده سازی ابزار و وسایل و مصالح کار و ساخت اثر هنری جایگاه ویژه ای داشته که لازمه این هنرها است.
از ویژگی هنر سنتی، جنبه رمز و تمثیلی آن است.
یک اثر هنری سنتی زیباست جمیل است و نمودار جمال و زیبایی در آن یک عنصر ذاتی است.
تابع اصول و قوانین ازلی و ابدی است، پس کهنه نمی شود.
و گذر زمان در آن بی تاثیر است.
از پشتوانه اعتقادی و بینشی و اندیشه متعالی برخوردار است، لذا، کمک رسان به رشد و تعالی انسان است.
چون ریشه در تاریخ دارد محمل میراث فرهنگی است و چون یک محصول فرهنگی است، حامل پیام و محتوای ارزشمند است.
شنبه بیست و هفتم آبان 1385 گره چینی و مشبک از زمانها گذشته تا به امروز چوب یکی از عناصر دائمی مورد استفاده در معماری ایران بوده است٠ موقعیت ویژه ای که چوب به عنوان یکی از مصالح ساختمانی دارد و تنوع انواع آن باعث شد تا از این عنصر استفاده های بسیاری بشودو از پوشش پشت بامها گرفته تا قابهای تزئینی ، پنجره ها و ساخت اشیا فلزی ، چوب مورد استفاده قرار گیرد٠ هنرمندان با ذوق و خلاق ایرانی در جهت زیبا تر شدن بناها و ساختمانها توانسته اند آثاری خلق کنند که هر کدام به عنوان هنری مجزا مورد توجه قرار گیرند که منبت ، خاتم ، معرق ، گره چینی و مشبک و ٠٠٠ از آنجمله هستند ٠ از سابقه گره چینی و مشبک در ایران اطلاع دقیقی در دست نیست ٠ برخی ازپژوهشگران احتمال داده اند استفاده از این هنر چه در حالت مشبک و چه در حالت آلت و لغت از دوران خلفا عباسی شروع شده و در قرن ٦ تا ٨ هجری قمری در مصر و سوریه متداول شده است و ازهمان زمان به ایران رسیده است٠ از این سبک کار معمولا در ساخت درهای اماکن مقدسه ، مقابر، منابر و از مشبک در پنجره های منازل و کاخها ، نرده ها استفاده میشده است٠ از دوران صفویه به بعد تعبیه شیشه های رنگی در چوبهای مشبک رایج شده و اصطلاحا به ارسی مشهور گردیده است٠ از استادان بی بدیل این هنر مرحوم استاد غلامرضا آقا ابراهیمیان است که آثار با ارزشی از او در مقرنس کاری ، قطار بندی ، رسمی بندی ، مشبک و گره چینی در عتبات عالیات و بناهای تاریخی اصفهان موجود است ٠ کلیه درها و پنچره های هتل عباسی نیز از آثار این هنرمند است ٠ در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی علاوه بر تاسیس کارگاههای مرمت گره چینی و مشبک اقدام به برگزاری دوره های کوتاه آموزش این هنر برای علاقمندان کرده است٠از دیگر استادن این هنر اصیل و قدیمی می توان به مرحوم استاد مهدی عشاقی ، استاد علی عباس عشاقی ، استاد مهدی اولیائی و استاد علی مظاهری اشاره کرد٠ شنبه بیست و هفتم آبان 1385 گره چینی و مشبک از زمانها گذشته تا به امروز چوب یکی از عناصر دائمی مورد استفاده در معماری ایران بوده است٠ موقعیت ویژه ای که چوب به عنوان یکی از مصالح ساختمانی دارد و تنوع انواع آن باعث شد تا از این عنصر استفاده های بسیاری بشودو از پوشش پشت بامها گرفته تا قابهای تزئینی ، پنجره ها و ساخت اشیا فلزی ، چوب مورد استفاده قرار گیرد٠ هنرمندان با ذوق و خلاق ایرانی در جهت زیبا تر شدن بناها و ساختمانها توانسته اند آثاری خلق کنند که هر کدام به عنوان هنری مجزا مورد توجه قرار گیرند که منبت ، خاتم ، معرق ، گره چینی و مشبک و ٠٠٠ از آنجمله هستند ٠ از سابقه گره چینی و مشبک در ایران اطلاع دقیقی در دست نیست ٠ برخی ازپژوهشگران احتمال داده اند استفاده از این هنر چه در حالت مشبک و چه در حالت آلت و لغت از دوران خلفا عباسی شروع شده و در قرن ٦ تا ٨ هجری قمری در مصر و سوریه متداول شده است و ازهمان زمان به ایران رسیده است٠ از این سبک کار معمولا در ساخت درهای اماکن مقدسه ، مقابر، منابر و از مشبک در پنجره های منازل و کاخها ، نرده ها استفاده میشده است٠ از دوران صفویه به بعد تعبیه شیشه های رنگی در چوبهای مشبک رایج شده و اصطلاحا به ارسی مشهور گردیده است٠ از استادان بی بدیل این هنر مرحوم استاد غلامرضا آقا ابراهیمیان است که آثار با ارزشی از او در مقرنس کاری ، قطار بندی ، رسمی بندی ، مشبک و گره چینی در عتبات عالیات و بناهای تاریخی اصفهان موجود است ٠ کلیه درها و پنچره های هتل عباسی نیز از آثار این هنرمند است ٠ در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی علاوه بر تاسیس کارگاههای مرمت گره چینی و مشبک اقدام به برگزاری دوره های کوتاه آموزش این هنر برای علاقمندان کرده است٠از دیگر استادن این هنر اصیل و قدیمی می توان به مرحوم استاد مهدی عشاقی ، استاد علی عباس عشاقی ، استاد مهدی اولیائی و استاد علی مظاهری اشاره کرد٠ گلدان نقره ای قلم زنی این گلدان نقره ای قدیمی یک اثر منحصربه فرداز هنر قلم زنی اصفهان می باشد.
تمام سطح این شاهکار هنری به صورت بسیار ریز قلم زنی شده و شامل تصاویری از مکانهای تاریخی ایران(شامل عالی قاپو.مسجد شاه اصفهان.مسجد شیخ لطف الله.چهل ستون .آرامگاه سعدی و حافظ)و تصاویری از داستانهای شاهنامه فردوسی واشعاراو و...می باشد.
در کل 12 تصویر بر روی این گلدان قلم زنی شده و فضای بین این تصاویر با نقش هایی از گیاهان.پرندگان و..پر شده است.
هر خبره ای دراین کارها به خوبی می داندکه قیمت این اثر هنری در بازارهای بین المللی چندین برابر قیمت پیشنهادی است.
پس لطفآبرسر قیمت چانه زنی نفرمایید.
گفت وگو با سید شاهین عرب مینیاتوریست مکتب مینیاتور تهران؛ معرفى هنر ایرانى است «مکتب مینیاتور تهران» نگارستان یا هنرکده اى که سید شاهین عرب آن را تأسیس کرده است.
در این نگارستان علاوه بر نمایش آثار مینیاتور اساتید معاصر این هنر، آثار هنرجویان نیز به معرض نمایش گذاشته مى شود.
سیدشاهین عرب مسؤول و استاد این نگارستان ۳۴سال دارد و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسى ارشد از دانشگاه آزاد اسلامى به پایان رسانده است.
وى تاکنون در بیش از ۲۰نمایشگاه جمعى و انفرادى شرکت کرده و چهار اثرش توسط موزه هنرهاى معاصر تهران خریدارى شده است.
عرب همچنین در بى ینال نگارگرى به عنوان هنرمند برگزیده معرفى شده است.
گفت وگوى پیش رو در حوزه هنر مینیاتور ایرانى و مکتب مینیاتور تهران انجام شده که مى خوانید.
آقاى عرب، قبل از هر پرسشى لطفاً مکتب مینیاتور تهران از چه زمانى مسیر خود را آغاز کرده است؟
این مکتب دقیقاً از زمان پایتخت شدن تهران آغاز شده، زمانى که آغامحمدخان قاجار سرسلسله قاجاریه این شهر را به عنوان پایتخت برگزید.
این فعالیت هنرى از همان زمان در تهران آغاز شد و اولین نقاشانى که در این مکتب پیش رو بودند هنرمندانى همچون استاد میرزا بابا واستاد صنیع الملک غفارى هستند.
این اساتید به عنوان نقاشان صدر مکتب مینیاتور تهران شناخته مى شوند.
مکتب مینیاتور تهران یا به طور کلى مینیاتور معاصر حائز چه ویژگى هایى هستند؟
هر کدام از مکاتب نقاشى ایرانى داراى خصوصیات وویژگى هاى ساختارى و مفهومى خاصى هستند، حتى از لحاظ ساخت وساز و تکنیک تا حدودى با هم تفاوت دارند.
یکى از مهمترین ویژگى هاى این مکتب تنوع شیوه فردى در این سبک نقاشى است که در دوره هاى قبلى اگرچه فردیت پرداز بود اما به این شدت وجود نداشت.
به طور مثال بسیارى از آثار نقاشان گذشته ایران منسوب به یکدیگرند و چون اکثر هنرمندان کارشان را امضا نمى کردند تردید در این آثار بسیار است، اما آثار میرزا بابا یا صنیع الملک یا هادى خان تجویدى تفاوت زیادى با یکدیگر دارند، یا به طور مثال آثار حسین بهزاد با آثار مجید مهرگان بسیار متفاوت هستند.
چطور شد که هنرکده مکتب مینیاتور تهران را راه اندازى کردید؟
از سال۱۳۷۱ این کار را آغاز کردم و پس از چندسال فعالیت در حوزه نقاشى مینیاتور در سال۱۳۷۹ مکتب مینیاتور تهران را راه اندازى کردم.
این کار کاملاًَ شخصى است وهزینه راه اندازى هنرکده و تأسیس آن با کمک خانواده ودوستان تأمین شده است.
این هنرکده شامل آموزشگاه، نمایشگاه دائمى و بخش تحقیقات است.
آموزشگاه در هر ترم یک ماهه۷۰ نفر هنرجو مى پذیرد وتا امروز بیش از هزار نفر در آن آموزش دیده اند.
در بخش نمایشگاهى نیز آثار مینیاتور مختلف از دوره هاى معاصر به نمایش عمومى درآمده اند.
در بخش تحقیقات مکتب مینیاتور تهران نیز تألیفاتى انجام شده است.
«تکنیک ووسایل نقاشى ایرانى» و «فرش - نقاشى بر تار و پود» در این بخش به بوته چاپ سپرده شده اند.
حالا چرا نام «مکتب مینیاتور تهران» را بر مؤسسه خود گذاشته اید؟
معمولاً هنر مینیاتور در هر پایتختى که رشد کرده باشد به آن نام خوانده مى شود.
به نظر مى رسید در حوزه مکتب مینیاتور تهران کمتر کار شده است.
البته پیش از این تألیفات و تحقیقاتى در این زمینه انجام شده است که خیلى روى مکتب مینیاتور تهران متمرکز نبوده اند.
غالب این تحقیقات اروپایى بوده و آن شناخت عمیق را از هنر نقاشى ایرانى ارائه نمى دهد.
به طور کلى فعالیت هایى که در یک دهه اخیر انجام شده بیشتر روى مینیاتور معاصر ایران بوده است نه روى مکتب مینیاتور تهران.
در همین باره باید بگویم در بخش تحقیقات کارهایى انجام شده و نمایشگاههایى از آثار حسین بهزاد، حاج مصور الملکى و محمد تجویدى در هنرکده برگزار کرده ایم.
اهداف مشخصى که از تأسیس هنرکده و دنبال کردن مکتب هنرى مینیاتور تهران دارید چیست؟
آموزش و تعلیم به هنرجویان علاقه مند، کشف و جذب استعدادهاى درخشان، اشاعه و معرفى هنر مینیاتور خصوصاً دوره معاصر به توده مردم و نمایش آثار و معرفى هنرمندانى که چه در گذشته و چه امروز در مکتب مینیاتور تهران فعال بوده اند و هستند.
با این حساب آینده خوبى باید براى این هنر متصور باشید، درست است؟
بله، هنر مینیاتور ایران در آینده بسیار پویاتر از گذشته خواهد بود، به دلیل اینکه امروزه افراد بسیارى به این هنر علاقه مند شده و در این رشته ادامه راه مى دهند، دوم اینکه اطلاعات تئوریک تحقیقاتى در مورد مینیاتور افزایش یافته و نکته مهمتر این است که در گذشته استاد مینیاتوریست زن نداشته ایم اما طى دو دهه گذشته با استقبالى که زنان از این هنر به عمل آورده اند در آینده زنان حرفهاى بسیارى در این زمینه خواهند زد.
ممکن است بسیارى از مردم فکر کنند هنر مینیاتور هنرى کاملاً ایرانى است، در صورتى که چنین نیست.
در این باره لطفاً توضیح بدهید.
هنر مینیاتور صرفاً متعلق به ایران نیست.
این سبک تا حدودى جهانى است و کشورهاى زیادى همچون چین، هند، ژاپن، ترکیه عثمانى و حتى برخى کشورهاى اروپایى در این زمینه فعالیت مى کنند.
اما آنچه در این میان حائز اهمیت است اینکه زادگاه هنر مینیاتور در ایران بوده و بدون اغراق و هرگونه تعصب سرآمد همه مینیاتوریست ها در هر دوره تاریخى ایرانیان بوده اند.
دلیل این امر ظرافت و اجراى بسیار دقیق و ترکیب بندى قوى همراه با استحکام آثار ایرانى است.
علاقه مندان بخصوص جوانانى که اشاره کردید به این هنر علاقه دارند چگونه مى توانند از مکتب مینیاتور تهران بهره ببرند؟
مراجعین وعلاقه مندان مى توانند به نشانى میدان ونک، خیابان ملاصدرا، نرسیده به کردستان شماره۲۷/۱ مراجعه کنند و در هنرکده «مکتب مینیاتور تهران» در حوزه آموزش، مشاوره، بازدید از نمایشگاههاى برپا شده و گفت وگو با هنرجویان از امکانات ما استفاده کنند درباره صنایع دستی مکتب اصفهان که رشته کاری و تحقیقی شماست ، بویژه خصوصیات مهم و قابل ذکر صنایع دستی این دوره و وضعیت کنونی آنها صحبت کنید.
پدر و مادر صنایع دستی ، گل و بوته ایرانی است که عبارت است از اسلیمی و ختایی.
اسلیمی از اسلام می آید و ختایی از گل و برگ طبیعت.
هنرمندان به طور تقریبی اینها را از دوران ساسانیان گرفتند و همیشه آنها را تغییر دادند.
گلها را تکمیل و زیباتر ساختند و به آن مقدار از تکامل رساندند که شما نمونه های آن را در مسجد شیخ لطف الله ، چهل ستون ، عالی قاپو و مسجد امام می بینید.
این گل و بوته ها در پارچه ، گچبری ، منبت کاری و دیگر هنرها نفوذ کرد.
این گل و برگها که پایه و اساس تزیینات ایرانی شد از خصوصیات مهم صنایع دستی اصفهان است ؛ اما در کنار این تزیینات ، ما به زیبایی ها و شگفتی آفرینی های دیگر هم برمی خوریم.
اگر شما به خانه های قدیمی آن دوره که به ندرت معماری آن در دوره های بعد هم باقی ماند نگاه کنید ، یکی از ویژگی های آنها این است که لب پشت بام آنها کنگره چوبی است.
همه این کنگره های چوبی نقاشی داشت و یک ردیف آجر نظامی (40 سانتی) هم گذاشته بودند تا باران آنها را خراب نکند.
در بدنه این بناها پر بود از کاشی هایی که روی آنها هنر ایرانی نقش بسته بود؛ اما اکنون ساختمان ها و برجهایی ساخته می شود که حتی یک تکه کاشی که سنت ایرانی است در آنها وجود ندارد ، البته این تزیینات فقط جنبه زیبایی نداشت ، بلکه کاربردهای گوناگونی داشت.
مثلا در گذشته کف اتاق نمد پهن می کردند.
این نمدها علاوه بر زیبایی مانع انتقال رطوبت می شدند.
آجر ، گچبری ، شیشه های رنگی و زیرزمین های سرداب مانند از ویژگی های آن دوره است که دیگر مورد بی مهری قرار گرفته اند.
فکر می کنید برای حفظ آن هنرها و بازآفرینی آنها، برگزاری برنامه هایی مانند گردهمایی مکتب اصفهان که فرهنگستان هنر بانی آن است ، چقدر می تواند تاثیرگذار باشد؟
به طور مسلم خیلی تاثیر دارد.
متاسفانه باید بگویم که امروزه دانشگاه ها دیگر آن کارکرد گذشته را ندارند و چیزی را که باید آموزش بدهند، نمی دهند.
فکر می کنم علت اصلی این مشکل خود دانشجویان هستند که 4 سال می آیند و می روند تا مدرکی بگیرند و جایی استخدام شوند.
فرهنگستان هنر این قدرت را دارد که استادان بزرگ هنری را گرد هم بیاورد و با صرف هزینه و برپایی جلسات و دعوت از استادان فن راهکارهای حفظ آثار و شناساندن آنها را بررسی کند.
من امیدوارم فرهنگستان در اقدام بعد هنرستان ها را هم در پوشش خود بگیرد و با اعزام استادان خوب سبب شکل گیری نیروی جوان هنری شود.
من این را از فرهنگستان می خواهم ، چون به فکر کشورم هستم.
در دوره صفویه ، بویژه دوره شاه عباس این حمایت از هنر سنتی تا چه پایه ای بوده است؟
واقعیت است که هنر ، بدون حمایت و تشویق هیچ گاه نمی توانست اینقدر پیشرفت کند.
این تشویق ها بسیار زیاد بوده است ؛ اما از سوی دیگر باید به نکته دیگری هم اشاره کرد و آن این که نگارگری داخل زندگی مردم بوده.
تهذیب با زندگی مردم عجین بوده ، به عنوان مثال کتاب حافظ در آن دوره سراسر تهذیب و تحشیه بود.
آیا ما هنر یا صنایع دستی خاصی هم داریم که ویژه دوره صفوی بوده باشد و در این دوره به وجود آمده باشد؟
نه ، من چنین نمونه ای را به یاد نمی آورم.
می شود گفت هنرها در این دوره فقط تکمیل شده اند.
به هر حال با تشویق های شاه عباس ، هنرمند تشویق می شد و می کوشید هنری متعالی تر بیافریند.
مساجد در دوره سلجوقی هم کاشی داشت ؛ اما شاه عباس طراح کاشی ساز را تشویق می کرد و به همین دلیل ، کیفیت بالاتر می رفت.
ما در این دوره بهترین کاشی ها ، بهترین کیفیت و بهترین طرحها را می بینیم و البته داستان های زیادی هم درباره حمایت شاه عباس و دیگر پادشاهان صفویه از هنرمندان شنیده ایم.
فکر می کنید همکاری سازمان هایی چون استانداری ، شهرداری و میراث فرهنگی اصفهان چقدر می تواند در زنده کردن این هنر مطلوب باشد؟
فرهنگستان به دلیل موقعیت ویژه و تعریفی که دارد می تواند پیشگام چنین حرکتهایی باشد و از آنجا که همه این مرکز فرهنگی را قبول دارند و به رسمیت می شناسند و برای آن احترام قائلند ، به دنبال او می روند.
من مطمئنم اگر فرهنگستان به دنبال حفظ هنر و نگهداری و شناساندن میراث هنری باشد ، بقیه سازمان ها هم از این موضوع حمایت می کنند.
به طور قطع این حمایت و همکاری می تواند به حرکت و شناساندن آثار هنری سرعت بسیاری ببخشد.
پیشنهاد شما به عنوان استاد میناکار و پیشکسوت در عرصه صنایع دستی برای حفظ صنایع دستی و هنرهای مکتب اصفهان چیست؟
اکنون همه دنیا به صنایع دستی ما فخرفروشی می کنند.
موزه مترو پلیتن روی قلم زنی ، سرامیک و قرآن های خطی ما مانور می دهد.
زیباترین فرمها مربوط به ایرانیان است.
باید این هنرها را تشویق کرد و از طراحها حمایت کرد تا کیفیت کار بالا برود.
اکنون طرح فرش سالهای سال است که تغییر نکرده و تکراری شده ، باید طراحان خوب جمع شوند و طرحهای مناسبی ارائه کنند.
یادم می آید یک بار در فرهنگستان هنر در جلسه فرش دعوت بودم.
عده ای می گفتند ما باید مطابق نظر و سلیقه اروپایی ها فرش ببافیم ؛ اما من گفتم در قدیم عالی ترین پشم را می گرفتند ، بهترین رنگ را به آن می زدند و زیباترین فرش را می بافتند.
در آن دوره قالی هایی بافته می شد که پادشاهان و اشراف برای تصاحب آن با هم جنگ و دعوا می کردند.
همین فرشها را برده اند در موزه های اروپا و همه از آنها لذت می برند ، فرشهایی که طراحان آن هیچ وقت سلیقه اروپاییان را در نظر نمی گرفتند.
ما باید جنس خوب با کیفیت مناسب خلق کنیم تا خارجی ها بیایند و ناز ما را بکشند و فرشها را بخرند.
ما باید برای نقشه فرش کلاس طراحی بگذاریم.
باید از طراحان میناکار حمایت کنیم.
به نظر من وقت تشویق هنرمندان فرارسیده است احداث 6400 سوئیت هنرمندان صنایع دستی ( 185 گانه ) با هدف معرفی و ارتقای فرهنگی ایرانی و افزایش جاذبه های گردشگری در هریک از سرزمین های 117 گانه مذکور ، سوئیت هائی هنری از باب حضور و اسکان هنرمندان صنایع دستی پیش بینی شده است که با ملحوظ داشتن معماری خاص و سنتی مربوط به هر از سرزمین ها، متراژی به عنوان محل سکونت هنرمندان و خانواده آنها و متراژی برای کارگاه و متراژی برای فروش فیزیکی صنایع دستی در نظر گرفته خواهد شد .
برحسب مطالعات اولیه، بررسی نیاز ها و لحاظ داشتن رهنمود بزرگان، تعداد این سوئیت ها حدود 6400 سوئیت برای حضور دائم و یا دوره ای هنرمندان فرهیخته ای خواهد بود که طی شرایطی ویژه و براساس انتخاب هیئت بزرگ داوران بین المللی از بین هنرمندان ایران و اقوام عالم برحسب ضوابط و تشریفاتی مدون انتخاب خواهند شد.
متراژ تقریبی این سوئیت ها با در نظر گرفتن 50 متر برای اسکان، 50 متر برای کارگاه و 50 متر برای فروش و عرضه تولیدات، متراژی برابر 150 متر میباشد که ضرورتاً برای صنایع دستی کوچک و بزرگ متراژ کارگاه و فروشگاه متفاوت میباشد که این متراژ بر حسب نوع صنعت دستی و تصمیم دفتر فنی متغیر خواهد بود .
متراژ تقریبی کل بنای مورد نظر برای 6400 هنرمند، مساحتی معادل 000/960 مترمربع در سایت خواهد بود .
با اینکه تعداد صنایع دستی در ایران بالغ بر 185 نوع و در کشور هائی دیگر همچون چین و هندوستان بالغ بر 300 نوع میباشد، در ذیل به نمونه هائی از این صنایع دستی که در سایت حضور خواهند داشت و یقیناً با حضور سلاطین هنرهای دستی و نظایر آن و نیز محصولات دستی، جاذبه جلب گردشگر و هنردوستان را صد چندان خواهند کرد، اشاره میگردد .
آئینه تراشی .
آئینه کاری .
ابریشم بافی آیئینه دوزی .
اجاق قراقی .
اهرامی .
بامبو بافی .
برگ بافی بافت پارچه با الیاف پنبه ای ، پشمی و غیره .
برزنت بافی .
پاپینه ماشه پتو بافی .
پولک دوزی .
پته دوزی .
پوستین دوزی پادری و کف پوش اتومبیل .
پرده بافی .
پیکر تراشی .
پلاس بافی ( لته بافی ) .
تراش روی شیشه .
ترمه بافی .
تذهیب .
تشعیر .
تخت کشی گیوه .
تندیس سازی .
جواهر سازی .
جاجیم بافی .
جنده کاری ( قلم زنی برجسته ) .
چادر شب .
چیغ بافی .
چاروق دوزی .چاقو سازی .
چادر بافی .
چوقا بافی .
چاپ سیلک .
چهل تکه دوزی خاتم دوزی .
چفیه بافی .
چنچه دوزی .
چنته بافی .
چاپشابلون .
چاپ باتیک .
حصیر بافی .
حوله بافی .
خاتم سازی .خراطی .
خوش دوزی خاصه دوزی .
خطاطی حوش نویسی خورجین بافی .
دستبافی .
دارایی بافی .
دلوچه سازی .
ده یک دوزی .
ریزه کاری چوب .
روکاری .
رنده بافی .
رویه چینی گیوه .
زری بافی .
زینت آلات محلی .
زیلو بافی .
سرامیک سازی .
سفال سازی .
سوزن دوزی .
سبد بافی .
سراجی .
سنگ تراشی .
سکه دوزی .
ساجیم بافی .
سیاه چادر بافی .
ساخت و قلمزنی .
سجاده بافی .
ساخت سازهای محلی .
سوخت روی چوب .
سوخت روی چرم .
سرانداز بافی .