سرآغاز
اگر نگاهی دقیق و جامع به مکتب اسلام داشته باشیم ، به اهمیت سه رکن از ارکان و پایه های مکتب می رسیم یعنی سه موضوع غدیر ، عاشوراء و انتظار م جدا کنیم ، دیگر از اسلام چیزی باقی نمی ماند و همین است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فرمودند : محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است .
به راستی که در غدیر ، امامت شیعه رقم خورده است و در عاشوراء قیام شیعه در برابر ظلم ها به وقوع پیوسته است و با انتظار ، منتظر قیام دیگری در برابر تمام یزیدیانِ شرق و غرب هستیم و منتظر نجات نسل آدمی و تمام هستی از غربت دوری امام و رهبر آگاه و آزاد خویش ، مهدی فاطمه .
غدیر سرآغاز زعامت ، ولایت و حکومت امام معصوم است تا انسانها را به سر منزل مقصود هدایت کند ولی با خیانت مسلمان مآب های صدر اسلام ، حق زعامت امام معصوم ، غصب گردید تا آنجا که مقام امامت را در عاشورائی خونین ، با همراهان خویش ، به شهادت رساندند... راستی که اگر حقّ علی را نمی گرفتند ، چگونه جرأت می کردند که حسین و یارانش را آنگونه شهید کنند...
امروز و اما ، امروز منتظر عاشورائی دیگر هستیم آن هم به رهبری فرزند حسین - عَلَیْه السَّلام- مهدی فاطمه ، تا غدیر را به جایگاه خویش برگردانیم و آن پیمان صادقانه را ببندیم......
راستی که عاشوراء انتظاری محقق شده است و انتظار عاشورائیست محقق نشده برای پیوندی دوباره با غدیر ...
امام باقر- عَلَیْه السَّلام- فرمودند :
قائم ... روز عاشوراء ، روزی که حسین در آن روز به شهادت رسیده ، خروج می کند. 1
و باز در روایت آمده که:
حضرت مهدی- عَلَیْه السَّلام- بعد از ظهور ، انتقام غصب جایگاه امامت و ظلمی که به اهل بیت رسول خدا - صَلَی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم- شد ، را می گیرند 2 و چه مرتبط است آن خروج در روز عاشورا و این انتقام با عاشورا و غدیر و چه زیباست انتظار ظهور حجت خدا...
اما در زمینه سازی ظهور حضرت چه افرادی ، نقش مهمّی را ایفا می کنند؟ با بررسی بعضی از روایات انتظار ، به این نتیجه می رسیم که توجه و اعتماد اولیاء دین از میان ملت ها به ملت و کارگزاران شیعه ایرانی متمرکز شده است ، چنانکه می خوانیم که :
بحار الانوار ، ج 95 ، ص 190 .
همان ، ج 53 ، ص 14 ، حدیث مفصّل مفضل بن عمر
« اشعث بن قیس از سران منافقین ، روزی در حالی که جماعت ایرانیان ، به دور حضرت علی- عَلَیْه السَّلام- حلقه زده بودند ، با شکستن جماعت ، خود را به ایشان رسانید و گفت: این سرخ رویان که اطراف شما را گرفته اند و نزدیک شما نشسته اند ، بر ما چیره شده اند . حضرت سکوت کرده و سر به زیر افکنند. در حالی که پای بر منبر می کوبیدند و بعد فرمودند: کدام یک از آن شکم پرستان بی شخصیت مرا معذور می دارد و حکم به انصاف می دهد، که برخی از آنان مانند الاغ در رختخواب خود می غلطند و دیگران را از پند آموختن محروم می کنند . آیا مرا امر می کنی آنان را طرد کنم ، هرگزنخواهم کرد چون در این صورت از زمره جاهلان خواهم بود ، اما سوگند به خدایی که دانه را شکافت و بندگانش را آفرید ، اینان حتماً شما را برای برگشت مجدد به آئین تان سرکوب می کنند همانگونه که شما آنان را در آغاز برای پذیرش این آئین سرکوب نمودید . » 1
اما در ادامه آنچه به عنوان سؤال مطرح می شود این است که با توجه به اینکه انتظار نوعی عمل است نه حالت – که پیامبر اکرم - صَلَی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم- فرمودند : «اَفْضَلُ اَعْمَالَ اُمَّتِی اِنْتظارُ الْفَرَج » 2 - ، برای ظهور حضرت ، منتظرِ
شرح نهج البلاغه ابن ابی حدید ، ج 20 ، ص 284 .
بحارالانوار ، ج 50 ص 317 .
واقعی چه اعمالی را باید انجام دهد؟ آیا می شود برای این کار مهم به کارهای جزئی و جمع های کوچک بسنده کرد؟ مشخص است ، با توجه به مقدس ومهم بودن این هدف ، یعنی « زمینه سازی ظهور حضرت » نمی توان به کارهای جزئی بسنده نمود . آنجایی که از یک سو رسول خدا - صَلَی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم- برای رساندن مردم به یک حکومت جامع و عادل اسلامی ، غدیر را از جانب خدا هدیه می آورد و حسین - عَلَیْه السَّلام- برای این مهم نه تنها سر ، بلکه همه عزیزانش را می دهد، و از سوی دیگر مخالفان و دشمنان منجی عالَم ، با کاری سازمان یافته و جهانی در صدد خشکاندن این درخت سبز و محکم 3 هستند ، آیا ما می توانیم فقط به دعای ندبه ، دعای فرج و ... بسنده کنیم ، و حال اینکه فرزندان و جگر گوشه های ما در طرح کثیف دشمنان قرار گرفته اند؟!!
3-در این جزوه نمونه ای از فعالیتهای استعمارگران و صهیونیسم ذکر گردیده است.
در این زمان که دشمنان در صدد جدا کردن انسان ها از مکتب مهدوی هستند،
چرا ما در صدد گسترش جهانی این مکتب نباشیم و انسانها را با زلالی این مکتب آشنا نکنیم ؟؟؟
لذا برای این هدف یعنی « جهانی کردن فرهنگ انتظار و مهدویت » ضرورت دارد که کاری سازمان یافته را طراحی کنیم و پله های عمل را گام به گام با عنایت حضرت طی نماییم و به فراهم شدن این هدف که قطعی و ضروری است، سرعت بخشیم چرا که این هدف چه بخواهیم و چه نخواهیم تحقق پیدا می کند .
« به امید آن روز که او بیاید و جهان را از غربت نجات بخشد. »
آنچه در این جزوه می آید ، پاسخی است به سؤالات ذیل :
ریشه عقب ماندگی علمی و معنوی مسلمین ، و برنامه ها و فعالیت های دشمنان در این راستا چیست؟
در قبال برنامه های دشمنان ، ما چه کرده ایم و با چه کمبودهایی مواجه هستیم؟
روایات خاندان پیغمبر اکرم - صَلَی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم- ، برای زمینه سازی ظهور امام زمان ، ما را به چه سمت و سویی هدایت می کند؟
یاوران حضرت به شهادت روایات ، چه خصوصیاتی باید داشته باشند و چه نقشی را باید ایفا کنند؟
و بالاخره تعریف سازمان و سیستم چیست ، و کیفیت ارزیابی فعالیت های سازمانی ، چگونه است؟
« راز عقب ماندگی مسلمین و نقش دشمنان »
از ظلمی که به امامت شده گفتیم و از شهادت امام در عاشورا ...
به راستی ، ریشه عقب ماندگی مسلمین در علم و معنویت و ریشه ظلمی که امروزه نه تنها به مسلمین بلکه به نسل آدمی می شود و خلاصه کلام ریشه غربت نسل آدمی در جهان امروز، همان ظلمی است که به مقام امامت شد . آنجا که امیرالمؤمنین - عَلَیْه السَّلام- را به عنوان امام نپذیرفتند و غدیر را از مسیر اصلی خود ، منحرف کردند. اما در ادامه عواملی به عقب ماندگی و انحطاط مسلمین ، سرعت بخشید و از این انحراف و از این آب گل آلود استفاده نمود ، که در ادامه به ذکر آنها می پردازیم.
آنچه کارشناسان به عنوان علل عقب ماندگی مسلمین ، ذکر نموده اند ، عبارت است از:
1) فقر اقتصادی ، 2) بی سوادی ، 3) جنگ جهانی اول و دوم ، 4) اختلاف و انحراف مذهبی در درون مسلمین توسط خود مسلمین ، 5) اختلاف و انحراف مسلمین توسط استعمار ، 6) آموزه های انحرافی و ساختگی از دین بین مسلمین مثل : مذمت دنیا به عنوان مذمت دنیاپرستی و عدم تفکیک بین استفاده بهینه از دنیا و بین مفهوم دنیاپرستی ، 7) انحراف در معنا و منظور الفاظی مثل زهد ، تقدیر و سرنوشت ، توکل و ... ، 8) تفکر سکولاری و جدایی بین دین و سیاست تا آنجا که حتی بعضی این تئوری را مطرح نمودند که علی - عَلَیْه السَّلام- رهبریت دینی و ابوبکر رهبریت سیاسی مسلمین را بر عهده داشت. ، 9) این تفکر که صحابه پیامبر و یا بزرگان امّت اسلامی اگر هم خطائی کرده اند ، بر آنها نباید خرده گرفت بلکه کوشش خود را کرده اند، اما خطائی هم شده است که این خطا بر حقانیت آنها ضربه ای وارد نمی کند و هیچ کدام از صحابه پیامبر از این قانون مستثنی نیستند حتی معاویه و لذا تقدّس آنها محفوظ است و احترام آنها لازم و لذا در مورد اصحاب پیغمبر گفتند که : « اِجْتَهَدَ وَ اَخْطَأَ » ، فلان صحابی کوشش کرده و اجتهاد داشته است هر چند به خطا رفته باشد. ، 10) و بالاخره اخلاق خود مسلمین که همّت و خلاّقیت را در پیشبرد زندگی فردی و اجتماعی آنچنان که باید به کار نبستند 1 و مواردی دیگر.
اما مهم ترین علت در میان عوامل ، دلبستگی مسلمین به دنیا و بیزاری از مرگ است . که رسول خدا - صَلَی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم- فرمودند:
« دیری نخواهد پایید که اقوام غیر مسلمان به سویتان یورش خواهند برد، همچون یورش گرسنگان به سفره غذا .
جلد کتاب در فرهنگ آرماگدون نوشته اند ( سخنرانی استاد افقهی ، جلسات صهیونیسم شناسی ، تاریخ 14/ 5/ 84 )
سؤال شد که : یا رسول الله ، آیا ما در آن هنگام جمعیت کمی خواهیم بود ، فرمودند:
بلکه تعدادتان زیاد است اما ضعیف و ناتوان ، و خداوند ترس از شما را ، از دلهای دشمنانتان خارج خواهد نمود و در دل ها وهن خواهد دمید ، سؤال شد : وهن چیست؟ فرمودند: دلبستگی به دنیا و بیزاری از مرگ .»
به راستی آنجا که حق امیرالمؤمنین و به عبارتی روشن تر ، حقّ تمام امّت و تمام جهان را غصب نمودند دلیلی غیر از دلبستگی به دنیا داشته است ؟!!!
در این میان و در ایجاد عوامل عقب ماندگی مسلمین ، دست استعمار برای کم رنگ کردن فرهنگ اسلام ناب و شیعه اَثنا عشری ایرانی یعنی شیعه ای که در مقابل استعمار نه سکوت بلکه قیام می کند ، بسیار آلوده است و همین قیام علت دشمنی استعمار با شیعه اَثنا عشری ایرانیست. در کتاب شیعیان عرب ، مسلمانان فراموش شده می خوانیم که « شیعیان عرب ، با شیعیان ایران همسویی نداشته و با آمریکا دشمنی ندارند » و یا در مقاله پروفسور برنارد لوئین آمده که :
« سنّی گری عبارت است از همراهی با وضع موجود و نظام حاکم و شیعه گری عبارت است از: مخالفت با وضع موجود و نظام حاکم و نیز شیعیان اعتقاد دارند که تمامی دولت های اسلامی از زمان قتل علی بن ابی طالب تا به امروز ، نا مشروع و یا در امیدوار کننده ترین صورت آن ، موقّت بوده اند و تاریخ ، مسیر اشتباه در پیش گرفته است . »
بعضی از جامعه شناسان غربی روی کار آمدن دولت های غیر دینی را تنها راهکار عقب ماندگی مسلمانان می دانند.
به راستی که شیعیان مجاهد با مرکزیت ایران مهم ترین دشمن استعمار و یهود صهیونیسم و مسیحیت صهیونیسم هستند و چرا چنین نباشد در حالی که یهود فقط خود را خلیفه زمین می داند و می خواهد با زمینه سازی جنگ نهایی یعنی جنگ آرماگدون بر جهان مسلط شود و در این راه از برنامه ریزیهای کلان مالی ، فرهنگی 1 و نظامی دریغ نمی کند و تنها دشمن خود را ، کسانی می داند که با توجه به فرهنگ شیعی ناب و فرهنگ اسلامی ناب ، در مقابل استعمارگری های آنان قیام می کنند ؟!!
جلد کتاب در فرهنگ آرماگدون نوشته اند ( سخنرانی استاد افقهی ، جلسات صهیونیسم شناسی ، تاریخ 14/ 5/ 84 )
خلاصه ای از فعالیت های استعمار که اکثر آنها در رابطه با شیعه اَثنا عشری ایرانی است:
تشکیل مؤسسات و دانشگاه ها که موارد زیر به عنوان نمونه مطرح می شود:
دانشگاه های مختص به شیعه شناسی در اسرائیل به نام های : حیفا ، بارایلان ، دانشگاه عبری اورشلیم و تل آویو که موضوع کار این دانشگاه ها ، تشیّع و شیعیان ایران است.
در همایش سابق دانشگاه تل آویواز همه ضد انقلابان ایران دعوت شده بود ، که نتیجه آن چاپ کتابی به نام « تشیّع ، مقاومت ، انقلاب » بود و با دو موضوع ارزیابی وضعیت شیعیان اَثنا عشری در هر منطقه از جهان و بررسی اثرات انقلاب ایران بر آنها ، به تألیف رسید.
تألیف کتاب های مختلف به موضوعیت فرهنگ آرماگدون و ... و نیز استفاده جدّی از رسانه ها . 1
تألیف دائره المعارف ها برای شناسایی دقیق کشور های اسلامی.
طراحی های نظامی در راستای ترور نخبگان ، عملیات در حدّ وسیع آن هم برای ، کشتن مسلمانان و...