چکیده پیوسته این سوال مطرح است که چرا کشوری پیشرفت کرده در حالی که کشور مشابه که از نظر منابع اولیه و امکانات بهره وری دارای شرایط بهتری بوده، عقب مانده است.
چه عامل مهمی در شرایط مشابه باعث پیشرفت و موفقیت بعضی (کشور - گروه - فرد) و باعث عقب ماندگی و عملکرد ناصحیح بعضی دیگر می شود؟
در سالهای اخیر، تلاشهای وسیعی به وسیله بسیاری از سازمانها برای ترغیب افراد خود به خلاقیت و نوآوری انجام گرفته است.
در این مقاله مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری شرایط ایجاد این مولفه ها و هم چنین ویژگیهای افراد و سازمانهای خلاق و نوآور تبیین شده است.
با بهره جویی از فنون خلاقیت و نوآوری خواهیم توانست به طریقی کارآمد و اثربخش به اهداف خود برسیم و سازمان و جامعه ای توسعه یافته و پیشرو داشته باشیم.
خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یک سازمان و جامعه است و آگاهی از فنون و تکنیک های آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران، دانشجویان، پژوهشگران و علاقه مندان به این رشته است.
مقدمه امروزه ثبات در محیط کار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان داده است و صنایع سنتی و قدیمی که جای خود را به انواع جدید و توسعه یافته آن داده است.
فرصتی برای استفاده از مهارتهای قدیمی نمی گذارد و در حقیقت آینده را با تهدیدات و فرصتها مواجه ساخته است، زیرا هر اختراع و نوآوری، تغییری را پدید می آورد که می تواند به نوبه خود فرصتی را برای کسانی به وجود آورد که بتوانند از این فرصت استفاده بهینه کنند.
موسسات و سازمانهای تولیدی و خدماتی باید این امر مهم را تشخیص داده و به طور مداوم، کالاها و خدمات جدید را ارائه دهند، یا در جهت بهبود آن بکوشند.
خلاقیت و نوآوری باتوجه به ماهیتش بر ناشناخته ها دلالت دارد و با خود ریسک را به همراه می آورد که البته ممکن است نتایج رضایت بخشی را باتوجه به مقادیر سرمایه گذاری شده در آن، به وجود نیاورد.
باوجود این، قصور سرمایه گذاری در ایجاد آن ممکن است شرایط خاصی را فراهم آورد که به ناکامی سازمان منجر شود.
از این رو محققان و نظریه پردازان بسیاری بر اهمیت توجه به این موضوع تاکید کرده اند.
به طور نمونه شومپتر (SHUMPTER)به عنوان یکی از اولین پیشگامان، اهمیت این مسئله را برای موفقیت موسسات و به طور کلی تاثیر آن بر روی کل جامعه متذکر گردیده است.
مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال 1950 توسط گیلفورد ایجاد گردید.
گیلفورد (GUILFORD) خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف می دانست.
(شهرآرای - مدنی پور، 1375، ص 39) لوتانز (1992): استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافتهای افراد و یا گروهها در یک روش جدید، تعریف کرده است.
بارزمن خلاقیت را فرآیند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می داند.
(همان منبع، ص 39) خلاقیت همچون عدالت، دموکراسی و آزادی برای افراد دارای معانی مختلف است ولی یک عامل مشترک در تمام خلاقیتها این است که خلاقیت همیشه عبارتست از پرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت در آنها موجود بوده و به عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می کنند ولی آنچه که تازه است ترکیب این عوامل در الگویی جدید است (جک هالوران - دوگلاس نبتون، 1992) تلاشهای خلاقیت وسیله ای برای نوآوری است.
خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری و ذهنی است و نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد و در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است.
(فرنودیان، 1370، ص 6) نوآوری مهارتی است که با بسیاری همکاریهای دیگر همراه است.
نوآوری به دگرگونیهای عمده در زمینه پیشرفتهای تکنولوژیک یا ارائه تازه ترین مفاهیم مدیریت یا شیوه های تولید، اطلاق می شود.
نوآوری پدیده ای واقعاً چشمگیر و جنجالی است.
نوآوری عموماً پدیده ای نادر است که فقط در عده ای خاص می توان آن را سراغ گرفت.
هالت (1998): اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد، وارکینگ (VARKING) نیز توضیح می دهد که: نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد.
به عبارتی نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.
بنابراین، در یک تعریف کلی می توان نوآوری را به عنوان هر ایده ای جدید نسبت به یک سازمان و یا یک صنعت و یا یک ملت و یا در جهان تعریف کرد.
(خداداد حسینی، 1378، ص48) تفاوت خلاقیت و نوآوری اگرچه واژه خلاقیت با نوآوری به طور مترادف استفاده می شود اما غالب محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت باید به طور جدا مدنظر قرار گیرند، چرا که دارای معانی و تعاریف جداگانه ای هستند (مهر، 1969).
خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالی که نوآوری دلالت برآوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد.
(دیویس، 1969) همچنین (رزنفلد و سروو، 1990) ماهیت خلاقیت یا اختراع را از نوآوری به وسیله معادله زیر تفکیک کردند: انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوری در معادله نوآوری فوق، کلمه مفهوم اشاره بر ایده ای است که باتوجه به چهارچوب مرجعی آن فرد، دپارتمان، سازمان و یا یک دانش انباشته شده جدید است.
کلمه اختراع اشاره به هر ایده ای جدید است که به حقیقت رسیده باشد، کلمه انتفاع بر به دست آوردن حداکثر استفاده از یک اختراع دلالت دارد.
در مورد نوآوری و تغییر نیز، تفاوتهایی وجود دارد (کتزوکان، 1978).
برای مثال تغییر می تواند به بهبود رضایت شغلی یک فرد اطلاق شود، در حالی که نوآوری نتیجه و تاثیری بیش از یک فرد را در بر می گیرد و تاثیر آن، ورای دپارتمان ایجاد کننده آن است (لارسن، 1993).
در تحقیق دیگری در مورد تغییر تکنیک (کنن، 1967) بیان کرد که تغییر ایجاد هرچیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد.
اما نوآوری ایجاد ایده هایی است که برای سازمان جدید است.
از این رو، تمام نوآوریها می توانند منعکس کننده یک تغییر باشند، در حالی که تمام تغییرها، نوآوری نیستند.
تغییر نتیجه ای از فرآیند خلاقیت و نوآوری است.
در این راستا، وبر و دستیارانش ارتباط میان خلاقیت، نوآوری و تغییر را به شکل شماره یک ترسیم کردند: نظرات بسیاری در مورد ماهیت و تفاوتهای اساسی این واژه ها ابراز شده، نویسندگانی نیز معتقدند که: - خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست.
(رابینز، 1991) - خلاقیت عبارت است از به کارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید.
(رضائیان، 1373) - نوآوری فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روشهای جدید عملیات است.
(رابینز، 1991) - نوآوری عبارت است از عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو ناشی از خلاقیت، به عبارت دیگر، در خلاقیت اطلاعات به دست می آید و در نوآوری، آن اطلاعات به صورتهای گوناگون عرضه می شود.
(رابینز، 1991) - تغییر ایجاد هرچیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد، اما نوآوری اتخاذ ایده هایی است که برای سازمان جدید است.
بنابراین، تمام نوآوریها منعکس کننده یک تغییرند اما تمام تغییرها، نوآوری نیستند.
(ریچارد، ال، داف، 1992) - تغییر سازمانی به عنوان اتخاذ یک فکر یا رفتار جدید به وسیله سازمان مشخص می شود، اما نوآوری سازمان اتخاذ یک ایده یا رفتار است که برای نوع وضعیت، سازمان، بازار و محیط کلی سازمان جدید است.
اولین سازمانی که این ایده را معرفی می کند به عنوان نوآور در نظر گرفته می شود و سازمانی که کپی می کند یک تغییر را اتخاذ کرده است.
(منبع اخیر) براساس این تعاریف، خلاقیت لازمه نوآوری است.
تحقق نوجویی وابسته به خلاقیت است.
اگرچه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور کرد که خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوریهاست.
خلاقیت پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است.
از خلاقیت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پیش است و تا اندیشه ای نو به صورت محصولی یا خدمتی جدید درآید زمانی طولانی می گذرد و تلاشها و کوششهای بسیار به عمل می آید.
گاهی ایده و اندیشه ای نو از ذهن فرد می تراود و در سالهای بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی می گردد.
(الوانی، 1372، ص 223-224) مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن، بیش از یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد، ولی انگیزه اساسی برای پژوهش بیشتر در سال 1950 توسط گیلفورد ایجاد گردید.
(رابینز، 1991) - نوآوری عبارت است از عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو ناشی از خلاقیت، به عبارت دیگر، در خلاقیت اطلاعات به دست می آید و در نوآوری، آن اطلاعات به صورتهای گوناگون عرضه مـــــی شود.
(ریچارد، ال، داف، 1992) - تغییر سازمانی به عنوان اتخاذ یک فکـر یا رفتار جدید به وسیله سازمان مشخص مــــــی شود، اما نوآوری سازمان اتخاذ یک ایده یا رفتار است که برای نوع وضعیت، سازمان، بازار و محیط کلی سازمان جدید است.
اولین سازمانی که این ایــده را معرفی می کند به عنوان نوآور در نظر گرفته می شود و سازمانی که کپی می کند یک تغییر را اتخاذ کرده است.
از خلاقیت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پیش است و تا اندیشـه ای نو به صورت محصولی یا خدمتی جدید درآید زمانی طولانی می گذرد و تلاشها و کوششهای بسیار به عمل می آید.
گاهی ایده و اندیشه ای نو از ذهن فرد می تراود و در سالهای بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی مــــــی گردد.
(الـوانـــی، 1372، ص 223-224) خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است.
(آقایی، 1377، ص26) به طور خلاصه با درنظر گرفتن نظریات فوق می توان چنین نتیجه گرفت که خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود داشته و یا به عبارتی به معنای دلالت بر «پیداکردن» چیزهای جدید است هرچند که ممکن است به مرحله استفاده در نیاید.
نوآوری به عنوان هر ایده جدیدی است که در برگیرنده توسعه یک محصول، خدمات یا فرآیند مـــــی گردد که ممکن است نسبت به یک سازمان، یک صنعت، یا ملت و یا جهان جدید باشد.
این نوآوریها به تغییر و انطبـاق بهتر سازمان با ایــده های جدید منجر می شود.
فرآیند خلاقیت و نوآوری مراحل خلاقیت ممکن است به فعالیت قوه درک و خرد انسان، یا مراحل مجزا ولی به هم پیوسته تعریف شود که انسان را به رهیافتهایی هدایت کند.
نویسندگان و صاحب نظران این مراحل را به گونه های مختلف مطرح کرده اند.
فرآیند خلاقیت به ترتیب در برگیرنده مراحل روبرو شدن با ایده یا مشکل، شدت روبروشدن و رابطه روبروشدن با محیط است که فرد خلاق را احاطه کرده است.
(اتریک، 1974) از صاحب نظران مدیریت، فرآیند خلاقیت را از اندیشه تا عمل به سه مرحله: به وجود آوردن اندیشه، پرورش اندیشه و به کارگیری اندیشه تقسیم کرده است.
(آلبرشت، 1987) مراحل خلاقیت عملی و قابل اجراتری را که از پنج مرحله تشکیل شده است، پیشنهاد می کند این مراحل به ترتیب عبارتند از: جذب اطلاعات، الهام، آزمون، پالایش و عرضه.
آلبرشت معتقد است که شخص خلاق، اطلاعات پیرامون خود را جذب می کند و برای بررسی مسائل، رهیافتهای مختلفی را مورد بررسی قرار می دهد.
زمانی که ذهن فرد خلاق از اطلاعات خام انباشته شد، به طور غیرقابل محسوس شروع به کار می کند و پس از تجزیه و تحلیل و ترکیب اطلاعات، رهیافتی برای مسئله ارائه می کند.
(شهرآرای، مدنی پور، 1375، ص 41) تکنیک های خلاقیت و نوآوری برای اینکه خلاقیتی ایجاد و پرورش یابد بایستی فنون و تکنیک هایی رعایت گردد.
محققان مختلف فنونی را ذکر کرده اند که به مهمترین آنها اشاره می شود: 1 - یورش فکری(BRAIN STORMING) یا طوفان مغزی: این تکنیک را نخستین بار دکتر الکس، اس، اسبورن مطرح کرد و چنان مورد استفاده واستقبال مردم و سازمانها در غرب قرار گرفته که جزئی از زندگی آنها شده است، یورش فکری در واژه نامه بین المللی وبستر چنین تعریف شده است: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص با انباشتن تمام ایده هایی که در جا به وسیله اعضا ارائه می گردد بیابند.
(آقایی، 1377، ص 119) یعنی هیچ انتقـادی از هیچ ایده ای جایز نیست.
به هر ایده ای هرچند نامربوط خوش آمد گفته می شود.
هرچه تعداد ایده ها بیشتر باشد بهتر است.
کیفیت ایده ها بعـداً مورد توجه قرار می گیرد افـراد به ترکیـب کردن ایده ها تشویق می شوند و از آنها خواسته می شود که نسبت به ایده های دیگران اشراف پیدا کنند.
2 - الگوبرداری از طبیعت(BIONICS) : یکی از تکنیک های خلاقیت و نوآوری که در ابداعات فنی کاربرد گسترده و موفقی داشته تکنیک تقلید و الگوبرداری از طبیعت است.
ابداعاتی که در زمینه علم ارتباطات و کنترل در دهه های اخیر شکل گرفته اند.
برنامه ریزی های رایانه و موضوع هوش مصنوعی همه با الگوبرداری و تقلید از فعالیتهای مغز آدمی انجام شده اند و روند فعالیتها به گونه ای است که در آینده با ادامه این کار فنون و ابزارهای بدیع و جدیدی ساخته خواهند شد.
(منبع اخیر، ص 126-127) 3 - تکنیک گروه اسمی (NOMINAL GROUPING) : گروه اسمی نام تکنیکی است که نیز تا حدودی در صنعت رواج یافته است.
فرآیند تصمیم گیری متشکل از پنج مرحله است: اعضاء گروه در یک میز جمع می شوند و موضوع تصمیم گیری به صورت کتبی به هریک از اعضا داده می شود و آنها چگونگی حل مسئله را می نویسند؛ هریک از اعضا به نوبه، یک عقیده را به گروه ارائه می دهد؛ عقاید ثبت شده در گروه به بحث گـذارده مـی شود تا مفاهیم برای ارزیابی روشن تر و کامل تر شود؛ هر یک از اعضاء مستقلاً و مخفیانه عقاید را درجه بندی می کنند؛ !
تصمیم گروه آن تصمیمی خواهد بود که در مجموع بیشترین امتیاز را به دست آورده باشد.
(دالکی، 1969، ص 143) شرایط ایجاد خلاقیت و نوآوری نویسندگان مختلف شرایط و زمینه های متفاوتی را برای بروز خلاقیت در نظر دارند به هرحال راههای عمده ای که می تواند محرک خلاقیت باشد، عبارتند از: 1 - فضای خلاق: یکی از راههای مهم ظهور نوآوری به وجود آوردن فضای محرک خلاقیت است.
بدین معنی که مدیریت باید همیشه آماده شنیدن ایده های جدید از هرکس در سازمان باشد.
در واقع سازمان باید در جستجوی این گونــه فکرها باشد و تنها منتظـر ارائه اندیشه جدید نماند.
به کارگیری سیستم مدیریت استعداد (TALENT MANAGEMENT SYSTEM = TMS) ابزار موثری در سازمان به شمار می رود.
مدیران با بـه کارگیری این ابزار می توانند مهارتهای کارکنان مستعد را به طرز صحیحی گسترش دهند.
ممکن است شما باافراد مستعد زیادی برخورد کنید که در سازمانی مشغول بکارند ولی نمی توانند نتایج قابل توجهی تولید کنند.
این به خاطر فقدان سیستم مدیریت استعداد مناسب روی می دهد.
سیستم مدیریت استعداد چهار عنصر دارد: جذب استعدادها - حفظ استعدادها - اداره و مدیریت استعدادها - کشف کردن استعدادها.
2 - دادن وقت برای خلاقیت: موسسات برای این منظور می توانند دفتر مخصوصی را به هریک از کارکنانی که شایستگی لازم را دارند اختصاص دهند.
3 - برقراری سیستم پیشنهادات: یکی از روشهای ترغیب خلاقیت برقراری سیستم دریافت پیشنهادات است بدین ترتیب روشی برای ارائه پیشنهادات فراهم می شود.
4 - ایجاد واحد مخصوص خلاقیت: گاهی گروه خاصی از کارکنان برای نوآوری و خلاقیت استخدام می شوند و در بعضی از سازمانها این گروه را واحد تحقیق و توسعه می نامند.
این گونه واحدها وقتشان را صرف یافتن ایده های جدید برای ارائه خدمات یا ساختن محصول، فناوری می کنند و گاهی تحقیق محض انجام می دهند.
این گونه تحقیقات برای پیشرفت دانش بدون تلاش برای یافتن کاربرد فوری آن صورت می گیرد.
البته بعدها این اندیشه های محض می تواند جنبه کاربردی داشته باشد.
ولی امروزه تحقیقات کاربردی بیشتر معمول و مورد توجه است.
(رضائیان، 1373، ص 51-29) ویژگیهای افراد خلاق و نوآور افراد از نظر خلاقیت متفاوت اند.
کسی که زندگی خلاق دارد، احساس توانمندی را در خود پرورش می دهد، با مهر و محبت ناکامیها را می پذیرد و نیروهایش را در راه تحقق اهدافی که دارد بسیج می کند.
ایام گرانبهای عمر را به بطالت تباه نمـــــی کند، خوب می داند که بیکاری و وقت گذرانی به فراغت پرداختن بیش از اندازه اسباب تکدر خاطر می شود.
انسان خلاق دلبسته مادیات نیست.
اتومبیلهای گــران قیمت و لباسهای فاخر و خانه های مجلل ممکن است خوب باشند، اما اصل نیستند.
انسان خلاق سعادت را در القاب و زندگی در محلات مشهور و خوش آب و هوا جستجو نمی کند.
انسان خلاق از سرگرمیهای انفعالی فاصله می گیرد.
از انگاره های انفعالی حذر می کند و علاقه مند و بانشاط در جهت هدفهایش گام بر می دارد.
به قدری محو زندگی است که فرصتی برای خودخواهی پیدا نمی کند و جان کلام آنکه، مشتاق و هدف گراست.
احساس جوانی دائم دارد، احساسی که همه به آن نیاز دارند متاسفانه اغلب از آن محروم هستند.
اگر چنین است زمان برنامه ریزی است، زمان ایجاد تصویر ذهنی سالمی است که اساس زندگی خلاق است، زمان شروع و شروع هرگز دیر نیست.
(مالتز، ص 213-212) ویژگی سازمانهای خلاق و نوآور سازمانها و شرکتها بر برهه ای از زمان که تحت عناوین مختلف از جمله عصر دانش،عصر فراصنعتی، عصر جامعه اطلاعاتی، عصر سرعت و بالاخره عصر خلاقیت و نوآوری مطرح شده است.
خود را در جهت مدیریت تغییرات شتابان و دگرگونیهای ژرف جهانی آماده می سازند.
به گونه ای که خلاقیت و نوآوری به عنوان اصلی اساسی از عوامل مهم بقای سازمانها و شرکتهای جوان پذیرفته شده است.
براساس این استدلال، کشورهای پیشرفته بر آموزش خلاقیت تاکید بسیار کرده ودر این راستا در انتخاب افراد خلاق، نوآور و آینده نگر، که رهیافتهای بدیع و خلاق برای مسائل پیچیده ارائه کنند توجه خاص مبذول داشته اند.
سازمانهای خلاق خصوصیات ویژه ای را دارا هستند.
مهمترین ویژگی این سازمانها انعطاف پذیری آنها در رویارویی با بحرانهایی است که غالباً ناشی از رقابتهای اقتصادی است.
یکی از دلایل معرفی نظریه اقتضایی مدیریت، تاکیـد بر این موضــوع دارد.
سازمانهای انعطاف پذیر با مسائل و تنگناها برخورد منطقی و محققانه داشته، در صورت نیاز به تغییر و تحول، پس از بررسی دقیق و عالمانه، آن را اعمال می کنند.
ساختار خلاق، نمـایانگر روابط واحدهای آن و نشـــان دهنده میــزان انعـطاف پذیری آن است.
سازمانهایی که دارای ساختار غیرقابل انعطاف باشند، برای ایجاد همکاری و وحدت در دوران بحران، دچار آشفتگی مــــی شوند.
نگرش جدید دیگری تحت عنوان نگرش مدیریت بر مبنای انتظارات (MANAGEMENT BASE EXPECTED = MBE) مطرح شده که سعی در توسعه انتظارات والای انسانی دارد.
این نگرش برتر و والاتر از سایر نگرشهاست، زیرا به جای تاکید بر عناصر عقلایی و عینی مدیریت، بر عنصر انسانی تکیه می کند، چون با این نگرش مدیر تشویق می شود تا امر هدایت و رهبری را براساس انتظارات انجام دهد.
کلیه طرحهای سازنده، اقدامات و عملیات از انتظارات سرچشمه می گیرند.
(جئون باتن، 1981) ویژگی های افراد خلاق برای خلاق بودن حتما نباید تیزهوش یا نابغه بود.
افراد خلاق همان مردم کوچه و بازار هستند با این تفاوت که برخی ویژگیها را در خود تقویت کردهاند هر فردی میتواند تا حدی خلاق باشد به این شرط که ویژگیهای زیر را در خود بارور کند: 1) هوشمند بودن هر چند بهره هوشی شرط کافی برای خلاقیت نیست اما شرط لازم است زیرا همواره همبستگی مثبتی میان نمرات آزمون هوش و آزمون خلاقیت دیده میشود.
به عبارت دیگر وقتی بهره هوشی پایینتر از حد معینی باشد خلاقیت نیز محدود میشود اما اگر بهره هوشی فراتر از حد باشد خلاقیت نیز به عنوان بعدی مستقل در آمده و شکوفا میشود.
2) حساس بودن نسبت به محیط و کسب آگاهی افراد خلاق بیش از دیگران به محیط توجه خاص دارند.
آنان در رنگ، بافت اشیاء واکنشهای افراد، نوشتهها و ...
دقت میکنند.
مدام دست به تجربه میزنند و در تجربیات خود، از محیط آگاهی کسب میکنند.
3) انعطافپذیر بودن اگر از فردی عادی بپرسید آجر به چه دردی میخورد به طور معمول جوابی عادی به شما خواهد داد.
اما جوابهای فردی خلاق کاملا غیرمعمول، گوناگون و نو است.
برای مثال جواب فردی عادی «ساختن خانه، دیوار و ...» است در صورتی که جواب فردی خلاق «آسیاب کردن، نگه داشتن در، مهر و موم کردن مغازهها و ...» خواهد بود.
4) مشکوک بودن افراد خلاق و آفرینشگر به امور متعدد با تردید مینگرند و نسبت به ایدههای پذیرفته شده مشکوکاند.
افراد خلاق همیشه جنبه منطقی امور را وارسی کرده و مایلند آنچه را که منطقی و معقول است از پایه و اساس جدا کرده و نابود کنند.
افرادی همچون گالیله و کپرنیک هم دچار همین شکگرایی بودهاند و بهای آن را نیز پرداختند اما پس از مرگ به شکوفایی و زندگی دوباره رسیدند.
5) اعتماد به نفس داشتن افراد خلاق اعتماد به نفس بالایی دارند و در انجام کارهای خود محکم و مقاومند.
اگر به عقاید خود اطمینان کافی داشته باشند برای اثبات آن کوتاهی نمیکنند و از اینکه در برابر دیگران بایستند و با آنها همنوا نباشند احساس ناراحتی نمیکنند.
آنها نیازی به تایید دیگران ندارند و اهمیتی به تعریف و تمجید دیگران نمیدهند.
6) دوست داشتن زندگی طبق تحقیقات انجام شده در میان افراد خلاق خودکشی و افسردگی دیده نمیشود چون این نوع افراد به زندگی عشق میورزند و به ادامه آن علاقهمند هستند.
7) کنجکاو بودن افراد خلاق کنجکاو، دقیق و جستجوگرند.
آنان به علل مسایل توجه میکنند بسیار دقیق و نکتهسنج هستند و در برابر انواع رویکردها، عکسالعملهای متعددی از خود نشان میدهند.
8) دوست داشتن خود افراد خلاق برای خودشان ارزش زیادی قایلاند و خود را دوست دارند.
چون خود را دوست دارند، زندگی را هم زیبا میبینند و به دیگران احترام گذاشته و با آنان مهربانند.
همین دوست داشتن سبب تلاش بیشتر برای بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی میشود.
9) نترسیدن از شکست افراد خلاق از شکست ترسی ندارند بلکه آن را راهی برای رسیدن به کامیابی و موفقیت میدانند.
10) داشتن انرژی فراوان انسانهای خلاق انرژی زیادی دارند و از انرژی به صورت مثبت و برای رسیدن به اهداف استفاده میکنند.
11) آشفته نبودن افکار افراد خلاق به مسایل مثبت و راهحلهای منطقی فکر میکنند و اجازه نمیدهند افکار آشفته به ذهن آنها راه یابد.
آنها با فکری آشفته نمیتوانند به اهدافشان برسند پس ذهن خود را از مسایل پیش پا افتاده تهی میسازند تا پیشرفت کنند.
12) در حال زندگی کردن افراد خلاق هرگز افسوس گذشته را نمیخورند بلکه از گذشته درس عبرت میگیرند برای رسیدن به آینده نیز تلاش میکنند اما در زمان حال زندگی میکنند.
13) مستقل بودن افراد خلاق به دیگران نیاز ندارند و مستقل از دیگران خودشان کارهایشان را انجام میدهند.
14) خندهرو و شوخطبعی بودن فرد خلاق به مردم نمیخندد بلکه با مردم میخندد.
آنها علاقهای ندارند که کارها را حتما در جای خود و زمان خاص انجام دهند.
عبوس و خشک نیستند و به طور معمول با شوخطبعی و خنده مشکلات را حل میکنند.
15) مثبت بودن افراد خلاق، افرادی کاملا مثبت، خوشمیان و صادقند.
دروغ نمیگویند و تظاهر نمیکنند .
زیرا دروغ گفتن در اصل نفی شخصیت خود است در صورتی که افراد خلاق اعتماد به نفس بالایی دارند.
16) قهرمانپرست نبودن افراد خلاق قهرمانپرست نیستند.
به همه با دید برابر نگاه میکنند و اگر کسی از آنان برتر باشد سعی میکنند به جای افسوس خوردن سطح آگاهیهای خود را بالاتر برده و از او موفقتر شوند.
17) برخورد صحیح با مشکلات داشتن افراد خلاق از لحظه به لحظه زندگی در سایه خودشکوفایی و سازندگی بهره گرفته و در برابر مشکلات میایستند و با شوخطبعی و ذکاوت آنها را خرد کرده و پیروز میشوند.
18) زیبا سخن گفتن افراد خلاق بیان زیبا و روانی دارند.
بلیغ سخن میگویند و در صحبت کردن حدود را در نظر میگیرند.
اول میاندیشند و بعد آنچه فکر کردهاند را به زبان میآورند.
19) تخیل قوی داشتن خلاقها به داستانها، فیلمها و موضوعات تخیلی علاقه فراوانی دارند و موضوعات تخیلی را بر واقعیات ترجیح میدهند.
در ضمن آنها قادرند داستانهای تخیلی زیبایی بسازند.
20) صریح و قاطع بودن افراد خلاق صراحت و قاطعیت دارند بدون شبهه، استوار و صریح هستند.
حرفشان را محکم میزنند و البته حرمت کلام را حفظ میکنند.
با متانت و وقار حرف میزنند و حد و حدود خود را میشناسند.
بدیهی است که هر فرد خلاق لزوما همه این ویژگیها را ندارد اما همه این ویژگیها به صورت نسبی در افراد خلاق دیده میشود.
برای خلاق بودن کافی است چنین استعدادهایی را در خود بشناسید و پرورش دهید.
در این راه بیشترین مسوولیت بر عهده خود شما و البته خانواده خواهد بود.
مثالی از خلاقیت و نوآوری امروزی (ایرانسل) ماهیت روشن و شفاف نشان تجاری ایرانسل، ریشه در ارزشهای زیر دارد: نوآوری/ سادگی عناصر لازم – تصور، دید عمیق، خلاقیت o انجام امور به نحوی متفاوت o ایجاد ارتباطاتی که ناممکن بنظر می رسند o آنچه که انتظارش نمی رود، از حد انتظار فراتر میرود روابط/ مشتری مداری عناصر لازم – کار گروهی، دوستانه، خودمانی، گرم و صمیمی o ارتباط با مردم در سطح خودشان o احساس همدلی برای هر شرایط خاصی که در آن قرار دارند o ایجاد ارتباط با مشتریان خود (داخلی و خارجی) درستی/ عدالت عناصر لازم – اصول محکم، مورد اعتماد بودن، با هم بودن o ما هستیم، بخاطر شما مشتری گرامی o ما هستیم، بخاطر شما کارمند گرامی o با اعتماد و اطمینان شما، همیشه موفق خواهیم بود خستگی ناپذیری عناصر لازم – مثبت نگری، تمرکز بر آینده، مشتاق، و به روز بودن o ساختن آینده ای روشنتر برای همه افرادی که با ما در ارتباط باشند o توانایی بخشیدن به افراد، ملتها و کشورها o ایجاد امکان رهبری عناصر لازم – دوراندیشی، تعهد، راهنمایی o ساختن آینده برای مردم و مشتریانی که افتخار خدمتگذاری شان را داریم o پیشرو بودن در توسعه ارتباطات ایرانسل یک شرکت سهامی خاص است که تحت قوانین بازرگانی جمهوری اسلامی ایران (اصلاح شده در 1347 هجری شمسی – برابر با 1969 میلادی)، و مفاد اساسنامه آن اداره میشود.
این شرکت در 23 مردادماه 1385 تحت شماره 252949 به ثبت رسید.
ایرانسل برای مدت زمان نامحدودی تشکیل شده است.
شرکت گسترش الکترونیک ایران و ام تی ان اینترنشنال با مسئولیت محدود (MTN International (Mauritius) Limited)، دو سهامدار ایرانسل هستند.
ساختار شرکتی ایرانسل به شکل زیر است: شرکت گسترش الکترونیک ایران در حال حاضر دو سهامدار عمده دارد: - صنایع الکترونیک ایران ، (صا ایران) - بنیاد مستضعفان این شرکت با هدف پیشرو بودن در ارائه خدمات مخابراتی در ایران، خدمات ذیل را ارائه می دهد: عرضه خدمات مخابراتی بصورت کلی و جزئی؛ فروش ظرفیت ترافیک شبکه، به افراد حقیقی و حقوقی در سطح داخلی و خارجی؛ اجاره تسهیلات زیرساخت شبکه به افراد حقیقی و حقوقی در سطح داخلی و خارجی؛ عرضه محصولات و خدمات در ارتباط با سیستمهای دیجیتالی، اطلاعات و اینترنت؛ عرضه سایر منابع خدمات ارزش افزوده که در حال حاضر آماده بهره برداری بوده و یا در آینده ایجاد خواهد شد؛ انجام فعالیتهای مربوط به تجارت الکترونیکی و تجارت ارتباطات سیار شبکه های مخابراتی فوق؛ عرضه خدمات مشتریان، از جمله مدیریت روابط مشتریان و خدمات مرکز تماس.
در پاییز 1384 (نوامبر 2005)، قرارداد سهامداران مابین شرکت گسترش الکترونیک ایران و MTN منعقد شد.
در ششم آذر ماه 1384، مجوز اپراتوری دوم تلفن همراه توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی کشور و وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات، به شرکت ایرانسل اعطا شد.
نتیجه گیری ایده های جدید، بـااندیشیدن به دست مــی آید.
که در آن ذهن به طور عمیق با یک مسئله درگیر می شود و به تجسم آن می پردازد و با حذف و یا ترکیب واقعیتهای موجود، به روشن شدن فکر جدید کمک می کند.
بینشی که بــــدین ترتیب حاصل می شود، قوه تصور را در یافتن فکرهای جدید تغذیه می کند.
منشاء فکـــر جدید، قوه تصور و تخیل است نه قدرت منطقی بشـر.
سرنخهای مختلفـی که به دست می آید، مورد ارزیابی قرار گرفته و به هم ربط داده می شود تا بهترین فکر به دست آید.
افکار بشری با یکدیگر ارتباط دارند و بافت به هم پیوسته ای را تشکیل می دهند به همین دلیل قدرت تداعی در ایجاد و ظهور یک فکر جدید بسیار کارساز و موثر است.
به طور کلی، وجود محیط خلاق از مهمترین عوامل رشد خلاقیت است.
در محیط نامطلوب برای پرورش خلاقیت از اندیشه های جدید و نو بیشتر انتقاد می شود و تمایلات دگرگونی و تغییر با مقاومت و ممانعت تقابل می کنند.
یکی از روشهای مهم متبلورکردن خلاقیت به وجودآوردن فضای محرک، مستعد و به طور کلی خلاق است، بدین گونه که مسئولان ســـــازمان باید به طــور مستمر آمادگی شنیدن اندیشه های بدیع و نــوین را داشته باشند و نظرات جدید و ارائه راههای تازه را تقویت کنند.
متاسفانه بسیاری از مـــدیران نمی توانند چنین جوی را در سازمان خود بپذیرند.
آنها نمی توانند فرآیند مستمر تغییر، که لازمه خلاقیت هست، به صورت دائم تحمل کنند.
باتوجه به اینکه تاکید اصلی در این مقاله بر مولفه خلاقیت و نوآوری بوده است.
در این راستا تلاش شده تا ضمن بیان خلاصه ای از اهمیت مسئله خلاقیت و نوآوری در توسعه، رشد و بقای سازمانها، مباحث مورد نظر مورد بررسی قرار گیرد.
منابع و ماخذ 1 - شهرآرای، مهرناز - مدنی پور، رضا مقاله: سازمان خلاق و نوآورمجله دانش مدیریت، شماره 33 و 34، تابستان 1375.
2 - فرنودیان، فرج الله، مقاله: محتوای درسی و پژوهش خلاقیت دانش آموزان، مجله رشد تکنولوژی آموزشی، شماره های 5، 6 و7 ، سال ششم، سالهای 69 و 1370.
3 - خداداد حسینی، سید حمید، مقاله: نوآوری در سازمانها: مفهوم، انواع و فرایندها» مجله علمی پژوهشی اقتصاد و مدیریت، شماره 42، پاییز 1378.
4 - رابینز، استیفن، مبانی رفتار سازمانی، ترجمه دکتر قاسم کبیری، مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول، سال 1369، تهران.
5 - الوانی، سیدمهدی، مدیریت عمومی انتشارات نی، سال 1372، تهران.
6 - آقایی فیشانی، تیمور، خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها انتشارات ترمه، چاپ اول، سال 1377.
7 - رضائیان، علی، اصول مدیریت»، انتشارات سمت، سال 1373.
8 - مالتز، ماکسول، روانشناسی خلاقیت، ترجمه مهدی قراچه داغی.