چکیده : کارآفرینی به عنوان پدیده ای نو ظهور ، به تازگی در محافل علمی ایران مطرح شده است .
احیای تحقیقات و عملیات کارآفرینی در دنیا به دهه 1980 میلادی باز می گردد؛ که آن را " انقلاب کارآفرینانه " نام گذاری کرده اند .
" جان تامپسون " معتقد است رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمان ها (دولتی ، خصوصی ، داوطلبانه و غیره ) با هر اندازه ( بزرگ ، متوسط و کوچک ) است ( تامپسون ، 1999، ص 281) .
این مقاله دیدگاهی از علم کارآفرینی، تحت عنوان " کارآفرینی اجتماعی" را به عنوان یک فرایند که تغییر اجتماعی را تسریع می کند و نیاز های مهم اجتماعی را مورد خطاب قرار می دهد ، مطرح می کند .
کارآفرینی اجتماعی به عنوان مقوله ای متفاوت از دیگر اشکال کارآفرینی ، به طور نسبی در ارتفای ارزش های اجتماعی و توسعه در مقابل کسب ارزش اقتصادی ارجحیت بیشتری را کسب می کند .
در این مقاله ابتدا مروری بر مفاهیم کلی کارآفرینی خواهیم داشت سپس سرمایه اجتماعی، مفاهیمی از کارآفرینی اجتماعی و چار چوب های نظری این مقوله جدید ، جایگاه آن نسبت به سایر مقوله های کارآفرینی ،ویژگی های رفتاری کارآفرینان اجتماعی و در نهایت مدلی برای کارآفرینی اجتماعی مطرح می شود .
کلمات کلیدی : کارآفرینی اجتماعی1؛سرمایه اجتماعی2؛سازمان های غیرانتفاعی3؛بخش داوطلبانه4؛کسب وکار نوآور5 مرور ادبیات و مقدمه : مرور ادبیات این مقوله نشان می دهد که برای این موضوع هیچ چارچوب تئوریکی یکپارچه ای وجود ندارد .
به ویژه ، مفهوم سازی های اخیر با در نظر گرفتن ویژگی های واحد و یکسان از کارآفرینی اجتماعی و زمینه ای که در آن کار می شود شکست خورده است .سارمان های کارآفرین اجتماعی نیارمند هستند تا با فرهنگی بدست آمده در نوآور بودن ،.
بیش فعال بودن و مدیریت ریسک تطابق یابند ؛آن ها نیازمند هستند تا فنون تصمیم بر مبنای برنامه ریزی پویا را برای بهبود مدیریت در فعالیت های خویش توسعه دهند .کارآفرینان اجتماعی می توانند در واقع رقابتی بودن خود را حفظ کنند در حالی که هدف عالی اجتماعی خود را به اتمام برسانند .کارآفرینان اجتماعی همچون کارآفرینان تجاری بواسطه ترکیبی از انگیزاننده ها، برانگیخته می شوند .محرک های معمول شامل تمایل برای خود تکاملی، استقلال شغلی و فرصت هایی برای خلاقیت می باشد .محرک های منحصر به فرد برای کارآفرینان اجتماعی شامل نوسازی فردی، جستجو برای حل مشکلات افراد و تعهد به جامعه ( همچون تعهد برای جامعه ای پایدار ) یا همبستگی در جامعه ( همچون مشارکت افراد در مشکلات جامعه ) می باشد .
1- Social Entrepreneurship 2- Social capital 3- Not- for- profit organizations (NFPs) or Non-profit organizations(NPOs) 4- Voluntary section 5- Innovative business در سالهای اخیر یک صعود ناگهانی از تمایل در کارآفرینی اجتماعی به وسیله چندین تعقیر اتفاق افتاده در محیط رقابتی که سازمانهای بدون سود با آن مواجه شده اند به وجود آمده است (NEPs) .
امروزه NFPs در محیطی کاملا رقابتی قرار دارند که به وسیله نیازهای فزاینده در مجموع اهداف خویش ( اجتماع ) مشخص می شوند و عموما سرمایه گذاری (منابع تامین مالی ) محدودتری در محیط با رشد رقابت برای وام دهنده ها و امتیاز دهندگان وجود دارد .
ابتکارات دولت نوآور دگرگون کرده است روابط بین دولت و NFPs را و همچنین ایجاد کنندگان خدمات تجاری را به سمت بازارهایی که به طور سنتی به وسیله NFPs منحصرا خدمات ارائه می شد جلب و جذب کنند این مسئله آنهارا مجبور کرد که خودشان را برای موقعیت رقابتی در فعالیت خویش تطابق دهند برای تمرکز روز نتایج به وسیله سیاست دولت هدفگیری می شوند و به منظور پیگیری راههای نوآورند در ارائه ارزشهای برتر در جهت بازار هدف و تسخیر و کسب مزیتی رقابتی برای سازمانهای اجتماعی ( 2001 ) به آنها نیرو وارد کرد .
اما در حالی که ادبیات عمدتا در ده های محدود اخیر رشد کرده اند بحثی اساسی در زمینه مفهوم سازی کار آفرینی اجتماعی باقی می ماند کار آفرینی جتماعی به صورت پدیده ای باقی می ماند ولی مفهوم آن به خوبی تعریف نشده است .
اجماعی در حال پدیدار شده است .
که ادراک کار آفرینی اجتماعی و کار آفرینان اجتماعی مهم است.این قضیه مورد اشاره قرار گرفته است که کار آفرینان اجتماعی رهبری متفاوت و نوآورانه در شرکتها و موسسات اجتماعی را مهیا می کنند.
( 1998 dees 1998 praphu ) آن همچنین پیشنهاد شده است که نتایج کارآفرینی اجتماعی در یک سازمان با کسب مزیتی رقابتی پایدار و پذیرش آن در جهت کسب ماموریت اجتماعی آن (اجتماعی اش) همراه است ( weerawandena sull van most 2001).با نشان دادن این ربط ها می گوییم که کارآفرینی اجتماعی را می بایستی در درون محیط رقابتی تری که در آن فعالیت می کنند تصور کنیم .
مفاهیمی که در شرکتهای سود ده ( سود آور) نشات گرفته اند در صورت ایجاد بصیرتهای با ارزش نسبت به رفتار و سلوک کارآفرینانه خصوصیات موثر و بی نظیر NFPs را محدود و کنترل نمی کنند به ویژه چنانچه NFPs کارآیی موثر را در خلال به دست آوردن ماموریت اجتماعی شان حفظ می کنند .
با این فرضیه شروع کردیم که همه NFPs از لحاظ اجتماعی کار آفرین نیستند.
به طریقی مشابه همه کسب و کارهای در جهت سود آوری کار آفرینانه نیستند.
ما گمان می کنیم که سازمانهایی که از لحاظ اجتماعی کارآفرینانه هستند ویژگیهای رفتاری معینی را در واکنش به محیط نشان می دهند .
این تصمیمات و بصیرت استراتژیک آنها می باشد که ایشان را از همتایان NFP خویش تشخیص می دهیم.
هدف تحقیق ما پیش بردن ( ارتقا) مفهوم سازی ساخت کارآفرینی اجتماعی مبنی بر پژوهشی تجربی به وسیله به کار بردن شیوه متد توری بیان شده می باشد .
این مطالعه می باید نشان می دهد که کارآفرینی اجتماعی ساخت چند بعدی کران دار می باشد که عمیقا در ماموریت ( اهداف عالی ) اجتماعی سازمان ریشه کرده است و برای ثباتش از آن مشتق می شود .
و به شدت تحت تاثیر آن است و به وسیله پویاییهای محیطی شکل می گیرد .
این مقاله با توجه به جزئیات ادبیات که اساس و بنیان را برای مطالعه آماده می کند پیش می رود ما بنا را بر این می نهیم که این ادبیات چند تکه شده است و کمبودی در چارچوب توریکی مربوطه وجود دارد بنابر این در بازتاب نیاز برای التزام به پژوهش تجربی اساس را در سازمانهای کارآفرینانه اجتماعی بنا نهاده ایم .
مروری بر کارآفرینی جان تامپسون معتقد است که رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمانها ( دولتی خصوصی داوطلبانه و غیره...) با هر اندازه ( بزرگ متوسط و کوچک) است( تامپسون،1999) تحقیقات و عملیات کارآفرینی به دهه 1980 میلادی باز می گردد که آن را دو انقلاب کارآفرینانه1 نام گذاری نموده اند و این انقلاب هنوز هم استمرار دارد و به ایجاد فضای باز اقتصادی در چین و ویتنام فروپاشی بلوک کمونیست در اروپا و اتحاد جماهیر شوروی کمک نموده است .سازمان های بین الدولی همچون سازمان ملل متحد در امر توسعه کارآفرینی درگیر شده اند و دولتهای مختلفی به ترقیب کار آفرینی در افراد جامعه پرداخته اند به عنوان نمونه در امریکا رشته های مختلف کارآفرینی ظهور نموده و دولت سنگاپور کارآفرینی را به عنوان یکی از مهمترین عوامل در فرآیند رشد و توسعه اقتصاد ملی مورد شناسایی قرار داده است .
تلاشهای کار آفرینانه در آفریقای جنوبی هند اروپا روسیه ایرلند استرالیا و سایر کشور ها نیز بسیار چشمگیر بوده است .( هین چای کو 1996 .
13 ) کارآفرینی پدیده ای است که شرایط محیطی در آن تعین کننده است که موریس2 و لوئیز3 بر این باورند که ترکیب زیرساخنهای محیطی درجه آشفتگی محیطی و تجربیات محیطی افراد جامعه بر سطح انگیزه کارآفرینانه جامعه تاثیر گذار است ( موریس و لوئیز 1995 .
35 ) تئوریهای جامعه شناسی کارآفرینی به بررسی این موضوع می پردازند که چگونه محیط بر کارآفرینی تاثیر گذار است ( هرلی 1999 .
56 ) طبق نظر جفری تیمونز آنچه در محیط مطلوب کارآفرینانه مورد نیاز است محیطی می باشد که ویژگیهای اجتماعی سیاسی و آموزشی را با هم ترکیب نماید به ویژه این محیط نیازمند فرهنگی است که برای کارآفرینی ارزش قائل می شود تحصیل اجباری است حکومت به طور جدی از علوم محض و کاربردی حمایت می کند کارآفرینی را با خط مشی روشنفکرانه پرورش می دهد و دانش آموزان نخبه را تربیت می کند ( الیسیون و مریسین 2000 .
62 ) 1 .entrepreneurial revolution 2 .
morris 3 .
harieg ورنون1 و ورتزل2 بر این باورند که فرهنگ در توسعه کارآفرینی از جایگاه والایی برخردار است زیرا فرهنگ تعیین کننده نگرشهای افراد در جهت آغاز فعالیتهای کار آفرینی است( الیسون و مریسون،2000 .
51 ).
برای ایجاد یک فعالیت موفق ضروری است تا محیط کارآفرینانه در صنعت خویش را شناسایی کنیم .
انبوهی از مسیرهای کارآفرینانه وجود دارد تعدادی از محققان مسیرهای زیررا شناسایی کرده اند : 1 – توسعه کسب و کارهای خانگی 2- حرکت در جهت ارائه خدمات اطلاعاتی 3 – افزایش برون سپاری 4 – ایجاد اتحادهای استراتژیک جدید 5 – حرکت به سوی جهانی شدن 6 – عدم استخدام های جدید در راستای توسعه کار آفرینی 7 – بازسازی کسب و کارهای آغاز شده 8 – افزایش کسب و کارهای با مالکیت زنان و اقلیت ها 9 – توسعه کسب و کار های با اهداف غیر انتفاعی و توسع کار آفرینی اجتماعی 9 – توسعه کسب و کار های با اهداف غیر انتفاعی و توسع کار آفرینی اجتماعی 1 .
2 .
wortzel انواع کار آفرین: این سوال که :( کار آفرین کیست؟) پیش از هر موضوع دیگر کار آفرین مورد بررسی قرار گرفته است .
این در حالی است که شواهد چندی نشان می دهند که کارآفرینان به طور کلی ویژگیهای مشخصی دارند.
مانند سطح بالای انگیزش به موفقیت مرکز کنترل درونی و تحمل ابهام .
به نظر نمی رسد که این ویژگیها تنها ویژگی های یک کار آفرین باشند بله ممکن است به تشخیص مقوله های مختلف کارآفرینان کمک کند .برای مثال ( اسمیت و میلر ) کارآفرینان ماهر را از ( فرصت طلبان ) جدا می کنند و به این نکته توجه دارند که فرصت طلبان وفق پذیرند و رشد محورتر هستند .در این جا چهار نوع از کار آفرینان مشخص می شوند که عبارتند از : - کار آفرینانی که بر حرکتهای جسورانه تاکید می کنند و برای موفقیت بر انگیخته می شوند .
- کار آفرینانی که کسب و کارهایی حول فروشندگی و شبکه بندی ایجاد می کنند .
- کارآفرینانی که بر اختراع و نو آوری تاکید دارند.
- و آنهایی که برای قدرت برانگیخته می شوند و تمایل برای رهبری دارند .البته یک فرد ممکن است در بیش از یک مقوله قرار گیرد .
مدل مخاطره کار آفرین : اینکه کار آفرین یک الگوی سرمایه گذاری در ذهن داشته باشد و بداند چه موقع یک کسب و کار یا مخاطره را شروع کند حائز اهمیت است.
اولین الگو یک مدل درآمدی است که در آن کار آفرین به کسب و کار یا مخاطره بر اساس جایگذین درآمد نگاه می کند .
یعنی بعد از یک دوره شروع اولیه و در نظم کوتاه منطقی مخاطره جریان منظمی از درآمد را فراهم می آورد که استاندارد کار آفرین بسیار بالایی را حمایت می کند .
دومین مورد یک الگوی رشد است که در آن کار آفرین مخاطره را شبیه رشد بسیار بالای موجودی می بیند که برخی پاداشهای اضافی را پرداخت می کند اما کار آفرین کسب سرمایه عمده را در پنج سال یا بیشتر از آن تشخیص می دهد کارآفرین زمانی یک درآمد پایین را می پذیرد که سرمایه گذاری مجدد به همان اندازه ممکن بوده و یا حتی سرمایه اضافی برای حمایت از رشد اجتماعی صرف شود .اما این مسیر نتیجه مهمی را که کار آفرین تشخیص می دهد زمان مخاطره جویی عمومی یا خریداری سهام است .
سومین الگو کوتاه مدت است که یک الگو ی فرضی است و در آن کار آفرین به شکلی اساسی خواستار آغاز مخاطره و کار آیی در بازار است در این جا کالا یا محصول و خدمت فقط به بهترین پیشنهاد دهنده فروخته می شود .
می توان این پدیده را با تعدادی از شرکتهای اینترنتی امروز ی تطبیق داد .
این مدلها همچنین اشارات ضمنی مهمی به چگونگی ایجاد کسب و کار و مخاطره دارد برای مثال کار آفرینان الگوی درآمد را اغلب در مراحل اولیه مخاطره یا سبک زندگی انواع کسب و کار ها به کار می گیرند .
آنها احتمالا بر پس انداز و بدهی و وام تاکید بسیاری دارند در حالی که افرادی که بر الگوی رشد تاکید می کنند مستعد افزایش کنترل بوده و بر شرکاء و برابری مالی صحه می گذارند و در مقابل افرادی که از یک الگوی فرضی استفاده می کنند تمایل شدیدی به اجاره کردن و به دست آوردن منابع و بدون سپاری بخشهای اصلی کسب و کار دارد .
مفهوم کسب و کار نوآور : کارآفرینی به طور کلی به معنی فرصت طلبی است یک فرصت می تواند به عنوان یک مجموعه مطلوب از شرایط ایجاد شده و یک نیاز یا تشریح یک مفهوم کسب و کار باشد .
مفهوم کسب و کار به سرمایه گذاری روی فرصتهای جدید به صورت عوامل بی نظیر یا نو آور اطلاق می شود .
این خصوصیت می تواند در تولید یا ارائه خدمت در کسب و کار یا در برخی جنبه های عملیابی مخاطره جویی مانند روشهای توزیع یا رویکرد قیمت گذاری منعکس شود .
چارچوب انواع نو آوری : - جدید بودن محصول یا خدمت در دنیا - جدید بودن محصول یا خدمت در بازار کشور - جدید بودن محصول یا خدمت موسسه در صورتی که حد اقل یک رقیب داشته باشد - اضافه کردن به خط تولید محصول یا خدمت موسسه - بهبود تولید و خدمت اصلاح شامل کار برد ویژگیهای جدید انتخاب یا تغییرات جدید - کاربرد جدید از خدمت یا محصولات موجود شامل یه که گیری برایبخش جدیدی از بازار - استقرار دوباره خدمت یا محصول موجود - بهبود فرایندها که منجر به ایجاد ارزش برای مشتری شود افزایش بهره وری و کاهش هزینه شود - اجرای سیستم یا رویه جدید - ساختار یا شکل سازمانی جدید - روش تولید جدید - رویکرد فروش یا بازاریابی جدید - برنامه حمایت از مشتری جدید - کانال و روش توزیع جدید - رویکرد استراتژیک جدید - روش جدید تامین منابع مالی - رویکرد جدید قیمت گذرای - تکنیک جدید خرید مفهوم سرمایه اجتماعی مفهوم سرمایه اجتماعی در طی دهه 90 میلادی به سمت مفاهیم سرمایه انسانی و مالی پیش رفت .
براساس نظر بوردیه و واکون سرمایه اجتماعی یک امتیاز فردی یا گروهی است.
که از دسترسی به یک شبکه بادوام از روابط نهادی ( کم یا زیاد) حاصل آمده است.
در مقابل، کولمال عقیده دارد که این مفهوم در رابطه میان افراد جای گرفته است و شامل وظایف و انتظارات و شبکه های ارتباطی و هنجارهای اجتماعی آن ها می شود.
برای مثال می توان به گرایش های بی اعتماد و سراسر اعتماد و یا اعتماد به خانواده در مقابل اعتماد به اجتماع اشاره کرد.
سرمایه اجتماعی متنوع ترین نوع سرمایه می باشد.
« کولمن» معتقد است که سرمایه اجتماعی یک پدیده درونی است که در روابط اجتماعی نمود پیدا می کند و در مقابل « فوکویاما» می گوید سرمایه اجتماعی مفهومی کاملاً اجتماعی است و از اعتماد و همکاری میان انسان ها ناشی می شود.
« ولکاک» و « فدرک» و همکاران معتقدند که مفهوم سرمایه اجتماعی شامل دو بُعد متعادل می باشد: اول، شفافیت ( سرمایه اجتماعی به دلیل کانال های ارتباطی مختلفی که در اختیار دارد، می تواند هزینه های مبادلاتی را در جامعه کاهش دهد) و دوم، پتانسیل عقلانی اگر به افزایش بازده صرفه جویی در مقیاس در بخشی از اقتصاد کمک بسیاری می کند.
به بیان بهتر، سرمایه اجتماعی برای کاهش سرعت بازده نزولی، کارآیی بسیاری دارد.
« پیتزا» و «جیورجی» دو مفهوم دیگر را به دو مورد قبلی اضافه می کنند: الف) سرمایه اجتماعی حوزه عمل گسترده ای دارد و کمک زیادی به شکوفایی سرمایه انسانی و مهارت های کار آفرینی می کند زیرا به وسیله آن می توان هزینه های تولید خلاقانه را کاهش داد.
ممکن است جا به جایی فراوانی میان سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی وجود داشته ( به این معنا که این دو سرمایه به هم تبدیل شوند و به طور خاص سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی تبدیل گردد.) بنابراین : اگر بپذیریم که سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی دارد.
آن گاه راه دیگری برای کند کردن فرایند بازده نزولی یافته ایم.
بنابراین رشد اقتصادی و سرمایه اجتماعی نسبت مستقیمی با یکدیگر دارند و انباشت سرمایه اجتماعی نقش سوخت را برای حرکت موتور رشد اقتصادی ایفا می کند.
قضیه 1: سرمایه اجتماعی موتور محرکه رشد اقتصادی است.
قضیه 2: کار آفرین باعث تقویت سرمایه اجتماعی می شود.
قضیه 3: کار آفرین تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد.
کارآفرینی اجتماعی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) اعتقاد دارد که در یک سطح کلان ( کارآفرینی سازنده و مفید اساس و بینایی برای رشد اقتصادی ایجاد اشتغال و نوآوری )کارآفرینی اجتماعی به عنوان یک ابزار مفهومی برای تغییر های اجتماعی مورد توجه واقع شده است .
بنابراین چون این مفهوم فرصتی برای تحول اجتماعی به وجود می آورد در هر بخش و در هر جامعه ای مورد توجه قرار می گیرد .
در زمینه کارآفرینی اجتماعی درک تعاریف هریک از سه بخشی که کار آفرینان می توانند در آنها فعالیت نمایند مهم می باشد .
این سه بخش عبارتند از : - بخش خصوصی : که از آن به عنوان بخش انتفاعی یا بخش سود آور یاد می شود .
این بخش به مسائل اقتصادی که به فعالیتهای سود آور به منظور ایجاد دارایی برای مالکان و ذی نفعان یاسهام داران متمرکز است تاکید دارد .
- بخش عمومی : این بخش به وسیله حکومت کنترل می شود و بر اجرای سیاستهای حکومتی تاکید دارد .
- بخش داوطلبانه : از آن به عنوان بخش سوم بخش اجتماعی بخش شهروندی یا بخش بدون سود نیز یاد می شود .
آن یک بخش اقتصادی است که به فعالیتهای غیر انتفاعی گرایش دارد و به شدت بر حمایتهای داوطلبانه برای بقای خود متکی است .
فلسفه وجودی سازمانها بر این بخش ماهیت ایثارگرانه آنها به جای تولید سود و افزایش ارزش سهام داران است .
سازمانهای غیر انتفاعی داوطلبانه به طور ویژه درگیر عملیات هماهنگی و جذب منابع هستند و بیشتر کار آنها میانجی گری است .
البته این سازمانها به هماهنگی و حمایت سازمانهای غیر انتفاعی دیگر نیز کمک می کنند .
چنین سازمانهایی به عنوان تسریع کننده (کاتالیزور) اساس یا منبع تخصص اطلاعات تحقیقات هستندبه کار گیری مدل برای تعریف مفهوم کار آفرینی اجتماعی به تبیین بیان درستی از آن کمک می کند.
در این جا این مدل بیان می شود که به سه نوع متفاوت کارآفرینی می پردازد که عبارتند از: کار آفرینی خصوصی، دولتی و اجتماعی پروه های کارآفرینانه اجتماعی می توانند سهم مثبتی در توسعه اجتماع به طور موثر و مداوم داشته باشند .
عواملی که در موثر بودن و موفقیت کارآفرینی اجتماعی سهم دارند عبارتند از : نوآوری و استفاده از تجربه های دست اول در راه تلاش برای تعقیر دادن ادراکات اجتماعی سنتها نگرشها و رفتارها .
جنبه های اثر گذار کار آفرینانه اجتماعی شامل تعقیرهایی در نگرشها و رفتار اجتماعات مجاور گسترش ایده کارآفرینی اجتماعی ایجاد اشتغال و اثر گذاری بر سیاست ملی است .
همچنین عواملی که این اثرگذاری را تحت تاثیر قرار می دهند عبارتند از : شخصیت کار آفرین اجتماعی و منابع آماده شده ای همچون دانش نمونه ها یا الگوها مواد شبکه ها و ارتباطات و حمایت خانوادگی .
تداوم کار آفرینی اجتماعی از توانایی سازمان کارآفرینی اجتماعی برای جذب و تولید سرمایه ها و بودجه ها توانایی برای ایجاد شرکت توانایی در معرفی یک ساختار سازمانی موثر و توانایی برای جذب افراد و مهارتها متاثر می شود ( Thomas.
2004 ) تعاریفی از کارآفرینی اجتماعی : کارآفرینی اجتماعی به عنوان کانون پژوهش آکادمیک و علمی سابقه نسبتا مختصر و کوتاهی دارد .
خلاصه از ادبیات کارآفرینی اجتماعی در جدول 1 ارئه شده است که بعضی از آنها کار مقدم و محدوده ها را بیان می کند کار آفرینی اجتماعی ممکن است در پهنه ( صف ) وسیعی از اقتصاد فعالیتهای آموزشی و پرورشی پژوهش کمک های اجتماعی و رفاهی فعالیتهای اجتماعی و معنوی ارائه شود که به وسیله سازمانهای مختلف انجام می شود .
( leabder .
1997 ) با انعکاس این دامنه متنوع از فعالیتها محققان نسبت به مفهوم سازه کار آفرینی اجتماعی در بعضی از زمینه ها شامل بخش عمومی سازمانهای اجتماعی سازمانهای فعال در مسائل اجتماعی و موسسات خیریه تلاش کرده اند اکثریت ادبیات راجع به کارآفرینی اجتماعی در حدود قلمرو سازمانهای غیر دولتی غیر انتفاعی نمو یافته است .
بعضی محققان ( cook dodds smitchll.
2001.
wallac .
1999 ) می گویند آن شرکتهای اجتماعی که فعالیت انتفاعی انجام می دهند در جهت حمایت از دیگر فعالیتهای غیر انتفاعی به نظر کار آفرینان اجتماعی می آیند .
بعضی دیگر از محققان استدلال کرده اند آن سازمانهای انتفاعی که ممکن است فعالیت نو آورانه ای نسبت ایجاد سرمایه اجتماعی انجام دهند از لحاظ اجتماعی کار آفرینانه تصور می شوند ( Canadian centre for social entrepreneurship )؛((2001 thompson alve.
با ایجاد وضوح روشن شدن موضوع تامسون (2002 ) کارآفرینی اجتماعی را شاید در نتیجه رخ دادن در کسب و کارهای در جستجوی سود که تا حدودی متعهد به انجام کار خوب در موسسات اجتماعی که برای هدف اجتماعی ولی همچون کسب و کار بازرگانی و در بخش غیر سود ده و داوطلبانه بر پا می شوند شناسایی کرد .
اما او نتیجه گرفت دنیای نیرومند کارآفرین اجتماعی در بخش داوطلبانه می باشد ( NFP ) در پیرو این بخش ما به طور خلاصه مفهومهای موجود از کارآفرینی اجتماعی را چنان که در حوزه های غالب شناسایی شده مطرح می کنیم این بخشها در حوزه های عمومی و غیر انتفاعی خصوصی واقع می شود.
کارآفرینی در حوزه عمومی رهبری سازمانهای عمومی ( public ) یا توسعه خط مشی عمومی ( ملی ) را مطرح می کند ( e.g.king.s.roberts.
1987 ) محققان در این بخش استدلال کرده اند که کارآفرینان اجتماعی دارای ویژگی های چندگانه رهبری برای مثال اعتبار قابل توجه شخصی امانت و درستی و توانایی در ایجاد تعهد پیروان در پروژه ها به واسطه ایجاد شرایطی از ارزشهای مهم اجتماعی به جای شرایط کاملا اقتصادی می باشند ( borins 2000 lewis.
1980 waddock.
Spost.
1991 ) پژوهش روی کارآفرینی اجتماعی در این بخش اساسا روی ایجاد ( سازه ) ظرفیتهای فردی و رهبری تصور شده است.
تعدادی از رویکرد ها نسبت به کارآفرینی اجتماعی در حوزه NFP خصوصی ( بخشهای غیرانتفاعی خصوصی ) قرار می گیرد .
در سازمانهای اجتماعی کار آفرینی اجتماعی به عنوان بازی کردن نقشی در ارتقائ شرایط زندگی افراد فقیر و محروم از مزایای اجتماعی و اقتصادی ( e .
g .
.
1998 ) و تسهیل توسعه جامعه شناخته شده است .
(Wallace.
1999 ) کارآفرینی اجتماعی در درون یک زمینه عملی ( رفتاری ) اجتماعی در شرایط رهبری تحریک کننده مربوط به حوزه بنگاه اجتماعی با هدف تعقیر دیده شده است در هر دو بعد از فضای بنگاه اجتماعی و در خط مشی عمومی به آن فضای ( سرمایه نیروی انسانی تجهیزات ) در یک بازار رقابتی نشان خوبی است که فعالیت پر ریسک ( فعالیت اقتصادی ) کاربرد پربارتری را از این منابع نسبت به آلترناتیویی که در حال رقابت در برابر اوست ارائه می دهد .
در باره جنبه تامین وجه کارآفرینان اجتماعی روشهای نو و ابتکاری را دنبال می کنند برای اطمینان یافتن از این که آیا فعالیت آنها قابلیت دست یابی به منابع را به همان اندازه خواهند داشت که این روشها در حال خلق ارزش اجتماعی هستند تعدادی از محققان به نقش نو آوری در سازمان کارآفرینانه اجنماعی اهمیت می دهند .
( borins.
2000 ) پرابهر ( prabhu .
1998 ) و سولیوان مورت رات آل ( 2003 ) سه فاکتور نو آورانه بیش فعالی و ریسک پذیری را ( ovingslevin .
1986 ) به عنوان مرکزی برای کارآفرینی اجتماعی شناسایی کرده اند .
بعضی محققان از کارآفرینی اجنماعی به عنوان یک راه حل جزئی ( طرفدارانه ) در برابر نیاز ( ضرورت ) برای اصلاح بنیادی رفاه و کمکهای اجتماعی دفاع کرده اند به طوری که راهی به سوی جامعه شایسته و تقاضای دیگر به واسطه نو آوری های اجتماعی افراد متهور ایجاد شود ( leadbeater .1997.
Thompson.
2002 ) حال آنکه این رویکرد توجه شایانی را به خود جلب کرده است ( این رویکرد ) همچنین نقدهایی چون تحلیل رویکرد بر اساس حقوق در خدمات اجتماعی را جذب کرده است (cook.dodds smitchell.
2002 ) این رویکردها مفاهیمی از کارآفرینی اجتماعی را در درون محدوده علم اقتصاد رفاه ( اقتصاد مبتنی بر رفاه و آسایش ) بیان می کنند .
بحث قبلی مشخص می کند که نارسایی اساسی در ادبیات کارآفرینی اجتماعی در حوزه های متفاوتی توسعه یافته است و منجر به فقدان رویکردی منسجم شده است.
مهمترین موضوع این که ما فهمیدیم که رویکردها در مفهوم سازی کارآفرینی اجتماعی محیط رقابتی را به اندازه ای که موسسات اجتماعی فعالیت می کنند منعکس نمیکنند .
برای مثال رویکردی که کارآفرینان اجتماعی را به عنوان یک نسل خاص از رهبران نشان می دهد ( dees.
1998b ) یا رویکردی که ویژگیهای شخصیتی را منعکس می کند( prabhu.1998.shqwetal.2001 ).
به ویژه چگونگی دست یافتن کارآفرینان اجتماعی به اهداف سازمانی خویش در کنار وضع ماموریت اجتماعی و کوشش برای کارآیی عملیاتی در حالی که به پویائی های محیطی پاسخ می دهند .
دیز ( 2001 ) بیان می کند که این یک اتفاق نیست که کارآفرینی اجتماعی در حال کسب توجهات زیادی در موقعی است که محیط رقابتی دستخوش تعقیر سریع می باشد و مرزهای سنتی بین بخشهای انتفاعی و غیر انتفاعی در حال تعقیر است .
راین ( 1999) دورنمای رقبانی جدیدی را برای NFPs به شکل بازاری شناسایی کرد که به انظباط عملکرد و ظرفیت سازمانی نسبت به وضعیت غیر انتفاعی و ماموریت پاداش می دهد .
سولیوان مورت ( 2003) همچنین تاثیر تعقیرات محیطی به همراه جهانی شدن رو به رشد ابتکار در بازسازی دولت و ورود فزاینده سازمانهای انتفاعی به طرف بازارهایی که به طور سنتی به وسیله موسسات غیر انتفاعی ارائه خدمت می شد را به عنوان زمینه ای برای کارآفرینی اجتماعی مطرح می کنند.
سه دیدگاه مهم در کارآفرینی اجتماعی : کارآفرینی سابقه زیادی در بخش بازرگانی دارد.
مهمترین نظریه هایی که در این باره مطرح می شود خلق نو آوری با ارزشی است که به وسیله شومپیتر و دراکر بیان شده است .
ولی با اعمال نظریه های اجنماعی این نظریه معانی دیگری نیز دارد .
در زیر بدین دیدگاه مهم اشاره می کنیم : 1 – برخی کارآفرینی اجتماعی را ترکیبی از سرمایه گذاری بازرگانی با تاثیرات اجتماعی دانسته اند .
در این دیدگاه کارآفرینی به عنوان مهارتهای فنی و علمی برای ایجاد کارآفرینی که مقاصد اجتماعی به اضافه بازرگانی پایدار را به سرمنزل می رساند دیده شده است .
سازمانهای غیر انتفاعی ممکن است مجموعه ای از پست های تجاری را ایجاد کنند و از آنها در راه ایجاد و به کار گیری و درآمد زایی که البته مقاصد اجتماعی را در نظر دارد استفاده کنند .
استفاده از این دیدگاه برای موسسه های انتفاعی می تواند به صورت واگذاری قسمتی از سود یا سازماندهی فعالیتهایشان برای خدمت به اهداف اجتماعی باشد این گونه نوآوریها از منابع به وجود آمده از فعالیت های تجاری موفق برای پیشبرد و تقویت فعالیتهای اجتماعی بهره می برند .
2 – دیدگاه دوم کارآفرینی اجتماعی را به عنوان نو آوری برای تاثیرات اجتماعی را به عنوان نوآوری برای تاثیرات اجتماعی بیان می کند .
این منظر عمدتا بر نوآوریها و سازماندهی اجتماعی تاکید دارد و به مشکلات اجتماعی بیشتر پرداخته و بیشتر به پایداری اقتصادی به وسیله ضوابط و معیارهای اجتماعی معمول شغلی کم توجهی می کنند .
این نوع کارآفرینی اجتماعی که بر مشکلات اجتماعی تمرکز دارد به جای این که به ضوابط و معیارهای اجتماعی یا تقاضای بازار پاسخ دهد نو آوریها را پایه ریزی می کند سازماندهی های اجتماعی جدیدی بنا می سازد و منابعی را تجهیز می کند تا با آن به مشکلات پاسخ داده شود .
3 – عده ای دیگر کارآفرینی اجتماعی را به عنوان راهی برای سرعت بخشیدن به تحولات اجتماعی مطرح می کنند که البته کاملا فراتر از راه حل های مشکلات اجتماعی خواهد بود ( البته مشکلاتی که مربوط به نقطه آغازین فعالیت است ) از این دیدگاه کارآفرینی اجتماعی در بهترین حالت تعقییرهای کوچکی در اندازه های کوچک به وجود می آورد که این تعقییر ها در کل سیستم موجود باعث سرعت بخشیدن تعقییرهای بزرگتر می شود ( s.h.alrord sl.
D .
brownsc w.letts.200 ) در این جا تنها نیاز نداریم که مشکلات فوری را در یابیم بلکه باید وابستگی ها و سیستمهای اجتماعی بزرگتر را بشناسیم درک مطلب بالا این فرصت را می دهد که با پا را دایم های جدیدی در نقاط حساس قدرت و نفوذ آشنا شویم که می تواند ما را به تعقیرهای تقویت کننده هدایت کند که به ایجاد و ثبات سازماندهی های اجتماعی متحول شده می انجامد .
پیامدهای کارآفرینانه تامپسون و دیگران به چهار نوع سرمایه اشاره می کند .
این چهار نوع سرمایه عبارتند از : سرمایه مالی محیطی زیبایی شناختی و اجتماعی .باید گفت که در زمینه کارآفرینی اجتماعی سرمایه اجتماعی ایجادگر اجتماعی مبتنی بر درایی های ملموسی ( مادی ) و غیر ملموس ( معنوی ) است که به تفویض اختیار به افراد محروم کمک می کند و آنها را به گرفتن مسئولیتهای بزرگتر و کنترل بیشتر بر زندگی خود تشویق می کند .( Thomas.
2004.
p 11 ) کارآفرینان اجتماعی چه چیزی به وجود می آورند؟
دیز ( 1994 ) با تاکید زیاد می گوید : کارآفرینان اجتماعی یک از انواع در گروه ( دسته) کارآفرین می باشند یک جایگاه برای شروع مرور کارآفرین اجتماعی توجه به آنچه این دسته را تشکیل می دهند می باشد.
آنچه که در پی می آید فرض کرده است که تعریف کارآفرین مطلقا با تعریف کارآفرین مرتبط شده است در این که کارآفرینی آن چیزی است که کارآفرین انجام می دهد زمانی که آنها کار آفرین می شوند .
تعریف هر واژه دیگری را به واسطه مفهوم و دلالتها تعریف می کند .هیچ اجماع علمی ( دانشمندانه ای ) روی آنچه که کارآفرین ها انجام می دهند زمانی که آنها کارآفرینانه می باشند وجود ندارد .
وتکاتارامن ویراستار مجله business venturuin بیان کرده است : ......
اساسا تصورات متفاوت و تعاریف متمایزی از مفهوم کارآفرین و نقش کارآفرینانه وجود دارد اجماع روی یک تعریف از این زمینه در واژه های مربوط به کار آفرین شاید کاری غیر ممکن باشد .( ven kataraman .
1997 .
120 ) در این مقاله کارآفرین اجتماعی به واقع شخصی خواهد بود که فعالیت ( اقتصادی ) پر ریسکی یا شرکتی را سازماندهی می کند یا به کار می اندازد که به طور برجسته اهداف اجتماعی در روشهایی معین را دنبال می کند.