مقدمه : نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوتی از کسب و کار دارند.
در واژه نامهی آکسفورد[1]، کسب و کار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است.
در واژه نامهی لانگ من[2]، کسب و کار به فعالیت پول در آوردن و تجارتی که از آن پول حاصل شود، گفته میشود.
به زبان ساده، کسب و کار عبارت است از حالتی از مشغولیت و به طور عام، شامل فعالیتهایی است که تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود، در بر میگیرد.
1.
بر طبق نظر (ارویک و هانت)[3] و کاری که در آن خدمات یا کارهایی که دیگر افراد جامعه به آن نیاز دارند و مایل به خرید آن هستند و توان پرداخت بهای آن را دارند، تولید، توزیع و عرضه می شود.
، کسب و کار عبارت است از هر نوع کسب 2.
(پترسن و پلومن)[4] بر این باورند که هر تبادلی که در آن خرید و فروش صورت گیرد، کسب و کار نیست، بلکه کسب و کار، هر نوع تبادل تکراری و تجدید شونده ی خرید و فروش است.
3.
پروفسور (اون)[5] ، کسب و کار را یک نوع کاسبی می داند که طی آن کالاها یا خدمات برای فروش در بازار تولید و توزیع می شوند.
بنابراین با توجه به تعاریف یاد شده می توان دریافت که کسب و کار با خرید و فروش کالاها، تولید کالاها یا عرضه ی خدمات، به منظور به دست آوردن سود، سر و کار دارد.
با توجه به تعاریف یاد شده، ویژگیهای کسب و کار، عبارتند از: 1.
فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش 2.
معامله ی کالاها و خدمات 3.
تکرا رمعاملات 4.
انگیزه ی سود (مهمترین و قدرتمندترین محرک اداره ی امور کسب و کار) 5.
فعالیت توأم با ریسک، کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است.
از این رو، همواره کسب و کار توأم با ریسک است.
کسب و کار روستایی اکنون توسعهی روستایی بیش از گذشته با پدیدهی کارآفرینی سرو کار دارد.
مؤسسات و شخصیتهای رواج دهندهی توسعهی روستایی، کارآفرینی را به منزلهی یک مداخلهی راهبردی میدانند که می تواند فرایند توسعهی روستایی را تسریع بخشد اما به نظر میرسد که همگی آنها بر نیاز به گسترش بنگاههای اقتصادی روستایی نیز توافق دارند.
آژانسهای توسعه، کارآفرینی روستا را به عنوان یک نیروی اشتغالزای بزرگ، سیاستمداران آن را همچون یک راهبرد کلیدی برای جلوگیری از ناآرامی در مناطق روستایی، و کشاورزان، آن را وسیلهای برای بهبود درآمد خویش میدانند.به این ترتیب، کارآفرینی از نقطه نظر تمام این گروهها به عنوان وسیلهای برای بهبود کیفیت زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و ابزاری برای تثبیت اقتصاد و محیطی سالم تلقی میگردد.
در شرایط وجود یک سمتگیری کارآفرینانه در قبال توسعهی روستایی، این موضوع پذیرفته میگردد که کارآفرینی، یک نیروی مرکزی برای نیل به رشد و توسعه اقتصادی است.
بدون آن، دیگر عوامل توسعه به هدر رفته و تلف میشود؛ با این حال، پذیرش این نکته نمیتواند به تنهایی به توسعهی روستایی و پیشبرد فعالیتهای اقتصادی بیانجامد.
کارآفرینی در نواحی روستایی در جستجوی ترکیب واحدی از منابع، هم در درون و هم در خارج از فعالیتهای کشاورزی است.
مثالهای متنوعی از کاربردهای غیرکشاورزی منابع موجود همچون: گردشگری، آهنگری، درود گری، ریسندگی و مثالهایی از تنوع بخشی به فعالیتهای نه چندان وابسته به کشاورزی در زمینههای منابع آب، اراضی جنگلی، ساختمان، مهارتهای موجود و توانمندیهای محلی وجود دارد که همگی با کارآفرینی روستایی متناسب است.
ترکیب کارآفرینانهی این منابع در رشته فعالیتهایی همچون: تسهیلات گردشگری، ورزش و اوقات فراغت، آموزش فنی و حرفهای، خرده فروشی و عمده فروشی، فعالیتهای صنعتی (در سطح مهندسی و استاد کاری)، خدمات مشاورهای، تولیدات با ارزش افزوده بالا ( همچون گوشت، شیر، فرآوردههای چوبی و سایر فعالیتهای خارج از مزرعه تجلی مییابد.
کارآفرینی روستایی اساساً تفاوتی با کارآفرینی در شهر ندارد جز اینکه باید آن را در فضای روستا تصور نمود.
پترین (1994) کارآفرینی روستایی را مجموع سه گزاره ذیل تعریف مینماید: 1.
نیرویی که سایر منابع را برای پاسخگویی به یک تقاضا بیپاسخ بازار بسیج میکند 2.
توانایی خلق و ایجاد چیزی از هیچ 3.
فرآیند خلق ارزش به وسیله امتزاج مجموعه واحدی از منابع درراستای بهرهگیری از یک فرصت آنچه در مجموع میتوان برای تعریف مقوله کارآفرینی روستایی بکار برد عبارتست از: ”بکارگیری نوآورانه منابع و امکانات روستا در راستای شکار فرصتهای کسب و کار“ این نوع کسب و کارها با توجه به اندازهی کوچک روستاها، در مقیاسی کوچک هستند و اغلب بین 10-20 نفر بوده و با توجه به غالب بودن فعالیتهای کشاورزی و کارگاهی از کارایی خاصی برخوردارند.
با توجه به تغییرات عصر کنونی و ورود به جامعهی اطلاعاتی، کسب و کارهای روستایی نیز در نوع دچار تغییر و تحول شدهاند و انواع کسب وکارهای خدماتی، تولیدی، صنعتی و فناوری اطلاعات در آن دیده میشود.
اصول کسب و کار با توجه به تعاریفکسب و کار، ویژگیهای کسب و کار، عبارتند از: 1.
معاملهی کالاها و خدمات 3.
تکرار معاملات 4.
انگیزهی سود (مهمترین و قدرتمندترین محرک ادارهی امور کسب و کار) 5.
فعالیت توأم با ریسک.
کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است.
از این رو، همواره کسب و کار، توأم با ریسک است.
اصول توسعه ی کسب و کار: آشنایی با نام شرکت ها آشنایی با نام محصول آشنایی با نام بنیانگذار آشنایی با مهارتهای کسب و کار اهداف کسب و کار: باور عمومی این است که تنها هدف کسب و کار، به دست آوردن سود اقتصادی است، در حالی که این امر، واقعیت ندارد.
آرویک معتقد است همان طور که انسان تنها با هدف خوردن زندگی نمیکند، تنها هدف کسب و کار هم، کسب سود نیست.
بنابراین، کسب و کارها هم دارای اهداف اقتصادی اند و هم اهداف اجتماعیاند طرح کسب و کار (Business Plan) تعریف: طرح کسب و کار سندی مکتوب است که جزئیات کسب و کار پیشنهادی را مشخص میکند.
این سند باید ضمن تشریح موقعیت کنونی ، نیازها ، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را شرح دهد و کلیه جوانب آن را ارزیابی کند.
طرح هم برای صاحب آن و هم برای حمایت کنندگان مالی آن، به دلایل زیر لازم است: 1- مهم آن است که مالک درباره هدف خود از کسب و کار و منابعی که برای آن نیاز دارد به دقت فکر کند.
این موضوع در برآورد میزان سرمایه مورد نیاز، به وی کمک خواهد کرد.
2- بعید به نظر میرسد که مالک کسب و کار، برای راه اندازی آن سرمایه کافی داشته باشد.
حمایت کنندگان مالی-بانکها یا سرمایه گذاران ریسکی-باید متقاعد شوند که سرمایه گذاری در کسب و کار جدید، منطقی و درست است.
3- فرض بر این است که اگر کسب و کار ایده خوبی نداشته باشد، هم برای صاحب آن و هم برای حمایت کنندگان مالی آن، باید این موضوع را در مرحله برنامه ریزی و قبل از هدر رفتن مقدار زیادی از زمان و هزینه، شناسایی کنند.
اجزای یک طرح کسب و کار: 1- اهداف کلی 2- مشخصات مجری طرح و همکاران 3- تعریف و توصیف کسب و کار 4- تحلیل استراتژی بازار 5- تحلیل مالی 6- خلاصه طرح کسب و کار نشان دهنده چیست؟
آماده کردن یک طرح کسب و کار نتیجه نهایی روند طرح ریزی نیست ، بلکه تحقق طرح ، هدف نهایی است.
با این وجود نوشتن طرح یک مرحله میانی مهم است.
طرح نشان می دهد که بمنظور یک کسب و کار محرز ، بررسیهای دقیق در ایجاد کسب و کار انجام شده است و برای راه اندازی آن کارآفرین ، وظیفه اش را انجام داده است.
هدف طرح وجود یک طرح کسب و کار رسمی ، صرفنظر از اندازه کسب و کار آن ، به همان اندازه که برای راه اندازی مهم است برای یک کسب و کار برقرار ( محرز ) نیز مهم است.
وجود یک طرح کسب و کار رسمی ، صرفنظر از اندازه کسب و کار آن ، به همان اندازه که برای راه اندازی مهم است برای یک کسب و کار برقرار ( محرز ) نیز مهم است.
این طرح چهار عمل اصلی را بصورت زیر انجام می دهد: 1- به مدیر یا کارآفرین کمک می کند که جوانب و پیشرفت پروژه یا کسب و کارش را مشخص ، متمرکز و بررسی کنند.
2- یک چهارچوب منطقی و حساب شده ایجاد می کند تا در آن یک حرفه بتواند توسعه یابد و تدابیر مربوط به آن حرفه را در چند سال آینده دنبال می کند.
3- بعنوان ماخذ و مبنایی برای مذاکره با اشخاص ثالث مانند سهامداران ، دفاتر نمایندگی ، بانکها ، سرمایه گذاران و ...
بکار می رود.
4- معیاری را برای سنجش وضعیت واقعی کسب و کار در برابرآنچه که باید باشد، ارائه می دهد.
همانطور که دو شغل مثل هم وجود ندارد و بنابراین طرحهای کسب و کار مانند هم نیز وجود ندارد.
از آنجائیکه ، برخی موضوعات در طرح به یک طیفی از کسب و کارها مرتبط هستند بنابراین این امر مهم است که مفاد و مندرجات طرح ها با امور فردی متناسب باشد.
با این حال ، بیشتر طرح ها از یک ساختار آزموده شده و نظر عمومی بر روی ( در مورد ) آماده سازی طرحی ک بطور وسیعی قابل اجراست متابعت می کنند.
طرح کسب و کار می بایست نگرشی واقع بین از پیش بینی ها ومقاصد بلندمدت داشته باشد.
این دید و نگرش چهارچوبی را به وجود می آورد که طرح باید در آن فعالیت کند و نهایتا" یا موفق می شود یا شکست می خورد.
برای مدیران و یا کارآفرینانی که به دنبال حمایت خارجی هستند ، آماده کردن یک طرح جامع ، موقیت را در افزایش بودجه ها یا تجهیز پشتیبان ضمانت نخواهد کرد.
عدم وجود یک طرح منطقی ، یقینا شکست را حتمی خواهد کرد.
اهمیت پروسه ایجاد یک طرح کسب و کار رضایت بخش امری پردردسر ، اما ضروری است ، روند برنامه ریزی ، مدیران یا کارآفرینان را وادار می کند که کاملا دریابند آنچه را که می خواهند بدست بیاورند و اینکه چطور و کی آنرا انجام دهند.
حتی اگر هیچ حمایت خارجی هم نیاز نباشد ، طرح کسب و کار می تواند برای دوری گزیدن از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهانی نقش حیاتی را بازی کند.
برای عده بسیار زیادی از کارآفرینان و طراحان ، روند طرح ریزی ( فکر ، مذاکره ، تحقیق ، تجزیه و تحلیل ) به اندازه طرح نهایی و یا حتی بیشتر از آن مفید است.
بنابراین حتی اگر به یک طرح رسمی نیاز ندارید ، درباره روند طرح ریزی بطور دقیقی فکر کند.
این کار می تواند سود زیادی برای طرح کسب و کار شما داشته باشد.
هفته های بسیار زیاد کار سخت و پیش نویسهای متعدد را از زمان بروز طرح تا گرفتن حق کار پیش بینی کنید.
یک طرح مکتوب واضح با بسته بندی جذاب سبب خواهد شد تا حامیان ، سرمایه گذاران و ...
آسانتر به آن گرایش پیدا کنند .
یک طرح کسب و کار کاملا آماده نشان خواهد داد که مدیران یا کارآفرینان، کار را می شناسند و آنها را برای پیشرفت طرح بر حسب فرآوریها ، مدیریت ، سرمایه ها و مهمتر از همه بازارهای اقتصادی و رقابت اندیشیده اند.
اقتصاد وکارآفرینی روستای: اگرتوسعه راعامل دوام وبقا وتعالی ملتها قلمداد نموده وآن راشرط حضورغرورآفرین درعرصه معادلات جهانی تلقی کنیم وتوسعه یافتگی کشورها وملت هاراشاخص شکوفایی،پویایی،قابلیت،شایستگی،مدنیت ومدرنیته بدانیم،شایسته است تاحرکت درمسیر توسعه وتلاش درراستای دستیابی به آن را یکی ازالزامات اساسی حضوردرجوامع عصر حاضر ونیز میزان ومعیارآگاهی وآرمانخواهی وتعالی جویی ملت هابیان نماییم.بگونه ای که آنها علاقمندندتاهمه ارکان وپتانسیل های ملی خودرابکارگرفته وازهمه ظرفیت ها وتوانایی های خود درجهت تحقق اهداف آن استفاده نمایندکه دراین بین نقش عوامل وعناصر انسانی وجمعیتی ازیک سو وبهره جویی ازتمامی اجزای نظام های اجتماعی،اقتصادی وزیست محیطی ازدگرسوی نشان ازعمق علاقه آنان به این پدیده دارد.
بی گمان چنانچه قرارباشددرجامعه ای مسیرروبه رشد وتوسعه درپیش گرفته شود وکلیه مراتب ومراحل آن باسرعت هرچه تمامتر وباسلامت پشت سرنهاده شودبایدهمه امکانات وعوامل ملی ومحلی آن جامعه بسیج گردیده تاهم باصرف کمترین هزینه وهم درابعاد گسترده تر بتواند از همه مواهب ونتایج آن منتفع گردد.وآنگاه است که میتواند به همه ی اثرات وتبعات شوم ناشی از توسعه نیافتگی درسریعترین زمان ممکن خاتمه بخشد،مسایل ومشکلات بغرنج وآلام آوری که میتوانند موجودیت وبقای ملتی راازهستی ساقط نموده وبه بهای نابودی وهده همه ی سرمایه های انسانی وملی آن جامعه منتهی شود.
بنابراین دردنیای موسوم به عصراطلاعات،یکی ازشروط بنیادی برای دسترسی به الگوهای توسعه درابعادچندگانه انسانی،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی میزان مشارکت ودرگیری همه ی عوامل دراختیار جوامع می باشدکه دراین بین باید اذعان نمودکه توسعه روستایی بعنوان زیربنای رشد اقتصادی جامعه میتواندواجدنقش وتاثیر محوری باشد.
اینک سئوال اساسی این است که این توسعه چگونه باید اتفاق بیفتدتاجامعه بااتکای به یکی ازعوامل استراتژیک خودبه طرز معجزه آسایی وباتحمل کمترین هزینه توان حضوردرعصرمتلاطم جامعه ی اطلاعاتی رابیابد؟درپاسخ به این سئوال میتوان ادعانمودکه ازبین رویکردهای مختلفی که برای این امرمتصور است عنصرکارآفرینی آنچنانکه اندیشمندان وصاحب نظران عرصه های اجتماعی واقتصادی به کرات یادآورگردیدند،میتواندبعنوان یکی ازمهمترین وبهترین گزینه های توسعه یافتگی تلقی گردد.
بی تردید تحقق تمامی انواع کارآفرینی بعنوان ابعاد انقلاب عظیم کارآفرینانه وجایگزینی اقتصادکارآمدکارآفرینی به جای مدل های قدیمی تر اقتصادی یکی ازمهمترین راهبردها درجهت تحقق اهداف توسعه یافتگی ملت ها مطرح بوده وپیشنهادمیگردد.چرا که دراین مدل اصل بربه خدمت گرفتن همه ی توانمندی های انسانی جامعه درجهت ارتقای سطح بهره وری می باشد امروزه کارآفرینی بعنوان یک استراتژی وراهبرددرتوسعه وشکوفایی ورشدجوامع انسانی به جایگزین بی بدیلی تبدیل گشته است که ازطریق آن همه ی عوامل ومنابع وامکانات یک جامعه بصورت خودجوش وازراه قرارگرفتن دریک روندتکاملی درجهت نیل به آرمانهای بلند اجتماعی بسیج گردیده تامنشابسیاری ازآثار وپیامدهای مثبت اقتصادی-اجتماعی گردند.
لذاچنانچه به فواید بیشماری که براین پدیده مترتب است توجه نموده وآن رادرهمه ی ابعاد احیابخشیم ب سریعتر به اهداف ومختصات یک الگوی کارآمدتوسعه ای دست خواهیم یافت.
موضوعی که درخصوص اهمیت کارآفرینی وارتباط مستقیم آن بااعتلای ملی یک ملت بایدجدی تلقی گرددآن چیزی است که علیرغم همهی اهمیتش درجامعه ی ایرانی مع الاسف مغفول واقع گردیده وتوجه درخوری به آن نشده است وآن چیزی جز اهمیت دادن به نقش" کارآفرینی روستایی وکارآفرینان" ساکن درمحیط های روستایی نمیباشد.اگرماروستاهارامحورهای استراتژیک کشاورزی وتولیدات وفرآورده های غذایی جامعه بدانیم که نیازبه آن روبه تزایدگذاشته است به نقش بی نظیرآن درپیشرفت ورشد وشکوفایی پی خواهیم بردودرک خواهیم کرد که نادیده گرفتن سهم روستا وروستانشینان هزینه ها وتبعات ناگواری رادرپی خواهدنهادآن چیزی که امروزه تحت عنوان معضلات اجتماعی-اقتصادی برگرده جامعه سنگینی نموده وباعث بی نظمی ها واضطراب های اجتماعی دراشکال مختلف بویژه ناامنی ها،ناهنجارهای رفتاری،کج خلقی های اجتماعی وبداخلاقی ها ونیزبروزپدیده های شومی همچون رشدبی رویه مهاجرت،افزایش میزان حاشیه نشینی دراطراف کلان شهرها وبسیاری مشکلات دیگرمی باشدکه دراین مقاله سعی برآن میشود تابه ذکراهمیت کارآفرینی روستایی وبرخی ازراهبردهای توسعه روستایی درایران اشاره گردد: الف)برخی ازمختصات منحصربفرد روستادرنظام اجتماعی جامعه عبارتنداز: 1-روستابعنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی وجمعیتی جامعه که درآن تعداد کثیری ازعوامل انسانی مولد سکونت دارند 2-درروستا عوامل ومنابع ارزشمندی اعم ازعوامل انسانی ومنابع طبیعی واقتصادی بعنوان ذخایراستراتژیک کشوروجودداشته که درپیشرفت جامعه نقش حیاتی دارند.
3-نقش واهمیت فراورده ها وتولیدات روستایی دررفع نیازهای روبه تزایدجامعه درخورتوجه می باشدنظیرتولیدمحصولات کشاورزی،زراعی،دامی وصنایع تبدیلی که نقش بی بدیل ومنحصربفرداست.
4-به اثبات رسیده است که روستائیان درحفظ وصیانت ازمنابع ملی وذخایرکشورودراداره امورات مربوطه بمراتب مطمئن تروقابل اتکاتربوده ودراین راستا کمک های شایان توجهی رابهاداره کشورمبذول می دارند.
5-برای جامعه ی اقتصادی ما بسیاری ازدستاوردهای روستائیان نقش استراتژیک داشته واهرم قابل اتکایی درپشتیبانی ازنظام اقتصادی کشوردرعرصه ی جهانی ازطریق صادرات وورودکالاهای ملی به بازارهای پرظرفیت جهانی بوده،یعنی درحقیقت شناسه قدرت اقتصادی کشوردرنزدجهانیان تلقی گردیده مضافا اینکه تکیه براقتصاد بی فایده نفتی راتقلیل می دهد.
6-فعال سازی ساکنان روستا هادرایران میتواندکمک شایان توجهی به تامین امنیت اجتماعی نموده وباعث کاهش حجم زیادناملایمات اجتماعی گشته حتی منجر به رشدپدیده ی" مهاجرت معکوس" شود.
7-ایجاد وراه اندازی کسب وکارها مانند کسب وکارهای خانوادگی وگروهی درروستاها بدلیل وجودپیوندهای قوی اجتماعی وروحیه ی بالای مشارکت وتعاون درروستاها بالاترازشهرهاست.
8-روحیه ی کاروتلاش ومسئولیت پذیری والتزام وتعهد به پیشرفت درمیان جمعیت روستایی بیشتراز شهرنشینان وجوددارد .
ب)باوجودهمه ی ویژگی های منحصربه فردوپتانسیل های نهفته درروستاها که به توسعه همه جانبه ی کشورمنتهی میگردد برخی از مهمترین مشکلات روستایی عبارتنداز: 1-کمبودامکانات اجتماعی نظیر خدمات بهداشتی،آموزشی،خطوط ارتباطی،امنیت ،آب آشامیدنی،سوخت و...
2-کمبود میزان درآمد(ضعف اقتصادی)ناشی از افزایش جمعیت روستائیان،بیکاری(کامل یافصلی)،بهره وری پائین افراد ومنابع،عدم جذابیت برای سرمایه گذاری وضعف فضای کسب وکار.
ج)مهمترین راهکار های استراتژیک توسعه روستایی عبارتنداز: 1-تغییرنگرش حاکم براذهان مدیران ومردم نسبت به روستا ازطریق:فرهنگ سازی بوسیله رسانه های جمعی وعمومی،برجسته سازی وتوجه ویژه به مناطق روستایی درنظام آموزشی،ابراز توجه ویژه به روستاها توسط مدیران ارشد(مثل اقامت آنان درروستاها)و...
2-جذاب سازی فضای روستایی کشورازطریق:توسعه هدفمند فضاهای فرهنگی وآموزشی روستاها،ایجادمراکز تفریحی،اقامتی،سیاحتی درروستاها 3-تکمیل وتکامل جامعه اطلاعاتی روستایی کشورمانند ایجادارتباطات مخابراتی،ارتقای سواد اطلاعاتی آنان ونزدیک سازی فرهنگ شفاهی روستائیان بافرهنگ مکتوب دیجیتال.
4-تشکیل خوشه های دانشی روستایی وتوسعه زیرساخت های دانشی مثلتدوین نقشه صنایع روستایی کشور،ایجادوتوسعه مراکز تحصیلی وآموزشی(بخصوص آموزش های کاربردی)،ارتقای سطح سوادروستائیان وآموزش آنان دربکارگیری روش ها وفناوری های نوین 5-نوسازی مناطق آسیب دیده ی روستایی وتوسعه اشتغال زایی درروستاهای کشور از طریق حاکم سازی فضای کارآفرینی وایجادپارک های کارآفرینی درمراکز ومناطق مستعدوهمچنین حمایت از فارغ التحصیلان روستایی برای راه اندازی کسب وکاردرروستاها 6-شکوفاسازی اقتصادروستایی وتاسیس روستاهای نوین که ازجهات موقعیت وامکانات همپای شهرهاباشند،توسعه صنایع دستی وروزآمدسازس آنها،جذب سرمایه گذاران خارجی وبخش خصوصی به سمت روستاهاوفرهنگ سازی برای تغییر الگوهای مصرف وتولیددرروستا.
د)برنامه های توسعه روستایی باید به مواردی همچون:ایجاداشتغال دربخشهای غیرکشاورزی،کنترل جمعیت،توسعه اجتماعی وشهرسازی روستا،کاهش مهاجرت به شهرها،افزایش سطح رفاه،تاکیدبرجذب وتوسعه ی فناوری های جدید وآموزش وتربیت نیروی انسانی ماهرتوجه داشته باشد.
ه)چالش های توسعه روستا عبارتنداز: 1-عدم دسترسی به سرمایه وامکانات 2-مشکل درعرضه کالاها وخدمات 3-تاکیدبریک صنعت یاکسب وکارخاص 4-وجودپدیده حاشیه نشینی وتمایل شدید به مهاجرت 5-گسترش روزافزون تغییرکاربری اراضی زراعی 6-امکان ریسک کمتر درروستاها 7-کمبود سازمانهای حمایت کننده و)استراتژی های عمده برنامه های توسعه روستایی عبارتنداز: 1-توسعه کشاورزی(تولیدموادغذایی،تولیدمحصولات صنعتی،فراوری محصولات و...) 2-توسعه یکپارچه روستایی 3-صنعتی نمودن روستاها 4-توسعه مراکزرشدروستایی ز)نقش کارآفرینی درتوسعه اقتصادی روستا: 1-دستیابی روستائیان به کالاها وخدمات موردنیاز 2-رشد اقتصادی روستاها 3-کاهش پدیده ی مهاجرت به شهرها 4-ارتقای سطح امنیت اجتماعی ورفاه درروستاها 5- تشویق به ایجاد کسب وکارهای جدید 6-تشویق کسب وکارهای موجودبه توسعه ح)پیش نیازهای توسعه کارآفرینی درروستاها: 1-توسعه فرهنگ کارآفرینی 2-آموزش کارآفرینی 3-توسعه ی زیرساخت های کارآفرینی 4-سه استراتژی اساسی توسعه کارآفرینی روستایی شامل:جذب کسب وکارهاازمناطق دیگر،حفظ وتوسعه ی کسب وکارهای موجود ازطریق سیاستهای حمایتی وحمایت از ایجاد کسب وکارهای جدیدازدل خودمناطق روستایی می باشد.
ط)راهبردهای بلندمدت توسعه کارآفرینی روستایی عبارتنداز: 1-ایجادشرایط ویژه برای معکوس نمودن روند مهاجرت 2-اصلاح وتغییر الگو ی توزیع ومصرف انرژی 3-توسعه وبهینه سازی شبکه های حمل ونقل 4-ممنوعیت تغییرکاربری اراضی باغی،زراعی وعرصه های جنگلی ومرتعی 5-بهبود مدیریت واصلاح شیوه های تولید دربخش های کشاورزی 6-توسعه صنایع تبدیلی زود بادرمناطق مستعد 7-اقتصادی نمودن کالاهای کشاورزی وروستایی 8-دستیابی همگانی به آموزش های مقدماتی،ترویج وبهبودشکاف های طبقاتی وارتقای توانمندی های زنان روستایی 9-ارتقای سطح سلامت،ایجادمحیط های زندگی مفرح ونشاط انگیز 10-حمایت موثرازتشکیل وتوسعه تعاونی ها وایجادوگسترش مجتمع های تعاونی روستایی 11-تشکیل گروه های پس اندازخودگردان برای تامین بخشی ازنیازهای مالی پروژه های کارآفرینی 12-ایجادسیستم های اعتباری کوچک بمنظور ارایه تسهیلات مثل تاسیس بانک روستایی 13-ایجادمراکزآموزشی تلفیقی بمنظورارائه خدمات آموزش ومشاوره درزمینه های مختلف بازاریابی،مراقبت ازحیوانات اهلی،صنایع دستی وسایرمهارت های موردنیاز کارآفرینی روستایی،ضرورت استراتژیک توسعه (1380 کلمه مجموعاً در این متن موجود است) (853 بار خوانده شده است) [1] کارآفرینی روستایی،ضرورت استراتژیک توسعه 86/6/4 نویسنده:سیدنبی اله حسینی مدرس کارآفرینی دانشگاه اگرتوسعه راعامل دوام وبقا وتعالی ملتها قلمداد نموده وآن راشرط حضورغرورآفرین درعرصه معادلات جهانی تلقی کنیم وتوسعه یافتگی کشورها وملت هاراشاخص شکوفایی،پویایی،قابلیت،شایستگی،مدنیت ومدرنیته بدانیم،شایسته است تاحرکت درمسیر توسعه وتلاش درراستای دستیابی به آن را یکی ازالزامات اساسی حضوردرجوامع عصر حاضر ونیز میزان ومعیارآگاهی وآرمانخواهی وتعالی جویی ملت هابیان نماییم.بگونه ای که آنها علاقمندندتاهمه ارکان وپتانسیل های ملی خودرابکارگرفته وازهمه ظرفیت ها وتوانایی های خود درجهت تحقق اهداف آن استفاده نمایندکه دراین بین نقش عوامل وعناصر انسانی وجمعیتی ازیک سو وبهره جویی ازتمامی اجزای نظام های اجتماعی،اقتصادی وزیست محیطی ازدگرسوی نشان ازعمق علاقه آنان به این پدیده دارد.
ط)راهبردهای بلندمدت توسعه کارآفرینی روستایی عبارتنداز: 1-ایجادشرایط ویژه برای معکوس نمودن روند مهاجرت 2-اصلاح وتغییر الگو ی توزیع ومصرف انرژی 3-توسعه وبهینه سازی شبکه های حمل ونقل 4-ممنوعیت تغییرکاربری اراضی باغی،زراعی وعرصه های جنگلی ومرتعی 5-بهبود مدیریت واصلاح شیوه های تولید دربخش های کشاورزی 6-توسعه صنایع تبدیلی زود بادرمناطق مستعد 7-اقتصادی نمودن کالاهای کشاورزی وروستایی 8-دستیابی همگانی به آموزش های مقدماتی،ترویج وبهبودشکاف های طبقاتی وارتقای توانمندی های زنان روستایی 9-ارتقای سطح سلامت،ایجادمحیط های زندگی مفرح ونشاط انگیز 10-حمایت موثرازتشکیل وتوسعه تعاونی ها وایجادوگسترش مجتمع های تعاونی روستایی 11-تشکیل گروه های پس اندازخودگردان برای تامین بخشی ازنیازهای مالی پروژه های کارآفرینی 12-ایجادسیستم های اعتباری کوچک بمنظور ارایه تسهیلات مثل تاسیس بانک روستایی 13-ایجادمراکزآموزشی تلفیقی بمنظورارائه خدمات آموزش ومشاوره درزمینه های مختلف بازاریابی،مراقبت ازحیوانات اهلی،صنایع دستی وسایرمهارت های موردنیاز توسعه کسب و کار روستایی Monday, 03 September 2007 تجربه موسسه توسعه خدمات کشاورزی ( Extention ) در آموزش کارآفرینی و خوداشتغالی روستایی یادداشت ویراستار: اگرچه این مقاله به فرصتهای Extension در مورد کارآفرینان روستایی میپردازد اما چارچوب ارائه شده و موضوعات مطروحه قابل بکارگیری در طراحی برنامه های مشابه جدید و یا توسعه برنامههای قبلی و یا برای سایر گروههای مخاطب نیز میباشد.
Extension میتواند و باید از وجود مخاطبیین بالقوه خود بعنوان یک فرصت که توسط کسب وکارهای روستایی کوچک ایجاد میشود استفاده نماید.
کارآفرینان روستایی نیازهای اطلاعاتی و تحصیلی خاصی دارند که مورد توجه واقع نشدهاند.
سازمان های متعددی وجود دارند که برای کسب وکارهای کوچک برنامه ارائه میدهند اما اغلب آنها، به نواحی روستایی دسترسی ندارند.
Extension یکی از ارائه دهندگان مجرب برنامههای مدیریتی برای برخی از کسب وکارهای روستایی است و در حال حاضر به ارائه خدمات مشغول است.
فراهم نمودن چنین کمکی برای کسب و کارهای روستایی به حمایت از پایداری اقتصاد محلی، کیفیت زندگی در این مناطق و موجودیت فرصتهای اشتغال فرامزرعهای ( Off-Form ) برای کشاورزان و دامداران کمک میکند.
تمایلات اقتصادی به حمایت از کسب و کارهای کوچک وحمایت کارآفرینانه ممکن است در هر زمانی به میزان بالایی وجود داشته باشد و ما میتوانیم خوشبین باشیم که سطح حمایت مالی از این برنامه ها از منابع فدرال و در بعضی موارد از منابع ایالتی در حال افزایش است.
علاوه بر این، Extension تلاش میکند که دامنه فعالیتهای خود را گسترش داده، به موضوعات اجتماعی گستردهتری بپردازد و همچنین فعالیتش از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
مطمئناً Extension به چیزی شبیه به یک برنامه کسب و کار کوچک نیاز دارد و کسب و کار کوچک نیز به همان اندازه به فعالیت های Extension نیازمند است.
از منظر جامعه روستایی، نقش کسب وکارهای کوچک روستایی ( SRB ) به وجود عوامل بنیادی نظیر ابتکار، کارآفرینی، مهارتهای حرفهای، رهبری، زیرساخت ها و منابع مالی بستگی دارد.
Extension نیز میتواند در هر یک از این زمینه ها نقشی کلیدی را ایفا نماید.
تحقیقات اخیر نیازهای ویژه کسب وکارهای کوچک روستایی را نشان می دهد: ۱- تعداد کمی از کارآفرینان روستایی تصویری صحیح از شرایط مالی کسب و کار خود دارند.
۲- پیچیدگی مدیریتی افراد درگیر در کسب و کارهای کوچک روستایی به طور قابل توجهی در بین کسب وکارهای گوناگون تفاوت میکند.
۳- نیاز شدیدی به ارائه یک سیستم مدیریت اطلاعات مالی احساس میشود که با کسب و کارهای کوچک مرتبط باشد و برای آموزش نیز مفید باشد.
یک سری از مهارتهای کسب وکار شامل مدیریت، منابع مالی و بازاریابی در بین کسب وکارهای کوچک روستایی از طریق برنامههای آموزشی قابل گسترش میباشد.
علاوه بر این، وقوع و موفقیت فعالیتهای کارآفرینانه نیز میتواند از طریق برنامههای مناسب تحت تأثیر قرار گیرد.
Extension چه نقشی را میتواند ایفا کند؟
جهت ارزیابی پتانسیل موجود Extension جهت توسعه نقش خود در آموزش کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک، ما باید سوالات زیر را مطرح سازیم : ۱- تقاضای بالقوه برای آموزش کارآفرینی چیست و چگونه میتوانیم توجه کسب وکارهای کوچک را جلب کنیم؟
۲- چه میزان محتویات آموزشی موجود است؟
چه میزان باید تهیه شود و چه میزان باید ارائه گردد.
۳- آیا این مواد آموزشی با مخاطب شما تناسب دارد؟
(از لحاظ مدت، فرمت، شکل ظاهری، تسهیلات کمک آموزشی، رسانهای و قیمت) ۴- رقبا و همکاران بالقوه شما در این فرآیند چه کسانی هستند؟
۵- چه موانعی بر سر راه وجود دارد؟
(موانع سازمانی و اداری در دانشگاه و یا در سطح محلی و مقاومت از سوی سازمانهای کشاورزی و یا درگیریهای ریشهداری که بین سایر سازمانها وجود دارد) ۶- چه نوع حمایتی از جانب بخشهای تحقیقی و آموزشی ادارات ، دانشگاههای و مراکز آموزشی مورد نیاز است؟
۷- چه منابعی(مالی و انسانی) مورد نیازند و آنها را چگونه تأمین میکنیم؟
از منابع جدید و یا از برنامه های موجود؟