دانلود مقاله فرهنگ کارآفرینی

Word 94 KB 12974 35
مشخص نشده مشخص نشده عمومی - متفرقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه به زبان ساده « کارآفرینی» همان ، فرآیند تاسیس یک کسب وکار ( شرکت) بر مبنای یک فکر و ایده ی نو است .

    یک یا گروهی از افراد که به آنها « کارآفرین» می گوییم، فرصتی نوین را کشف، یا خلق میکنند .

    و برپایه ی آن ، شرکت یا موسسه ای خصوصی بنیان نهاده ، به قول معروف ، دل را به دریا زده ، وارد عرصه ی بازار ورقابت می شوند.

    کار آفرینی نیازمند وجود فرهنگ خاصی است .

    هر فردی ، تواناییوتمایل به کارآفرینی ندارد .

    به همین علت و باتوجه به اهمیت کلیدی کارآفرینی کارآفرینی در اقتصادهای نوین ( ایجاد شرکت های کوچک ومتوسط) ، کشورهای مختلف، مصممانه برنامه های مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی در جامعه ی خود تدارک دیده اند ، تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویایی شان را ادامه دهند .

    موفق ترین کشور در این زمینه ، آمریکا است .

    متاسفانه در کشور ما ، افراد بیشتر روحیه « کارمندی » دارند تا کارآفرینی و خطرپذیری.

    امیدوارم مدیران کشور بکوشند برمبنای یک برنامه ریزی جدی، به ارتقای فرهنگ کارآفرینی در کشور نایل آیند.

    فرهنگ کارآفرینی فرهنگ را میتوان مجموعه ای از باورها ، آیین ها ، اندیشه ها ، آداب ورسوم ، و ارزش های حاکم بریک جامعه دانست .

    به دیگر سخن ، فرهنگ مقوله ای است که ، در سطح جامعه و گروه ، و درتعامل میان آن ها معنا می یابد .

    و شیوه ی برقراری ارتباط وتعامل را میان افراد آن جامعه بیان می کند .

    برمبنای فرهنگ است که افراد ، تجارب ،تصورات وعقاید خود را با یکدیگر مبادله می کنند .

    فرهنگ را می توان نظامی فکری دانست که ، در گفتار و رفتار جامعه متجلی می شود .

    در یک نگرش کلی و جامع،« فرهنگ» شیوه و اسلول زندگی است .

    از این منظر ، فرههنگ مقوله ای در حال تحول، که از بسیاری از شرایطاجتماعی ، اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه تاثیر می پذیرد.

    اگر از دیدگاه « شیوه ی زندگی» به فرهنگ بنگریم ، نمی توانیم آن را از مقوله ی کار ونحوه ی کسب درآمد جدا بدانیم.

    کار و فرهنگ همواره و در تمامی جوامع بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته اند روش های رایج کسب و درامد ، تا حد زیادی برنحوه ی رفتار افراد وتعامل آنها موثراست .

    گسترش کارآفرینی نیز، به عنوان عامل ایجاد اشتغال وتولید ثروت در جامعه، نتایج فرهنگی ویژه ای را رد پی خواهد داست که قابل تامل وبررسی است .

    ارتباط میان کارآفرینی و فرهنگ ، از دو سو قابل بحث است .

    از یک سو، نتایج کارآفرینی است که برجامعه تاثیر میگذارد و از سوی دیگر ، خود فرآیند کارآفرینی و فرهنگ حاکم بر آن است که ، هم متاثر از مبانی فرهنگ جامعه است ، وهم می تواند درآن ، تحولات اساسی ایجاد کند .

    از یک سو کارآفرینی باایجاد فرصت های شغلی وتولید ثروت و بهبود شرایطاقتصادی ، پیش زمینه ی اساسی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه است .

    با برآورده شدن نیازهای اولیه ی معیشتی ، زمینه برای بروز ینازهای عالی تر انسانی فراهم می شود که ، اگر در مسیر ی درست هدایت شود ، به شکوفایی وتعالی انسان ها وجامعه می انجامد .

    علاوه بر این ، نوآوری که از مشخصه های اساسی کارآفرینی است ، منجر به تولید محصولات جدیدتر و ارائه خدمات جدیدتر و متنوع تر می شود و به این ترتیب قدرت انتخاب مردم افزایش می یابد و زندگی ساده تر می شود .

    با بالارفتن سطح رفاه و آسایش و افزایش اوقات فراغت ، فرصت های بیشتری برای فعالیت های فرهنگی ایجاد واین امر در درازمدت موجب تشکیل و گسترش تشکل های مردمی می شود که با هدایت مناسب آن ها ، می توان گام های بلندی در جهت ارتقای فرهنگی جامعه برداشت .

    از سوی دیگر ، نحوه ی شکل گیری و ثمربخشی کارآفرینی ، روش ها و شیوه های خاصی میخواهد که بر پایه ی باورها و ارزش های ویژه ای استوار شد ه است .

    مجموعه ی این روش ها و باورها رامی توان یک فرهنگ تلقی نمود.

    در واقع، فرآیند کارآفرینی در بطن خود فرهنگ خاصی نهفته دارد .این فرهنگ را می توان همان فرهنگ حاکم بر شرکت های کارآفرینی کوچک دانست .

    مفهوم مشترکی است که ، اعضای شرکت پذیرفته اند وارزش ها، باورها و روش های مشترکی است که بر فعالیت شرکت ، حاکم است .

    ویژگی های این فرهنگ رابه طور خلاصه می توان در چند عنوان کلی بیان کرد : 1 – کارآفرینی ، فرهنگ درک تغییر وکشف فرصت : کارآفرینان وشرکت های کارآفرین همگام باتغییرات گام بر میدارند ، و می کوشند فرصت های ایجاد شده در جریان این تغییرات راکشف و ازآن ها بهره برداری کنند.هنگامی که با تغییرات ، مستلزم بستری فرهنگی است که به تغییر ، بها می دهد ، و به استقبال آن می رود .

    بستری که می تواند در صورت لزوم ، رهیافت ها وعملکردهای سنتی و قدیمی راکنار بگذارد و رهیافت های نوینی را برگزیند.

    در عمیق ترین لایه های فرهنگ، کارآفرینی ، یک باور اساسی نهفته است و ان این که ، نمی توان در امواج سهمگین تحولات، جزیره ای کوچک و باثبات ساخت .

    و با قراردادن حصارهای به ظاهر مستحکم ، جامعه را از تبعات مثبت و منفی تحولات مصون نگاه داشت .

    این باور اساسی ، در جوامعی که به تعمیق و گسترش مبانی فرهنگی خود، اهتمام ویژه ای دارند ، باوری ارزشمند و سرنوشت ساز است .

    دنیا به سوی جهانی شدن، پیش می رود .

    با گسترش سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی ، مرزهای فرهنگی میان ملت ها ، روزبه روز کم رنگ تر می شود.

    فرهنگ ها در دنیای آینده تعاملی نزدیک و گسترده دارند .

    فرهنگ کشورهای پیشرفته و ارزش های حاکم بر آن ها ؛ چه درست و چه نادرست ، همچون سیل عظیمی موجودیت فرهنگی سایر ملت ها را به خطرخواهد افکند.

    بنای یک سد عظیم ، راه رویارویی بااین سیل نیست .

    بلکه شناخت مسیر و پی ریزی آب را ه های مناسب بر سر راه آن است که ، می تواند آن را به سمت و سویی مناسب رهنمون سازد .

    اگر می خواهیم در مسیر تحولات فرهنگی جهان آینده نقشی فعال و مثبت ایفا کنیم، باید این تحولات را بشناسیم ، موجودیت آنها را بپذیریم و فرصت های موجود درآنها را تشخیص دهیم و به موقع از این فرصت ها بهره برداری کنیم .

    2- کارآفرینی ، فرهنگ مشارکت : در مسیر کارآفرینی ، افراد باید بتوانند در سایه ی مشارکت و در قالب کارگروهی ، فعالیت هایی انجام دهند ، تا شرکت دایر گردد.

    به علاوه در شرکت های کوچک کارآفرین ، ساختار سازمانی ساده تری وجود دارد .

    و سلسله مراتب ، بسیار مختصر و مفید است .

    درحالی که ، در ساختارهای منسجم وگسترده ی سازمان های سنتی ، سلسله مراتب گسترده ای حکم فرماست .

    در این سازمان ها فرهنگ « تضمین امنیت شغلی» درمقابل « اطلاعات » شکل می گیرد .

    امادر کارآفرینی ها ، بیشتر ساختار شبکه ای وجود دارد .

    و به جای فرآیندهای عمودی ، فرآیندهای افقی در آنها جاری است .

    با کم شدن شلسله مراتب و برداشتن مرزها، روابط بیشتر برمبنای مشارکت و درک متقابل شکل میگیرد و اطاعت، سهم کمتری در این ساختار تشکیلاتی دارد .

    در شرکت های کوچک کارآفرین ؛ کارکنان به تدریج می آموزند که چگونه در مواضع ( مکان ها) برابر با یکدیگر همکاری و مشارکت کنند ، و این همکاری را به سوی یک موقعیت برد – برد سوق دهند .

    بنای فرهنگ بر تفهیم و تفاهم و گفتگو استوار است .

    3- کارآفرینی ، فرهنگ خلاقیت : فرهنگ کارآفرینی برارزش دادن به خلاقیت ونوآوری استوار است .

    کارآفرینان ، افراد خلاقی هستند که ایده های نو می آفرینند تا آن رادر قالب یک شرکت به سرانجام برسانند .

    به علاوه ,در شرکت های کارآفرین ، کارکنان می توانند به دنبال ناشناخته های بروند .

    و روش های جدید را به محک تجربه بگذارند .

    در این شرکت ها ، افراد به خلاقیت و ابتکار عمل تشویق می شوند .

    اهمیت و اعتبار بخشیدن به خلاقیت نه تنها در درازمدت باعث رشد و توسعه ی شرکت ها می شود ، بلکه زمینه ی مناسبی را برای رشد و شکوفایی استعدادها و ظرفیت های انسانی فراهم می کند .

    و این شکوفایی خود بسترمناسبی برای رشد فضایل اخلاقی ومعنوی در انسان هاست .

    4- کارآفرینی ، فرهنگ استقلال طلبی و قبول مسئولیت : کارآفرینان افرادی هستند که روحیه استقلال طلبی (روی پای خود ایستادن ) دارند وحاضرند مسئولیت کار واشتغال خود، وحتی دیگران به برعهده گیرند .

    این افراد معتقدند که،باید برپایه ی توانایی ها ،شایستگی ها و فکرهای خود ، امرار معاش کنند.

    واساساً روحیه «کارمندی» ندارند .در ساختار سازمان های گسترده و سنتی« امنیت شغلی» بهایی بود که در مقابل « اطاعت» به کارکنان پرداخت می شد .

    اما در شرکت های کوچک کارآفرینی نه « امنیت شغلی» به معنای فراگیر آن وجود دراد و نه « اطاعت».

    در چنین شرکتی کارکنان، خودگردان ، خطرپذیر و مسئولیت پذیرند و همه خود را در برابر منافع خود و شرکت و جلب رضایت مشتری مسئول و پاسخگو می دانند .افراد درحیطه ی کاری خود تصمیم می گیرند ومسئولیت تصمیمات خود را بر دوش مدیران خود نمی گذارند .

    5- کارآفرینی ،فرهنگ خطرپذیری: کارآفرینان باید خطرپذیر (ریسک پذیر)باشند، یعنی، بتوانند نسبت به موقعیت ، شرایط ، امکانات و در یک کلام ، آینده ی خود خطر کرده و برای کسب « موقعیتی محتمل» مبارزه نمایند .این یک بعد قضیه است .

    بعد دیگر آن ، خطرپذیری پشتیبانان و حمایت کنندگان است .

    همواره کارآفرینان قادر به تامین تمامی سرمایه و امکانات مورد نیاز کسب وکار جدید خود نیستند .

    به این علت ، بایددولت یا دیگر حامیان مستقل ، حاضر به پذیرش ریسک(خطرپذیری) مورد نیاز کارآفرین باشند ، « سرمایه ی خطرپذیر» برایش فراهم، و او را در مراحل مختلف کارآفرینی یاری نمایند .

    افرادی که روحیه ی محافظه کاری و یا کارمندی دارند ، اساساً کارآفرینان موفقی نخواهند بود.

    علاوه براین ویژگی ها ، تعمیق و گسترش فرهنگ کارآفرینی ، بستری مناسب برای بسط عدالت در جامعه است .

    در یک جامعه ی کارآفرین ، همه انسان ها فرصت های یکسانی پیش روی خود دارند .

    در این جامعه ، سرمایه یا زمین ، منشاء تولید ثروت نیست و در چنین جامعه ای افراد هوشمند ، خلاق ، صاحب اندیشه ، پرتلاش و مصمم ، شانس بیشتری برای موفقیت دارند و صاحبان سرمایه های کلان نمی توانند ثروت را درانحصار خود داشته باشند .

    تمام این ها در کنار هم یک زمینه ی مناسب برای بسط عدالت در سطح اجتماع است .

    کارآفرینی با ایجاد فرصت های شغلی و تولید ثروت وبهبود شرایطاقتصادی ، پیش زمینه ای اساسی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه است .

    کارآفرینان و شرکت های کارآفرین همگام با تغییرات گام برمی دارند و می کوشند فرصت های ایجاد شده را در جریان این تغییرات ، کشف و از آن ها بهره برداری کنند .

    در شرکت های کوچک کارآفرین ، کارکنان به تدریج می آموزند که ، چگونه در مواضع ( مکان های ) برابر ، با یکدیگر همکاری ومشارکت کنند.

    و این همکاری را به سوی یک موقعیت برد سوق دهند .

    کارآفرینان معتقدند باید برپایه ی توانایی ها ، شایستگی ها و فکر خود ، امرار معاش کنند و اساساً روحیه « کارمندی» ندارند .

    در شرکت هایکارآفرین ، کارکنان میتوانند به دنبال ناشناخته ها بروند .

    چنان که قبلاً نیز بیان شد، بایددولت یادیگر حامیان مستقل، حاضر به پذیرش ریسک خطر ریسک ( خطرپذیری) مورد نیاز کارآفرین بوده ، در صورت امکان «سرمایه ی خطرپذیر» برایش فراهم ، و او را در مراحل مختلف کارآفرینی همراهی کنند .

    گسترش و فرهنگ کارآفرینی ، تولید وسرمایه گذاری وزارت کار و امور اجتماعی در مسیر اهداف چشم انداز بیست ساله ی کشور ، سیاست ها و راهبردهای کلان دولت نهم و برنامه ی چهارم توسعه ی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و به منظور برنامه ریزی منابع انسانی و سیاستگذاری اشتغال ، صیانت از نیروی کار ، تنظیم روابط کار وگسترش حمایت های اجتماعی و فرهنگی نیروی انسانی ،در ابعاد مختلف، نسبت به برنامه ریزی و ساماندهی فعالیت ها و تحولات ساختاری اقدام کرده است.پاسخگویی به نیازهای روزافزون نسل جوان وجویای کار، اصلاح قوانین و مقررات کار، رفع موانع تولید وسرمایه گذاری ، گسترش فرهنگ کارآفرینی و ارتقای فرهنگ کار و رفع دغدغه های معیشتی نیروی کار به منظور ارتقای بهره وری درراس برنامه ها قرار گرفته است .

    سیاست گذاری اشتغال اهم اقدامات کیفی در سیاست گذاری اشتغال عبارتند از : همکاری در تهیه و تنظیم سند فرابخشی توسعه ی اشتغال وکاهش بیکاری بررسی سند توسعه اشتغال وزارت خانه ها و سازمان ها ، تهیه پیش نویس دستورالعمل نظارت بر اجرای آیین نامه گسترش بنگاه های کوچک اقتصادی .

    استقرار دبیرخانه ی کارگروه اشتغال و سرمایه گذاری استان ها در سازمان های کار و آموزش فنی وحرفه ای سراسر کشور تهیه و تدوین تفاهم نامه همکاری مشترک وزارت کار و اموراجتماعی و کیته امداد امام خمینی (ره) تهیه و تدوین تفاهم نامه همکاری مشترک وزارت کار و امور اجتماعی و بنیاد شهید و امور ایثارگران تهیه پیش نویس تفاهم نامه همکاری مشترک وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان زندان ها تهیه پیش نویس تفاهم نامه ی همکاری مشترک بین وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اصلاح مصوبه ی مورخ 10/5/84 شورای عالی اشتغال موضوع « نحوه ی توزیع اعتبارات کمک های فنی و اعتباری و وجوه ارائه شده ی قانون بودجه ی سال 1384 کل کشور.

    بررسی و ارائه نظرها درباره تبصره ی 2 لایحه ی بودجه ی سال 1385 کل کشور بررسی و ارائه نظرها دربارهی ضوابط اجرایی بودجه ی سال 1385 کل کشور و اضافه شدن بند مربوط به اشتغال زایی در سطح استان ها در آن انجام عملیات مقدماتی تحقق طرح کاهش هزینه های مالیاتی برای بنگاه های کوچک و متوسط زودبازده درمناطق کمتر توسعه یافته( مصوبه ی مورخ 28/9/83 شورای عالی اشتغال) تهیه وتدوین طرح کارورزی فارغ التحصیلان دانشگاهی ، بررسی موانع تولید و اشتغال عدم تعادلهای بازار کار و راهبرد تامین مالی خرد در ایجاد اشتغال فعالیت های پروژه ای و توسعه ای طرح مشخصات چارچوبی کارگاه های کل کشور استانداردسازی بهبود مدیریت کیفیت مطالعه و بررسی 10 طرح در جهت ارائه ی طرح های کلان اشتغال زا بررسی و ارزیابی 20 طرح اشتغال زایی ارائه شد، توسط اشخاص حقیقی و حقوقی مطالعه و بررسی 24 گزارش تحقیقی در جهت شناسایی موانع تولید و سرمایه گذاری و توسعه ی کارآفرینی ارائه ی راهکارهای لازم به منظور بسترسازی شیوه های جدید کسب و کار واشتغال توسعه و برقراری نظام جامع اطلاع رسانی بازار کار و جدید ساختار صندوق بیمه ی بیکاری و پایدارسازی اشتغال مطالعه وبررسی اصطلاح و بازنگری قوانین ومقررات ناظر بر بازار کار کشور تدوین نظام اطلاعات بازار کار با مشارکت واحدهای ذی ربط فراهم کردن زمینه ی لازم برای اعزام پانصد و پنج نفر نیروی کار داخلی به کشور استرالیا با همکاری دفاتر مشاوره ی شغلی و کاریابی های غیردولتی بین المللی انتقال وظایف و تعهدات دبیرخانه ی شورای عالی اشتغال از سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به وزارت کار و امور اجتماعی برای ارتقای اثربخشی و تسریع در روند اشتغال زایی و تحقق هدف ماده ی 154 قانون برنامه چهارم در بخش حمایت از فعالیت های خود اشتغالی در قالب اعطای تسهیلات انفرادی به جویندگان کار دارای مهارت ، با اولویت فارغ التحصیلان دانشگاه ها و مراکز آموزش فنی – حرفه ای و کار و دانش, 330 میلیارد و 804 میلیون ریال تسهیلات داده شده ، که در ازای آن 8 هزار و 714 شغل ایجاد شده است .

    و صدور مجوز برای فعالیت 16 هزار و 989 نفر از کارفرمایان ، ا زجمله ی اقدامات کمی سیاست گذاری اشتغال بوده است .

    اهم اقدامات کیفی در تنظیم و نظارت برروابط کار و صیانت ازنیروی کار عبارتند از: بازنگری و اصلاح آیین نامه ، اساسنامه و دستورالعمل در مسیر استفاده ی بهینه از ظرفیت های قانون کار(20 مورد ) تهیه و تدوین آیین نامه و اساس نامه ( 11 مورد) تهیه و تدوین طرح طاها( طرح آموزش همگانی ایمنی ، به منظورآموزش کارگران وکارفرمایان وکارگاه های کمتر از 10 نفر) اجرای طرح اشتغال مجدد 50 میلیون نفر از مقرری بگیران بیمه ی کاری در سال 1385 ساماندهی آمار و اطلاعات بخش روابط کار از طریق طراحی و اجرای سیستم یکپارچه ی مکانیزه ( MIS ) در سال 1385 تهیه ی پیش نوسی اصلاحیه ی تطبیقی قوانین کار و بیمه بیکاری بررسی موارد عدم اجرا یا اجرای ناقص بخش هایی از قانون کار به منظور تثبیت اشتغال و افزایش بهره وری و تولید درمسیر تحقق اهداف مندرج در ماده 101 قانون برنامه چهارم توسعه امضای تفاهم نامه ی مشترک با سازمان تامین اجتماعی و ارسال دستور العمل اجرایی آن به استان ها در مسیر ایجاد وحدت رویه تسهیل در اجرای برقراری بیمه بیکاری طراحی وتدوین نرم افزار ارزشیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار و صنایع و واحدهای تولیدی، تهیه و تنظیم سند ( فصل نیروی کار) و تسهیم اهداف کمی سند مزبور به تفکیک استان ها در چارچوب مواد قانون برنامه چهارم توسعه .

    ازآغاز بررسی کارآفرینی از سوی محققین تا به حال میتوان پنج دسته دگرگونی را در مفهوم کارفرینی متمایزنمود : ازآغاز بررسی کارآفرینی از سوی محققین تا به حال میتوان پنج دسته دگرگونی را در مفهوم کارفرینی متمایزنمود : دوره اول: قرون 15 و 16 میلادی « مردمان عهده دار پروژه های بزرگ» اولین تعاریف کارآفرینی ، در این دوره ارائه می شود .

    این دوره همزمان با دوره قدرتمندی ملاکین و حکومت های فئودالی در اروپا است .کارآفرین عموماً کسی است که ، مسئولیت اجرای یک پروژه ی بزرگ را بر عهده می گیرد ، البته در این راه هیچ خطری را نمی پذیرد ، زیرا عموماً منابع ، توسط حکومت محلی تامین می شود و کارآفرین تنها مدیریت می نماید .

    نمونه ی بارز کارآفرین ، در این دوره معماران مسئول ساخت کلیسا ، قلعه ها و تاسیسات نظامی هستند .

    دوره دوم : قرن 17 میلادی« خطرپذیری» همزمان با شروع انقلاب صنعتی در این دوره ، بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه گردید: کانتیلون، کارآفرین را این گونه تعریف میک ند :« کارآفرین کسیاست که منابع را باقیمت مشخص می خرد ، روی آن فرآیندی انجام می دهد و آن را به قیمتی نامشخص و تضمنی نشده می فروشد .

    از این رو خطر پذیر است ».

    کارآفرین در این دوره به کسانی نظیر بازرگانان و صنعتگران و دیگر مالکین فردی اطلاق می شود .

    دوره سوم : قرن 17 و 19 میلادی واوایل قرن بیستم ، « تمایز کارآفرینان از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد».

    در این دوره ابتدا کارآفرین، از تامین کننده ی سرمایه متمایز می گردد.

    یعنی ، کسی که خطر کند با کسی که سرمایه را تامین می کند ، متفاوت است .

    ادیسون از کار آفرینان این دوره بود و از پایه گذاران فناوری های جدید شناخته می شد .

    ولی او سرمایه مورد نیاز به فعالیت های خود را از طریف اخذ وام از سرمایه گذاران قبلی تامین می کرد .همچنین در این دوره ، میان کارآفرین و مدیریت کسب و کار ، تفاوتی وجود دارد .

    کسی که سود حاصل از سرمایه را تحصیل می کند با شخصی که سود حاصل از توانمندی های مدیریتی را دریافت میکند ، تفاوت دارد .

    دوره چهارم: دهه های میانی قرن بیستم میلادی« نوآوری» مفهوم نوآوری دراین دوره، به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل می شود.

    در تعاریف برامده از این دوره میتوان موارد زیر را نام برد: کارآفرین ، نوآور وتوسعه دهنده ی فن آوری هایی است که تا به حال به کار گرفته نشده است .

    کارآفرینان یک کسب و کار جدید را شروع می کنند .

    در حالی که دیگران برخلاف آنان تغییرات اندکی در محصولات موجود می دهند .مفهوم نوآوری می تواند ، شامل هرچیزی باشد ، از یک محصول جدید گرفته تا ایجاد یک سیستم توزیع جدید ویا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام امور.

    اضافه شدن این مفهوم به دلیل افزایش رقابت در بازار محصولات و تلاش برای استفاده از نو آوری به منظور ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کار های موجو و بقای آنها است.

    دوره پنجم : دوران معاصر ( از 1980 تاکنون) .« رویکردچند جانبه » در این دوره هم زمان باموج جدید ایجاد کسب وکارهای کوچک و رشد اقتصادی وشناخته شدن کارآفرینی به عنوان تسریع کننده ی این مکانیزم ، توجه زیادی به این رشته شد .تا این زمان کارآفرینی فقط از دیدگاه محققان اقتصادی مورد بررسی قرار میگرفت .

    ولی در این دوره توجه جامعه شناسان و روانشناسان نیز به این رشته جلب شد .

    عمده ی توجه این محققان بر شناخت ویژگی های کارآفرینان و علل حرکت فرد به سوی کارآفرینی است .

    از تعاریف شناخته شده تر این دوره می توان به موارد زیر اشاره کرد : کارآفرینی روند پویایی در جهت افزایش و ایجاد سرمایه است .

    این کار توسط کسی انجام می شود که ، خطر از دست دادن زمان یا فرصت های شغلی دیگر را در جهت ایجاد ارزش یا خدمت می پذیرد .

    کارآفرینی ، فرآیند خلق چیزی نو، با صرف وقت و تلاش بسیار و پذیرش خطرات مالی , روحی و اجتماعی برای به دستآوردن منابع مالی ، رضایت شخصی واستقلال است .

    انواع دیگر کارآفرینی علاوه برکارآفرینی فردی ، در دهه های اخیر دو واژه ی کارآفرینی درون سازمانی وکارآفرینی شرکتی نیز درادبیات کارآفرینی به کارمی روند .

    علت محبوب شدن این مفاهیم، هماهنگی با تغییرات محیط اجتماعی و اقتصادی بوده است .

    از جمله ی اهمیت نوآوری برای بقاء درقابت نفس گیر جهانی، سربرآوردن رقبای کوچک ، ولی سریع ؛ و ایحاد تمایل در نیروهای کلیدی برای ماندن در سازمان به جای کار فردی و مستقل .

    « پینکات» کارآفرینی درون سازمانی را این چنین تعریف می کند : « کارآفرینی درون سازمانی ، رویاپردازی است.» و این چنین ادامه می دهد که : « کارآفرینی درون سازمانی مسئولیت به ثمر رساندن یک خلق نوآورانه را در درون سازمان بر عهده می گیرد ؛ کارآفرین درون سازمانیممکن است مبتکر یامخترع باشد، اما همیشه فردی است که می داند چگونه یک ایده را به واقعیتی سودآور تبدیل کند ».

    این تعریف شباهت بسیار زیادی به تعریف کارآفرینی فردی دارد .

    جز اینکه ، کارآفرین درون سازمانی، در داخل سازمانی که از قبل وجود دارد ، عمل می کند .

    به طور معمول ، کارآفرین درون سازمانی باموانع و مخالفت سازمانی در اجرای ایده های خود روبروست وخطرپذیری او از نوع روحی وروانی است تا مالی.

    کارآفرینی شرکتی نفوذ بیشتر کارآفرینی درون سازمانی بهشکل ایجاد روح کارآفرینانه درمرزهای سازمان است ، که منجر به ایجاد یک محیط نوآورانه می شود.

    این همان کارآفرینی شرکتی است .

    کارآفرینی شرکتی ، شامل فعالیتهای رسمی وغیر رسمی استکههدف آن ایجاد کسب وکار جدید ، محصولات و فر آیندهای جدید وتوسعه بازار است.تحقیقات اخیر سه مفهوم را در تعریف کارآفرینی شرکتی نام می برند: تجدید استراتژی ( نوسازی راهبردها تجدید ساختار سازمان )، نوآوری( ارایه ی محصول یا خدمت جدیدی به بازار)،فرفرف کسب وکار درون شرکت ( فعالیت های کارآفرینانه شرکتی که منجر به ایجاد یک سازمان کسب وکاری جدیددر درون شرکت مادر می شوند).

    تمایل به این گونه کارآفرینی ، در پاسخ به افزایش سریع تعداد رقبا، عدم اعتماد به شیوه های سنتی کسب وکار ، مهاجرت تعداد زیادی از افراد نخبه به سمت ایجاد کسب وکار جدیدکوچک شخصی ، رقابت بینالمللی ونیاز به بالابردن بهره وری ، افزایش یافته است.

    در شرکت های امروز انقلاب جدیدی به سوی تسهیل امرکارآفرینی درون سازمانی و تقدیر از کارآفرینان درون سازمانی جریان دارد.

    ویژگی های کارآفرینان آیا چیزی وجوددارد که کارآفرین رااز دیگر افراد جامعه متمایز کند ؟

    به هر حال تحقیقات و آمار حکایت از وجود وجوه مشترک قابل تاملی در میان جامعه ی کارآفرینان دارد.

    شناخت ویژگی های سوابق کسانی که شروع به فعالیت های کارآفرینانه می کنند ، گام مهمی در جهت تشویق کارآفرینان بالقوه و افزایش احتمالی موفقیت آنان است .

    « آرجنتی» پمج ویژگی زیر را برای کارآفرینان بر می شمرد: آینده نگر بودن داشتن چشم انداز مصمم بودن ، که انرژی و انگیزه لازم را برای او فراهم می آورد .

    داشتن تمرکز فکری ، تا جزئیات برنامه ها را به دقت تامین نماید وتمام منابع را درمسیر هدف قرار دهد .

    داشتن تلاش و پشتکار بسیار؛ یعنی ، او در حقیقت خود را وقف کار خود نموده است .

    یوجی مین ، مشخصات کارآفرینان قرن بیست و یک راچنین برمی شمارد: « آنان منافعی راکه در موقعیت های مختلف وجود دارد، شناسایی می کنند ؛ کاردان و پرمایه هستند ؛ خلاق هستند؛ بصیر هستند ؛ آنان مستقل فکر میکنند ؛ سخت کوش و پرکارند ؛ خوش بین هستند ؛ نوآورند ؛ خطرپذیرند و راهنما هستند».

    ازجمع بندی منابع مختلف ، مهمترین ویژگی های شخصیتی و روانشناختی کارآفرینان عبارتند از : مرکز کنترل درونی نگرانی مهمی که اکثر مردم ، هنگام تشکیل یک فعالیت کارآفرینانه ی نوپا، با آن مواجه می شوند این است که ، آیا انگیزه وتوان لازم را برای شکل دادن اولیه ی سازمان جدید ونیز اداره ورشد آن را دارند ، یل خیر؟

    مرکز کنترل ، ویژگی هایی دارد که ، حالت کنترل وهدایت فرد را در طول زندگییش نشان می دهد .

    تحقیقات ، حاکی از این است که ، فعالیتهای یک کارآفرین بیشتر وابسته به کنترل های درونی است .کارآفرینان موفق، خود را باور دارند و موفقیت وشکست خود را مولود شانس یا اشخاص و عواملی خارج از خود نمی دانند .نتیجه ی این اعتقاد ایناست که ، فرد کارآفرین ، برای رسیدن به هدف ، به منبع انرژی درونی خودو به تلاش و عملکرد خویش اتکا دارد .

    استقلال طلبی نیاز به استقلال ، با ویژگی قبلی ، داشتن مرکز کنترل درونی ، کاملاً مرتبطاست .

    رئیس خود بودن ، یکی از قوی ترین نیازهای فرد کارآفرین است .

    او می خواهد کارها را به شیوه ی خود و برای خود انجام دهد .

    و کارکردن برای دیگران ، برای او سخت است .

    البته ناامیدی هم ، که گاه در طول کار و براثر سختی کار ، پیش می آید ، در برخی موارد ناشیاز همینحس استقلال طلبی است .

    چرا که کارآفرینان می خواهند کارها را « خود» به انجام برسانند .

    نیاز به توفیق کارآفرینان با به کارگیری انگیزه و نیروی محرک درون خود ، دست به رقابت وچالش می زنند .

    آنها نیاز به توفیق ومطرح شدن دارند .

    به نظر« مک کللند» کارآفرینان در رابطه بانیاز به توفیق ، چند ویژگی دارند : مسئولیت پیری شخصی وتعیین اهداف و نیل به آنها با تلاش شخصی پذیرش مخاطرات معقول ومعتدل به عنوان مهارت در عملکرد آگاهی از نتایج کار و دریافت بازخور ازعملکرد کارآفرین همواره سعی می کند مخاطرات را به تعدیل برساند ، او موقعیت ها را شناسایی می کند و حدس می زند که کدام موقعیت، شانس پیروز شدن را افزایش می دهد وآنگاه وارد عمل می شود .

    مخاطره مخاطره ، خواه از جنبه ی مالی – روانی باشد ؛ خواه اجتماعی ، بخشی از فرآیند کارآفرینی است .

    البته برخلاف مردم عادی، کارآفرین ، خطر قمار گونه نمی کند .

    بلکه با ارزیابی دقیق وحساب شده از میزان مخاطره تصمیم می گیرد .

    پس از آن برای دست یابی به نتیجه ی مطلوب ، از هیچ کاری فروگذار نمی کند .محاسبات و پیش بینی کارآفرینان ، اغلب از بروز خطرپذیری های غیرضروری، جلوگیری میکند .« مک کللند» در سال 1961 دریافت که ، اشخاصی که حس نیاز به توفیق درآنها بالا است اهل مخاطرات معتدل هستند .

    « مانیر» در سال 1990 نشان دادکه ،کارآفرینان موفق ، کمتر از مدیران از مخاطره پرهیز میکنند .

    آینده نگری کارآفرینان می دانند به کجا می خواهند بروند .

    آنها تصور ودیدگاهی از آینده ی سازمان خود دارند.

    البته بسیاری از اوقات ، این تصور از ابتدا وجود ندارد ، و در طی زمان کشل می گیرد که ، شرکت چیست و چه می تواند باشد ؟

    گرچه شاید کارآفرین ، مجبور به برنامه ریزی های کوتاه مدت و مقطعی باشد ، ولی داشتن چنین دیدگاهی می توانداین برنامه های کوتاه مدت را در یک جهت برای رسیدن به هدف ، هماهنگ کند .

    تحمل شکست برای کارآفرین ، شکست یک تجریه ی جدید است .

    اشتباه وتکرار آزمایش ، انسان را به موفقیت های بزرگ نزدیک تر می کند .

    کارآفرین ، با واقع بینی ، شکست راتحمل میکند ، وناامید و دل سرد و افسرده نمی شود .

    اغلب کارآفرینان معتقدند که ، از شکست های خود بیشتر از موفقیت های خود درس آموخته اند .

    خلاقیت و نوآوری خلاقیت ، توانایی گسترش ایده های جدید و کشف راه های جدید درنگاه به مسایل و مشکلات و فرصت هاست .

    خلاقیت بیشتر ، قراردادن روش های قدیمی در کنار یکدیگر ، برای راه های جدید است .

    اما نوآوری چیست؟

    نوآوری ، توانایی به کار بردن راه حل های خلاق برای مسایل مشکلات و فرصت هاست .به تعبیری دیگر ، نوآوری ، عملی ساختن محصول یاخدمت از ایده ای خلاق است .

    خلاقیت باید هدف مند و هدایت شده باشد تا فکر خلاق ، به مقصود خود برسد .

    در دنیای رقابتی امروز، نوآوری وخلاقیت برای بقا و موفقیت شرکت ها ، حیاتی است .

    این موضوع به سایر شرکت ها بر نمی گردد.

    منبع تولید نوآوری ، برای شرکت ها مثل شاهرگ حیاتی است که ، در صورت قطع شدن آن محکوم به زوال ونابودی هستند .البته رشد اقتصاد جهانی ، تقاضای محدود و عرضه ی فراوان ، میدان رقابت را داغ تر می کند .

    بنابراین ، خلاقیت ونوآوری ، تنها منبع مهمی است که، می توان با آن بنیان سود رقابتی را پی ریزی کرد.

    کارآفرینی نتیجه ی فرآیند ساخته شده و منظمی است که ، خلاقیت و نوآوری را به نیازمندی ها و فرصت ها در بازار پیوند می دهد ؛ یا به عبارت دیگر، بهکارگیری استراتژی های متمرکز برای یک ایده ی جدید سعی می کند که ، یک محصول یا یک سلسله خدمات را خلق کند که ، هدفی جز رضایت مشتریان ندارد ، ودر نهایت به سوددهی می رسد .

    البته داشتن ایده ، در دنیای امروز ، مهم نیست .

    بلکه کارآفرین است که ، این ایده راازمیان ایده های ناشی از خلاقیت خود ؛ یادیگران و پیدا کردن مورد نیازهای آن در بازار ، با فعالیت های پیگیر ومستمر، به یک فرصت کارآفرینانه تبدیل میکند و با راه اندازی کسب وکار به آن عینیت می بخشد .

    توانایی ساخت تیم های کاری میل به استقلال رغبت کارآفرین را نسبت به ایجاد ساختار کار گروهی ، مسدود نمی کند .

    بسیاری ازکارآفرینان ، توانایی بالایی دارند .

    آنان می توانند انگیزه ی گروه را به شدت بالا ببرند تا ، به خوبی رشد کند.

    افراد گروه بتوانند افکار خود را توسعه دهند .

    روح یگانگی ، ارزش ها ، باورهای مشترک و واحدی که ، کارآفرین در گروه ایجادمی کند باعث می شود ، که توانایی ان را پیدا کند تا بتواند به تنهایی ، دغدغه های کاری را به انجام رسانند .

  • فهرست:

    ندارد.

     

    منبع:
    ندارد.

نگاهی اجمالی به فعالیت ها و برنامه های دفتر توسعه کارآفرینی در سال 1386 الف: ترویج وتوسعه کارآفرینی سازمانی به منظور افزایش دانش و بینش مدیران و کارشناسان شاغل در واحدهای ستادی واجرائی سازمان متبوع و آشنایی آنان با مفاهیم و مصادیق کارآفرینی ؛ در طول سال 1386 تعداد 28 مجموعه مطالعاتی- پژوهشی ، مقاله ، کتاب و CD باموضوعات کارآفرینی سازمانی ، انواع کارآفرینی، مهارت های کارآفرینانه ...

چکیده پژوهش حاضر رویکردی به اهمیت آموزش و پژوهش کارآفرینی درعلوم‌انسانی است. هدف اصلی مقاله، بررسی میزان تأثیری‌است که ارائه آموزش کارآفرینی و پژوهش در زمینه کارآفرینی در رشته‌‌های علوم انسانی خواهد داشت. روش تحقیق‌به‌کاررفته‌در‌این‌پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی‌است وابزارپژوهش نیز پرسشنامه‌ای محقق ساخته باروایی‌تأیید شده و پایایی (89/0) می‌باشد. جامعه آماری این تحقیق عبارت است ...

پزشکی پیشرفته امروز بر دو پایه دانش پزشکی و تکنولوژی و تجهیزات پیشرفته استوار است و بدون برخورداری از هر یک از آنها امکان ارائه سرویس مطلوب و مؤثر به بیماران وجود ندارد و بر همین اساس لازم است به همان اندازه که به آموزش و ارتقاء دانش پزشکی بها داده میشود به تجهیز بخشهای مختلف بهداشت و درمان به تجهیزات و وسایل پزشکی پیشرفته و استاندارد توجه شود. اما با توجه به اینکه وسایل و ...

ارابه فناوري اطلاعات و ارتباطات به سرعت به پيش مي‌تازد و جوامع دنيا را دستخوش تغييرات بنيادي مي‌کند. فعاليت‌ها، مشاغل، مهارت‌ها، فرهنگ‌ها، نيازها و... همه و همه تحت تاثير اين فناوري قرار گرفته و متحّول شده‌اند. عصر اطلاعات و اتباطات آغاز شده است. بي

فصل اول بسترسازی برای رشد سریع اقتصادی 7 ماده 1 به منظور ایجاد ثبات در میزان استفاده از عواید ارزی حاصل از نفت در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و تبدیل دارایی‌های حاصل از فروش نفت به دیگر انواع ذخایر و سرمایه‌گذاری و فراهم کردن امکان تحقق فعالیتهای پیش‌بینی شده در برنامه، دولت مکلف است با ایجاد "حساب ذخیره ارزی حاصل از عواید نفت" اقدامهای زیر ...

چکيده مديريت موثر کارکنان به طور روز افزون در ادبيات موضوعي آن، به عنوان عاملي که سهمي حياتي در نيل به عملکرد و بقاي سازماني دارد، شناخته مي شود. با اين وجود، ‌مطالعات صورت گرفته روي پوياييهاي مديريت منابع انساني در موسسات کارآفريني کوچک، نسبتا

جذب فارغ التحصيلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالي کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائيها و ويژگيهايي است که بخشي از آنها مي بايست در طول دوران تحصيل در دانشگاه ايجاد گردد. به نظر مي رسد عدم تناسب بين فرايندها و مواد آموزشي رشته هاي تحصيلي موجود در

فصل اول بسترسازی برای رشد سریع اقتصادی ماده 1 به منظور ایجاد ثبات در میزان استفاده از عواید ارزی حاصل از نفت در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و تبدیل دارایی‌های حاصل از فروش نفت به دیگر انواع ذخایر و سرمایه‌گذاری و فراهم کردن امکان تحقق فعالیتهای پیش‌بینی شده در برنامه، دولت مکلف است با ایجاد "حساب ذخیره ارزی حاصل از عواید نفت" اقدامهای زیر را ...

مديريت نوين و توسعه پايدار چکيده توسعه پايدار، مفهوم جديدي است که از طريق پيوند بين ابعاد مختلف توسعه (اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي) و توجه خاص به ملاحظات محيطي و حفظ محيط زيست از دهه 80 به طور گسترده‌اي مطرح گرديد. از سوي ديگر،‌ مديريت د

مديريت کارآفريني : کارآفريني به عنوان يک پديده نوين در اقتصاد نقش موُثري را در توسعه و پيشرفت اقتصادي کشورها يافته است. کارآفريني در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزه داراي نقش کليدي است. به عبارت ديگر در يک اقتصاد پويا ، ايده ها ، محصولات

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول