انسان از زمانهای بسیار دور، علاوه براینکه با شکار حیوانات می توانست مواد غذایی خود را تهیه کند، از پوست آنها نیز به عنوان وسیله مناسبی برای گرم نگه داشتن بدن خود استفاده می کرد. پیشرفت تمدن در طول تاریخ در اثر خواسته و آرزوهای انسان به وجود آمده است. به این دلیل انسان مواد و وسایل موجود را صرفاً به عنوان وسیله گذران زندگی و ادامه حیاتش محدود نکرده است، بلکه از آن به طریقه استفاده کرده است که بتواند آسایش و راحتی او را بیشتر تأمین کند و این امر در مورد پوشاک نیز عمومیت داشته است. در یک زمان از طول تاریخ انسان دریافت که رویش مویین پوست حیوانات و رشته های نازک و بلند برخی از گیاهان آمادگی دارند که به وسیله تابیده شدن به دور خود، رشته های بلندی تری را تشکیل دهند که موسوم به نخ است و سپس پی برد که از به هم بافتن این نخ به صورت تار و پود، محصولی می تواند به دست آورد که برای پوشانیدن بدن انسان بسیار مناسب است و آن را پارچه نامید و بعدها متوجه شد که می تواند این پارچه را با مواد رنگ دار طبیعی رنگین کند و به آن زیبایی و ظرافت بخشد. بدین ترتیب بود که الیاف طبیعی نظیر پنبه و پشم و ابریشم و دیگر الیاف هر یک بنحوی شناخته شدند و انسان نیازمند جهت استفاده از آنها روش علمی و فنی لازم را هم ابداع کرد و همزمان با کاوشها و یافته های دیگری که در سایر زمینه های زندگی و برای رفع سایر نیازمندیها به عمل آورد، ساخت که بتواند از این منابع طبیعی موجود حداکثر استفاده را ببرد. ریسندگی نخ، جزو اولین صنایعی است که انسان به آن پی برد و ابتدا با استفاده از یک دوک چوبی ساده توانست تعداد بیشماری الیاف را به دور هم بتاباند و نخ را تهیه کند این روش ریسندگی برای قرنها به همان صورت ادامه داشت تا اینکه در قرن چهاردهم، اولین قدمها در راه ماشینی کردن روش ریسندگی برداشته شد و در اروپا و هند نوع پیشرفته تری از دوک ریسندگی اختراع و به کار گرفته شد. در قرن شانزدهم چرخ ریسندگی جدیدتری ساخته شد. به طوری که در حین کار هر دو دست کارگر آزاد بوده و می توانست تسلط بیشتری هنگام ریسندگی داشته باشد. بالاخره در قرن هیجدهم ماشین ریسندگی اختراع شد و سیستم تهیه نخ کاملاً دگرگون شد.