تاریخچه :
آگهی تاسیس موسسه حقوق پرداز خمین با شماره ثبت 30 به تاریخ 1/8/85 به ثبت رسید.
با توجه به مواردی از قانون تجارت و تائیدیه شماره 5851/ن/23-10/7/85 اداره ثبت شرکتها خلاصه اساسنامه و شرکتنامه مذکور جهت اطلاع عموم آگهی شد:
1- نام موسسه : موسسه حقوق پرداز خمین
2- موضوع موسسه : کلیه خدمات حسابداری
3- مرکز اصلی شرکت : خمین – خیابان امام خمینی – پاساژ ولیعصر
4- تابعیت : ایرانی
5- سرمایه موسسه : مبلغ 000/500/1 ریال نقداً تحویل مدیر موسسه می باشد
6- اولین مدیران موسسه : آقای هاشم عجمی به عنوان رئیس هیئت مدیره و آقای محمد عجمی به سمت خزانه دار موسسخ و آقای سعید اسدی مدیر عامل موسسه برای مدت دو سال مالی انتخاب گردیدند.
7- دارندگان حق امضاء : کلیه اسناد و اوراق بهادار بانکی از قبیل چک، سفته، بروات و غیره که برای موسسه ایجاد تعهد می نماید با امضاء خزانه دار و مدیرعامل موسسه متفقاً همراه با مهر موسسه معتبر می باشد.
7- دارندگان حق امضاء : کلیه اسناد و اوراق بهادار بانکی از قبیل چک، سفته، بروات و غیره که برای موسسه ایجاد تعهد می نماید با امضاء خزانه دار و مدیرعامل موسسه متفقاً همراه با مهر موسسه معتبر می باشد.
فصل دوم : بخشهای مرتبط با رشته علمی کارآموز بررسی روشهای مدیریت هزینه وانتخاب مناسبترین روش مطالعه موردی شرکت واگن پارس اراک با توجه به این موضوع که شرکت حقوق پردازان در یکی از پروژه های خود که در شرکت واگن پارس اراک بود، اینجانب بر آن شدم تا روشهای مدیریت هزینه در یکی از صنایع ایران را که ارتباط نزدیکی با آنچه که به صورت تئوری در طی این چهار سال خوانده ام را به رشته تحریر درآورم.
در ابتدا یک شمال کلی از مدیریت هزینه داده می شود و در نهایت به طور اختصار در این واحد صنعتی پرداخته می شود.
مقدمه: پیشرفت سریع و شگرف تکنولوژی همراه با افزایش روز افزون رقابت در بازارهای جهانی، مدیران واحدهای اقتصادی از جمله بانکها را ناگزیر به ارائه خدماتی مطلوب به مشتریان و در عین حال با کمترین بهای تمام شده نموده است.
این انتظارات، الزامات بیشتری را از لحاظ تامین اطلاعات موردنیاز مدیران، برای سیستم حسابداری[1] ایجاب می کند.
فراهم نمودن این اطلاعات مستلزم داشتن سیستمی کارآمد با نگاه به شرایط رقابتی و اوضاع اقتصادی، ممکن است.
بسیاری از واحدهای انتفاعی، سیستم های سنتی هزینه یابی خود را با "سیستم های مدیریت هزینه"[2] جایگزین می کنند.
در سیستم مدیریت هزینه، هزینه هر یک از فعالیتها، اندازه گیری شده و هزینه های بدون ارزش افزوده، مشخص و زمینه تقلیل و حذف آنها فراهم می گردد.
تاکید بر سیستم مدیریت هزینه موجب می شود تا محصولات و خدماتی با کیفیت برتر و کمترین بهای تمام شده ممکن تولید و ارائه گردد، در این صورت توان رقابت واحدهای انتفاعی افزایش خواهد یافت.
در مقاله حاضر سعی گردیده ضمن معرفی مزایای حسابداری مدیریت، مدیریت هزینه در شرایط رقابتی نیز بررسی گردد.
در موسسات انتفاعی انجام تولید و ارائه خدمات مستلزم صرف هزینه های ثابت و متغیر می باشد، اینکه تولید کالاها و ارائه خدمات به چه قیمتی صورت گیرد تا ضمن حفظ سهم بازار، سودی معقول نیز برای موسسه کسب گردد سوالی است که پاسخ به آن نیازمند شناخت روشهای هزینه یابی است.
بسیاری از واحدهای اقتصادی بتدریج از دیدگاه حسابـــــداری بهای تمام شده سنتی فاصله می گیرند و به ایجاد "سیستم مدیریت هزینه" تمایل نشان می دهند.
هدف اصلی از ایجاد مدیریت هزینه، کاهش بهای تمام شده خدمات (هزینه های ثابت و متغیر) جهت کمک به افزایش سودآوری است.
اهداف مهمی مانند سودآوری، رشد سهم بازار، خودکفایی مالــــــی، حداقل کردن بهای تمــام شده، تنوع محصولات و خدمات، افزایش کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده و......
در موسسات انتفاعی که به طور مکرر مورد تاکید مدیران و متخصصان مالی قرار می گیرند به نحوی با مدیریت هزینه در ارتباط می باشند.
یکی از ابزارهای نوین جهت تحقق اهداف فوق سیستم محاسبه بهای تمام شده کالاها و خدمات بر مبنای "هزینه یابی مبتنی بر فعالیت" [3] است، این سیستم از طریق بازنگری اطلاعات مالی (ترازنامه ای وسود و زیانی) موسسه، شناسایی فعالیتهای اصلی، تعیین هزینه عملیاتی هریک از فعالیت ها، انتخاب عوامل ایجاد هزینه و محاسبه هزینه های عملیاتی مربوط به هر یک از موضوعات هزینه، نسبت به ارائه اطلاعات به مدیران اقدام می کند.
از طرف دیگر و بر خلاف گذشته که از حسابداران به عنوان محاسبه کنندگان اعداد و ارقام یاد می کردند، امروزه عدم وجود حسابداری مدیریت در موسسات انتفاعی دور از ذهن بنظر می رسد، بطوریکه ارائه راهکارهای گوناگون جهت مدیریت کردن هزینه ها به یکی از مهمترین وظایف آنها تبدیل شده است.
اهداف مدیریت هزینه سیستم مدیریت هزینه نوعی سیستم برنامه ریزی و کنترل است که هدفهای زیر را دنبال می کند: 1 - اندازه گیری بهای تمام شده منابعی که در راه انجام فعالیتهای اصلی واحد اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد.
2 - تشخیص و حذف اقلامی از هزینه که ارزش افزوده ایجاد نمی کنند.
3 - تعیین کارایی و اثربخشی فعالیتهای اصلی انجام شده در واحدهای اقتصادی.
4 - تشخیص و ارزیابی فعالیتهای جدیدی که می تواند عملکرد آینده سازمان را بهبود بخشد.
چون وظیفه مدیریت، حصول اطمینان از دستیابی به هدفهای تعیین شده است، در کوششهایی که به منظور دستیابی به هدفهای فوق صورت می گیرد، معمولاً مدیــــران در چهار نوع فعالیت اصلی درگیر می شوند.
1- تصمیم گیری 2- برنامه ریزی 3- رهبری فعالیتهای عملیاتی 4– کنترل.
برای انجام هر یک از فعالیتهای چهارگانه، مدیریت نیازمند اطلاعات است، این اطلاعات می تواند از منابع مختلفی نظیر اقتصاددانان، متخصصان مالی، کارکنان بخش های فروش، بازاریابی، تولید، خدمات وحسابداران به دست آید.
ارائه اطلاعات فوق و مدیریت هزینه جز با برقراری یک سیستم پیشرفته حسابداری مدیریت که شامل طراحی و استفاده از روشهای مختلف حسابداری در داخل سازمان باشد، امکان پذبر نیست.
حسابداری مدیریت را نمی توان مجموعه ای از قواعد ثابت به حساب آورد بلکه روشهای آن به منظور دستیابی به هدفهای سازمان از طریق بهبود و تصمیم گیری توسط مدیران و کارکنان آن است.
نیاز به اطلاعات معمولاً نیروی محرکه حسابداری مدیریت محسوب می شود.
اطلاعات حسابداری مدیریت برای دو منظور اصلی "تسهیل تصمیم گیری" و " اثر بر تصمیم گیری" فراهم می آید.
چون در مقام مقایسه با حسابداری مالی، حسابداری مدیریت رشته ای جدید در حسابداری است و با توجه به اختلافاتی که بین موسسات اقتصادی وجود دارد، باید خود را با ویژگی ها و نیازمندیهای سازمان مربوطه تطبیق دهد.
نظر به اینکه دو عامل اصلی تغییرات تکنولوژی و رقابتهای جهانی بر عملکرد سازمانهای امروزی اثری فوق العاده دارد و چنانچه سازمانی خود را با این دو عامل هماهنگ و همراه نکند در بلندمدت از رقبا عقب خواهد ماند، توجه ای ویژه به مدیریت هزینه جهت افزایش سودآوری و باقی ماندن در صحنه رقابت ضروری بنظر می رسد.
به این جهت برای اینکه سازمان ها در چنین محیط های پویایی فعالیت نمایند به سیستم حسابداری مدیریت نیازی مبرم داشته و درک مفاهیم آن نیز مستلزم شناخت سازمان و نیروهای موثر آن است.
اهداف حسابداری مدیریت 1- تامین اطلاعات موردنیاز مدیران برای تصمیم گیری و برنامه ریزی.
2- کمک به مدیران در رهبری و کنترل فعالیتهای عملیاتی.
3- انگیزش مدیران و کارکنان برای فعالیت در راستای اهداف سازمان.
4- سنجش و ارزیابی عملکرد واحدهای تابعه اطلاعات حسابداری مدیریت غالباً از طریق وظیفه جلب توجه می کند برای مثال فرض کنید که هزینه های ثابت و متغیر ارائه خدمات به صورت دستی به نحوی چشمگیر بیش از مبلغ بودجه باشد، به عبارتی دیگر انجام خدمات از این طریق مقرون به صرفه نبوده و می بایست راههایی جدید جستجو شود.
اطلاعات حسابداری مدیریت به مدیران کمک می کند که ساختار تصمیم را تعیین کنند، به این ترتیب هزینه های ارائه خدمات از دو طریق "دستی" و "رایانه ای" محاسبه و جهت اخذ تصمیم در اختیار مدیریت قرار داده می شود.
این شاخه از حسابداری از یک سو گذشته نگر و از طرف دیگر آینده نگر است، اینکه محصولات و خدمات به چه هزینه ای به بازار عرضه شوند تا ضمن رقابت با رقبا، سودی معقول نیز برای موسسه کسب گردد نشان از آینده نگری این سیستم می باشد.
با توجه به اینکه بخش های خدماتی در اقتصاد فعلی کشور در حال رشد و گسترشی سریع است، به موازات آن تکنیکهای حسابداری مدیریت نیز باید با توجه به نیازهای اطلاعاتی واحدهای فعال در این بخش مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته و با این نیازها هماهنگ شوند.
تفاوت اساسی بین موسسات خدماتی و تولیدی آن است که اغلب خدمات همزمان با تولید به مصرف می رسند، به بیان دیگر نمی توان خدمات را همانند کالاها در انبار نگهداری کرد، اما بسیاری از تکنیکهایی که برای اندازه گیری بهای تمام شده و سنجش عملکرد واحدهای تولیدی ابداع شده، در بخش خدمات نیز با موفقیت بکار گرفته شده است، پس در راه توسعه روشهای حسابداری مدیریت، همواره باید نیازمندیهای واحدهای مختلف بخشهای خدماتی نیز مد نظر قرار گیرد.
سیستم های اطلاعاتی حسابداری و ارتباط آن با مدیریت هزینه امروزه با ایجاد تحول در سیستمهای تولید و خدمات، مدیریت با پیچیدگی و تغییراتی شدید روبرو شده بنحوی که به تنهایی نمیتواند نسبت به محیط خود در سازمان شناختی کافی داشته باشد.
به همین دلیل ضرورت پیدا کرد که سیستمی بوجود آید که مدیریت را در امر شناسائی مشکل، تعیین اهداف، شناسایی دقیق مسئله، تعریف راه حلهای ممکن، ارزیابی این راه حلها، انتخاب یک راه حل بهینه، اجرا، کنترل و ارزیابی آن کمک کند.
نقش حسابداری مدیریت عبارت از تهیه و ارایه اطلاعات مرتبط و سودمند برای کمک به مدیریت در برنامهریزی فعالیتها، اعمال کنترل مدیریت و تصمیم گیری عقلائی در جهت تحقق اهداف سازمان است.
البته صرف ارایه اطلاعات نمیتواند مدیریت را در انجام وظایف خود یاری کند بلکه اطلاعات ارایه شده باید دارای ویژگیهایی باشد که مدیریت از آن در فرآیند تصمیمگیری استفاده کند.
بنابراین سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت با هدف کمک به مدیران در امر تصمیمگیری بوجود آمد و همگام با گسترش و پیچیده شدن سیستم تولید، و ارائه خدمات، رشد و گسترش پیدا کرده است .
بدیهی است تلفیق سیستم اطلاعاتی حسابداری با اهداف و روشهای مدیریت هزینه، روندی فزاینده در جهت کاهش هزینه ها و کمک به افزایش سودآوری را در پی خواهد داشت.
پیشرفت سریع و شگرف فناوری همراه با افزایش روزافزون رقابت در بازارهای جهان، مدیران واحدهای اقتصادی را ناگزیر از تولید محصولاتی با کیفیت بالا، ارائه خدمات مطلوب به مشتریان و درعین حال با کمترین بهای تمام شده کرده است.
این انتظارات، الزامات بیشتری را از لحاظ تامین اطلاعات موردنیاز، برای سیستم حسابداری ایجاب می کند.
بسیاری از واحدهای اقتصادی بتدریج از دیدگاههای حسابـــــداری بهای تمام شده سنتی فاصله می گیرند و به ایجاد سیستم مدیریت هزینه (COST MANAGEMENT SYSTEM) تمایل نشان می دهند.
سیستم مدیریت هزینه نوعی سیستم برنامه ریزی و کنترل است که هدفهای زیر را دنبال می کند: 1 - اندازه گیری بهای تمام شده منابعی که در راه انجام فعالیتهای اصلی واحد اقتصادی مورداستفاده قرار گیرد؛ 2 - تشخیص و حذف اقلامی از هزینه که ارزش افزوده ایجاد نمی کنند؛ 3 - تعیین کارایی و اثربخشی فعالیتهای اصلی انجام شده در واحدهای اقتصادی؛ 4 - تشخیص و ارزیابی فعالیتهای جدیدی که می تواند عملکرد آینده سازمان را بهبود بخشد.
تاکید سیستم مدیریت هزینه پر فعالیتهای بنگاه اقتصادی است.
این تاکید برای دستیابی به هدف تولید محصولات وخدمات با کیفیت، با حداقل بهای تمام شده، حائزاهمیت بسیار است.
در این سیستم، هزینه فعالیتهای عمده بنگاه اقتصادی به کالاها و خدمات تولیدی با توجه به نحوه استفاده از فعالیتها در تولید این کالاها و خدمات تخصیص می یابد.
هدفهای سازمانی مدیران بسیار متنوع است.
برخی از هدفها که به طور مکرر موردتاکید قرار گرفته اند عبارتند از: - سودآوری؛ - رشد؛ - خودکفایی مالــــــی؛ - حداقل کردن بهای تمــام شده؛ - تنوع بازار؛ - کیفیت محصولات؛ - مسئولیتهای زیست محیطی؛ - خدمات اجتماعی.
وظیفه مدیریت حصول اطمینان از دستیابی به هدفهای تعیین شده، صرفنظر از این هدفهاست.
در کوششهایی که به منظور دستیابی به هدفهای فوق صورت می گیرید، معمولاً مدیــــران با چهار نوع فعالیت اصلی درگیر می شوند: 1 - تصمیم گیری 2 - برنامه ریزی 3 - رهبری فعالیتهای عملیاتی 4 - کنترل برای انجام هریک از فعالیتهای چهارگانه، مدیریت نیازمند اطلاعات است.
این اطلاعات می تواند از منابع مختلفی نظیر اقتصاددانان، متخصصان مالی، کارکنان فروش و بازاریابی، کارکنان تولید وحسابداری به دست آید.
تحولات چندسال گذشته شامل آزادسازی اقتصاد، رونق مجدد بورس اوراق بهادار و نزدیک شدن نرخ بهره به سطح نرخ تعادلی، باعث گردیده که مباحث مختلف مدیریت هزینه و کارایی بازار و بررسی آثار مالی تحولات اقتصادی بر بازارهای مالی و بورس اوراق بهادار و چگونگی تاثیر آنها بر ارزش و قیمت گذاری سهام موردتوجه قرار گیرد.
زیرا درصورت کارابودن بازار سرمایه است که قیمت اوراق بهادار عادلانه تعیین می شود و تخصیص سرمایه که مهمترین ارکان تولید و توسعه اقتصادی است به صورتی مطلوب و موثر انجام می گیرد.
یکی از پیامدهای رشد و توسعه، ظهور پیوند اقتصاد با اخلاق و تاثیر متقابل مسائل اقتصادی و اخلاقی و ارزشهای اجتماعی بر یکدیگر است.
بدین ترتیب، مدیریت بنگاههای اقتصادی دیگر صرفاً افزایش سودآوری یا تولید کالا را تنها هدف خویش ندانسته، بلکه موضوعهایی همچون پرداخت حقوق عادلانه به کارکنان، رعایت کیفیت و بهای تولیدات، آلودگی محیط زیست و سایر مسائل اخلاقی را نیز باید رعایت کنند.
بنابراین، واحدهای اقتصادی به جای داشتن عملکرد صرفاً اقتصادی، به صورت نهادهای چندمنظوره درآمده اند و بایستی با این ویژگیها در بازارهای سرمایه گذاری داخلی و خارجی شرکت جویند و مطابق با ضوابط بازار به فعالیتهای خود ادامه دهند، زیرا روند تغییر قیمت و الگوی رفتاری بازار تصادفی و غیرمنظم است(RANDOM WALK) .
به عبارت دیگر، بازار حافظه ندارد، و از قیمتهای دیــروز در مورد فردا نمی توان نتیجه گیری خاصی کرد.
در بازارهای کارای سرمایه، مدیران رقابتی و کارآفرین می توانند با بهره گیری از عوامل متعدد بازار، بازارسازی کنند.
زیرا در دنیای رقابتی، تعداد زیادی معامله گر و در کنار آن تعداد زیادی دلال و کارگزار و واسطه متخصص خریدوفروش سهام وجود دارد، که از پختگی لازم برخوردارند و تاثیر اطلاعات بر قیمت سهام را می دانند.
آنان همواره سعی بر آن دارند که بازار به صورت دوطرفه عمل کند و در آن به طور مستمر عده ای خریدار و عده ای فروشنده باشند و رکود و کسادی مفرط بر بازار حاکم نگردد.
از وظایف اساسی و مهم بازارهای سرمایه، تامین مالی شرکتها و بنگاههای اقتصادی است.
بازار سرمایه باید این قابلیت و ویژگی را داشته باشد که بتواند سرمایه شرکتها و واحدهای اقتصادی نیازمند را تامین کند.
تخصیص هنگامی بهینه است که بیشترین بخش سرمایه متوجه سودآورترین فعالیتها شود.
پس تخصیص سرمایه هنگامی درست انجام می شود که شرکتهایی که فرصتهای سرمایه گذاری بهتر دارند، سرمایه موردنیاز خود را تامین کنند، و آن بخش از اقتصاد که بازدهی کمتری دارد با محدودیت روبرو شود.
اگر توزیع اعتبارات درجامعه، وابسته به درج اعتبار افراد، توازی خطر - بازده طرحهای سرمــــــایه گذاری و ظرفیتهای وام گیری و وام دهی واحدها باشد.
روشن است که سرمایه محدود کشورها به طور بهینه تخصیص می یابد و به پروژه های سودآور و مفید سرمایه لازم اختصاص داده می شود.
در غیر این صورت کارایی مدیریت هزینه و بازار سرمایه نامتجانس خواهدبود و نمی توانند در خدمت رشد و توسعه اقتصادی قرار گیرند.
مدیریت هزینه یک سیستم برنامهریزی و کنترل هزینههاست که روشهای متفاوتی برای ایجادآن وجود دارد.
هر سازمانی با توجه به شرایط خودبایدروش مناسبتر را انتخاب کند.در مقاله حاضر، پس از مطالعه تحقیقات مختلف انجام شده در زمینه سیستم مدیریت هزینه نوین و روشهای آن، ـ ( هزینه یابی فعالیت، هزینه یابی هدفمند ، هزینه یابی کایزن ) ـ سه معیار اساسی و مشترک در هر سه روش را شناسایی و شاخصهای اثر گذار در هر روش را معرفی نموده سپس اولویت هر شاخص را با استفاده از نظر خبرگان و کمی سازی از طریق فازی و همچنین روش AHP بدست آورده است.
در ادامه برای انتخاب مناسبترین روش مدل سازگاری (Degree of Adaptive) را مورداستفاده قرارداده و اطلاعات لازم را از جامعه مورد مطالعه( واگن پارس) تهیه نموده و مدل را آزمون نموده است و پس از بدست آوردن نتایج میزان سازگاری هر کدام از روشها، روشی را که بالاترین میزان سازگاری را با ویژگیها ، فرایند و محصولات شرکت داشته، به عنوان مناسبترین روش مدیریت هزینه به شرکت معرفی نموده همچنین وضعیت هر کدام از شاخصها را در هر سه روش برای شرکت تعیین و راههای ارتقاء شرکت را برای نیل به هر یک از روشهای مدیریت هزینه ارائه نموده است.
واژه های کلیدی هزینه .
سیستم مدیریت هزینه .هزینه یابی برمبنای فعالیت .
هزینه یابی هدفمند.
هزینه یابی کایزن مدل سازگاری 1-مقدمه رقابت سنگین در بازارهای جهانی، نوآوری و تکنولوژی و پیشرفت فنآوری اطلاعات وتغییر ساختارهای سازمانی و تلاش همه جانبه واحدهای اقتصادی برای احراز رتبه جهانی و پایداری در بازارهای دنیا باعث پیدایش مدیریت جدیدی موسوم به مدیریت هزینه شده است.
آنچه امروز در رابطه با موسسات تجاری، انتفاعی و حتی غیر انتفاعی بیش از هر چیز دیگری نمود پیدا کرده، توجه به هزینههای متعدد سازمان و یا به تعبیری دقیقتر، مدیریت هزینه است زیرا در شرایط رقابتی امروز جهان، سازمانهای مختلف جهت حفظ بقا وتوان رقابتی خود باید نسبت به مقایسه هزینههایشان با رقبای بالفعل و حتی بالقوه آگاهی داشته و فعالانه در میدان رقابت در بعد هزینه وارد عمل شوند، (رحمانی، 1384، ص11) امروزه موضوع مدیریت هزینه بیش از هر مقولهای ذهن مدیران سازمانها و بنگاهها را به خود مشغول کرده و بخش قابل ملاحضهای از نوشتههای مدیریتی و حسابداری مدیریت بدان اختصاص یافته است.
(فخاریان، 1383، ص41) علی رغم اینکه هر سازمانی بر اساس نگرش سنتی و دیرینه خود، به مدیریت هزینه با حفظ هزینه در پایین ترین سطح ممکن و برای نحوه کاهش آن میپردازد اما به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان مدیریت، آنچه ضامن نیل به این مقصود در کوتاه مدت (یعنی کاهش سطح هزینهها )و بلند مدت (یعنی نیل به هزینه رقابتی) میشود استقرار صحیح یکی از روشهای مدیریت هزینه، متناسب با فعالیت سازمان میباشد.
(همان منبع، ص42) 2-مدیریت هزینه سیستم مدیریت هزینه یک سیستم برنامهریزی و کنترل مدیریت کاهش هزینههاست که در جهت نیل به اهداف زیر استقرار مییابد: 1) اندازهگیری هزینه منابع مصرف شده در انجام فعالیتهای اساسی سازمان 2) تشخیص و حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده و هزینههای مرتبط با آن 3) تعیین میزان کارایی و اثر بخشی فعالیتهای عمده انجام شده در سازمان 4) تعیین میزان فعالیتهای جدیدی که باعث بهبود عملکرد آینده سازمان میشود.
هزینه: اندازه منابع اقتصادی است که بخاطر دستیبای به یک مقصود یا مزیت مشخص، در گذشته مصرف و فدا شده یا در نظر است در آینده مصرف و فدا شود.
منظور از کاهش هزینه، به هیچ عنوان حذف هزینههای اثر بخش نیست بلکه انجام درست و موثر هزینهها و جلوگیری از صرف هزینههای بیهوده و غیر موثر و ممانعت از به هدر رفتن منابع است.
برای استقرار سیستم مدیریت هزینه انتخاب روش مدیریت هزینه اصلیترین گام محسوب میشود.
روشهای مدیریت هزینه موردنظر در این مقاله به سه روش زیر تقسیم میگردد : 1- هزینهیابی بر مبنای فعالیت 2- مدیریت هزینه هدفمند 3 - مدیریت هزینه کایزن(کیفیت) 1-2 هزینهیابی بر مبنای فعالیت هزینهیابی بر مبنای فعالیت بسط تکامل یافتهای از روش تخصیص دو مرحلهای هزینه است که شالوده سیستمهای نوین حسابداری صنعتی است.
در مرحله اول این روش، هزینهها ی غیر مستقیم منابع به مخازن هزینه تخصیص مییابد ودر مرحله دوم، هزینههای انباشته شده در مراکز هزینه به محصولات (یا به سایر موضوعات هزینه) تخصیص داده میشود.
تخصیص طبق مرحله اول معمولاً برای ارزیابی عملکرد مدیر مسئول مرکز هزینه وتخصیص طبق مرحله دوم برای تعیین بهای تمام شده محصولات بکار میرود (کوپر رابین، 1383 ، ص4) سیستمهای هزینهیابی بر مبنای فعالیت، بر فعالیتهایی تاکید دارد که برای تولید محصولات باید انجام شود.
هزینه فعالیتها با توجه به میزان استفاده هر محصول از فعالیتها، به محصولات تسهیم میشود.
سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت چهار طبقه فعالیت مختلف را شناسایی میکند: 1-1-2) فعالیتهای سطح واحد محصول: که با هر بارتولید یک واحد محصول، انجام میشود.
(2-1-2 فعالیتهای سطح دسته محصول : که با هر بار تولید یک دسته (مقدار معین) از محصول، انجام میشود.
3-1-2) فعالیتهای سطح محصول: که برا اساس نیاز پشتیبانی تولید انواع محصولات مختلف، اجرا میشود.
4-1-2) فعالیتهای سطح کارخانه: که فرایند عمومی تولیدکارخانه را پشتیبانی میکند.
2-2) هزینهیابی هدفمند هزینه یابی هدف یک رویکرد ساختار یافته و منظم برای تعیین هزینهی تولید میباشد که در آن یک محصول باید با سطح مشخصی از کیفیت و کارکرد و با قیمت فروش پیش بینی شده، به منظور ایجاد سطح مشخصی از سودآوری تولید شود.
به عبارت دیگر هزینه یابی هدف فرایندی است برای حصول اطمینان از این که آیا یک محصول با ویژگیهای مشخصی از لحاظ کیفیت و کارکرد و قیمت میتواند سطح رضایت بخشی از سودآوری ایجاد کند یا خیر.
هزینه یابی هدف یک ابزار راهبردی قوی است که سازمانها را هم زمان قادر به یافتن سه بعد کیفیت، هزینه و زمان میکند و هزینهها را قبل از وقوع کنترل میکند.
همچنین هزینهیابی هدف، فرهنگی را مقرر میکند که به مشتری ارزش میدهد، کارکردهای هم عرض را هماهنگ میسازد و اطلاعات را شفاف میکند و بالاخره اینکه، همهی فعالتیهای هزینه یابی هدف را نیازهای مشتریان هدایت می کند.
( اسمیت، دبلیو آی، 1382، ص 27)در تعریف دیگری از هزینه یابی هدف آمده است: هزینه یابی هدف را میتوان به عنوان فرایند سیستماتیک مدیریت هزینه و برنامه ریزی سود توصیف کرد.
( رحمانی، علی، 1382، ص 2).
شش اصل عمده در هزینهیابی هدف که کاملاً با نگرشهای سنتی مدیریت هزینه در برنامه ریزی سود تفاوت دارد، عبارتند از: ـ هزینه یابی مبتنی بر قیمت ـ عملکرد متقابل واحدها ـ تمرکز بر مشتری ـ کاهش هزینه چرخه عمر محصول ـ تمرکز بر طراحی محصولات و فرایندهای تولید ـ زنجیره ارزش فرایند هزینهیابی هدف از طریق تجزیه و تحلیل و آگاهی از وضعیت رقیبان امکانپذیر است و تهدیدها و چالشهای رقابتی درک جامعی از چگونگی قیمت بازار ضرورت دارد.
( خوش طینت، محسن، 1382، ص 3) (3-2هزینهیابی کایزن هزینهیابی کایزن یعنی حفظ سطوح هزینه فعلی برای تولید محصول وانجام کار سیتماتیک برای کاهش هزینهها تا سطح مطلوب (یا ساهیروموندن(1379، ص 315) تعریف دیگری که از هزینهیابی کایزن شده، به صورت زیر است: کایزن به گامهای کوچک بهبود اطلاق میشود که از طریق انجام فعالیتهای متوالی، بتدریج اجرا شده و توسط افرادی که در این فعالیتها مشارکت دارند، تداوم مییابد، کایزن یکی از روشهای بهبود بهرهوری است.
(نوربخش، همان منبع ، ص58) سیستم کاهش هزینهای است که هدفش کاهش هزینههای واقعی به زیر هزینههای استاندارد است وکنترلهایی را برای، رسیدن به اهداف کاهش هزینه اعمال می کنددر این روش استانداردهای هزینه رادر سال تعیین میکندوتفاوت بین هزینههای استاندارد و هزینههای واقعی را تجزیه و تحلیل می کند.زمانی که به هزینههای استاندارد نمیرسد بررسیهای انجام داده و تصمیماتی را صورت میدهد.
3- سوالهای تحقیق مسأله اصلی در این مقاله آن است که باتوجه به اینکه استفاده از هر روش به مقتضی نیازمندیهای سازمان، محصولات و فعالیتهای آن متفاوت خواهدبود مناسبترین روش برای شرکت واگن پارس بعنوان یک نمونه کدام است.در مقاله حاضر بجای فرضیه سوالات پژوهش بصورت زیر مطرح شده است: 1- هر روش دارای چه عوامل و شاخصهایی است؟
2- اولویت عوامل و شاخصهای هر روش چگونه است؟
3- کدام یک از روشهای مدیریت هزینه برای شرکت واگن پارس مناسبتر است؟
روش پژوهش پژوهش حاضر به دلیل قابلیت اجرای آن در صنایع وابسته به مورد کاوی این پژوهش ، از زمره مدلهای توصیفی ـ کاربردی میباشد.
چرا که در این پژوهش ، پژوهشگر ابتدا داده های جمع آوری شده از جامعه آماری مورد مطالعه را ـ از طریق مصاحبه و اسناد و مدارک ـ با استفاده از پرسشنامه تجزیه و تحلیل و سپس نتایج آن را جهت استفاده در مراحل بعدی، نگهداری نموده است.
لذا به صورت خلاصه با توجه به توضیحات مطرح شده ، این پژوهش از زیر گروههای توصیفی ـ کاربردی میباشد.
4)جامعه آماری جامعه آماری در این مقاله شامل دو قسمت میباشد که عبارتند از : الف ـ متخصصین برای ارائه اهمیت شاخص ها برای جمع آوری داده های لازم تعداد 19 نفر خبره « متخصص» انتخاب شدند که از این تعداد 15 نفر با محقق همکاری کردند.
این تعدادشامل مدیران مالی با سابقه کارمفید واساتید دانشگاه با مدارک تحصیلی حداقل کارشناسی ارشد مرتبط وآشنابامدیریت هزینه بوده اند.
ب : مدیران و متخصصین در سازمان بنا به تنوع شاخص هاونیاز به نظرکارشناسی کلیه مدیران و مسئولین در واحدهای:انفورماتیک ، مهندسی صنایع ، حسابداری و مالی ، برنامه ریزی مرکزی، کنترل موجودی ، اداره برنامه ریزی نیروی انسانی، تحقیق و توسعه، بازرگانی ، فروش و صادرات بعنوان جامعه آماری درون سازمانی مورد استفاده قرار گرفته اند.
5) ابزار گردآوری دادهها ابزارجمع آوری دادههادوپرسشنامه وچک لیست میباشنددر پرسشنامه که یک ماتریس مقایسات زوجی برای تعیین اوزان شاخص های هر روش است شاخصهایی که از مستندات مربوط به سیستم مدیریت هزینه جهت شناسایی ، ارزشیابی و انتخاب مناسبترین روش مدیریت هزینه میباشند استخراج گردیده و سپس با یکدیگر تلفیق گردیدهاند واز خبرگان خواسته شده به آن جواب دهند.در چک لیست از متخصصین شرکت خواسته شده وضعیت موجود شاخصهارا در شرکت ارزیابی کنند.
6)مدل اجرای تحقیق نمودارشماره 1 مراحل اجرای تحقیق را نشان میدهد 3 نمودار سماره 1 مدل مراحل اجرای تحقیق 7- شناسایی شاخصها واهمیت آنها در هر روش با مطالعه سوابق و مستندات، شاخصهای مربوط به سیستم مدیریت هزینه شناسایی شده اند، این شاخصها برای هر روش بصورت ذیل معرفی شده اند.
روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت : بودجه مورد نیاز ، نیروی متخصص ، زمان لازم جهت استقرار، سیستم نرم افزار ، سیستم سخت افزار ، سیستم یکپارچه ، نیاز اطلاعاتی مربوط به فعالیتها، نیاز اطلاعاتی مربوط به محرکها، نیازاطلاعاتی مربوط به موضوعات هزینه،نیازاطلاعاتی مربوط به تخصیص هزینه .
روش هزینه یابی هدف : بودجه مورد نیاز، نیروی متخصص ، زمان لازم جهت استقرار ، سیستم نرم افزار ،سیستم سخت افزار،سیستم یکپارچه ، نیاز اطلاعاتی مربوط به تمایلات بازار، نیاز اطلاعاتی مربوط به نیاز مشتریان ، نیاز اطلاعاتی مربوط به پیشرفت فناوری ،نیاز اطلاعاتی مربوط به قیمت بازار ، نیاز اطلاعاتی مربوط به چرخه عمر محصول، بهای تمام شده هدف .
روش هزینه یابی کایزن : بودجه مورد نیاز ، نیروی متخصص ، زمان لازم جهت استقرار ، سیستم نرم افزار، سیستم سخت افزار، سیستم یکپارچه ، نیاز اطلاعاتی مربوط به سود تخمینی ، نیاز اطلاعاتی مربوط به اهداف سود ( سود در بودجه ) ، نیاز اطلاعاتی مربوط به برنامه میان مدت تجاری، نیاز اطلاعاتی مربوط به برنامه تولید سالیانه ، نیاز اطلاعاتی مربوط به هزینه تخمینی هر واحد ، نیاز اطلاعاتی مربوط به اقلام مختلف هزینه ( هزینه دستمزد، مواد، سربار)، نیاز اطلاعاتی مربوط به اهداف هزینه یابی هدف، نیاز اطلاعاتی مربوط به تجزیه و تحلیل اطلاعات ( مقایسه هدف سود و سود واقعی) نکتهای که دراینجا باید به آن توجه کرد این است که شاخصهای: بودجه مورد نیاز، نیروی متخصص ، زمان لازم جهت استقرار ، سیستم نرم افزار، سیستم سخت افزار و سیستم یکپارچه در هر سه روش ( هزینه یابی بر مبنای فعالیت، هزینه یابی هدف، هزینه یابی کایزن) مشترک میباشند و در پژوهش حاضر، روشهای مدیریت هزینه تنها در شاخصهای مربوط به نیازهای اطلاعاتی متفاوت میباشند.
برای تعیین اهمیت واوزان هر شاخص در هر روش با استفاده از پرسشنامه ،نظرات خبرگان جمع آوری و پاسخهای فازی خبرگان با استفاده از فن بهترین عملگر فازی زدا، فازی زدایی شدند .خبرگان در این موضوع نمونه هایی از اساتید حسابداری ومالی وهمچنین مدیران مجرب مالی بوده اند از آنجا که در نظریه فازی امتیاز 0.5 را معبر در نظر می گیرند (حسینی.71.1381) ، فقط شاخصهای اطلاعات مربوط به برنامه میان مدت تجاری و اطلاعات مربوط به هزینه تخمینی هر واحد در روش هزینه یابی کایزن از نظر خبرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست .
نهایتاً در روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت 10 شاخص، در روش هزینهیابی هدف 12 شاخص و در روش هزینه یابی کایزن 12 شاخص بر اساس نظرات فازی خبرگان میتوانند ملاک انتخاب مناسبترین روش مدیریت هزینه باشند.
رابطه بهترین عملگر فازی زدا بهبصورت رابطه 1 است : رابطه 1) 8-تعیین وزن شاخص ها پس از تعیین شاخصهای موثر در هر یک از روشهای مدیریت هزینه، اقدام به مقایسه زوجی شاخصها نسبت به یکدیگر در هر روش شده است ، از طریق میانگین هندسی نظرات خبرگان با هم تلفیق شده است، محاسبات از طریق تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (A.H.P) صورت گرفته و اوزان نهایی شاخصها در هر روش در جداول ذیل ارایه شده است .
جدول1.اوزان نهایی شاخصهای اثر گذار در روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت جدول 2- اوزان نهایی شاخصهای اثر گذار در روش هزینه یابی هدفمند جدول 3- اوزان نهایی شاخصهای اثر گذار در روش هزینه یابی کایزن 9-جمع آوری داده برای آزمون مدل آزمون مدل درجه سازگاری جهت انتخاب مناسبترین روش مدیریت هزینه در شرکت واگن پارس در نظر گرفته شده است .
اطلاعات مورد نیاز جهت آزمون مدل در دو بخش ، اطلاعات درون سازمانی و اطلاعات برون سازمانی جمع آوری شده است .
برای جمع آوری اطلاعات برون سازمانی از خبرگان خواسته شده است تا حداقل پذیرش شاخصها در هر یک از روشها را بر اساس نمره حداکثر 10 اظهار نمایند که در نها یت اطلاعات جداول4و5و6 بدست آمده است.
جدول 4 .حداقل و حداکثر ارزش شاخصهای قابل پذیرش نزد خبرگان ( روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت) جدول 5 حداقل و حداکثر ارزش شاخصهای قابل پذیرش نزد خبرگان ( روش هزینه یابی هدفمند) جدول 6- حداکثر و حداقل ارزش شاخصهای قابل پذیرش نزد خبرگان ( روش هزینه یابی کایزن) برای جمع آوری اطلاعات درون سازمانی از کلیه واحدهایی که نسبت به موضوع آگاهی داشتند خواسته شد تا نظر خود را در مورد هر یک از شاخصها ـ ( در تمامی روشهای مدیریت هزینه ) ـ به صورت کیفی بیان نمایند سپس با استفاده از مقیاس اندازه گیری دو قطبی ، متغیرهای کیفی به کمّی تبدیل شده اند که این مقدار کمی نشان دهنده وضعیت شاخص مورد نظر در شرکت واگن پارس میباشد.به طورمثال برای معیار ملاحظات فنی جدول7 ارایه شده است : جدول 7 .
وضعیت شاخصها مربوط به ملاحظات فنی در شرکت واگن پارس 10-آزمون مدل پس از تهیه دادههای مورد نیاز مدل، اطلاعات جمع آوری شده هر روش در مدل قرار داده و مدل حل شده است اطلاعات مورد استفاده در مدل سازگاری در این پژوهش در دو قسمت جمع آوری شدهاند: 1ـ اطلاعات برون سازمانی 2ـ اطلاعات درون سازمانی اطلاعات برون سازمانی (خبرگان) همان اندازههای استاند ارد و مورد پذیرش خبرگان میباشند.
بنابراین درجه سازگاری که بین صفر تا یک است میتواند به صورت استاند ارد ( DoAs) یعنی حد قابل پذیرشو ( DoAm )یعنیحداکثرمطرحشودکه میزان DoA m ، 1 است ولی DoAs بصورت رابطه 2 محاسبه میشود: رابطه 2) وضعیت کنونی شاخصها نزد خبرگان حداکثر مقدار وزن معیارها وزن معیارها wi در یک مقایسه زوجی در بین شاخصهای 1 الی 10 از خبرگان تهیه شده است و حاصل آن بصورت ذیل میباشد .
ـ محاسبه درجه سازگاری استاندارد DoASA بنابراین بعنوان میزان سازگاری کل برای شرکت واگن پارس بایدبین مقادیردر رابطه 3 باشد .
رابطه 3