دانلود گزارش کارآموزی مرکز آفرینشهای هنری

Word 2 MB 13276 145
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اهمیت موضوع
    تحولات گوناگون در تاریخ هر مرز و بومی جدای از همه عوامل درونی و بیرونی اش یک واقعیت غیر قابل انکار بوده است.

    عرصه های گوناگون اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و ...

    شاهد این دگرگونی با درجات مختلف بوده اند.


    یک روز در جامعه ای ورود صنعت و ماشین منشا این تحولات بوده و روزگاری شرایط خاص منطقه ای چنین نقشی را ایفا کره است.

    شهرها و روستاهای مختلف سرزمین عزیزمان ایران، سرد و گرم بسیار چشیده اند و تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند.

    با پیشرفت علم، فن آوری ارتباطات و ...

    روز به روز تحولات، گسترده تر شده اند و آثار آنها گریز ناپذیر تر نموده اند.

    چنین تحولات، علتها، چگونگی و تبعات آن بخشی است که شاید راهکارهای مناسبی برای دستیابی به یک هدف مشخص در هر زمینه فعالیتی باشد.


    ساختار معماری هر منطقه ای هم روند فوق الذکر را داشته است و کما بیش تحولات و دگرگونی هایش منطبق بر مدعای اخیر است.

    با یک نگاه گذرا اما پر دقت می توان دریافت که بافتهای شهری و اجتماعی شهرهای ایران و به خصوص منطقه فوق ، دستخوش بسیاری از اتفاقات به طور خواسته و یا ناخواسته و مثبت یا منفی گشته اند.

    سنت، مردم، اعتقادات، اقلیم، امکانات و ...

    در طول دورانهای مختلف گذشته چهره یک شهر یکدست، متمرکز را تصویر کرده است.

    که در سایه تمامی همان عوامل بر شمرده شده پاسخگوی تمام جوانب یا لااقل بخش عمده ای از نیازهای زمان خود بوده است.


    به عنوان مثال سلسله مراتب دسترسی بر اساس مرکزیت اماکن عمومی مثل بازار،مسجد جامع، حسینیه ها و حمام و ...

    شکل گرفته بود و در نهایت به کوچه ها و در بندها و هشتی و حیاط و اتاقها منتهی می شد، راهکاری بود برای پاسخگویی به تمامی نیازهای فوق.
    اقلیم سرد بواسطه سازوکارهای اندیشیده شده توسط معماران و استفاده از مصالح بوم آور، رام گشته بود.

    مسائل اعتقادی و فرهنگی نیز چه در مقیاس بزرگ شهری (مساجد و ...) و چه در مقیاس مسکن شخصی (اندرونی و بیرونی و ...) به شکل مطلوبی پاسخ داده شده بود برای هر پرسش، پاسخ برازنده تراشیده شده بود در هر زمان برای هر سوالی، جوابی در خور (یا لا اقل قابل قبول) اندیشیده می شد که خود پیوستگی دورانها و تحولات آن مورد را رقم می زد.

    این راهکارها و تفکرات پاسخگو را شاید بتوان در زمره پیشرو ترین های آن دوران قلمداد کرد.

    اما بنا به دلائل مختلف (انقلاب صنعتی و پس از آن عدم کفایت حکام زمان و ...) دوران شکوفایی در تمام عرصه ها به نوعی از دست این قوم گسیخته شد و به تبع آن مانند مسابقه دوئی که همیشه چشم دیگران به ما که در جلو بودیم دوخته شده بود.

    حالا چشم به ساق پیشرو سبقت گرفته داریم.
    به این ترتیب ابتکار عمل و اندیشه به لحاظ عقب افتادگی ناخواسته از دستمان خارج شده و روز به روز شاهد تغییرات تحولاتی بودیم که به علت وجود اندیشه ها و کارهای نوی دیگران ما را نیز تحت تاثیر قرار می داد.

    اما از آنجا که تحولات پی در پی و رشد پویای همه جانبه افکار، اندیشه ها، فن اوری و ...

    یکی از اصول همیشگی دورانها بوده است، بی تردید هر مملکت و قومی که به هر علتی نتواند رشد قابل توجه در زمینه ای مختلف داشته باشد نمی تواند تعیین کننده و تاثیر گذار باشد.

    به عبارتی همزمان باافول تدریجی همه جانبه تواناییها در سرزمین ما و رشد و توسعه جوامع دیگر به خصوص مغرب زمین، تمام فعالیتها و روابط به طور اعم و فرهنگ و هنر به طور اخص تحت تاثیر این موج ایجاد شده قرار گرفت.

    به طوری که با گذشت هرروز، ماه و سال، شاهد کمرنگ شدن اصالتهاو هویتهای خویش بودیم.

    علت نیز کاملا مشخص است، وقتی توان و مایه اصلی به هر علت و دلیلی وجود نداشته باشد توانایی مقابله با مایه ها و حرفها و توانهای شاید بد، اما اندیشیده شده نیز نخواهد بود.

    مانند بسیاری از ورزشها ما نیز در این شرایط حالت دفاع آن هم از نوع بدش را داشتیم، دفاع بازی که هر بار بازتر و بازتر می شد.


    بعضا هم اگر مقابله ای می کردیم که یا شاید قدرتمان کمتر بوده و شاید چون اندیشه خاصی نداشتیم بزودی زود از صحنه خارج شدیم به این شکل در بسیاری از زمینه ها ما مصرف کننده تولیدات و ابتکارات دیگران شدیم.

    تجربه و تحقیق نشان داده است که در طی این روند خواسته یا ناخواسته ملتهایی از نوع و درجه ملت ما هر جا که اندیشه ها و فکر برتر و طبیعتا عمل مناسب تر در آستین داشته اند موفق بوده اند.

    یعنی هر جا که صرفا مصرف کننده بدون تفکر نبوده ایم و در همان زمینه وارداتی اندیشه را نیز بکار گرفته ایم، نسبتا موفق بوده ایم چنین جریانی در باب فرهنگ و معنی به ویژه در چند سال اخیر بعد از انقلاب اسلامی در کشور خودمان به شکل زاینده ای دیده می شود.

    برای مثال درست است که سینما و فیلم یک مقوله کاملا بیگانه با فرهنگ ماست و ما مبتکر آن نبوده ایم اما با مختصری اندیشه و کار عاقلانه توانسته ایم در سالهای گذشته (صرف نظر از سالهای قبل از انقلاب که خود بافته بودیم) حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشیم و سینمایی را تحت عنوان «سینمای ایران» در دنیا مطرح کنیم.

    باشد که در کلیه زمینه های فرهنگ ، هنر و ..

    به جایگاه واقعی خود دست یابیم .

    بعضا هم اگر مقابله ای می کردیم که یا شاید قدرتمان کمتر بوده و شاید چون اندیشه خاصی نداشتیم بزودی زود از صحنه خارج شدیم به این شکل در بسیاری از زمینه ها ما مصرف کننده تولیدات و ابتکارات دیگران شدیم.

    برای مثال درست است که سینما و فیلم یک مقوله کاملا بیگانه با فرهنگ ماست و ما مبتکر آن نبوده ایم اما با مختصری اندیشه و کار عاقلانه توانسته ایم در سالهای گذشته (صرف نظر از سالهای قبل از انقلاب که خود بافته بودیم) حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشیم و سینمایی را تحت عنوان «سینمای ایران» در دنیا مطرح کنیم.

    فرهنگسرا Cultural Center فرهنگ معماری مدرن به طور سیستماتیک، فضاهای شهری سنتی مانند خیابان و میدان را از شهرها حذف کرد و با تفکیک کار بریها بر اساس عملکرد آنها برای هر یک ، یک مجموعه یا ساختمانهای اختصاصی در نظر گرفت.

    بدین ترتیب، فروشگاههای کنار خیابانها به فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید، دفاتر قدیمی به مجموعه های اداری، تماشاخانه ها و گالریها به مجموعه های عظیم فرهنگی نقل مکان کردند.

    این نگرش یک بعدی به پاسخگویی به نیازها موجب شد ابنیه مدرن به محفظه هایی برای تعدادی کاربری مشخص از قبیل کتابخانه ، سینما، تئاتر، موزه، گالری و ...

    تبدیل شوند.

    اما در سه دهه پایانی قرن بیستم توجه جهانیان به این واقعیت معطوف شد که ارتباطات اجتماعی پیچیده ای که به طور ضمنی در بهره وری از کاربریهای شهری شکل می گیرند و موجب جاری و تپیده شدن زندگی شهری می شوند.

    به مراتب مهم تر از پاسخگویی صرف به نیازی مشخص به صورت مستقیم و صریح است.

    تحقیقات بسیار دهه های 70 و 80 نشان دادند که کاربریهای مهم فرهنگی اعم از سینما، تئاتر، موزه، اپرا و ...

    همه درگیر بحران اند و نمی توانند مخارج خود را تامین کنند.

    و علت اصلی این بحران بی روح بودن و تخصصی بودن بیش از حد این فضاهاست.

    این تحقیقات نشان دادند که ایجاد امکانات پیشرفته علمی و تکنولوژی برای پاسخگویی به نیاز مردم کافی نیست.

    تئوریهای جدید موزه سازی، که به ایجاد تغییرات در موزه های مهمی چون لوور انجامید، حاصل تجدید نظر در نگرشهای رایج نسبت به این نوع فضاها بودند و در عمل اثبات کردند که تلفیق کاربریهای تخصصی با کاربریهای جذاب عادی می تواند در موفقیت یک موزه نقش مهمی ایفا کند.

    هم اینک دیگر موزه های جدید خواه علمی ، خواه هنری دیگر مکانهایی نیستند که فقط افراد علاقه مند با اهداف مشخصی به آنها رجوع می کنند.

    بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت که در عین حال آشنایی با اهداف مشخصی به آنها رجوع میکنند.

    بلکه فضاهایی برای گذران اوقات فراغت اند که در عین حال آشنایی مردم را با مضامین حدی و اصلی نیز امکان پذیر می کنند.

    درواقع، امروزه تمایل پذیرفته شده در هم آمیختن فعالیتهای فرهنگی و علمی با تفریح، سرگرمی و برخوردهای اجتماعی است.

    موزه های علمی گالریهای نقاشی، نمایشگاهها و لابراتوارها، بیش از آنکه به ارائه نمونه های اصل و آزمایشهای علمی دقیق مورد توجه متخصصان بپردازند.

    به طور عمده به برنامه های آموزشی ـ تفریحی، شبیه سازیهای بازی گونه، به نمایش گذاردن ماکتها و نمونه های بدلی فراوان، متنوع و سرگرم کننده، اختصاص یافته اند از معروفترین این نوع مراکز فرهنگی، مرکز ژرژپمپیدو و مجموعه فرهنگی دلاویلت است.

    چنین بینشی با شرایط جدید پیشرفت علم و تکنولوژی و تنوع و تغییرات سریع در زمینه های هنری مطابقت دارد.

    چرا که معلومات عمومی علمی یک فرد تحصیلکرده ـ حتی اروپایی ـ عمدتا مربوط به کشفیات و اختراعات قرن نوزده است و کمتر کسی از آخرین پیشرفتهای علم نجوم، فیزیک، ریاضیات و ...

    خبر دارد.

    فرهنگسراها از اولین نمونه های فضاهای فرهنگی هوشمند برای پاسخگویی به این شرایط جدید به شمار می روند.

    فرهنگسرا به عبارتی فضای واقعی محصور شهری است که در درون آن کاربریهای بسیار متنوع و غیر همجنس تجاری، فرهنگی، آموزشی، نمایشی و ...

    در کنار هم قرار می گیرند؛ محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهای اجتماعی و معاشرتهاست، مکانی است برای شرکت مردم در تولید فرهنگ، و سرانجام جایی است که در آن بین شهر و شهروند رابطه ای متقابل و پویا ایجاد می شود.

    و به همین دلیل بر دیگر کاربریهای تک منظوره و کمابیش منفعل مانند موزه و گالری سنتی برتری دارد.

    استقبال وسیع ایران به صورت مختص تهران از فرهنگسراها، که با تاخیر زیاد نسبت به دیگر کشورها ولی با سرعت چشمگیر ساخته شده اند، حاکی از موفقیت آنها در پاسخگویی به نیازی عینی است.

    ظاهرا آنها اگر چه از نمونه های غربی اقتباس شده اند.

    کاملا با فرهنگ و روحیه ایرانی تطابق دارند.

    پیشینه فضاهای شهری در ایران حاکی از آن است که ایرانیان بسیار پیش از اروپاییها به محاسن تلفیق کاربریهای گوناگون در قالب مجموعه ای واحد پی برده اند.

    کتابخانه ، مساجد، مدارس، بازار حسینیه ها و تکایا همواره به عنوان اندامهای یک ارگانیزم واحد به هم مربوط بوده اند و کاربریهای عمومی شهر نه به صورت ساختمانهای مجزای قرار گرفته در فضاهای «بیرونی» میدان و خیابان که اجزا و درونهای مجموعه ای بزرگ به شمار می آمده اند.

    پیشینه مراکز فرهنگی اگر بخواهیم به طور کل به موضوع فرهنگ نگرشی داشته باشیم، شاید بتوان نخستین مساجد، حسینیه ها و میدان ها را به عنوان فرهنگسرا و فرهنگستان های اولیه نامید.

    مراکز محله و فضاهای مذهبی خود به عنوان مکانی در جهت رشد و توسعه ی مذهب و فرهنگ، نقش موثری داشته اند.

    در این خصوص احداث ساختمان تکیه ی دولت که به دستور ناصر الدین شاه در سمت جنوب تالار الماس در سال 1285 هـ.ق آغاز شد را می توان اولین بنای مذهبی و به نوعی فرهنگی در ایران است که تحت تاثیر آمفی تئاتر فرهنگی بنیان نهاده شد.

    قرار داشتن غرفه های خواص جهت تماشای مراسم در اطراف صحنه وشکل مدور گونه تکیه دولت، درمعماری سنتی ایران سابقه نداشته و این نوع طراحی به سالن های اجرای نمایش و اپرا در فرانسه نظیر سالن اپرای پلیتر و سالن خانه ی اپرای پاریس شباهت زیادی دارد.

    در این تکیه محل نمایش و اجرای مراسم در فضای میانی بنا بوده که حضار و تماشاچیان در گرداگرد سکوی وسط و افراد مشخص در غرفه های داخل بنا مراسم را تماشا می کردند.

    حضور زنان با چادرهای سیاه و روبنده و اجرای مراسم رژه توسط موزیکچیان ملبس به یونیفرم های فرنگی و در حال نواختن ادوات موسیقی غربی، همانند طرح خود بنا همجواری سنت و تجدد در یک زمان و مکان را به نمایش می گذارد.

    به مرور زمان، فکر جدا کردن عملکردها مد نظر قرار گرفت و فضاهای فرهنگی ـ آموزشی در مجموعه هایی جدا از هم تعریف شد.

    به طور کلی میتوان گفت که فرهنگستان به عنوان یکی از پیامدهای قرن سیزدهم، در طی دوران های مختلف، به عنوان یک فضای زیر بنایی در اشاعه ی فرهنگ ایران فعالیت می نمود.

    فعالیت های فرهنگی و هنری در دوره ی پهلوی اول ، بعد تازه ای به خود گرفت.

    آنچه قبل از آن و در دوره ی قاجار به عنوان فعالیتهای هنری و یا فرهنگی انجام می گرفت، هیچ گاه در یک قالب منسجم سیستماتیک دنبال نشد و اصولا فعالیتی کلاسیک و وسیع در نقش یک تشکیلات فرهنگی و هنری به وقوع نپیوست؛ تلاش هایی که انجام گرفت، تنها در چندین شخصیت و از جمله کمال الملک خلاصه می شد و تمامی آنچه به عنوان میراث فرهنگی اتلاق می شد، آن بود که بین توده ی مردم و تماماً به شیوه ی سنتی ، محلی، سینه به سینه و منحصرا از استاد به شاگرد منتقل می شد.

    نخستین اقدامات به شیوه ی جدید، در دوره ی معاصر، در زمان پهلوی اول به تاثیر از فرنگ انجام پذیرفت.

    اولین فرهنگستان در زمان کابینه فروغی تشکیل شد و فعالیت هایی در زمینه ایجاد واژه ای جدید مورد احتیاج در زبان فارسی و تبدیل بعضی لغات بیگانه و عبری به زبان فارسی انجام گردید.

    اولین موزه هنرهای زیبا در سال 1309 برای پیشرفت و رواج هنرهای زیبای ایران آغاز به کار نمود وهمزمان با آن ، هنرستان صنایع قدیمه نیز افتتاح شد و گروهی از هنرمندان برجسته ایرانی برای ترویج و پرورش هنرهای زیبای باستانی دعوت شدند؛ که این هنرستان در رشته های مختلف هنرهای سنتی، دستی و قدیمی ایران، خدماتی ارزنده در زنده نمودن و بازسازی این هنرهای فراموش شده انجام داد.

    فعالیت موزه ایران باستان نیز در سال 1315 هـ.

    ش آغاز شد و این موزه در بخش های مختلف (دوران پیش از تاریخ، دوران های تاریخی پیش از اسلام، دوره های اسلامی، سکه ها و مهره ها و ...) فعالیت خود را شروع نمود.

    این روند ادامه پیدا کرد و به مرور زمان در تمامی نقاط کشور، کتابخانه ها، فرهنگسراها، موزه ها و مکان هایی از این قبیل تاسیس شدند.

    البته آنچه امروزه از یک مرکز فرهنگی ـ هنری انتظار داریم، بسیار فراتر از آن چیزی است که در چند دهه اخیر از آن انتظار می رفت.

    در آن زمان، مرکز فرهنگی، فضایی برای نمایش آثار خلق شده بود، ولی امروزه بسیاری از فعالیتهای جنبی از قبیل نمایشگاه های موقتی، همایش ها، پایگاه های اطلاع رسانی و ...

    درکنار آن اضافه شده اند، چرا که جهان امروز، جهان ارتباطات است و برای آگاهی از موقعیت خود ضروری است علاوه بر شناسایی دقیق فرهنگ ملی،از سایر رخدادهای فرهنگی دنیا نیز آگاه بود.

    این مراکز با ارزش ترین و پر ثبات ترین عناصر زیر بنای ملی در هر کشور محسوب می شوند که بیشترین دانش های بالقوه از طریق آنها جمع آوری و ذخیره شده و سپس بازتاب می یابد.

    اهمیت تاسیسات فرهنگی ـ اجتماعی رشد شهر نشینی و گذران اوقات فراغت در مناطق شهری امروزه یکی از مباحث پر اهمیت در جامعه شناسی شهری و بطور کلی علم جامعه شناسی است.

    اثر پذیری روابط اجتماعی و بروز ناهنجاریها در محیط های پر جمعیت و به دور از نظارت های اجتماعی از ویژگی های نقاط شهری است.

    افزایش آسیب های اجتماعی و فرهنگی نظیر جرم و جنایت، سرقت و خودکشی، طلاق، عقب ماندگی فرهنگی و امثال آن روابط مستقیمی با وضعیت های نهادی موجود هر جامعه دارد و محرومیت از برخی تاسیسات اجتماعی ـ فرهنگی و یا کمبود های موجود در این زمینه خود مهیا گر سوق طبقات سنی، خاصه نوجوانان و جوانان به کج رویهای اجتماعی در محیط های شهری است در این خصوص تامین مراکز گذران اوقات فراغت جهت تمامی گروههای سنی و اقشار مختلف بصوری سازنده و مفرح، مانند توسعه مراکز تفریح کودکان و نوجوانان، احداث سالنهای نمایش و سینماها، کتابخانه های عمومی در مراکز شهری و مراکز نواحی، کلوپ های تفریحات سالم، مراکز ورزشی و پارکها، شهر بازی و فرهنگ سراها جهت پر کردن اوقات فراغت و بیکاری جوانان و نوجوانان و افراد میانسال خانوارهای شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد.

    ضرورت مجموعه های فرهنگی افزایش جمعیت و رشد و توسعه شهر نشینی طی دهه آینده نیازهای جدیدی را جهت گذران اوقات فراغت و ارتقاء کیفی نیازمندیهای اجتماعی ساکنان شهر ایجاب می نماید و از اینرو با توجه به : 1ـ رشد اجتماعی ـ اقتصادی شهر تحت تاثیر برنامه های منطقه ای و ملی 2ـ رشد فرهنگی جامعه شهری تحت تاثیر روز افزون فرهنگ و آموزش و آشنایی با شیوه زندگی جدید از طریق وسائل ارتباط جمعی 3ـ تاثیر متقابل رفتار اجتماعی گروههای تحصیل کرده در سایر گروههای اجتماع شهر 4ـ ارتقاء سطح در آمد و سهولت برخورداری از اوقات فراغت جهت گروههای مختلف اجتماعی 5ـ چاره جویی جامعه شهری جهت حل معضلات آسیب های اجتماعی خاصه در بین جوانان و نوجوانان 6ـ توسعه وسایل ارتباط جمعی در سطح ملی، افزایش میزان چاپ نشریات و مجلات و کتب و فیلم و نوار لزوم بوجود آمدن مکانی جهت پاسخگویی موارد فوق مشهود می باشد.

    تقسیم بندی فضاهای فرهنگی شهر با توجه به نوع استفاده از فضاهای فرهنگی مختلف از چند جهت می توان آنها را دسته بندی و طبقه بندی نمود که بتواند جهت دستیابی به اهداف خاص ما را یاری دهد حاکمیت فضای شهری و ترافیک آن در شهر سبب شده است که فضاهای خدماتی مورد نیاز در شهرها به محله ای، منطقه ای و شهری تقسیم شوند بنابراین فضاهای فرهنگی نیز که جزو خدمات شهری و فضاهای شهری عصر جدید می باشند این تقسیم بندی را به خود می گیرند.

    حال به ویژگی های این فضاها می پردازیم: الف ) فضاهای فرهنگی محله ای ـ فضاهایی که در مقیاس محله ای عمل می کنند و خدمات مورد نیاز اقشار مختلف همان محله را تامین می کند.

    ـ استفاده از این فضاها باعث می شود تا افراد هر محله برای نیازهای فرهنگی که هر روز با آن در ارتباط هستند احتیاج به طی مسیر طولانی و رسیدن به مرکز شهر را نداشته باشند که علاوه بر صرف وقت وهزینه بر ترافیک شهر نیز افزوده شود.

    ـ وجود خدمات فرهنگی محله ای سبب می شود که هر محله با خصوصیات خاص خود تعریف شود و بنا به خصوصیات و ویژگی های خود خدمات ارائه نماید که سبب ایجاد تنوع در نحوه خدمات رسانی محله ها می شود.

    ب ) فضاهای فرهنگی منطقه ای از فضای خصوصی محلات که می گذری، هر چند محله در شهر ایجاد یک منطقه را می نماید که این مناطق ممکن است توسط یک خیابان اصلی از هم جدا شوند و یا وجود یک فضای شهری مانند پارک و یا ....

    مناطق را از یکدیگر جدا نماید ولی هر منطقه دارای خصوصیات نزدیکتر به یکدیگر است و د صورت ایجاد فضاهای فرهنگی منطقه ای، نیاز افراد منطقه تا حدود زیادی تأمین می شود این فضاها دارای خصوصیات زیر نیز می باشند: ـ اولین خصوصیات فضاهای فرهنگی منطقه ای این است که برای رسیدن به آن لازم به رفتن به مرکز شهر و افزودن به ترافیک شهری نیست.

    ـ چه بصورت پیاده و چه سواره فاصله چندان زیادی را طی نخواهند کرد.

    ـ خانواده ها با شناختی که از این مراکز در منطقه خود دارند اجازه استفاده فرزندان خود را از این محل می دهند.

    این فضاها می توانند شامل کاربریهای ذیل باشند: کتابخانه نوجوانان و جوانان نمایشگاههای آثار فضاهای بازیهای کامپیوتری و امثالهم و بسیاری از فضاهای دیگر ج ) فضاهای فرهنگی شهری همانطور که بسیاری از فضاهای خدماتی ، تفریحی، تجاری، ورزشی، ...

    دارای ویژگی های شهری هستند و مردم از تمام شهر برای استفاده از آن به مرکز شهر می آیند در مورد فضاهای فرهنگی نیز فضاهایی هستند که دارای ویژگی های شهری هستند و باید به آن پرداخت.

    ذکر این نکته ضروری است که این تقسیم بندی برای کلان شهرها که جمعیت آنها بیش از یک میلیون نفر است ممکن است تا حدودی تغییر کند ولی این تقسیم بندی برای شهرهای بین 20 هزار تا 500 هزار نفر می تواند جوابگو باشد.

    فضاهایی هستند که تمام مردم شهر برای استفاده از آن به قسمت مرکزی شهر می آیند.

    مورد نیاز تمام مردم شهر می باشد و ایجاد آن در هر محله یا منطقه معقول بنظر نمی رسد.

    یا جمعیت پشتیبان خود را در محلات و مناطق ندارد و یا از نظر اقتصادی ایجاد چند فضای یکسان بصرفه اقتصادی نیست و با بودجه های شهری مطابقت نمی کند.

    از فضاهای فرهنگی می توان کتابخانه مرکزی، آمفی تئاترها، سینماها، مرکز کتاب، ...

    اسم برد.

    د ) فضاهای فرهنگی فرا شهری فضاهای فرهنگی فراشهری فضاهایی هستند که بیشترین مراجعه آنرا کسانی تشکیل می دهند که از ساکنین شهر نمی باشند یا جزو مسافرین شهر هستند که به این شهر وارد می شوند و توریست شهر و یا اینکه مسافرین که از این شهر عبور می کنند، یاکسانیکه برای استفاده خاص از این فضا به این شهر آمده اند.

    مانند فضاهای خاص تاریخی که برای دیدن آن مسافرین به آنجا می آیند.

    یا کتابخانه های خاص و پژوهشی که پژوهشگران و دانش جویان برای استفاده از کتب آن (که امکان دارد در دیگر شهرها نباشد) به این مکانها می آیند.

    موزه ها و نمایشگاهها و گالریها نیز از این دسته می توانند ذکر شوند.

    با توجه به موارد فوق و امکانات موجود در شهر این مجموعه جزء فضاهای فرهنگی شهری می باشد.

    مجموعه فرهنگی امام رضا (ع) با توجه به کمبود فضاهای فرهنگی در مشهد و در محدوده رو به گسترش غرب مشهد با تقاضای اداره فرنگ و ارشاد اسلامی جهت اختصاص قطعه زمینی به کاربری فرهنگی، آموزشی (فرهنگسرا) شهرداری مشهد با ساخت فرهنگسرا در پارک ملت موافقت کرد.

    فضاهای پیش بینی شده اولیه شامل یک سالن نگارخانه، کلاسهای تئوری و عملی شامل موارد مختلف، موسیقی، خط، نقاشی، گرافیک، طراحی، سفارگی، چوب ودکور، عکاسی، کامپیوتر و انیمیشن، تئاتر وسینما، صنایع دستی و بخش اداری و پشتیبانی و خدمات، بوفه، نمازخانه و سالنهای کوچک ورزشی ...

    است .

    به علت کمبود اعتبارات طرح در 2 فاز به اجرا گذاشته شد.

    فاز یک شامل : کلاسهای آموزشی، کتباخانه، گالری، انجمن سینمای جوان، بخش موسیقی،دفتر اسناد و مدارک فرهنگی انقلاب، موسسه توسعه سینمای فارابی سالن اجتماعات، بوفه، بخش اداری و تاسیسات طراحی واجرا شده است.

    فاز دو شامل: سینما، کارگاههای آموزشی، آمفی تئاتر: تاسیسات، آتلیه طراحی و در حال اجرا می باشد.

    فاز یک : فاز یک در سه طبقه ساخته شده است ساختمان فوق از ترکیب ساختاری یک مربع و 2 مستطیل در پلان طراحی شده است با توجه به عملکردهای مختلف فضاها به وسیله راهروها و هشتی و حیاط مرکزی با هم پیوند خورده اند.

    برای گریز از یک نواختی در بدنه شکستهایی بوجود آمده است.

    پلان نسبتا متقارن (شمال، جنوب) دارای چهار ورودی برای مراجعین در ضلع شرق و غرب و یک ورودی برای تاسیسات (رمپ) در ضلع غرب است.

    فرم و شکل و ترکیب ورودی ضلع شرقی شاخص تر و مشخص تر است ولی به علت آنکه دسترسی آن کمتر و در محورهای پر تردد قرار ندارد کمرنگ تر و ضعیف شده است، به طوری که در حال حاضر از آن استفاده نمی شود.

    با توجه به چیدمان فضایی و سیر کولاسیون حرکتی محور شمال جنوبی قوی ترمی باشد در حالیکه ورودی از محور شرق وغرب می باشد.

    در دایره فنی اداریه فرهنگ و ارشاد اسلامی مطالعات و طراحی طرح فوق تقریبا 15 سال پیش صورت گرفته و هیچگونه مطالعات مدونی از طرح وجود ندارد.

    هر چند مجموعه در داخل پارک قرر دارد و پارک نیز یکی از اصلی ترین محلهای تفریحی گردشگری در شهر مشهد می باشد ولی هیچگونه ارتباطی بین پارک و مجموعه نمی باشد.

    و تاثیر قرارگیری مجموعه در داخل یک پارک به هیچ وجه مشاهده نمی شود.

    تنها مسیرهای ارتباطی و ورودیهای پارک است که توانسته بر مجموعه تاثیر بگذارد.

    هر چند مجموعه بر روی سکو است ولی هیچ رمپی برای حرکت معلولین وجود ندارد.

    ورودیهای مجموعه مشخص و از فاصله دور نیز تشخیص داده می شود.

    پس از وارد شدن از ورودی غربی اطلاعات در سمت چپ قرر دارد که یک نگهبانی دیگر در سمت راست ورودی شرقی نیزمی باشد که در حال حاضر بلا استفاده است.

    پس از نگهبانی یک سرسرا با دو فرید در دو طرف قرار دارد که نور قسمت زیر زمین را تامین می کند در این محل چند تلفن کارتی نسب شده که باعث شلوغی و مکث در این محل شده است.

    دو ورودی به هشتی منتهی می شوند که این محل با توجه به تناسبات، وسعت و نروی که از سقف گنبدی و جداره های طبقه اول وارد می شود کاملا در روز مشخص است.

    این هشتی فضای تقسیمی است که به حیاط مرکزی (قلب مجموعه) و بخش اداری منتهی می شود.

    چیدمان فضاها در اطراف حیاط مرکزی به گونه ای است که کتابخانه، کلاسها، سالن اجتماعات، پله های ارتباطی، دو ورودی دیگر مجموعه و فروشگاه قرار گرفته است.

    با توجه به اینکه کتابخانه در طبقه همکف قرار دارد کلاسهایی که از لحاظ صوتی مشکلی ایجاد نمی کنند در طبقه همکف طراحی و به وسیله 2 راهرو در سمت غرب و شرق به حیاط مرکزی ارتباط دارند کتابخانه در انتهای محور طولی واقع است که با سیستم بسته اداره می شود و فاقد سالنهای ویژه خواهران و برادران است و یکروز در میان برای خواهران و برادران استفاده میشود.

    دو ورودی به مجموعه بلا استفاده بوده و به گفته مسولین فقط در موارد بسیار خاص مورد استفاده قرار می گیرند.

    مجموعه دارای 6 باکس پله می باشد که هر دو تا از آنها با هم کار می کنند.

    سری اول رابط بین طبقه همکف و طبقه اول به قسمت اداری می باشند که در ضلع شمالی قراردارند.

    در زیر یکی از پله ها آبدارخانه است که فضایی کاملا کوچک و تاریک است .

    سری دوم پله ها هر سه طبقه را به هم متصل میکنند یعنی در کلاسهای طبقه همکف را به کلاسهای زیر زمین و طبقه اول مرتبط می سازند.

    که این دو باکس از دید خارج و در گوشه ای دور از دسترس واقع است .

    سری سوم همکف را به نگراخانه و طبقه اول مرتبط می سازند راهروها در قسمت سالن اجتماعات و زیر زمین تاریک و نامتناسباز لحاظ فضای هستند.

    حیاط مرکزی در پلان مربع شکل است که سکوهایی در اطراف آن محلی برای نشستن در نظر گرفه شده است.

    این محل با توجه به تناسبات و فضاهای اطراف و محل قرارگیری، فضایی خوب برای مجموعه وجود آورده است.

    در کف، دیواره هاو نرده ها طرحها و نقشهای اسلیمی به چشم می خورد .

    نورگیرهای طبقه زیر زمین در حیاط مرکزی نامتجانس و بدون طراحی قرار دارند.

    طبقه اول شامل کلاسهایی در بالای کتابخانه و کلاسهای هنری و انجمن داستان نویسی و انجمن سینمای جوان در دور حیاط مرکزی است.

    سقف طبقه اول در قسمت جنوبی (کتابخانه) به صورت شیبدار و شیروانی می باشد که با ترکیب کل مجموعه ناهمخوانی دارد.

    حیاط مرکزی جدا از مسئله اقلیمی در خدمت مجموعه و یکی از نقاط قوت آن می باشد.

    بخش اداری در طبقه اول کاملا مجزا بوده و با یک راهرو و دو راه پله جدا می شود.

    که راهرو طولانی و کشیده اند که با اجرای فاز 2 و پیوند با مجموعه فاز 1 این مشکل بر طرف می شود.

    عملکردهای پر سر و صدا (تاسیسات ، سالن موسیقی، سفالگری) نگارخانه ، موسسه فارابی دفتر اسناد و مدارک فرهنگی انقلاب در زیر زمین قرار دارد که یک رمپ بیرون را به جلو تاسیسات متصل می کند.

    راهروهای زیر زمین تاریک و بدون تناسب می باشد.

    مصالح به کار رفته در نما آجر و سنگ، می باشد.

    هر چند از خصوصیات فرهنگسرا (پویای، تحرک، فراخوانی،...) است این مجموعه درونگرا و فاقد این مشخصات است.

    اگر چه در میان پارک ودر نزدیکی فضاهای ورزشی (پیست اسکیت زمینهای بازی ...) قرار دارد به تمام آنها پشت کرده و جدا از آنها است.

    فضاهای مجموعه (کلاسها، کارگاهها ...) هیچکدام دارای روحیه اصلی خود نبوده و فقط به یک چهار دیواری خلاصه می شود.

    اگر چه مشهد شهر زیارتی است و زائرین زیادی را هر ساله پذیرا است و یکی از این مکانهای دیدنی و گذران اوقات فراغت ملت می باشد این مجموعه نتوانسته در جذب مخاطب و علاقه مندان موفق باشد.

    در عین حال فرهنگسرای امام رضا (ع) توانسته در جذب مخاطبین علاقه مندی که خواهان هنر و آموزش و مطالعه هستند در سطح منطقه تاثیر گذار بوده و جذب نمابد.

    فاز 2: فاز 2 مجموعه امام رضا در جهت تکمیل فرهنگسرای امام رضا (ع) توسط مهندسین مشاور یک طبقه با زیر فضاهای سینما، سالن آمفی تئاتر، کلاسها ، تریا، نمازخانه و سالن اجتماعات و در حال حاضر در حال اجرا می باشد.

    پلان مجموعه ترکیبی است از عنصار جدا از هم با پلانهایی با شکل هندسی (مربع، مستطیل و دایره) در مرکز توسط یک هال به هم متصل می شود هال مرکزی و پله های ارتباطی توانسته عناصر و عملکردهای مختلف را به خوبی به هم پیوند دهد.

    با توجه به ترازیری خیابانهای داخل پاریک و فضای سبز در کنار مجموعه بالاجبار آمفی تئاتر با کمی چرخش از محل پیش بینی نشده خارج و مورب به مجموعه می چسبد.

    مجموعه فوق بر عکس فاز 1 از تنوع بیشتری در حجم و فرم بهره مند است.

    و ورود به مجموعه از تمام جهات مسیر بوده این مجموعه از ضلع جنوبی به فاز 1 متصل میشود.

    ورودی این مجموعه که به عنوان ورودی اصلی کل مجموعه در آینده خواهد بود روبروی درب ضلع شمالی پارک قرار دارد.

    تریا در طبقه اول بوده که دید و منظر خوبی نسبت به پارک و فضای اطراف دارد استاندارد ها و ضوابط در طراحی آمفی تئاتر و سینما رعایت شده است.

    و سالنهای انتظار برای آمفی تئاتر و سینما در هال مرکزی است بخش کلاسها در طرح اولیه سوئیت در نظر گرفته شده است، که پس از تغییراتی به کلاس تبدیل شده است.

    فرهنگسرای خاوران فرهنگسرای خاوران در آستانه سال 1374 افتتاح شد، این مجموعه عظیم که بر ویرانه های گورستان قدیمی در مساحتی به وسعت 83 هزار متر مربع بنا شد، رویشی شاخه ها و عرصه های مختلف فکری و عرضه محصولات گوناگون فرهنگی را در منطقه ای که از خلاء ها و محرومیتهای بیشمار رنج می برد نظاره گر شد.

    بخشهای اصلی این بنا در 4 قسمت: ـ ساختمان سردر اداری، m2 2800 زیر بنا ـ ساختمان مرکزی m2 13000 ـ بازار فرهنگ و هنر m2 4800 ـ آمفی تئاتر روباز با گنجایش 4000نفر ـ طراحی و سامان یافت.

    ساختمان مرکزی نیز با دو سالن آمفی تئاتر، سالنهای کنفرانس، سالنهای نمایشگاهی ، کارگاهها و کلاسهای آموزشی، آزمایشگاههای علمی، کتابخانه و قرائتخانه ، آرشیو مجلات بانک نوارهای کاست و ویدئو، کانون فیلم و ...

    زینت گرفت .

    و فرهنگسرا را به کانونی سرشار از خلاقیتهای فکری و معنوی بدل ساخت.

    چنان که تا امروز که عمر کوتاهی را پشت سر گذاشته، شاهد بهره جویی بیش از 10 میلیون نفر از محصولات ودستاوردهای آن شده ایم .

    بخشهای مختلف فرهنگسرا: ـ بخش آموزش شامل: الف ) علوم قرآنی ـ قلمزنی ب ) زبان انگلیسی ـ گلسازی ج ) نقشه کشی ـ معرق و منبت د ) علوم کامپیوتر ـ طراحی لباس هـ ) سفالگری و ) قالی بافی ز ) طراحی و نقاشی ع ) خوشنویسی ط ) فیلمبرداری ی ) بازیگری گذشته از آن برگزاری برخی نمایشگاهها، آزمونها، جشنواره ها و مراسم ویژه افتتاحیه و اختتامیه، دیگر فعالیتهای جانبی را در امور آموزشی شکل بخشیده است.

کلمات کلیدی: مرکز هنری - هنر

-1 تعريف مسئله: در تعريف حوزه هنري استان گلستان بايد گفت حوزه هنري مکاني است که خود نياز به معرفي قسمت هاي مختلف و کارکردهاي هر قسمت دارد. کارهاي مختلفي در آن انجام مي شود مانند:برگزاري کلاسهاي هنري ،برگزاري همايش،انجمن هاي مختلف،جشنواره هاي مخ

اصول کلی در جامعه سنتی ایران خانواده از واحدهای بنیادین ، و خانه محور اصلی یکپارچگی خانواده است . به همین دلیل خانه چنان طراحی می شد تا از دنیای بیرون جدا باشد و در ساخت آن بیش تر به ارزش های بنیادی خانواده توجه می شد . در جامعه ای که به شدت متکی به خانواده است ، مفهوم خانه بسیار گستره تر از مکان خصوصی محض است . در واقع ، خانه حریمی مقدس است و بنابراین ، ساکنان این حریم باید از ...

گفتار اول: طرح مسئله بر اساس تحقيقات و مطالعات انجام شده، شهر مشهد با شرايط و موقعيت حاضر فاقد گالري هنري دائمي است. تعداد اندکي گالري موجود است که مختص به ارگانهاي خاص است ودرزماني محدود برپا مي شودو ساير مواردمانند فرهنگسراها ونگارخان

هنر قلمکاری یکی از هنرهای اصیل در صنایع دستی این مرز و بوم به شمار می رود که قدمتی چند ساله در سرزمین ایران دارد. اصفهان یکی از مهمترین مراکز این هنر است که هنرمندانش از دیر باز با این هنر آشنا بوده اند. سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به تازگی به منظور ارج نهادن به این هنر ایرانی و تقدیر از تعالی آن در نزد هنرمندان، مهر اصالت آن را در اصفهان به یکی از هنرمندان این فن اعطا ...

فصل اول. کلیات و اهداف ماده 1 نام کانون فرهنگی هنری، مذهبی و اجتماعی قائم سپهر است. ماده 2 نوع فعالیت کلیه فعالیت کانون غیرسیاسی و غیرانتفاعی بوده و در ضمن رعایت کلیه قوانین جمهوری اسلامی ایران دقیقاً طبق اساسنامه فعالیت خواهد نمود. ضمناً کانون قائم سپهر از نوع مذکور در بند الف ماده 2 آئین نامه اصلاحی ثبت تشکیلات و موسسات غیرتجاری مصوب 5/5/1377 موضوع مواد 584 و 585 قانون تجارت ...

مقدمه آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینه تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد . امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو ...

قالیبافی هنر دست زنان ترکمن قالی یا فرش ترکمن از دیرباز در میان مردم ایران زمین و جهان زبانزد بوده است. خیلی پیشترها یعنی در حدود سال 580 هجری شمسی مارکوپولو، جهانگرد معروف ایتالیایی، قالی ترکمن را تحسین کرده ودر مورد آن می نویسد: «زیباترین فرش های دنیا، پارچه هایی از ابریشم قرمز و رنگ های بسیار زیبا و دلپسند را زنان ترکمن می بافند.». فرش ترکمن در همان سالها و پس از آن، بهترین ...

تاریخچه‌ای از هنر ایران پیش از سلجوقی ذوق هنری و مایه های نخستین هنردوستی در سرزمین ایران از زمان هخامنشیان و پیش از آن وجود داشته است. حجاریهای غنی و با عظمت و پرشکوه که قبله گاه خاور باستان است و صنعتگران ماهر احساس زیبائی و نبوغ خود را در بسیاری از هنرها، خاصه ظروف فلزی و گلی نشان داده‌اند. حجاریهای عظیم که در سینه کوهها، لحظه‌های طلائی در هنر معماری، پارچه‌های ظریف با نقوش ...

عاشق ورنه و نظر بازم و می گویم فاش تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام عوام عیب ام کنند که عاشقی همه عم کدام عیب که سعدی همین هنر دارد با گذر از مکتب ها و سبک های فکری فرهنگی و با همه تعاریفی که متفکران و فیلسوفان از هنر و عوالم هنری کرده اند: هنر، شاید به دلیل بازگشت اش به حس انسانی و شاید به خاطر تکیه اش بر شهود و مکاشفه کارآیی بسیار در انتقال تجربه های درونی و باطنی زندگی آدمی ...

سر آغاز موسیقی، از جمله هنرهایی به شمار می‌رود شمار می‌رود که نقش یاری رسان آن به ذهن و روان انسان و تاثیرات آن بر افزایش اداراک و توانایی ذهنی افراد، بر کسی پوشیده نیست. موسیقی ، بی واسطه و مستقیما با روح انسانی پیوند بر قرار نموده و گوش جان او را لبریز می‌سازد. صدا به عنوان پدیده ای روانی، تاثیرات مختلفی را برانسان به جای نهاده و صداهای موزون و موسیقیایی به او آرامش اعطا کرده ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول