الف) آئین نامه ها و استانداردهای مورد استفاده
1) مبحث ششم مقررات ملی ساختمانی ایران (بارگذاری)
در محاسبات مربوطه به زلزله از این آئین نامه استفاده خواهد شد.
2) آئین نامه انجمن بتن آمریکا (ACI-318) روش طراحی روش مقاومت نهائی می باشد (ULTIMALE STRENGTH DESIGN)
طراحی اجزاء بتنی از قبیل فونداسیون، شناژ و سقف های بتنی بر اساس این آئین نامه انجام خواهد شد.
3) آئین نامه انجمن فولاد آمریکا (AISC)
روش طراحی، روش تنش مجاز خواهد بود.
اجزاء فولادی از قبیل تیر، ستون، تیرهای فرعی سقف مرکب، بادبندها و غیره بر اساس این آئین نامه طرح خواهند شد.
4) آئین نامه بتن ایران (آبا)- جلد اول و دوم.
5) مقررات ملی ساختمان ایران – مبحث پی و پی سازی.
6) مقررات ملی ساختمانی ایران – مبحث 9 طرح و اجرای ساختمانهای بتن آرمه.
7) مقررات ملی ساختمانی ایران – مبحث 10 طرح و اجرای ساختمانهای فولادی.
8) نشریه 264 سازمان برنامه ریزی مدیریت – آئین نامه اتصالات سازه هیا فولادی
ب) نرم افزارهای مورد استفاده در پروژه:
1- SAP 2000 جدیدترین تجدید نظر در سری SAP است که توسط پروفسور ویلسون در دانشگاه برکلی کالیفرنیا نوشته شده است. این برنامه بر اساس روش المانهای محدود می تواند چهار نوع المان مختلف را بپذیرد. این برنامه قادر به تحلیل استاتیکی و دینامیکی سازه می باشد و پرکلربردترین نرم افزار تحلیلی و طراحی می باشد.
12-5- مصالح و عناصر ساختمانی
جهت انتخاب مصالح اصلی سازه ای پروژه به دو گزینه اصلی یعنی فولاد و بتن می پردازیم.
12-5-1- فولاد:
الف) مزایا:
1- ایزوتروپی: بعلت همگن بودن فولاد، رفتار آن در مقابل نیروهای کششی و فشاری یکسان است. در اثر زلزله سازه متناوباً تحت تاثیر نیروهای کششی و فشاری قرار می گیرد. فولاد به عنوان یک ماده ساختمانی دارای سختی یکسان بوده و در اثر بارهای متناوب سختی آن با زمان تغییر نخواهد کرد.
2- نسبت بالای مقاومت به وزن: رقم عمده ای از وزن مرده ساختمان را وزن سیستم باربر (اسکلت) تشکیل می دهد. مقاومت واحد سطح فولاد تقریباً 10 برابر بتن است. بنابراین وزن واحد سطح سازه فولادی بسیار کمتر از سازه بتنی خواهد بود.
با یک برآورد تقریبی وزن واحد سطح سازه فولادی بین 100-50 و وزن واحد سطح سازه بتنی 400 تا 250 است. با فرض بار مرده سقف حدود 600، وزن واحد سطح کل ساختمان فلزی حدود 700 و وزن واحد سطح ساختمان بتنی حدود 1000 خواهد بود. با توجه به آنکه در آئین نامه 2800، ضریب رفتار برای اسکلت فلزی R=6 و برای اسکلت بتنی R=5 است خواهیم داشت:
برای ساختمان فلزی مشابه
برای ساختمان بتنی مشابه
بنابراین نیروهای محاسباتی زلزله برای ساختمان بتنی حدوداً 60 درصد به نسبت ساختمان فلزی مشابه افزوده خواهد شد.
3- قابلیت شکل پذیری (DUCTILITY): شکل پذیری عبارت است از نسبت تغییر شکل نهائی سازه به تغییر شکل تسلیم آن:
ضریب شکل پذیری
این نسبت برای فولاد حدود (10~15) و برای بتن بین (1-2) می باشد.
در واقع شکل پذیری قابلیت جذب انرژی مصالح یا سازه در هنگام نیروهای شدید زلزله تا قبل از گسیختگی خواهد بود. در فولاد قابلیت جذب انرژی که مساحت زیر منحنی تنش – کرنش فولاد تا لحظه گسیختگی می باشد، بسیار بزرگتر از بتن است. شکل پذیری از خصوصیات ذاتی فولاد است. در حالیکه اجزاء بتنی با تمهیداتی خاص که در آن ائین نامه ها مشخص می شود، قابلیت شکل پذیری را تا حدی بدست می آورد.
4- قابلیت ترمیم و توسعه
ترمیم و تقویت سازه فلزی بسیار سهل و ساده تر از ساختمان بتنی است. این نکته خصوصاً با توجه به آسیب هائی که سازه طبق فرض اولیه ما در برابر زلزله های متعارف دچار می شود اهمیت می یابد.
5- سرعت اجراء: در سازه های فولادی بالاتر است.
6- درجه وابستگی آن به وضعیت آب و هوائی بسیار کم است.
7- امکان پیش ساخته سازی و انجام عملیات اجرائی در کارخانه در سازه های فلزی عملی تر می باشد. در اسکلت بتنی قسمتی از سازه بطور اجتناب ناپذیر نظارت گارگاهی خواهد داشت.
8- وزن کم سازه
ب) معایب:
1- قابلیت زنگ زدگی و هوازدگی (erosion) و خوردگی (corrsion)
2- عدم استقامت کافی در برابر حریق:
مقاومت اسکلت فلزی پس از نیم ساعت در برابر 600 درجه حرارت به صفر می رسد و سازه منهدم می گردد. به منظور حفاظت و جلوگیری از خطر آتش سوزی خصوصاً در مکانهای عمومی، علاوه بر طراحی و اجارء سیستم های اعلام و اطفاء جداره اجزاء فلزی تیر و ستون باید با مواد ضد حریق مانند ورماکولیت پوشیده شود.
3- پتانسیل ناپایداری یا کمانش:
بعلت بالا بودن مقاومت واحد سطح فولاد، اجزاء سازه ای ظریفتری حاصل خواهد شد و این لاغری در اثر تنشهای فشاری ناگهانی ناشی از زلزله باعث کمانش اعضای فشاری خصوصاً ستون ها خواهد شد.
12-5-2- بتن:
الف) مزایا:
شکل خمیری بتن قبل از گرفتن که می تواند اشکال دلخواه را از طریق شکل دادن به قالب خود بگیرد.
بتن در مقابل آتش سوزی مقاومت خوبی دارد. در حرارت 1000 درجه سانتیگراد، حداقل یک ساعت طول می کشد تا دمای فولاد بتن به 500 درجه سانتی گراد برسد. در آتش سوزی های با شدت متوسط سازه های بتن آرمه تنها دچار خسارات سطحی شده و خللی در مقاومت و ظرفیت باربری آنها وارد نمی آید.
مقاومت خوب در مقابل شرایط جوی و خوردگی
دوام و مقاومت در مقابل اثرات سوء ناشی از سیکل های انجماد و ذوب.
مخارج ناچیز نگهداری در طول عمر سازه.
بتن مقاومت فشاری خوبی دارد. از اینرو استفاده از آن در قطعات تحت فشار مانند ستون ها و قوسها مناسب است.
بتن بهترین مصالح جهت استفاده در سازه های آبی و هیدرولیکی و سازه های در تماس با آب است.
در اسکلت بتنی اتصالات گیردار به راحتی بوجود می آید و از طرف دیگر اجرای دیوارهای برشی و پیوستگی و یکپارچگی آن با اجزاإ تیر و ستون براحتی امکانپذیر است.
در سازه بتنی بعلت مستقل بودن اجرای اسکلت و سقف هر طبقه هزینه اسکلت را می توان بتدریج انجام داد. در حالیکه اسکلت فلزی، کل اسکلت باید یکجا ساخته و تصب گردد و هزینه اسکلت به یکباره باید پرداخت شود.
ب) معایب:
بتن ذاتاً ترد و شکل پذیر است. برای شکل پذیر کردن بتن بعنوان یک ماده باید آنرا با فولاد دورپیچ کرد و بعنوان یک قطعه با جزئیات آرماتورگذاری خاص، شکا پذیری بتن تامین گردد.
بتن نیاز به مهارت های مختلف و نیروهای متخصص متنوع دارد. قالب بندی، آرماتورگذاری صحیح، ساخت و ریختن درست و بخصوص عمل آوردن بتن (Curing) و نیز آزمایشات تعیین مقاومت نیاز به تکنسین های باتجربه دارد.
اجزاء اسکلت بتنی در درجه حرارت های بالای 40 درجه سانتی گراد یا زیر صفر درجه سانتی گراد نیاز به تمهیدات خاص داشته و مشکل آفرین است.
سرعت اجراء در اسکات بتن آرمه کمتر از اسکلت فلزی است.
بتن جزء مصالح غیرهمگن (orthtropic) بوده و مقاومت آنها در جهات مختلف یکسان نیست.
نسبت پائین مقاومت به وزن آن منجر به افزایش ابعاد اجزای سازه ای خصوصاً ستونها در ساختمانهای بلند می گردد که این ابعاد بزرگ خود منجر به افزایش وزن سازه و نتیجتاً افزایش نیروهای زلزله است.
اسکلت بتن آرمه، نظارت مستمر و دائمی طلب می کند و کنترل کیفیت در سازه بتن آرمه مشکل تر از سازه فلزی است.
در اسکلت بتن آرمه تصحیح اشتباهات محاسباتی یا اجرائی بسیار مشکل است و گاهی راهی بجز تخریب برای دستگاه اجرائی باقی نمی گذارد.
بتن در کشش بسیار ضعیف است و مقاومت کششی آن بدون میلگرد تقریباً 10/1 تا 20/1 مقاومت فشاری آن است
آنچه در مقایسه اسکلت بتنی و فلزی بیشتر جلوه جلوه می کند 1- نسبت بالای مقاومت به وزن اسکلت فلزی نسبت به اسکلت بتنی است که ابعاد تیرها و ستونها در سازه بتنی بسیار بزرگتر از مشابه آن در اسکلت فلزی است. مثلاً برای سازه مشابه، ابعاد ستونهای بتنی در طبقه پائین حدود
5555 خواهد بود درحالیکه در اسکلت فلزی ابعاد به حدود 3030 تقلیل خواهد یافت. 2- نکته بعدی سرعت اجراء است که به طور معمول در اسکلت فلزی بالاتر است. درصد افزایش سرعت اجرای کار بسته به نوع کار، تعداد طبقات و وسعت رپوژه متفاوت می باشد در ساختمانهای متداول شهری که ستون ها و تیرها در کارگاه ساخته می شود، بالطبع این افزایش سرعت نمود پیدا نمی کند چرا که پس از اجرای فونداسیون ها و شاسی کشی زمانی در حدود چند هفته تا چند ماه صرف ساخت مقاطع اسکلت قبل از نصب آن می شود که زمان قابل توجهی از دست می رود. افزایش سرعت ارجاء اسکلت فلزی در ساخت کارخانه ای اسکلت است که رخ می نماید. بدین صورت که پس از تهیه نقشه های اجائی سازه، نقشه های کارگاهی (shop drawing) تهیه شده و در حین اجراء عملیات پی کنی و بتن ریزی پی ها و صفحه ستون گذاری، عملیات ساخت مقاطع تیر و ستون و بادبندها در کارخانه با کنترل کیفیت بسیار مطلوب تر انجام گرفته و پس از اتمام کار بتن ریزی پی ها و نصب صفحه ستون ها، اسکلت نصب خواهد گردید.
به هر حال در شرایط ساختمان سازی در ایران اسکلت فلزی نسبت به اسکلت بتنی ارجح می باشد.
12-6- مقایسه پوششهای مختلف سقف
از میان پوششهای سقف آنچه در ایران معمولتر است. منهای طاق ضربی که بعلت عدم یکپارچگی و نبودن صلیب کافی مردود می باشد، به سقفهای تیرچه بلوک، سقف مرکب و دال بتنی می پردازیم.
12-6-1- تیرچه بلوک:
پوشش تیرچه بلوک، ترکیبی از دو روش پیش ساخته و بتن در جا که در آن مزایای پیش ساختگی در کارخانه با جنبه های مثبت بتن ریزی در محل و بویژه عدم نیاز به جرثقیل تلفیق شده است. مهم ترین ویژگیهای این سقف از این قرارند:
الف) به علت مصرف بلوکهای توخالی سبک و حذف بتن منطقه کششی، در مصرف بتن صرفه جوئی قابل ملاحظه ای می شود.
ب) به علت کم بودن فضائی متوسط و زیاد بودن ضخامت سقف در مقایسه با دال بتن مسطح از مصرف فولاد کاسته می شود.
ج) چون در کارخانه تولید می شود نیروی انسانی کمتری نیاز دارد و از طرفی به علت سبک بودن تیرچه ها به جرثقیل احتیاجی نیست و بعلت نصب سریع و آسان کارگر ماهر نمی خواهد.
د) بطور یکپارچه بتن ریزی می شود و بعلت توحالی بودن بلوکها سقف عایق حرارت خوبی است.
ه) بعلت مسطح بودن زیر سقف ضخامت نازک کاری به حداقل می رسد.
و) بعلت سطح یکنواخت بالای سقف برای کف سازی به ملات کمتری نیاز دارد.
ضخامت استراکچر سقف برای تیرچه های با تکیه گاه ساده نباید از دهانه کمتر باشد. بنابراین برای دهانه 5 متر به بالا باید از بلوکهای 25 سانتی متر و پوشش 5 سانتی متر استفاده نمود.
برای دهانه های بزرگتر از 7 متر و با سربار زیاد باید از تیرچه های مضاعف استفاده کرد. در صورت استافده از تیرچه های پیش فشرده، طبق کاتالوگ کارخانه سازنده (نظیر فربت) تا دهانه 10 متر را نیز می توان پوشش داد.