نخود به خانواده بقولات تعلق دارد .
بذور رسیده و خشک نخود دارای ارزش غذایی زیاد می باشد و یکی از مهمترین منابع غذایی سرشار از پروتئین
( 18 تا 23 درصد ) می باشد و نیز از قابلیت نگهداری و انبار داری خوبی برخوردار است .
علاوه بر اهمیت نخود به عنوان یک منبع غذایی مهم برای تغذیه انسان و دام، این گیاه می تواند در حاصلخیزی خاک ، بویژه در مناطق خشک موثر باشد .
با توجه به اینکه این گیاه نسبت به سایر حبوبات سازگاری بیشتری با شرایط اقلیمی کشور دارد و می تواند بخشی از نیازهای پروتئینی کشور را تأمین کند، باید بیشتر مورد توجه کشاورزان و مسئولان کشور قرار گیرد .
ازدیاد جمعیت و نیاز روز افزون بشر به مواد غذایی از یک طرف و محدودیت منابع تولید از طرف دیگر اندیشه محققان و دولتمردان را در این راستا سوق داده که تنها راه دستیابی به خود کفایی کشاورزی ،به دلیل محدود بودن منابع آب و خاک هر کشور افزایش عملکرد در واحد سطح می باشد و این میسر نمی گردد مگر با تولید ارقام پر محصول که با بهره گیری از علم ژنتیک می توان به این مهم دست یافت .
آگاهی و اطلاع از نحوه عمل ژن در کنترل صفات، کمی و کیفی بودن صفات تعداد ژن کنترل کننده ، نقشه کروموزومی و سایر اطلاعات ژنتیکی می تواند ما را در اهداف دورگ گیری یاری نماید .
لازم به ذکر است که در چند سال اخیر دورگ گیری بر روی گیاه نخود تیپ کاملی با موفقیت در بخش تحقیقات حبوبات کرج و چند شهرستان از جمله گرگان آغاز گردیده است .
از دیدگاه اصلاح نبات برخی از دلایل کاهش عملکرد و پتانسیل عملکرد پایین در ارقام کنونی نخود عبارتند از : حساسیت ارقام به بیماریها ، خسارات آفات و عدم واکنش ارقام کنونی به مدیریت فشرده مثلاً استفاده از کود ، آبیاری: از این رو عمده تلاش متخصصین اصلاح نباتات معطوف به کشف راههای چگونگی افزایش پتانسیل ژنتیکی در عملکرد نخود می باشد .
مطالعات نشان داده است که یکی از راههای افزایش عملکرد نخود ، افزایش بیوماس و بهبود شاخص سطح برداشت می باشد .
با انجام عملیاتی مانند تلاقی های بین گونه ای ، تلاقی بین دسی – کابلی، ایجاد تیپهای پا بلند و ارقام حساس به کود و آبیاری می توان بیوماس گیاه و در نتیجه شاخص برداشت آن را افزایش داد .
فصل اول ( کلیات ) سیستماتیک نخود : نخود زراعی با نام علمی Cicer aritinum می باشد که به خانواده بقولات ( Fabaceae ) تعلق دارد و رده بندی گیاهی آن به صورت زیر است : شاخه Megnolio Phyta رده Megnolio Psida زیر رده Rosidae رسته Fabales تیره Fabaceae زیر تیره Faboideae جنس Cicer گونه C.arietinum معرفی جنس Cicer ( توصیف کلی همراه با تأکید ویژه بر روی گونه C.arietinum ) .
جنس Cicer شامل گونه های یکساله مانند C.arietinum و گونه های دائمی است .
گیاهان این جنس گاهی به صورت درختچه ای بوده ولی هرگز به اندازه یک درختچه یا بوته حقیقی رشد نمی کنند .
این گیاهان دارای کرک بوده و کرکهای آنها ممکن است غده دار یا بدون غده باشند ،ساقه ها منشعب ، راست یا خمیده ، بر روی زمین خوابیده یا ایستاده ، کم و بیش شیار دار می باشند .
برگها جفت پری1 و تک شانه ای2 دارای پیچک و یا بدون پیچکند .
کاسه گل در قاعده منظم و در قسمت پشتی محدب است .
جام گل سفید همراه با رگه های بنفش ، آبی یا صورتی می باشند .
خامه نازک و نخ مانند ، صاف و بی کرک است ، ستون پرچمی و یا دلفوس ( 1+9 ) و شکل قرار گرفتن آنها در کاسه گل کمی اریب است گل آذین جانبی دارای 1-5 گل ( گونه C.arietinum شامل یک یا ندرتاً دو گل ) هستند.
گلها منفرد یا خوشه ای روی دم گلهای محوری قرار دارند .
نیام محتوی 1-10 بذر (C.arietinum دارای یک تا سه بذر ) است .
منشأ تاریخچه نخود : ( ال .
جی .
واندر میزن ) نخود زراعی (C.arietinum ) یکی از اولین لگومهای دانه ای است که در دنیای قدیم اهلی شده است .
به احتمال زیاد نخود از نواحی جنوب شرقی ترکیه و مناطق مجاور آن در سوریه منشأ گرفته است در این منطقه سه گونه وحشی یکساله از جنس ( Cicer ) که ارتباط زیادی با نخود زراعی دارند پیدا شده است .
این سه گونه عبارتند از : C.echinos permum C.reticulatum C.bijugum دی کندول ( 1883 ) منشأ نخود را به منطقه جنوب قفقاز و شمال ایران نسبت داد و واویلوف ( 1950 ، 1949 ، 1926 ) دو مرکز اولیه ( مرکز تنوع فعلی ) جنوب غربی آسیا و مدیترانه و یک مرکز ثانویه ابتدایی را به عنوان مرکز منشا نخود معرفی نمود .
وی گزارش کرد ککه مشابه دیگر لگومهای دانه ای ، ارقام دانه درشت در حوزه دریای مدیترانه گسترش یافته است , در حالی که ارقام دانه ریز به سمت مشرق گسترش پیدا کرده اند .
شواهد نشان می دهد که نخود های دانه درشت و کرم رنگ از دو قرن پیش از طریق افغانستان به هندوستان وارد شده است کما اینکه نام هندی آن ( نخود کابلی ) را نسبت به پایتخت افغانستان می برد .
ارقام دانه ریز و سیاه رنگ نخود به نام دسی معروف هستند و هم اکنون این طبقه بندی به صورت گسترده ای به منظور تشخیص دو گروه اصلی از ارقام نخود استفاده می شود .
نخود از طریق دست نوشته های قدیمی شناخته شده است .
واژه هالورو1 بدین نکته دلالت می کند که نخود از زمانهای بسیار گذشته ( بیش از سه هزار سال قبل از میلاد ) به عنوان یک ماده غذایی ثابت ،ولی کم اهمیت در بین النهرین مصرف می شده است .
نام Cicer دارای منشا لاتین 2و احتمالاً از واژه Kickere در زبان هند و اروپایی اقوام اولیه یونان که در شمال یونان می زیسته اند مشتق شده است .
دان ( 1883) معتقد است که Cicer از واژه عبری Kikus به معنای کروی مشتق شده است .
گامز ( 1924) واژه Cicer را با واژه عبری Kelsech مقایسه کرده است .
قدیمی ترین منبع لاتین در مورد اصلاح arietinum در کارهای کولومیلا مشاهده شده است , که احتمالاً به عنوان ترجمه واژه یونانی Krios میباشد .
اسامی Ram و Chickpea نیز مربوط به حالت و شکل بذر است .
در ترکیه , رومانی , بلغارستان , ایران و نواحی مرزی شوروی سابق در این کشورها نخود تحت عنوان nakhut_nohutنامیده می شوند , که مشتق از واژه هایی مانند nut یا nohot است .
1 طبقه بندی غیر اختصاصی جنس Cicer : در جنس Cicer چهار بخش مشاهده می شود : بخش اول : (Mono Cicer M.G.POPOV) جالب ترین بخش برای مختصصین اصلاح نباتات بوده و دارای گونه های یک ساله ,گلریز ,ساقه ایستاده تا خوابیده و برگهای تک شانه ای و یا دارای پیچک در انتهای محور اصلی برگ می باشد .
بخش دوم : (Chamae Cicer M.G.POPOV ) دارای گونه های بوته ای یکساله و یا چند ساله با شاخه های خزنده نازک که در هر برگ دارای سه تا هفت برگچه است .
بخش سوم : (Poly Cicer M.G.POPOV) دارای گونه های چند ساله است و بیشتر گونه ها گل درشت و با برگهای تک شاخه ای بوده و در انتهای محور اصلی برگ دارای پیچک می باشد .
بخش چهارم : (Acantho Cicer M.G.POPOV) گونه های چند ساله با گلهای بزرگ و بادوام است و محور برگ کرک دار و دارای کاسبرگ دندانه ای و کرک دار می باشد .
طبقه بندی بر حسب عادات رشدی : به طور کلی گونه های نخودرا بر حسب عادات رشد (محل رشد ی) می توان به چهار نوع تقسیم کرد :تیپ های زراعی ؛ تیپ های علفی ,تیپ های موجود در شیب های سنگ لاخی خشک و نسبتاً ملایم و تیپ های موجود در مناطق جنگلی با خاکهای بسیار مرطوب غنی از هوموس .
با این وجود ممکن است برخی گونه ها منحصراً در یک رویش گاه دیده نشوند نخود به خاکهای نرم تا حدی کلوخی و سنگلاخی بیشتر از خاکهای با بافت ریز (نرم ) سازگاری نشان می دهد .
نخود گیاهی است مقاوم به خشکی و در عین حال تنوع ژنتیکی در آن وجود دارد ریشه اصلی نخود بیش از یک متر در خاک نفوذ می کند و مشابه بسیاری از دیگر گونه های مناطق کوهستانی نیازمند زه کشی و تهویه مناسب می باشد .گونه های یک ساله C.bijugum, C.echinospermumاغلب در محیط های نامناسب مانند حاشیه مزارع ,مزارع آیش و چمنزار ها رشد می کند .
اغلب گونه های چند ساله یک ریشه اصلی طویل و چوبی دارند ,قسمت های هوایی گیاه بعد از ریزش بذر خشک شده و از بین می رود و گیاه در زیر برف به خواب زمستانی می رود .گونه های چند ساله به ندرت به صورت متراکم دیده می شوند .شیبهای ملایم سنگلاخی و طاقه سنگ های درشت محیط های مناسب برای رشد این گونه ها می باشند .
از آنجا که بذر آنها درشت بوده و برای پرندگان جذابیت دارند چنانچه در بین سنگ ها ریزش کنند و بعداً در زیر خاک جوانه بزنند بقای بهتری خواهند داشت .
تیپ های رشدی نوع چهارم در جنگل های غنی از مواد آلی و مرطوب بلوط و کاج در تپه های کناره دریای آژه در سلسله جبال کاروس وجود دارد .
کنتاند یپولوس و همکاران 1972 گونه های چند ساله نخود (Cicer Spp) در مناطق مدیترانه ای و رویشگاههای آنها را به تفضیل مورد بحث قرار داده اند گونه های چند ساله نخود (Cicer Spp) توسط و اندر میزان و پوندیر 1984 معرفی و ارائه شده است .
طبقه بندی بر حسب اندازه بذر : الف : نخود کابلی1 ، در نخود نوع کابلی رنگ معمولاً سفید است و هر غلاف یک یا دو بذر درشت دارد و وزن هزار دانه آن بیشتر از 250 گرمی می باشد .ارتفاع بوته متوسط تا بلند و بدون ما ده رنگی آنتو سیانین (گلها سفید رنگ ) است.بیشتر ارقام نخود در دنیا از نوع کابلی هستند به جز قسمت های کوچکی در ایران و در دره نیل که به کشت نوع محلی اختصاص یافته است .نخود کابلی را در بهار کشت می کنند .
ب: نخود محلی یا دسی :1 نخود دسی دارای بذور کوچک با شکلهای نامنظم و رنگ های مختلف هستند .معمولاً در هر غلاف 2 تا 3 بذر وجود دارد ارتفاع گیاه کوتاه و حاوی مواد رنگی آنتوسیانین (گلهای ارغوانی رنگ ) است .نخود های دانه سیاه متعلق به گروه نخود محلی هستند و دانه آنها معمولاً به صورت لپه استفاده می شود .نخود های دانه سیاه از لحاظ مقاومت به بیماریها و آفات نسبت به نخود های دانه سفید مقاومتر می باشند .
وضعیت نخود و اهمیت جهانی آن : حبوبات یکی از مهمترین منابع پروتئینی در رژیم غذایی بسیاری از مردم کشور ها در حال توسعه می باشد .میزان پروتئین حبوبات حدوداً دو برابر غلات است و منبع ارزان پروتئین با کیفیت مناسب می باشد که پروتئین غلات را تکمیل نموده و بنابر این در نقاطی که غلات غذای اصلی را تشکیل می دهند ارزش غذایی آن را افزایش می دهند .مقدار پروتئین نخود (مهمترین جزء نخود از لحاظ تغذیه ) متوسط 7/20 % ( ماده خشک ) کمتر از تمام لگومهای غذایی است .(هالس 1975 ) در مقایسه لپه هندی ,عدس , باقالا به ترتیب 29,28,24 درصد پروتئین دارند ,نخود از این نظر که مکمل پروتئین غلات است مورد توجه بوده و تا آنجا که مقدور است باید ژنوتیپ های با پروتئین بالا گزینش شوند .
نخود در بسیاری از مناطق جهان به صورت سنتی کشت می شود در کشور های در حال توسعه نخود مشابه با سایر حبوبات نقش مهمی در سیستمهای کشت سنتی ایفا می کند .
علاوه بر اهمیت این گیاه به عنوان یک منبع تغذیه مهم برای تغذیه انسان و دام این گیاه می تواند در مدیریت حاصل خیزی خاک به ویژه در مناطق خشک کمک نماید .(شارما وجود ها 1984, سوزاکی ,کونر 1982 ) علاوه بر اهمیت این گیاه به عنوان یک منبع غذایی مهم برای تغذیه انسان و دام این گیاه می تواند در مدیریت حاصلخیزی خاک به ویژه در مناطق خشک کمک نماید .( شارما وجود ها ,1984 سوزاکی کونر 1982 ) براساس آرما فائو1 در سال 1995 : نخود مقدار 1115600 هکتار از زیر سطح کشت کل حبوبات را به خود اختصاص داده بود که این مقدار سطح کشت 8036000 تن تولید شده است در سال زراعی 74-73 سطح زیر کشت نخود در کشور 720975 هکتار بوده که از این مقدار 686792 هکتار آن به زراعت دیم و 34183 هکتار به زراعت آبی اختصاص داشته است .با توجه به ارقام فوق گیاه نخود میزان 65% از سطح زیر کشت حبوبات را به خود اختصاص داده است .
میزان تولید نخود در همین سال354934 تن بوده که از این مقدار 315969 تن آن به زراعت دیم و 38965 تن آن به زراعت آبی مربوط بوده است که در مجموع مقدار 3/57 % از کل تولید حبوبات کشور را شامل می شده است .
جدول صفحه 7 (ب) (الف) نمودار : الف-سهم سطح زیر کشت هر یک از حبوبات در سال زراعی 74-73 .
ب- سهم تولید هر یک از حبوبات در سال زراعی 74-73 .
فصل دوم ( زراعت نخود) : نخود نباتی یکساله طالب روزهای بلند است .
مناطق عمده جغرافیایی کشت نخود در دنیا عبارتند از شعبه قاره هند , غرب آسیا , شمال آفریقا , اروپا , ایتیوپی و ارتفاعات شرقی آفریقا , آمریکا و استرالیا , مناطق تولید نخود در غرب آسیا (شمال افغانستان , ایران و ترکیه ) و نواحی غرب آسیا می باشد .
کشت نخود در اکثر مناطق ایران به استثنای سواحل دریای خزر کم و بیش معمول است و مهمترین مناطق کشت آن عبارتند از : آذربایجان شرقی و غربی و دشت مغان , قزوین , باختران , استان فارس , خراسان .
کرمان , لرستان , کردستان و استان مرکزی شرایط محیطی کشت نخود : نخود به آب و هوای گرم و نیمه خشک به خوبی سازگار بوده , همچنین سرما را به خوبی حتی تا منهای 9 درجه سانتی گراد تحمل می نماید , ولی بهترین حرارت , برای رشد نخود بین بیست و پنج تا سی درجه سانتی گراد است , در نواحی که زمستانهای خیلی سرد دارند , نخود را بهاره کشت می کنند و در نواحی گرمسیری آن را در پائیز می کارند .
نخود قادر است در دامنه وسیع از واکنش خاک , (ph ) 8 _ 6 رشد نماید , ولی برای کشت در خاکهایی که واکنش اسید یته بیش از 5/8 دارند , مناسب نیستند .
این گیاه بر روی اکثر خاکها مخصوصاً لومهایی که به اندازه کافی دارای آهک هستند رشد می کنند .
بافتهای سنگین رسی , مرطوب , مطلوب این گیاه نیستند بدلیل اینکه به تهویه نامناسب و رطوبت خیلی زیاد حساس است .
کاشت نخود : نخود در نقاطی گرم و خشک و همچنین سرد به خوبی محصول می دهد.
درجه حررات لازم برای جوانه زدن آن 5 درجه سانتی گراد است .
دمای مناسب برای رشد نخود بین 20 تا 30 درجه سانتی گراد می باشد .
نخود گیاهی است که نسبت به سرما زیاد حساس نیست و اگر در بهار زودتر کاشته شود , سرما به بوته ها صدمه ای نمی زند , ولی میزان محصول کاهش می یابد .
موقع کشت آن در مناطقی که زمستانهای خیلی سرد دارند , در اواخر زمستان یا اوایل بهار , ولی در نواحی زمستانها ملایم می باشد , ممکن است , آن را در پائیز کشت نماید عملیات آماده نمودن زمین جهت کشت نخود , در نقاط مختلف به نوع تناوب و طرز کشت بستگی دارد .
تناوب زراعی معمول در ایران , تناوب غلات _ نخود و در مناطق خشک تناوب می تواند , تناوب غلات _ نخود و آیش باشد .
بدین طریق که در بهار نخود را کشت کرده و در تابستان برداشت می کنند , بلافاصله در پائیز همان سال گندم کشت می کنند و بعد از برداشت گندم , در تابستان , زمین را در طول پائیز و زمستان به صورت آیشن رها کرده و در بهار بعدی مجدداً به کشت نخود اقدام می نمایند .
در موقع کشت نخود حدود 20 کیلو گرم ازت در هر هکتار استفاده می شود .
واکنش نخود به فسفر متغییر است , جائی که آب عامل , محدود کننده بر رشد گیاه باشد معمولاً به فسفر واکنش نشان می دهد , به هر حال حدود 90 کیلوگرم فسفر در هر هکتار بدون تماس بذر و در عمق پائین تر از آن مصرف می شود برای دستیابی به حداکثر عملکرد نخود نیاز به مقدار کافی گوگرد است .
بدون گوگرد ، نخود قادر به تثبیت ازت به میزان لازم نخواهد بود ، بایستی حدود 20 الی 30 کیلوگرم گوگرد در هکتار مصرف شود .
کشت نخود به دو طریق دستپاش و یا خطی انجام می گیرد .
در کشت دستپاش بعد از آماده کردن زمین بذر را بطور یکنواخت پاشیده و روی آنها را ماله می کشند ، این طریق کشت ساده ، و بیشتر در دیمکاری از آن استفاده می کنند .
در این روش کاشت ، میزان بذر لازم حدود 100-120 کیلوگرم در هکتار خواهد بود .
در کشت خطی پس از هموار کردن , زمین و ایجاد پشته ها به فاصله الی 50 سانتی متر بذر را در وسط پشته هایی به فواصل 10 _ 5 سانتیمتر از یکدیگر در عمق 5 تا 7 سانتیمتری بر حسب نوع خاک قرار می دهند.
این روش کاشت می تواند , توسط دست یا ماشین بذر افشان روی خطوط انجام گیرد .
مقدار بذر مصرفی در این طریقه کاشت 80 _ 50 کیلوگرم در هکتار می باشد .
عملیات کاشت در زراعت نخود : در ایران به دو صورت دیم و آبی ( فاریاب ) کشت می گردد , نخود دیم را در کوهپایه ها به کمک رطوبت زمین و بارندگیهای فصلی کشت و زرع می نمایند .
در زراعتهای فاریاب مقدار آب مورد نیاز گیاه با توجه به شرایط آب و هوایی و خاک منطقه کشت , تعیین می گردد .
نوبت اول آبیاری بلافاصله بعد از کاشت و نوبتهای بعدی از هنگام به گل نشستن تا رسیدن دانه , ادامه خواهد داشت .
زراعت نخود به دو الی سه دفعه وجین احتیاج دارد و همراه با وجین عمل سله کشی نیز زمانیکه بوته ها , کمی رشد کرده و در زمین محکم شدند , می تواند انجام بگیرد .
برداشت نخود : پس از اینکه برگهای پایینی بوته شروع به زرد شدن و افتادن کرد و رنگ غلافها نیز کم کم زرد شدند , باید آبیاری نخود را قطع نمود .
تا زمان برداشت یکنواخت شود .
علت قطع آب در این مرحله , جلوگیری از دامنه رشد رویشی گیاه است , زیرا نخود دارای رشد نامحدود بوده و ادامه گلدهی یکنواختی تولید و برداشت را از بین می برد .
از آنجائیکه نیامهای نخود باز نشده و ریزش نمی کنند , برداشت آن از حبوبات دیگر کمتر اشکال ایجاد می کند و زمان برداشت , را تا زمان رسیدن کامل و خشک شدن شاخ و برگها می توان به تاخیر انداخت .
بطور کلی در نقاط مختلف ایران رشد کامل نخود حدود 5 _ 3 ماه به طول می انجامد .
از نظر تجربی بهترین زمان برداشت نخود هنگامی است که در صورت فشرده شدن , زیر دندان دانه بشکند اما له نشود , برداشت نخود با دست و با کمباین امکان پذیر است .
برای برداشت با دست می توان ساقه ها را با داس درو نمود و حتی برای خشک کردن در محلی نگهداری نمود , سپس برای جدا کردن , دانه ها و کلش اقدام به خرمنکوبی کرد .
فصل سوم ( سیتولوژی نخود ) : سیتولوژی نخود : متخصصین اصلاح نباتات از اطلاعات سیتوژنتیکی در مجموعه کروموزومی خالص یا قطعات و رفع مشکلات خاص استفاده می کنند اطلاعات مورد نیاز معمولاً از طریق بررسی هیبرید های بین گونه ای , سطوح مختلف پلوئیدی و تغییرات ساختمانی در کروموزومها حاصل می شود .
در نتیجه برنامه های تحقیقاتی اطلاعاتی سیتولوژیکی زیادی در نخود موجود است که می تواند توسط اصلاح کنندگان مورد استفاده قرار گیرد .
تعداد کروموزومها : تقسیم غیر جنسی در نخود برای اولین بار توسط دومبروسکی و اسلودسکی در سال 1927گزارش شد .
بعد از آن ، بسیاری از محققین شمارش کروموزوم و مورفولوژی آن را در نخود مورد برسی قرار دادند اکنون به خوبی مشخص شده است که نخود دارای 16= n کروموزوم است .
اگر چه مطالعات اخیر بعضاً 14 = n 2 کروموزوم را ذکر کرده اند دومبروسکی و اسلودسکی در سال 1927 تعداد کرومومهای نخود را 14 عدد ( 14 = 2) گزارش کردند این موضوع توسط رائو( 1927) , فرام لیلیولو (1957) سینگ ( 1964) و فول کرانز ( 1967) تائید شد .
بر اساس گزارشات متعدد درباره تعداد کروموزمها در گونه های مختلف نخود این مطلب واضح است که در اکثر گونه ها تعداد کروموزمهای سوماتیک 16= X2=n2می باشد .
اختلاف تعداد در کروموزمهای بین 14 تا 16 که در گونه های C.arietinum و C.songaricum مشاهده شده شاید غلط باشد بر اساس بررسی گونه های C.arietinum و C.singaricum و C.pinnatifidumمرسی و همکاران (1974) معتقدند که گیاهان با 14=n2 کروموزوم به ندرت وجود داشت و این گونه ها در طبیعت زنده نخواهند ماند بنابراین تعداد کروموزومهای پایه جنس نخود Cicer احتمالاً 8=x می باشد .
مور فولوژی هسته : در مطالعات کروموزومی جنس نخود اغلب از نوک ریشه استفاده می شود .
تقسیمات میوزی در نوک ریشه ها آسانتر از تقسیمات میتوزی سلولهای مادر گرده بدست می آید علاوه بر این کروموزمها در مرحله پاکیتین در حد فشرده هستند که محدودیتهای جدی را در بررسی ها ایجاد میکنند .
کاریوتایپ نخود که از مشاهدات سیتولوژیکی حاصل شده است عبارتند از : 1_ یک جفت کروموزم بسیار طویل دارای ساتلیت و ساب متا سنتریک .
2_ شش جفت کروموزم متا سنتریک تا ساب متا سنتریک .
3_ یک جفت کروموزم متا سنتریک .
البته تنوع زیادی درباره مورفولوژی کاریو تایپ C.arietinum و دیگر گونه های نخود به ویژه در تعداد کروموزمهای نخود در هسته ، تعداد کروموزمهای دارای ساتلیت ، طول کروموزم , طول کل کروماتین , هاپلوئید و فور کیاسما در گزارشها وجود دارد در C.arietinum هستک یک فرم ثابت و با دوام دارد که ارتباط خودش را با کروموزم تا مرحله تقسیم پروفاز که ناپدید می شود ادامه می دهد .
اینگار (1939) توماس و ریول (1946) میناکشی و سوبرا ماینام (1963) ثبات هستک به عنوان یک حالت ویژه گونه ای قابل توجه است که در تاکسو نومی گراسها به کار می رود ( براون وایمری 1957) .
پلی پلوئیدی : از کلشی سین با غلظتها و دوره تیمار مختلف بر روی بذر خیس یا خشک و یا ساقه چه جهت القای پلی پلوئیدی استفاده شده است .تولید تترا پلوئید ها و دوام مطلوب آنها به نسبت غلظت و طول دوره تیمار با کلشی سین متغیر است که در حقیقت وابسته به مواد ژنتیکی مورد مصرف می باشد .اوتو تترا پلوئید ها در ابتدا از نظر سیتو لوژیکی ناپایدار هستند اما در نسلهای بعدی به ویژه اگر عمل گزینش انجام شود تمایل به سمت تشکیل بای والانت خواهد بود که این عمل سبب بهبود باروری در تترا پلوئید ها می شود .
رامونا وجوشی (1941) اولین کسانی بودند که در گونه C.arietinum باکلشی سین تترا پلوئیدی ایجاد کردند .تولید و دوام مطلوب تترا پلوئید ها هنگامی صورت گرفت که بذور مرطوب به مدت 30 دقیقه با محلول 25 % کلشی سین تیمار شدند گیاهان نسل اول c1 از نظر پلوئیدی مخلوطی از n2 و n4 بودند ولی در نسل دوم c2 گیاهان کاملاً تترا پلوئید بودند .گیاهان n4 در مقایسه با گیاهان n2 خصوصیات برتری مانند ساقهای ضخیمتر برگچه های پهن تر ,گلها و غلافهای طویلتری تولید کردند .
مشاهده شد در نسل دوم c2 کاهش یافت .در تترا پلوئید ها میوز کاملاً منظم بوده و غالباً 7 کوادری والانت1 در هر سلول مادر گرده مشاهده شد .
مینا کشی و سوبرا ماینام (1966-1967) مطالعه ای را بر روی میتوز نوک ریشه نخود انجام داده اند و گیاه تر یپلوئیدی را مشاهده کردند که در نهایت از بین رفت آنها همچنین موارد معدودی از تتراسومی در ریشه های اولیه و و ثانویه 5 لاین نخود گزارش کردند .
سلولهای تترا سومی اغلب محدود به بافتهای خارجی بود .گیاهان ترایپلوئید و سلولهای تترا سومیک به کمک تعداد کروموزمهای دارای ساتلیت که سه عدد برای تریپلوئید و چهار عدد برای تترا سومی ها بودند مشخص می شدند .
کشت بافت گیاهی : فقدان تغییرات ژنتیکی موجود در نخود اغلب به عنوان عامل محدود کننده ای در رسیدن به بازده بهتر در اصلاح گیاه می باشد ,کشت بافت گیاهی امکان القاء این تنوع و ایزوله کردن و در بافتهای ژنتیکی مفید را فراهم می کند .که به منظور استفاده مفید از این تکنولوژی داشتن اطلاعات در مورد انتخاب قلمه برای کشت، ترکیب محیط کشت ، کالوس زایی و تولید مجدد گیاهچه ضروری است .در این مورد اطلاعات کمی درباره نخود وجود دارد .
کالوس زایی در انواع نخود از جوانه های گل ,جنین دانه .بساک پرچم و قطعات جدا شده کوتیلدونها , هیپو کوتیل و ریشه ها (گوسال و بجاج 1979) و از اندامهای هوایی هیپو کوتیل و ریشه ها ( سینگ و همکاران 1982) گزارش شده است .پاندی و گانامی( 1984) با استفاده از قطعات جنین رقم 203BG توانستند کالوس متحمل به شوری (کلرورسدیم ) را به صورت خود به خودی ایجاد نمایند .
معدودی از محققین توانستند گیاهان مجددی از بافت های دیگر مانند مریستمها (بجاج و دانجو 1979)(کوتا و همکاران 1981) و گره های کوتیلدونی (خان و قوش 1984 ) ایجاد کنند .
بجاج (1979) مشاهده کرد که قطعات مریستمی گرفته شده از گیاهچه های رشد یافته گونه C.arietinum در محیط آزمایشگاه را می توان به مدت 27 روز درازات مایه (196- درجه سانتی گراد ) نگهداری و سپس مجدداً از آنها گیاهان جدیدی تولید کرد این مطلب نشان داد که تولید مجدد گیاهان از مریستهای نگهداری شده در دمای انجماد را می توان به عنوان نگهداری و حفاظت از ژرم پلاست پیشنهاد کرد .
فصل چهارم ( اصلاح نخود ) : نخود Cicer arietinumگیاه دیپلوئید با 16 کروموزم ( 16= n2 =x2) می باشد این گیاه خود باور بوده و دگر گرده افشانی طبیعی در آن بین 0 تا 1 درصد است .متخصصین اصلاح نباتات ، نخود را به دو تیپ عمده دسی و کابلی طبقه بندی کرده اند البته تیپ سومی هم به صورت حد واسط وجود دارد از دید گاه اصلاح نبات برخی از دلایل کاهش عملکرد و پتانسیل عملکرد پایین در ارقام کنونی نخود عبارتند از : حساسیت ارقام به بیماریها , خسارت آفات , و نماتد ها و عدم واکنش ارقام کنونی به مدیریت فشرده مثلاً استفاده از کود و آبیاری؛ از این رو عمده تلاش متخصصین اصلاح نبات معطوف به کشف راههای چگونگی افزایش پتانسیل ژنتیکی در عملکرد نخود می باشد .
در اصلاح نخود باید بیوماس و شاخص برداشت همزمان با هم افزایش یابند از دیگر اهداف عمده متخصصین به نژادی ، اصلاح برای کنترل بیماریها و آفات می باشد .علاوه بر این متخصصین در صدد تولید ارقامی به منظور کشت زمستانه در نواحی مدیترا نه و کشت دیر هستند .
اهداف اصلاحی نخود : مهمترین هدف در اصلاح نخود افزایش عملکرد می باشد که می توان با در نظر گرفتن اهداف کوتاه مدت و دراز مدت زیر به تدریج به آن دست یافت .
اهداف کوتاه مدت : تلفیقی از مقاومت به بیماریها (برق زدگی پژمردگی و پوسیدگی ریشه ) آفات ( غلاف خوار و مینوز برگ ) و نماتد ها (نماتد کیست ، گال ریشه و زخم ریشه ) به منظور ثبات تولید معرفی نخود به مناطق جدید با ایجاد ارقام مناسب برای کشت زمستانه در نواحی مدیترانه ای ( مناطق پست و متوسط ) و برای کشت دوم فاریاب شبه قاره هند .
تلفیقی از تحمل به تنش های محیطی مانند سرما و گرما ,خشکی و شوری بطوری که بتوان آنرا در اراضی حاشیه ای کشت کرد .
4-ایجاد ارقامی با بیوماس بالا ، به طور مثال ارقام پاپلند و عمودی و فشرده با شاخص برداشت زیاد .
5- انجام تلاقی هایی بین ارقام دسی و کابلی ، به منظور انتقال ژن های مطلوب از تیپ دسی به کابلی مانند افزایش تعداد غلاف در گیاه ,تحمل به گرما خشکی پژمردگی و پوسیدگی ریشه و همین طور انتقال ژن های مطلوب تیپ کابلی به تیپ دسی مانند درشتی دانه وپا بلندی ,عملکرد بیولوژیکی بالا و مقاومت برق زدگی .
اهداف دراز مدت : ایجاد ارقام مدرنی که به کود و آبیاری واکنش نشان می دهد .
تشخیص فرمهای نر عقیم پایدار که بتوان آنها را در روش های انتخاب دوره ای و سایر روش های اصلاحی استفاده کرد.
تعیین روش های صحیح کشت بافت :کشت بساک یا روش های دیگر بیو تکنولوژی برای انتقال ژنهای مفید از گونه های وحشی جنس Cicer به ارقام زراعی .
تاریخچه اصلاح نخود : اولین برنامه اصلاحی در اوایل قرن بیستم ,احتمالاً در انستیتو تحقیقات کشاورزی سلطنتی (هندوستان کنونی ) پوسا ,بیهار ,هند حدود سال 1905 انجام شده است و کمی پس از آن تحقیقات در دانشکده کشاورزی کانپور و در دانشکده کشاورزی لیالپور آغاز شده است به دنبال آن و به سرعت تحقیقات در بمبئی و ایالت مرکزی گسترش یافت در سالهای اول فعالیت اصلی این مراکز در جهت جمع آوری توده های بومی و ارزیابی آنها متمرکز شد .
در سال 1960 انجمن تحقیقات کشاورزی هند (ICAR) تاریخچه ای در ارتباط به حبوبات گردآوری و کتاب حبوبات هند را در سال 1970 منتشر کرد .
در بین کشور های ناحیه مدیترانه ای ، برخی تحقیقات در اوایل دهه 1920 در کشور مراکش آغاز شد .
فعالیت های اولیه غالباً منحصر به انتخاب گیاهان مقاوم به برق زدگی بوده .در بین کشور های غرب آسیا ترکیه با همکاری فائو تلاش گسترده ای برای جمع آوری ژرم پلاسم محلی انجام داده است در آمریکای مرکزی و جنوبی مکزیک ، تنها کشوری است که در تحقیقات نخود در آنجا حداقل 40 سال سابقه دارد .
برنامه های منطقه ای و بین المللی : پروژه منطقه ای بهبود حبوبات RPIP-2 - 1USDA در سال 1963 و حمایت مالی وزارت کشاورزی آمریکا تاسیس شد مرکز این پروژه دانشکده کشاورزی (کرج ایران ) بود .
و بین سالهای 1964 تا 1973 فعالیت کرد .یک پروژه منطقه ای دیگر نیز که توسط وزارت کشاورزی آمریکا حمایت می شد در انستیتو تحقیقات کشاورزی هند –دهلی نو بین سالهای 1966و 1970 فعالیت می کرد چهار زمینه اصلی تحقیقات در مراکز مذکور عبارت بود از : اصلاح ، بیماریهای گیاهی ,حشره شناسی و زراعت .
این پروژه سهم مهمی در جمع آوری تعداد زیادی از ژرم پلاسم نخود داشت .