1 ولتر فیلسوف و نویسندۀ فرانسوی می گوید :
من یقین دارم که اگر قران و انجیل را بیک فرد غیر متدین ارائه دهند او حتما اولی را برخواهد گزید زیرا کتاب محمد در ظاهر افکاری را تعلیم می دهد که به اندازه کافی بر مبانی عقلی منطبق است .
سالانه پیام اسلام س 2}
2 ژ ان ژاک روسو نویسنده فرانسوی (1876-1804):
بعضی از مردم بعد از آنکه مقدار کمی عربی یاد گرفتند قرآن را خوانده و درست درک نمی کنند واگر می شنیدند محمد با آن لغت فصیح وآهنگ رسای عرب آنرا می خواند هر آینه سجده می افتادند وندا می کردند ای محمد عظیم دست مارا بگیر وبه محلّ شرف افتخار برسان .ما را بخاطر یاری تو حاضریم جان خویش را فدا سازیم.
{اسلام وافکار اندیشه ص31}
3 واشنگن ایرونیک آمریکائی :
قرآن کتابی است که از حدود اقیانوس اطلس تا نهر کاشمر مردم را در زیر سایۀ همایون فر خود سعادتمند نگهداشته است {حقیقت اسلام در نظر دیگران ص 60 }
قرآن حاوی بالاترین مبادی ، با ارج وسودمندترین آنها است {کتاب آسمانی کدام است ص185}
4 تولستوی فیلسوف بزرگ روسی {1910-1828}
قرآن مشتمل بر تعلیمات و حقایق روشن و آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه می تواند از آن بهره مند گردد {پیشرفت سریع اسلام ص 52}
هر کس که بخواهد ماهله وسادگی دین اسلام را بفهمد باید که قرآن مجید را بدقت مطالعه کند زیرا در آنجا احکامی مبنی بر حقایق روشن و آشکار صادر و تعلیماتی سهل و ساده بعموم داده شده در این قرآن آیات کریمه نزول نموده که دلالت بر مقام عالی دین اسلام و پاکی روح مقدس آورندۀ این کتاب دارد که بر مقام عالی دین اسلام وپاکی روح مقدس آورندۀ این کتاب دارد که از آن جمله است واعتصمو بحبل الله جمیعاً ولا تفرقو واذکر ونعمت الله .
(نسل نو س3 ش3)
5 - بودلی نویسنده سوئیسی :
نزد ما کتابی است بنام قرآن که در اصالت و سلامت تنها و فرید است.{محمد عند العلماء الغرب ص168}
نزد ما کتابی است بنام قرآن که در اصالت و سلامت تنها و فرید است.{محمد عند العلماء الغرب ص168} 6 ـ ولز دانشمند انگلیسی {1866-1946}: اما کتاب چهارم که مهمترین کتاب دنیاست قرآن است زیرا که این کتاب آسمانی اثری که در دنیا گذارد نظیر آنرا هیچ کتابی بخود ندیده است .
قران کتاب عملی ودینی و اجتماعی وتهذیبی واخلاقی وتاریخی است .
مقررات و قوانین و احکام آن با اصول قوانین مقررات دنیای امروز تطبیق می کند و برای همیشه قابل پیروی و عمل است هر کس بخواهد دینی اختیار کند که سر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد باید که دین اسلام را اختیار نماید و اگر خواهد که معنی این دین را بیابد به قران مراجعه کند.
{ مکتب اسلام ص14 ش1} 7 ـ راکستون اسکاتلندی : سالیان درازی در جستجوی حقیقت بودم تا اینکه حقیقت را در اسلام یافتم .سپس قرآن مقدس را دیدم و شروع به خواندن آن کردم او بود که به تمام سوالات مرا جواب گفت .
قرآن ابّهت و ترس در انسان الهام می کند و درعین حال ثابت می کند که هر چه می فرماید راست است .
{اسلام شناسی غرب ص60} 8 ـ بانو مایل انجلو ایتالیائی : آشنایی من با تعایم حیاتبخش ومعارف درخشان اسلام وقرآن ،بینش جدید وعمیقی در من ایجاد کرد وطرز فکرم را دربارۀ جهان آفرینش و فلسفه وجود بکلی دگرگون ساخت واحساس کردم که تعلیمات اسلام برخلاف تعالیم مسیحیت انسان را موجودی شریف وبا شخصیت می شناسد نه موجودی کثیف وذاتا آلوده مسلمانان به حکم کتاب آسمانی قرآن پیامبر علی مقام خود را انسانی مانند انسانهای مسلمانان به حکم کتاب آسمانی قرآن پیامبر علی مقام خود را انسانی مانند انسانهای دیگر می دانند که خداوند او را برای تبلیغ و رسالت و راهنمایی انسانها برگزیده است در این کتاب دستور و نحوۀ بهره گیری از لذایذ این دنیا و حیات آن ، بطرزی جالب و خردمندانه بیان شده است.
{مکتب اسلام سال 14 ش4} 9 – بانو سقان رانی تنس هلندی : محتوای این کتاب آسمانی کاملا با خرد وفطرت بشری مطابقت دارد واز مطالب زننده وخلاف عقل بکلی پاک است.
قرآن دربارۀ زنان داوری عادلانه ای دارد و برخلاف برخی از مرامها وادیان که جنس زن را تا به سر حد بردگی تنزل داده و ارزشی برای او قائل نیستند،وی را از مزایا وحقوق انسانی برخوردار ساخته ومقام شامخی برای او منظور داشته است.
{مکتب اسلام س14 ش 2} 10 ـ رود ویل نویسندۀ انگلیسی : اروپا باید فراموش نکند که مدیون قرآن محمدی است زیرا قرآن بود که آفتاب علم ودانش را در اروپا طلوع داد.
{بسوی قرآن و اسلام ص48} 11 ـ گوته شاعر نویسندۀ بزرگ آلمانی : {1749-1832}: سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر ما را از پی بردن به حقیقت قرآن مقدس وعظمت آورندۀ آن دور نگه داشته اند اما هر قدر که ما قدم در جادۀ علم و دانش که قرآن مجموعۀ آن است بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد کرده است و عنقریب است که این کتاب توصیف ناپذیر علم را بخود جلب نموده و تأثیر عمیقی در علم و دانش جهان نموده و در نتیجه جهان مدار گردد.
{پاسخ ما به مشکلات جوانان ج2 ص168} 12 ـ مرمادوک محقق انگیلسی : آیات و کلمات قرآن در قلب و زبان ما جای گرفته وبا گوشت و خون و استخوان ما و آنچه در وجود ماست در آمیخته است.
{کتاب آسمانی کدام است ص184} 13 ـ گونارا ریکسون سوئدی : قرآن مقدس دلائل اثبات وجود خداوند را به ما میدهد وآنچه آرزوی معنوی بشر است همین است یک خصوصیت بزرگ دیگر اسلام جنبۀ جهانی بودن آن است .قرآن خدا را پروردگار اعراب نمی خواند بلکه پروردگار جهانیان می داند سایر کتب مذهبی از خداوند به عنوان پروردگار اسرائیل وغیره یاد کرده اند قرآن از ما دعوت می کند که به تمام پیامبران ایمان داشته باشیم خواه آنها که در قرآن اسم از آن برده شده و خواه آنها که اسمی برده نشده {اسلام شناسی غرب ص 30} 14ـ امورا ژاپنی : اما قرآن مقدسیکه دستورات الهی است بدون آشفتگی وحی پاک الهی باقی مانده است.
{اسلام شناسی غرب ص83} 15ـ البرت انیشتین فیزیکدان معروف : قرآن کتاب جبر ،هندسه یا حساب نیست بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست ، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف وتعیین آن عاجزند هدایت می کند.{راه تکامل ج6ـ ص53} 16- دکتر گوینیه فرانسوی : من آیات قرآن را که به علوم پزشکی وبهداشتی و طبیعی ارتباط داشت دنبال کردم واز کودکی آنها را فرا گرفتم وکاملاً بدان آگاه بودم وبنابراین دریافتم که این آیات از هر جهت با معارف وعلوم جهانی منطبق است ...
هر کس که دست اندر کار هنر یا علمی باشد وآیات قرآن را با هنر وعلمی که آموخته است مطالعه ومقایسه کند .
به همان صورت که من مقایسه کردم بدون تردید به اسلام خواهد گروید البته اگر صاحب عقلی سلیم و بی غرض باشد {اسلام در زندان اتهام ص22} 17ـ ناپلئون پادشاه اسبق ومقتدر فرانسوی می گوید : قران به تنهائی عهده دار سعادت بشر است {فرهنگ برلیان ص106} امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همۀ دانشمندان و تحصیل کرد گان همه کشورها را با یکدیگر متحد کنم ونظام یکنواختی فقط براساس و اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و می تواند مردم را به سعادت رهبری کند .من هم امیدوار م در طول زمان نزدیکی جشن اتحاد و نظامی را بر اساس قرآن برقرار کنم.
{تابش اسلام در اروپا ص134} کجاست آنروزیکه ما مجمع و هیئتی بزرگ از سیاستمداران و علماء حقوق دنیا تشکیل دهیم .
قران کلام الهی ومتین ترین قوانین محمدی همان نسخۀ پر افتخار بشری را پیش گذاریم و از روی آن قوانین و سعادت حقیقی بشر را تنظیم تنسیق نمائیم {حقیقت اسلام در نظر دیگران ص 28} 18ـ رنبورت دانشمند اروپایی: واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعی ،فلکی ، فلسفه ریاضیات که از اروپا اوج گرفت ، عموما ًاز قرآن اقتباس شده است ، پس اروپا شهری برای اسلام است.
{قرآن و دیگران ص22} 19- مهاتما گاندی رهبر بزرگ هندوستان : از راه آموختن دانش قران ، هر کسی به اسرار وحی وحکمتهای دین، بدون داشتن خصوصیات مصنوعی، نایل می شود .
در قرآن چیزی دیده نمی شود که إعمال زور وجبر جهت برگرداندن مذهب اشخاص ، تجویز کرده باشد.{قرآن دیگرآن ص35} 20ـ ویل دورانت مورّخ مشهور : در قرآن، قانون واخلاق یکی است ، رفتار دینی در قرآن ،شامل رفتار دنیوی نیز هست ، و همه امور از جانب خدا وبه طریق وحی آمده است .
قرآن شامل مقرات ّدر خصوص ادب ،تندرستی ،ازدواج ،طلاق ،رفتار بافرزند وبره وحیوان ،تجارت ،سیاست ،ربا،دین ،امور زراعت،مجازات جنگ وصلح است ...مدت چهارده قرن ،قرآن در حافظه اطفال مسلمان محفوظ مانده ،خاطرشان را تحریک کرده ، اخلاقشان را فرم داده وقریحه صدها میلیون مرد را صیقلی کرده است.
{تاریخ تمدن ویل دورانت ج11 ص54} دکتر یوهان ولفگانگ فون گوته : ریاضى دان، شاعر و نویسنده قرآن اثرى است که به واسطه سنگینى عبارات آن خواننده در ابتداى امر رمیده مىشود، و سپس مفتون جاذبه آن و بالاخره بى اختیار مجذوب زیبائیهاى بى پایان آن مىگردد.
چطور ما به آن ( قرآن مجید) باز مىگردیم و رجوع مىکنیم هر چند که در ابتدا تکرار به نظر مىرسد اما به زودى انسان را جلب مىنماید متعجب مىسازد انشاء آن هم آهنگ با محتویات و هدف بزرگش محکم، قوى و بسیار عالى است پس این کتاب در تمام ازمنه بشریت بزرگترین نفوذ را خواهد داشت.
سالیان دراز کشیشان از خدا بى خبر، ما را از پى بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگهداشتند، اما هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش به پیش گذارده و پردههاى جهل و تعصب نابجا را دیدهایم، عظمت احکام مقدس اسلام که قرآن، مجموعه آنست بهت و حیرت عجیبى در ما ایجاد نموده است و عنقریب است که این کتاب توصیفناپذیر عالم را به خود جلب نموده و تأثیر عمیقى در علم و دانش جهان نموده و محور افکار مردم جهان مىگردد.
ژوزف هور دویچ : دانشمند و خاورشناس قرآن، عامل بسیار شگرفى در بالا بردن فکر مسلمانان بود.قرآن، آنان را به تحقیقات علمى و پدید آوردن اندیشهها سوق داد.
قرآن، موجب و انگیزه پیشروى مسلمانان، در سرزمینهاى اروپا گردید.در آنجا هنگامى که تاریکىها همه جا را فرا گرفته بود اینان مشعلهاى انسانیّت را بر افروختند و به آستان علم، خدماتى شایان کردند.
علوم گذشتگان را دگربار نیرو بخشیدند و به شرق و غرب، فلسفه، پزشکى، ستارهشناسى و معمارى آموختند و ما را در مسیر نهضت جدید علمى قرار دادند.
از این رو ما هر بار که سقوط غرناطه (پایتخت مسلمانان اسپانیا) را به خاطر مىآوریم، نمىتوانیم از ریختن اشک، خوددارى کنیم.
دکتر فرانتس روزنتال : استاد دانشگاه اوهایو در قرآن یک سلسله معلومات تاریخى یافت مىشود که با آنچه که یهودیان ادعاى وجود آن را در تورات دارند مخالف است.
خود پیامبر مىگوید: یهود و نصارى کتاب آسمانى خود تورات را تحریف کرده، دستخوش خویش قرار دادند.
و مسلمانان هم به گفته قرآن گرویدهاند.
آلبرت انیشتاین : قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست، بلکه مجموعهاى از قوانین است که بشر را به راه راست، راهى که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند هدایت مىکند .
پیامبر (ص) از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان اشاره در این مقاله از پنجره نگاه اندیشمندان غیر مسلمان نظری میافکنیم به گستره پاک و بینهایت گلستان محمّدی، باشد که شمیم دلنواز آن یار و دردانه روزگار، ما را سرمست حضور مبارک خویش سازد و خوشه چین دشت گلهای محمدی باشیم.
گوته گوته، شاعر پرآوازه آلمانی پس از آشنایی با دین اسلام و پیام آور این ایین یگانه، قطعه شعری با عنوان «نغمه محمد» درباره پیامبر اعظم (ص) سرود.
این قطعه شعر از زبان نزدیکترین خویشان پیامبر؛ یعنی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه3 علیها السلام گفته میشود.
گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اکرم(ص) و راهنماییاش در میان مردم را به زبان توصیف و تشبیه و نماد میآورد.
شعر گوته با محوریت معرفی شخصیت والای پیامبر از زبان دو دردانه تاریخ اسلام و تشیع روایت میشود.
اما همان طور که این مسئله را با خوانندهاش در میان میگذارد، مسیر تاریخی پیامبر و همچنین گسترش مرزهای اسلام در جهان را نیز به عنوان بخش تاریخی متن، مورد تأکید و توجه قرار میدهد.
پایان شعر با اعتقاد و ایمان این شاعر آلمانی به معاد و جهان ازلی و همچنین یقین وی بر پیروزی رسالت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله همراه است.
شاید شیفتگی و علاقه شاعر به زندگی و مذهب پیامبر است که فردی اروپایی و غربی را با آن همه تهاجم فلسفههای متضاد و مختلف در پیرامون خود، به مفاهیم معنوی و والای اسلام علاقهمند میسازد.
اینک قسمتی از شعر "نغمه محمد" را میآوریم: «بنگر بدان چشمه همان که از کوهساران میجوشد چه با طراوت و شاد و میتراود به سان چشمان ستارگان آنگاه که میدرخشند و با ورودی پیشوا گونه و راهبر همه چشمهها را که برادر اویند با خویش همراه میسازد و در آن پایین اعماق درّه در مقدم این رود، گلها میرویند و سبزهها از نفسش حیات مییابند...».[1] برنارد شاو جرج برنارد شاو، نویسنده معروف ایرلندی درباره پیامبر اکرم (ص) میگوید: « او را باید منجی بشریت خواند.
من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید میشد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده میکرد.
او عالیترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است.
او به دین دعوت کرد.
یک تمدن را پایه گذاری کرد.
ملتی را بنا نهاد.
اخلاق را نهادینه کرد.
اجتماعی زنده و قدرتمند ایجاد کرد تا آموزشهای او را به صحنه عمل آورند و دنیای تفکر و رفتار انسانی را برای همیشه و به طور کامل منقلب کرد.
نام او «محمد» است.
در سال 570 بعد از میلاد، در عربستان چشم به جهان گشود.
رسالت خود برای دعوت به دین راستین (اسلام) را در سال چهلم عمر خود آغاز کرد و در شصت و سومین سال عمرش با جهان وداع گفت.
در مدت کوتاه 23 سال از پیامبریاش به پرستش خدای یگانه رهنمون شد.
وی مردم را از جنگ و نزاعهای قبیلهای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید.
او در این مدت، مردم را از هرزگی و مستی به اعتدال و پرهیزکاری، از بی قانونی به زندگی نظاممند، و از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد.
تاریخ بشری چنین دگرگونی کامل را از جانب یک شخص یا در مکان دیگر قبل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یا پس از او نشناخته است.
تصور همه این عجایب باور نکردنی در طی این دو دهه نخست است».[2] گاندی ماهاتما گاندی رهبر فقید هند در کتاب «هند جدید» در مورد شخصیت محمد(ص) میگوید: «جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیونها انسان جا گرفته، «محمد» است.
از اینجا من متقاعد شدهام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد.
«محمد» سخت ساده زیست بود.
مثل دیگر پیامبران متقی بود.
به شدت امانتدار بود.
از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بیباکی و توکل مطلق به خدا در رسالت شخصی، از ویژگیهای محمد(ص) بود.
قبل از این ویژگیها او به هیچ وجه از شمشیر برای برداشتن سدهای جلوی راه خود استفاده نمیکرد».[3] لامارتین لامارتین مورخ مشهور میگوید: « اگر بزرگی هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفتانگیز، سه محور سنجش هوش بشری باشد، چه کسی ادعای مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونی را با «محمد» دارد؟
نامآورترین مردمان فقط ارتش، قوانین و فرمانرواییها را ایجاد کردهاند.
اگر نگوییم آنچه بنیاد نهادهاند، چیزی نیست، باید گفت: چیزی بیشتر از قدرت مادی که غالباً در چشم به هم زدنی فرو میپاشد، ایجاد نکردهاند.
این مرد نه فقط ارتش ها، قوانین، فرمانروایی، مردمان و سلسلهها، بلکه میلیونها نفر؛ یعنی یک سوم از ساکنان این جهان و حتی بیشتر از آن را حرکت داد.
او پرستشگاهها، خدایان، ادیان، عقاید، اندیشهها و نفوس را متحوّل کرد.
صبر او در پیروزی، بلند همتی او که تماماً در جهت یک عقیده بود، نه نوعی تلاش برای فرمانروایی، نمازهای بینهایت او، زمزمههای سرّی او با خدا، مرگ او و پیروزی او بعد از مرگ، نشانه ایمانی راسخ است.
محمد6یک معلم مذهبی، یک مصلح اجتماعی، یک رهبر اخلاقی معنوی، تجسم بزرگ اجرایی کردن امور، دوستی با وفا، همنشینی زیبا، شوهری علاقهمند و پدری با محبت بود.
همه را با هم داشت.
مرد دیگری در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبههای مختلف زندگی، بر او برتری یابد یا با او برابری کند.
فقط آن شخصیت نوعدوست بود که چنین کمالات باورنکردنی را در خود جمع کرده بود».[4] آرمسترانگ خانمکارنآرمسترانگ، از صاحبنظران غیر مسلمان وین است.
پس از یازده سپتامبر 2002 م.
در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروشترین کتابهای سال آمریکا و اروپا قرار گرفت.
انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود.
او در مقدمه کتابش چنین نوشته است: «بیشتر همّ پیامبر صرف جلوگیری از برخوردهای وحشیانه گردید؛ زیرا لغت اسلام که به معنای تسلیم بودن در برابر خداوند است، از ریشه «سلام» به معنای «صلح» گرفته شده است.
محمد(ص) مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود؛ زیرا جان و اعتقاد نزدیکترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت تا این اتحاد بدون خونریزی به انجام رسد.
او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود.
آگاهی از داستان واقعی زندگی حضرت محمد(ص) در این مقطع خطرناک تاریخ بشری، لازم است و نباید اجازه داد که متعصبین خیره سر با تحریف زندگی پیامبر به نفع خود از آن استفاده کنند.
انسان غربی معاصر از داستان زندگی آن حضرت، مسائل بسیار مهمتری را برای هدایت خود در این دنیای متغیر باید بیاموزد».[5] ویل دورانت: محمد، پیغمبری بزرگ و موحدی کامل بود که مانند نداشت و برای اصلاح بشر مبعوث شد.
کارل ماکس: حقیقت انکار ناپذیر این است که محمد مبعوث شد تا رسالتی را که خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، برای عالم بیاورد.
الکساندر دوما: محمد، معجزه شرق بود؛ زیرا دینش دارای آموزههای بزرگی بود.
اخلاقش برجسته بود و رفتاری پسندیده داشت.
آلفرد گیوم: محمد، یکی از عظیمترین شخصیتهای تاریخی است که در ایمان به وجود خدای یگانه غرق شده بود.
لئو تولستوی: شکی نیست که محمد از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت خدمت بزرگی به بشر کرده است.
واشنگتن ایرونیگ: او سریع الانتقال و دارای حافظه قوی، دیدی بلند و استعدادی سرشار بود.
ژان ژاک روسو: حضرت محمد، پیامبر اسلام، نظریه بهتری داشت و توانست سیستم سیاسی خود را به خوبی متحد سازد.[6] پینوشتها: [1].
محمد در اروپا، مینو صمیمی، مترجم: عباس مهرپویا، انتشارات مؤسسه اطلاعات.
[2].
پیامبر اعظم(ص) در ایینه گفتار اندیشمندان غیر مسلمان، محمد کاظم جعفر زاده فیروزآبادی، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما.
[3].
ویژهنامه پیامبر اعظم (ص)، مؤسسه فرهنگی قدس، مهدی نصیری، ص 61.
[4].
ماهنامه سیاحت غرب، ش 38، پیامبر اعظم از نگاه متفکران غربی، حسین پاشا.
[5].
همان.
[6].
[7].
زندگینامه پیامبر اسلام، کارن آرمسترانگ، مترجم: کیانوش حشمتی، انتشارات حکمت 8.
پیامبر اعظم در ایینه گفتار اندیشمندان غیر مسلمان.
منبع: مرتضی عبدالوهابی، ،کوثر، شماره 68، با تصرف و تلخیص