پیش از آنکه به سابقه دفاع از ابلیس در عرفان اسلامی بپردازیم لازم ست که درباره این واژه و نام حقیقی ابلیس ، نامها وفرزندان و جنسیت وشکل و شمایل ظاهری او نیز به اختصار مطالبی را داشته باشیم .
الف – معنای لغوی
در قرآن کریم یازده بار نام ابلیس آمده و اسم خاص است برای موجودی که از امر خدا سر باز زده است «1 » و به همین جهت مطرود و ملعون گردیده است از این یازده بار ، نه بار در رابطه آفرینش آدم است و دو بار هم ارتباطی با آفرینش آدم ندارد . «2 »
بحثهایی که پیرامون این واژه شده است ، به سه دسته تقسیم می شوند .
1 . الف – گروهی که این واژه ها را عربی و مشتق از مصدر « ابلاس » از ماده ( ب ل س ) می دانند . ابن درید نوشته ، « اگر ابلیس عربی باشد اشتقاق آن از ( ابلس . یلبس ) بمعنی ماًیوس شد ، باشد . چون ابلیس از رحمت خدا ماًیوس است . « 3 »
باب افعال این کلمه به معنی نومید شدن وگاه نومید کردن است که این معنی پنج بار در قرآن کریم آمده است . یبلس المجرمون – روم 30 / 12 مبلسون انعام 6 / 44 ، مؤمنون23 / 77 ، زخرف – 43 / 75 مبلسین روم 30 / 49
__________________________________________________
گویا مشتق دانستن ابلیس از ابن فعل از ابن عباس سرچشمه گرفته که گوید خداوند او را از هر خبری نومید کرد ابلسه و شیطان رجیم ساخت « 1 » و معنی ابلیس نومید است بمعنی ابلس من رحمه الله « 2 »