دانلود مقاله انسان و حیوان

Word 60 KB 13757 19
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • انسان ، خود نوعی حیوان است .

    از این رو با دیگر جانداران مشترکات بسیار دارد .

    اما یک سلسله تفاوتها با هم جنسان خود دارد که او را از جانداران دیگر متمایز ساخته و به او مزیت و تعالی بخشیده و او را بی رقیب ساخته است .
    تفاوت عمده و اساسی انسان با دیگر جانداران که ملاک « انسانیت » او است و منشاء چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده است در دو ناحیه است : بینشها و گرایشها .
    جانداران عموماً از این مزیت بهره مندند که خود را و جهان خارج را درک می کنند و بدانها آگاهند و در پرتور آن آگاهیها و شناختها ، برای رسیدن به خواسته ها و مطلوبهای خود تلاش می نمایند .
    انسان نیز مانند جانداران دیگر یک سلسله خواسته ها و مطلوبها دارد و در پرتور آگاهیها و شناختهای خویش برای رسیدن به آن خواسته ها و مطلوبها در تلاش است .

    تفاوتش با سایر جانداران در شعاع و وسعت و گستردگی آگاهیها و شناختها ، و از نظر تعالی سطح خواسته ها و مطلوبها است .
    اینست آنچه به انسان مزیت و تعالی بخشیده و او را از سایر جانداران جدا ساخته است .
    اینست آنچه به انسان مزیت و تعالی بخشیده و او را از سایر جانداران جدا ساخته است .

    ملاک امتیاز انسان بینش وسیع و گسترده انسان درباره جهان ، محصول کوشش جمعی بشر است که در طی قرون و اعصار روی هم انباشته شده و تکامل یافته است .

    این بینش که تحت ضوابط و قواعد و منطق خاص در آمده نام « علم » یافته است .

    علم به معنی اعم – یعنی مجموع تفکرات بشری درباره جهان که شامل فلسفه هم می شود – محصول کوشش جمعی بشر است که نظم خاص منطقی یافته است .

    گرایشهای معنوی و والای بشر ، زاده ایمان و اعتقاد و دلبستگیهای او به برخی حقایق در این جهان است که آن حقایق ، هم ماورای فردی است ، عام و شامل است ، و هم ماورای مادی است ، یعنی از نوع نفع و سود نیست .

    اینگونه ایمانها و دلبستگیها ، به نوبه خود ، مولود برخی جهان بینی ها و جهان شناسی ها است که یا از طرف پیامبران الهی به بشر عرضه شده است و یا برخی فلاسفه خواسته اند نوعی تفکر عرضه نمایند که ایمانزا و آرمان خیز بوده باشد .

    به هر حال گرایشهای والا و معنوی و فوق حیوانی انسان آنگاه که پایه و زیر بنای اعتقادی و فکری پیدا کند نام « ایمان » به خود می گیرد .

    پس نتیجه می گیریم که تفاوت عمده و اساسی انسان با جانداران دیگر که ملاک « انسانیت » او است و انسانیت وابسته به آن است ، علم و ایمان است .

    درباره امتیاز انسان از جانداران دیگر سخن فراوان گفته شده است .

    برخی منکر امتیاز اساسی میان این نوع و سایر انواع هستند ، تفاوت آگاهی و شناخت انسان با حیوان را از قبیل تفاوت کمی و حداکثر تفاوت کیفی می دانند ، نه تفاوت ماهوی ، همه آن شگفتیها و اهمیتها و عظمتها که نظر فلاسفه بزرگ شرق و غرب را سخت درباره مسأله شناخت در انسان جلب کرده است ، چندان مورد توجه این گروه واقع نشده است .

    این گروه انسان را از نظر خواسته ها و مطلوبها نیز یک حیوان تمام عیار می دانند بدون کوچکترین تفاوتی از این نظر .

    برخی دیگر تفاوت او را در جان داشتن می دانند ، یعنی معتقدند جاندار و ذی حیات منحصر به انسان است ، حیوانات دیگر نه احساس دارند و نه میل و نه درد و نه لذّت ، ماشینهایی بی جان اند شبیه جاندار ، تنها موجود جاندار انسان است ، پس تعریف حقیقی او آن است که موجودی است جاندار .

    دیگر اندیشمندان که انسان را تنها جاندار جهان نمی دانند و به امتیازات اساسی میان او و سایر جانداران قائلند هر گروهی به یکی از مختصات و امتیازات انسان توجه کرده اند .

    از این رو انسان با تعبیرها و تعریفهای مختلف و متفاوتی تعریف شده است از قبیل : حیوان ناطق ( تعقل کننده ) ، مطلق طلب ، لایتناهی ، آرمانخواه ، ارزشجو ، حیوان ماوراء الطبیعی ، سیری ناپذیر ، غیر معین ، متعهد و مسؤول ، آینده نگر ، آزاد و مختار ، عصیانگر ، اجتماعی ، خواستار نظم ، خواستار زیبایی ، خواستار عدالت ، دوچهره ، عاشق ، مکلف ، صاحب وجدان ، دو ضمیری ، آفریننده و خلاق ، تنها ، مضطرب ، عقیده پرست ، ابزار ساز ، ماوراء جو ، تخیل آفرین ، معنوی ، دروازه معنویت ، و .

    .

    بدیهی است که هر یک از این امتیازات به جای خود صحیح است اما شاید اگر بخواهیم تعبیری بیاوریم که جامع تفاوتهای اساسی باشد همان به که از علم و ایمان یاد کنیم و بگوئیم انسان حیوانی است که با دو امتیاز « علم و ایمان » از دیگر جانداران امتیاز یافته است .

    آیا انسانیت روبناست ؟

    وجوه مشترک انسان با حیوان ، و وجوه امتیاز او از حیوان سبب شده که انسان دارای دو زندگی باشد ، زندگی حیوانی و زندگی انسانی ، و به تعبیر دیگر زندگی مادی و زندگی فرهنگی .

    آن چیزی که لازم است مورد توجه واقع شود این است که تنها ایمان مذهبی قادر است که انسان را به صورت یک « مومن » واقعی در آورد ، هم خودخواهی و خودپرستی را تحت الشعاع ایمان و عقیده و مسلک قرار دهد ، و هم نوعی « تعبد » و « تسلیم » در فرد ایجاد کند به طوری که انسان در کوچکترین مسئله ای که مکتب عرضه می دارد به خود تردید راه ندهد ، و هم آن را به صورت یک شی عزیز و محبوب و گرانبها در آورد در حدی که زندگی بدون آن برایش هیچ و پوچ و بی معنی باشد ، و با نوعی غیرت و تعصب از آن حمایت کند .

    انسان مانند برخی از جانداران دیگر ، اجتماعی آفریده شده است ، فرد به تنهایی قادر نیست نیازهای خویش را بر طرف سازد ، زندگی باید به صورت یک « شرکت » در آید که همه در وظایف و بهره ها سهیم باشند و یک نوع « تقسیم کار » میان افراد بر قرار شود : با این تفاوت میان انسان و سایر جاندارهای اجتماعی – مانند زنبور عسل – که در آنها تقسیم کار و وظیفه به حکم غریزه و به فرمان طبیعت صورت گرفته است ، و امکان هر نوع تخلف و سرپیچی از آنها گرفته شده است ، بر خلاف انسان که موجودی آزاد و مختار است و کار خویش را آزادانه و به عنوان « وظیفه » و « تکلیف » باید انجام دهد .

    زندگی سالم اجتماعی آن است که افراد قوانین و حدود و حقوق یکدگیر را محترم شمارند ، عدالت را امری مقدس به حساب آورند ن به یکدیگر مهر بورزند ، هر یک برای دیگری آن را دوست بدارد که برای خود دوست می دارد و آن را نپسندد که برای خویش نمی پسندد ، به یکدیگر اعتماد و اطمینان داشته باشند ، ضامن اعتماد متقابل آنها کیفیات روحی آنها باد ، هر فردی خود را متعهد و مسؤول اجتماع خویش بشمارد ، در سری ترین نهانخانه ها همان تقوا و عفاف از آنها بروز کند که در ملا عام ، در نهایت بی طمعی به یکدیگر نیکی کنند ، در مقابل ظلم و ستم بپاخیزند و به ستمگر و فسادگر مجال ستمگری و افساد ندهند نه ارزشهای اخلاقی را محترم بشمارند ، با یکدیگر مانند اعضای یک پیکر ، متحمد و متفق بوده باشند .

    آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم ، عدالت را مقدس ، دلها را به یکدیگر مهربان و اعتماد متقابل را میان افراد برقرار می سازد ، تقوا و عفاف را تا عمق وجدان آدمی نفوذ می دهد ، به ارزشهای اخلاقی اعتبار می بخشد ، شجاعت مقابله با ستم ایجاد می کند و همه افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند می دهد و متحد می کند ، ایمان مذهبی است .

    مجموعه تعلیمات اسلامی از یک لحاظ سه بخش را تشکیل می دهد : الف .

    اصول عقاید : یعنی چیزهایی که وظیفه هر فر کوشش درباره تحصیل عقیده درباره آنهاست .

    کاری که در این زمینه بر عهده انسان است از نوع کار تحقیقی و علمی است .

    ب .

    اخلاقیات : یعنی خصلاتهایی که وظیفه یک فرد مسلمان این است که خویشتن را به آن خصلتها و خوبیها بیاراید و از اضداد آنها خویشت را دور نگه دارد .

    کاری که در این زمینه بر عهده انسان است نوع مراقبت نفس و خودسازی است .

    ج .

    احکام : یعنی دستورهایی که مربوط است به فعالیتهای خارجی و عینی انسان ، اعم از فعالیتهای معاشی و معادی ، دنیوی و اخروی ، فردی و اجتماعی .

    اصول عقاید اسلامی بر حسب مذهب شیعه پنج اصل است : توحید ، عدل ، نبوت ، امامت و معاد .

    اسلام درباره اصول عقاید که وظیفه هر فرد ، تحصیل عقیده صحیح درباره آنهاست تقلید و تعبد را کافی نمی داند ، بلکه لازم می داند که هر فردی مستقلاً و آزادانه صحت آن عقاید را به دست آورد .

    از نظر اسلام عبادت منحصر نیست به عبادات بدنی مانند نماز و روزه یا عبادات مالی مانند خمس و زکات ؛ نوعی دیگر از عبادات هم هست و آن عبادت فکری است .

    تفکر یا عبادت فکری اگر در میر تنبیه و بیداری انسان قرار گیرد از سالها عبادت بدنی برتر و بالاتر است .

    انسان اگر بخواهد صحیح قضاوت کند باید در مورد مطلبی که می اندیشد کاملاً بی طرفی خود را حفظ کند ، یعنی کوشش کند که حقیقت خواه باشد و خویشتن را تسلیم دلیلها و مدارک نماید ؛ درست مانند یک قاضی که روی پرونده ای مطالعه می کند ، باید نسبت به طرفین دعوا بی طرف باشد ، قاضی اگر تمایل شخصی به یک طرف داشته باشد به طور ناخود آگاه دلائلی که برای آن طرف است نظرش را بیشتر جلب می کند و دلائلی که لَهِ طرف دیگر و علیه این طرف است خودبخود از نظرش کنار می رود و همین موجب اشتباه قاضی می گردد .

    انسان در تفکرات خود اگر بی طرفی خود را نسبت به نفی یا اثبات مطلبی حفظ نکند و میل نفسانیش به یک طرف باشد ، خواه ناخواه و بدون آنکه خودش متوجه شود عقربه فکرش به جانب میل و خواهش و نفسانیش متمایل می شود .

    این است که قرآن هوای نفس را نیز مانند تکیه بر ظن و گمان یکی از عوامل لغزش می شمارد .

    درسوره النجم می فرماید : آن یتبعون الا و ما تهوی الانفس .

    پیروی نمی کنند مگر از گمان و از آنچه نفسها خواهش می کنند .

    امام صادق (ع) فرمود : خداوند در قرآن بندگان خویش را با دو آیه اختصاص داد و تادیب فرمود : یکی اینکه تا به چیزی علم پیدا نکرده اند تصدیق نکنند ( شتبازدگی در تصدیق ) و دیگر اینکه تا به چیزی علم پیدا نکرده اند ، تا به مرحله علم و یقین نرسیده اند رد و نفی نکنند ( شتبازدگی در انکار ) .

    خداوند در یک آیه فرمود : الم یوخذ علیهم میثاق الکتاب آن لا یقولوا علی الله الا الحق .

    آیا از آنها در کتاب ( کتاب فطرت یا کتابهای آسمانی ) پیمان گرفته نشده که جز آنچه حق است (حق بودنش محرز است ) به خداوند نسبت ندهند .

    در آیه دیگر فرمود : بل کدبوابما لم یحیطوا بعلمه .

    انکار کردن و تکذیب کردند چیزی را که به علم آن احاطه نداشتند ( نمی شناختند ) .

    یکی از موجبات لغزش اندیشه ، گرایش به شخصیتها است .

    شخصیتهای بزرگ تاریخی یا معاصر از نظر عظمتی که در نفوس دارند بر روی فکر و اندیشه و تصمیم و اراده دیگران اثر می گذارند و در حقیقت هم فکر و هم اراده دیگران را تسخیر می کنند ، دیگران آنچنان می اندیشند که آنها می اندیشند و آنچنان تصمیم می گیرند که آنها می گیرند ، دیگران در مقابل آنها استقلال فکر و اراده خود را از دست می دهند .

    قرآن کریم ما را دعوت به استقلال فکری می کند و پیرویهای کورکورانه از اکابر و شخصیتها را موجب شقاوت ابدی می داند ، لهذا از زبان مردمی که از این راه گمراه می شوند نقل می کند که در قیامت می گویند : ربنا انا اطعنا سادتنا و کبر ائنا فاضلونا السبیلا .

    پروردگارا ما بزرگان و اکابر خویش را پیروی و اطاعت کردیم و در نتیجه ما را گمراه ساختند .

    قرآن که دعوت به تفکر و اندیشه می نماید علاوه بر اینکه راههای لغزش اندیشه را ارائه داده است ، منافع تفکر را نیز ارائه داده است ، یعنی موضوعاتی که شایسته است انسان در آن موضوعات فکر خویش را به کار اندازد و از آنها به عنوان منابع علم و اطلاع خویش بهره گیری نمای نیز ارائه داده است .

    در اسلام به طور کلی با صرف انرژی فکری در مسائلی که نتیجه ای جز خسته کردن فکر ندارد یعنی راه تحقیق برای انسان در آنها باز نیست و همچنین مسائلی که فرضا قابل تحقیق باشد فائده ای به حال انسان ندارد مخالفت شده است .

    پیغمبر اکرم علمی را که دارا بودن آن سودی نبخشد و نداشتن آن زیانی نرساند بیهوده خواند .

    اما علومی که راه تحقیق در آنها باز است و به علاوه سودمند می باشد مورد تایید و تشویق اسلام است .

    قرآن ضمیر انسانی را به عنوان یک منبع معرفت ویژه نام می برد .

    از نظر قرآن ، سراسر خلقت آیات الهی و علائم و نشانه هایی برای کشف حقیقت است .

    قرآن از جهان خارج انسان به « آفاق » و از جهان درون انسان به « انفس » تعبیر می کند و از این راه اهمیت ویژه ضمیر انسانی را گوشزد می نماید .

    اصطلاح « آفاق و انفس » در ادبیات اسلامی از همین جا پدید آمده است .

    « کانت » فیلسوف آلمانی جمله ای دارد که شهرت جهانی دارد و همان جمله بر لوح قبرش حک شده است .

    می گوید : دو چیز است که اعجاب انسان را سخت بر می انگیزد : یکی آسمان پرستاره ای که بالای سرما قرار گرفته است و دیگر وجدان و ضمیری که در درون ما قرار دارد .

    رابطه علم و ایمان رابطه انسانیت انسان و حیوانیت او ، به عبارت دیگر رابطه زندگی فرهنگی و معنوی انسان را با زندگی مادی او دانستیم ، روشن شد انسانیت در انسان اصالت و استقلال دارد ، صرفاً انعکاسی از زندگی حیوانی او نیست .

    و هم معلوم شد که علم و ایمان دو رکن از ارکان اساسی انسانیت انسان است .

    اکنون می خواهیم ببینیم این دو رکن و آن دو وجهه انسانیت ، خود با یکدیگر چه رابطه ای دارند یا می توانند داشته باشند .

    متأسفانه در جهان مسیحیت ، به واسطه برخی قسمتهای تحریفی عهد عتیق (تورات) اندیشه ای در اذهان رسوخ یافته است که هم برای علم گران تمام شده و هم برای ایمان ، آن اندیشه ، اندیشه تضاد علم و ایمان است .

    ریشه اصلی این اندیشه همان است که در « عهد عتیق » سفر پیدایش آمده است .

    در باب دوم آیه 16 و 17 سفر پیدایش درباره آدم و بهشت و شجره ممنوعه چنین آمده است : « خداوند ، آدم را امر فرموده گفت : از همه درختان باغ بی ممانعت بخور ، اما از درخت معرف نیک و بد زنهار نخوری زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مرد » .

    برای ما مسلمانان که از قرآن آموخته ایم خداوند همه اسماء (حقایق) را به آدم و آنگاه فرشتگان را امر فرمود که آدم را سجده کنند و شیطان از آن جهت رانده درگاه شد که بر خلیفه الله آگاه به حقایق سجده نکرد ؛ و سنت به ما آموخته است که شجره ممنوعه ، طمع ، حرص و چیزی از این مقوله بود یعنی چیزی که به حیوانیت آدم مربوط می شد نه به انسانیت او ، و شیطان وسوسه گر همواره بر ضد عقل و مطابق هوای نفس حیوای وسوسه می کند و آنچه در وجود انسان مظهر شیطان است ، نفس آماره است نه عقل آدمی ، آری برای ما که چنین آموخته ایم ، آنچه در سفر پیدایش می بینیم سخت شگفت آور است .

    ناحیه تأثیرات علم از یک طرف ، و ایمان از طرف دیگر بر روی انسان است .

    آیا علم به چیزی می خواند و ایمان به چیز دیگری ضد آن ؟

    علم ، ما را به گونه ای می خواهد بسازد و ایمان به گونه ای مخالف آن ؟

    علم ما را به سویی می برد و ایمان به سویی دیگر ؟

    یا علم و ایمان متمم و مکمل یکدیگرند ، علم نیمی از ما را می سازد و ایمان نیمی دیگر را هماهنگ با آن ؟

    علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی ، علم ابزار می سازد و ایمان مقصد ، علم سرعت می دهد و ایمان جهت ، علم توانستن است و ایمان خوب خواستن ، علم می نمایاند که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد ، علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون ، علم جهان را جهان آدمی می کند و ایمان روان را روان آدمیّت می سازد ، علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می برد ، علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز .

    هم علم به انسان نیرو می دهد ، هم ایمان ، اما علم نیروی منفصل می دهد و ایمان نیروی متصل .

    علم زیبایی است و ایمان هم زیبایی است .

    علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح ، علم زیبایی اندیشه است و ایمان زیبایی احساس .

    هم علم به انسان امنیت می بخشد و هم ایمان .

    علم امنیت برونی می دهد و ایمان امنیت درونی .

    علم در مقابل هجوم بیماریها ، سیلها ، زلزله ها ، طوفانها ، ایمنی می دهد و ایمان در مقابل اضطرابها ، تنهائیها ، احساس بی پناهی ها ، پوچ انگاری ها .

    علم جهان را با انسان سازگار می کند و ایمان انسان را با خودش .

    بدیهی است که نه علم می تواند جانشین ایمان گردد که علاوه بر روشنایی و توانایی ، عشق و امید ببخشد ، سطح خواسته های ما را ارتقا دهد و علاوه بر اینکه ما را در رسیدن به مقاصد و هدفها و در پیمودن راه به سوی آن مقاصد و اهداف مدد می دهد ، مقاصد و آرمانها و خواسته هایی از ما را که به حکم طبیعت و غریزه بر محور فردیت و خودخواهی است از ما بگیرد و در عوض ، مقاصد و آرمانهایی به ما بدهد بر محور عشق و علاقه های معنوی و روحانی ، و علاوه بر اینکه ابزاری است در دست ما جوهر و ماهیت ما را دگرگون سازد : و نه ایمان می تواند جانشین علم گردد ، طبیعت را به ما بشناساند ، قوانین آن را بر ما مکشوف سازد و خود ما را به ما بشناساند .

    جدایی علم و ایمان خسارتهای غیر قابل جبران به بار آورده است .

    ایمان را در پرتور علم باید شناخت .

    ایمان در روشنایی علم از خرافات دور می ماند .

    با دور افتادن علم از ایما ، ایمان به جمود و تعصب کور و با شدت به دور خود چرخیدن و راه به جایی نبردن تبدیل می شود .

    آنجا که علم معرفت نیست .

    جورج سارتن اعتراف دارد که ایمانی که مورد نیاز انسان است ایمان دینی و مذهبی است .

    وی درباره نیاز انسان به مثلت « هنر و دین و علم » چنین می گوید : هنر ، زیبایی را آشکار می سازد و همین جهت مایه شادی زندگی می شود .

    دین محبّت می آورد و موسیقی زندگی است .

    علم با حق و راستی و عقل سروکار دارد و مایه هوشیاری نوع بشر می شود .

    به هر سه اینها نیازمندیم ، هم به هنر ، هم به دین ، هم به علم ، علم به صورت مطلقی برای زندگی لازم است ولی هرگز به تنهایی کافی نیست .

    منابع کتاب انسان و ایمان نوشته : استاد مرتضی مطهری فهرست انسان و حیوان 1 ملاک امتیاز انسان 2 آیا انسانیت رو به بناست ؟

    4 مجموعه تعلیمات اسلامی از این لحاظ سه بخش را تشکیل می دهد 6 رابطه دین و ایمان 12 منابع 16موضوع : انسان و ایمان دبیر مربوطه : جناب آقای نوایی گردآونده : رمیصا خوبان حسابداری 83 بهار 84 موضوع : انسان و ایمان استاد مربوطه : جناب آقای مومن گردآونده : بیتا خرمک دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر شماره 2 تابستان 84

کلمات کلیدی: انسان - حیوان

محيط زندگي مشترک با حيوانات، بيماري هاي مشترکي را رقم مي زند که از آن با عنوان بيماري هاي مشترک بين انسان و دام نام مي برند. در اين ميان بيماري هاي نوپديدي نيز وجود دارند که مداخله انسان ها در طبيعت، گاه به آن دامن مي زند. محيط زندگي مشترک با حيوانا

نتایج مطالعه جدیدی که می‌تواند به بهبود روشهای درمان آسیب‌های مغزی و بیماریهای مرتبط با مغز منجر شود نشان می‌دهد مغز انسان قادر به تولید سلولهای عصبی جدید است. نتایج مطالعه جدیدی که می‌تواند به بهبود روشهای درمان آسیب‌ های مغزی و بیماریهای مرتبط با مغز منجر شود نشان می‌دهد مغز انسان قادر به تولید سلول های عصبی جدید است. به گزارش خبرگزاری رویترز، محققان در گذشته متوجه شده بودند ...

به هر گونه اختلال در بدن بيماري مي گويند. بيماريهاي مشترک انسان و دام (زگونوزها): بيماريها يا عفونتهاي هستند که بين انسان و ساير حيوانات يا بالعکس در شرايط طبيعي منتقل مي شوند. مثل شاربن يا تب مالت. اين تعريفي است که سازمان بهداشت جهاني در سال 1966

قبل از مطالعه آغاز زندگى انسان در ايران احتياج به شناسائى وضع جغرافيائى ايران در عهود و اعصار زمينشناسى Paleogeographie و چگونگى پراکندگى آبها و خاکها در آن قسمت که فعلاً سرزمين ايران است مىباشد. رجوع شود به زمينشناسى ايران در مبحث اول جغرافياى طبيع

ارتباط حيوانات ارتباط حيوانات عبارتست از هرگونه رفتار انجام شده از طرف يک حيوان که داراي تاثير بر روي رفتار کنوني يا بعدي ساير حيوانات است. مطالعه رفتار حيوانات که zoosemiotics ناميده مي شود، نقش بسيار مهمي در پيشرفت رفتارشناسي جانوري ، زيست شن

حيات هر انسان لااقل از سه جنبه قابل ملاحظه و بررسي است : 1- از لحاظ جنبه هاي زيستي که در آن سعي داريم مباحثي چون وراثت و صفات ارثي ، جنبه هاي مربوط به وزن و شکل و قد و حجم و وظايف الاعضاء سلامت و بيماري ، زشتي و زيبايي ، طول عمر ، استخوان بندي

آشنایی با رنگرزی گیاهی و حیوانی در فرش ترکمن از دیرباز انسان از مواد مختلف موجود در طبیعت برای رنگرزی استفاده می کرد.ابتدایی ترین رنگ برای بشر اولیه سیاه و قرمز بوده است که به دنبال این شناخت ،انسان از خاک زرد به عنوان رنگ زرد و از خاک سرخ به عنوان رنگ سرخ و از زغال به عنوان رنگ سیاه استفاده می کرده است . پیشینه رنگ سازی در ایران قدمتی چند هزارساله دارد که نقاشیهای ابنیه تاریخی ...

مظاهر غفلت در انسان قال الله تبارک و تعالى فى کتابه: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغدو اتقوا الله‏ان الله خبير بما تعملون و لاتکونوا کالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم اولئک هم الفاسقون‏». ملاک ارزش اعمال انسان ارزش

شير به عنوان يکي از کامل‌ترين غذاهاي طبيعت شناخته شده است و غذاي منحصر به فرد بچه‌هاي تازه متولد شده پستانداران است و تنها منبع غذايي در 3-2 ماه اول زندگي است. اهميت توليد شير تنها از نظر غذايي و تغذيه نمي‌باشد. گوساله يا بره‌ي تازه متولد شده براي ا

پيشگفتار قران کتابي است که با گذشت زمان و ايام نه تنها از ارزش ان کاسته نمي شود بلکه هر روز که علم پيشرفت مي کند اعجاز و ارزش علمي قران بيشتر نمايان مي شود و اشکار مي کند که اين کتاب نمي تواند کتاب عادي باشد.قرآن مي‌تواند پاسخ‌ گوي سؤالات ما در همه

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول