مفهوم لغوی واژه اخلاق
« اخلاق » جمع « خلق » و به معنای نیرو و سرشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است . در مقابل ، « خلق » به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر ، گفته می شود . و همچنین « خلق » را صفت نفسانی راسخ نیز می گویند که انسان ، افعال متناسب با آن صفات را بی درنگ ، انجام می دهد . مثلاً فردی که دارای « خلق شجاعت » است ، دررویاوریی با دشمن ، تردید به خود راه نمی دهد .
این حالت استوار درونی ، ممکن است در فردی به طور طبیعی ، ذاتی و فطری وجود داشته باشد ؛ مانند کسی که به سرعت عصبانی می شود و یا به اندک بهانه ای شاد می گردد . منشأهای دیگر خلق ، وراثت و تمرین و تکرار است ؛ مانند این که نخست با تردید و دودلی اعمال شجاعانه انجام میدهد ، تا به تدریج و بر اثر تمرین ، در نفس او صفت راسخ شجاعت به وجود می آید ؛ به طوری که از این پس بدون تردید ، شجاعت می ورزد .
صفت راسخ درونی ، ممکن است « فضیلت » و منشأ رفتار خوب باشد و یا « رذیلت » و منشأ کردار زشت . به هر روی بدان « خلق » گفته می شود .
2 تعریف علم اخلاق
با مراجعه به اصلی ترین منابع کلاسیک و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت در موارد کاربرد آن در قرآن و احادیث ، علم اخلاق را می توان به شرح زیر تعریف کرد :
علم اخلاق ، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی می کند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان می دهد .