دانلود مقاله اسلام

Word 220 KB 13807 95
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اسلام(1) در لغت به چند معنی آمده است:
    اول، به معنای انقیاد و پیروی(2) است.

    دوم، به معنای داخل شدن در دین اسلام است.

    سوم، بمعنای پرستش خداوند و اخلاص به وی است.
    ایگناتس گولد تیسهر(3)(18501921م)، اسلام شناس مجارستانی می نویسد: که اسلام بمعنای خضوع و فروتنی مؤمن به خداوند است، و مسلمان کسی را گویند که در برابر خداوند، خاضع و خاشع باشد.
    بنابراین اسلام پیروی از دین حضرت محمد(ص) است، که مردم را به انقیاد و خضوع و خشوع در برابر خداوند یکتا می خواند، و مسلمان (4) کسی است که جسماً و روحاً منقاد(5) و پیرو فرمان خداوند یکتا باشد.(6)
    بعضی از محققان، نام اسلام را از کلمه ی«سلم(7)» بمعنای صلح و آرامش و برخی بمعنای تسلیم به خدا دانسته اند، که از صفات خاصه ی مسلمانان است.

    زیرا چون کسی نفس خود را تسلیم به مشیت الهی نماید، به اسلام در آمده است، و او را صلح و سلام روحانی حاصل می گردد.
    اساس اسلام بر دو شهادت (1) است: لا اله الا الله( خدایی جز خداوند یکتا نیست) و محمد رسول الله( محمد پیامبر خدا است)(2).

    اسلام یکی از سه مذهب توحیدی سامی است، که شرح دو تای از آنها که دین یهود و مسیح باشند، در پیش گذشت.
    اساس اسلام بر دو شهادت (1) است: لا اله الا الله( خدایی جز خداوند یکتا نیست) و محمد رسول الله( محمد پیامبر خدا است)(2).

    اسلام یکی از سه مذهب توحیدی سامی است، که شرح دو تای از آنها که دین یهود و مسیح باشند، در پیش گذشت.

    مذهب سوم مکمل ادیان توحیدی سابق است، و اصول معارف آن تقریباً با آن دو مذهب سامی یکی است، و برخلاف آن دو مذهب دین محمد(ص) که پیش از هر چیز دینی عملی و صریح است، و روح فعال شارع بزرگوار آنرا منعکس میسازد، هیچ تکلیف مالایطاقی از پیروان خود نمی خواهد.

    و خالی از مباحث مشکل و مسایل پیچیده ی ادیان پیشین است.

    زیرا نزد مسلمانان مذهب و دین مشتمل بر تمام امور انفرادی و اجتماعی انسان است، و ضامن مصالح معاش و معاد، و امور دنیوی و اخروی ایشان می باشد.

    در اسلام دین و سیاست، و جامعه و ایمان هیچ یک از یکدیگر منفک و منفصل نیست.

    گسترش فتوحات اسلام سبب انتشار آن در بیرون از جزیره العرب شد، و بتدریج در طی مدت کوتاهی از طرف مشرق ایران و آسیای میانه و چین و قسمتی از هند را فرا گرفت، و تا مالاکا(3) و اندونزیا(4) و فیلیپین(5) پیش رفت.

    از طرف مغرب به مصر و شمال آفریقا و بعضی از بلاد آن قاره، و دریای مدیترانه و اسپانیا راه یافت.

    از طرف شمال از بلاد شام و آسیای صغیر گذشته به قفقاز و جنوب روسیه نفوذ یافت.

    از طرف جنوب شبه جزیره العرب(6) به حبشه، و کشور های آفریقای شرقی و مرکزی راه پیدا کرد.

    اصول اسلام: اسلام مبتنی بر سه اصل توحید و نبوت و معاد است.

    توحید(1): در هیچ دینی از ادیان پیشین به اندازه ی اسلام از توحید و یکتا پرستی نرفته است.

    بحث توحید در دیگر ادیان.

    در اسلام به کمال خود میرسد، بطوریکه از آن فراتر نتوان رفت.

    در اصطلاح حکمای اسلام مراد از توحید مجرد دانستن ذات الهی است، از هر آنچه آنرا به شائبه ی تعدد و کثرت(2) و تشبیه(3) و شرک می آلاید.

    در حقیقت فلاسفه ی اسلام برای توحید، سه مرحله قایل شده اند: اول، معرفت(4) به ربوبیت پروردگار.دوم، اقرار به وحدانیت او.

    سوم، نفی هر چه مثل و شبیه او فرض میشود.

    خدای واحد در اسلام « الله » خوانده می شود، و آن لفظ همان کلمه ی «اله » است، که الف و لام تعریف در ابتدای آن آمده است، که دلالت بر وحدت مطلق وجود الوهیت میکند، و همان خدای یگانه است.

    که آسمان و زمین را آفریده نه دیگری.

    اسلام نه تنها به مردم عرب مبدأ توحید را تعلیم کرد، بلکه آنرا پایه و اساس دین عالم بشریت قرار داد.

    صورتها و تمثالهای فراوانی که در مذهب هندویی مثلاً یافت میشود.

    دلیل است که این دینها هیچگاه به توحید مطلق یعنی پرستش خدای یکتا نزدیک نشده اند.

    همچنین در نظر اسلام، مسیحیانی که به اقانیم ثلاثه یعنی سه اصل: پدر و پسر و روح القدس، و تجسم کلمه ی خداوند در عیسی مسیح قایلند، از توحید کامل خارج میباشند.

    و ذات منزه الهی را شایبه ی تشبیه او به بشر آلوده ساخته اند.

    از اینجهت قرآن کریم می گوید که:« مسیح از گفتن این سخن استنکاف ندارد، که بنده ای از بندگان خدا باشد».

    بنابراین اصل است که اسلام معبد(1) خاصی ندارد، و در روی زمین و در زیر آسمان همه جا میتوان عبادت خدا را بجا آورد.

    مساجد اسلامی ساده ترین معابد اهل ادیان است، و آن عظمتی که در کلیساها مشاهده میشود، در مساجد بنظر نمیرسد.

    یکتا پرستی و توحید اساسی ترین مباحث اسلام است، تقریباً نو درصد علم کلام اسلامی بحث درباره ی مسئله ی الوهیت است.

    خداوند بزرگ در اسلام دارای اسماء حسنی است.

    و نود و نه نام ربوبی دارد، که در مقابل هر یک از این اسماء یکی از صفات الهی(2) قرار گرفته است.

    مثلاً صفات جمالیه ی الهی مانند رحمت و محبت در برابر صفات جلالیه ی او مانند قهاریت و جباریت قرار گرفته اند.

    اسلام آنقدر در توحید اصرار می ورزد، که سرانجام از همه ی گناهان میگذرد، جز شرک آوردن(3) به خدای یکتا، که بقول قرآن آن ظلمی عظیم و نابخشودنی است.

    ایمان به ملائکه(4) یا فرشتگان در قرآن کریم، در ردیف ایمان به خداوند و روز قیامت و قرآن ذکر شده است.

    در قرآن آمده است که خداوند چون حضرت آدم(5) را بیافرید، به ملائکه امر فرمود که به او سجده کنند، همه ی ملائک جز ابلیس(1) این امر را گردن نهادند، و ابلیس که از جنس دیگری بود، و از جن(2) بشمار می رفت، از فرمان خداوند سر پیچید، و از راندگان درگاه پروردگار شد.

    فرشتگان در دستگاه الهی بسیارند، بزرگترین آنها جبرائیل(3) یا روح الامین( فرشته ی وحی)، میکائیل(4)، و اسرافیل(5)( فرشته ی صور)، و عزرائیل(6) فرشته ی مرگ است که ملک الموت نام دارد.

    ابلیس یا شیطان و یارانش همواره کوشش می کنند، که فرزندان آدم را بفریبند و به گمراهی رهبری نمایند.

    ولی آدمیان باید به حول و قوه ی الهی خود را اسیر دیو شهوت و غضب که از ایادی شیطان هستند نکنند، و در برابر وسوسه ی شیطان پایداری و مقاومت نمایند.

    نبوت(7): دومین اصل دین اسلام اعتقاد به رسالت حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (ص) است.

    مسلمانان معتقدند، خداوند برای آنکه از گناه و ظلم و فساد و بت پرستی جلوگیری کند، از راه لطف(8) شخصی را مأمور میکند که مردم را از شر و بدی برحذر میدارد.

    چون دنیا سرای امتحان است، و باید خوب از بد متمایز شود، بعثت انبیاء نوعی اتمام حجت است، تا هر که از دستور آنان پیروی کند به بهشت رود، و آنکه سرباز زند به دوزخ افتد، و به سزای کردار بد خویش برسد.

    این پیغمبران توسط فرشتگانی که یکی از آنها جبراییل است ملهم میشوند، و پیامها و احکام خداوند را به مردم ابلاغ مینمایند.

    مسلمانان معتقدند که این الهامات غیبی گاهی در تورات و انجیل تحریف(9) شده، و پیغمبر اسلام که خاتم النبیین است، صورت درست آنها را در قرآن کریم بیان فرموده است.

    پیغمبر اسلام دین ابراهیم حنیف را که شیخ الانبیاء بود، و یهودیان و مسیحیان آیین او را تحریف و تبدیل کرده اند.

    احیاء و زنده کرد، و دینی راستین بنام اسلام به جهانیان عرضه داشت.

    پیغمبران را گاهی« رسول(1)» و گاهی « نبی(2)»خوانده اند.

    رسول کسی است که خداوند او را نزد خلق میفرستد، تا شریعت و احکام خدا را به امت خود تبلیغ کند.

    رسول و نبی هر دو بشارت دهنده ی به بهشت، و بیم دهنده ی از دوزخ اند، و فرق بین آن دو این است که رسول فرستاده ای است که شریعت و کتاب(3) دارد، و پیشوای امتی است که به او منسوب است، در صورتیکه نبی هر چند در بین قوم بشیر( مژده دهنده) و نذیر( ترساننده) است، اما شیخ و پیشوای امت نیست، و لازم هم نیست که شریعت و کتاب داشته باشد.

    وحی(4): پیغام خدا بتوسط «وحی » بر انبیاء نازل میشود.

    وحی آوایی الهی است، که وارد به وجدان لطیف ایشان است.

    و آن آوازی است نهانی، که از آسمان غیب، در أرض دل پیغمبران اولوالعزم(5) چون نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد به صدا در میآید.

    و به محض دریافت آن پیام حالت جذبه و استغراق به ایشان دست می دهد.

    حامل وحی برای پیغمبر اسلام جبراییل یا روح الامین(6) بود.

    چنانکه در اخبار و احادیث اسلام آمده قرآن در مدت بیست و سه سال بتدریج بر قلب محمد (ص) بصورت وحی نازل شده، و گاهی چون بانگ درای به گوش او میرسیده و اندک اندک بصورت کلماتی واضح و شیوا در می آمد؟

    و چون از آن حضرت از کیفیت وحی می پرسیدند، از وصف آن حالت بی نشان و توصیف نشدنی فرو می ماند.

    معجزه(1): معجزه بمعنای نیارستنی است، و آنچه که شخص به در آوردن آن عاجز کند خصم خود را، در وقت غلبه جستن بر وی، و جمع آن معجزات است.

    در قرآن کریم معجزاتی به پیغمبران پیشین، چون: گلستان شدن آتش نمرود(2) بر ابراهیم، و اژدها شدن عصای موسی، و شفا یافتن بیماران و کوران بدست عیسی نسبت داده شده است.

    ولی در آن کتاب آسمانی چنین معجزاتی از آن حضرت ذکر نگردیده است.

    حضرت محمد(ص) چون از ضعف بشری و سادگی و زود باوری انسان آگاه بود، به بت پرستان مکه، که از او طلب اعجاز می کردند، میفرمود: که خداوند مرا برای آوردن معجزات نفرستاده، بلکه برای آنم برانگیخته که شما را بکار نیک و پسندیده دعوت کنم.

    من رسولی از او بیش نیستم.

    و نیز می گفت: هیچگاه نگفته ام گنجهای جهان در تصرف من است.

    من علم غیب نمی دانم و من فرشته نیستم و بلکه حامل کلمات پروردگار و پیامبر رسالت او به جهانیانم.

    حضرت محمد(ص) تنها به یک معجزه جاودانی تمسک فرمود، و آن همان قرآن کریم است، که کلمات شیوای آن موجب هدایت و راهنمایی جهانیان است.

    چنانکه در قرآن کریم آمده: اگر آدمیان و پریان گرد آیند، و با یکدیگر یاری و مدد کنند نتوانند( کتابی) بمانند این قرآن بیاورند(3) معاد(4): سومین اصل دین اسلام معاد است، و معاد مأخوذ از زبان عربی از ریشه ی «عود» بمعنای بازگشت و جای بازگشت و آخرت و آن جهان است.

    مسلمانان را مانند دیگر پیروان ادیان الهی، عقیده بر آن است که آدمی را بجز زندگانی این جهانی، زندگانی دیگر پس از مرگ در پی است، که در آن روز بازپسین، پاداش و کیفر کارهای خود را در این جهان خواهند دید.

    از چنین روزی تعبیر به « یوم القیامه»(1) یا روز رستاخیز یا حشر(2)، یعنی برانگیخته شدن مردگان از قبر تعبیر می کنند.

    معاد از نظر قرآن جسمانی است، یعنی بازگشت همین جسم که بعداً اجزاء پراکنده ی آن ترکیب خواهد شد، یا به قول بعضی از متکلمان اسلام، آن جسم و بدن تازه ای است، که خداوند در روز قیامت خلق خواهد کرد، و در تمام احوال شبیه جسم واقعی او است، و همان است که پاداش یا کیفر میبیند، و موجب تألم و فرح روح شخص میگردد.

    اکثر مسلمانان معتقدند که مردگان در گور زنده خواهند شد، و دو فرشته بنام « نکیر» و « منکر» از دین و ایمان ایشان سؤال خواهند کرد، و اگر کافر و فاسق باشند، مستوجب عذاب قبر(3) خواهند شد.

    اگر میت به میر و منکر پاسخ درست داده باشد، تا روز قیامت در آرامش بسر خواهد برد، و اگر نتوانست پاسخ درستی دهد، و کفر و فسق در او غلبه داشته باشد ، تا روز قیامت در ناراحتی روحی و عذاب خواهد بود.

    این قسمت از حیات بعد از مرگ را « برزخ(4)» می نامند.

    قبل از آنکه قیامت برپا شود، اسرافیل که فرشته ی صور(شیپور) است با نفحه ی صور خود چنان می دمد که همه ی موجودات از اهل آسمان و زمین نابود خواهند شد.

    اما اسرافیل دیگر باره در صور خود خواهد دمید، و در این بار همه ی موجودات زنده خواهند شد، و قیامت یا رستاخیز برپا خواهد گشت.

    پس از آن بدن زنده شده ی آدمیان در صحرای محشر وارد خواهند گشت، و باید از « عقبات» یا گذر گاه های سختی که در هر یک از آنها آدمیان را نگاه خواهند داشت بگذرند، در همه ی عقبات از همه ی فرایض و واجبات پرسیده می شود، کسانی که در پاسخ ناتوان باشند از عقبات و عذاب محشر رهایی نخواهند یافت.

    پس از آن نوبت میزان(1) و یوم الحساب(2)( روز شمار) میرسد، و ترازویی برای سنجش پاداش و کیفر آدمیان برپا خواهد گشت.

    به قول بعضی از علمای کلام مقصود از میزان و ترازو تعدیل میان اعمال آدمی، و دادن پاداش و کیفر مناسب برای هر یک از آن اعمال است.

    کسانیکه نتیجه ی اعمال ایشان نیکو باشد، به کنار حوضی خواهند رفت، که آنرا حوض کوثر(3) می گویند.

    شیعه را عقیده بر این است که این کوثر اختصاص به علی(ع) و فرزندان او خواهد داشت، و به همین جهت علی(ع) را ساقی کوثر می خوانند.

    همه ی مردمان باید از پلی که بر جهنم بسته اند، و « صراط(4)» نام دارد بگذرند.

    کسانیکه اهل کفر و فسادند از این پل نتوانند گذشت.

    این پل راهی است که به بهشت یا دوزخ منتهی می شود.

    نیکوکاران به جنت(5) یا بهشت که سرای بقا و آرامش و نعمت است در میآیند، و در آن پیری و بیماری و مرگ و اندوه نیست، و در آنچه مایه ی لذت نفوس، و دیدگان انسان است، موجود است.

    بهشت برای اهل آن که نیکوکاران باشند جاودان خواهد بود.

    جهنم (1) یا دوزخ جای کیفر بدکاران و مشرکان است.

    جهنم گودال بسیار وسیع که انباشته از آتش است، و ماده ی این آتش انسان و سنگ است، و هرگاه پوست و گوشت آدمی در این آتش پخته شود، پوست و گوشت دیگری خواهد رویید، و مرگی در کار نخواهد بود.

    آب آشامیدنی اهل جهنم از خون و چرک و آب جوش است.

    خوراک ایشان از میوه ی درخت « زقوم(2)» خواهد بود، که درختی است که در بن دوزخ می روید، و میوه ی آن به سر شیاطین می ماند.

    کسانیکه بدی ها و نیکی های ایشان در ترازوی عدل الهی برابر باشد، و نه درخور بهشت، و نه مستوجب آتش جهنم باشند، در جاییکه« اعراف(3)» یا ط برزخ بین بهشت و دوزخ» خوانده میشود، مکان داده خواهند شد، و کودکان و دیوانگان و نامکلفان در اعراف جای خواهند داشت.

    خداوند از آنجاییکه ارحم الراحمین است، به پیغمبر اسلام و بعضی از انبیاء اذن(4) می دهد، که از گناهکاران امت خود، در کاهش کیفر ایشان« شفاعت(5)» نمایند.

    شیعه، امیر المؤمنین علی و ائمه ی معصومین را نیز جزء شفیعان می دانند.

    ارکان اسلام(6): ارکان جمع «رکن» است، و رکن بمعنای پایه است، و اسلام بر هشت پایه: نماز، روزه، زکات، حج، جهاد، خمس، امر به معروف و نهی از منکر قراردارد.

    هر مسلمان مؤمن علاوه بر اعتقاد به اصول اسلام که توحید، نبوت و معاد است.

    باید اعمال و عباداتی را با اعضاء و جوارح خود بجای آورد، که ترک آنها موجب گناه کبیره می شود.

    1ـ نماز یا صلوه(1): هر مسلمان صحیح الاعتقاد، در هر شبانه روز باید پنج بار نماز بخواند، نماز بامداد، نماز ظهر یا نیمروز، نماز عصر یا پسین، نماز مغرب یا شام و نماز عشا یا هنگام خفتن.

    نماز صبح یا بامداد، دو رکعت و نماز ظهر یا نیمروز یا پیشین، چهار رکعت و نماز عصر یا پسین چهار رکعت و نماز مغرب یا شام سه رکعت، و نماز عشا چهار رکعت و این نمازهای واجب هفده رکعت می شوند.

    همه ی مسلمانان جهان در هنگام نماز پس از طهارت و انجام دادن شرایط یک نمازگزار، به سوی قبله(2) میایستند و خداوند یکتا را با خلوص نیت می خوانند و بسوی او نماز می گزارند.

    از جمله نمازهای واجب:« نماز جمعه» و نماز دو عید « اضحی(3)» ( قربان)و« فطر»(4)( روزه گشادن) می باشد.

    نماز جمعه در نزد شیعه امامیه در غیبت امام مستحب است.

    2ـ روزه یا صوم(5): صوم عبارت است از امساک موقت از خوردن غذا.

    در اسلام روزه غالباً اطلاق به امساک از غذا در ماه رمضان میشود و مسلمانان از سپیده دم تا شامگاه از خوردن و آشامیدن و بعضی کارهای ممنوعه خودداری می کنند و اگر بدون داشتن عذری افطار کنند، باید کفاره بدهند.

    زکات یا زکوه(6): زکات در لغت به معنای پاک کردن است و آن مقدار مشخصی است که بر هر مسلمان واجب است از مال خود در راه خدا بپردازد و آن حقی است که به نسبت ثروت و مال باید به نصاب معینی برسد تا زکات واجب گردد.

    زکات مهمترین مالیاتی بوده است که مسلمانان به دولت اسلامی می پرداختند و از محل آن دستگاهها و تشکیلات اسلام اداره می شده، و حکم درآمدهای مالیاتی را در اقوام غیر مسلمان داشته است.

    زکات بر دو نوع است: زکات مال و زکات فطر، زکات مال تعلق بر چهارپایان طلا و نقره، گندم و جو، و خرما و مویز میگرفته است، زکات فطر یا فطریه(1) زکاتی است که هر مسلمان برای خود و نفقه خوارانش، در روز آخر ماه رمضان تا ظهر عید فطر به مستحقان میدهد.

    و در حقیقت یک نوع مالیات سرانه ای الهی است.

    4ـ حج(2): حج یعنی زیارت خانه ی کعبه که بر اشخاص توانگر و مستطیع بیش از یک بار در مدت عمر واجب نیست و آن از عبادات واجب به شمار می رود.

    حج بر سه قسم است: حج تمتع، بمعنای بهره گرفتن و آن برای کسانی است که در بیش از شانزده فرسخ شرعی از مکه اقامت دارند و این حج بیش از یک بار در عمر بر کسانی که مستطیع باشند، واجب نیست و باید در موقع حج یعنی در ماه ذی الحجه انجام گیرد.

    حج قرآن و حج افراد، اعمال آنها مانند حج تمتع است با این تفاوت که تمتع عمره اش پیش از حج است و طواف نساء ندارد اما حج قرآن و افراد عمره ی آنها بعد از حج است و طواف نساء دارند.

    اهل مکه که فاصله ی ایشان از شانزده فرسخ شرعی کمتر باشد باید حج قران یا افراد کنند.

    در حج افراد و قران، عمره مؤخر از اعمال حج است.

    لیکن در حج قران، حاجی(1) مخیر است در عقد احرام بین هدی و تلبیه( یعنی آوردن جیوان برای قربانی و لبیک گفتن).

    اما در افراد حتماً باید احرام به تلبیه باشد.

    بعضی گویند حج قران را بدان جهت قران گویند که نیت حج و عمره(2) یکی است و هر دو مقارن یکدیگرند.

    تمتع، جمع بین اعمال حج و عمره در ماه حج در یک سال است و دو احرام میبندند و اعمال عمره را بر اعمال تمتع مقدم میدارند.

    اما عمره اعمال حجی است که در غیر ماه حج نیز ممکن است انجام گیرد و اعمال آن عبارت از: احرام، طواف، سعی و تقصیر است.

    بجای آوردن بعضی از اعمال حج و عمره نزد اعراب جاهی از جمله مراسم تلبیه، سعی بین صفا و مروه، طواف، ورمی جمرات معمول بود، منتها در جاهلیت مقصد بتان و در اسلام مقصد ذات احدیت و توحید خالی از شرک است.

    در اسلام حج بیت الله از سال ششم هجری واجب شد و در سال نهم هجری رسول خدا جمعی از مسلمین را به حج فرستاد.

    5ـ جهاد(3): رکن پنجم دین اسلام جهاد است و جهاد بمعنای جهد و کوشش و در فقه بمعنای جنگ و پیکار با کافران برای ترویج دین اسلام میباشد.

    جهاد با سه طایفه واجب است: 1ـ کافران حربی در حال حضور امام 2ـ جهاد با اهل ذمه(اهل کتاب) تا مسلمان شوند و یا قبول جزیه نمایند.

    3ـ جهاد با کسانی که از امام روی گردان و یاغی شده باشند تا آنکه به امام بگروند و یا کشته شوند.

    در جهاد کشتن زنان کفار و کودکان و دیوانگان و پیرمردان و بیماران و کشتن کسانی که امام به آنان امان (1) داده باشد جایز نیست، و همچنین مثله کردن دشمنان روا نباشد.

    جهاد در نزد شیعه در زمان غیبت امام واجب نیست و فقط بعنوان دفاع در مورد هجوم کفار ضرورت دارد.

    اصل جهاد وظیفه ی امام و یا خلیفه ی مسلمین را معین می کند و منطقه ی جغرافیایی جهان را به دو قسمت :« دارالاسلام(2)» و دیگری را « دارالحرب(3)» معین می نماید.

    بعبارت دیگر عالم از نظر دینی اسلام به دو قسمت تقسیم می شود: منطقه ی صلح و سلام و منطقه ی جنگ و جدال.

    اهل کتاب یا اهل ذمه(4) کفاری هستند که دارای کتاب آسمانی میباشند و اگرچه به قول مسلمین در آن تحریف کرده اند باز با مشرکان تفاوت بسیار دارند و در صورت پرداخت جزیه در ذمه و حمایت حکومت اسلام قرار میگیرند، و در عوض از رفتن به جهاد در راه خدا معاف میشوند و حق دارند در حمایت دولت اسلام، کنیسه ها و کلیساهای خود را داشته باشند، و با آزادی در آنها عبادت نمایند.

    اهل کتاب یا اهل ذمه: یهود، نصاری؛ صائبین و زردشتیان هستند.

    گویند وقتیکه هیئت نصارای نجران به مدینه آمدند رسول خدا به آنان اذن داد که مراسم عبادت خدای را در مسجد مدینه بجای آورند و فرمود که این مکان وقف عبادت خداوند است بگذارید آنها نیز نماز خود را بگزارند.

    6ـ خمس(1): رکن ششم دین اسلام خمس است و آن یک پنجم از مال است، از غنایم جنگی و کسب و استخراج معادن و باز یافت گنج و غواصی در دریاها و زمینی که کافر ذمی از مسلمانان خریداری کند و یا از اموال حلال مخلوط با حرام.

    قسمتی از خمس باید در راه خدا صرف شود و توسط امام یا جانشین وی بمصرف کارهای خیریه برسد و آن را سهم امام(2) نامند، و قسمتی دیگر مربوط به فقرا و یتیمان و درماندگان بنی هاشم است و آن را سهم سادات گویند.

    7،8ـ امر به معروف و نهی از منکر(امر و نهی )(3): دور کن از ارکان هشتگانه ی دین اسلام است زیرا امر به معروف وا داشتن مردم به انجام کارهای پسندیده و نیکو و خدا پسندانه و نهی از منکر منع ایشان است از کارهای بد و همه ی گناهان و معاصی.

    این دو اصل بر هر مسلمان واجب است و با اجرای آنها مسلمانان دارای مسئولیت مشترک اجتماعی هستند.

    شرط وجوب آن بر هر مسلمان آنستکه: اولاً خود او علم به کارهای نیک و بد داشته باشد.

    ثانیاً، شخصی را که از کار بد منع و نهی می کند اصرار بر ارتکاب معاصی داشته باشد.

    ثالثاً، از دست و زبان کسی که او را از کار بد باز میدارد ایمن باشد.

    رابعاً، امکان تأثیر سخن او در مستمع باشد، خامساً، نخست از راه نصیحت و ملایمت وارد شود و سپس از طریق شرع حدود را درباره ی او اقامه نماید.

    مبانی شریعت اسلام(4): مسلمانان جان قوانین و احکام اسلام را از چهار منبع: قرآن، سنت، اجماع، قیاس( در پیش سنیان) یا عقل ( در نزد شیعیان)استنباط می کنند.

    1ـ قرآن(1): قرآن کتاب آسمانی و مقدس مسلمانان است و بمعنای « کتاب خواندنی» است، و آن در مدت 20 تا 23 سال بر رسول خدا بتدریج نازل شده و دارای 114 سوره است که 95 سوره ی آن « مکی» و 19 سوره ی آن « مدنی » است.

    این کتاب مشتمل بر قوانین و احکام اسلام، محکم و متشابه و وعد و وعید و ناسخ و منسوخ و قصص و تواریخ پیغمبران و اخبار پیش از اسلام است.

    جمع آوری قرآن از زمان رسول خدا آغاز گشت، ولی فصاحت و بلاغت و اسلوب بدیع و دلکش آن کتاب، حفظ و به خاطر سپردن آنرا آسانتر میساخت و چنین کسانی را حافظ(2) قرآن می خواندند.

    بعضی از یاران پیغمبر آن آیات را بر ورق پاره ها و چرم پاره ها و استخوان شانه ی شتر و گوسفند و بر سنگهای سخت و تخته پاره ها می نوشتند.

    معروفترین حافظان قرآن در زمان رسول خدا، عبدالله بن مسعود و ابی بن کعب و معاذ بن جبل، و مشهورترین کاتبان(3) وحی زید بن ثابت و علی بن ابیطالب(ع) و عثمان بن عفان بودند، و مصاحفی از قرآن فراهم کرده بودند.

    مصحف زید بن ثابت پس ز رحلت پیغمبر.

    بدست ابوبکر افتاد و پس از او به عمر رسید و پس از آن در انجمنی که تحت نظر هیئتی بنام انجمن جمع قرآن تشکیل شد، اساس جمع آوری قرآن گردید.

    عثمان دستور داد که آن انجمن آن مصاحف پراکنده را گرد آورده و با شهادت اصحاب پیغمبر قرآنی را که اکنون در دست مسلمین است، فراهم آوردند و برای آنکه بعداً اختلافی پیش نیاید، جمیع پاره های قرآن را که گرد آورده بودند، در آتش انداخته بسوزانیدند و آن نسخه ی رسمی را که بنام « مصحف عثمان» و یا « مصحف امام» خوانده میشد، تکثیر کرده و به بلاد معروف اسلامی فرستادند.

    بعدها قرآن را به ترتیب روزهای ماه به « سی جزء» تقسیم کردند که جزء آخر آن از سوره ی « نبأ» آغاز شده و به « معوذنین» پایان می پذیرد.

    هر جزء را نیز به« چهار» حزب تقسیم کرده اند و به این ترتیب قرآن دارای 120 حزب است.

    قرآنی که در زمان خلافت عثمان فراهم شده، به استثنای سوره ی اول« فاتحه الکتاب» که « الحمد» نام دارد، از دراز ترین سوره های قرآن« البقره» آغاز شده و به کوتاهترین سوره ها خاتمه می پذیرد.

    قرآن در واقع مکمل و متمم حقایقی است، که بطور ناقص در دیگر مذاهب آسمانی و ادیان پیشین وجود داشته است.

    بر حسب مبادی کلامی اسلام، آن کتاب منطبق است با کلام خداوند، که در ازل در آسمان علوی در لوح محفوظ(1) مسطور شده است.

    کتب منزله ی آسمانی پیش از قرآن مانند: تورات، زبور، و انجیل همه حق و صحیح هستند، اما در مرتبه ی کمال معنا و تمامیت بیان به پای قرآن نمی رسند.

    قرآن گرچه به زبان پیغمبر اکرم جاری شده است ولی در حقیقت کلام خدا است، و آخرین کتاب آسمانی است که نازل شده است و آنچه در آن از حروف و قراآت و اسالیب لغوی و مجازات کلامی میباشد به عینه با « ام الکتاب(2)» که در «لوح محفوظ» در آسمان اعلی نگاه داری میشود مطابقت دارد.

    قرآن از تمام معجزات بزرگتر است و اگر سراسر اهل عالم از آدمیان و پریان گرد آیند و با یکدیگر یاری هم کنند از آوردن کتابی به مثل آن عاجز خواهند ماند(1).

    سوره های مکی در قرآن بیشتر در ترغیب مردم به زهد و ستایش خداوند و یکتا پرستی و نیکی کردن به دیگران و اجتناب از اسراف در خوردن و آشامیدن است و از نظر ترویج اخلاقیات و توصیه ی به نیکوکاری شباهت به انجیل دارد.

    وعد و وعید یعنی (2) مژده دادن به بهشت، و ترساندن از عذاب دوزخ در سوره هایی که در مکه نازل شده بیشتر است.

    اما در سوره های مدنی امر چنین نیست و تمام احکام(3) و فرایض(4) اسلام در ده ساله ی اخیر زندگی رسول خدا نازل شده و اسلام نه تنها به شکل شریعتی نو در آمده بلکه مقدمات تشکیل یک دولت عظیم عربی اسلامی فراهم گردیده است.

    شباهت سوره های مدنی به تورات بیشتر است زیرا در آن احکام اسلام از قبیل: روزه، نکاح(5)، طلاق(6)، زکات، حج، جهاد، خمس، امر به معروف و نهی از منکر، ارث، حدود(7) و جزائیات و تقریباً همه ی امور اجرایی اسلام در مدینه نازل شده است.

    شیعه ی(8) امامیه قایل به جامعیت قرآن است و میگوید قرآنی که بر حضرت محمد (ص) نازل شده بی کم و کاست همین کتابی است که در دست مسلمانها است و هر که به عقیده ای غیر از این معتقد باشد دروغگو و کاذب است و از غلاه(9) بشمار میرود.

    2ـ سنت(1): سنت در لغت بمعنای راه و روش و عادت و خوی است و در اسلام عبارت است از رفتار و کردار و گفتار رسول خدا که از طریق خبر و حدیث(2) و توسط راویان(3) موثق به دیگر مسلمانان رسیده باشد.

    سنت بر سه قسم است: سنت قولی که آن حدیث و مأخوذ از گفتار رسول خدا است و سنت فعلی، مأخوذ از افعال و کردار آن حضرت و سنت تقریری مأخوذ از سکوت و رضای او بر کاری است.

    سنت و احادیث رسول خدا در شیعه باید از طریق عترت(4) باشد.

    یعنی باید از غربال و تصفیه ی اهل بیت(4) آن حضرت بگذرد و سلسله ی روایات به ائمه ی اطها برسد و گدنه ارزشی ندارد.

    اخبار شیعه ی امامیه غالباً به امام محمد باقر(ع) و بویژه به حضرت امام جعفر صادق(ع) منتهی میشود.

    در مجلس درس آن امامین همامین، بسیاری از روات حدیث و بزرگان اسلام تلمذ میکردند و بر اثر درک محضر آن دو امام چهارصد رساله در شرایع اسلام نوشته شد، که آنها را « اصول اربع مائه»( یعنی: ریشه های چهارصد گانه نامیده اند).

    از آنزمان تا حدود سیصد هجری که تقریباً دویست سال باشد، شیعیانی که از حضور ائمه دور و یا بواسطه ی غیبت صغرا از امام غایب (ع) مهجور بودند به این چهارصد رساله که هر یک محتوی بابی از ابواب فقه شیعه بود، عمل میکردند.

    به قول شیخ مفید(درگذشته در 413 ه) محدثان امامیه از زمان حضرت علی (ع) تا عهد امام حسن عسکری(ع)، چهارصد کتاب تألیف کرده بودند که آنها را، اصول می خوانند.

    تا اینکه در حدود سال سیصد هجری ثقه الاسلام شیخ محمد بن یعقوب کلینی( درگذشته در 328 یا 329 ه) که از مردم کلین قریه ای از قرای فشایویه از دهات جنوب شرقی تهران است، بر مسند فقاهت نشست، و با کمال دقت در طی بیست سال توانست آن چهارصد رساله ی اصل را جمع نموده، و در پنج مجلد، یکی در اصول دین، و سه در فروع دین، و یکی در مواعظ تبویب نماید و هر یک را در چند کتاب و چند باب ترتیب داد.

    و آنرا « الکافی» نام نهاد.

    جمله ی اخبار کافی 16199 حدیث است و جمله ی کتبش 32 کتاب است.

    پس از کلینی، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی( درگذشته در 381 ه)، معروف به شیخ صدوق، مدفون در ری، بر اساس همین رسایل چهارصد گانه کتاب « من لایحضره الفقیه» را تألیف کرد، که جمله ی اخبار آن 5963 حدیث است.

    پس از شیخ صدوق بفاصلهی چند سال شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی(385ـ 460 ه) ظهور کرد، و بر اساس همین اصول چهارصد گانه دو کتاب معروف « الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار» و « تهذیب الاحکام» را که اولی مشتمل بر 5511 حدیث است.

    تألیف کرد.

    اینها که بر شمردیم.

    کتب اربعه ی شیعه ی امامیه است.

    اما از قرن سوم تا اوایل قرن چهارم هجری.

    علمای سنت و جماعت مصنفات ششگانه ای در حدیث تألیف کردند، که دو تصنیف از آنها بنام « صحیح(1)» و چهار تصنیف دیگر بنام«سنن(2)» معروف است.

    کتب صحاح سته(3) از اینقرار است: 1ـ جامع الصحاح محمد بن اسماعیل بخاری(194ـ256 ه).

    2ـ مجموعه ی صحاح مسلم بن حجاج نیشابوری(206ـ261 ه).

    3ـ جامع السنن ابن ماجه قزوینی(209ـ 273 ه).

    « بیعت عام» روی کار آمد و اقلیتی را که بوی رأی ندادند آزاد گذاشت.

    4ـ سعادت و شقاوت افراد معلول اعمال و صفات ذاتی آنان است نه معلول شفاعتها و قرابت ها: « کل نفس بما کسبت رهینه» ( هر کسی در گرو دستاورد خویش است)

کلمات کلیدی: اسلام

طرح برنامه هاي اسلام به صورت مسلکي اجتماع و با اصولي منسجم و هماهنگ و ناظر به زندگي فردي و اجتماعي انسان ها از ضرورت هاي امروز است. دراين راه ، قرآن کامل ترين و موثق ترين سندي است که مي توان به آن اتکا کرد. با تدبر در آيات قرآن ،که خود هدف عالي قرائ

بنام خدا مقدمه: در حقوق جزاي اسلامي اصول بسيار مهمي ديده ميشود که نه تنها در آن ايام بلکه در شرايط فعلي هم اهميت خود را حفظ نموده اند. يکي از اين اصول بسيار مهم و در رأس آن و به تعبيري يکي از اصول مسلم مذهب اسلام در امور کيفري اصل معروف قبح عقاب

فصل اول قواعد حقوق بين الملل اسلامي مبناي قواعد اين رشته از حقوق مانند ساير رشته هاي حقوق اسلامي عبارتست از نص ، سنت ، عقل و اجماع 1 . نصوص متضمن احکم در خصوص حقوق بين الملل بر اثر اتفاقات اجتماعي و سياسي در زمان رسول اکرم (ص) تدريجاً پديد آمد و

پژوهش حاضر با هدف بيان مفهوم و سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى تدوين شده است. در اين پژوهش، نخست مفهوم عدالت ذيل چهار بُعد مورد بررسى قرار گرفته است تا تصويرى ملموس‏تر از عدالت حاصل آيد و سپس سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى با هدف تحقق ابعاد تعريف شده ب

در این نوشتار در پی توضیح معنای "هنر دینی" و کارکردهای اجتماعی آن هستیم. در مباحث جاری هنر تعبیرهایی مثل هنر قدسی، هنر سنّتی، هنر معنوی، هنر دینی یا حتی هنر اسلامی، هنر مسیحی، هنر بودایی و ... را فراوان می خوانیم و می شنویم، اما درست آن است که پیش از هرگونه داوری و سخنی در این باب به تنقیح و وضوح بخشیدن به مفهوم هنر دینی بپردازیم وبررسی کنیم که اساساً هنر دینی یعنی چه ؟ ملاک ...

بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام چکيده: مسأله بروز خسارات و نحوه جبران آن از ديرباز بشريت را به فکر اين انداخت تا نسبت به ايجاد منبع تامين کننده خسارات به خصوص در موارديکه با تنگدستي و ناتواني يا مجهول بودن و عدم دسترسي به عامل ورود زيان

آزادي فردي و حدود آن در حکومت اسلامي اشاره : از روز سه شنبه 31 شهريور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاري سميناري در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستيتوي شرق شناسي وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد . در اين

معيارها و موانع وحدت اسلامي اتحاد اسلامي در آثار شهيد آيت الله مطهري يکي از نيرنگهاي غرب اين بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و ميان آنها در باب تمدن اسلامي تفرقه ايجاد کرد.) چون نمي شد اين تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب .

اصل شصت و دوم مجلس شوراى اسلامى از نمايندگان ملت که به‌طور مستقيم و با رأى مخفى انتخاب مى‌شوند تشکيل مى‌گردد. شرايط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان و کيفيت انتخابات را قانون معين خواهد کرد. اصل شصت و سوم دوره? نمايندگى مجلس شوراى اسلامى چه

مقدمه کاشی کاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساسا سنگی بود، کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تأثیری کاملا متفاوت اما همگون ...

چکیده در این مقاله، عرضه نیروی کار مسلمان با استفاده از مدل کار فراغت نئوکلاسیک در دو بازار اجاره و مشارکت نیروی کار، تحلیل، و تابع و منحنی عرضه نیروی کار فرد و همچنین عرضه کل نیروی کار در اقتصاد اسلامی ارائه می‌شود. مقاله ابتدا به توضیح مدل کار فراغت در اقتصاد متعارف و چگونگی استفاده از آن جهت تحلیل عرضه نیروی کار می‌پردازد؛ سپس با تغییر برخی مفاهیم به کار رفته در این مدل، ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول