خداوند درلابه لای آیات کریمه خویش و به دنبال کلمه ماء و آب، گاه صفاتی را مطرح می نماید که شناخت و تأمل دراین صفات خالی از فایده نیست.
ذیلاً به مواردی از این گونه کاربردها اشارت می شود:
برکت آب:
« ونزلنا من السماء ماء مبارکا فانبتنا به جنات و حب الحصید» (ق- 9)
«و از آسمان آبی پر برکت نازل کردیم و بوسیله آن باغها و دانه هایی را که درو می کنند رویاندیم.»
دراین آیه شریفه آب به صفت مبارک توصیف گردیده وخداوند نزولات آسمانی را آب های مبارک نامیده است.
کلمه مبارک یعنی برکت یافته و واژه برکت را چنین معنا می کنند: ثبوت الخیر.
به خیر ثابت و پایدار برکت گفته می شود و هر شیء که چنین خصوصیتی دارد، مبارک است.
به محل ثابت شدن آب نیز برکه می گویند.
خداوند درقرآن گاه به شخصیت هایی که وجودشان محور خیرکثیروثابت الهی بر بندگان می باشد، صفت مبارک را نسبت داده است، مانند عیسی بن مریم(علیه السلام)
« وجعلنی مبارکا این ماکنت...» (مریم- 31) « و مرا –هر جا که باشم- وجودی پر برکت قرار داده؛...» یا آنکه به شب عظیم و مهم قدر، شب مبارک گفته است: «انا انزلناه فی لیله مبارکه...» (الدخان- 3) « که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم؛...» زیرا خیرو تفضل خداونددراین شب، لایزال بر بندگان وی ریزش داشته و سرازیر است.
توجه به این معانی و سایرکاربردهای صفت مبارک درمورد آب به ارزش این ماده اعجاب آورخلقت می افزایدوگواه آن است که آب خیر ثابت و پایداری برای بشریت و کره زمین می باشد.
طهارت آب: « و هو الذی ارسل الریح بشرا بین یدی رحمته و انزلنا من السماء ماء طهورا» (الفرقان- 48) «اوکسی است که بادها را بشارتگرانی پیش ازرحمتش فرستاد، و ازآسمان آبی پاک کننده نازل کردیم.» دراین آیه خداوند عالیترین وصف( که همانا طهارت و پاکیزگی می باشد) را به آب نسبت می دهد، همان وصفی که دارندگان آن محبوب و مورد رحمت خداوند وجود هستند: «...ان الله یحب التوابین ویحب المتطهرین» (البقره- 222) «...خداوند، توبه کنندگان رادوست دارد، وپاکان را (نیز) دوست دارد.» آب نیز طاهرومطهر است ومی تواندنزدیک کننده وعامل تقرب یافتن بندگان به مصدر لایزال الهی باشد.
جریان آب: « قل أرأیتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماء معین» (الملک- 30) « بگو: به من خبردهید اگرآبهای(سرزمین) شما در زمین فرو رود، چه کسی می تواند آب جاری و گوارا دردسترس شما قرار دهد؟!» دراین آیه شریفه خداوند نکته ای جدی و مهم راطرح می کند که مسأله غور الماء وافت منابع آبی کره زمین وبه عبارتی کاهش سطح ایستابی منابع آب می باشد.
متاسفانه منابع تامین آب در زمین محدود است وقابل تجدید و بازآفرینی نیست .
انسان ها نیزبه هیچ شکل توانایی تولیدآب مورد نیازخودرا ندارند وتوان آن ها در استحصال آب نیز محدود می باشد .
بدین جهت است که صاحبنظران ، چالش اصلی دهه های آینده بشریت را نزاع و جنگ برای دستیابی و تأمین این ماده حیاتی می دانند و تهدید کننده ترین موضوع همین مسأله کمبود ذخائر ومنابع آبی زمین است.
خداوند با بیان آیه شریفه مذکور،این نکته مهم را اشارت نموده ومی افزاید که فرو رفتن وکاهش آب ها به فرمان الهی ودر اختیار وی است همچنین بهسازی وضع موجود و تجدید و احیای مجدد منابع آن نیز به اراده خداوند متعال است .
خداوند درضمن بیان این حقیقت بسیار مهم ، آب را به صفت معین توصیف می نماید .
کلمه معین دارای دو احتمال است .
اول این که احتمال دارد این کلمه از ماده « عین » مشتق شود و در این صورت معین به معنای قابل رؤیت است و « ماء معین » یعنی آبی که به چشم آیدو قابل استفاده باشد و احتمال دوم این که معین از ماده « معن» باشد که در این صورت « معن الماء» به معنای جریان آب است.
در این صورت « ماء معین » یعنی آب جاری و قابل دسترس که همین سهولت دستیابی به منابع آب زمین در پرتو لطف خداوند متعال به اشکال مختلف و فرایند های متفاوت تنظیم گردیده است .
دانستن این نکته نیز خالی از بهره نیست که با توجه به این آیه مشخص می گردد که آب ها به امر و فرمان الهی و قوانین مشخص فیزیکی وطبیعی خلقت چنان قرارگرفته اندکه به لایه های درونی واعماق زمین فرو نمی روند و همچنین خاصیت مواد تشکیل دهنده و بافت خاک ها و بستر زمین به گونه ای است که مانع فرورفتن و « غور ماء » به اعماق دست نایافتنی زمین می شود.
مبحثی که در گروه های هیدرولوژی خاک (Hydrologic soil groups ) صاحبنظران به آن اشاره داشته و درصد و میزان زهکشی ( Drainage ) خاک ها را بررسی نموده اند.
فراوانی آب: « والو استقموا علی الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا» (الجن-16) « و اینکه اگر آنها [=جن و انس] در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می کنیم.» همان گونه که در بخش قبلی به این آیه اشاره شد، خداوند آب را پاداش و مزد استقامت و پایداری بر صراط حق که بدون شک دشوارتر از آغاز نمودن آن می باشد، قرار داده است؛ که: الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها صفت غدق برای ماء که در این آیه طرح می شود به معنای کثرت و فزونی می باشد: « الماء الغدق، الماء الکثیر» صفت غدق و کثرت برای آب دو خصوصیت را در پی دارد، اول بیانگر حاجتمندی بسیار بشریت به این پدیده است لذا افزونی وامکان دستیابی به آن از مظاهر الطاف الهی می باشد و در این جا به عنوان پاداش افراد بردبار و اهل استقامت مطرح می شود و از سوی دیگر این صفت بیانگر وجود فراوانی آب در تقسیمات و شکل های مختلف آن در کره زمین است؛ زیرا به حق وجود آب در اشکال مختلف و متنوع از عمده ترین مواهب الهی است.
« کره آب شامل اقیانوسها، دریاها، یخ های قطبی و یخچالهای کوهستانی، رودخانه ها، آبهای زیرزمینی، بخار هوا و رطوبت خاک و به طور کلی تمام آبهایی است که به صور مختلف در روی زمین وجود دارند.
اقیانوسها و دریاها سطحی برابر 361 میلیون کیلومتر مربع داشته که حدود71% سطح زمین را شامل می شود و عمق متوسطی در حدود 3800 متر داشته و حجم آنها 1370 میلیون کیلومتر مکعب برآورد شده است.
به طور متوسط شوری آب 5/3% می باشد.
یخ های قطبی دارای 140 میلیون کیلومتر مکعب و یخچالهای 250 هزار کلیومتر مکعب آب می باشند که در صورت ذوب آنها سطح اقیانوسها 64 متر بالا می آید.» (هیدرولوژی کاربردی- دکتر محمد مهدوی) به هر حال فراوانی آب نعمتی است در خور پاداش شکیبایان و پارسایان سخت کوش.
گوارایی آب: « وجعلنا فیها رواسی شامخات و اسقیناکم ماء فراتا» (المرسلات-27) « و درآن کوههای استواروبلندی قرار دادیم، وآبی گوارا به شما نوشاندیم.» از جمله صفات آب در قرآن کلمه فرات است.
این واژه در لغت عرب به معنای عذب و شیرینی است.
راغب می گوید: «الفرات الماء العذب» در این آیه ابتدا به کوههای بلند و سربرافراشته اشاره می شود و در پی آن سیراب نمودن انسان ها با آب خوش و شیرین بیان می شود و این از الطاف بزرگ الهی است که آب باران، چشمه ها، نهرها و قنوات را که از جمله منابع آب شرب می باشند را شیرین و فرات قرار داده است، برخلاف آب های اقیانوس ها و دریاها که به تعبیر قرآن « ملح اجاج» است، یعنی شور و نمکین.
ذکر کوه ها در کنار آب مطبوع و گوارا اشاره به این نکته است که کوه ها نیز منبع ذخیره نزولات آسمانی و منابع آبی هستند و بین کوه، باران و آب ارتباط تنگاتنگی برقرار است و بنا به تعبیر سعدی: چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن که می گویند ملاحان سرودی اگر باران به کوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشک رودی و در پایان این نکته نیز متذکر می شود که در آداب ولادت فرزنددر اسلام مستحب است که کام نوزاد را با آب فرات سیراب نمایند که می تواند به معنای نهر فرات یا همین معنایی که بیان شد، (یعنی آب شیرین) باشد.
ریزش آب: « و انزلنا من المعصرات ماء ثجاجا» (النباء-14) « و از ابرهای باران زا آبی فراوان نازل کردیم،» صفت دیگری که خداوند برای آب طرح می کند کلمه « ثجاج» است، این واژه از ماده ثج به معنای جریان وریزش است.
ماء ثجاج آبی است که جریان و ریزش زیادی دارد.
خداوند فرمود از ابرهای فشرده آب ریزان و جاری فرو فرستادیم.
از مجموع صفاتی که در خصوص آب در قرآن طرح شد می توان به برخی خصوصیات آب شرب و کیفیت آن در قرآن پی برد و گویا حضرت احدیت مشخصات و شاخصه های آب مطلوب و مورد نیاز شرب بشر را درقالب وچهارچوب این صفات برای انسان ها توصیف می فرماید؛ آبی که پاکیزه (عاری از آلودگی های میکروبی وشیمیایی)،مفید ومبارک(عاری از آلودگی های فیزیکی و مواد معلق)، در دسترس ( سهولت دستیابی و هزینه کمتر استحصال)، خوشگوار ( عاری از طعم و بو و مزه)، شیرین (وجود املاح و مواد موجود در آب بر اساس آنچه امروزه بشر تحت عنوان استانداردهای املاح موجود آب وضع نموده است) ریزان و جاری باشد.
آبی که بشر بدان نیازمند است و باید مورد بهره برداری قرار گیرد دارای چنین مشخصه هایی می باشد.
منبع: اقتباس از کتاب: زلال آب در آیینه وحی دکتر محمد علی انصاری