دانلود مقاله سوره فاتحه الکتاب حمد

Word 66 KB 13911 11
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • این سوره در مکه نازل شده و دارای هفت آیه است.
    ویژگی‌های سوره‌ی حمد :
    1- این سوره اساساً با سوره‌های دیگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنی دارد زیرا در این سوره خداوند طرز سخن گفتن و مناجات با او را به بندگانش آموخته است.
    آغاز این سوره با حمد و ستایش پروردگار و با ابراز ایمان با مبدأ و معاد (خداشناسی و ایمان به رستاخیز) ادامه و با تقاضاها و نیازهای بندگان پایان می‌گیرد.
    2-سوره‌ی حمد اساس قرآن است در حدیثی از پیامبر اکرم (ص)می‌خوانیم که :
    «الحمد ام القرآن » و این هنگامی بود که «جابر بن عبدالله انصاری» خدمت پیامبر (ص) رسید، پیامبر به او فرمود : «آیا برترین سوره‌ای که خداوند در کتابش نازل کرده به تو تعلیم کنم».
    جابر عرض کرد آری، پیامبر سوره حمد که امّ الکتاب است به او آموخت.
    سپس فرمود « این سوره شفای هر دردی است مگر مرگ»
    (امّ) به معنی اساس و ریشه است.

    «ابن عباس» مفسر معروف می‌گوید: «هر چیزی اساس و شالوده‌ای دارد ...

    و اساس و زیربنای قرآن سوره حمد است».
    2- در آیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر (ص) معرفی شده است، و در برابر کل قرآن قرار گرفته.

    آنجا که می‌فرماید :«ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دو بار نازل شده دادیم همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم.

    در آیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر (ص) معرفی شده است، و در برابر کل قرآن قرار گرفته.

    آنجا که می‌فرماید :«ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دو بار نازل شده دادیم همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم.

    محتوای سوره حمد : از یک نظر این سوره به دوبخش تقسیم می‌شود، بخشی از حمد و ثنای خدا سخن می‌گوید و بخشی از نیازهای بنده.

    در حدیثی از پیامبر (ص) می‌خوانیم :خداوند متعال چنین فرموده : «من سوره حمد را میان خود و بنده‌ام تقسیم کردم نیمی از آن برای من و نیمی از آن برای بنده من است و بنده من حق دارد هر چه را می‌خواهد از من بخواهد.

    در فضیلت این سوره از پیامبر (ص) نقل شده : هر مسلمانی سوره حمد را بخواند پاداش او به اندازه کسی است که دو سوم قرآن را خوانده ( و طبق نقل دیگری پاداش کسی است که تمام قرآن را خوانده باشد) و گوئی به هر فردی از مردان و زنان مسلمان هدیه‌ای فرستاده همچنین در حدیثی از امام صادق (ع) می‌خوانیم :« شیطان چهار بار فریاد کشید و ناله سر داد، نخستین بار روزی بود که از درگاه خداوند رانده شد، سپس روزی بود که از بهشت به زمین تنزل یافت، سومین بار هنگام بعثت محمد (ص) بعد ازفترت پیامبران بود و آخرین بار زمانی بود که سوره «حمد» نازل شد.

    چرا نام این سوره فاتحه الکتاب است؟

    «فاتحه الکتاب» به معنی آغازگر کتاب (قرآن) است، و از روایات استفاده نی‌شود که این سوره در زمان پیامبر نیز به همین نام شناخته می‌شده است.

    و این مطلب نشان می‌دهد برخلاف آنچه در میان گروهی مشهور است که قرآن در عصر پیامبر (ص) به صورت پراکنده بوده و بعد در زمان ابوبکر یا عمر یا عثمان جمع‌آوری شده، قرآن در زمان خود پیامبر(ص) به همین صورت امروز جمع‌آوری شده بود و سرآغازش همین سوره حمد بوده است.

    «علی بن ابراهیم» از امام صادق (ع) نقل کرده که رسول خدا به علی (ع) فرمود :« قرآن در قطعات حریر کاغذ و امثال آن پراکنده است آن را جمع‌آوری کنید».

    سپس اضافه می‌کند : علی(ع) از آن مجلس برخاست و آن را در پارچه زرد رنگی جمع‌آوری نمود سپس بر آن مهر زد.

    به علاوه حدیث مشهور «ثقلین» که شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند که پیامبر فرمود من از میان شما دو چیز گرانبها را به یادگار می‌گذارم «کتاب خدا» و «خاندانم» خود نشان می‌دهد که قرآن به صورت یک کتاب جمع‌آوری شده بود.

    بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم (آیه 1 )- میان همه‌ی مردم جهان رسم است که هر کار مهم و پرارزشی را به نام بزرگی از بزرگان آغاز می‌کنند، یعنی آن کار را با آن شخصیت مورد نظر از آغاز ارتباط می‌دهند.

    ولی آیا بهتر نیست که برای پاینده بودن یک برنامه و جاوید ماندن یک تشکیلات، آن را به موجودی پایدار و جاویدانی ارتباط دهیم.

    که فنا در ذات اوراه ندارد، از میان تمام موجودات آنکه ازلی و ابدی است تنها ذات پاک خداست و به همین دلیل باید همه چیز و هر کاری را با نام او آغاز کرد و از او استمداد نمود لذا در نخستین آیه قران می‌گوئیم :«به نام خداوند بخشنده بخشایشگر» (بسم الله الرحمن الرحیم).

    و در حدیث معروفی از پیامبر (ص) می‌خوانیم : کلُّ امرٍ ذی بالٍ لم یُذکَرْ فیه اسم الله فهو اَبتَر: « هرکار مهمی که بدون نام خدا شروع شود.

    بی‌فرجام است» امام باقر (ع) می‌فرماید : « در سزوار است هنگامی که کاری را شروع می‌کنیم، چه بزرگ باشد چه کوچک، بسم الله بگوئیم تا پربرکت و میمون باشد».

    در پایان اینکه : پایداری وبقاء عمل بسته به ارتباطی است که با خدا دارد به همین مناسبت خداوند به پیامبر دستور می‌دهد که در آغاز شروع تبلیغ این کار را با نام خدا شروع کند : اِقرا بِاسْمِ رَبِّکَ (سوره علق آیه 1) و می‌بینیم حضرت نوح در آن توفان سخت وعجیب هنگام سوار شدن برکشتی برای پیروزی بر مشکلات به یاران خود دستور می‌دهد که در هنگام حرکت و در موقع توقف کشتی بسم الله بگویند(سوره هود آیه 41 و 48) و آنها نیز با موفقیت و پیروزی پشت سرگذاشتند.

    روی همین اصل، تمام سوره‌های قرآن – با بسم الله آغاز می‌شود تا هدف اصلی از آغاز تا انجام با موفقیت و پیروزی وبدون شکست انجام شود و تنها سوره توبه است که بسم الله در آغاز آن نمی‌‌بینیم چرا که سوره توبه با اعلان جنگ به جنایتکاران مکه و پیمان‌شکنان آغاز شد و اعلام جنگ با توصیف خداوند به رحمان و رحیم سازگار نیست.

    نکته‌ها : آیا بسم الله جزء سوره است ؟

    در میان دانشمندان و علماء شیعه اختلافی نیست که بسم الله جزء سوره حمد و همه سوره‌های قرآن است.

    زیرا می‌دانیم در متن قرآن چیزی اضافه نوشته نشده است.

    سیره مسلمین همواره بر این بوده که هنگام تلاوت قرآن بسم الله را در آغاز هر سوره‌ای می‌خواندند،ومتواتراً نیز ثابت شده که پیامبر آن را تلاوت می‌فرمود،چگو نه ممکن است چیزی جزء قرآن نباشد و پیامبر ومسلمانان همواره آن را ضمن قرآن بخوانندوبر آن مداومت کنند.

    الله جامع ترین نام است : زیرا برسی نامهای خدا که در قرآن مجیدویا سایر منابع اسلامی آمده‌ نشان میدهد که هر کدام از آن یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس می‌سازد تنها نامی که جامع صفات جلال‌وجمال است‌همان«الله» میباشد .به همین دلیل اسما ء دیگر خداوند غالباً به عنوان صفت برای کلمه«الله» گفته می شود.

    به عنوان نمونه: « غَفُور »و«رَحیم» که به جنبه آمرزش خداوند اشاره می‌کند (فَاِنّ الله غَفور رحیم).

    سوره بقره آیه 266.

    یکی از شواهد جامعیت این نام آن است که ابراز ایمان و توصیه تنها با جمله لا اله اله الله می‌توان کرد.

    رحمت علم و خاص خدا : مشهور در میان گروهی از مفسران این است که صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خداست که شامل دوست و دشمن، مومن و کافر و نیکوکار و بدکار می‌باشد، زیرا «باران رحمت بی‌حسابش همه را رسید.

    و خوان نعمت بی‌دریغش همه جا کشیده.»ولی رحیم اشاره به رحمت خاص پروردگار است که ویژه بندگان مطیع و صالح و فرمانبردار است.

    و تنها چیزی که ممکن است اشاره به این مطلب باشد آن است که «رحمن» در همه‌ جا قرآن به صورت مطلق آمده است که نشانه عمومیت آن است، در حالی که « رحیم » گاهی به صورت قید ذکر شده که دلیل بر خصوصیت آن است مانند «و کانَ بالمومنینَ رَحیماً» .

    چرا صفات دیگر خدا در بسم‌الله نیامده است؟

    و تنها روی صفت (رحمانیت و رحیمیت) او تکیه می‌شود.

    اما با توجه به یک نکته پاسخ این سوال روشن است و آن اینکه در آغاز هر کار لازم است، از صفتی استمداد کنیم که آثارش بر سراسر جهان پرتو افکن است، همه موجودات را فراگرفته و گرفتاران را در لحظات بحرانی نجات بخشیده است.

    اساس کار خدا بر رحمت است و مجازات جنبه استثنایی دارد چنانکه در دعا می‌خوانیم: یا مَن سَبَقَتْ رَحمَته غَضبهُ « ای خدایی که رحمتت بر غضبت پیشی گرفته است ».

    انسان‌ها نیز باید در برنامه زندگی اساسی و پایه‌کار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را برای مواقع ضرورت بگذارند.

    (آیه 2).

    بعد از بسم الله که آغازگر سوره بود، نخستین وظیفه بندگان آن است که به یاد مبدأ بزرگ عالم هستی و نعمتهای بی‌پایانش ببخشند همان نعمتهای فراوانی که راهنمای ما در شناخت پروردگار و انگیزه ما در راه عبودیت است.

    اینکه می‌گوییم: انگیزه، به خاطر آن است که هر انسانی به هنگامی که نعمتی به او می‌رسد فوراً می‌خواهد بخشنده نعمت را بشناسد و طبق فرمان فطرت به سپاس‌گذاری برخیزد و حق شکر او را ادا کند به همین جهت علمای علم کلام (عقائد) در نخستین بحث این علم « وجوب شکر منعم » را که یک فرمان فطری و عقلی است به عنوان انگیزه خداشناسی یادآور می‌شوند.

    و اینکه می‌گوئیم : راهنمای ما در شناخت پروردگار نعمتهای اوست، زیرا بهترین و جامعترین راه برای شناخت مبدأ و مطالعه در اسرار آفرینشی و رازهای خلقت و مخصوصاً وجود نعمتها در رابطه با زندگی انسانها است.

    به این دو دلیل فاتحه‌الکتاب با این جمله شروع می‌شود « حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است».

    (الحمدالله رب العالمین) .

    « حمد » در لغت به معنی ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیک اختیاری است.

    هر انسان که سرچشمه خیر و برکتی است و هر پیامبر و رهبر الهی که نور هدایت در دل‌ها می‌پاشاند، هر شخصی سخاوتمندی که بخششی می‌کند، و هر طبیبی که مرهمی بر زخم جانکاهی می‌نهد، ستایش آنها از ستایش خدا سرچشمه می‌گیرد، چرا که همه‌ی این مواهب در اصل از ناحیه ذات پاک اوست و نیز اگر خورشید نورافشانی می‌کند، ابرها باران می‌بارند، و زمین برکاتش را به ما تحویل می‌دهد، همه از ناحیه اوست.

    جالب اینکه «حمد» تنها در آغاز کار نیست، بلکه پایان کارها نیز همین که قرآن به ما تعلیم می‌دهد با حمد خواهد بود.

    در مورد بهشتیان می‌خوانیم :« سخن آنها در بهشت نخست منزه شمردن خداوند از هر عیب قو نقص و تحیت آنها سلام و آخرین سخنانشان الحمدالله رب العالمین است » (یونس: 10) اما کلمه «رب» در اصل به معنی مالک و صاحب چیزی است که به تربیت و اصلاح آن می‌پردازد.

    کلمه « عالمین » جمع عالم است و عالم به معنی مجموعه‌ای است از موجودات مختلف و هنگامی که به صورت « عالمین » جمع بسته می‌شود اشاره به تمام مجموعه‌های این جهان دارد.

    (آیه 3) .

    (خداوندی که بخشنده و بخشایشگر است) و رحمت عام و خاص‌اش همه را رسید.

    (الرحمن الرحیم ) معنی رحمان و رحیم و همچنین تفاوت میان این دو کلمه در تفسیر « بِسم الله » خواندیم.

    نکته‌ای که باید اضافه کنیم این است که این دو صفت در نمازهای روزانه ما حداقل 30 بار تکرار می‌شوند ( در هر یک از دو رکعت اول نماز دوازده بار ) و به این ترتیب 60 مرتبه خدا را با صفت رحمتش می‌ستائیم.

    و این درسی است برای همه انسانها که خود را در زندگی بیش از هر چیز به این اخلاق الهی متخلص کنند.

    به علاوه اشاره‌ای است به این واقعیت که اگر ما خود را عبد و بنده خدا می‌دانیم مبادا رفتار مالکان بی‌رحم نسبت به بندگانش در نظرها تداعی می‌شود.

    نکته‌ای دیگر اینکه «رحمان و رحیم » بعد از «رب‌العالمین » اشاره به این است که ما در عین قدرت نسبت به بندگان خویش، با مهربانی و لطف رفتار می‌کنیم.

    (آیه 4) – دومین اصل مهم اسلام یعنی قیامت و رستاخیز : (خداوندی که مالک روز جزاست ) (مالک یوم الدین).

    در اینجا تعبیر به «مالکیت خداوند» شده است که نهایت سیطره و نفوذ او را بر همه چیز و همه کس در آن روز مشخص می‌کند روزی که همه انسانها در آن دادگاه بزرگ برای حساب حاضر می‌شوند و در برابر مالک حقیقی خود قرار می‌گیرند، تمام گفته‌ها و کارها و حتی اندیشه‌های خود را حاضر می‌بینند، هیچ چیز حتی به اندازه سر سوزنی نابود نشده و به دست فراموشی نیفتاده است،و اکنون این انسان است که باید بار همه مسئولیتهای خود را بر دوش کشد!

    حتی در آنجا که بنیانگذار سنت و برنامه‌ای است.

    باز باید سهم خویش را از مسئولیت بپذیرد!

    بدون شک مالکیت خداوند نسبت به جهان هستی مالکیت حقیقی است نه مالکیت اعتباری نظیر مالکیت ما نسبت به آنچه در این جهان ملک ما است و به تعبیر دیگر این مالکیت نتیجه مالکیت و ربوبیت است.

    آن کس که موجودات را آفریده و لحظه به لحظه فیض وجود هستی به آنها می‌بخشد مالک حقیقی موجودات است.

    و در پاسخ به این سؤال که مگر خداوند مالک تمام این جهان نیست که ما از تعبیر به «مالک روز جزا» می‌کنیم؟

    باید بگوییم: مالکیت خداوند گرچه شامل هر دو جهان می‌باشد اما بروز و ظهور این مالکیت در قیامت بیشتر است.چرا که در آن روز همه پیوندهای مادی و مالکیت اعتباری بریده می‌شود و هیچ کس در آنجا چیزی از خود ندارد حتی اگر شفاعتی صورت گیرد نیاز به فرمان خداست.

    اعتقاد به روز رستاخیز، اثر فوق‌العاده نیرومندی در کنترل انسان در برابر اعمال نادرست و ناشایست دارد و یکی از علل جلوگیری کردن نماز از فحشاء و منکرات همین است که نماز انسان را هم به یاد مبدئی می‌اندازد که از همه کار او باخبر است و هم به یاد دادگاه بزرگ عدل خدا .

    در حدیثی از امام سجاد (ع) می‌خوانیم : هنگامی که به آیه « مالک یوم الدین» می‌رسید آنقدر آن را تکرار می‌کرد که نزدیک بود روح از بدنش پرواز کند.

    اما کلمه «یوم الدین» : در قرآن در تمام موارد به خاطر این است که آن روز روز جزاست و دین در لغت به معنی «جزا » می‌باشد،و روشنترین برنامه‌ای که در قیامت اجرا می‌شود همین برنامه و کیفر و پاداش است.

    (آیه 5 )- انسان در پیشگاه خدا : از اینجا گوئی «بنده» پروردگار خود را مخاطب ساخته نخست از عبودیت خویش در برابر او، و سپس از امدادها و کمکهای او سخن می‌گوید :«تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو یاری می‌جویم» (ایاک نعبد و ایاک نستعین).

    در واقع آیات گذشته سخن از توحید ذات و صفات می‌گفت و در اینجا سخن از توحید عبادت، و توحید عبادت آن است که هیچ کس و هیچ چیز شایسته پرستش جز ذات خدا ندانیم تنها به فرمان او گردن نهیم، و از بندگی و تسلیم در برابر غیر ذات او بپردازیم، توحید افعال آن است که تنها مؤثر حقیقی را در عالم او بدانیم، نه اینکه دنبال سبب نرویم بلکه معتقد باشیم هر سببی هر تأثیری دارد به فرمان خداست.

    این تفکر و اعتقاد انسان را از همه کسی و همه موجودات بریده و تنها به خدا پیوند می‌دهد.

    آیه(6) - «ما را به راه راست هدایت فرما » (اِهدِنَا الصِِّراطَ المُستقَیم).

    پس از اظهار تسلیم در برابر پروردگار و وصول بر مرحله‌ی عبودیت و استمداد از ذات پاک او نخستین تقاضای بنده این است که او را به راه راست، راه پاکی و نیکی، بودن به دستورات خداست.

    راه عدل و داد و راه ایمان و عمل صالح هدایت فرماید،در اینجا این سؤال که چرا ما همواره درخواست هدایت به صراط مستقیم از خدا می‌کنیم مگر ما گمراهیم!

    مطرح می‌شود.

    وانگهی این سخن از پیامبر و امامان که نمونه انسان کامل بودند چه معنی دارد؟!

    در پاسخ می‌گوئیم : انسان در مسیر هدایت هر لحظه بیم لغزش و انحراف درباره‌ی او می‌رود، به همین دلیل باید خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را بر راه ثابت نگهدارد.

    دوم اینکه هدایت همان پیمودن طریق تکامل است که انسان تدریجاً مراحل نقصان را پشت‌سر بگذارد و به مراحل بالاتر برسد.

    بنابراین جای تعجب نیست که حتی پیامبران و امامان از خدا تقاضای هدایت «همراه مستقیم» کنند، چه اینکه کمال مطلق تنها خداست، و همه بدون استثناء در مسیر تکاملند، چه مانعی دارد که آنها نیز تقاضای درجات بالاتری را از خدا بنمایند.

    امام صادق (ع) در تفسیر این آیه می‌فرماید:«خداوند، ما را بر راهی که به محبت تو می‌رسد و با بهشت واصل می‌گردد،و مانع از پیروی هوسهای کشنده و آراء انحرافی و هلاک کننده‌ است ثابت بدار».

    صراط مستقیم چیست؟

    «صراط مستقیم» همان آئین خداپرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خداست، چنانکه در سوره‌ی انعام آیه 161 می‌خوانیم :«بگو : خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده، به دین استوار آئین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید».

    (آیه 7) – دو خط انحرافی !« مرا به راه کسانی هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمتهای خود قرار دادی (نعمت هدایت، نعمت توفیق، نعمت رهبری مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) نه آنها که بر اثر اعمال زشت و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه آنها که جاده حق را هرا کرده و در بیراهه‌ها گمراه و سرگردان شده» (صِراطَ الَّذینَ َانْعَمتَ عَلیهِم غَیرِ المَغضوب عَلَیهِم ولا الضّالّین).

    در حقیقت خدا به ما دستور می‌دهد طریق و خط پیامبران و نیکوکاران و آنها که مشمول نعمت و الطاف او شده‌اند را بخواهیم و به ما هشدار می‌دهد که در برابر شما همیشه دو خط انحرافی قرار دارد، خط «مغضوب علیهم » و خط «ضالین».

    «الَذین انعمت علیهم» کیانند؟

    سوره نسا آیه 69 این گروه را تفسیر کرده است : « کسانی که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانی قرار می‌دهد که مشمول نعمت خود ساخته، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح، و اینان رفیقان خوبی هستند».

    بنابراین ما در سوره حمد از خدا می‌خواهیم که در خط این چهار گروه قرار گیریم که در هر مقطع زمانی باید در یکی از این خطوط، انجام وظیفه کنیم و رسالت خویش را ادا نمائیم.

    «مغضوب علیهم» و «ضالین» کیانند؟

    از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده می‌شود که «ضالین» گمراهان عادی هستند، و «مغضوب علیهم» گمراهان لجوج و منافق، به همین دلیل در بسیاری از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده.

    در آیه 6 سوره فتح آمده است : « خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد می‌برند مورد غضب خویش قرار می‌دهد، و آنها را لعن می‌کند، و از رحمت خویش دور می‌سازد، و جهنم را برای آنان آماده ساخته است».

    به هر حال « مغضوب علیهم » آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنی با حق را می‌پیمایند و حتی از اذیت و آزار رهبران الهی و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمی‌کنند.

کلمات کلیدی: سوره‌ حمد

به نام خدا جلال آل احمد جلال در سال 1302 در خانواده روحاني به دنيا آمد . دبستان را که به پايان رساند ، پدرش ديگر اجازه درس خواندن را به او نداد و او ناچارا به سمت بازار کار رفت ، تا اينکه پنهاني در کلاسهاي دارالفنون ثبت نام کرد . روزها به کار سي

درباره محمدرضا شفيعى کدکنى محمدرضا شفيعى کدکنى شاعر ، ادبيات پژوه ، منتقد ادبى ،مصحح و مترجم. متولد ???? ، کدکن نيشابور تلمذ و شاگردى دروس حوزوى در محضر بزرگانى چون اديب نيشابورى دوم، ميرزا هاشم قزوينى، آيت الله ميلانى و برخى ديگر از علماى ن

محمد علي فروغي تولد: 1254 هجري شمسي وفات: پنجم آذرماه 1321 هجري شمسي محمد علي فروغي که در اواخر دوران قاجاريه به لقب " ذکاءالملک " شهرت داشت، اولين و آخرين رئيس الوزراي رضا شاه و اولين نخست وزير محمد رضا شاه است؛ که هم در جريان انتقال سلطنت از

دکتر محمد رضا شفيعي کدکني شعر فارسى، به عنوان يکى از برجسته‏ترين و گسترده‏ترين آثار فرهنگِ بشرى، همواره موردِ ستايش آشنايانِ اين وادى بوده است. اين شعر، همان‏گونه که در حوزه مفاهيم و معانى ويژگيهايى دارد که آن را از شعر ديگر ملل امتياز مى‏بخشد، در

يادداشتي بر داستان «فردا»ي صادق هدايت از محمد بهارلو در «نوشته‌هاي پراکنده صادق هدايت»، که حسن قايميان گرد آورده است، داستان کوتاهي هست به نام فردا که تاريخ نگارش 1325 را دارد. اين داستان اول بار در مجله «پيام نو» (خرداد و تير 1325) و بعد در کبوتر

انواع عقل در مثنوي از نظر مولانا جلال‌الدين محمد بلخي جوري ادنان وش (کارشناس ارشد زبان ادبيات فارسي، مدرس دانشگاه جامع علمي کاربردي) چکيده در مثنوي، مولانا دو نگاه کاملاً متفاوت به عقل دارد. در مواضعي آن را مي ستايد و صفت اوليائش مي شمارد و در موا

بنام خدا سيد محمد حسين بهجت تبريزي فرزند حاج مير آقا خشگنابي در سال 1285 خورشيدي در تبريز به دنيا آمد ، کودکي شاعر در قرئيه ( شنگول آباد ) و ( قيش قرشاق ) و ( خشگناب ) همزمان با انقلاب تبريز عليه محمد شاه قاجار سپري شد. شهريار در هفده سالگي به

مسجد احمد ابن طولون ابن طولون ، جامع سومين مسجد ساخته مسلمانان در مصر و يکي از بزرگترين مساجد کهن جهان اسلام که به فرمان احمد بن طولن در ناحيه القطايع در حومه فسطاط بر روي جبل يشکر برپا گرديد . کندي گويد : احمد ابن طولن در 259 ق دستور داد تا مسجد

مشهور به خواجه نصيرالدين طوسي از اهالي جهرود از توابع قم بوده است که در تاريخ 15 جمادي الاول سال 597 هجري قمري ولادت يافته است او به تحصيل دانش، علاقه زيادي داشت و از دوران جواني در علوم رياضي و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گر

نهم ارديبهشت ماه 1297 هجري شمسي درخانواده اي از علماي روحاني رشت، پسربچه اي پا به دنيا گذاشت. اوکه اولين فرزند خانواده بود توسط جد پدريش شيخ محمد تقي معين العلما (محمد) نام گذاري شد. خانه آن دريکي ازمحلات اصلي رشت قرارداشت وهمراه با جد پدري وعمويش (

شيخ احمد جامي از اولاد ليث بن جرير علي از اصحاب رسول اکرم و از اعراب عدرناني بود که به حضرت ابراهيم مي رسد . که در عربستان زندگي مي کرد عده اي از اين قبايل به ايران مهاجرت کردند و عده اي در کاشمر ساکن شدند احمد جامي شيخ احمد جامي از اولاد ليث بن جر

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول