چکیده:
عاشورا حیات اسلام .
بانک رسای حق از همه حنجرهای بانک آبروو عزت مسلمین رکن کعبه .
روح نماز و به طور کل عاشورا یک فرهنگ است یک مکتب فکری است و درخشانترین نمونه معروف گرائی و منکرتیزی است.
عصر خاتمیت عصر بداری و رشد فکری و هویدا شدن گوهرها و درهائی که در هزینه انسان پنهان بود و انقلاب حسینی مهمترین نقشی که ایفا کرد و حیاءگری مردمی بود که در اثر بدعتهای معاویه از مسیر اسلام منحرف شده بودند.
لذا درسهائی که عاشورا به ما می دهد.
این است که برای حفظ دین باید فداکاری کرد و در راه دین و قرآن همه باید فداکاری کنند .
بزرگ – کوچک – پیر – جوان – مرد- زن – امام رعیت همه در یک صف قرار می گیرند و برای دفاع از دین بصیرت پیش از چیز دیگر برای انسان لازم است و این که امام حسین (ع) فرمود من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم.
نشان دهنده این است که امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه ولائی در اسلام برخوردار است.
عصر خاتمیت عصر بداری و رشد فکری و هویدا شدن گوهرها و درهائی که در هزینه انسان پنهان بود و انقلاب حسینی مهمترین نقشی که ایفا کرد و حیاءگری مردمی بود که در اثر بدعتهای معاویه از مسیر اسلام منحرف شده بودند.
نشان دهنده این است که امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه ولائی در اسلام برخوردار است.
واژه های کلیدی.
عاشورا- فرهنگ – درسهای عاشورا- فداکاری- بصیرت – ایثارگر- امر به معروف و نهی از منکر مقدمه: عاشورا را حیات اسلام .
بانک رسای حق از همه حنجره های پاک ابروو عزت مسلمین .
رکن کعبه .
پایه قبله – روح نماز و به طور کلی عاشورا نام یک روز نیست بلکه عاشورا نام یک فرهنگ است.
عاشورا امروز یک حادثه نیست .
بلکه یک مکتب فکری و یک نظام سیاسی است .
عاشورای حسینی در سیستم دفاعی اسلام ناب محمدی «ص» در طول قرون و اعصار است.
چرا که عاشورای حسینی درخشانترین نمونه معروف گرائی و منکر تیزی در بهینه زمان و زمین است .
عاشورا را نمایشگاه جاوید ارزشها و ضد ارزشها در ساحل فرات است.
عاشورا دانشگاه عشق و عرفان و حماسه است .
در این دانشگاه انسان می آموزد که چگونه به خدا عشق ورزد و کشتی نجات است محمد «ص» در برابر طوفان جهل و ترس و استعمار خارجی و استبداد داخلی است.
عاشورا مکتب «عمل به تکلیف» و عزت گرائی و ذلت ستیزی است که فرمود هیهات منا الذله و با این فریاد سرخ خود سنت نبوی را احیاء نمود.
یکی از فلسفه های عاشورا احیاگری بود.
عصر خاتمیت زمان بیداری مردم و رشد فکری آنان بوده است .
گوهرها و درهای در خزینه انسان پنهان بود که توسط ظهور اسلام هویدا شد.در آن زمان قانون مرده نمی توانست تحول ایجاد کند و گنجهای مدفون در جامعه را پیدا نماید.
آنچه که در جاهلیت عرب به وقوع پیوست پیدا کردن آنان از جهل و شرک و افکار مذموم و اوهام باطل بوده به گونه ای که پیامبر (ص) به جای این که معجزه حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) را تعقیب کند اشاعه فرهنگ و نشر حقائق و معارف الهی را عهده دار شد.
و اذهان تاریک آن روز را به نور ایمام روشن نمود و لذا علی (ع) هدف بعثت نبی اکرم (ص) را چنین می فرماید.
فبعث فهم رسله .....
و یحتجو اعلیهم بالتبلیغ.
(نهج البلاغه - خ اول ص 33).
خدا پیامبر (ص) را فرستاد تا اینکه از راه تبلیغ و اقامه برهان با جاهلیت عرب گفتگو نماید.
و عقلهای پنهان شده را از جهل زدائی آشکار نماید.
امام مجری احکامی است که پیامبر گرامی (ص) از ناحیه صاحب شریعت جهت اصلاح مردم آورده است.
وقتی مقصد اصلی این همه مقررات و قوانین احیاء مردم است قهرا مجریان احکام غیر از بیداری آدمیان به چیز دیگری نمی اندیشند روی این جهت انقلاب حسینی (ع) مهمترین نقشی را که ایفاء نمود احیاء گری بود.
مردم را که در اثر بدعتهای معاویه از مسیر اسلام منحرف شدند و پیوسته برده حلقه به گوش او بودند و حق هیچ گونه تصمیم گیری را نداشته اند.
بلکه همیشه در زیر یوغ طاغوت زمان خود جرئت نفس کشیدن را نداشته و تسلیم محض او بودند .
لازم بود از مثل سید الشهداء که روح مبارزه و تقوی و فضیلت است قیامی رخ دهد تا جامعه آنچنانی را احیاء نماید و جان تازه ای را به اسلام ببخشد .
در این زمینه شواهدی ذکری گردد.
شاهدان – نهضت سید الشهدا اسلام را بیمه کرد تا آنجائی که در حق او گفته شد.
آغاز اسلام به نام محمدی (ص) و بقاء اسلام به نام حسین (ع) می باشد.
روی این جهت ائمه علیهم السلام برای نشر احکام و اصلاح جامعه مسلمین خود مردم را به این نهضت مقدس توجه می دادند .
چون احیاء انقلاب حسین(ع) بیداری مسلمانان را می رساند .
اگر ملت اسلامی روح مبارزه او را درک نمایند و شجاعت امام (ره) را در برابر قرار می گیرند .
بدون این که واهمه ای در دل راه دهند .
پس اسلام به برکت وجود مقدس حضرت محمد (ص) در جهان همچون خورشید طلوع می کند و این خورشید نباید غروب کند .
آفتابی ناپدید می شود .
که کره زمین در برابر او پرده افکند .
ولی اسلام با خون حسین (ع) حجاب کفر ستیزان را پاره می کند و اجازه غروب کردن آن را نمی دهد.
شاهد دوم: امام صادق (ع) فرمود سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحبی بخوانید چون این سوره بنام حسین (ع)است هر کس آن را بخواند روز قیمامت در درجات بهشت با حسین (ع) محشور می شود (ابرهان – ج 4 ص 456) مستفاد ( از این روایت ایت است که فجر منسوب به امام حسین (ع) است .
چون که فجر صادق هنگام دمیدن روز و محوشدن شب می باشد .
همانگونه که فجر .
ظلمت شب را از بین می برد و روشنائی می کند .
حسین (ع) نیز تاریکیهائی را که نبی بنی امیه ایجاد کرده بودند از بین برده است .
بنابراین حسین (ع) فجر بشریت است .
خورشید انسانیت از مدینه طلوع کرد در کربلا غروب نمود در زمانی که کفر بنی امیه تمام عالم اسلام را فراگرفته بود و استبداد بر مردم حاکم بود امام در چنین موقعیت حساس علت بقیه اسلام می شود.
شاهد سوم: ابراهیم ابن طلحه ابن عبیدالله پس از بازگشت امام سجاد (ع) از سفر دلخراش کربلا به مدینه از امام پرسید من الغالب ؟
چه کسی در مبارزه عاشورا پیروز شد آیا حسین (ع) پیروز شد یا یزید؟
امام فرمود.
اذا دخل وقت الصلوه فاذن و اقیمت تعرف الغایب ( امالی طوسی – ص 44) زمانی که وقت نماز می شود .
و نماز اقامه گردد و اذان گفته می شود آن گاه معلوم می شود که چه کسی غالب و چه کسی مغلوب خواهد بود.
در این حدیث شریف اشاره به این دارد که طاغوت زمان (بنی امیه ) مردم را به سوی انحطاط و از بین بردن ارزشهای اسلامی در بین آنها به پیش می بردند و نزد یک بود که نام محمد (ص) از بالای منازه ها برداشته شود .
دست پرتوان غیبی به توسط حسین (ع) ظاهر شد و فتح و پیروزی را به ارمغان آورد که نگذاشت نور خدا خاموش گردد و اسلام جان تاره ای گرفت و هدف آن حضرت نابودی جباران خون آشام بود تا بتواند احکام الهی را حاکم گرداند اگر چه در آن راه کشته شود .
و این را یک افتخار می داند.
یک از دیگر از فلسفه های قیام امام حسین ( ع ) امر به معروف ونهی از منکر است .
مقصود امام حسین( ع ) از این جمله « من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم .
نشان دهنده این است که امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه بالائی ، در اسلام برخوردار است .
امام حسین ( ع ) می خواهد با این عبارت نقش محوری امر به معروف و نهی از منکر را نشان دهد .
به گونه ای که هدف نهایی قیام خویش راتحقق این امر می دانند .
اصل در امر به معروف و نهی از منکر ، در تمامی ادیان ابراهیمی مطرح و وظیفه تمامی پیامبران ، رسولان ائمه ( ع ) و مومنان می باشد این مساله یک وظیفه شرعی و فقهی صرف نیست.
بلکه ملاک ، معیار و در واقع علت فرستادن رسولان الهی است .
زیرا عالم مادی عالم اختلاط خوبی ها و بدی ها .
حق و باطل .
خوش آیندها و بد آیندها ، ظلمت و نور ، فضائل و رذائل است و گاهی این امور چنان در هم تنیده می شوند که شناخت آنهاپس تاسی و عمل به آن دشوار می گردد .
ادیان الهی با شناساندن معروفها و باز داشتن از منکرها تلاش در جهت رهنمون داشتن آدمی به صراط مستقیم الهی را داشته اند .
رسول خدا ( ص ) درباره اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر می فرماید « کسی که امر به معروف و نهی از منکر کند جانشین خدا در روی زمین و جانشین رسول خدا است .
میزان الحکمه ج 6 - ص 80 امام باقر ( ع ) نیز در حدیثی می فرماید : « امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران است .
برنامه افراد صالح و شایسته است .
واجبی است که سایر واجبات در گرو آن اقامه می شوند .
امنیت جاده ها در سایه آن حاصل می شود .
حلیت کسب ها به سبب آن است .
کارها در سایه امر به معروف و نهی از منکر به سامان می رسد .
بنابراین اصل امر به معروف و نهی از منکر مخصوص امام حسین ( ع ) نیست .
بلکه وظیفه تمامی پیامبران رسولان امامان صالحان و مومنان می باشد .
اما از آنجا که معروف و منکر در زمان سید الشهدا ( ع ) شدت مختلط گردیده و از سوی دیگر منکر در تمامی ابعاد .
رایج شده بود .
و معروف در تمام ساحت هایش متروک مانده بود .
و این وضعیت منجر به خاموشی دین اسلام و فراموشی سنت نبوی و علوی گشته بود .
اباعبدالله ( ع ) اعتراض به وضع موجود و احیای سیره رسول خدا ( ص ) و دفاع از آن را تنها در سایه امر به معروف و نهی از منکر محقق می دانست به همین دلیل آن حضرت هدف از قیام خویش را اصلاح جامعه بوسیله امر به معروف و نهی از منکر بیان می کرد .
و فرمود : انی لم اخرج اکثیرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت طلب الاصلاح فی امه جدی ( ص) ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر ) بحار الانوار ج 44 باب 37 ج 2 باید توجه داشت که فرق است بین امر به معروف و نهی از منکر های عادی و معمولی که غرض بازداری استخاص از معصیت و مخالفت و وادار کردن آنها به اطاعت و انجام وظیفه است .
وبین امر به معروف و نهی از منکر که جنبه عمومی و کلی دارد و احیای دین و بقای احکام شعائر .
به آن وابسته باشد .
و ترک آن موجب خسارت ها و مصائب جبران ناپذیری بر مسلمانان شود .
درست مانند آنکه در عصر حکومت یزید ملیت جامعه اسلامی در خطر تغییر و تبدیل به ملیت کفر واقع شده بود و اوضاع و احوال نشان می داد که به زودی دین از اثر و رسمیت افتاده و فاتحه اسلام خواند می شود .
در صورت دوم که امر به معروف جنبه عمومی و احیاء دین و بقای احکام باشد .مشروط به امن از ضرر نسبت و باید دین را یاری کرد و خطر را از اسلام دفع نمود .
اگر چه به فداکاران مال و جان باشد .
امام حسین ( ع ) کاملا از خطری که متوجه دین شده بود آگاه بود .
از این رو در همان آغاز کار .
که مروان در مدینه به آن حضرت توصیه کرد که با یزید بیعت کند .
فرمود : انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید .
باید با اسلام وداع کرد .زیرا مت به راعی و شبانی مانند یزید مبتلا شده است .
یعنی وقتی یزید زمامدار مسلمین شود .معلوم است که اسلام به چه سرنوشتی گرفتار می شود .
آنجا که یزید است اسلام نیست و آنجا که اسلام است یزید نیست .
در مقابل چنین خطر و منکری .
امام حسین ( ع ) باید به پا خیزد ودفاع کند وسنگر اسلام را خالی نگذارد هر چند خودش و عزیزانش را بکشند و خواهران و دخترانش را اسیر کنند زیرا آن حضرت بقاء اسلام را از بقاء خودش مهم تر می دانست .
پس جان خود را فدای اسلام کرد و با آنکه اطفال و خاندانش در سختی و گرفتاری شدید بودند در برنامه خود و انجام وظیفه منصرف نشد .
آتش بر آشیانه مرغی نمی زنند گیرم که خیمه ، خیمه آل عبا بود کی کعب نی زاده به زنی دیده صد بلا گیرم اسیر دختر خیرالنساء نبود راس بریده را که زند چوب خیزران گیرم لبش بخواندن ذکر خدا نبود منابع و ماخذ 1- نام مشهور – احدی امیرکلاتی – نام نویسنده : مهدی – نام کتاب – آموختنی های از عاشورا محقق مرکز تحقیقاتی جواد الائمه قم نوبت چاپ .
چاپ سوم 1382 – انتشارات وفائی – مکان قم 2- تدوین و تالیف – گروه مولفان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – نام کتاب پرسش وپاسخ های دانشجویان ویراستار – رحیم کارگر – چاپ پنجم بهار 85 – ناشر – دفتر نشر معارف