دانلود مقاله اوصاف جهنم و جهنمیان

Word 266 KB 14016 29
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • (کتاب معاد در قرآن)
    پس از مرگ به کجا می روم؟

    آیا دوباره باز می گردم؟

    آمدنم بهر چه بود؟

    آیا باید در این باره بیندیشیم؟

    آن چه واقع امر است انجام خواهد گرفت پس اندیشیدن من در این باره چه سودی دارد؟

    تصور مرگ و حوادث بعد از آن ، زندگی انسان را تلخ می سازد چرا در این باره فکر کنم و عیش و نوش را ناقص کنم؟

    آری، این قبیل پرسش ها در طول تاریخ مطرح بوده ذهن انسان ها را همواره مشغول ساخته و می سازد و درصدد یافتن پاسخ قانع کننده بوده است.

    از همن رهگذر دانشمندان و فیلسوفان کوشش کرده اند بدین پرسش ها پاسخ دهند تا وجدان حق جوی خود را قانع سازند و حاصل پژوهشهای خود را در اختیار دیگر انسان ها قرار دهند.

    پیامبران الهی معاد را باور داشته و اساس دعوت خود را بر آن استوار ساخته اند.

    زندگی پس از مرگ در ادیان آسمانی یکی از عقاید قطعی به شمار می رود.

    صدها و هزارها کتاب به زبان های مختلف نگاشته شده است .

    پیامبر گرامی اسلام و امامان معصوم (ع) در راستای ترویج و تثبیت ایمان به معاد جایگاه بسیار والایی دارند.

    قرآن مجید بیش از همه ی کناب های آسمانی در این باره تأکید دارد و در آیات فراوانی به جنبه های گوناگون آن اشاره می کند.

    تدبر در آیات عمیق این کتاب آسمانی با استفاده از رهنمودهای احادیث پیامبران و امامان معصوم (ع) می تواند ما را در شناخت زندگی پس از مرگ که جهان غیب است و درک روشن و کامل آن برای ما و در این جهان غیر ممکن می باشد به مقدار درکمان کمک کند.

    فصل اول : دوزخ (جهنم)
    دوزخ (از نظر آیت ا...

    دستغیب )
    دوزخ گودالی است بی پایان و آتشی است افروخته شده از غضب یزدان و زندان اخروی است که در آن انواع عذابها و اصناف شدتها و اقسام بلاها است که ادراک آن ها فوق فهم ماست و تحقیقاً مقابل و ضد بهشت است.

    چنانکه در بهشت انواع نعمتها و لذتها وجود دارد و ذره ای ناراحتی نیست ولی در جهنم انواع شدتها و ناراحتی ها موجود است و آسایش و راحتی در آن نیست.
    دوزخ از نظر ابراهیم امینی در کتاب معاد در قرآن
    دوزخ جایگاهی است در جهان دیگر که بزه کاران در آن جا به انواع عقوبت های کیفر می بینند.

    قرآن مجید از آن جا به عنوان جهنم و حجیم یاد می کند به آیات زیر توجه فرمایید:
    1- «به کافران بگو: به زودی مغلوب می شوید و به سوی جهنم محشور خواهید شد، و جایگاه بدی است.» سوره ی آل عمران آیه ی 12
    2- «خدا همه منافقان و کافران را در جهنم گرد می آورد.» سوره ی نساء آیه ی 140
    3- «خدا به مردان و زنان منافق و کافران به آتش جهنم وعده داده و در آن جا جاودانه خواهند بود.

    همان، آنان را کفایت می کند و خدا آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت» توبه آیه 68
    «خدا به مردان و زنان منافق و کافران به آتش جهنم وعده داده و در آن جا جاودانه خواهند بود.

    همان، آنان را کفایت می کند و خدا آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت» توبه آیه 68 «هرکس نزد پروردگارش گنه کار بیاید بی گمان داخل دوزخ شود که نه می میرد و نه زنده می ماند» طه آیه 74 «برای کافران‌آتشی جهنم آماده است، نه حکم مرگشان صادر می شود، نه در عذابشان تخفیف داده می شود.

    بدین نه هر ناسپاسی را کیفر می دهیم.

    «سوره فاطر آیه ی 36» «پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا اجابت کنم، آنان که از پرستش من سرباز می زنند با خواری داخل جهنم می شوند» سوره غافر آیه ی90.

    جهنم کمینگاه بزرگ ( تفسیر نمونه جلد 26) در آیه ی 21 سوره نبأ «جهنم کمینگاهی است» در آیه ی 22 سوره ی نساء «محل بازگشت طیغانگران» آیه 23 همان سوره «مدتهای طولانی در آن می مانند» «مرصاد» اسم مکانی است به معنی جایگاهی که در آن کمین می کنند.

    و اگر به معنی «صیغه ی مبالغه» تفسیر کنیم خود دوزخ در کمین آن ها قرار دارد و هر کدام از طغیانگران به آن نزدیک شوند آن ها را به سوی خود می کشاند و در کام خود فرو می برد.

    «مآب» به معنی مرجع و محل بازگشت است ، و گاه به معنی منزلگاه و قرارگاه می آید، در این جا به همین معنی است «احقاب» در اینجا به معنی این است که مدتهای طولانی و سالیان دراز پی در پی می آید و می گذرد، بی آنکه پایان یابد، و هر زمانی که می گذرد زمان دیگری جانشین می شود.

    آفریده شدن بهشت و جهنم شیخ صدوق (ره) در امالی و در عیوهن اخبار الارضا و در توحید با استثنا از مردی روایت کرده است : به امام رضا (ع) عرض کردم: ای پسر رسول خدا از بهشت و جهنم برایم بگو.

    آیا خداوند آن دو را با هم آفریده است یا خیر؟

    امام رضا (ع) فرمودند: بله!

    به راستی که رسول خدا (ص) در معراج، وارد بهشت شدند و جهنم را نیز دیدند.

    عرض کردم بعضی از مردم می گویند که بهشت و جهنم آفریده نشده .

    ایشان فرمودند : آن ها از ما نیستند و نیز آن ها نیستیم و هرکس بهشت و جهنم را انکار کرده، دست ولایت ما را قبول ندارد و تا ابد در آتش جهنم خواهد ماند.

    خدای تبارک فرمودند : «هذه جهنم اللتی یکذب بها المجرمون، یطومون بینها و بین حمیم ان» سوره الرحمان آیه ی43 از کتاب تصویری از بهشت و جهنم.

    آتش جهنم نمونه ی اول «ابوبصیر می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: یابن الرسول الله (ص) !

    مرا (از آتش قهر خداوند) بترسان زیرا دلم سقاوت یافته است.

    امام صادق (ع) فرمود: «یا ابا محمد، خودت را برای یک زندگی طولانی آماده ساز.

    براستی که جبرئیل (ع) در حالی که چهره اش در هم بود ، نزد پیامبر آمد (و حال آنکه هر وقت نزد رسول خدا می آمد متبسم بود) رسول خدا (ص) فرمود: ای جبرئیل چگونه است که امروز با چهره ی درهم نزد من آمده ای؟

    عرض کرد : یا محمد (ص) دمدین گاههای آتش جهنم نهاده شده است (از این جهت من سخت ناراحتم) رسول خدا فرمود: دمیدن گاههای آتش چیست یا جبرائیل ؟

    عرض کرد: یا محمد (ص) همانا خدای عز و جل به آتش توجه فرمود بر آن به مدت هزار سال (از سالهای دنیا) دمید تا (شعله اش از شدت حرارت) سفید شد، آنگاه هزار سال (دیگر) بر او دمید تا شعله اش سرخ گشت، آنگاه هزار سال دیگر در آن دمیده تا سیاه شد و اکنون جهنم یک سیاهی سراسر ظلمانی است بطوری که اگر قطره ای از ضریح (آب چرک و غفن و داغ) آن بر تمام نوشیدنی های اهل دنیا ریخته شود همگی از بوی بد آن به هلاکت می رسند.

    و اگر تنها یک حلقه از زنجیرهای دوزخ که عرض هفتاد ذراع است در دنیا آورده شود تمام دنیا از شدت حرارت آن ذوب می شود.

    و اگر پیراهنی از پیراهن های اهل آتش جهنم بین آسمان و زمین قرار گیرد تمام اهل دنیا از بوی آن بهلاکت می رسد.» نمونه ی دوم : یکی از امور معراج نشان دادن بهشت و جهنم به پیغمبر (ص) است.

    رسول خدا (ص) فرمود در لیله المعراج هر ملکی که بمن رسید خندان بود، بملکی رسیدم که عبوس و گرفته بود و روی من نخندید.

    از جبرئیل پرسیدم او کیست؟

    گفت: او مالک دوزخ است از وقتی که آفریده شد، تاکنون همینطور است، بر روی کسی نخندیده است.

    پیغمبر فرمود: بجبرئیل گفتم: به او بگو سرپوش از جهنم بردارد.

    فرمود گوشه ای از سرپوش جهنم را عقب زدند دیدم شراره ی آن رو به بالا فوران زد بطوریکه ترسیدم مرا هم فرا گیرد.

    گفتم آنرا بگیرد.

    آتش جهنم شعور دارد.

    از ظاهر آیات شریفه معلوم می شود که آتش جهنم برخلاف آتش دنیا، دارای ادراک و شعور است چنانکه می فرماید روزی که به جهنم می گوییم آیا پرشدی از اهل عذاب پس در جواب ما می گوید آیا باز هم اهل عذاب هستند؟

    یعنی مرا هم گنجایش و هم اشتیاق به زیادتی است.

    و نیز آتش جهنم اهل عذاب را می شناسد و به آن ها حمله می کند و جاذبه دارد و نعره می زنند چنانچه می فرماید: چون ببیند آتش جهنم ایشان را از جائی دور؛ از آن آتش آواز جوشیدن از زیادی خشم و غریدن بشوند.

    هر شراره ی آتش چون شتریست : راجع به شراره ی آتش جهنم یعنی جرقه هایش که به عدد ستارگان‌آسمان است.

    در قرآن مجید می فرماید:‌هر شراره اش بمانند قصری یا درختی بزرگی است و از دور مانند شتری زرد رنگ است (انها ترمی بشر کالقصر کانه جماله صفر) درهای جهنم امام باقر (ع) در تفسیر این آیه «وَ‌ اِنَّ موعِدَهُم اَجمعین...» فرمودند : «به من چنینی خبر رسیده است – و خدا داناتر است – که همانا خداوند برای جهنم هفت در که (مراتب ) قرار داده است که بالاترینشان «جحیم» است.

    اهل این در که بر روی سنگ سختی می ایستد در حالی که مغز سرشان می جوشد مانند جوشیدن محتویات یک دیگ جوشان.

    دومین در که «لظی» نام دارد که‌(از شدت حرارت) پوست را می کند.

    آن کسی را که پشت کرد و از دستورات خداوند سرپیچی نمود فرا می خواند و همه آن ها را درون خود جمع می کند.

    سومین در که ، «سقر» است بقدری سوزان و عذاب آور است که هیچ کس را زنده باقی نمی گذارد، آن آتش بر آدمیان رو نماید و بر آن آتش نوزده فرشته موکلند.

    چهارمین مرتبه «حُطَمُه» است که شعله های آن مانند قصر کشیده می شود، گویی شتران زردرنگند، و آنچنان ساکنان و اهل خود را می کوبند و می سوزانند که این بیچارگان مانند سورمه می شوند، روح نمی میرد، آنگاه که مثل سورمه می شوند مجدداً به حالت اول برمی گردند.

    (و عذاب همواره تکرار می شود.) پنجمین در که جهنم، «هاویه» است که در این مقام اهل آن فریاد می زنند: ای مالک دوزخ بفریاد ما برس مالک هم در پاسخ استغاثه آنها ظرفی زردرنگ آتشین که مملو است از صدید‌(آب داغ متعفی که) نوشانده می شوند و از پوست بدنشان مانند مس مذاب سرازیر می گردد و وقتی بلند می شوند تا از آن بیاشامند گوشت صورتشان از شدت حرارت آن می ریزد.

    و این همان قول خداوند متعال است که فرمود: «وَ اِن یَستعینوا یغاثوا...» و اگر دوزخیان فریادخواهی کنند ، در پاسخشان آبی جوشان مانند مس مذاب که صورت را پوست می کند خورانده می شوند و به «راستی» بد معامله ای است که به آن ها می شود.

    و کسی که در این درکه بیفتد سقوطش هفتاد سال بطول می انجامد و هرگاه پوستی از او می سوزد پوست دیگر جای آن را می گیرد.

    ششمین در که «سعید» است که سهید خیمه (سراپرده) از آتش دارد، در هر خیمه سیصد قصر از آتش و در هر قصر سیصد خانه از آتش و در هر خانه سیصد نوع عذاب های آتشین است.

    در این خانه ها مارهای بزرگی از آتش و عقربهایی از آتش دغل و زنجیرهایی از آتش مهیا شده است.

    و این همان قول خدای تعالی است که فرمود : «اِنا اَعتَدنا للکافرینَ سَلاسِل و اَغلالاً و سَعیداً» طبقه ی هفتم، «جهنم» نام دارد که در آن «خلق» است قُل اَعوذَ بِرَبِّ النّاس» و آن نام چاهی است که هنگامی که گشوده می شود شعله های آن بر افروخته می شود و این آتش از لحاظ عذاب شدیدترین آتش دوزخ است در این مرتبه کوهی وجود دارد از آتش زردرنگ که در وسط جهنم است و نیز بیابانی از مِش (روی) مذاب که در اطراف این کوه جریان دارد و عذاب آن آتشین است.» کوهی به نام سکران شیخ طبرسی در امالی با استناد از رسول خدا‌ (ص) روایت کرده است: حبیبم جبرئیل امین (ع) به من فرمود خدای تبارک و تعالی در جهنم، کوهی به نام «سکران» آفریده است و در دامنه ی آن کوه، سرزمینی به نام «غضبان» قرار دارد.

    در آن سرزمین، دره ای است که عمق آن صد سال راه است.

    و در آن دره صندوق هایی از آتش وجود دارد و در آن صندوق ها، جامه ها و زنجیرها و دست بندهایی از آتش برای اهل جهنم وجود دارد که در آن ساخته می شوند.

    ویل : در تفسیر فرات با استناد از محمد بن احمد روایت شده است.

    امام علی (ع) فرمودند : روزی رسول خدا به من فرمودند: ای علی به راستی جبرئیل (ع) نزد من آمد و به من خبر داد که امتم بعد از من به تو خیانت و اهانت خواهند کرد، پس «ویل» بر آن ها باد و آن را سه بار تکرار کرد.

    به ایشان عرض کردم : معنای ویل چیست به ایشان فرمودند: ویل سرزمینی است در جهنم که جایگاه تو و کسانی است که با خاندان تو جنگ می کنند و کسانی که در بیعت کردن با تو خیانت می کنند.

    سخنانی از امام خمینی در توصیف دوزخ و عذابهای دوزخی : جهنم و عذاب های گوناگون عالم ملکوت و قیامت صورتهای عمل و اخلاق خود توست.

    تو به دست خود خویشتن را دچار ذلت و زحمت کردی و می کنی، تو با پای خود، به جهنم می روی و به عمل خود جهنم درست می کنی، جهنم نیست جز باطل عمل های ناهنجار تو، ظلمت ها و وحشت های برزخ و قبر و قیامت نیست جز ظل ظلمانی اخلاق فاسده بنی انسان.

    (فَمَن یَعمَل مِثقال ذَرهٍ خیراً یَرَه * وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَه شَرّ یَرَهُ) علی (ع) از آتش دوزخ می ترسد.

    انبیاء و بزرگان می ترسیدند و می لرزیدند ، مؤمن بهر اندازه عمل خوب هم داشته باشد باید خود را از عذاب دور نداند بایستی بین خود و جهنم یک پرده فضل خدا را مانع ببیند.

    از علی (ع) بالاتر سراغ داری؟

    علی خود را وادار می کند که از عذاب بترسد روزی حضرت وارد خانه یتمی می شود تنور آتش می کند تا نان بپزد وقتی شعله آتش بلند می شود و سرخود را نزدیک می کند.

    بخود می گوید علی بچش مزه ی آتش را.

    فصل دوم : نامها و صفات جهنمیان صفات خداوند متعال، به یک اعتبار، دو نوع است: صفات رحمانیه و صفات قهریه و غضبیه .

    صفات رحمانیه مانند : رزاقیّت، غفاریّت، رحمانیّت و ...

    صفات قهریه مانند: جباریّت کبریائی، انتقام و ...

    مظهر و ظهور تامه و بالغه ی این اسماء و صفات در قیامت است.

    نامها و صفات جهنم النّار : و قالوا لَن تَمَسَّنا النّار الّا ایّاماً معدوده و یهود گفت: آتش جهنم جز روزهای معدودی به ما نخواهد رسید.

    اَشَدُّ العَذاب : وَ یَومَ القیامَه یُرَدّون اِلی اَشَدُّ العَذاب وَ ما اللهُ بغافلِ عَمّا تَحمَلون و در روز قیامت (قوم فرعون) به شدیدترین عذاب گرفتار خواهند شد و خداوند از آن چه می کنید، غافل نیست.

    عذابٌ خلد : ثُمَّ قیلَ لِلّذین ظَلَموا ذوقوا عذاب الخلد .

    (یونس 52) سپس به کسانی که ستم کردند گفته شد : بچشید عذاب جاودان را.

    جحیم : وَ لا تُسئلُ عَن اَصحابِ الجَحیم (بقره 119) و از اصحاب جهنم هیچ سؤالی نمی شود.‌(زیرا آن ها از اساس کفر بودند) تهدید شدگان به عذاب دوزخ در قرآن کریم چند دسته از مردم به عذاب های دوزخ تهدید شده اند.

    دسته ی اول کافران: کسانی که به خود و معاد و نبوت ایمان ندارند.

    قرآن می گوید: «کسانی که کافر شدند و آیات خدا را تکذیب کنند آنان اهل دوزخند و در آن جا جاودانه خواهند بود.» دسته دوم : مشرکان : کسانی که در پرستش، غیر از خدا را شریک قرار می دهند.

    قرآن می فرماید: «کافران اهل کتاب و نیز مشرکان در آتش دوزخند و برای همیشه در آن جا خواهند بود.

    اینان بدترین انسان ها می باشند.

    دسته سوم : منافقان : کسانی که در باطن ایمان ندارند ولی با زبان مدعی ایمان هستند.

    قرآن می گوید: « خدا به مردان و زنان منافق و کافران وعده آتش دوزخ داده است و در آن جا جاودانه اند.

    همین برایشان بس است.

    خدا آن ها را لعن کرده و در عذابی پایدار گرفتار خواهند شد.

    گروه چهارم : ظالمان و ستم کاران هستند.

    قرآن می گوید: «آن گاه به ستم کاران گویند: عذاب جاوید را بچشید، آیا نه این است که در برابر اعمالتان کفر می بینید.

    » گروه پنجم ، کسانی که انسان یا انسان هایی را بدون جرم به قتل می رسانند.

    قرآن می گوید: «هرکس مؤمنی را به عمد بکشد کیفر او جهنم است که در آن جاویدان خواهد بود، خدا بر او خشم گیرد و لعنت کند و برایش عذابی بزرگ آماده سازد.

    » گروه ششم : گناهکاران و مجرمان، در قرآن می فرماید: «آری، هرکس که کار زشتی انجام داد و گناهش بر او احاطه کرد اینان اهل جهنم اند و جاودانه خواهند بود.

    » گروه هفتم : کافران بی خبر : در بین مردم افرادی هستند که به خدا و پیامبر و معاد ایمان ندارند ولی نه از روی عناد و تعمد بلکه از روی جهل و بی خبری مهن.

    به طور وحشی یا نیمه وحشی در جنگل یا محیط های دور افتاده همانند حیوانات زندگی می کنند و جز خوردن و آشامیدن و شهوت رانی چیزی نمی دانند.

    یا به دین آبائی و اجدادی خود آن چنان یقین دارند که احتمال نمی دهند تا درصدد تحقیق برآیند.

    (از کتاب معاد در قرآن از ابراهیم امینی) افواج دوزخیان را برمی شمارند معاذ از رسول خدا (ص) درباره ی «فتاتون افواجاً» سؤال کرد.

    رسول خدا فرمود: در قیامت گنهکاران در ده فوج وارد می شوند فوج اول سخن چین ها هستند که اینها میمون صفتند این طرف و آن طرف می جهد سخنی از این بگیرد و برای آن نقل کند و آتشی روشن نماید.

    فردای روز قیامت بصورت بوزینه محشور می گردد.

    فوج دوم: حرامخواران اند دین و انصاف را کنار گذاشته و از هر راهی برسد صرف می کند هرچند حرام باشد یا حلال.

    طایفه سوم رباخواران اند که سرنگون هستند .

    در دنیا بر غیر روشی صحیح که خدا معین فرمود بود حرکت می کردند در قرآن کریم «رباخواری را جنگ با خدا اعلام می فرماید.» طایفه چهارم کسانی هستند که متصل زبان خود را دائماً می جوند و آن ها کسانی هستند که قاضی هائی که بغیر حق حکم کرده اند و عالم های بی عمل هستند که کردارهای آن ها بر خلاف گفتار آن هاست.

    طایفه پنجم کورانند، که کور وارد محشر می شوند و آن ها کسانی هستند که حق را نادیده گرفته و بباطل حکم می کنند و حکمرانان ستمگرند.

    طایفه ششم کسانی هستند که کر و گنگ وارد محشر می شوند که آن ها خودپسندها و از خود راضی ها هستند که خود و کارهای خود را پرارج و بزرگ می پندارند.

    طایفه ی هفتم کسانی هستند که دست و پا بریده وارد محشر می شوند و آن ها کسانی هستند که همسایه خود آزار می رسانند.طایفه هشتم : کسانی هستند که بوی گند آن ها که از شهوات و لذتهای حرام برخوردار بودند و از هیچ حرامی پرهیز نداشتند.

    طایفه نهم کسانی هستند که به شاخه های از آتش بسته شده اند و آن ها غمازان و سعایت کنندگان نزد سلاطین بودند و اسباب زحمت مردم و‌ آزار رساندن به آن را فراهم کرده اند.

    طایفه دهم کسانی هستند که جبه های آتشین بر آن ها پوشیده است و آن ها تکبرکنندگان و فخر و نازکنندگان هستند.

    از کتاب سرای دیگر نوشته آیت ا...

    دستغیب نمونه ای دیگر حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود : (ای اسحاق) «در آتش جهنم، بیابانی است که نامش «سقر» است ، از وقتی که خداوند آن را خلق فرموده است هنوز تنفس (فوران) نکرده است .

    و در این وادی کوهی قرار دارد که اهل ایمان این وادی از حرارت و بوی گند و کثافت این کوه و آن چه که خداوند در این کوه برای اهلش مهیا کرده است (به مالک) پناهنده می شوند و در این کوه غاری است که همه ساکنان این کوه از حرارت و بوی گند و کثافت این چاه و آن چه که خداوند برای اهلش مهیا فرموده است به او پناهنده می شوند و در این چاه مار بسیار بزرگی است که تمام اهل چاه از خباثت و پلیدی این مار و بوی بد کثافت آن و آن چه که خداوند برای اهل آن در دندان های این مار عظیم از ستم و زهر قتال مهیا فرموده است، به او پناهنده می شوند و داخل شکم این اژدهای عظیم صندوق هایی است که در آن ها پنج نفر از امت های گذشته و دو نفر از این امت محبوسند.

    عرض کردم: آن پنج نفر و دو نفر کیانند؟

    فرمود: «قابیل» که «هابیل» را کشت.

    و نمرود که با ابراهیم درباره ی پروردگارش با او به احتجاج برخاست و فرعون که گفت:‌« منم پروردگار اعلای شما و یهودا که ملت یهود را یهودی نمود و پولس (رسول) که ملت نصاری را نصرانی نمود و دو اعراب از این امت.

    (برگرفته از کتاب تصویری از بهشت و جهنم از احمد حبیبیان) خوراک اهل دوزخ قرآن می فرماید: « ما برای ستمکاران آتشی آماده می کنیم که سراپرده هایش آنان را فرا می گیرد و اگر فریاد رسی طلب کنند با آبی چون گدازه فلز به فریادشان می رسند که گرمای آن چهره ها را بریان می کند، چه به آشامیدنی و زشت جای گاهی است.» درخت زقوم خوراک گنه کار است که چون نافلز گداخته در شکم جوش می زند، هم چون جوشیدن آب داغ سپس بر سرش آب داغ می ریزند.» (از کتاب معاد در قرآن نوشته ابراهیم امینی) نمونه ای دیگر : و در سوره حم دخان میفرماید: «ان شجره لازقوم طعام الاثیم کالمهل یفلی فی البطون کفلی الحمیم»یعنی بدرستیکه درخت زقوم (میوه را برگ آن) خوراک کسی که بآتش گداخته شده است چون مس و روی و گفته شده که (سهل) روغن زینت جوش آمده است (از کتاب معاد آیت الله دستغیب) در دوزخ چند قسم آب وجود دارد: غساق – غسلین – حمیم – صدید – و در قرآن مجید ذکر شده است که حمیم در نهایت جوشش است.

    غسلین و ضریع و غساق از جمله طعامهای جهنم غسلین است و در مجمع البیان گوید: از آن چه که از شکم دوزخیان بیرون می آید پس از خوردن زقوم همان دوباره خوراکشان می شود.

    از آن جمله «ضریع» است و مرویست که آن چیزی است شبیه خار، از حنظل تلخ تر، از لاشه بدبوتر و از آتش سوزنده تر است .

    دیگر «عناق» است و بعضی از مفسرین فرموده اند که آن چشمه ای در دوزخ است که سمهای حیوانات سمی در آن جاری است.

    (از کتاب معاد از آیت الله دستغیب) نمونه ای دیگر مرحوم ابراهیم قمی در تفسیر آیه «وَ مِن وَرائِهِ جَهَنَّمَ و یُسقی مِن ماءٍ صَدید» می گوید: ماء صدید آب کثیفی است که از فروج زنان زناکار بیرون می ریزد آن آب کثیف را به او نزدیک می کنند اما او از خوردن آن سخت کراهت دارد و وقتی به زور آن را نزدیک او می برند صورتش بریان شده و پوست صورتش می ریزد.

    و هنگامی که از آن می آشامد محتویات درونش پاره پاره شده زیر پایش ریخته می شود و از هر کدام از آن ها به اندازه ی یک وادی چرم و جراحت خارج می شود.

    (از کتاب تصویری از بهشت و جهنم) لباس اهل دوزخ در قرآن می گوید: «سپس برای کسانی که کفر ورزیدند جامعه ای از آتش آماده کرده اند بر سرشان‌آب جوش ریخته می شود.

    هرچه در اندرون آنهاست و نیز پوست هایشان گداخته می شود.

    گرزهای آهنین برایشان‌ آماده است.» (از کتاب معاد در قرآن از ابراهیم امینی) نمونه ی دوم : امام باقر (ع) در تفسیر «سَرابیلُهُم مِن قَطران» پیراهن هایشان از قطران است، فرمودند : «پیراهنی است زردرنگ و پرحرارت و ذوب کننده » و در تفسیر «تَغشی وُجُوهَهُمُ‌ النّار» فرمودند : (دوزخیان) این لباس زردرنگ را می پوشند و صورتشان را فرا می گیرد.

    (از کتاب تصویری از بهشت و جهنم از احمد حبیبیان) فصل سوم : انواع عذابهای جهنّم عقوبتها و عذابهای اهل جهنم به مفاد آیات کریمه ی قرآن و روایات مأسوره از اهل بیت عصمت علیهم السلام، بعضی «جسمانی» بعضی «روحانی» است.

    عقوبات جسمانیه دوزخیان: 1- عقوبت مسکن: قرآن کریم می فرماید: «بطور حتم، جهنم موعد آنان است محل وفا بوعده ی عذابی است که باتباع شیطان داده شده است» برای آن، هفت باب است که برای هر باب، قسمتی از آنان (تبهکاران بر حسب اختلاف در استحقاق نوع عذاب) مشخص گردیده است» از امام امیرالمؤمنین (ع) منقول است که «جهنم ، مشتمل بر طبقات روی هم قرار گرفته است، بعضی فوق بعضی (و دست مبارک خود را روی دست دیگر نهاد و گفت‌ : این چنین است) .

    وَ اَسفَل و رَکات آن ، «جهنم» است و بالای آن «لظی» و روی آن «حُطمه» و روی آن «سَقَر» ، فوق آن ، «جَحیم» و فوق آن، «سَعیر» و بالاتر از همه «هاویه» است.

    به هر تقدیر، اَسفَل دارکات آتش، جایگاه «منافقین» است.

    آری آندسته از بدسگالانی که پلیدی می کند و نفاق آن چنان باعماق جانشان راه یافته و راغ در روحشان گشته است طبیعی است که جز طبقه ی زیرین آتش و اسفل اعمال جهنم باشند.

    اما فریب خوردگانی که تنها سطح وجودشان بر اثر ضعف نیروی ایمان و غلبه نفس، آلودگی پیدا کرده است در طبقه روئین جهنم جای دارند که آتش آن نفوذی به عمق جانشان ننماید و تنها آنها را تیرگیها پاک کند.

    2- جامعه های آتشین « ببینی تو گنهکاران را در آنروز که هریک با قرینی بزنجیر بسته شده اند و در حالتیکه دستها مغلول بگردنها است، در بند و زنجیرند.

    پیراهنهایشان از «قطران» است (روغنی سیاه و بد بو که بشترهای مبتلا بیماری «گر» میمالند) و آتش چهره های آن ها را می پوشاند.» «بزودی یا بطور حتم، او را به سَقَر در آمدم، و چه دانی که چیست سقر ؟

    نه باقی گذارد و نی رها کند، دگرگون کننده و سوزنده است پوست بدن را، بر آن نوزده (فرشته) نگهبان اند.» «بگیریدش و مغلولش کنید .

    سپس میان جهنمش در آوید آنگاه او را بزنجیری که طول آن، هفتاد زرع است در کشید» «حقیقت آنکه ما ، آتشی برای ستمکاران مهیا کردیم که سراپرده های آن، محیط بر آنان گردد، و اگر (از شدت تشنگی) فریاد نمایند و فریادرس بطلبند با آبی چون مس گداخته، کمک داده شوند که چهره ها را بریان نماید.

    3- خوراک جهنمیان : «حتماً نزد ما (در روز جزاء) ، قید و بندهائی شدید و آتشی افروخته و طعامی گلوگیر (که نه از حلق فرو میرود و نه بخارج برمی گردد) و عذابی دردناک است» «نیست برای آنان طعامی جز ضریح چیزی است در جهنم شبیه خار که تلخ تر از «صد» و بدبوتر از مردار و داغ تر از آتش است» 4-آشامیدنیهای دوزخ اما عذاب های روحی جهنم : 1- تحسر یعنی هجوم حالت اندوه و ندامت که می بیند عمر گرانمایه و نیروهای عظیم و عزیز از دستشان رفته و محرومیت بی پایان نصیبشان شده است.

    «روزی که ستمگر از روی ندامت دستهای خود بدندان بگزد، بگوید: ای کاش بهمراه پیامبر : راه حق پیش میگرفتم.

    وای بر من، کاش فلان (آدم گمراه کن) را بدرستی بر نمی گزیدم.

    2- احساس حقارت و ذلت در برابر مأمورین عذاب و مالکین دوزخ‌: که مقارن با شکنجه و تعذیب ، انواع سخنان توهین آمیز از زبان آنان می شنوند و بطرق گوناگون مورد تحقیر می شوند.

    «جهنمیان ندا می کنند.

    ای مالک (نگهبان آتش) بخواه از خدایت تا بر ما حکم کند (بمرگ، یا تخلص از عذاب) میگوید: شما ماندنی هستید.» «دوزخیان گویند: پروردگارا بدبختی (ناشی از گناهان و خبث سریرت) بر ما غالب آمد و ما قومی گمراه بوده ایم.

    (حال) ای خدای ما، ما را از آتش بیرون آر، اگر (بعد از این ، بکفر و گناه) بازگشتیم آنگاه ما، ستمگرانیم.

    خدا گوید: دور باشید ساکت، و (دگر) با من سخن نگویید .

    3- سرزنش و استهزائی که از رفتار و گفتار بهشتیان می بینند و می شنوند.

    آری آن قوم تبهکار که در دنیا بطرق گوناگون اهل ایمان را مسخره می کردند و با سخنان نیش دار خود به آنان زجر شدید می دادند: «مجرمان باهل ایمان می خندیدند و (آن ها را مسخره می کردند) و گاه مرورشان بر آن ها می افتاد بیکدیگر چشمک می زدند و هنگام بازگشت بسوی خانواده با خوشحالی که از کردار خود بازمی گشتند و هر وقت آن ها را می دیدند، می گفتند: بطور قطع، اینان گمراهان و بخطا افتادگانند».

    پس می فرماید: «پس امروز (روز رستاخیز) اهل ایمان بکافران بخندند (از غرفه های بهشت در حالیکه) بالای تختها (تکیه د اده و‌ آرمیده اند) مینگرند که آیا کافران بسزای آنچه (در دنیا) مرتکب می شدند، رسیده اند» 4- مطرودیت از مقام «قرب» و ساقط گشتن از چشم و لطف حضرت معبود که حقاً نزد ارباب «معرفت» و اهل «محبت»، طرد از «حضور» و «دور باش» از «محبوب» اعظم عقوبات جانسوز و شدیدترین عذابهای روحی «انسان» است.

    «حقیقت آنکه ما، فراموشتان کردیم (لطف خود از شما بردیم) و (اینک) بچشید عذاب دائم را بسبب آن چه که در دنیا مرتکب می شدید.

    » «آنان، نصیبی (از رحمت و مکرُمَت) در آخرت ندارند و خدا با ایشان سخن نمی گوید در روز قیامت، و نظر (لطف و کرم) بآنان نمی نماید.» (از کتاب قرآن و قیامت تألیف آقای سید محمد ضیاء آبادی) نتیجه ی بحث هشدار ، ای زنده دلان بیدار، ای دور اندیشان آری وقتی با این واقعیت پی برد که در حال حرکت سیر است و منتهی الیه سیرش نیز «لقاء خدا» است، قهراً‌در این مقام برمیاید که برنامه کارش را مطابق و مناسبت با «هدف» تنظیم نموده و راه و مسیرش را رو به «هدف» توجیه کند.

    مسلم ، شما که فرضاً قصد سفر «حج» دارید، میکوشید همه چیز خود را متناسب با «مکه» و «کعبه» بسازید، لباس مناسبی با هوای «حجاز» بردارید و غذای مناسب با سرزمین حجاز، رفیق موافق با سفر حج و کتاب مطابق با وضع و حال این سفر تهیه کنید.

    انسان نیز وقتی که باورش که در حال سیر است و روزی حتماً به «دیدار» خدا خواهد رسید طبعاً می کوشد تا همه چیزش متناسب با «خدا» باشد، لباس و خوراکش، خواب و بیداریش و کسب و کار و ازدواجش، زندگی فردی و اجتماعی اش.

    خلاصه، کاری نکنیم که فردا فریادمان به (یا حَسرَتا عَلی ما فَرَّطتُ فی جنب الله) بلند شود که : ای حسرت و اندوه و پشیمانی من، که در جنب خدا تفریط نمودم ( و آن بهره و حظی را که می توانستم از جانب رب خدا بگیرم، چه بقیمت ناچیز موقت زودگذری از دست دادم!!!

    واویلا از این جهالت و نادانی .

    منابع و مأخذ کتاب معاد از آیت الله دستغیب شیرازی بخش انتشاراتی کتابخانه مسجد جامع عتیق شیراز.

    کتاب معاد در قرآن از آثار ابراهیم امینی – شهر : قم – تاریخ نشر : سال 85 انتشارات مؤسسه ی بوستان کتاب.

  • فهرست مطالب
    عنوان صفحه
    مقدمه 6
    فصل اول : دوزخ 7
    دوزخ از نظر آیت ا... دستغیب 8
    دوزخ در کتاب معاد در قرآن 8
    جهنم کمینگاه بزرگ 9
    آفریده شدن بهشت و جهنم 9
    آتش جهنم 10
    درهای جهنم 12
    کوهی به نام سکران 13
    ویل 13
    توصیف بهشت و دوزخ از نظر امام خمینی 14
    علی (ع) از آتش دوزخ می ترسد 14
    فصل دوم: صفات جهنمیان 15
    نام ها و صفات جهنمیان 16
    تهدید شدگان عذاب دوزخ 16
    انواع دوزخیان را بر می شمارند 18
    خوردنی ها و آشامیدنی های جهنم 20
    لباس های اهل جهنم 21
    فصل سوم : عذابهای جهنم 23
    انواع عذابهای جهنم 24
    عذابهای جسمانی 24
    1- عقوبت مسکن 24
    2- جامعه های آتشین 24
    3- خوراک جهنمیان 25
    4- آشامیدنیهای دوزخ 25
    عذابهای روحی 25
    1- تحسّر 25
    2- احساس حقارت و ذلت در برابر مأمورین عذاب و متوکلین دوزخ 26
    3- دوزخیان و سرزنش و استهزائی که از رفتار و گفتار بهشتیان می بینند و می شنوند. 26
    4- مطرودیت از مقام «ثرب» و ساقط گشتن از چشم و لطف حضرت معبود 27
    نتیجه ی بحث 28
    فهرست منابع 29

کلمات کلیدی: جهنم - جهنمیان

عذاب ها ي جسماني دوزخيان 1) شدت عذاب: عذاب جهنم به اندازه اي شديد است که شخص گنهکار دوست دارد فرزندان ،همسر ، برادر ، دوست و قبيله اش را و حتي همه ي روي زمين را فدا کند تا سبب نجاتش شود . در سوره معارج آيات 11 تا 14 مي فرمايد : گنهکار دوست مي دارد

تفاوت بین بهشت و جهنم از نظر اسلام و دیگران چه می باشد؟ پیرامون این پرسش مطالبی را به اختصار برای شما بیان می کنم: 1 ادیان از دید کلی به دو مجموعه تقسیم می شوند: توحیدی و غیر توحیدی. ادیان توحیدی مانند اسلام، مسیحیت و یهودیت. در این ادیان سه اصل و رکن اعتقادی پذیرفته شده است: توحید، نبوت و معاد، که در ادیان غیر توحیدی چندان خبری از این ها نیست.(فصل نامه ادیان و مذاهب، شماره 22، ...

عمره و فرصت ها: الف: همه مي دانيم که براي هر کدام از ما، دو عمر وجود ندارد که با يکي تجربه کسب کنيم، شناخت پيدا کنيم و با عمر ديگر زندگي موفقيت آميزي داشته باشيم؛ بلکه تنها يک عمر است که بايد با بکار گيري عقل و تجربيات ديگران و با دقت پيش مطالعه نسب

حضرت ابراهیم(ع) ادوار نبوت:دوره ی سوم نبوت لقب:خلیل ا... معنای اسم:ابراهیم یا ابرام بزبان عبری به معنی پدر عالی است. پدر:تارخ مادر:ورقه تاریخ ولادت:۳۳۲۳ سال بعد از هبوت آدم. مدت عمر:۱۷۵ سال بعثت:آن حضرت دربابل مبعوث شد. محل دفن:در شهر خلیل الرحمان واقع در کشور فلسطین. نسب:ابراهیم بن تارخ بن ناحور بن سروج بن رعوبن فالج بن عابربن شالخ بن ارفخشد بن سام بن نوح(ع). تعداد ...

پس از دگرگوني در کل نظا م آفرينش يا دو نفخه صور اسرافيلي و آشکارشدن صحراي محشر و حشر تمام موجودات، جهنم و بهشت نيز از ملکوت و باطن آفرينش پديدار مي شود. و اذا الجحيم و اذا الجنه ازلفت.1 آنگاه که جهنم شعله ور گردد و بهشت نزديک شود. جهنم تمام اهل مح

بهشت و جهنم يکي از بحثهاي مربوط به بهشت و دوزخ، مسأله وجود کنوني آنها است و از زمانهاي ديرينه، اين مسأله مطرح شده است اين بحث در حالي که جنبه کلامي و عقيدتي دارد، بحث تفسيري و قرآني نيز هست، يعني به اين مسأله، هم از دريچه دلائل عقلي مي‏توان نگريست و

سپاس خدايي را که اول است و پيش از او اولي نبوده و آخر اوست وپس از او آخري نباشد . خدايي که ديدگان از ديدنش ناتوان اند و انديشه هاي وصف کنندگان از عهده ي وصفش برنپيايند . به قدرت و توانايي خود آفريدگان را آفريد و آنان را در اراده و خواست خويش به وجود

طبقات بهشت و جهنم از تعبيرات مختلف قرآن به خوبي استفاده مي‏شود که باغ‏هاي بهشتي متعدد و گوناگون و داراي درجات است و درجات و مقامات آن به تعداد مراتب و مقامات بهشتيان است. هر گروهي از آن‏ها طبق شايستگي¬هايي که دارند در باغ‏هاي بهشتي مسکن مي‏گزينند.

وقتی آیه « وَ إنَّ جَهَنَْمَ لَمَوْعِدُهُم اَجْمَعینَ لَها سَبْعَه ُ اَبْوابٍ لِکُلٌّ بابٌ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسومٌ »­ (1) نازل شد، رسول خدا(ص) گریه شدیدی کرد. صحابه هم از گریه آن حضرت گریه کردند، بدون این که بدانند جبرئیل چه آورده و رمز گریه پیغمبر چیست... کسی هم توانایی سخن گفتن با آن حضرت را نداشت و از عادات پیامبر(ص) این بود که هر زمان فاطمه(س) را می دید مسرور می گردید. از ...

مقدمه شخصي از حضرت امام حسن عسگري پرسيد: ما بال المراه المسکينه الضعيفه تاخذ سهما و احداً و يأخذا الرجل القوي سهمين؟ قال ... لان المراه عليها جهاد و لا نفقه و لا عليها معقله انما ذالک علي الرجال. چرا زن بيچاره ضعيف بايد يک سهم داشته باشد و مرد

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول