دانلود مقاله پرورش کرامت نفس

Word 155 KB 14045 16
مشخص نشده مشخص نشده فلسفه - اخلاق
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • عزت و کرامت نفس، وسیله سربلندی جوانان در دنیا و آخرت
    751
    جوانان، جوانه‏های سبز زندگی
    خوش آمد گل وز آن خوش‏تر نباشد که در دستت به جز ساغر نباشد
    زمان خوش‏دلی دَریاب و دُریاب که دایم در صدف گوهر نباشد
    حافظ
    جوانی، بهار عمر و جوانان، جوانه‏های سبز زندگی و نمونه‏های ناب سازندگی‏اند.

    اگر عمر آدمی طلاست، اوقات جوانی کیمیاست و اگر زندگی روزی بیش نیست، جوانی صبح سپید و پگاه پاک آن خواهد بود و جوانان رهبران فردا و آیینه آینده‏اند.

    از این رو، آموزه‏های آسمانی که از دل و دیده ارباب عظمت تراوش یافته است، توجه و تأکید فراوانی بر ذخیره‏های امروز جامعه کرده است تا جوانان را بیداردلانی فرهیخته کند و آیینه‏ای از اندیشه‏های روشن نسبت به کسب فضیلت‏های انسانی و رسیدن به عزت نفس در رواق وجودشان بنشاند.
    رونق عهد شباب است دگر بستان را می‏رسد مژده گل بلبل خوش‏الحان را
    ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
    حافظ
    پیام متن:
    جوانان، ارزش‏ها و ذخیره‏های جامعه‏اند.
    عزت نفس و جایگاه آن در اسلام
    عزت نفس، عبارت است از احساس ارزشمند بودن.

    این حس از مجموع افکار، احساس‏ها عواطف و تجربه‏های ما در طول زندگی ناشی می‏شود.

    همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند.

    عزت نفس بر همه سطوح زندگی انسان اثر می‏گذارد.

    بررسی‏های گوناگون روان‏شناسی، حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، به‏ویژه در جوانان، نیازهای گسترده‏تری نظیر نیاز به خلاقیت و ابتکار، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه محدود می‏ماند.
    عزت نفس، عبارت است از احساس ارزشمند بودن.

    بررسی‏های گوناگون روان‏شناسی، حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، به‏ویژه در جوانان، نیازهای گسترده‏تری نظیر نیاز به خلاقیت و ابتکار، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه محدود می‏ماند.

    عزت، به معنای ارجمندی، سرافرازی و گرامی شدن نیز هست.

    به قول راغب اصفهانی: «واژه عزت، به معنای حالتی است که نمی‏گذارد انسان شکست بخورد و مغلوب واقع شود».

    در برابر عزت، ذلت قرار دارد که به معنای نبودِ حالت شرافت و بزرگی در آدمی است، به گونه‏ای که انسان به سادگی پذیرای شکست و مغلوب دیگران می‏شود.

    در آموزه‏های دینی، عزت، در ثروت، تجمل‏گرایی و بهره‏مندی از امکانات مادی خلاصه نمی‏شود، بلکه عزت در بندگی، معنویت‏گرایی و رهایی از قید و اسارت و شهوت و دنیاگرایی تفسیر می‏شود.

    از این رو، امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: الهی کَفی بی عِزَّا أَنْ أکُون لَکَ عبدا و کَفی بی فخرَا أن تَکونَ لی رَبّا.

    خداوندا، برای من این عزت بس که بنده تو باشم و این افتخار مرا بس که تو خدای من هستی.

    پیام متن: 1.

    معنای عزت نفس؛ 2.

    نیاز به عزت نفس در تمام لحظه‏های زندگی.

    رسالت انبیا، پرورش عزت‏مندی در جوانان بزرگان دین، جوانی را یکی از نعمت‏های پرارزش الهی و از سرمایه‏های بزرگ سعادت در زندگی بشر معرفی کرده‏اند و این موضوع را با عبارت‏های مختلفی به مسلمانان خاطر نشان ساخته‏اند.

    رسول گرامی اسلام فرموده است: در قیامت هیچ بنده‏ای قدم از قدم بر نمی‏دارد تا به این پرسش‏ها پاسخ دهد: اول آنکه عمرش را در چه کار فانی کرده است و دوم آنکه جوانی‏اش را چگونه و در چه راه تمام کرده است.

    از رسالت همه انبیا و رهبران الهی، توجه به دوران جوانی و پرورش عزت‏مندی در آنها و مبارزه با عوامل عزت‏زدا بوده است.

    شعار آنان این بوده که عزت از آن خداست و خداوند به مؤمنان عزت می‏دهد؛ «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّهَ فَلِلّهِ الْعِزَّهُ جَمیعاً و...

    .» (فاطر: 10) در روایت‏های اسلامی، اهمیت عزت نفس به خوبی بیان شده است.

    امام صادق علیه‏السلام در حدیثی فرمود: «خداوند، همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده است، جز آنکه اجازه نداده است خود را ذلیل کند.» از پیامبر گرامی اسلام نیز نقل است: «لا یَنْبَغیِ لِمؤمِنَ أَن یُذِلَّ نَفسَهُ؛ بر هیچ مسلمانی جایز نیست که خود را ذلیل کند».

    و هم ایشان فرمود: «هر که پذیرای ذلت شود، از خاندان ما نیست».

    اسلام با فراخوان عمومی به ایجاد عوامل عزت‏آفرین، با عوامل ذلت به مبارزه پرداخته است تا فضایی عزت‏مند به وجود آورد که در این صورت، انسان‏ها می‏توانند پله‏های رفیع کرامت را بپیمانید.

    پیام متن: رسالت انبیا مبتنی بر پرورش عزت‏مندی.

    عزت نفس و بزرگی حضرت علی علیه‏السلام به فرزند خود سفارش می‏کند که نفس خود را از هر پستی و دنائتی دورنگاه دارد: «اَکرِم نَفسَک عَنْ کُلِّ دَنِیَّهٍ».

    دوری از پستی، برای روح‏های بزرگ چنان با اهمیت است که مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح می‏دهند.

    حضرت سیدالشهداء علیه‏السلام در این مورد می‏فرماید: «مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ من حَیاهٍ فی ذُلًّ؛ مرگ در عزت، بهتر از زندگی در خواری است».

    در روایتی از حضرت علی علیه‏السلام می‏خوانیم: اَلمَنِیَّهُ و لاَ الدَّنیَّهُ و التَقَلُّلُ ولا التَّوسَّلُ.

    مرگ آری، اما پستی هرگز.

    کم داشتن و فقر آری، اما حاجت نزد دیگران بردن هرگز!

    گاه بین مرگ باعزت و زندگی در پستی، تعارض پدید می‏آید و زمانی دیگر حفظ آبرو با درخواست ذلت بار از دیگران، رودرو می‏ایستد.

    در چنین شرایطی علی علیه‏السلام ترجیح مرگ را بر زندگی و همچنین تحمل فقر را بر اظهار حاجت ذلیلانه تأکید می‏کند.

    البته باید نیازهای زندگی را تأمین کرد و نمی‏توان به دلیل عزت نفس، از برآوردن خواسته‏های خود و خانواده سر باز زد، ولی باید در این موارد با حفظ عزت نفس اقدام کرد و به توصیه پیامبر گرامی اسلام توجه داشت که فرموده است: «اُطلُبُوا الحَوائجَ بِعزَّهِ الأنْفُس؛ حاجت‏های خود را با حفظ عزت نفس برآورده سازید».

    اگر در جریان برآوردن نیازها، قرار باشد عزت نفس انسان خدشه‏دار شود، برآورده نشدن آن برای آدمی بهتر و تحمل‏پذیرتر است؛ همچنان که علی علیه‏السلام می‏فرماید: فوتُ الحاجهِ اَهْوَنُ مِن طَلَبِها إِلی غیر اَهلِها.

    برآورده نشدن حاجت، از عرضه کردن آن نزد افراد ناشایست آسان‏تر است.

    اظهار نکردن حاجت از روی ذلت؛ 2.

    خدشه‏دار نشدن عزت نفس.

    کرامت نفس و پرهیز از شهوت‏ها یکی از آثار کرامت نفس، آن است که انسان بتواند به سادگی از امیال نفسانی خود چشم بپوشد.

    حضرت علی علیه‏السلام در این مورد فرموده است: مَنْ کَرُمَت علیه نَفْسُهُ هانَت عَلَیه شَهَواتُه.

    کسی که نفس خود را ارزشمند بداند، رها کردن شهوت‏ها برایش آسان است.

    از نمونه‏های قرآنی مبارزه با شهوت‏ها، حضرت یوسف علیه‏السلام است.

    چنان‏که می‏دانیم، آن حضرت در موقعیتی دشوار و لغزنده قرار گرفت؛ موقعیتی که شاید بسیاری از انسان‏ها در آن اختیار نفس را از کف بدهند و ارزش انسانی خویش را زیرپا نهند، ولی آن حضرت بر کرامت انسانی‏اش پای فشرد و نلغزید.

    او را به خاطر عفت نفس و بزرگی روح متهم کردند و سال‏ها به زندان افکندند.

    اولین نتیجه و پاداش این بزرگواری او، قدرت «تعبیر خواب» بود که بعدها، عزت و حکومت دنیوی نیز بدان افزوده شد.

    در زمان ما نیز برای بسیاری از جوانان، احتمال قرار گرفتن در چنین شرایطی وجود دارد.

    از این رو، باید متوجه بود که خداوند راه حلال را بر انسان نبسته است و پاکی و درایت آدمی، او را سرافراز از هر موقعیت دشواری خواهد رهاند.

    برای کسی که در حال حاضر، دست‏رسی به حلال مقدور نیست، راه عاقلانه آن است که عفت و کرامت نفس پیشه کند؛ زیرا این‏گونه موقعیت‏ها صحنه زورآزمایی بی‏بندوباری، با کرامت و پاکدامنی است.

    به درستی که بهای آدمی بسی بیشتر از یک لحظه لذت‏جویی است.

    حضرت علی علیه‏السلام فرمود: آیا آزاده‏ای هست که این نیم‏خورده، یعنی دنیا را برای اهلش واگذارد؟

    همانا برای نفس‏های شما بهایی جز بهشت نیست.

    پس، نفس خود را به غیر آن نفروشید.

    انسان کریم، قانع است؛ چشمش به دنبال اموال مردم نیست؛ انصاف دارد؛ حقوق دیگران را رعایت می‏کند؛ با گذشت و متواضع است و در لغزشگاه‏ها، از عفت و شرافت نفس خود پاسداری می‏کند.

    چشم‏پوشی از شهوت‏ها، در سایه کرامت نفس؛ 2.

    ارزش آدمی برابر با بهشت است، نباید آن را به قیمت ناچیز فروخت.

    برداشت‏های اشتباه از عزت نفس برخی، تکبر و خودپسندی را با عزت نفس اشتباه می‏گیرند.

    در عزت نفس، انسان به دنبال کسب فضیلت‏هایی است که او را بزرگ می‏سازد.

    شخص با عزت، احترام دیگران را در حد لازم و بالاتر از معمول نگه می‏دارد.

    ولی افراد متکبر، نزد دیگران حقیر می‏شوند؛ زیرا خود را به ناحق همواره برتر از دیگران می‏شمارند.

    برخی دیگر به نام عزت نفس، از ابهام‏ها و پرسش‏های علمی خود سرباز می‏زنند و تصور می‏کنند با پرس‏وجوی علمی، ضعف دانسته‏های آنان آشکار می‏شود و نزد دیگران کوچک خواهند شد.

    در حالی که اعتراف به ندانستن، نشانه کرامت نفس است و سعی بر کسب دانش، کرامت والاتری است؛ زیرا با نپرسیدن، آدمی در نادانی باقی می‏ماند و از ارزش او کاسته می‏شود.

    به تعبیر سعدی: بپرس هر چه ندانی که ذُلّ پرسیدن دلیل راه تو باشد به عز دانایی بعضی برای رفع فقر، به هر راه ممکنی روی می‏آورند، در حالی که، انسان نباید زیر بار خواهش و ذلت برود و با هراس از فردای ذلت بار، امروز خود را به خواری بیفکند.

    حضرت علی علیه‏السلام در سخنی می‏فرماید: «النّاسُ مِنْ خَوْفِ الذُّلِ فی ذُلّ؛ مردم از ترس خواری، خود را به خواری می‏افکنند».

    همچنین، داشتن عزت نفس، دلیل کار نکردن نیست.

    انسانی که برای رفع نیازهای خود و خانواده‏اش می‏کوشد، نزد خدای متعال بسیار با ارزش است و پاداش بزرگ دارد.

    پس نباید پنداشت که پوشیدن لباس کار، ذلت است.

    آدمی با کار کردن نه تنها مجبور نیست دست خود را به سوی دیگران دراز کند، بلکه دست افتادگان را نیز می‏تواند بگیرد.

    بنابراین، شخص کریم، حکیم و هوشیار است.

    او انسانی متعادل است و می‏کوشد در کارها و رفتارهایش، حق خداوند، والدین، فرزندان، همسایگان، همکاران، گیاهان و حتی طبیعت بی‏جان را به خوبی پاس دارد.

    تفاوت عزت نفس با تکبر؛ 2.

    فقرزدایی به مدد کار و تلاش.

    شکیباسادات جوهری شیوه‏های پرورش عزت نفس در سیره امام حسین علیه السلام 421 طلیعه: عزت نفس، یکی از لوازم زندگی موفقیت‏آمیز است .

    فردی که می‏خواهد در راه اهداف والای خویش تمام مشکلات و موانع را از سر راه خود برداشته و به مراحل تعالی و تکامل برسد، باید عزت و کرامت نفس داشته و این موهبت‏خدادادی را در وجود خود بارور کند .

    ریشه بسیاری از محرومیتها، ناکامیها، عدم موفقیتها، انتخاب راههای خلاف عرف و شرع، شکستن هنجارهای مقدس جامعه، خیانتها، جنایتها و بزهکاریهای گوناگون را می‏توان در نداشتن عزت نفس و وجود عقده حقارت جستجو نمود .

    امام علی علیه السلام می‏فرماید: «من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه; (1) آن کس که [بزرگی و کرامت نفس خود را باور داشته باشد، آن را با گناه، پست و ذلیل نخواهد کرد .» برای همین، به افرادی که از عقده حقارت رنج می‏برند و برای خود هیچگونه ارزشی قائل نیستند، نمی‏توان اعتماد کرد و امری از امور جامعه را به آنان سپرد .

    سایر افراد جامعه نیز از شر این افراد در امان نخواهند بود .

    امام هادی علیه السلام فرمود: «من هانت علیه نفسه فلاتامن شره; (2) کسی که نفس او در نزدش خوار و ذلیل باشد، از شر او ایمن مباش .» کسی که به شخصیت‏خود توجه ندارد، مطمئنا در خوار کردن دیگران نیز باکی نخواهد داشت .

    بنابراین برای حفظ اجتماع مسلمانان و تقویت ارتباط دینی، عاطفی و فرهنگی میان افراد جامعه و جلوگیری از شیوع گناه و انواع خلافها، باید روحیه عزت و کرامت نفس را در جامعه پرورش داده و تقویت نمود .

    امام حسین علیه السلام داشتن عزت نفس را یکی از صفات ضروری مؤمنین دانسته می‏فرماید: «ایاک و ما تعتذر منه فان المؤمن لایسی‏ء ولایعتذر والمنافق کل یوم یسی‏ء و یعتذر; (3) از انجام کارهایی که نیاز به پوزش دارد [و عزت نفس را خدشه‏دار می‏کند] بپرهیز، زیرا مؤمن نه کار بد می‏کند و نه پوزش می‏طلبد، ولی منافق [که برای خود ارزش قائل نیست]، هر روز کار بد انجام می‏دهد و پیوسته عذرخواهی می‏کند .» در سیره و سخن امام حسین علیه السلام موارد زیادی می‏توان یافت که آن گرامی در آن موارد، با شیوه‏های مختلف در صدد پرورش و تقویت عزت نفس در نهاد افراد بوده است .

    در این فرصت‏به برخی از این شیوه‏ها گذری خواهیم داشت تا علاوه بر اینکه رفتار و گفتار آن حجت الهی به عنوان الگوی سعادتمندان برایمان سرمشق باشد، با یکی دیگر از رمزهای موفقیت رهبران الهی در جذب و جلب وجدانهای بیدار و دلهای مشتاق سعادت آشنا شویم تکریم کودکان کودکانی که در دوران طفولیت از توجه و احترام بزرگترها، بویژه والدین خود، برخوردار گردند، در زندگی آینده خویش افرادی عزتمند، موفق و دارای اعتماد به نفس خواهند بود; چرا که تکریم شخصیت کودکان - که روحی لطیف و حساس دارند - روحیه خودباوری و اعتماد به نفس را در وجود آنان تقویت کرده و زمینه رشد اخلاقی و ایجاد صفات نیک را در وجودشان فراهم می‏آورد و آنان را در آینده شخصیتی مستقل، خودباور و دور از عقده حقارت بار خواهد آورد .

    چند نمونه از تکریم شخصیت اطفال را در رفتار آن حضرت مرور می‏کنیم: 1- عبدالله بن عتبه، از مشاهیر فقهای اهل سنت، نقل می‏کند که: روزی در محضر حضرت سید الشهداء علیه السلام بودم که فرزند آن حضرت (امام سجاد علیه السلام) که کوچک بود، وارد شد .

    امام او را به نزد خود خوانده و به سینه چسبانید، پیشانیش را بوسید و فرمود: «بابی انت ما اطیب ریحک و احسن خلقک; (4) پدرم به فدایت .

    چقدر خوشبو و زیبایی!» 2- جعید همدان یکی از یاران امام حسین علیه السلام می‏گوید: روزی نزد حسین بن علی علیهما السلام رفتم در حالی که او دخترش سکینه را بر سینه چسبانیده و نوازش می‏کرد .

    وقتی که وارد شدم، امام به همسرش فرمود: ای خواهر قبیله کلاب!

    دخترت را از من بگیر!

    سپس با من در مورد انواع مردم به گفتگو نشست .

    (5) احترام به اندیشه‏ها و آرای دیگران یکی از شیوه‏های کارساز در مسائل تربیتی و تبلیغی، احترام به اندیشه‏های دیگران است .

    مربی و مبلغ، به این وسیله به مخاطبان خود شخصیت داده و در اعماق وجود آنان نفوذ می‏کند .

    با توجه کردن به تفکرات و خواسته‏های مخاطب، می‏توان روحیه اعتماد به نفس را در او زنده کرده و عزت نفس وی را تقویت نمود .

    روزی «حسن مثنی‏» فرزند امام مجتبی علیه السلام از یکی از دختران عمویش، امام حسین علیه السلام خواستگاری نمود .

    آن حضرت به او فرمود: «اختر یا بنی احبهما الیک; فرزندم!

    هر کدام را بیشتر دوست داری، انتخاب کن!» «حسن مثنی‏» از روی شرم و حیا سخنی نگفت .

    به این جهت، امام حسین علیه السلام فرمود: من دخترم فاطمه را به جهت‏شباهت زیادش به مادرم برای تو برگزیدم .

    (6) درود و سلام یکی از روشهای قرآنی در عزت دادن به افراد، سلام کردن و درود فرستادن به آنها است .

    خداوند متعال در قرآن کریم برای اینکه عظمت مؤمنان را روشن سازد، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور می‏دهد که به اهل ایمان سلام کند .

    «و اذا جاءک الذین یؤمنون بآیاتنا فقل سلام علیکم‏» ; (7) «هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند به نزد تو آینده، به آنها بگو: سلام بر شما!» این شیوه موفق قرآنی در سیره امام حسین علیه السلام نیز بطور روشن دیده می‏شود .

    آن حضرت در ثواب سلام فرمودند: «للسلام سبعون حسنه; تسع و ستون للمبتدی و واحده للراد; (8) برای سلام هفتاد حسنه می‏باشد; شصت و نه حسنه برای سلام کننده و یک حسنه برای پاسخ دهنده .» سلام کردن موجب تقویت‏حس خودباوری و عزت نفس در کسی که به او سلام می‏شود خواهد شد و فردی که به او سلام داده و درود می‏فرستیم، شایستگی و جایگاه خود را در منظر دیگران باور می‏کند .

    این شیوه الهی آنچنان مهم و باارزش است که امام حسین علیه السلام از آغاز کردن سخن بدون سلام کردن، نهی کرده و به فردی که پیش از ادای سلام، جویای حال حضرتش شده بود فرمود: «السلام قبل الکلام عافاک الله .

    لا تاذنوا لاحد حتی یسلم; (9) خدا تو را عافیت و سلامتی دهد، سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است [.

    سپس فرمود:] تا کسی سلام نداده به او اجازه سخن گفتن ندهید .» همچنین امام حسین علیه السلام کسی را که در ارتباطات اجتماعی و معاشرتهای خانوادگی، از این شیوه پسندیده قرآنی بهره نگیرد، به عنوان خسیس‏ترین فرد قلمداد کرده و می‏فرماید: «البخیل من بخل بالسلام; (10) بخیل کسی است که از سلام دادن بخل بورزد .» در سیره اهل بیت علیهم السلام سلام به مسلمانان گناهکار و آلوده نیز پسندیده و تاثیرگذار است .

    امام حسین علیه السلام می‏فرماید: ابن کوا از پدرم علی علیه السلام پرسید: ای امیرمؤمنان!

    آیا بر گنهکاران نیز سلام می‏دهی؟

    علی علیه السلام فرمود: خدا او را اهل توحید می‏داند، آیا تو او را اهل سلام نمی‏دانی؟

    !

    (11) ارتباط کلامی با عبارات دلنشین عموم مردم; اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان و زنان و مردان، در معاشرتهای اجتماعی، نسبت‏به ارتباطات کلامی افراد بسیار حساس می‏باشند و نوع لحن و صوت و انتخاب جملات در توجه و جذب آنان اهمیت فوق العاده‏ای دارد .

    سخنان محبت‏آمیز، دلربا و دارای بار عاطفی مثبت، در عمق جان مخاطبان تاثیر می‏گذارد و عزت نفس را در آنان تقویت می‏کند .

    انسانهایی که در الفاظ و عبارات خود کمال ادب و عفت را رعایت می‏کنند، در نظر مخاطب عزیز و مکرم بوده و عموم مردم آنان را به دیده احترام و بزرگی می‏نگرند .

    در واقع رعایت ادب و عفت و وجاهت در گفتار موجب عزت نفس برای گوینده و شنونده است .

    برخی از مشکلات و ناهنجاریها، تندخوییها، زورگوییها، بدبینیها، حقارتها و افسردگیها را می‏توان با بکارگیری عباراتی دلنواز و روحبخش از میان برداشته و درمان نمود .

    رسول گرامی اسلام فرمودند: «من اکرم اخاه المسلم بکلمه یلطفه بها و فرج عنه کربته، لم یزل فی ظل الله الممدود، علیه الرحمه ما کان فی ذلک; (12) کسی که برادر مسلمان خود را با کلمه‏ای مهرآمیز تکریم نماید و غم را از [دل] او بزداید، در سایه بلند [لطف] خدا می‏باشد و تا این صفت پسندیده در او باشد، همواره رحمت [الهی] بر او خواهد بود .» در اینجا نمونه‏هایی از ارتباط کلامی حضرت ابا عبدالله علیه السلام با افراد خانواده، فرزندان و یارانش را بیان می‏کنیم .

    1- امام حسین علیه السلام هنگام خروج از مدینه، وقتی که همه خاندان و اهل بیت آن حضرت سوار بر محملها شدند، چنین ندا داد: «این اخی؟

    این کبش کتیبتی، این قمر بنی هاشم; کجاست‏برادرم، کجاست‏سردار سپاهم، کجاست ماه بنی هاشم .» عباس علیه السلام هم پاسخ داد: «لبیک، لبیک، یا سیدی .

    (13) » 2- هنگامی که حضرت قاسم علیه السلام از شهادت خویش سؤال کرد، امام حسین علیه السلام او را چنین مورد خطاب قرار داد: «ای والله، فداک عمک، انک لاحد من یقتل من الرجال معی; (14) به خدا سوگند، همینطور است .

    عمویت فدایت‏باد .

    تو یکی از مردانی هستی که با من به شهادت خواهند رسید .» 3- وقتی با دخترش سکینه وداع می‏کرد، برای آرامش وی که از فراق پدر بی‏تابی می‏کرد چنین فرمود: «یا نور عینی!

    کیف لایستسلم للموت من لا ناصر له و لامعین (15) ; ای نور چشم من!

    کسی که یار و یاوری ندارد چگونه تسلیم مرگ نباشد؟

    !» 4- آنگاه که امام حسین علیه السلام برادرش حضرت عباس علیه السلام را می‏فرستاد تا از علت‏حرکت‏سپاه دشمن خبری بیاورد، سخن خود را با این عبارت دلنشین ابراز می‏داشت: «یا عباس!

    ارکب، بنفسی انت‏یا اخی، حتی تلقاهم، فتقول لهم: ما لکم؟

    و ما بدالکم (16) ؟

    ; برادرم عباس!

    جانم به فدایت، سوار شو و به نزد اینان برو و به آنان بگو: شما را چه شده و چه چیزی برای شما آشکار شده است؟

    !» 5- حضرت سید الشهداء علیه السلام در هنگام خداحافظی با فرزندش امام سجاد علیه السلام، در روز عاشورا، فرزندش را به آغوش کشیده و با کلمات مهرآمیزی که از اعماق جانش ریشه می‏گرفت، به او فرمود: «یا ولدی!

    انت اطیب ذریتی و افضل عترتی و انت‏خلیفتی علی هؤلاء العیال والاطفال; (17) پسرم!

    تو پاکیزه‏ترین فرزندان من هستی و بهترین خاندان من می‏باشی، تو جانشین من در [سرپرستی] این زنان و کودکان خواهی بود .»

کلمات کلیدی: پرورش - نفس - کرامت نفس

مقدمه و بیان مسئله کارایی آموزش و پرورش نه تنها در گروی غنای برنامه‌ها و روش‌های آموزشی و آمار فارغ‌التحصیلان با معدل بالا، که از آن مهمتر در گرو شناختن ابعاد گوناگون روان شناختی دانش‌آموزان و شکوفا کردن آنها است. دانش‌آموزانی که در وهله نخست بر خویشتن اعتماد داشته باشند و با پذیرفتن ارزش وجودی خویش، قدرت پذیرش دیگران را بیابند و از ایجاد ارتباط اجتماعی سالم با آنها لذت ببرند ...

کارشناسي مشاوره و راهنمايي فصل اول کليات 1- مقدمه 2- بيان مسأله 3- اهميت و ضرورت مسأله 4- اهداف تحقيق 5- سؤالات و فرضيات تحقيق 6- روش تحقيق 7- تعريف واژه‎ها و اصطلاحات مقدمه مطالعه

پرورش اعتماد به نفس در کودکان ( قسمت اول ) از مهمترين حالات عاطفي که نقش فوق العاده اي در رشد شخصيت کودکان دارد و وجودش ضروري حيات و دوام و بقاي آنان است مسأله اعتماد به نفس مي باشد. روانشناسان و علماي اخلاق آن را اساس تأمين سعادت و آسايش و آر

مقدمه : همه انسان ها از توانایی های بسیاری برخوردارند و بسته به این که چقدر خود را باور دارند از این توانایی ها بهره می برند . اعتماد بنفس نسبت به هوش و ذکاوت در آینده نقش موثری دارد . در واقع اعتماد به نفس کلید و راز پنهان موفقیت در بزرگسالی به شمار می آید . تغییرات و تحولات دنیای امروز ایجاب میکند تا انسانها بیش از گذشته به توانایی های باطنی شان تکیه کنند . ما باید نوجوانان را ...

آشنايي با مراحل رشد و مشخصات کودکان در سنين مختلف، ابزار بسيار مهمي در مراقبت و تعليم و تربيت کودکان است. زيرا والدين را آگاه مي سازد تا در چه محدوده سني، منتظر چه نوع تغييراتي در کودک باشند و انتظارات خود را با موقعيت سني و مراحل رشد تنظيم کنند و د

حرکت و جنبش از ویژگیهای حیات انسان و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او و عاملی برای رشد و سلامت و نشاط اوست. انسان نیازمند به حرکت و ناگزیر از حرکت است، منع انسان از حرکت نه تنها موجب توقف رشد بلکه سبب افسردگی، بروز رفتار ناهنجار و از دست رفتن شور و نشاط زندگی وی می گردد. تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است. مفاهیمی ...

اهمیت ورزش و نقش آن در اجتماع حرکت و جنبش از ویژگیهای حیات انسان و دارای انگیزه و ریشه ای در سرشت او و عاملی برای رشد و سلامت و نشاط اوست. انسان نیازمند به حرکت و ناگزیر از حرکت است، منع انسان از حرکت نه تنها موجب توقف رشد بلکه سبب افسردگی، بروز رفتار ناهنجار و از دست رفتن شور و نشاط زندگی وی می گردد. تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی ...

مقدمات سير و سلوک خودشناسى و خداشناسى يکى ديگر از گامهاى نخستين در راه اصلاح نفس و تهذيب اخلاق و پرورش ملکات والاى انسانى، خود شناسى است. چگونه ممکن است انسان به کمال نفسانى برسد و عيوب خود را اصلاح کند و رذائل اخلاقى را از خود دور سازد در حالى ک

« ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر» چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد ...

مقدمه فقر حیات اجتماعی را به مخاطره می افکند و کرامت انسانی را تهدید می کند. در روایات اسلامی، نگرانی پیشوایان دین با این ممضون بیان شده که بعید نیست که فقر به کفر بیانجامد. در عمل، جهان امروزه به طور مرتب با این پدیده مواجه است و در حالی که هدف اصلی جامعه بشری، حفظ شرافت و عزت نفس انسان هاست، فقر مادی و به همراه آن فقر فرهنگی افراد را در برابر یکدیگر یا در برابر یک نظام و یا ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول