چکیده :
بی گمان تلاوت به معنای خواندن و تدبر در معنای آن در خصوص کتاب های آسمانی از جمله قرآن، می بایست به عنوان امری روزانه انجام شود؛ زیرا خواندن و تدبر در آیات قرآن افزون بر ایجاد شناخت نسبت به هستی، فرمان هایی را نیز به خواننده منتقل می کند که بر پایه آن می تواند به سعادت دنیا و آخرت دست یابد و زندگی خویش را به درستی مدیریت نماید.
به ویژه آن که قرآن از سوی خداوندی فرو فرستاده شده است که آفریدگار و پروردگار هستی و انسان است و خیر و صلاح وی را بیشتر می داند و می خواهد.
به نظر می رسد که قرائت به معنای خواندن مطلق است ولی تلاوت به معنای خواندنی خاص است که شخص آیات و یا سوره های قرآنی را پشت سر هم می خواند.
راغب اصفهانی براین باور است که تلاوت افزون بر ویژگی خواندن پیاپی و پشت سر هم از ویژگی دیگری نیز برخوردار می باشد که عبارت از تدبر در آیات و معانی آن است.
بنابراین هر نوع قرائتی را نمی توان تلاوت نامید.
(مفردات راغب ص167 ذیل ماده تلو و نیز نگاه کنید کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم ج1 ص505 ذیل مدخل التلاوه) ...
قرآن کریم افزون بر بیان ارزشمندی تلاوت (یونس آیه 61 و صافات آیه3) و توصیه بدان (احزاب آیه 34) به آثار تلاوت عموم کتب آسمانی و آثار تلاوت قرآن و تأثیر آن و نیز موانع تأثیر و آداب تلاوت اشاره می کند.
در این نوشتار بخشی از این آیات برای تبیین جایگاه تلاوت و ارزش و آثار آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا انگیزه ای برای تلاوت همراه با تدبر پدید آید.
قرآن کریم افزون بر بیان ارزشمندی تلاوت (یونس آیه 61 و صافات آیه3) و توصیه بدان (احزاب آیه 34) به آثار تلاوت عموم کتب آسمانی و آثار تلاوت قرآن و تأثیر آن و نیز موانع تأثیر و آداب تلاوت اشاره می کند.
در این نوشتار بخشی از این آیات برای تبیین جایگاه تلاوت و ارزش و آثار آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا انگیزه ای برای تلاوت همراه با تدبر پدید آید.
آثار تلاوت آیات آسمانی قرآن در آیات چندی به مسئله آثار تلاوت آیات در زندگی بشر می پردازد تا افزون بر بیان ارزش و اهمیت آن، کارکردهای تلاوت را بنمایاند.
به سخن دیگر بیان آثار تلاوت از سوی خداوند توجه دادن به کارکردهای تلاوت است و انسان می بایست با توجه به این کارکردها به تلاوت آیات بپردازد.از جمله نقش هایی که قرآن برای تلاوت برمی شمارد و آن را از آثار تلاوت می داند، مسئله اتمام حجت است.
به این معنا که تلاوت آیات الهی برای مردم از سوی پیامبران به این قصد و منظور انجام می شد که اتمامی حجتی صورت پذیرد و کسی مدعی نشود که به حقایق آگاه نبوده و یا دسترسی به حقایق نداشته و نتوانسته است از حق و حقیقت آگاهی یابد.
ازآن جایی که توبیخ و مجازات می بایست برپایه آگاهی و علم و توان انجام شود و مجازات بدون آگاهی بخشی و ظرفیت سنجی، امری قبیح و از نظر عقل و عقلا نادرست و مذموم می باشد، خداوند از طریق آیات الهی می کوشد تا مردمان را به حق آگاه ساخته و باطل را به ایشان بازشناساند.
از این رو هرگونه مجازات و عذاب و سرزنشی را موکول به بیان حکم و تبیین حق و حقیقت نموده است.
خداوند در آیه 59 سوره قصص می فرماید: و ما کان ربک مهلک القری حتی یبعث فی امها رسولا یتلوا علیهم آیاتنا و ماکنا مهلکی القری الا و اهلها ظالمون.
تلاوت قرآن زمینه ساز آگاهی بخشی در این آیه به دو مسئله مهم توجه داده شده است: نخست آن که هرگونه مجازات توبیخی و عذابی متوقف بر بیان حکم و آگاهی بخشی از طریق تلاوت آیات الهی و آموزه های وحیانی شده است و خداوند نیز به حکم عقل و سیره عقلایی، مردمان را بدون اطلاع و آگاهی بخشی از حق و باطل، عذاب نمی کند.
دوم این که تنها آگاهی برای عذاب و مجازات کافی نیست بلکه می بایست شخص در مقام عمل قرار گیرد و توان عمل به مطلب و حکم را داشته باشد.
بنابراین هرگاه قادر به انجام کاری بود ولی باز رفتاری بیرون از حق و دایره قانون تلاوت شده انجام داد می توان وی را مجازات کرد.
براین اساس احتمال خلاف و یا نیت عمل به تنهایی موجب نمی شود تا شخصی را حتی اگر به موضوع آگاه بود مجازات کرد.
تنها کسانی از سوی خداوند مجازات می شوند که پس از آگاهی، برخلاف حق عمل کرده و با در پیش گرفتن ظلم یعنی تجاوز از حدود بیان شده رفتاری برخلاف قانون انجام می دهند.
بنابراین یکی از کارکردها و اهداف تلاوت آیات الهی بر گناهکاران و مجرمان از سوی خدا و پیامبران اتمام حجت خدا بر ایشان است.
(مؤمنون آیات 103 و 105) اصلاح افراد از دیگر کارکردهای تلاوت می توان به اصلاح افراد اشاره کرد.
تلاوت آیات الهی بر انسان زمینه ساز اصلاح وی می شود و او از این شایستگی برخوردار می گردد تا به مقام اهل تقوا و رستگاری برسد.
(اعراف آیه 35) قرآن در آیه 113 و 115 سوره آل عمران تلاوت آیات الهی به ویژه در شب را عامل مهمی برای انجام کارهای خیر و تزکیه انسان برمی شمارد.
تلاوت آیات الهی زمینه ساز تقواپیشگی انسان به شمار می رود (اعراف آیه 35) و موجب می شود انسان در زمره صالحان (آل عمران آیه 113 و 114) قرار گیرد.
از نظر قرآن تلاوت آیات الهی به هنگام شب و در حال سجده معیاری برای برتری و فضیلت انسان بر دیگری می باشد (آل عمران آیه 113) و موجبات ازدیاد و افزایش ایمان مؤمنان راستین (انفال آیه 2 و 4) و خشم و غضب کافران (حج آیه 72) را فراهم می آورد.
از آثاری که قرآن برای تلاوت بیان می کند می توان به اظهار ایمان (قصص آیه 52 و 53) اعراض کافران و مشرکان از حق و حقیقت(اسراء آیه 46)، اقرار به حق و حقانیت قرآن (قصص آیات 52 و 53) امیدواری به پاداش همیشگی (فاطر آیه 29)، انذار انسان های دیگر (مریم آیه 97) بشارت و مژده به پرهیزگاران (همان)، بالا بردن ظرفیت و توان انسان ها برای به دوش گرفتن مسئولیت های سنگین (مزمل آیه 4 و 5) تذکر (دخان آیه 58) و تسلیم در برابر حق (قصص آیات 53 و 54) تعلیم معارف الهی به مردم (بقره آیه 129 و 151 و آل عمران آیه 164 و جمعه آیه2)، ایجاد حجاب میان کافران و مؤمنان (اسراء آیه 45)، ایجاد خشوع (اسراء آیه 107 و 109) و خضوع (همان)، هدایت (آل عمران آیه 101) و مغفرت (انقال آیه 2 و 4) و جلوگیری از ارتداد (آل عمران آیه 100 و 101) اشاره کرد.
موانع تاثیرگذاری قرآن از استکبار (مؤمنون آیه 66 و 67)، تمسخر و استهزاء (نساء آیه 140)، غفلت (انبیاء آیه 1 تا 3)، کفر (آل عمران آیه 101)، کوردلی (انعام آیه 25) و گناه (جاثیه آیه 31) به عنوان مهم ترین موانع تاثیرگذاری آیات قرآن یاد می کند.
آداب تلاوت قرآن، خواندن آیات الهی به هنگام شب را از آداب تلاوت آیات الهی برمی شمارد و مردمان را تشویق و ترغیب می کند تا در این هنگام به تلاوت بپردازند؛ زیرا تلاوت در شب موجب تدبر بیش تر شخص در آیات می شود و امکان دریافت مطالب سنگین و مهم را برای وی فراهم می آورد.
(آل عمران آیه 113) از دیگر آدابی که قرآن برای تلاوت بیان می کند سجده و خضوع در هنگام تلاوت آیات الهی است.
(همان و نیز مریم آیه 58) استعاذه و پناه بردن به خدا از شر شیطان (نحل آیه 98)، تلاوت شایسته آیات قرآن (بقره آیه 121)، تانی و آرامش در خواندن آیات (اسراء آیه 106)، ترتیل آن (بقره آیه 121 و نیز مزمل آیه 4)، رعایت سکوت هنگام شنیدن آیات قرآنی (اعراف آیه 204 و احقاف آیه 29)و آغاز به بسم الله و نام خدا (علق آیه1) و خواندن با صوت زیبا (مزمل آیه 4) از آداب دیگر تلاوت قرآن است.
تاثیر قرآن و نماز بر اضطراب اختلالات اضطرابی رایج ترین بیماری های روانی در جامعه اند که در 15 تا 20 درصد از بیماران کلینیک های درمانی دیده می شود.
اضطراب حالتی نامطبوع، همراه با انتظاری نامطمئن از رخداد موضوعی زیان آور است.
اضطراب موقعیتی است که گاهی در زمان امتحان یا اعمال جراحی و ...
دیده می شود.
اضطراب بر اساس تجربه باعث اختلال در یادگیری و ایجاد خطاهای بیشتر می شود.
از نشانه های ذهنی اضطراب می توان عدم تمرکز فکری، ضعف در ادراک، ناتوانی در تحلیل و ضعف حافظه را نام برد.
تاثیر صوت قرآن بر کاهش اضطراب روش های گوناگونی برای کاهش اضطراب می توان نام برد که از جمله آنها روش های "تن آرامی" و "موسیقی درمانی" را نام برد.
بدیهی است که انتخاب یک روش درمانی بدون عارضه، کم هزینه، سالم و ساده نظیر موسیقی درمانی از ارجحیت برخوردار است.
یکی از صداهای دلنشین و جذاب، آوای عرفانی قرآن کریم است.
کلام الهی با قدرت نفوذ فراوان خود، آنچنان بر روح و جسم اثر می نماید که گویی بعد از شنیدن آن انسان تازه متولد شده و احساس سبکی، سرزندگی و رهایی از قید و بندهای مادی می نماید.
هراس و نگرانی را از دل می زداید و در فرد شنونده ایجاد آرامش می کند.
همانگونه که در قرآن آمده "الا بذکر الله تطمئن القلوب"، 260 بار کلمه "ذکر" آورده شده است که منظور یادآوری است.
بهداشت روان انسان بحث سراسر قرآن کریم است.
قرآن در حدود 6236 آیه در زمینه پرورش صحیح انسان و حفظ بهداشت روان سخن گفته است.
قرآن آرامش و امنیت را، راه دستیابی به سلامت روان می داند.
مطالعات انجام شده با مضمون تاثیر آوای قرآن بر اضطراب و درد بیماران تحت عمل جراحی یا آزمون های تشخیصی، بیانگر تاثیر مثبت آوای قرآن بر بهداشت روان و جسم می باشد.
لذا جهت برخورداری از آثار معنوی قرآن، بهره گیری از این کلام الهی به عنوان یک روش تسکین دهنده ی مفید و قابل دسترسی برای کاهش اضطراب پیش از آزمون دانشجویان پیشنهاد می شود.
چرا که نظم آهنگ واژگان قرآن، نغمه دلکش و نوایی دلپذیر می آورد، نوایی که احساسات آدمی را برمی انگیزد و دل ها را شیفته خود می کند.
نوای زیبای قرآن برای هر شنونده ای، هرچند غیر عرب، جذاب و روح بخش است.
بررسی نقش نماز بر کاهش اضطراب انسان از دو دیدگاه جهان بینی الهی و مادی نگریسته می شود.
در جهان بینی الهی، انسان بر اساس آیات قرآنی "نفخت فیه من روحی" و "انی جاعلک فی الارض خلیفه"، دارای فطرتی خدایی و به عبارتی نیمه ملکوتی است.
موجودی مستقل، امانت دار خدا، مسئول خویشتن و جهان، مسلط به طبیعت و زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر که وجودش از سستی و ناتوانی به قوت و کمال سیر می کند.
در جهان بینی مادی، در تفسیر انسان و توجیه رفتار او، به یک سری عوامل بیوشیمیایی، ارثی و مسائل زیست شناختی بسنده می شود.
حال این سوال مطرح است که آیا باورها و اعتقادات فرد، در سلامت روحی - روانی او موثر است؟
تحقیقات نشان داده است که بیشتر بیماری های روانی ناشی از ناراحتی های روحی و تلخ کامی های زندگی، در میان افراد غیرمذهبی، بیشتر دیده می شود.
از طرفی شیوع اضطراب در میان زنان بیشتر از مردان است.
اضطراب عبارت است از تشویشی فراگیر، ناخوشایند و مبهم که اغلب با علائمی مانند سردرد، تعریق، تپش قلب، درد قفسه سینه، ناراحتی مختصر معده و ...
همراه است.
به علاوه اضطراب، بر تفکر، ادراک و یادگیری فرد اثر می گذارد.
اضطراب طبیعی، پاسخی مفید به واقعیتی تهدید کننده است.
در حالی که اضطراب مرضی به دلیل شدت یا مدتش، پاسخی است نامتناسب به یک محرک فرضی.
دکتر هاسیلوپ می گوید "مهم ترین عامل خواب آرام بخش که من در طول سال های متمادی با کسب تجربه در مسایل روانی به آن پی بردم، همین نماز است".
همچنین بسیاری از روان شناسان و روان پزشکان دریافته اند که دعا و داشتن یک ایمان محکم به دین، باعث رفع نگرانی، تشویش و یا حس ترس را که موجب بیشتر بیماری هاست می شود.
توجه کامل به خداوند با تمام اعضاء و حواس، روی گردانی از مشکلات زندگی و اشتغالات فکری که در حین نماز ایجاد می شود و مدتی پس از نماز هم ادامه دارد، باعث به وجود آمدن حالتی از آرامش روانی می شود.
بر اساس تحلیلی از این آیه قرآن هم می توان به نقش آرامش بخش بودن نماز پی برد.
از طرفی آمده در قرآن که "الا بذکر الله تطمئن القلوب" (با یاد خدا دل ها آرام می گیرد) و از طرفی آیه "اقم الصلوه لذکری" (نماز را برای یاد من اقامه کنید)، اشاره به این دارد که نماز باعث آرامش دل هاست.
نقش و اهمیّت قرآن کریم در زندگی بشر قرآن کریم در برگیرنده هدایت و سعادت انساندر دنیا و آخرت میباشد و در تمام مراحل زندگی رهبر و راهنمای انسان به سوی کمال است.
«این قرآن به راهی هدایت میکند که مستقیمترین راههاست...»[1] کسانی که با قرآن مأنوسند به کمک قران حق را از باطل تشخیص میدهند.[2] قرآن کریم، انسان را به زندگی کردن با معیارها و ارزشهای انسانی و اسلام دعوت میکند، حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «هر کس قرآن را پیش روی خود قرار داد، رهبر و پیشوای او به بهشت خواهد بود وهر کس آن را به پشت سر افکند طرد کننده و سوق دهنده او به سوی جهنم خواهد بود».[3] قرآن مجید عامل صعود به سوی بهشت،[4] مایه خرمی دلها،[5] دریای بیکران معرفت[6] و یگانه عامل توانگری است.[7] که عامل اصلی هدایتگر و تربیت کننده افراد و جوامع بشری به سوی کمال و نیل به ارزشهای اخلاقی و انسانی است.
درباره ارتباط وانس با قرآن کریم، لازم است چند نکته مورد توجه قرار گیرد: الف.
چگونه میتوان با قرآن مجید انس پیدا کرد؟
برای بهرهمندی و اُنس با قرآن باید مراحلی را طی کرد از جمله: 1.
یادگیری قرآن؛ پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «خیارکم من تعلم القرآن وعلّمه؛[8] بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و آن را به دیگران نیز یاد دهد».
2.
قرائت قرآن؛ حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه ودمه و جعله الله مع السفره الکرام البرره...؛[9] کسی که قرآن بخواند، درحالی که جوان مؤمن است، قرآن با گوشت و خون او مخلوط شده و با فرشتگان بزرگوار و نیکو صفت همنشین میشود».
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «نوروا بیوتکم بتلاوه القرآن...»؛[10] خانههای خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید».
تلاوت قرآن نیز خود دارای آدابی است از جمله: الف.
مسواک زدن، پیامبر گرامی میفرماید: «نظفوا طریق القرآن قیل یا رسول الله و ما طریق القرآن قال افواهکم قیل بماذا قال بالسواک؛[11] راه قرآن را پاکیزه نگه دارید.
عرض شد یا رسول الله!
راه قرآن چیست؟
فرمود: دهانهایتان.
عرض شد: چگونه؟!
فرمود: بوسیله مسواک کردن».
ب.
وضو و طهارت داشتن هنگام تلاوت قرآن؛ «لا یسمه الا المطهرون؛[12] جز پاکان بر آن دست نزنند».
ج.
پناه بردن به خداوند متعال پیش از قرائت قرآن؛ «فاذا قرأت القرآن فاستغذ بالله من الشیطان الرجیم؛ وقتی که قرآن میخوانی از (شرّ) شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر».
د.
قرائت قرآن با صدای خوش و دلنشین؛ پیامبر گرامی ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «لکل شیء حلیه و حلیه القرآن الصوت الحسن؛[13] ه.
قرائت قرآن همراه با خشوع؛ «الم یأن للذین ءامنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق...؛[14] آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آن چه از حق نازل شده خاشع گردد...» و.
قرائت همراه با حزن و اندوه؛ پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «ان القرآن نزل بالحزن فاذا قرأ نموه فابکوا فان لم تبکوا فتباکوا»[15] براستی قرآن همراه با حزن نازل شده است، بنابراین، هنگامی که قرآن میخوانید گریه کنید و اگر گریه نکردید حالت گریه را به خود بگیرید».
ز.
تلاوت قرآن با ترتیل و شمرده؛ «ورتل القرآن ترتیلا؛[16] قرآن را با دقت و تأنی بخوان».
3.
تدبر در قرآن؛ قاری قرآن باید با توجه به معانی قرآن، آن راتلاوت کند و در آیات تفکر و اندیشه نماید و از آنها پند گیرد، چنان که حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «(پرهیزکاران) در شب به پا خواسته و قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت میکنند، جان خویش را با آن محزون میسازند و دوای درد خود را از آن میگیرند هرگاه به آیهای برسند که در آن تشویق باشد، با علاقه و امید به آن روی میآورند و روح و جانشان با شوق بسیار در آن ذخیره میشود و آن را همواره الگوی خود میسازند و هرگاه به آیهای برسند که در آن بیم باشد، گوشهای دل خود را برای شنیدن آن باز میکنند و صداهای ناله و برخورد زبانههای آتش در گوششان طنین انداز است»[17].
4.
عمل به قرآن؛ پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «ربّ تال للقرآن و القرآن یلعنه؛[18] چه بسیار کسانی که قرآن را تلاوت میکنند، در حالی که قرآن بر آنها لعن و نفرین میفرستد».
5.
حفظ قرآن؛ پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «لا یعذب الله قلبا وعی القرآن؛[19] خداوند قلبی را که ظرف قرآن باشد، عذاب نمیکند».
بنابراین، برای مأنوس شدن با قرآن، داشتن برنامهای منظم و روزانه برای قرائت و عمل به موارد و عوامل مذکور لازم است.
چرا قرآن کریم در بین ما مهجور است؟
مهجوریت قرآن و فاصله گرفتن مردم به خصوص مسلمانان از مفاهیم و معارف قرآن علتهای متعددی دارد از جمله: 1.
تلاش و توطئه شیاطین جنی و انسی باعث شده که مردم از مفاهیم و معارف بلند قرآن مجید فاصله گرفته و در دام شیطانهای وسوسهگر گرفتار آیند و با آموزههای قرآن کریم بیگانه شوند و قرآن در میان آنها به خصوص مسلمانان مهجور بماند، قرآن کریم میفرماید: «و قال الرسول!
یارب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا؛[20] و پیامبر (خدا) گفت: «پروردگارا!
قوم من این قرآن را رها کردند (و از آن دوری جستند)».
فراموش کردن مفاهیم و معارف قرآن کریم وغفلت از آنها، باعث شده که مردم به دستورها و پیامهای راهگشا و هدایتگر این کتاب مقدس توجه نکنند و فرهنگ قرآن در میان مردم به دست فراموشی سپرده شود بسیاری از مردم به جای عمل به قرآن، تنها آن را به عنوان یک کتاب مقدس یا به قصد ثواب آن را تلاوت میکنند و یا در مراسم ختم مردهگان آن را قرائت نموده و یا در کنار سفره عقد و یا دریاچهای سبز بر روی طاقچه از آن نگهداری میکنند!!
در حالی که قرآن کریم برای هدایت و تربیت انسانها نازل شده و مردم باید با عمل به دستورها و فرمانهای آن، برای رسیدن به کمال و نزدیک شدن به خداوند را بپیمایند و در آیات آن تدبر و تفکر کنند ودر زندگی آنها را بکار گیرند و پیاده کنند؛ «...
و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون؛[21]...
و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آن چه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی، شاید اندیشه کنند».
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ درباره مهجوریت قرآن کریم میفرماید: «...
حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش میکنند، پس در آن روزقرآن و پیروانش از میان مردم رانده و مهجور میگردند و هر دو غریبانه در یک راه ناشناخته سرگردانند و پناهگاهی میان مردم ندارند، پس قرآن و پیروانش در میان مردمند، ولی گویا حضور ندارند، با مردمند ولی از آنها بریدهاند؛ زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند، گر چه کنار یکدیگر قرار گیرند، مردم در آن روز، درجدایی و تفرقه هم داستان، و در اتحاد و یگانگی پراکندهاند، گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست، پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطی را از قرآن نشناسند...».[22] تأثیر قرآن بر علوم انسانی علوم قرآنی تردیدی نیست که قرآن در برانگیختن اندیشه ها به سمت تولید علم و دانش نقش به سزایی را ایفا کرده است.
قرآن در جامعه ای نازل شد که اکثر قریب به اتفاق مردمانش از نعمت خواندن- که پایه علوم است - برخوردار نبودند.
این کتاب آسمانی با امر به «خواندن» آغاز گشت و دیری نگذشت دانشمندانی را تربیت کرد که در بیشتر دانش ها و فنون عصر خویش سرآمد شدند و این امر ممکن نبود، مگر به مدد جنبش و نهضتی که قرآن و آموزه های وحیانی اش ایجاد کرد.
اروپای قرون وسطا با مشعل دانشی که مسلمانان افروختند، توانستند به راه های روشنی در زندگی رهنمون شوند، اما صرف نظر از این نقش، برخی بر این تصور بوده و هستند که خود متن قرآن در بردارنده همه علوم است.
امروزه آنچه که به نام علوم انسانی معروف است، بعد از رنسانس در کشور فرانسه زاده شد و از آنجا به کشورهای دیگر راه یافت.
امروزه کسی نمی تواند اهمیت و نقش و اثرگذاری علوم انسانی را بر جامعه منکر شود.
پژوهش ها نشان می دهد که حدود 90 درصد از مغزهای متفکر دنیا - که برخی از آنها راه های سلطه بر جهان را به سیاست مداران کشورهای بزرگ می آموزند - از متخصصان علوم انسانی هستند.
برخی گفته اند: «بیش از 77 هزار علم در قرآن وجود دارد!» به همین جهت کوشیده اند تا اثبات کنند در قرآن کریم اشاره هایی به قوانین طبیعی وجود دارد و آنها را به عنوان وجوه اعجاز علمی قرآن برشمرده اند.
قرآن می تواند پاسخ گوی سؤالات ما در همه زمینه ها، اعم از اجتماعی، اقتصادی و علمی باشد.
قرآن به گفته خود: (تبیاناً لِکُلِّ شیء) است.
برخی اشخاص فکر می کنند که مطابق این عبارت قرآنی باید بتوان جواب هر سؤالی را از قرآن کریم دریافت کرد.
درحالی که خود قرآن تصریح کرده است که درباره برخی مسائل اصلاً سخن نگفته است؛ به طور مثال، در مورد نقل داستان پیامبران در قرآن می خوانیم: «و رسلاً قد قصصناهم علیک من قبل لم نقصصهم علیه»؛ و پیامبرانی را فرستادیم که داستان آنها را برای تو پیش تر گفته ایم و پیامبرانی که داستان آنان را برای تو نگفته ایم.
(نساء/164) همچنین خداوند در وصف کتاب موسی و الواحی که در کوه طور بر آن حضرت نازل گردید می فرماید: «و ثم آتینا موسی الکتاب تماماً علی الذی احسن و تفصیلا لکل شیء و هدی و رحمه لعلهم بلقاء ربهم یومنون»؛ سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را بر آن که نیکی کرده است تمام کنیم, و برای روشن کردن هر چیز و برای رهنمون و بخشایش؛ شاید آنان به لقای پروردگارشان ایمان آوردند.
(انعام/154) و نیز می فرماید: «و کتبنا له فی الالواح من کل شیء موعظه و تفصیلاً لکل شیء»؛ و برای او در الواح در هر زمینه، پندی و برای هر چیز، تفصیلی نوشتیم.
(اعراف/145) آیا می توان باور داشت که در الواح موسی نیز همه چیز بیان شده است.
باید گفت همان طور که مفسران نیز یادآور شده اند، منظور از «هرچیز»، آن چیزی است که از تورات یا قرآن انتظار می رفته و می رود؛ به طور مثال، اگر کسی به میهمانش بگوید که ما همه چیز در خانه داریم, منظور او آن است که وجود میهمان برای او اسباب زحمت برای تهیه لوازم میهمانی نیست و خوراکی هایی را که معمولاً برای برگزاری یک میهمانی لازم می شود در خانه او حاضر است.
بنابراین استدلال به جمله (تبیاناً لکل شیء) برای اثبات این فرضیه که قرآن حاوی همه علوم و فنون است، استدلال نابجا و ناشی از سوء فهم است.
تأثیر قرآن بر علوم انسانی امروزه آنچه که به نام علوم انسانی معروف است، بعد از رنسانس در کشور فرانسه زاده شد و از آنجا به کشورهای دیگر راه یافت.
از این رو، ضعف و بیماری در ساختار این علوم، خواه ناخواه به پیکر اجتماع نیز سرایت می کند.
در مورد تعامل علوم انسانی با دین و آموزه های دینی نظریات مختلفی مطرح است.
عده ای بر این باورند که اساساً این علوم، علومی وارداتی اند و بر پیش فرض ها و اصولی بنا نهاده شده اند که با فرهنگ و تمدن اسلامی و دینی سازگار نیستند.
بنابراین ما باید براساس آموزه های قرآن و اسلام، علوم انسانی نوینی را از پایه بنا نهیم، اما به نظر من چنین تفکری قرین صواب نیست، یعنی این طور نیست که همه میراثی که به عنوان علوم انسانی در اختیار داریم متأثر از شرایط خاص حاکم بر جوامع غیردینی باشد، بلکه بسیاری از یافته های این علوم حاصل برخورد اندیشه با واقعیت های حاکم بر انسان و جوامع انسانی است، از این رو برای همه جوامع انسانی مفید خواهد بود.
البته نباید منکر تعامل علوم انسانی با ویژگی ها و خصوصیات هر یک از جوامع و از جمله جوامع اسلامی باشیم.
این مسأله, طبیعی و حتی بدیهی است.
این امر در مورد جابه جایی انواع طبیعت، همچون درختان هم صادق است، تا چه رسد به علوم انسانی؛ برای مثال، وقتی گلی یا نهالی را از جایی به جایی دیگر منتقل می کنند، آب و خاک و هوای منطقه جدید بر آن اثر گذاشته، رنگ و بوی آن گل یا طعم و کیفیت میوه آن نهال را تغییر می دهند، اما چیزی که مهم است آن است که بدانیم بذر آن گل یا نهال آن درخت میوه دار، صرف نظر از محیط و فضایی که در آن می رویند، دارای اصالت اند.
علوم انسانی نیز صرف نظر از تعامل با جوامع و فرهنگ ها و تمدن های گوناگون دارای اصالت اند، از این رو این علوم در تعامل با اسلام و قرآن می تواند رشد و توسعه ای متناسب با جامعه اسلامی و قرآنی داشته باشد.
بی هیچ تردیدی، قرآن بر زبان و ادبیات و فرهنگ و تمدن انسانی اثر گذاشته و به آن رنگ و محتوایی دیگر بخشیده است.
این همان چیزی است که تمدن اسلامی را رقم زده است.
در این زمینه می توان نحوه تعامل آموزه های قرآنی با فرد و جامعه و آنچه مربوط به آن دو است را در تاریخ مورد بررسی قرار داد و نقاط ضعف و قوت این تعامل را دریافت و در جهت توسعه روند های مثبت این تعامل مورد استفاده قرار داد.
به طور مثال، آموزش قرآن و تلاوت این کتاب آسمانی بر رفتارهای مسلمانان تأثیری غیرقابل انکار داشته است، ما می توانیم با بررسی چگونگی این تأثیر بر نقش و جایگاه قرآن و قرائت قرآن در رفتارهای مسلمانان بیفزاییم؛ هم چنین می توان از آنچه مفسران قرآن کریم و نیز ادیبان، متکلمان، فیلسوفان، عارفان، فقیهان و دیگران از قرآن کریم برداشت کرده اند در جهت توسعه و رشد علوم انسانی مربوطه مورد استفاده قرار دهیم.
درحالی که خود قرآن تصریح کرده است که درباره برخی مسائل اصلاً سخن نگفته است؛ معتقدم می توان در کلیه رشته های علوم انسانی که به نحوی توانایی استفاده از آموزه های قرآنی و علوم مربوط به آن را دارند واحدهای درسی گنجاند؛ به طور مثال، دقت نظرهایی که در ترجمه قرآن کریم به دیگر زبان ها به کار رفته است، می تواند برای دانش پژوهان رشته های مترجمی کاربرد مفیدی داشته باشد و برعکس، آنها نیز می توانند در رشد و غنا بخشیدن به ترجمه های جدید قرآن مفید و مؤثر واقع شوند.
خلاصه آنکه رشته های علمی براساس تعامل ذهن انسان با رفتارهای انسانی و پدیده های خارجی و رفتارهای جوامع بشری، شکل می گیرد و رشد و بالندگی می یابد.
به طور قطع قرآن و علوم و معارف قرآنی می تواند بر این علوم و توسعه آنها مؤثر باشد.
علوم قرآنی از همان اوایل پیدایش اسلام اصطلاحاً علوم قرآنی رواج یافت و تألیفات مستقل و موسعی با عنوان «علوم القرآن» توسط دانشمندان اسلامی به نگارش درآمد.
منظور از علوم قرآن در این تألیفات اعم است از موضوعاتی که در قرآن در مورد آنها سخن رفته است؛ مانند: محکم و متشابه، امثال قرآن، سوگند های قرآن و....
یا مطالبی که درباره قرآن بیان شده است؛ مانند: جمع آوری قرآن، تاریخ قرآن، خط قرآن و....
سال هاست که عنوان «علوم قرآن» در دانشگاه ها به عنوان یک رشته تحصیلی درآمده و دانشوران و دانش پژوهانی با این عنوان تحصیلات آکادمیک خود را شروع کرده و به پایان رسانده اند.
قرآن و تأثیرات آن بر زندگی طبیعی انسان گروه بینالملل: پروفسور کریم غنیم، استاد دانشگاه الازهر مصر در یادداشتی که در سایت «اسلام آنلاین» آمده یادآور شده است که بر اساس قرآن و تعالیم آن، تمامی مشکلات حیاتی انسان از جمله آلودگی هوا، آلودگی دریاها، بیماریهای روحی، بیماریها جسمی و غیره از طریق تعالیم قرآنی قابل حل است.
پروفسور غنیم با بیا مطلب این در توضیح ادعای خود با تشریح حرکت زمین به دور خورشید و دیگر وقایع طبیعی از لحاظ علمی به دو آیه قرآن اشاره کرده و مینویسد: «و از میان مردم کسی است که در زندگی این دنیا سخنش تو را به تعجب وا میدارد، و خدا را در آنچه بر دل دارد گواه میگیرد، و حال آنکه او سختترین دشمنان است و چون برگردد (یا ریاستی یابد) کوشش میکند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهکاری را دوست ندارد.» (بقره آیات 204 و 205) «به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است، تا (سزای) بعضی از آنچه را که مرتکب شدهاند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.» این استاد دانشگاه در ادامه مینویسد: انسان خود با بیتوجهی به توصیههای قرآنی باعث آلودگی و فساد در زمین شده است.
او با آلوده کردن دریاها، هوا و زمین حیات خود را به خطر انداخته است.
قرآن در این آیات این اعمال زشت انسان را پیشبینی کرده و گفته است که انسان با این کارهایش باعث نابودی خود میشود.
این پژوهشگر قرآنی با استناد به آیه: «و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن، و همچنانکه خدا به تو نیکی کرده و نیکی کن و در زمین فساد مجوی که خداوند فسادگران را دوست نمیدارد.» (سوره قصص آیه 77) از انسانها و به خصوص مسلمین میخواهد که با پیروی از دستورات قرآن حیات خود را از نابودی نجات دهند و از این طریق آخرت خود را نیز بجویند.
حدیثی از پیامبر اکرم (ص) درباره تاثیر قران بر موفقیت انسان پیامبر اسلام فرمودند:حکایت قران ومردم حکایت زمین وباران است :درحالیکه زمین مرده وخشکیده است،ناگاه خداوند بر آنباران میفرستد وزمین تکان میخورد ،سپس بارانهای تند را فرو میریزاند وزمین تکان دیگری میخورد ورشد میکند ،آنگاهپشت سر هم نهرها را از دره ها جاری میسازد تا آنکه زمین میروید وگیاهان بالیدن میگیرند وخداوند آنچه را مایه آراستگی زمین وخوراک مردم وحیوانات است از دل آن بیرون میآورد .قرآن نیزمردمی را که آن را بپذیرند چنین میکند .کنز العمال