دانلود مقاله تجسم اعمال یعنی چه

Word 92 KB 14056 21
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • یکی از ویژگیهای جهان آخرت تجسم اعمال است.

    تجسم اعمال یعنی اینکه هر یک ازالفاظ و سخنان و اعمال نیک و بد ما با اینکه در دنیا وابسته به ما بودند و در یک لحظه پدید آمدند و به ظاهر از بین رفتند به صورت وجودهای مستقلی در صحنه قیامت ظاهر شوند.
    به عبارتی، کردار ما، چه خوب و چه بد، صورتی دنیوی دارد که ما آن را می بینیم وچهرهای اخروی، که اکنون در آن عمل نهفته است.

    در روز رستاخیز، عمل پس ازتحولاتی که در آن رخ میدهد شکل دنیوی خود را از دست میدهد و با چهرهرستاخیزی جلوه می کند و باعث آرامش و راحتی صاحب خود یا آزار او می شود.

    ایمان به تجسم اعمال از نظر تربیتی اثر فوِق العاده ای در انسان می گذارد، به طوری که او را به نیکیها و اعمال صالح علاقه مند و از زشتیها بازمی دارد.

    اما اولین مطلب در این موضوع این است که صرف نظر از آیات و روایات و مدارک مهم اسلامی، که در اثبات تجسم اعمال وجود دارد، آیا اساساً چنین امری ممکن است و با موازین علمی منطبق است؟
    برای روشن شدن پاسخ، به اختصار، چند مقدمه را مطرح می کنیم:
    1) اعمال ما اشکال مختلفی از نیروست.

    سخنان ما نیروی صوتی است که ازنیروهای مکانیکی زبان و لب پدید می آید و از نیروی خاص مغزی مدد می گیرد.

    حرکات و افعال و کارهای ما نیز هر یک شکلهای دیگری از نیروی مکانیکی یا آمیخته ای ازنیروی مکانیکی و صوتی است.


    2) سراسر جهان ترکیبی از مادّه و نیروست و تبدیل مادّه به نیرو از اصول مسلّم فیزیک است و اینکه مادّه و نیرو دو مظهر یک حقیقت اند.

    مادّه نیروی متراکم و فشرده است که در شرایط معینی به نیرو تبدیل می شود.
    به عبارتی، کردار ما، چه خوب و چه بد، صورتی دنیوی دارد که ما آن را می بینیم وچهرهای اخروی، که اکنون در آن عمل نهفته است.

    اما اولین مطلب در این موضوع این است که صرف نظر از آیات و روایات و مدارک مهم اسلامی، که در اثبات تجسم اعمال وجود دارد، آیا اساساً چنین امری ممکن است و با موازین علمی منطبق است؟

    برای روشن شدن پاسخ، به اختصار، چند مقدمه را مطرح می کنیم: 1) اعمال ما اشکال مختلفی از نیروست.

    2) سراسر جهان ترکیبی از مادّه و نیروست و تبدیل مادّه به نیرو از اصول مسلّم فیزیک است و اینکه مادّه و نیرو دو مظهر یک حقیقت اند.

    مادّه نیروی متراکم و فشرده است که در شرایط معینی به نیرو تبدیل می شود.

    3) با توجه به رابطه تنگاتنگ مادّه و نیرو، هیچ مانعی بر سر راه تبدیل نیرو به مادّه وجود ندارد و تبدیل هر یک به دیگری کاملاً قابل درک و ممکن است.

    4) بر طبق قانون بقای مادّه و نیرو، این دو هیچ گاه از میان نمیروند و همواره در این جهان باقی اند.

    نتیجه اینکه ماده و نیرو جلوه هایی از یک حقیقت اند و با توجه به اصل بقای نیرو ومادّه، هرگز مانعی نخواهد داشت که نیروهای پخش شده در این عالم بار دیگر به حالت متراکم درآیند و حالت جرمی و جسمی به خود بگیرند و به هنگام محاسبه اعمالْ هر کس همه اعمال خود را ببیند و اعمال همواره به همراه او باشد.

    این همان تجسم اعمال است.

    صحرای محشر در تفسیر مجمع البیان از رسول خدا(ص) مرویست که وقتی معاذ از معنی این آیه پرسید (روز قیامت که صور دمیده می شود دسته دسته می آیید) یعنی چه؟

    حضرت فرمود: ای معاذ مطلب بزرگی را پرسش نمودی.امت من در روز قیامت ده صنف هستند که البته خداوند این ده صنف را از مسلمین جدا گرداندو صورتشان را تغییر می دهد: کسانی که به صورت میمون وارد محشر می شوند...آنها نمام هستند یعنی سخن چین و آن کسی که میان دو نفر را برهم میزند و سخنان آنها را به یکدیگر می رساند.

    آنکه به شکل خوک وارد محشر می شود...

    خورنده حرام است کسی که در کسبش کم فروشی کرده،غش در معامله کرده،مال مردم را خورده است.

    گروهی را سرنگون و وارونه به محشر آورند و همان گونه به عذاب می برند...

    آنها کسانی هستند که ربا خواری می کنند.

    گرئهی زبانشان را می جوند و از دهانشان چرک بیرون می آید...آنها عالمان بی عملند.

    هر عالمی که کردارش غیر از گفتارش باشد...موعظه خوب می کند اما در عمل به گل فرو رفته دیگران از سخنانش بهره برده اند اما خود بد بختش بی عمل بوده اینست که زبانش را می جود و حسرت می خورد.

    عده ای دست و پا بریده وارد محشر می شوند...آزار رساننده به همسایه اینگونه است.

    بعضی کور هستند...که حاکم جور و ناحق است که حکم به ناحق کرده است.

    گروهی گنگ و کر هستند...آنها خود پسندانند، یعنی عجب دارند.

    عده ای را به شاخه آتش می بندند...کسانی هستند که در دنیا نمامی و سعایت سلاطین را می کردند و موجب آزار مردم و اسباب زحمت آنها را فراهم می کردند.

    بعضی به گونه ای در محشر حاضر می شوند که از مردار هم گندترند...آنها کسانی هستند که از شهوات و لذات حرام بر خوردار بوده اند.و حق واجب الهی را که در مال آنها بود نمی دادند.

    گروهی جبه هایی از قطران بر آنها پوشانده اند که چسبیده باشد به پوستهایشان...اینان تکبرکنندگان و فخر و نازکنندگانند.

    و حدیث دیگر از رسول خدا(ص) روایت است که کسانیکه دو میخ از آتش در چشمان آنهاست کسانی هستند که چشم خود را از حرام پر کرده اند.

    و دیگر روایتیست از پیامبر اکرم که می فرمایند:مردم در قیامت سه جور وارد محشر می شوندبعضی سواره و بعضی پیاده و بعضی با صورتها حرکت می کنند.

    گفتند یا رسول الله (ص) چگونه با سر حرکت می توان کرد؟

    فرمودند:همان خداییکه آنها را در دنیا بر پاهایشان حرکت میداد قادر است که با سرهایشان حرکت دهد آنها را.

    چگونگى پاداش و کیفر اعمال دانشمندان در پاداش و کیفر اعمال عقاید گوناگونى دارند: گروهى از آنها معتقدند که جزاى اعمال، مانند پاداش و کیفرهاى این جهان روى قرار داد است؛ یعنى چنان که در این جهان براى هر بزهى، کیفرى از طرف قانون گذاران تعیین شده است و کیفر سارق روى قرار و تقنین، غیر از کیفر قاتل است، هم چنین خداوند بزرگ براى هر عملى، کیفر و یا پاداش خاصى معین نموده است و هر کسى طبق مقررات الهى به سزاى اعمال خود مى رسد و هرگونه پاداش و کیفر، مخلوق خداوند است و کوچک ترین ربطى به شخص خوش کردار و یا بدکردار ندارد، و خداوند، در اختیار آن شخص مى گذارد و این نظریه، همان نظریه اجر و مزد و کیفرهاى مقرراتى است.

    دسته دیگر معتقد است تمام کیفرها و پاداش ها مخلوق نفس و روح انسانى است، که نفس انسان بى اختیار در آن جهان آن ها را خلق مى کند.

    اینان مى گویند کردار نیک و بد در این جهان در نفس انسانى ملکات خوب و بد ایجاد مى نماید و این ملکات خمیره انسان و جزء ذات او محسوب مى شود و هر ملکه اى، مناسب خویش به صورت هایى از نعمت و نقمت مى آفریند هم چنان که انسان در این جهان، مناسب ملکات و روحیات خویش، یک سلسله افکار و معانى را در ذهن خویش ترسیم مى نماید، اشخاص خوش باطن در این جهان با یک سلسله از افکار و تصورات نیک، سروکار دارند و افراد ناپاک در خواب و بیدارى، خواه ناخواه با افکار باطل و تصورات بد، خویش را مشغول مى سازند.

    این افکار بد و یا خوب، محصول و معلول ملکاتى است که در این جهان کسب کرده است و این ملکات در روز جزا، خهق نعمت ها و نقمت ها و شکنجه ها و دردها و روح و ریحان است و بى اختیار این حقایق را به وجود خواهد آورد.

    نظریه تجسم اعمال گروهى از دانشمندان بزرگ اسلام راه دیگرى انتخاب نموده و شواهد زیادى از آیات و احادیث براى آن آورده اند و اجمال آن این است:.

    تمام پاداش ها و کیفرها، نعمت ها و نقمت ها، فرح و سرور، درد و شکنجه، حقایق اعمال دنیوى ماست؛ هر کردارى از ما - خواه خوب و خواه بد - یک صورت دنیوى دارد که ما آن را مشاهده مى نماییم و یک صورت اخروى دارد که هم اکنون در دل آن عمل نهفته است و روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتى که در آن رخ مى دهد شکل کنونى و دنیوى خود را از دست داده و با واقعیت اخروى و روز باز پسین خود جلوه مى کند و باعث لذت و فرح عامل و یا آزار او مى گردد.

    آنان معتقدند که اعمال نیک این زندگى در روز رستاخیز تغییر شکل داده و در صورت باغ و راغ و چمن و سوسن و حوریان زیبا اندام و کاخ هاى مجلل در خواهد آمد.

    چنان که اعمال بد، قیافه دنیوى خود را دگرگون کرده و به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب جلوه خواهد نمود و جزاى اعمال هر انسانى عین اعمال او خواهد بود و در این جمله ذره اى مجاز نیست و چیزى در محکمه عدل خداوند بهتر از این نیست که عین عمل انسان را به خود انسان بازگردانند.(2).

    از میان آیات قرآن، که این گروه استدلال کرده اند یکى آیه زیر است:.

    (وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلاَیَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً؛(3).

    روز رستاخیز آن چه را عمل کرده بودند در پیشگاه خود حاضر و موجود مى یابند و پروردگار تو به کسى ستم نمى کند).

    آیه مزبور حاکى است که روز رستاخیز، خود عمل در برابر انسان حاضر مى گردد و این که گاهى برخى از مفسران، لفظ (جزاء) مقدر کرده و مى گویند منظور (جزاء ماعملوا) است خلاف ظاهر آیه است.

    آیه هاى 12 و13 مورد بحث، گواه بر این قول است، زیرا آیه 12 وجود مؤمنان را در روز رستاخیز منبع نور معرفى نموده است که با حرکت آنها، نورشان نیز درحرکت است.

    در آیه بعد پاسخ مؤمنان را در باره درخواست منافقان که مؤمنان مقدارى صبر کنند، تا آنها نیز در پرتو نور آنها حرکت نمایند چنین نقل مى کند: (قِیْلَ ارْجِعُوا وَرَائَکُمْ فَالْتَمِسُوا نوراً) یعنى به دنیا باز گردید و نور به دست آورید، ظاهر این پاسخ، این است که ما نور را از دنیا آورده ایم و شما نابخردان نیز مى توانستید این نور را همراه خود بیاورید.

    اکنون باید دقت کرد این نور کدام نور است، که مؤمنان همراه خود آورده اند.

    آیا جز ایمان و اعمال نیک، چیز دیگرى هست که آنان همراه خود در رستاخیز آورده باشند!

    پس معلوم مى شود ایمان و اعمال نیک روز رستاخیز به صورت نور جلوه مى کند و صورت واقعى این اعمال همان نور است، که در قیامت مشاهده مى گردد.

    برخى از دلایل نقلى نظریه تجسم اعمال: طرفداران نظریه تجسم اعمال، با بسیارى از آیات و روایات بر نظریه خویش استدلال کرده اند که برخى از آنها اصل تجسم عمل را اثبات مى کند و برخى دیگر متعرض خصوصیات آنها نیز است و ما به اجمال به پاره اى از آنها اشاره مى کنیم:.

    1.

    از آیاتى استفاده مى شود که جهان کشتزار سراى دیگر است و عمل انسان به سان دانه اى است که کشاورز در دل خاک فرو مى برد، آن گاه همان دانه رشد و نمو کرده و کشاورز همان دانه را با مقادیر زیادترى برداشت مى کند.

    اعمال انسان در این جهان با تبدلات و تغییرات بیشترى که لازمه آن سرا ست، به خود انسان بازگشته و آن چه را کاشته با مقدارزیادترى درو مى کند، چنان که مى فرماید:.

    (مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِى حَرْثِهِ؛(4).

    هرکس کشت آخرت را بخواهد، کشت او را مى افزاییم).

    امیرمؤمنان فرموده:.

    (العمل الصالح حرث الآخره؛(5).

    کار نیک، کشت آخرت است).

    2.

    صریح آیه مورد بحث - که در آغاز بحث مشاهده مى کنید - این است که، حسنات این سرا در جهان دیگر به صورت نور و روشنایى درمى آیند و مؤمنان در پاسخ منافقان چنین مى گویند: (بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید).

    جاى شک نیست که این گونه آیات و روایات را مى توان برمجاز و استعاره حمل کرد و در بسیارى از آنها لفظ (جزاء) را در تقدیر گرفت ولى آیا مجازیم که از پیش خود چنین کارى را انجام دهیم!.

    این اجمال نظریه طرفداران تجسم اعمال است که به طور فشرده بیان داشتیم.

    در کلمات پیشوایان اسلام تذکرات زیادى در این باره داده شده است.

    امیرمؤمنان مى فرماید:.

    (فإنّ الدنیا قد أدبرت و آذنت بوداع، وإنّ الآخره قد أشرفت باطلاع.

    ألا وإنّ الیوم المضمار وغداً السباق، والسبقه الجنه والغایه النار؛(6).

    دنیا با تزلزل و پشت کردن اعلام جدایى کرده و آخرت با فرا رسیدن ناگهانى خود نزدیک شده است.

    امروز روز آماده شدن و فردا روز مسابقه است و سرانجام مسابقه، یا بهشت است و یا دوزخ).

    مثنوى، دفتر سوم، ص‏2.

    این مضمون در اعراف (7) آیه 30، لقمان (31) آیه 16 و تکویر (81) آیه هاى 13 و14 نیز وارد شده است.

    3.

    کهف (18) آیه 49.

    4.

    شورى (42) آیه 20.

    5.

    نهج البلاغه، خ 56.

    6.

    نهج البلاغه عبده، ج‏1، ص‏27.

    بحثى دیگر درباره تجسم عمل در روز قیامت، خوبان و بدان همگى به سزاى اعمال خود خواهند رسید و کسانى که در این دنیا با ایمان و عمل صالح و تقوا زندگى کرده اند، در آخرت از نعمتهاى الهى برخوردار خواهند شد و کسانى که با کفر و فسق و نافرمانىِ خداوند، زندگى خود را سرکرده اند، در آخرت به عذاب الهى گرفتار خواهند شد و در آتش جهنم خواهند سوخت.

    به طورى که از آیات و روایات استفاده مى شود پاداشى که خوبان و بدان در قیامت به آن خواهند رسید و نعمت یا عذابى که به آنها داده خواهد شد، چیزى جز تجسم اعمال آنها در دنیا و عینیت یافتن کارهاى خوب و بد آنها نیست.

    یعنى نعمتى که به مؤمن داده مى شود و یا عذابى که کافر گرفتار آن مى گردد، عین همان عمل او در دنیاست که تبدیل به نعمت و یا عذاب شده است.

    بنابراین هر عملى که انسان در این دنیا انجام مى دهد.

    البته چنین کارى از نظر علمى اشکالى ندارد زیرا این از قبیل تبدیل ماده به انرژى و انرژى به ماده است مانند آبى که با فشار از سدّ بر توربینهاى برق مى ریزد و به نیروى برق تبدیل مى شود و آن نیز تبدیل به حرارت و حرکت مى شود حتى این نیرو را مى توان در باطرى ذخیره کرد.

    و یا تبدیل آب به بخار و تبدیل بخار به آب.

    البته بخار حالت انرژى را ندارد هر چند که انرژى زاست ولى براى تقریب به ذهن مناسب است و مى توانیم بگوییم که ماده در حالت انبساط تبدیل به انرژى مى شود و انرژى در حالت انقباض تبدیل به ماده مى شود.

    فیزیکدانان امروز، طبق دانش حسى و تجربى، عالم را مجموعه اى از جرم و انرژى مى دانند و عقیده دارند که جرم، انرژى متراکم و فشرده است و براى این هر دو، وجود اصیل و استقلالى قائلند و مى گویند در نظام طبیعت این دو مى توانند به یکدیگر تبدیل شوند یعنى ماده شکل انرژى به خود بگیرد و یا انرژى به شکل ماده درآید.

    در سال 1905 انیشتاین فرضیه نسبیت را اعلام کرد و رابطه بین جرم و انرژى را که تا آن موقع فکر مى کردند که از هم متمایز مى باشند، مطرح نمود و نشان داد که جرم و انرژى قابل تبدیل به یکدیگرند.(1) به گفته دانشمندان: هنگام وقوع یک تبدیل، ممکن است انرژى از صورت جرم به شکل انرژى نور یا گرما درآید بدون آنکه چیزى تلف شود.

    یا باز هم بدون اتلاف چیزى، انرژى نور به شکل جرم درآید.

    پس قانون بقاء انرژى در واقع قانون بقاء جرم ـ انرژى خوانده مى شود.

    انرژى و جرم مى توانند از یک شکل به شکل دیگر تبدیل شوند ولى مقدار کل انرژى ثابت بماند.(2) ــــــــــــــــــــــــــــ 1 - چه مى دانم، زندگى و مرگ ستارگان ص 44 به نقل فلسفى، معاد از نطر روح و جسم ج 2 ص 137 2 - ر.استولبرگ، فیزیک ص 127 به نقل همان مأخذ تبدیل شدن اعمال خوب و بدانسان که از قبیل جرم و ماده است، به انرژى و بقاى آن در جهان و تبدیل مجدد آن به ماده که به صورت نعمت یا عذاب تجلى خواهد کرد، کارى است که علم و عقل آن را نفى نمى کند و غیرممکن نمى داند.

    آنچه مهم است این است که ما این موضوع را از آیات و روایات متعددى به دست مى آوریم و چون کار محالى نیست، لذا باید به آن معتقد شویم.

    اینک بعضى از آیات وروایاتى را که در این زمینه وارد شده و ظاهر آنها بر تجسم اعمال در روز قیامت دلالت دارد.

    در زیر مى آوریم: یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء (آل عمران / 30) روزى که هر کس آنچه کار خوب انجام داده حاضر و آماده مى یابد و نیز آنچه کار بد انجام داده است.

    یوم ینظر المرء ما قدمت یداه (نبأ / 40) روزى که مرد به آنچه از پیش فرستاده بنگرد.

    یوم یحمى علیها فى نار جهنم فتکوى بها جباههم و جنوبهم و ظهور هم هذا ما کنزتم لانفسکم (توبه / 35) روزى که تفتیده شود در آتش دوزخ و با آن پیشانیها و پهلوها و پشتهایشان داغ گذارده شود این است آنچه که براى خود اندوخته بودید.

    و وجدوا ما عملوا حاضرا و لایظلم ربک احدا (کهف / 49) و آنچه را انجام داده اند حاضر مى یابند و پرودگارت به کسى ستم نمى کند.

    یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرایره (زلزال / 6-8) در آن روز مردم با گروههاى متفرق بیرون مى آیند تا اعمال آنها را به آنان نشان دهند پس هر کس به سنگینى یک ذره خوبى کند آن را مى بیند و هر کس به سنگینى یک ذره بدى کند آن را مى بیند.

    از این آیات و آیات مشابه آنها استفاده مى شود که انسان در روز قیامت خودِ عمل را خواهد دید و با عین عمل مواجه خواهد شد و همان طلا و نقره اى که از راه حرام اندوخته است تبدیل به آتش جهنم خواهد شد و با آن، اعضاء بدنش را داغ خواهند گذاشت.

    (همانگونه که در آیه سوره توبه آمده بود) محتواى روایاتى که در این زمینه آمده صریحتر و روشنتر است.

    اینک چند روایت نقل مى شود: قال رسول الله (ص): یا قیس و انه لابدّ لک من قرین یدفن معک و هو حىّ و انت میّت فان کان کریماً اکرمک و ان کان لئیما اسائک ثم لایحشر الامعک ...

    و هو فعلک(1) پیامبر (ص) فرمود: اى قیس ناچار با تو همنشینى دفن خواهد شد که آن زنده است و تو مرده اى پس اگر خوب و کریم باشد تو را گرامى خواهد داشت و اگر پست باشد به تو بدى خواهد کرد و محشور نمى شود مگر با تو ...

    و آن همان عمل توست.

    قال الصادق (ع): انّ المؤمن اذا خرج من قبره خرج معه مثال من قبره یقول له ابشر بالکرامه من الله و السرور ...

    فلایزال معه ...

    فیقول من انت رحمک الله...

    فیقول انا السرور الذى کنت تدخله على اخوانک فى الدنیا خلقت منه ...

    (2) امام صادق(ع) فرمود: هنگامى که مؤمن از قبر خود خارج مى شود، همراه او مثالى نیز خارج مى شود که به او مى گوید: کرامتى از خدا و سرور و شادمانى بر تو مژده باد...

    و همواره با آن مؤمن است...

    پس آن مؤمن مى گوید: تو کیستى خداى تو را رحمت کند؟...

    مى گوید: من همان شادمانى هستم که تو در دنیا بر برادرانت وارد کردى من از آن آفریده شده ام...

    ــــــــــــــــــــــــــــ 1 - بحار الانوار ج 3 ص 257 2 - اصول کافى ج 2 ص 191 تجسم و جاودانگى اعمال و مکتسبات انسان از قرآن کریم و اخبار و روایات پیشوایان دینى چنین استنباط مى‏شودکه نه تنها انسان باقى است و جاوید مى‏ماند، اعمال و آثار انسان نیز به نحوى ضبط و نگهدارى مى‏شود و ازبین نمى‏رود و انسان در نشئه قیامت تمام اعمال و آثار گذشته خود را «مصور» و «مجسم‏» مى‏بیند و مشاهده مى‏کند.اعمال‏و آثار خوب با صورتهاى بسیار زیبا و جالب و لذت بخش تجسم مى‏یابند و به صورت کانون لذت و بهجت در مى‏آیند،و اما آثار بد انسان با صورتهاى بسیار زشت و وحشت‏زا و مهیب و موذى تجسم مى‏یابند و به صورت کانون درد و رنج و عذاب در مى‏آیند (1) .

    در اینجا به ذکر سه آیه از قرآن‏مجید و دو حدیث از رسول اکرم(ص)اکتفا مى‏کنیم.اما آیات: 1.یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا وما عملت من سوء، تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا (2) .

    روزى که انسان هر کار نیک خویش را حاضر شده‏مى‏بیند و همچنین هر کار بد خود را، و دوست مى‏دارد که اى کاش میان او و کار بدش فاصله زیادى مى‏بود.

    این آیه صراحت دارد که انسان عین این کارهاى نیک خویش‏را به صورت مطلوب و محبوب مى‏بیند و عین کارهاى بد خویش را مصور شده به صورتهایى مى‏بیند که‏سخت از آنها نفرت و وحشت پیدا مى‏کند و دوست مى‏دارد از آنها فرار کند یا آنها را ازاو دور کنند اما آنجا جاى فرار و یا جدا کردن عمل انسان از انسان نیست، 1.راجع به اینکه نعیم و جحیم اخروى‏چیزى جز صور ملکوتى اعمال نیست رجوع شود به کتاب عدل الهى، بحث معاد.

    2.آل عمران/30.

    صورت تجسم یافته حاضر شده عمل انسان در آن‏جهان به منزله جزئى از وجود انسان است و جدا شدنى نیست.

    2.و وجدوا ما عملوا حاضرا (1) .

    هرعملى که در دنیا انجام داده‏اند در آنجا حاضر مى‏بینند.

    مفاد این آیه عینا مفاد آیه پیشین است.

    3.یومئذ یصدر الناس‏اشتاتا لیروا اعمالهم.فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره.

    و من یعمل مثقال ذره شرا یره (2) .

    دراین روز مردم بیرون مى‏آیند براى آنکه(در نمایشگاه عمل)اعمالشان‏به آنها ارائه شود.پس هر کس به وزن یک ذره کار خیر انجام دهد آن را در قیامت مى‏بیندو هر کس که به وزن یک ذره کار بد انجام دهد نیز آن را در آنجا مى‏بیند.

    انسان باقى و جاوید است.اعمال و آثار انسان نیز باقى و مضبوط‏و جاوید است و انسان در جهان دیگر با اعمال و اخلاق و مکتسبات خود در این دنیا زندگى مى‏کند.

    این مکتسبات و اعمال، سرمایه‏هاى خوب و یا بدو مصاحبان نیک یا زشت همیشگى انسان در جهان جاوید است.

    اما حدیثها: 1.گروهى از مسلمانان از راه دور به حضوررسول خدا مشرف شده بودند، ضمن سخنان خود از ایشان تقاضاى یک سلسله اندرز کردند.رسول اکرم چند جمله فرمود که یکى از آنها این است: «از هم اکنون رفیقان و مصاحبان و معاشران‏خوبى براى خود در جهان دیگر انتخاب کنید که در آن جهان، همراه و مصاحب زنده هر کس همانا اعمال و رفتارهاى تجسم یافته خود اوست.»(3) 1.کهف/49.

    2.زلزال/6 - 8.

    3.[در نسخه دستنویس استاد شهید که براى چاپ‏داده بودند، در اینجا تذکر داده شد که گویا حدیث‏یا حدیثهاى دیگرى که مورد نظر بوده فراموش‏شده و در ذیل عنوان «حدیثها» فقط یک حدیث آمده است.استاد این تذکر را بجا دانستند و بقیه مطلب را به پشت‏صفحه(نسخه خطى)ارجاع دادند، ولى افسوس که منافقان تحمل وجود او را نداشتند.] انسان مؤمن به حیات جاویدان، همواره کمال دقت را در اندیشه‏هاو خلق و خوى‏ها و اعمال و رفتار خویش به کار مى‏برد، زیرا مى‏داند که به اینها به چشم یک سلسله امور زودگذرنباید نگاه کرد، اینها همه پیش فرستاده‏هاى انسان به دنیاى دیگر است و در دنیاى دیگر با این سرمایه‏ها باید زندگى کند.

    وجوه مشترک‏و وجوه متفاوت زندگى این جهان و زندگى آن جهان وجوه مشترک زندگى دنیا و زندگى آخرت این است‏که هر دو زندگى، حقیقى و واقعى است، در هر دو زندگى انسان به خود و آنچه به خود تعلق دارد آگاه است، در هر دوزندگى لذت و رنج، سرور و اندوه، سعادت و شقاوت هست.غرایز انسان، اعم از غرایز حیوانى و غرایز ویژه انسان، در هر دو زندگى حکمفرماست.درهر دو زندگى، انسان با بدن و اندام کامل و اعضاء و جوارح زندگى مى‏کند،در هر دو زندگى فضا و اجرام هست.اما تفاوتهاى اساسى هم در کار است: در اینجا توالد و تناسل و کودکى و جوانى وپیرى و سپس مرگ هست و در آنجا نیست.در اینجا باید کار کرد و تخم پاشید و زمینه مساعد فراهم کرد و در آنجا باید از تخمهاى‏کاشته شده و زمینه‏هاى مساعد شده در دنیا بهره بردارى کرد.اینجا جاى کار و عمل است و آنجا جاى نتیجه‏گیرى‏و حساب پس دادن.در اینجا امکان تغییر سرنوشت از طرف خود انسان به وسیله تغییر مسیر حرکت و جهت عمل هست و درآنجا نیست.در اینجا حیات آمیخته است با موت، هر حیاتى توام است با ماده‏اى که فاقد حیات است و بعلاوه از مرده زنده بیرون مى‏آیدو از زنده مرده، چنانکه ماده بى‏جان در شرایط خاص تبدیل به جاندار مى‏شود و جاندار تبدیل به بى‏جان، ولى درآنجا حیات محض حکمفرماست، ماده و جسم آن جهان نیز جاندار است، زمین و آسمانش جاندار است، باغ و میوه‏اش مثل اعمال‏و آثار تجسم یافته انسان جاندار است، آتش و عذابش نیز شاعر و آگاه است.

    در اینجا اسباب و علل و شرایط خاص زمانى حکمفرماست، حرکت و تکامل وجود دارد، در آنجا فقط ملکوت‏الهى و اراده الهى ظهور دارد.شعور و آگاهى و به طور مطلق دید و شنید و درک انسان در آن جهان بسى‏شبیه‏تر و نیرومندتر است، و به عبارت دیگر، پرده‏ها و حجابها در آن جهان از جلو انسان برداشته شده و انسان‏با بینشى دورنگر حقایق را درک مى‏کند چنانکه قرآن کریم مى‏فرماید: فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید (1) .

    ما پرده را اکنون از تو بر گرفتیم پس دیده‏ات تیز است.

    در اینجا خستگى و دلزدگى و ملال خصوصااز یکنواختى است و انسان حالت گم کرده‏اى را دارد که در پى گمشده خویش است و به هر چیزى که مى‏رسد مى‏پندارد آن‏را یافته است و به او دل خوش مى‏کند اما پس از چندى احساس مى‏کند که «او» نیست، خسته و دلزده مى‏گردد و به دنبال چیز دیگرمى‏رود.این است که در دنیا انسان همیشه طالب چیزى است که ندارد و دلزده از چیزى است که دارد، اما در جهان‏آخرت به حکم آنکه به آنچه در اعماق فطرت و شعور شخصى خود دلبستگى داشته و گمشده واقعى او بوده است‏یعنى‏حیات جاوید در جوار رب العالمین رسیده است به هیچ وجه خستگى و ملال و دلزدگى برایش پیدانمى‏شود.قرآن کریم به همین نکته اشاره مى‏کند آنجا که مى‏گوید: لا یبعون عنها حولا (2) .

    (برخلاف‏دنیا)در آنجا انسانها طالب دگرگونى و وضع جدید نیستند.

    این است که اهل بهشت با آنکه‏الى الابد در بهشت بسر مى‏برند هرگز دلزده و سیر نمى‏گردند.

    و به علاوه نظر به اینکه در آنجا هر چه بخواهند به اراده الهى‏بر ایشان پیدا مى‏شود آرزوى آنچه ندارند آزارشان نمى‏دهد.

    1.ق/22.

    2.کهف/108.

    آیه هایی از قرآن در مورد تجسم اعمال 12.

    (یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ یَسْعى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمانِهِمْ بُشْریِکُمُ الْیَوْمَ جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛.

    روز رستاخیز مردان و زنان با ایمان را مى بینى که نور (ایمان) آنها در پیشاپیش و طرف راست آنان در حرکت است.

    به آنها نوید داده مى شود که (جایگاه) شما بهشت است که نهرها از زیر درختان آن جارى مى شود و شما جاودانه در آن جا هستید و این کامیابى بزرگى است).

    13.

    (یَوْمَ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَالْمُنافِقاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرائَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ باب باطِنُهُ فِیهِ الْرَّحْمَهُ وَظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ؛.

    در آن روز مردان و زنان منافق به افراد با ایمان مى گویند: (کمى) صبر کنید تا ما از نور شما بهره گیریم، ولى به آنها گفته مى شود (به دنیا) باز گردید و تحصیل نور کنید.

    (در این لحظه) دیوارى که داراى در است میان دو گروه (حایل مى شود) درون آن دیوار، رحمت (بهشت) و برون آن، عذاب است).

    14.

    (یُنادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قالُوا بَلى وَلِکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتکُمُ الأَمانِىُّ حَتّى جَاءَ أَمْرُ اللّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورِ؛.

    در این هنگام منافقان مؤمنان را ندا مى کنند که مگر ما با شما در (دنیا) نبودیم؛ (چرا سرانجام کار ما دوتا شد).

    مؤمنان پاسخ مى دهند: آرى چنین است ولى شما خود را (به سبب نفاق) به هلاکت افکندید و با حالت انتظار و تذبذب به سر بردید و در دین خود تردید نمودید و آرزوها شما را فریب داد، تا آن جا که فرمان خدا (مرگ) فرا رسید و (شیطان) فریبنده اى شما را فریب داد).

    15.

    (فَالْیَوْمَ لایُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَه وَلامِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْویِکُمُ النَّارُ هِىَ مَوْلیِکُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ؛.

    امروز دیگر نه از شما و نه از کافران عوض پذیرفته نمى شود، جایگاه شما دوزخ و شایسته شماست و بسیار جایگاه بدى است).

    آن چه را آیه هاى فوق بیان مى کند در حقیقت، دورنما و شبحى است از یک سلسله حقایق جهان جاویدان و تا انسان آن حقایق را مشاهده نکند، هرگز به حقیقت این معانى پى نخواهد برد، بلکه از خود خواهد پرسید این صحنه عظیم، چه صحنه بزرگى است که اولین و آخرین در آن جا گرد مى آیند چگونه وجود افرادِ با ایمان به صورت یک منبع نور درمى آید!

    و این دیوار عظیم که دو دسته را از هم جدا مى سازد، چه دیوارى است و چگونه یک طرف آن عذاب و درون آن رحمت است!

    و طرز مکالمه این دو دسته چطور است.

    اینها یک سلسله پرسش هایى است که در موقع مطالعه این آیات به خاطر ما وارد مى شود، ولى هرچه در باره آنها بحث شود، جز شبحى از حقیقت دستگیر نمى شود.

    البته ما تقصیر نداریم، بلکه حقایق آن جهان چنان بالاست که در قالب الفاظ این جهان در نمى آید و آخرین راه براى درک درجات و درکات آخرت، این است که از روى مقایسه و تشبیه، دورنمایى از آنها در ذهن خود ترسیم نماییم و در این صورت، قصور، متوجه قواى ادراکى و زبان و الفاظ ماست.

    حال ما در مورد درک حقایق آن جهان، حال جنینى است که در رحم مادر قرار گرفته باشد؛ او هر اندازه هوش و استعداد داشته باشد نمى تواند وضع موجود بیرون رحم را درک کند.

    منابع: www.balagh.net/persian/quran/ketab_khaneh/05_quran_va_maarefe_aqli/11.htm www.irib.com/radio/quran//Aye/bidari/default.asp?ID=116&SubID=1 www.al-shia.com/html/far/books/quran&olum/taf_kus_j2/k09.htm www.majma429.persianblog.com/ www.hawzah.net/Per/A/do.asp?a=AJGF1.HTM www.hawzah.net/per/A/do.asp?a=AJGF2.HTM www.quran.al-shia.com/fa/id/16/item/maaref-aqli/index.htm www.irib.ir/amouzesh/research/chalesh_dini/page00.htm www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-783893

کلمات کلیدی: اعمال - تجسم - تجسم اعمال

تجسم یا تجسّد اعمال در لغت به معنی مجسم شدن کارهاست و در اصطلاح بدین معناست که کردارهای نیک و بد آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم می‌گردند و با پیکری زیبا یا با پیکری زشت پدیدار می‌شوند و او را شادمان یا اندوهگین می‌سازند. تجسّم یا تجسد اعمال، اصطلاحی است که می‌توان آن را مشترک در دین، کلام، عرفان و حکمت متعالیۀ صدرالدین شیرازی و پیروان وی به شمار آورد. ...

تجسم و جاودانگى اعمال و مکتسبات انسان از قرآن کریم و اخبار و روایات پیشوایان دینى چنین استنباط مى‏شودکه نه تنها انسان باقى است و جاوید مى‏ماند، اعمال و آثار انسان نیز به نحوى ضبط و نگهدارى مى‏شود و ازبین نمى‏رود و انسان در نشئه قیامت تمام اعمال و آثار گذشته خود را «مصور» و «مجسم‏» مى‏بیند و مشاهده مى‏کند.اعمال‏و آثار خوب با صورتهاى بسیار زیبا و جالب و لذت بخش تجسم مى‏یابند و به ...

منطق فازي: منطق به کار رفته در بيشتر آيات قرآن ابتدا به چند تعريف زير توجه کنيد. منطق کلاسيک: منطقي ست که در آن گزاره ها فقط ارزش راست يا دروغ دارند که آنرا منطق ? و ? مي نامند. منطق چند مقداره: منطقي که علاوه بر ? و ? چند مقدار ديگر را نيز اخ

یکی از شاخه های جالب عکاسی که طرفداران زیادی هم دارد، عکس - گرافیک ها هستند. یعنی عکسهایی که با ابزارهای خاص بر روی آنها کار شده و چیزی بین عکس و گرافیک صرف تبدیل شده اند. معمولا در این عکسها برای بیان موضوعی خاص، از انواع تغییرات گرافیکی اعم از تغییر رنگ کلی یا ناحیه ای، تغییر کیفیت، یا افزودن المانهای خاص گرافیکی به عکس و ... کمک گرفته می شود. این شاخه از عکاسی از قدیم نیز ...

واژه اومانیسم(2) (‌humanism‌) یا انسان‌ گرایی در مباحث فکری و معرفتی فراوان به گوش ما خورده است. همچنین خاستگاه این واژه را همواره با غرب مرتبط دانسته و آن را دلیل جدایی غرب از دیانت می‌دانیم. به راستی غرب چگونه این واژه را ملاک خود قرار داد و بدان دست یازید‌؟ غرب، همواره در طول تاریخ در جریان بازسازی و قدرت بخشیدن به خود همواره خود را از سایر ملل و تمدن‌ها به ویژه شرق مستثنا ...

مقدمه مقاله ای که پیش رو دارید ترجمه ای است از فصل اول کتابی به نام «مقدمه ای بر جنسیت و زیبایی شناسی[1]» نوشته «کارولین کورس میر[2]» که در واقع فلسفه زیبایی شناسی را از دیدگاه فمینیستی بررسی می کند. کارولین کورس میر استاد فلسفه در دانشگاه بوفالو که یکی از دانشکده های دانشگاه ایالتی نیویورک است می باشد. از دیگر کتاب هایی که به قلم این خانم می باشد می توانیم از کتابی به نام ...

واژه ی «نمایش» را بنا به قرار داد –معادل مفهو می به کار می گیریم که به دلیل تفاوت در سنت و سابقه ی فرهنگی / تاریخی ،با مفهوم «تئاتر» متفاوت است. نمایش ارتباط بیشتر و غنی تری با آیین دارد و – جدا از بستگی های گوهری اش به گونه های کهن تر «روایت» و «اسطوره» -مهمترین تفاوتش با تئاتر در این است که نمایش با قصد و هدف حل شدن انسان در تمامیت هستی و رسیدن به حقیقت و جود اجرا می شود، و در ...

توسعه مديريت، فرايندي است که طي آن سطح دانش، مهارت و اطلاعات سطوح سه‌گانه مديريت (مديران عالي، مديران مياني، مديران عملياتي و سرپرستان) ارتقا يافته و موجبات استقرار شرايط لازم براي تکامل مجموعه استعدادها و توانايي‌هاي اين رده، فراهم خواهد شد. مدل تع

مقاوم سازي ساختمانهاي فلزي با استفاده از ديوار برشي فولادي خلاصه در اين مقاله با مقاوم سازي يک سازه ده طبقه با قاب خمشي ضعيف به دو روش ، مقايسه اي بين دو سيستم باربر جانبي ديوار برشي فولادي و مهاربند ضربدري صورت گرفته است .به اين ترتيب که با

چنانکه در مباحث گذشته تطور لغوی و معنایی سکولاریزاسیون و سکولاریزم وهمینطور تغییر و تحولات ناشی از آن ، بیان شد ، در مبحث کنونی نیز سعی بر آن است که به اجمال روند تاریخی بوجود آمدن این مفهوم نیز ، بررسی گردد . مفهوم سکولاریزاسیون که معنای عام و مورد منظور ازآن در رساله فوق ، همانا غیر قدسی شدن و عرفی شدن امور سیاسی و اجتماعی در غرب می باشد ، طی یک روند چند قرنه صورت پذیرفت . ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول