مقدمه :
بی تردید رشد و توسعه جوامع انسانی در ابعاد گوناگون فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، و رشد همیشگی و بالندگی پیاپی ارزش های بلند معنوی در همه حوزه ها زندگی ، در گرو در یافتن نسل جوان و اهتمام به امور آنان است .
هم از این رو است که جوانان ، همواره تاریخ کانون اصلی توجه مصلحان و نیز هدف اساسی تهاجم مفسدان بوده اند چرا که عالم جوانی – چناکه افتد ودانی - همانگونه که می تواند منشا نیک ترین تحولات زندگی آدمی گردد به همان میزان در معرض فتنه انگیزترین آسیب های اخلاقی و فر هنگی و معنوی نیز ،هست .
فصل اول :
جوان و نیروهای کنترل کننده
دوران حساس جوانی :
دوران جوانی ، دوران بسیار حساسی است زیرا از یک طرف در این دوره تمام غرایز و تمایلات در جوان شعله ور است و زبانه می کشد و از طرف دیگر یک دنیا احساسات و عواطف در جوان بروز می کند و شکوفا می شود ( احساساتی که کاملا ً ضربه پذیر و حساس است .)
جوانی که در این دوره حساس با آن خصوصیات ویژه به سر می برد .
یعنی سرا پا احساسات است ، تمام تمایلات و غرایزش بالفعل شده است ، تخیل ها ، آمال وآرزو ها وسوسه ها و شبهه ها وجودش را فراگرفته ومهمتر اینکه غرور جوانی هم بر او حکمفرما گردیده ، نیازمند یک نیروی کنترل کننده قوی است تا او را از سقوط انحراف حتمی بازداشته به راه سعادت هدایت کند پس برای جلوگیری از خطر انحراف و سقوط جوانان عزیز – چه دختر چه پسر – باید یک نیروی کنترل کننده وجود داشته باشد .
البته این نیروی کنترل کننده ، یک چیز نیست بلکه مجموعه ای از عوامل گوناگون است که باید باهم به کار افتد و هماهنگ حرکت کند و جوان ، مخصوصا و سایر اقشار جامعه عموما با استفاده از آنها بتوانند راه خود را بیابند و از خطر ها محفوظ بماند اجزای این مجموعه عبارتند از : عقل وجدان اخلاقی آداب و رسوم اجتماعی احترام به قانون انعطاف پذیری نماز ایمان عقلی و ایمان قلبی تربیت خانوادگی تربیت فرهنگی تربیت اجتماعی عقل: اولین و بدیهی ترین عامل در مجموعه نیروی کنترل کننده جوان ، عقل است .
امیرالمومنین در این باره می فرماید :« عقل ، پاک کننده از بدی ها و امر کننده به خوبی هاست .» اما ببینیم که عقل چیست ؟
آنچه که می توان که به زبان ساده گفت این است که : عقل درختی است که میوه و ثمره اش ،تفکر ، تذکر،تنبه است و قوه ای که خوبیها را از بدیها تمیز می دهد .
قرآن کریم نیز در تعریف عقل می فرماید :« فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم ا...
و اولئک هم اولوالباب » « پس (ای رسول) توهم آن بندگان را به لطف و رحمتمن بشارت ده ، بندگانی که چون سخن حق بشنود ، نیکوتر آن را عمل کنند ، آنان کسانی هستند که خدا آنها را به لطف خاص خود هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت ، خردمندان عاملند .
وجدان اخلاقی : دومین عاملی که در نیروی کنترل کننده ی جوان نقش بسزایی دارد ، وجدان اخلاقی است که به تناسب تمایلات و غرایز جوان ، زنده و بسیار حساس و هوشیار است .
قرآن کریم به وجدان اخلاقی بسیار اهمیت داده است به نحوی که از یک طرف به آن قسم خورده و از طرف دیگر ، آن را در کنار روز قیامت گذاشته است .
خداوند در سوره "قیامت" می فرماید:«لا اقسم بیوم القیامـه و لا اقسم بالنفس اللوامه » اما اینکه چرا خداوند متعال ، وجدان اخلاقی و نفس لوامه را در کنار روز قیامت قرار داده ؟
باید گفت به خاطر یک سری شباهت ، ویژگی و خصوصیاتی است که در هر دو مورد موجود است .
قرآن کریم در اوصاف روز قیامت می فرماید که در آن روز ظلم و زور خبری نیست پارتی بازی و رشوه خواری هم آنجا یافت نمی شود و هر کس به سزای اعمالش می رسد اگر درست دقت کنیم خواهیم دید که اوصاف نفس لوامه یا وجدان اخلاقی نیز چنین است نه ظلم می پذیرد و نه پارتی را قبول می کند ونه رشوه می گیرد .
بنابراین جوانان باید در گفتار و کردار و به طور کلی در همه شیوه زندگی خویش وجود این نعمت بزرگ را قدر بدانند و از این وسیله هشدار دهنده به نحو احسن استفاده کنند .
آداب ورسوم اجتماعی : یکی دیگر ازعواملی که در کنترل جوانان ، می توان از آن مدد جست ، مراعات آداب و رسوم که در یک جامعه سالم وجود دارد ، مخصوصاً که این آداب و رسوم خالی از خرافات ، موهومات و گناه هم باشد .
در این صورت متابعت از آن ، صد در صد یک امر طبیعی و بلکه یک عامل مهم بازدارنده از انحراف و سقوط خواهد بود .
اصولاً مخالفت با مردم و حضور در جامعه که مستلزم حفظ آداب و رسوم اجتماعی است مورد تأکید روایات است .
حضرت علی (ع) می فرمایند :« با مردم چنان در آمیزید که اگر از دنیا رفتید بر شما بگریند و در خوشی ها به شما تهنیت گویند .» مطلب دیگری که در این رابطه حائز اهمیت است این است که اگرافرادی پیدا شوند که توانسته اند گره از کار جامعه باز کنند ، برای این است که شخصیت اجتماعی داشته اند .
احترام به قانون : احترام و رعایت قانون در هر جامعه ای لازم و ضروری است و اصولاً هر حزبی هر تشکلی هر کشوری و حتی هر دینی که بخواهد موفق و پیشرو باشد باید اجرای قانون در افراد آنها در حد اعلاء باشد .
اجرای قانون اگر چه برای بعضی افراد ، همچون کسانی که طالب هرج و مرج هستند سخت است ، لکن برای جامعه و سلامت افراد آن ، مفید است و منافع فراوانی دارد .
فکر کنید که در شهری که قوانین راهنمایی اجرا نمی شود چه هرج ومرجی بوجود می آید اگر این مثال را در همه ی قوانین و مقرراتی که در زندگی انسان نقش دارد پیاده کنیم ، آن وقت به عظمت فاجعه از یک طرف و به لزوم احترام و اجرای دقیق قوانین از طرف دیگر پی می بریم .
انعطاف پذیری : عامل مهم دیگری که جوان را از انحراف و سقوط حفظ کرده و سعادت طلبی و حقیقت جویی او را تضمین می نماید انعطاف پذیری و به عبارت دیگر لجوج نبودن و دست برداشتن از سرسختی و لجبازی است .
اگر یک مقدار دقت کنیم خواهیم دید منشأ و ریشه اصلی اختلافات و مشکلات وجود لجاجت و عناد در طرفین ، اینگونه مسائل است .
یک عامل بوجود آورنده لجاج ، عناد و انعطاف ناپذیری کبر و خودخواهی است .
پیامبر اکرم می فرمایند: « اکثریت دوزخیان از متکبرین هستند .» نماز : یکی از مهمترین نیروهای کنترل کننده ، نماز و نیاز و اظهار عبودیت به درگاه خداوند است که در دین اسلام و از نظر قرآن جایگاه ویژه ای را داراست .
اگر انسانی از نماز فاصله گرفت ، اگر جوانی به نماز بی اعتنا شد و خدای نکرده از بجا آوردن آن سر باز زد یا با بی میلی آن را اقامه کرد یقین بدارد که دیگر ، نه هدایتی در کار است و دست عنایت خداوندی از سر او برداشته بلکه از مواهب معنوی بی بهره خواهد ماند .
از اینها بگذریم ، نماز در پیش اهل دل از بهترین عبادتهاست زیرا مکالمه طرفینی است ، هم بنده با خدا صحبت می کند و هم خدا با بنده حرف می زند .
به قول اهل دل نماز مرکب از کلام صاعد و کلام نازل است ، کلام صاعد یعنی ذکر و دعا و کلام نازل یعنی قرآن و چه لذتی بالاتراز اینکه انسان هم با خداوند صحبت کند و هم طرف سخن پروردگار واقع شود .
امام صادق (ع) از قول رسول خدا می فراید :«از من نیست کسی که نمازش را کوچک شمارد .» ایمان عقلی و ایمان قلبی : آنچه که از ایمان عقلی و به اصطلاح علم الیقین ، مورد نظر ماست این است که انسان به واسطه عقل و قوه ادراکش به یک سری باورهایی از جمله وجود خداوند و حاضر و ناظر بودن او بر انسان و در پیش بودن معاد و حساب و کتاب و آمدن پیامبران و امامان در یک کلمه معارف اسلامی دست بیابد .
ایمان قلبی یک درجه و یک مرتبه ، شدیدتر و بالا تر از ایمان عقلی است و به علم الیقین و حق الیقین مصطلح است یعنی علاوه براینکه عقل باور کرده که در کوچک و بزرگ های دنیا حساب رسی دقیق است "دل" نیز بر این باور آمده است که خدایی هست و همه در محضر اویند و سرانجام نیکوکاران و بدکاران ، جرایی سخت داده خواهد شد .
عمده ترین وسیله برای رسیدن به ایمان عقلی ، پذیرفتن مطالب اساسی اسلام ، با استدال و منطق است که قالباً در راه مطالعه کتاب های دینی و اسلام شناسی در ابعاد مختلف بدست می آید .
اما راه رسیدن به ایمان قلبی ، دیگر ، استدلال نیست ، بلکه مرتبه ای والاتر و بالاتر می طلبد و آن ، محکم کردن رابطه با خدا است .
تربیت خانوادگی : عواملی وجود دارند که توفیق یک جوان در آنها ، تنها بسته به وجود خود او نیست بلکه دخالت دیگران نیز در موفق بودن او نقش کلیدی و سازنده ای دارد .
یکی از آنها مسئله تربیت است .
ما دو نوع تربیت داریم : تربیت گفتاری : که کلام ما تا بدین جا در همین رابطه بود .
تربیت کرداری : یعنی اینکه یک مربی – که پدر و مادر مصداق کامل آن هستند– با رفتار خود دیگران را بسازند و با کرداری شایسته ، متربیان خویش را پرورش دهند.
از جوانان عزیزی که دارای اصالت خانوادگی هستند پدر و مادری خوب ، فهمیده و عالم به تربیت آنها همت گماشته اند به نعمتی رسیده اند که می تواند آنها را در بحران ها و طوفان های انحراف کنترل کنند و از سقوط حفظ شان نماید و باید با اعمال و رفتار خویش بر این نعمت سپاسگذار باشند .
تربیت فرهنگی : تربیت فرهنگی به دو بخش تقسیم می شود : 1 – تربیت آموزشی 2 – تربیت مذهبی در تربیت آموزشی آنچه مورد توجه است : نقش والای معلم و استاد متدین و متعهد در میزان پرورش کسانی است که تربیت آنان را به عهده گرفته اند و اگر با دقت به آن بنگریم ، خواهیم دید که به مراتب از تربیت خانوادگی بالاتر است و کار به جایی می رسد که یک معلم خوب و یک استاد متعهد می تواند بسیاری از قوانین طبیعی را خنثی کرده و خود آنچه می خواهد از نوع بسازد .
اگر نگاهی به تاریخ شیعه بیندازیم ، خواهیم دید که آنچه توانسته ما را بوجود موانع بسیار ، و فرازو نشیب های کمرشکن با قوت و قدرت تا به این جا برساند .
ارتباط با روحانیت و رابطه با مسجد و محراب است .
بجرأت می توان گفت که جوانانی دارای نیروی بازدارنده قوی تری هستند که در رابطه بیشتر با روحانیت و مسجد و محراب می باشند و شاهد حضور فعال و پر شکوه جوانان حزب الهی در جبهه و راهپیمایی زنان و دختران با حجاب در پشتیبانی از رزمندگان و مناسبت های گوناگون است .
تربیت اجتماعی : آخرین عامل کنترل کننده ی بسیار قوی در زمینه تربیت جوان در جامعه تربیت اجتماعی و به بیان واضح تر ، قانون و فریضه بسیار مهم امر به معروف و نهی از منکر است .
بعضی ها گمان می کنند که اگر خودشان خوب باشد و گناه نکنند کفایت می کند و دیگر وظیفه ای بر دوششان نیست در صورتیکه این تصور غلط تنها با روحیه افراد بی تفاوت ، بی توجه سازگار است و قرآن با آن مبارزه می کند .
از دیدگاه قرآن کریم کسانی از خسران و تباهی در اماند که اولاً ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام بدهند و ثانیا دیگران را نیز به آن توصیه و سفارش و امرکنند .
یعنی پرداختن به خود و به اصطلاح کلاه خود را نگه داشتن کافی نیست ، بلکه باید به اندازه قدرت و توان ، افراد دیگر را هم به خیر و خوبی دعوت کرد و نیز از گناه باز داشت .
فصل دوم : مسئولیت جوانان مسئولیتهای چهارگانه : برای تبیین بیشتر مسئولیت جوانان ، آن را به چهار دسته تقسیم می کنیم : مسئولیت جسمانی مسئولیت روحی مسئولیت اجتماعی مسئولیت عبودیت و بندگی بعد جسمانی و روحی انسان : انسان در بعد جسمانی ، شباهت تامی به حیوانات دارد .
می خورد ، می خوابد و ارضاء شهوت می کند تولید مثل می نماید و خلاصه هر آنچه از تمایلات و غرائزی که سایر موجودات و حیوانات دارند در او نیز هست و بدیهی است در این جنبه که مختص به انسان هم نیست ، به تنهایی هیچگونه استکمال و تعالی و ترقی ندارد .
جسم برای روح بسان یک مرکب و نردبانی است که استکمال و ترقی و تعالی بدون آن مسیر نمی گردد لذا همان گونه که انسان در زندگی روزمره مثلاً وسیله نقلیه اش را برای استفاده بهتر مواظبت کامل می کند جسم نیز محتاج رسیدگی و رفع خواسته هایش از جمله خواب ، خوراک و استراحت است .
البته به حد متعارف و به دور از هرگونه افراط و تفریط .
مسئله دیگری که در رابطه با جسم ، بر عهده همگان و به ویژه نسل جوان می باشد نشاط جسم است .
اگر غم و غصه اضطراب خاطر ، دلهره ، نگرانی برای جوانی پیش آید و احساسات او را جریحه دار کند و باعث ضعف اعصاب او شود طبیعی است که دیگر چنین جوانی نمی تواند فرد مؤثری برای جامعه اش ، برای وطنش ، برای انقلاب و دینش باشد و بسان یک عضو زائد جامعه، راکد و بی فایده خواهد ماند .
مسئولیت روحی : دومین مسئولیتی که یک جوان نسبت به خود دارد ، در رابطه با روح و بعد معنوی اوست .
همان ویژگی خاصی که مایه ی امتیاز انسان از سایر حیوانات است و او را در جایگاه برتری قرار می دهد ، اما براستی روح چیست ؟
و دارای چه خصوصیات و آثاری است ؟
به هر حال هر چه که هست اینقدر می دانیم که کمال انسان ها به روح است ، به واسطه آن می توانند به آنجایی برسند که علو و برتری آن غیر از حق نمی داند و هم از این رو است که مسجود ملائکه واقع می شوند و خداوند از آنها که به جهت دمیدن روحش در انسان بر او سجده کنند « فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین » هنگامی که کار آن به پایان رساندم و دراو روح خود دمیدم همگی بر او سجده کنید .
بنابرین ما با مسئولیتی به مراتب سنگین تراز مسئولیت جسمانی مواجه هستیم و عقل سلیم حکم می کند که با دقت و شدت مواظب باشیم تا ضربه ای به روحمان نزنیم و بکوشیم تا هر چه بیشتر ، خود را به انبیاء و اولیا معصومین شبیه کنیم و متناسب سازیم تا به توانیم در روز رستاخیز در کنار آنها باشیم و مورد شفاعتشان قرار گیریم زیرا تا تناسب و شباهتی در کار نباشد بهره مندی هم معنایی نخواهد داشت .
از اینها گذشته اگر کسی مواظبتی بر روح خود نداشته باشد و در اعمال و رفتار حیوانی وارد شود و با شیاطین محشور باشد .
علاوه بر اینکه در آخرت صورتی حیوانی به خود می گیرد در همین دنیا هم به تناسب کارهایش ، نوعی حیوان است و ما در دنیای پیرامون خود شاهد وجود اینگونه افراد هستیم .
مسئولیت اجتماعی : همانگونه که انسان ها نسبت به جسم و جنبه مادی و در رابطه با روح و بعد معنوی خود مسئولیت دارند ، در ارتباط با اجتماع و جامعه ای که در آن به سر می برند و زندگی می کنند نیز وظایف و مسئولیت هایی دارند که باید آنها را به نحو احسن ایفا نمایند و از آن مواظبت کامل داشته باشد .
اگر در یک اجتماع ، هر کس به مسئولیت و وظیفه خویش آگاهی و تعهد داشته باشد و آن را به بهترین وجه انجام دهد ، آن مدینه فاضله ای را که همه به دیده ی یک امر ایده آل و تخیلی و دست نیافتنی به آن می نگرند محقق خواهد شد وبه حقیقت خواهد پیوست .
مسئولیت عبودیت : ایده مسئولیت که از مسئولیت های دیگر مهمتر و مفید تر است ، رابطه انسان با خدایش را در بر می گیرد و اینکه چگونه یک انسان باید در پیشگاه معبودش بندگی کند و اظهار عبودیت نماید .
لازم است که هر کس به فراخور حال و قدرت خویش بر نعمت های بی حد و اندازه خداوند تبارک و تعالی سپس بگذارد و شکر گذاری نماید از این روست که پیامبر مکرم اسلام ، به اندازه ای عبادت می کردند که خطاب آمد : « ما انزلنا علیک القرآن لتشقی » ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی اما با این وجود می فرمودند : آیا بنده ی شکرگزار خداوند نباشم ؟
این است مقام عبودیت و اگر کسی بدان دست یافت ، یعنی خود را بنده ی خدا و عبد او را نسبت به وظیفه بندگی و عبودیت خود عمل کرده است .
و اول چیزی که برایش پیدا می شود نورانیت دل و لذت در عبادت است ، به حدی که نا خود آگاه در وقت نماز شب بیدار می شود و در همه ی بن بست ها مورد عنایت خداوند قرار می گیرد و خوشا به حال اینگونه افراد .
خوشا آنان که ا...
یارشان بی به حمدوقل هوا...
کارشان بی خوشا انان که دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی جوانان و معنویت : توجه به امور معنوی از مسائل مهمی است که باید مورد توجه جوانان قرار گیرد .
به گفته روانشناسان هر انسانی دارای چهار حس مصلم است : حس کنجکاوی : که پدید آورنده علوم و دانشهای بشری است .
حس نیکی : که پدید آورنده اخلاق و تکیه گاه انسان در کارهای نیک است .
حس زیبایی : که پدید آورنده هنر و سبب تجلی انواع زیبایی است .
حس مذهبی : هر انسانی از درون احساس می کند به مقام برتری وابسته است و کلیه شئون او از یک موجود برتر سرچشمه می گیرد .
توجه جوانان به امور معنوی و به کار گرفتن حس مذهبی می تواند بسیاری از مشکلات پدید آمده و ترس از آینده را بر طرف سازد .
شخصی که به معنویات اهمیت می دهد درست مانند کسی است که از یک پشتیبان بسیار قوی برخوردار باشد و در پیمودن راههای پر پیچ و خم زندگی او را یاری نماید .
بنابراین افراد این چنینی بطور قطع موفق تر و کوشا تر از کسانی هستند که نسبت به امور معنوی اهمیت نمی دهند .
آثار توجه به معنویات : آرامش خاطر : پرداختن به امور معنوی از قبیل نماز ، روزه , توسل به اهل بیت (ع) و تلاوت قرآن کریم آرامش خاطری به انسان می دهد که هرگز از امور مادی چنین آرامشی برای انسان حاصل نمی شود .
محبوبیت اجتماعی : توجه به امور معنوی و عبادی ، چنان محبوبیتی به انسان می دهد که هیچ گاه احساس بی کسی و تنهایی و یا خواری در انظار مردم نداشته باشد قرآن کریم در سوره مریم می فرمایند :« ان الذین امنوا و عملوا صالحات سیجعل لهم الرحمن و دا » همانا آنانکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند خداوند آنها را (در نظر مردم ) محبوب می گرداند .
شجاعت و نترسیدن : کسی که در زندگی اش به این واقعیت دست یافته است که ، تمام لذت ها و ناگواری ها دنیوی به دست خداست و اوست که عالم را برای رشد و کمال انسان آفریده است ، هرگز در راه رسیدن به هدفش از ناملایمات و گرفتاری ها هراسی ندارند .
جوانان و فسادهای اجتماعی : دو عامل کلی موجب سقوط انسان در منجلاب فساد و گناه می شود : الف ) نفس اماره و شیطان ب ) محیط فاسد نفس اماره انسان اگر آزاد گذاشته شود بطور قطع انسان را آزاد نخواهد گذاشت همان میل مثبتی که به قول مفسرین عالیقدر ، بدون قید و شرط در پی ارضاع رسیدن به اوج لذت خویش است .
بنابراین راهی برای دوری از گناه و فساد جز مبارزه و جهاد اکبر با نفس نیست .
بطور کلی هر انسانی برای رفع نیازهای خود محتاج رابطه با اجتماع و محیط اطراف خویش است .
حال اگر آن محیط از نظر موازین شرعی و بایدها و نبایدهای الهی ، خود ساخته نباشد یقیناً گروهی را به سوی خود می کشاند و زمینه های فساد و گناه را برای آنان فراهم می سازد .
کسانی که با فسادهای اجتماعی روبرو می شوند دو دسته اند : گروهی برای تغییر شرایط و اوضاع قدرت کافی را دارند .
گروهی که هیچ گونه قدرتی برای دگرگون ساختن جامعه و محیط ندارد .
کتاب : اخلاق و جوان مؤلف : آیه ا...
حسین مظاهری کتاب : اخلاق اجتماعی جوانان مؤلف : علی اصغرظهیری