چگونگی زندگی
زندگی بقیهاللهالاعظم عجلالله تعالیفرجه در زمان غیبت، و چگونگی آن، چنان است که خود آن حضرت در دعای حجاب از درگاه قادر متعال درخواست نموده که محجوب، و پشت پرده دیدهها باشد.
اَللهُمَّ احْجِبْنِی عَن عُیونِ اَعدائِی وَ اجْمَع بَینِی وَ بَینَ اَولِیائِی.
در تشرّف ابراهیم بن مهزیار آمده که از طائف گذشتیم و به قسمتی از دشت حجاز رسیدیم که عواملی نامیده میشد.
در این دیدار امام علیهالسلام به پسر مهزیار فرموده است:
پدرم با من پیمان بسته که در مخفیترین و دورترین سرزمینها مسکن گزینم تا از تیررس اهل ضلالت در امان باشم.
این پیمان مرا به این ریگزارهای عواملی و دشت حجاز از نجد تا تهامه انداخته است. 2
در نقل دیگری آمده است که حضرت نمیخواهد در زیر پرچم هیچ حکومتی قرار گیرد تا بیعت کسی به گردنش نباشد.
البته این بدان معنا نیست که حضرت ولیعصر عجلالله تعالیفرجه در محل اقامت خود، تنها است.
بلکه همواره تعدادی از بزرگان در محضر آن سرور هستند تا در این دوران عزلت، وسیله رفع غربت از وجود اقدس آن هادی امّت و عصاره خلقت باشند.
امام صادقعلیهالسلام فرمود:
لابُدَّ لِصاحِبِ هَذا الاَمرِ مِن عُزلَهٍ وَ لا بُدَّ فِی عُزلَتِهِ مِن قُوّهٍ وَ مَا بِثَلاثِینَ مِن وَحشَهٍ وَ نِعمَ المَنزِلُ طِیبَه؛ برای صاحب این امر به ناگزیر دوران عزلتی هست و در ایام عزلت، نیرو و افرادی لازم است تا با وجود سی نفر، دیگر وحشتی نباشد.
وه چه جایگاه خوبی است مدینه.
3
علامه مجلسی پس از ذکر این روایت مینویسد: این روایت دلالت دارد بر اینکه همواره سی تن از شیعیان و نزدیکان در محضر آن بزرگوار هستند که هرگاه عمر یکی از آنها به پایان رسید؛ دیگری به جای او تعیین میشود و جای او را پر میکند.
4 در تشّرف علّامه سیدمحسن امین عاملی آمده که حضرت برای جمعی از یارانش بیاناتی ایراد میفرمود.
از جمله فرمود: فرزندان حضرت زهراعلیهاالسلام اگر گرفتار انحرافی شوند، آخر کار، حقّ را دریافته از دنیا میروند.
و فرمود: امیرعلی شریف مکّه در حال مرگ است.
و من (سیدمحسن امین) که در عرض هفت سال اقامت در مکه و شرکت در مراسم حج، در آرزوی دیدار یار بودم؛ نگران آن دوست شدم و سریع خود را به منزل امیرعلی رساندم.
دیدم همه اطرافیان نگران حال او هستند، و تا وارد سالن استراحتش گردیدم دیدم همان وجود مبارک بر بالین امیرعلی، نام امامان اثنیعشری را با کلمه حجهالله تلقین میکند.
تا به خودش رسید، فرمود: بگو اشهد انک حجهالله.
شهادت گفتن همان و تمام کردن همان.
من از مهابت آن حضرت ساکت بودم که خیلی سریع تشریف بردند.
تکانی خوردم که آقا کجا رفت؟
دیگران و بیخبران گفتند: که کجا رفت یعنی چه؟
آری آن را که خبر شد، خبری باز نیامد.
5 مکان زندگی امام ششم علیهالسلام میفرماید: در غیبت کبری به جز نزدیکترین دوستان، کسی از جایگاه او اطلاع نخواهد داشت.
6 نیز وارده شده که در غیبت کبری کسی از اقامتگاه او اطلاع ندارد، جز خدمتکاری که متصّدی امور آن سرور است.
7 مرحوم شیخ مفید میفرماید: اخبار فراوانی از پیشوایان معصوم علیهمالسلام به ما رسیده که برای قائم عجلالله تعالیفرجه دو غیبت است که یکی طولانیتر از دیگری است.
در غیبت کوتاه، خواصّ شیعه از جایگاه او آگاهند، ولی در غیبت طولانی او، مردم از اقامتگاه او بیخبر خواهند بود، به جز دوستان مورد اعتماد که متصدّی خدمتگزاری آن حضرت هستند.
8 آنچه مسلّم و تردیدناپذیر است این که آن حضرت همه ساله در مراسم حجّ شرکت میکند و خانه خدا را زیارت میکند، ولی انبوه حجگزاران او را نمیبینند 9 و اگر بینند نمیشناسند.
10 از این رهگذر در طول غیبت آن خورشید جهان تاب، دلباختگان کوی او به حج خانه خدا روی آورده، در مراسم حج به جستجوی او میپردازند، و چه بسیار نیک بختانی که توفیق تشرّف و به پیشگاه آن کعبه مقصود و قلبه موعود را در کنار خانه خدا یافتهاند.
11 ¬لیکن در غیر ایام حج، دلیل قاطعی بر اقامت آن بزرگوار در مکان معیّنی نداریم.
فقط اشارات و کنایاتی در برخی از احادیث وارد شده که بخشی از آنها را یادآور میشویم.
1- سرزمینهای دور دست: در توقیع شریفی که در سال410هجری از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید صادر شده است؛ حضرت بقیهالله عجلالله تعالی فرجه چنین مرقوم فرمودهاند: اگر چه ما در سرزمین دوردستی سکنی گزیدهایم که از جایگاه ستمگران بدوریم – زیرا خداوند مصلحت ما و شیعیان مؤمن ما را در این دیده که تا حکومت دنیا در دست تبهکاران است در این نقطه دور دست مسکن نمائیم- ولی از اخبار شما آگاهیم و هرگز چیزی از شما بر ما پوشیده نمیماند و میدانیم که چه گرفتاری و پریشانی به شمار رسیده است...
12 2- مدینه طیّبه: هنگامیکه از امام حسن عسگری علیهالسلام پرسیدند: اگر حادثهای بر شما روی داد از فرزند بزرگوار شما کجا سراغ بگریم؛ حضرت فرمود: در مدینه.
13 امام صادقعلیهالسلام نیز بههنگام بحث از غیبت کبری میفرماید: وه چه جایگاه خوبی است مدینه.
14 3- دشت حجاز: توضیح آن در تشرف ابراهیمبن مهزیار به اختصار گذشت.
15 4- کوه رضوی: امام صادقعلیهالسلام از کوه رضوی یاد میکند و میفرماید: از هر درخت میوه در آن هست و چه پناهگاه خوبی است برای شخص خائف.
وه چه پناهگاه خوبی!...
صاحب این امر را در آن دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری طولانی.
16 5- جابلقا و جابلسا: مرحوم نوری مینویسد: اخبار بسیاری هست که از نظر معنی متواترند، و دلالت دارند بر اینکه در شرق و غرب جهان دو شهر بهنامهای جابلقا و جابلسا وجود دارند که اهل آنها از انصار حضرت ولیعصر عجلالله تعالیفرحه هستند و در محضر آن حضرت خروج میکنند.
17 6- شهر مهدی عجلالله تعالیفرجه: علامه مجلسی در جلد السماء العالم بحارالانوار از کتاب قسمت اقالیم ارض و بلاد آن که تألیف یکی از علمای اهل سنّت است، نقل میکند که: بلد مهدی علیهالسلام شهری است نیکو و محکم که آنرا مهدی فاطمی بنا کرده و برای آن قلعهای قرار داده است.
18 [البته هیچ ربطی به مکان زندگی حضرت مهدیعلیهالسلام ندارد.] 7- بیتالحمد: امام صادق علیهالسلام میفرماید: برای صاحب این امر خانهای است که به آن بیت الحمد گفته میشود.
در آن خانه چراغی است که از روز ولادت آن حضرت روشن است و این چراغ تا روزی که آن حضرت با شمشیر قیام کند خاموش نمیشود.
19 8- جزایر مبارکه: داستان مفصّل و معروف انباری حکایت از آن دارد که شخص محترمی در مجلسی عونالدین وزیر اظهار داشت که من به سال 622 هجری از زادگاه خود همراه یک کاروان تجارتی به سرزمین بربر رفتیم و از آنجا سفر دریائی خود را آغاز کردیم.
سرانجام به جزیرههائی رسیدیم که همسفران و حتی ناخدای کشتی برای نخستین بار به آن جزیرهها رسیده بودند.
اسامی آن جزایر عبارت بود از: مبارکه، زاهره، صافیه، ظلوم و عناطیس که ساکنان آنها همگی از شیعیان بودند و بر آنها 5 نفر از اولاد حضرت صاحبالزمانعجلالله تعالیفرجه به نامهای طاهر، قاسم، ابراهیم، عبدالرحمن و هاشم حکومت میکردند.
آنگاه بطور مفصّل از اخلاق و رفتار نیکوی آنها و از صفا و زیبائی بینظیر آنجا سخن گفته است.
پس از پایان یافتن سخنان وی، وزیر ناصبی از یکایک حاضران تعهدّ گرفته که این داستان را هرگز نقل نکنند، و آنها تا روزی که آن وزیر زنده بود آنرا مخفی نگه داشتهاند.
این داستان در منابع فراوانی به تفصیل آمده است.
از جمله: 1- الصراط المستقیم تألیف زینالدین علیبن یوسف عاملی.
2- السطان المفرج من اهلالایمان تألیف علیبن عبدالحمید نیلی.
3- حدیقهالشیعه تألیف مقدس اردبیلی (ص756- 770).
4- الانوارالنعانیه تألیف سید نعمهالله جزایری (ج2، ص 58- 65).
5- جنهالماوی تألیف مرحوم نوری طبرسی.
20 6- نجم الثاقب نوری (ص217- 228).
7- العبقریالحسان تألیف نهاوندی (ج 2، ص 123- 126).
و خلاصه آنرا مرحوم شیخ حرّ عاملی صاحب وسائل الشیعه در کتاب اثبات الهداه نقل کرده است.
21 9- جزیره خضراء: فضل بن یحیی نویسنده معروف قرن هفتم- به تاریخ 11 شوال 699 هجری- مشروح سرگذشت علیبن فاضل مازندرانی را در شهر حلّه از زبان شخص ایشان شنیده و آن را در کتابی بنام الجزیره الخضراء گرد آورده است.
تحقیق و تقضیل این رویداد را، پژوهشگر معاصر استاد علیاکبر مهدیپور در کتاب جزیره خضراء تبیین نموده است.
همسر و فرزند در مورد اینکه آیا حضرت بقیهالله عجلالله تعالیفرجه در دوران غیبت کبری همسر و فرزندانی دارد یا نه؛ دلیل قطعی بر وجود یا عدم آن در دست نیست.
لیکن به استناد سه گروه شواهد و قرائن؛ داشتن همسر و فرزند برای آن حضرت قابل اثبات است: 1- احکام فراگیر؛ 2- روایات؛ 3- دعاها.
احکام عامّ و فراگیر شریعت اسلام ایجاب میکند که حضرت بقیهالله عجلالله تعالیفرجه نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهمالسلام از سنّت جدّ بزرگوار خویش حضرت ختمی مرتبت صلیاللهعلیهواله پیروی نموده و تشکیل خانواده دهند.
یکتائی و بیهمتائی ویژه ذات اقدس خداوند متعال است و بس، و همه موجودات عالم آفرینش، از ریز و درشت و از ذرّه تا کهکشان، زوج و جفت، نر و ماده، و مثبت و منفی آفریده شدهاند.
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ؛ منزه است آنکه آفریده جفتها را، همه آنها را، از آنچه میرویاند زمین و از خود ایشان و از آنچه نمیدانند.
22 انسان هم در آفرینش، بصورت زوج و جفت، و با همتا و همانند آفریده شده، و راحتی و آسایش او از رهگذر ازدواج متناسب تأمین میگردد: (وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ) ؛ از نشانههای خداوند آن است که برای شما از خودتان جفتهائی آفریده تا بیارمید با آنان، و نهاده در میان شما دوستی و مهربانی را.
همانا در این نشانههائی است برای کسانیکه میاندیشند.
23 این سنّت ازدواج با کشش و کوشش و ناز و نیاز در همه موجودات جریان دارد: (فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا)؛ آیا جز شیوه پیشینیان را منتظرند که هرگز نیابی شیوه خدا را دگرگونی و هرگز نیابی شیوه خدا را بازگشتی.
24 همچنین روایات فراوانی در رابطه با ازدواج و فرزنددار شدن از معصومان علیهمالسلام وارده شده است.
عَن اَبِیجَعفَر عَن رَسولِ الله صَلیاللهُ عَلیهِ وَ الهِ قَالَ: مَا بَنی بِناء فِی الاِسلامِ اَحَبَّ اِلیاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التََّزوِیج؛ بنائی محبوبتر از ازدواج در نزد خدا بینانگذاری نشده است.
25 عَن اَبِی عَبدِاللهِ عَلیهِ السَلام قَالَ رَسولُ الله صَلَیاللهُ عَلَیهِ وَ اله: مَن تَزَوّجَ اَحرَزَ نِصفَ دِینِهِ فَلیَتّقِ اللهَ فِی النِصفِ الاخَرِ؛ هر کس ازدواج کند نصف دین خود را بیمه کرده، و باید با خویشتنداری نصف دیگر را نگه دارد.
26 عَن اَبِی عَبدِ الله عَلیهِ السَلام قَالَ اَمیرُالمُؤمِنِین عَلَیهِ السَلام: تَزَوّجُوا فَاِنَّ رَسولَ اللهِ صَلَیاللهُ عَلَیهِ وَ الهِ قَالَ مَن اَحَبَّ اَنْ یَتبِّعَ سُنّتِی فَاِنَّ مِن سُنتّی التَزویجَ؛ ازدواج کنید زیرا پیامبر فرمود: هر که دوست دارد از روش من پیروی کند؛ باید بداند ازدواج روش من است.
27 عَن اَبِی عَبدِ الله عَلَیهِ السَلام قَال النَبِی صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه: رَکعَتان یُصَلَّیهَا مُتَزَوِّجٌ اَفضَلُ مِن رَجُلٍ عَزَبٍ یَقومُ لَیلَهُ وَ یَصُومُ نَهارَهُ؛ دو رکعت نماز کسی که ازدواج کرده برتر است از روزهداری و شب زندهداری کسی که ازدواج نکرده است.
28 عَن اَبِیعَبدِ الله عَلَیهِ السَلام قَالَ رَسولُ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ الِه: رَذّالُ مَوتَاکُم العُزّابُ، پستترین مردگان شما عزبها هستند. 29 عَن مُحمَّدِ بنِ مُسلِم اَنّ اَبَا عَبدِ اللهِ عَلَیهِ السَلام قَالَ اَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وََ الِه قاَلَ: تَزَوَّجُوا فَاِنّی مُکاثِرٌ بِکُمُ الاُمَمَ غَداً یَومَ القِیَامَهِ حَتَّی اَنّ السِقْطَ لَیَجِئی محبنطاء عَلی بَابِ الجَنَّهِ فَیُقالُ لَهُ اُدخُل فَیَقُولُ لا حَتَّی یَدخُلَ اَبَوایَ الجنَّهَ قَبلِی، ازدواج کنید که من در فردای رستاخیر زیادی آمار شما را در میان امتّها خواستارم حتی آن جنین نارس سقط شده خشمگین میآید و بر در بهشت میایستد.
به او گفته میشود: وارد شو.
پاسخ میدهد: وارد نمیشوم تا پدر و مادرم جلوتر از من وارد شوند.
30 میرزای نوری مینویسد: چگونه ترک خواهند فرمود چنین سنّت عظیمه جدّ بزرگوار خود را با آن همه ترغیب و تحریص در فعل و انجام آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن وارد شده است.
سزاوارترین امّت در اخذ سنّت پیامبر صلی الله علیه واله امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب (امام زمان) نشمرده است.
31 مرحوم نهاوندی میگوید: بالجمله بعد از اعتقاد به زندگی و غبیت آن بزرگوار و استحباب تَناکُح و تناسل و منع ار رهبانیت و عُزوبَت؛ لابد آن حضرت را عیال و اولاد میباشد، و کثرت آن به سبب طول عمر چنانکه عادت اقتضاء میکند، باعث اختیار بلدی خاصّ است که خالی از غیر خواصّ باشد، تا ذکر آن حضرت چنانکه مقتضای حکمت غیبت است مستور بماند، و اولاد او هم به آسودگی خاطر زندگی کنند.
پس گول این شبهات، مخور و انکار وجود بلاد آن بزرگوار را افسانه شمار.
32 اما با بررسی روایات در مییابیم که در مورد همسر یا همسران حضرت تنها یک روایت وجود دارد که مرحوم کفعمی آنرا در مصباح نقل کرده است.
براساس این روایت همسر آن حضرت از نسل عبدالعزّی فرزند عبدالمطلب میباشد.
33 لیکن درباره اولاد آن حضرت روایات بسیاری آمده که از آن استفاده میشود حضرت در دوران غیبت فرزندانی دارد به برخی از آنها اشاره میشود: 1- سیّدبن طاووس در جمالالاسبوع میگوید: روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصرعجلالله تعالیفرجه را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند، و در نیکی و بزرگواری در رأس نیکان روزگار و در قلّه صفات ابرار و اخیار هستند.
34 2- امام صادقعلیهالسلام میفرماید: برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها به قدری طولانی میشود که برخی از مردم میگویند او وفات کرده است.
برخی میگویند کشته شده است!
و عدهای میگویند آمده و رفته است!
و جز تعداد اندکی از شیعیان بر باور خود استوار نمیمانند، و کسی از اقامتگاه او مطلّع نمیشود، حتی فرزندانش نیز جایگاه او را نمیدانند، به جز کسی که متصّدی امور اوست.
35 3- محمدبن مشهدی در مزار از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که فرمود: گویا میبینم نزول قائمعجلالله تعالیفرجه را در مسجد سهله با اهل و عیالش.
36 4- رسولاکرم صلیاللهعلیه واله در آخرین شب زندگی خود، قلم و دولت خواست و وصایای فراوانی را املاء کرد و امیرمؤمنان نوشت.
آنگاه وصیتهائی هم در رابطه با فرزندان حضرت مهدی علیهالسلام بیان فرمود، و دستور داد که آنرا مامان معصوم دست به دست به حضرت مهدیعلیهالسلام برسانند، و او به هنگام وفات به پسرش تحویل دهد.
37 5- مرحوم شیخ حرّ عاملی در کتاب الایقاظ من الهجعه بابی را به بحث از دولت فرزندان امامزمانعجلالله تعالیفرجه اختصاص داده است.
38 6- مرحوم علامه مجلسی نیز بابی را به بحث و گفتگو از جانشینان و فرزندان حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه اختصاص داده است.
39 7 و 8- داستان انباری و علیبن فاضل مازندرانی که به آنها اشاره شد.
آنچه مسلّم است اینکه از فرزندان حضرتمهدی علیهالسلام هیچ کدام امام نخواهد بود، و گرنه تعداد امامان معصوم بیش از دوازده تن میشود که بر خلاف ضرورت مذهب است.
مرحوم شیخ طوسی در این خصوص میگوید: هرکس بگوید که حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه فرزند امام دارد که تعداد امامان به سیزده برسد؛ سخن باطل گفته است. 40 شاید فرزندان آن حضرت بطور ناشناس در میان مردم زندگی کنند، و به برکت روش و رفتار آنان، گروهی به آئین اسلام و راه راست تشیع گرایش یابند.
چنانکه مرحوم آیهالله مرعشی نجفی بر آن معتقد بود.
دعاهای بسیاری از ناحیه مقدّسه صادر شده یا از دیگر معصومان علهیمالسلام وارد شده که در زمان غیبت در اماکن مقدسه یا ایّام متبرکّه خوانده میشود، و در آن از فرزندان و اهل بیت حضرت ولی عصر عجلالله تعالیفرجه سخن به میان آمده است، در حق آنان دعا شده و یا به ایشان سلام و درود تقدیم گشته است که به دلیل مأثور بودن، بر اثبات مطلب دلالت میکند.
در این دعاها تعبیرهای صریحی چون ولد، ذریّه، اهل بیت و آلالبیت به کار رفته که وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت اثبات میکند.
در این زمینه دعاهای بسیاری هست که بخشی از آنها را یادآور میشویم.
1- در ضمن صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده، چنین میخوانیم: وَ عَلَی وَلِیّکَ وَ وُلاهِ عَهدِهِ وَ الاَئِمَّهِ مِن وُلدِهِ وَ مَدّ فِی اَعمَارَهِم وَ زِد فِی آجالِهِم وَ بَلِّغْهُم اَقصَی آمالِهِم دِیناً و َدُنیاً وَ آخِرَهً اِنَّک عَلَی کُلّ شَیئٍی قَدِیر؛ درود فرست بر ولی امرت و اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندان او، بر عمر و اجلشان بیفزای و آنها را به عالیترین آرزوهای دینی، دنیوی و اخرویشان برسان، که تو حقاً به هر چیز توانائی.
41 2- در ضمن دعائی که به هنگام وداع سرداب مقدس وارد شده، چنین میخوانیم؛ صَلِّ عَلی وَلِیِّکَ وََ وُلاهِ عَهدِکَ وَ الاَئِمَّهِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر ولیّ امرت و اولیاء عهدت و پیشوایان از فرزندانش.
42 3- در زیارت مخصوصه حضرت ولیعصرعجلالله تعالیفرجه در روزهای جمعه چنین آمده است: السَلامُ عَلَی وُلاهِ عَهدِهِ وَ عََلَی الاَئِمَّهِ مِن وُلدِهِ؛ درود بر اولیاء عهدش و پیشوایان از فرزندانش.
43.
4- امام رضا علیهالسلام در قسمتی از دعائی که تعلیم فرموده تا در زمان غیبت خوانده شود، چنین میفرماید: اللّهُمَّ اَعطِهِ فِی نَفسِهِ وَ اَهلِهِ وَ وُلدِهِ وَ ذُرّیَّتِهِ وَ اُمّتِهِ وَ جَمِیعِ رَعیَّتِهِ مَا تَقرُّ بِهِ عَینُهُ؛ بارالها به او درباره خودش، اهلش، فرزندانش، امتش وهمه رعیّتش موجبات روشنی دیده عطا فرما.
44 5- در فرازی از زیارت مخصوص آن حضرت در هر روز جمعه چنین میخوانیم: یا مولای یا صاحبالزمان صلواتالله علیک و علیآل بیتک ...
صلواتالله علیک و علی اهل بیتک الطاهرین؛ یعنی ای سرور من، ای صاحبالزمان، درود خدا بر تو و اهلبیت تو باد ...
صلوات خدا بر تو و آلبیت تو باد.
45 6- سیدبن طاووس دعائی طولانی از ناحیه مقدسه نقل کرده و آن را از تعقیبات نماز عصر جمعه شمرده، میفرماید: اگر به هیچکدام از اعمال عصر جمعه موفق نشدی؛ این دعا را ترک نکن که از ناحیه مقدسه به آن امر شده است.
در فرازی از این دعا چنین میخوانیم: حَتی نَظَرَ اِلی وَلِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ آلِهِ ظاهِرَ المَقالَهِ وَاضِحَ الدِلالَهِ هَادِیاً مِن الضَلالَهِ شافِیاً مِنَ الجَهالَهِ؛ تا نگاه کنیم بر ولیّ تو که صلوات تو بر او و فرزندان او باد، با گفتاری روشن، برهانی آشکار، راهگشا از گمراهی و نجاتدهنده از نادانی.
46 7- در بخشی از صلوات بسیاری مفصّلی که در صبح جمعه وارد شده است چنین آمده: وَ تَجعَلَهُ وَ ذُریّتَهُ فِیها الاَئِمَّهَ الوَارِثین؛ او و ذریّهاش را پیشوایان و وارثان زمین قراردهی.
47 8- همین مضمون در دعای شب بیست وسوم ماه رمضان نیز وارده شده که آنرا سید طاووس با سند خود در کتاب عمل شهر رمضان آورده است.
48 در خاتمه، باید اعتراف نمود که وجود مقدس حضرت بقیهالله الاعظم عجل الله تعالیفرجه پر از راز و رمز، و از استثناهای آفرینش است که به خواست خدای توانا مانند جریانات حضرت نوح و حضرت ابراهیم، و حضرتموسی و حضرت عیسی- سلامالله علیهم- مافوق فهم و تحلیل معمول است.
ولی فرزندان حضرتش شاید زندگی و مرگ طبیعی داشته باشند، زیرا دلیلی بر دیرزیستی آنان نداریم.
چنانکه داستان علیبن فاضل و تشرّف او به حضور پنجمین نواده حضرتعجلالله تعالیفرجه بنام سیّد شمس الدّین- در اواخر قرن هفتم هجری- و نیز نام های دیگری که در داستان انباری آمده است؛ گویای این مطلب است.
خداوند توفیق معرفت آن حضرت و انتظار ظهورش را نصیب همه بندگانش بگرداند.
بِمَنِّهِ وَ کَرَمِهِ.
" اللهم کن لولیک الحجـه بن الحسـن صلواتک علیه و علی آبائـه فی هذه السـاعه و فـی کل ساعه ولیاً و حافظاً وقائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا " محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است.
در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است.
مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است.
«مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.
تولد امام زمان (عج) پنهان نگاهداشته شد و امام حسن عسکری (ع) خبر آن را تنها به عده ای از شیعیان داده بود.
حضرت در سال ٢٦٠ هـ ق پس از وفات پدر به امامت رسید.
امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود که از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود.
امام زمان (عج) پس از آنکه بر جنازه پدر نماز گزارد از چشم مردمان پنهان شد.
سبب پنهان شدن آن حضرت این بود که خلیفه های عباسی تصمیم به کشتن او داشتند.
بنا به اخبار و روایات شیعه غیبت آن حضرت دو بار صورت گرفته است.
دوران غیبت نخست را که تا سال 329 هـ ق ادامه داشت دوران غیبت صغرا یا دوره نیابت خاصه می نامند.
در این سالها امام به وسیله چهار نفر از نمایندگان خاص خود با شیعیان ارتباط داشت.
این چهار تن که آنان را نواب اربعه (نایبان چهارگانه) می خوانند عبارتند از: ١- عثمان بن سعید بن عمری، از یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) او به دستور امام حسن عسکری تا پایان عمر نایب امام زمان (عج) بود.
٢- ابوجعفر محمدبن عثمان بن سعید، از شاگردان یاران امام حسن عسکری که پس از مرگ از پدرش، عثمان بن سعید بن عمری، نیابت امام زمان (عج) را به عهده گرفت، او در سال ۳۰۴ یا ۳۰٥ هـ ق در بغداد درگذشت.
۳- حسین بن روح نوبختی که دستیار محمدبن عثمان بن سعید بود و پس از مرگ وی نیابت امام را به عهده گرفت و در سال ۳۲٦ در بغداد درگذشت.
٤- علی بن محمد سُمری که بنا به وصیت حسین بن روح نوبختی نایب امام شد و در حدود دو سال رابط امام و شیعیان بود.
او در نیمه شعبان ۳٢۹ در بغداد درگذشت.
ـ با مرگ علی بن محمد سمری دوره غیبت صغرا یا نیابت خاصه پایان یافت و دومین دوره غیبت آن حضرت، یعنی دوران غیبت کبری، آغاز شد.
این دوره تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت.
آخرین نامه و دستوری که سمری از امام زمان دریافت نمود به مضمون ذیل نقل شده است: ـ «بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری خدا اجر برادران ترا در مصیبت تو بزرگ گرداند.
تو بعد از شش روز خواهی مرد.
پس خود را آماده کن و به احدی برای جانشینی خود وصیت نکن.
زیرا غیبت تامه آغاز می شود و دیگر ظهوری نخواهد بود مگر به اذن خدای تعالی و آن بعد از طول زمان و قساوت قلبها و پر شدن زمین از جور خواهد بود.
زود باشد که در بین شیعیان کسانی بیایند که ادعای مشاهده کنند، هر کس مدعی مشاهده من قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی بشود کذاب و مفتری است.
و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.» ـ دوره غیبت کبری را دوران نیابت عامه نیز می نامند.
نیابت عامه به این معنی است که در این دوره راهنمایی شیعیان به عهده فقهایی عالم از شیعیان است، که دارای شرایط تعیین شده برای راهنمایی هستند.
در این دوره کسی مستقیماً از طرف امام زمان (عج) برای نیابت تعیین نمی شود.
ـ سبب واقعی پنهان شدن امام زمان (عج) از چشم مردمان در حدیثها بیان نشده است.
حتی گروهی گفته اند علت غیبت بعد از ظهور امام زمان (عج) آشکار خواهد شد.
اما از دلائل مهم غیبت، حفظ وجود امام از گزند دشمنان به فرمان خدا برای مصلحت اسلام و مسلمانان است.
گذشته از این، غیبت امام زمان (عج) فقط از نظر ظاهری است و از نظر معنوی رابطه او با مردم قطع نشده است.
در حدیثی از پیامبر (ص) درباره دوره غیبت امام زمان (عج) نقل شده، آمده است که ایشان مانند خورشید پنهان شده در پس ابر است که دیده نمی شود، اما انوارش به زمین می رسد وبه آن سود می رساند، همه مسلمانان، به دلیل حدیث هایی که از پیامبر (ص) روایت شده است، معتقدند که مهدی (عج) روزی ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت.
امام تنها شیعیان هستند که به امامت او در دوران غیبت نیز معتقدند.....
ـ در دوران غیب کبری افراد بسیاری ادعای مهدویت کرده اند از جمله غلام احمد قادیانی، موسس فرقه قادیانی هند در ۱٢۳٥ هـ ق، سید علی محمد شیرازی معروف به سید باب، موسس فرقه بابیان در ایران، که به سال 1266 هـ ق در تبریز کشته شد و محمد احمد معروف به مهدی سودانی که در ۱۳۰٢ هـ ق (۱٨٨۱ م) در سودان بر ضد استعمارگران انگلیسی قیام کرد آخرالزمان آخرالزمان در دیدگاه مسلمانان دوره نبوت پیامبر اسلام تا ظهور امام زمان است و شیعیان بخصوص دوران غیبت کبری را آخرالزمان میخوانند حوادث و علایم قبل و در زمان آخرالزمان علمای مذهب شیعه معتقدند که مجموعهای از اتفاقات نظیر حمله مغول که در احادیث پیشگویی شده است.
که از میان این حوادث فقط پنج مورد به طور قطع با ظهور مهدی ارتباط دارد.
۱ - خروج سفیانى (بنا به اعتقاد شیعه: سفیانى، یکى از طاغوتهاى مقدّس مآب از نسل ابوسفیان است و در شام به دست سپاه مهدى شکست خورده و کشته مى شود).
۲ - کشته شدن سیّدِ حسنى (بنا به اعتقاد شیعه: جوان خوش صورت از آل امام حسن با سپاهش به حمایت از امام مهدی برمى خیزد و سرانجام، کشته میشود).
۳ - اختلاف بنى عبّاس در ریاست دنیا.
۴ - گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان .
۵ - گرفتن ماه در آخر آن ماه، برخلاف عادت (و نظم فلکى).
۶ - فرو رفتن زمین بیداء (زمین بین مکّه و مدینه).
۷ - فرو رفتن زمین در نقطه اى از مشرق و مغرب .
۸ - توقّف خورشید، هنگام اوّل ظهر تا وسط وقت عصر.
۹ - طلوع خورشید از مغرب .
۱۰ - کشتن « نفس زکیّه » در پشت کوفه همراه هفتاد نفر از یارانش .
۱۱ - سر بریدن یک مرد هاشمى بین حجرالاسود و مقام ابراهیم .
۱۲ - ویران شدن دیوار مسجد کوفه .
۱۳ - به اهتزاز درآمدن پرچمهاى سیاه از جانب خراسان .
۱۴ - خروج یمانى (بنا به اعتقاد شیعه: یمانى از مردان نیک و طرفدار امام زمان است ) که به حمایت از مهدی ، با سپاه خود برمى خیزد.
۱۵ - ظهور مغربى در مصر و حکومت او بر مردم شام .
۱۶ - فرود ترکها به جزیره .
۱۷ - ورود رومیان به رمله .
۱۸ - طلوع ستاره درخشان در سمت مشرق که همچون ماه مى درخشد سپس دو جانب آن خم گردد که نزدیک شود که آن دو جانب به همدیگر متّصل شوند.
۱۹ - پدید آمدن سرخى در آسمان که در فضا پراکنده گردد.
۲۰ - آتشى در طول مشرق، آشکار شود و سه روز یا هفت روز در آسمانى باقى بماند.
۲۱ - آزادی عرب از اسارت خود را و حکومت عرب بر شهرها و کشورها.
۲۲ - بیرون رفتن عرب از تحت نفوذ سلطان عجم .
۲۳ - کشتن امیر مصر، توسّط مردم مصر.
۲۴ - خراب شدن شام .
۲۵ - کشمکش سه گروه در شام.
۲۶ - ورود دو گروه قیس و عرب به کشور مصر.
۲۷ - به اهتزاز درآمدن پرچمهاى قبیله « کنده » در خراسان .
۲۸ - آمدن اسبهایى از جانب مغرب، تا اینکه در کنار حیره (نزدیک کوفه ) بسته شوند.
۲۹ - برافراشته شدن پرچمهاى سیاه از جانب مشرق به سوى حیره .
۳۰ - طغیان آب فرات، به طورى که سرازیر کوچه هاى کوفه گردد.
۳۱ - خروج شصت دروغگو که همه آنان ادّعاى نبوت مى کنند.
۳۲ - خروج دوازده نفر از نژاد ابوطالب که همه آنان ادّعاى امامت براى خود دارند.
۳۳ - سوزاندن مردى بلند مقام از شیعیان بنى عبّاس بین سرزمین جلولاء (واقع در هفت فرسخى خانقین) و سرزمین خانقین .
۳۴ - بستن پلى نزدیک محله کرخ بغداد.
۳۵ - برخاستن باد سیاهى در بغداد، در آغاز روز.
۳۶ - زلزله شدید در بغداد.
۳۷ - فرو رفتن بیشتر شهر بغداد در زمین بر اثر زلزله .
۳۸ - ترس عمومى که عراق و بغداد را فراگیرد.
۳۹ - مرگهاى سریع و عمومى در بغداد.
۴۰ - کم شدن اموال و انسانها و محصول کشاورزى .
۴۱ - پیدایش ملخ در فصل خود و در غیر فصل خود تا آنجا که زراعتها و غلاّت را از بین ببرد.
۴۲ - کم شدن غلاّت و محصولات گیاهى .
۴۳ - اختلاف و کشمکش در میان دو صنف از عجم و خونریزى بسیار بین آنان .
۴۴ - بیرون آمدن بردگان از زیر فرمان اربابان و کشتن اربابان .
۴۵ - مسخ شدن جمعى از بدعتگذاران، به صورت میمون و خوک .
۴۶ - پیروزى بردگان بر شهرهاى اربابان .
۴۷ - نداى (غیرعادى ) از آسمان بر همه جهان به طورى که هرکسى در هر زبانى باشد آن ندا را به زبان خودش مى شنود.
۴۸ - پیدایش صورت و سینه انسان در قرص خورشید.
۴۹ - مردگانى زنده از قبرها بیرون آیند و به دنیا بازگردند و به دید و بازدید با همدیگر بپردازند.
۵۰ - در پایان همه، ۲۴ بار، باران پى در پى مى آید و زمین خشک را پس از مرگش، زنده و سبز و خرّم مى کند و به دنبال آن برکتهاى زمین بروز مى نماید و در دسترس قرار مى گیرد.
مَهدی نامی است عربی گرفته شده از ریشه «هدی».
معنای آن «هدایت شده» است و در اصطلاح مسلمانان کسی است که پیامبر وعده داده در آخرالزمان ظهور میکند و دین اسلام را دوباره احیا میکند.
مهدی شخصی و مهدی نوعی شیعیان معتقدند «مهدی» شخصی معین است و در حال حاضر زنده و غائب می باشد.
البته اکثریت «اهل سنت» نیز بر اساس احادیث پیامبر به قیام مهدی در آخرالزمان معتقدند.
ولی آنها مهدی را شخص معینی نمیدانند.
لذا در شمال افریقا بخصوص پس از هجوم استعمارگران اروپایی تعداد زیادی قیام با ادعای مهدویت صورت گرفته است.
به عبارت دقیق شیعیان معتقد به «مهدی شخصی» هستند و اهل سنت معتقد به «مهدی نوعی».
دیدگاه شیعه از دیدگاه شیعیان دوازده امامی مهدی امام محمد پسر حسن (مهدی) است، که در شب جمعه ، نیمه شعبان سال 255 یا 256 هجری به دنیا آمده است .
وی امام دوازدهم شیعیان و از نگاه شیعیان "چهاردهمین معصوم" است، که در حال حاضر در غیبت کبری یا طولانی به سر میبرد.
به وی "امام مهدی" یا (قائم) نیز گفته میشود.
بر باور شیعیان به این دلیل به وی (قائم) گفته میشود، که وقتی ظهور میکند بر علیه ظلم و ظالمان زمانه قیام خواهد کرد.
بر باور شیعیان ظهور و فریاد «انا المهدی» به معنای "من مهدی هستم" وی از مکه و در کنار کعبه بلند میشود، ولی حکومتش در کوفه محل حکومت جد پدری اش علی پسر ابوطالب می باشد.
"در ابتدا 313 نفر از بهترین شیعیان و همراهانش که در طول غیبت ایشان از بهترین منتظران وی بودند به کمک وی میشتابند و اینان سرداران سپاه مهدی خواهند بود و سپس نزدیک به 10000 نفر به کمک وی میشتابند که در این زمان جهاد با ظلم شروع خواهد شد و تا ریشه کنی کامل آن ادامه خواهد داشت".