دانلود مقاله فتنه

Word 99 KB 14169 16
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • فتنه در میان مفاهیم قرآنی از اهمیتی ویژه برخوردار است.

    در آیات قرآنی از جمله فلسفه نهایی، رفع فتنه دانسته شده است.

    در نگاهی گذرا روشن خواهد شد که مفسران در تفسیر فتنه نظر واحدی ندارند.

    برخی آن را شرک دانسته، عده ای کفر تلقی کرده اند و مفسرانی جزّ خفقان و فضایی ؟

    ناک را مراد کرده اند.

    گوناگونی این دیدگاهها از کجا سرچشمه گرفته است؟

    در این تحقیق برآنیم تا با بررسی معنای فتنه و کاربرد اصطلاحی آن مفهوم فتنه را آشکار کنیم.
    فتنه در فرهنگهای واژگانی، معانی مختلفی برای واژه فتنه آورده اند.

    خلیل بن احمد فراهیدی نخستین نگارنده معجم لغات نوشته است.

    فَتن سوزاندن چیزی در آتش را گویند مثلاً الورق المحَدق چنانکه خداوند می فرماید: «یوم هم علی النار یُفتنونَ» (العین ج 8، 127)
    ابن فارس ذیل این ماده می نویسد: الَفاء التاء و النون اصلی است واحد که بر اختیار و آزمایش دلالت دارد.

    گفته می شود: «فتنتَ الذّهبَ بالنار» هنگامی که آن را بیازمایی و شی آزموده شده «مفتون» و «فتین» خوانده می شود.

    (مقئیس الّغه ج 4، 472)
    راغب اصفهانی واژه شناس و مفسر ارجمند می نویسد:
    فتن، داخل کردن طلا در آتش است تا خالصی وناخالصی آن آشکار گردد و در مورد به آتش افکندن انسان نیز به کاربرده می شود.

    (مفردات، 623)
    در این میان نگارنده «التحقیق» نظر دیگری دارد.

    او در تبیین این واژه چنین می نویسد:
    آنچه موجب اختلال و اضطراب گردد فتنه نامیده می شود که دارای مصادیقی است.

    مانند اموال و اولاد، اختلاف در دیدگاهها، عذاب، کفر، جنون، آزمایش و هر آنچه موجب اضطراب و پریشانی گردد.

    (التحقیق فی کلمات القران الکریم ج9، 24)
    آنچه موجب اختلال و اضطراب گردد فتنه نامیده می شود که دارای مصادیقی است.

    (التحقیق فی کلمات القران الکریم ج9، 24) در منابع واژه شناسی قرآنی نیز «فتنه» با توجه به کاربرد قرآنی آن معنا شده است.

    کهن ترین این منابع کتاب «الوجوه و النظائر» نگارش «هارون بن موسی» است.

    او معانی «فتنه» در قرآن را ده وجه دانسته است.

    این وجوه عبارتند از: شرک، کفر، امتحان، عذاب در دنیا، به آتش سوزاندن، قتل، بازداشتن و مانع شدن گمراه ساختن، عذر آوردن وعبرت گرفتن.(الوجوه انظائر، 78) «ابوالفضل ؟

    بن ابراهیم» افزون بر ده وجهی که هارون بر شمرده به پنج قسم دیگر نیز اشاره کرده است: فتنه به معنای شوروشر، گناه، دیوان شدن، لغزانیدن و خواسته ؟

    (وجوه قرآن، 225) از آنچه تاکنون بیان شدهچنین بر می آید که واژه شناسان و میدان داران علم لغت، معنای اصلی فتنه را «اختبار و آزمایش»، «گدازاندن در آتش» و «اضطراب و اختلال در نظم» دانسته اند.

    این واژه در کاربرد قرآنی – چنانکه اشاره شد – از گسترهء معنایی وسیعتری برخوردار است.

    مفسران و قرآن پژوهان در آیاتی که به رویارویی مسلمانان با مشرکان و کافران اشاره دارد از واژه «فتنه» تلقّی به کفر یا شرک کرده و آن را موجب نابودی وهلاکت انسان دانسته اند.

    به عنوان مثال بیشتر مفسران در ذیل آیه «و قاتلو هم حتّی لا تکدنَ فتنهٌ ...» با این معنا اشاره کرده امد(جامع البیان ج 2، 265 التبیان ج 2، 147، مجمع البیان، ج 2، 700 قوطبی ج2، 345) مفسران از دیر باز با استناد به روایاتی از برخی صحابه و گروهی از تابعین فتنه را در این آیه به شرک یا کفر تفسیر نموده اند.

    از این روی نبرد با مشرکان و کافران تا نابودی آنان یا پذیرش دین اسلام و گردن نهادن به احکام آن حکم داده اند اکنون با توجه به تفسیری که اینگونه مفسران از «فتنه» ارائه نموده اند و با در نظر گرفتن آنچه در معنای اصطلاحی فتنه بیان گردید باید به تبیین این مسأله پرداخت که هدف نهایی و فلسفه نهایی جهاد چیست؟

    آیا مراد خداوند از امر به جهاد، کشتن مشرکان است تا زمانی که به سرکشی و عصیان در برابر دستورات الهی پایان داده و اسلام بیاورند و در صورت عدم پذیرش اسلام همگی از دم تیغ گذرانده شوند یا نه، وجود شرایط و زمینه هایی دیگر موجب تحقق چنین امری است؟

    فلسفه نهایی جهاد چیست؟

    مفسران در تفسیر فتنه به شرک یا کفر و کشتن مشرکان تا نابودی یا پذیرش اسلام غالباً به سه دلیل استناد کرده اند.

    دسته ای از مفسران با استناد به روایاتی از برخی صحابه و تابعین فتنه را به شرک تفسیر کرده و عبارت «فِانْ انتَهَو» را به معنای پایان بخشیدن به شرک و اسلام آوردن مشرکان دانسته اند.

    پاره ای از مفسران با توجه به سیاق ایات بر این باورند که اگر چه خداوند در آیات کشتار مشرکان را به وجود شرایط و زمینه هایی محدود ساخته است، امّا این آیات و شرایط ذکر شده در آنها با آیاتی از سوره توبه نسخ گردیده است و خداوند در آیات ناسخ امر به کشتن مشرکان داده تا زمانی که نماز به پا داشته و زکات بپردازند.

    (ابن کثیر ج1، 524) گاه مفسران در تفسیری اینگونه از آیه به روایتی از پیامبر اکرم استناد جسته اند که فرموده است.

    «و اُمرتُ اَنْ اُقاتلَ حتّی یقولوا لا اله الّا الله فاذا قالوها عصموا منّی دماءُهم و اموالُهم إلّا بحقّها و حسابُهم علی اللهِ» مأمور شدم با آنان بجنگم تا اینکه بگویند لا اله الّا الله.

    پس اگر ایمان آوردند خونها و اموالشان نزد من محفوظ است مگر خون و مالی که ریختنشان به حق باشد حسابشان با خدا ست.

    تفاسیری چون جامع ابیان ج 2، 266 و تفسیر القرآن العظیم ج 1، 526 به این روایت استناد جسته اند امّا دلایل مذکور هر سه نا استوار و خدشه پذیرند.

    الف: در ردّ دلیل نخست همین کافی است که پیوستگی و مضمون آیات و محتوای بسیاری از آیات دیگر قرآن و همچنین واقعیتهای عینی جامعه در تاریخ حیات اسلام با چنین تفسیری همخوانی ندارد و مفسرانی که تفسیر اینگونه از آیه ارائه نموده اند آیه را به گونه ای مستقل از آیات دیگر تفسیر کرده اند.

    خداوند در آیات پیشین و پس از آن مسلمانان را به کشتن کسانی فرمان می دهد که ستیزه جو و جنگ طلب هستند.

    همچنین به مسلمانان امر می کند که در جنگیدن از حدّ اعتدال در نگرند و از پیکار در کنار مسجدالحرام و در ماههای حرام بپرهیزند جز اینکه مسلمانان در چنین مواقعی مورد هجوم دشمن قرار گیرند.

    بیان چنین حدود و شرایطی گواه آن است که مسلمانان به استمرار در کشتار تا گردن نهادن مشرکان به دین اسلام مأمور نشده اند و این مطلب با آیات فروانی از قرآن کریم تأئید شده است.

    خداوند آیه 90 سوره نساء می فرماید: «مگر کسانی که با گروهی که میان شما و میان آنان پیمانی است، پیوند داشته باشند.

    یا نزد شما بیایند در حالیکه سینه آنان از جنگیدن با شما یا جنگیدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا می خواست قطعاً آنان را بر شما چیره می کرد و حتماً با شما می جنگیدند پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما جنگیدند و با شما طرح صلح افکندند دیگر خدا برای شما راهی برای تجاوز بر آنان قرار نداده است.» سوره نساء مدنی است و این حکم بر اساس ترتیب نزول پس از سوره بقره نازل شده است.

    همچنین خداوند در سوره آل عمران می فرماید: پس اگر با تو به محاسبه برخاستند، بگو من خود را تسلیم خدا نموده ام هر که مرا پیروی کرده ‌‌‌}نیز خود را تسلیم خدا نموده است{ و به کسانی که اهل کتابند و به مشرکان بگو آیا اسلام آورده اید؟

    پس اگر اسلام آوردند قطعاً هدایت یافته اند و اگر روی برتافتند فقط رساندن پیام بر عهده توست و خداوند به ‌‌}امور{ بندگان بیناست.

    شگفت اینکه خداوند در سوره ممتحنه نه تنها مسلمانان را از تجاوز به مشرکانی که قصد فتنه انگیزی و جنگ افروزی ندارند، نهی می کند بلکه آنان را صاحب حقوقی دانسته و مسلمانان را به نیکی با آنان و رعایت عدل و انصاف در برخورد با آنان دعوت می کند.

    جالب اینکه سوره ممتحنه از سوره هایی است که در سالهای آخر هجرت و به هنگام تثبیت حکومت اسلامی و صلابت و قدرت مسلمانان نازل شده است.

    این آیه دیدگاه عده ای از مفسران و بسیار از ؟

    را که معتقدند پیامبر اکرم جز در مواقع ضعف مسلمانان به حکم «لکم دینکم ولی دین» پایدار نماند و پس از تثبیت اسلام در مدینه به کشتار کافران و مشرکان پرداخت و مسلمانان را با پرداخت غنائم به این کار تشویق نمود و تا پایان حیات خویش از مشرکان جز اسلام و از اهل کتاب جز پرداخت جزیه و گردن نهادن به قوانین حکومت اسلامی را نپذیرفت نفی می کند.

    ایات دیگری نیز به این مطلب تاکید دارد که از آن میان می توان به آیات بقره 256، آل عمران 64، مائد 19، توبه 4 و 7، انبیاء 108 تا 111 اشاره نمود.

    ب: در ردّ دلیل دوم گفت سیاق آیات نخستین سوره توبه با آنچه مفسران در ناسخ بودن این آیات آورده اند همسویی ندارد.

    زیرا این آیات در مقام بیان امر به جهاد با کسانی است که پیشتر با مسلمانان پیمان صلح بسته بودند؛ امّا بر عهد و پیمانی که بر آن سوگند یاد کرده بودند وفادار نمانده و پیمان خویش را شکستند.

    پس مراد آیات کشتن همه کافران و مشرکان نیست؛ بلکه تنها مختص پیمان شکنان و خیانت پیشگان آنان است و در صورت چنین معنایی، آیات سوره توبه با محتوای آیاتی که در سوره بقره آمده است منافاتی ندارد تا ناسخ آنها باشد.

    امّا جمله «و قاتلوا المشرکین کافّهً» در آیه 36 توبه که پاره ای از مفسران به آن استناد کرده اند نیزدر مقام بیان حکم نیست بلکه دنباله آیه تکلمه ای است که ابهام عبارت نخست را رفع می کند.

    خداوند در آنجا می فرماید: «و قاتلوا المشرکین کافّه کما یقاتلونکم کافّه» در حقیقت مقصود آیه تنها وجوب و کشتار با مشرکانی است که به کشتار مسلمانان دست زده اند و نه تمام آنها.

    ج: گاه مفسران در تفسیر «وقاتلوهم حتّی لا تکون فتنه ...» به روایتی از پیامبر اکرم استناد کرده اند که فرموده است: «مأمور شده ام با مشرکان بجنگم تا زمانی که اسلام را بپذیرند...» این روایت در منابعی چون صحیح بخاری ج 2، 25 – صحیح مسلم ج1، 57 و بحار النوار ج 65، 242 آمده است.

    امّا نکته قابل توجه اینکه روایت مذکور در هیچ یک از منابع کهن و کعتبر شیعی با سند نیامده است.

    در برخی از متون فقهی شیعی مانند المبسوط و الخلاف شیخ طوسی نیز با عنوان «رُوی» آمده است که نشانه نا استواری و ضعف روایت است و بی گمان از منابع اهل سنت به این دو کتاب راه یافته است.

    و در منابع اهل سنّت نیز از سلسله سند استواری بر خوردار نیست از این رو می توان گفت: این روایت با آیات کتاب الهی منافات دارد و چنانکه اشاره شد غایت جهاد در آیات قرآن رفع فتنه است فتنه هرگز به معنای شرک نیست.

    روایت سند استواری ندارد.

    اصولاً آیا می توان فراز آوردن شعاری را بدون آنکه دل بدان ؟

    شود مآل جماد دانست؟

    آیا آئین حکیمانه چنین حکمی صادر می کند که بگوید: بجنگید تا به زبان لا اله الّا الله بگویند بدون اینکه در دل بدان خاضع شوند؟

    در یک سخن این روایت را پذیرفتن و محتوای آن را هدف و غایت جهاد دانستن با و داوری خرد منافات دارد و عالمان نیز هدف جهاد را هرگز چنین چیزی تلقی نکرده اند.

    (بنگرید به فلسفه الجهاد فی السلام؛ 45 ، الجهاد و القتال فی السیاسته و الشرعیه؛ 52 ، جهاد و مواد مشروعیت آن در قرآن 39 – 55) از آنچه گفته آمد روشن می شود که مراد آیه بر چیده شدن بساط شرک و کفر و نبرد تا نابودی مشرکان یا پذیرش اسلام از سوی آنان نبوده است.

    که به معنای فضایی شبهه ناک و وهم آلود و جوی هراسناک و تاریک که اختیار عمل و آزادی عقیده را از انسان سلب می کند و بستری فراهم می سازد که مردم ناگزیرند از پذیرش دین اسلام روی گردانده یا دست کم از بیان آزادانه دین و ابراز عقیده خود بدون هراس و احساس خطر خودداری کنند.

    پاره ای از مفسران نیز به درستی به همین معنا معتقد گشته و هدف نهایی جهد را از بین بردن فضای تیره گون فتنه از جامعه و ایجاد محیطی آزاد، فضایی شفاف و بستری امن برای انسانها دانسته اند.

    در حقیقت پیکار در اسلام فقط برای دفاع از آزادی دعوت و فراخوانی مردم به دین اسلام و دفاع از شریت مسلمانان، مقابله با کینه ورزی، آزار و شکنجه مشرکان و باز داشتن مردم از طریق حقیقت وضع شده است تا بدین سان آزادگی و امنیت مسلمانان تضمین شود و فضایی آرام و بدور از ارعاب برای فرا خوانی مردم به حقیقت راستین فراهم آید.

    اکنون سخن مفسرانی را که اینگونه تفسیری از آیه ارائه نموده اند به اجمال و گزارش گونه بیان می کنیم و سپس دلایل آنان را در این باره بر می شماریم.

    نویسنده «المنار» با تربّر در سیاق آیات و تأمل در برخی روایات در تبیین فلسفه نهایی جهاد می نویسد: «بجنگید تا اینکه نیرویی برای مشرکان نماند تا بدان وسیله شما را در امر دین به فتنه انداخته و به سبب دین بیازارند و از آشکار ساختن آن یا دعوت بدان باز دارند.

    و دین هر کس خالص برای خدا باشد نه به سبب ترس از دیگری در نتیجه کسی با بازداشتن از دین مورد فتنه قرار نگیرد و در امر دین آزاد نبیند و نیازی به سستی و مدارا یا پذیرش ذلت و خواری یا ترس و پرهیزکاری نداشته باشد» (رسید رضا ج 2، 211) سید قطب در این باره می نویسد: «مراد از "ویکون الدین کلمه لله" از میان برداشتن موانع مادی است که در حکومت های طاغوت وجود دارد و آنگاه که چنین شد و موانع از میان رفت مردم می توانند آزادانه و بدون هیچ فشار و اجبار عقیده خود را بیابند و بر گزینند به عبارت دیگر مقصود سد قطب این است که در مجامع انسانی عقیده ای مخالف اسلام که با استفاده از قدرتهای مادی بر مردم تحکم کند و با بهره گیری از ابزار قدرت مانع هدایت مردم شود و کسانی را که آزادانه حاکمیت خدا را پذیرفته اند بیازارد و وادار به پذیرش آنچه خود می خواهد نماید وجود نداشته باشد.

    زیرا مردم در گزینش عقیده و دین آزاداند، از این رو باید بستری فراهم شود و فضایی فراهم آید تا مردم در پرتو آن آزادانه و بدور از هر گونه فتنه انگیزی و هراس افکنی راه هدایت را بیابند و این تفسیر از عبارت "ویکون الدین کلمه لله" با انچه برخی مفسران پنداشته اند و مراد آیه را بر چیده شدن شرک و کشته شدن مشرک دانسته اند، تفاوتی بنیادین دارد.

    (سید قطب ج 1، 190) آیت ا...

    طالقانی نیز «فتنه» را در آیه "و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه" به بر چیده شدن موانع دعوت و بر طرف ساختن فضای تیره گون تفسیر نموده است.

    (پرتوی از قرآن ج 2، 83) علّامه فضل الله هم در ذیل آیه 193 سوره بقره و در تبیین فلسفه نهایی جهاد و بیان حدود آن می نویسد: «...

    مراد از جنگ و جهاد تغییر عقیده انسان بر اساس جبر و زور نیست بلکه دین اسلام، برخی از ادیان آسمانی را با شروط عهد و ذمّه بر دین خود باقی می گذارد و حتّی زندگی گروههای دیگری را که بر دین آسمانی نیستند.

    با توجه به مصلحت اسلام در کنار مسلمانان می پذیرد.

    این مطلب گواه آن است که چنین فضایی فتنه وجود ندارد و دین برای خداست» (من وحی القرآن ج 4، 82) دلایل مفسران در اینکه مقصود از فلسفه جهاد رفع فضای تاریک و شبهه ناک است: توجه به سیاق آیه و فرجام آن، یکی از دلایلی است که مفسران بدان استناد جسته اند.

    محمد عزّه در وزه در تفسیر ارجمند خود می نویسد: «عبارت فان انتهوا فلاعدوان إلّا علی الظالمین» دلیلی است استوار بر اینکه مراد آیه کشتار سرکشان و متجاوزان است تا زمانی که از دشمنی، ستم پیشگی و فتنه انگیزی در میان مسلمانان دست شویند و آزادی دعوت و آزادگی مسلمانان در دین و خون و مال و حقوقشان تضمین شود.» (تفسیر الحدیث ج 2، 83) آیت ا..

    طالقانی نیز در تفسیر "فان انتهوا فلاعدوان الّا علی الظالمین" می نویسد: «حصر عدوان بر ظالمین دلالت بر این دارد که تا مشرکین دست به ستم باز نکرده و در حدّ عقیده ایستاده اند آزادند، سپس اگر باز ایستادند شما هم باز ایستید چون عدوان جز بر ستمکاران روانیست» (پرتوی از قرآن ج 2، 83) تفاسیر دیگری چون " الفرقان فی تفسیر القرآن ج 2، 105 ؛ المنار ج 2، 211 غ من وحی القرآن ج4 ، 82 و التفسیر المنیر ج2، 180 نیز به فرجام آیه توجّه نموده و بر اساس آن آیه را تفسیر کرده اند.

    وجود آیاتی در قرآن که مسلمانان را از جنگیدن با کافران به قصد وادار ساختن آنان به پذیرفتن دین اسلام نهی می کند بلکه در برخی آیات مانن آیه 8 ممتحنه برای مشرکانی که قصد فتنه انگیزی و توطئه آفرینی در میان مسلمانان ندارند حقوق و حرمت قائل شده و مسلمانان را به رعایت عدل و انصاف با آنان فرا می خواند.

    (تفسیر الحدیث ج 7، 297 – 299) واقعیتهای عینی تاریخ اسلام و سیره نبوی گواه آن است که هدف از جهاد کشتار مشرکان تا پذیرش دین اسلام یا نبودی تمام آنان نیست، در تاریخ اسلام هیچ گزارشی دال بر این که پیامبر در دوره ای از رسالت خویش از پذیرش صلح یا امان خواهی دشمنان ؟

    سر باز زده باشد وجود ندارد.

    همچنان که گزارش نشده است پیامبر اکرم به قتل عام مردمی کهمسالمت جو، بی طرف یا کناره گیر از جنگ هستند فرمان داده باشد.

    با نگاهی کوتاه به تاریخ جنگ های مسلمانان و کافران در صدر اسلام این نکته آشکار می شود که پیامبر اکرم هیچ سریه ای را گسیل نداشت و خود در هیچ غزوه ای شرکت نجست جز به منظور عقب راندن دشمن و انتقام از آنان یا دور کردن آزار دهنده و دفع خیانت پیشه یا به جهت تادیب ستمگر سرکش ی انتقام از خون به ناحق ریختته مسلمانان و در نهایت ضمانت بخشیدن به آزادی دعوت و فرا خوانی به دین اسلام و پذیرش آن.

    یکی از سندهای معتبر تاریخی که گواه این مدّعاست و تمام تاریخ نگاران به آن اشاره کرده اند انعقاد پیمان نامه صلح حدیبیه میان مسلمانان و کافران در سال ششم هجری است و این در حالی است که میان مسلمانان و مشرکان جنگ و دشمنی برقرار بود.

    نکته دیگری که با واقعیتهای عینی در تاریخ، همسویی ندارد این است که اگر کشتن هر کافر و مشرکی حکم اساسی اسلام بود، لازم می آمد که تمام کافران و مشرکان از دم تیغ گذرانده شوند، در حالیکه تاریخ خلاف آن را می گوید.

    زیرا چنین کاری هرگز نه در زمان رسول خدا ونه پس از آن حضرت، تاکنون محقق نگشته است و اگر وجود چنین حکمی را بپذیریم باید به این مطلب نیز اذعان کنیم که یکی از احکام بنیادین اسلام همواره در مرحله عمل معطل مانده و هیچ گاه تحقق عینی نیافته است.

    وجود برخی روایات نشان دهنده آن است که مقصود از جهاد نابودی مشرکان نیست، بلکه از بین بردن نیرو و قدرت مشرکانی است که مسلمانان را وادار به بازگشت از دین کرده و آنان را از عبادت آزادانه و تبلیغ دعوت به اسلام باز می دارند.

    در تفسیر ابن کثیر، روایتی از عبدالله گزارش شده که به این مطلب اشاره نموده است و رشید رضا از آن به عنوان یکی از دلایل تفسیر آیه، به ایجاد جوّی آزاد و به دور از فشار و اختناق یاد کرده است.

    روایات دیگری که از «ابن اسحاق» ، «عروه بن زبیر» و «کسایی» رسیده است، نیز گویای همین معناست.

    این روایات را تفسیری چون «التبیان، مجمع البیان، البحر المحیط و المنار» ذکر کرده اند.

    علت تفسیر کردن فتنه به شرک و کفر چیست؟

    با توجه به آنچه گفته شد اکنون باید به بیان این نکته پرداخت که چرا بیشتر مفسران، فتنه را به کفر یا شرک تفسیر کرده اند در حالیکه فتنه به معنای «شرک» و «کفر» به صراحت یا دلالت روشنی در قرآن به کار نرفته است؟

    در چگونگی شکل گیری چنین تفسیری در ذهن مفسران می توان چند علّت بر شمرد: نخست اینکه در صدر اسلام، از آن روی که غالباً مشرکان و کافران با استفاده از شکنجه، ارعاب، تهدید و ایجاد جنگها و محدودیتهای مشقت آفرین، فضایی ملتهب و جوّی خفقان زا در جامعه ایجاد می کردند و اضطراب و وحشت مسلمانان را موجب می شدند، مفسران از «فتنه» تلقّی به شرک یا کفر نموده اند.

    حقیقت فضای اجتماعی آن روزگار که در سرنوشت مسلمانان اثر گذار بود و آنان را از انتخاب آزاردانه دین باز می داشت مفسران را بر آن داشته است تا ابتدا آنچه را که مشرکان و کافران در خلق چنین فضایی انجام می دادند به شرک و کفر نسبت داده آنگاه فتنه را در آیاتی نظیر «قاتلوهم حتی لا تکون فتنه» به شرک و کفر تفسیر کنند.

    در حالیکه اگر شرک و کفر در میان در میان معتقدان آنان فقط در مرحله عقیده باقی خصوصیات و ویژگی های «فتنه» را دارا نیست و اینکه گاه مشرکان و کافران از مرحله عقیده باقی فراتر رفته و به فتنه انگیزی در جامعه دست می زنند نباید موجب شود تا فتنه را بطور مطلق به شرک یا کفر تفسیر کنیم بلکه چه بسا ممکن است فتنه انگیزی و خلق فضای ملتهب و ؟

    برخاسته از میان مسلمانان باشد چنانکه برخی فتنه های تاریخ اسلام چون فتنه جمل صفین و نهروان اینگونه بودند.

    دیگر اینکه مفسران نتیجه و فرجام فضای «فتنه» را غالباً شرک و کفر بود به عنوان معنای لفظ فتنه برگزیده اند.

    توضیح اینکه چون وجود آزارها، محدودیتها و ظهور فضای هراس انگیز و اضطراب آفرین به دست شستن از آئین الهی و بازگشت به شرک می انجامید و در یک سخن در چنین فضایی، شرک شکل می گرفت و قوت می یافت مفسران را بر آن داشته تافتنه در اینگونه آیات را به شرک یا کفر تفسیر کنند.

    در حالیکه به تعبیر ابن عاشور تفسیری اینگونه از «فتنه» تفسیر به اعتبار مقصود است و نه به اعتبار مدلول لفظ اینگونه آیات را تفسیر نکرده اند.

    بلکه به مراد و مقصود آن نظر داشته اند.

    از این رو شرک و کفر را که گاه معنای فتنه از مصادیق آن است به عنوان تفسیر «فتنه» برگزیده اند.

    مهمترین عامل پیدایش چنین تفسیری را می توان تأثیر فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر مفسران دانست هر حرکت و جنبشی در اجتماع نیازمند پشتوانه فکری و ایدئولوژی استوار است و هر مقبولیتی از سوی مردم خواهان عقیده و اندیشه ای است که منطبق و همسو با عقاید و باورهای پذیرفته شده از سوی آنان باشد.

    از این روی پس از رحلت پیامبر اکرم وقتی دستگاه حکومتی و ؟

    امور به اقداماتی دست زدند که پیش از آن سابقه نداشت و برای مسلمانان، آیینی نوخاسته و نامأنوس بود، به توجیه و تفسیر کارهای خود پرداختند و کوشیدند بر اساس سنتها و باورهای مسلمانان به کارهای خود رنگ و لعاب دینی دهند و مشروعیت بخشیند.

    یکی از این اقدامات که پیشتر سابقه نداشت، گسترش اسلام بر اساس کشور گشایی و واداشتن مشرکان به پذیرش اسلام بود.

    لذا دستگاه حکومتی به منظور همراه ساختن مسلمانان با این اندیشه و تشویق و ترغیب آنان به جهاد و شرکت در عرصه کارزار به ترسیم یک ایدئولوژی همسو با اصول و سنّتهای جا افتاده در میان مسلمانان پرداخت.

    بهترین و موثرترین عاملی که می توانست مسلمانان را نسبت به پذیرش این نوع اندیشه ؟

    سازد، استفاده از آیات قرآنی و استناد به روایات پیامبر است.

    از این رو برخی از صحابه با توجه به این اندیشه که بر جامعه حکمفرما بود فتنه در اینگونه آیات را به شرک و کفر تفسیر کرده و واداشتن مشرکان به پذیرش اسلام یا نابود ساختن آنان را غیت جهاد دانسته اند.

    این تفسیر و مستند ساختن آن به روایات منتسب به پیامبر اکرم در دوره تابعین نیز ادامه یافت زیرا تابعین بر اساس روایتی منسوب به پیامبر تمام صحابه و یاران پیامبر را عادل و سخنانشان را حجّت می دانستند و بدین سبب روایات و سخنان رسیده از صحابه را بدون جرح و تعدیل پذیرفته ونقل می کردند.

    افزون بر این، همان اندیشه ای که بر صحابه حاکم بود در دوره تابعین نیز وجود داشت.

    مفسران دوره های بعد نیز بدون تامّل و توجه به این نکته، روایات صحابه و تابعین را نقل کرده و بر اساس انها اینگونه آیات را تفسیر کرده اند.

    نتیجه: با توجه به آنچه گفته شد در می یابیم که فتنه آنگونه که برخی مفسران پنداشته اند به معنای شرک و کفر نیست بلکه فتنه در مفهوم قرآنی جریانی است که با سیاهی آفرینی، شبهه پراکنی و وهم انگیزی موجب ملتهب گشتن فضا و بر آشفتن جامعه می گردد و در پی ان گمراهی، کفر و شرک نیرو و توانی دوباره یافته و میدان را برای ظهور خود فراهم می بیند.

    از این رو قرآن کریم در برخی آیات، مسلمانان را از وقوع چنین فتنه هایی بر حذر داشته و آنان را از پیامدهای ناگوار آن آگاه ساخته است.

    فهرست منابع فارسی حبیش بن ابراهیم، ابوالفضل، وجوه قرآن، تصحیح مهدی محقق، بنیاد قرآنی وزارت اوقاف، 1360 ه.ق طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، 6 جلد، چاپ سوم، شرکت سهامی انتشار، بی تا طباطبایی، سد محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، 20 جلد، قم، دفتر انتشار رات اسلامی، بی تا مطهری، مرتضی، جهاد، تهران، انتشارات صدرا، بیتا معادیخواه، عبدالمجید، فرهنگ آفتاب، 10 جلد، چاپ اول، بی جا، نشر ذره، 1373 ش منابع عربی: ابن عاشور، محمد الطاهر، التحریر و التنویر، 30 جلد، بیجا، دارالتونسیّه للنشر، بی تا ابن فارس، ابوالحسین احمد، معجم مقائیس اللّغه، 6 جلد، قم، دارالکتب العلمیه، بی تا ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، 8 جلد، چاپ اول، ریاض، دارطیبه للنشر، 1408 ه.

    ق ابن منظور، ابوالفضل محمد بن مکرم، لسان العرب، 18 جلد، چاپ اول، بیروت، دار احیاء التراث العرابی، 1408 ه.

    ق بخاری، ابوعبدالله، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، 4 جلد، چاپ اول،بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419 ه.

    ق دروزه، محمدعزّه،تفسیر الحدیث، 12 جلد، بیروت، داراحیاء الکتب العربی، 1383 ه.

    ق راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد بن فضل، مفردات الفاظ قران، چاپ اول، دمشق، دارالقلم، 1412 ه.

    ق رشید رضا، محمد ، المنار، 12 جلد، بیروت، دار العرفه، بی تا زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر، 32 جلد ، چاپ اول، بیروت، دارالفکر، 1991 م 10- صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، 30 جلد، چاپ دوم، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی،1408 ه.

    ق 11- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآنن، 10 جلد، چاپ دوم، بیروت، دارالمعرفه، 1408 ه.

    ق 12- طبرسی، محمدبن جریر، جامع البیان لتأدیل آلی قرآن، 15 جلد، بیروت، دارالفکر، 1415 ه.

    ق 13- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، 10 جلد، چاپ اول، بی جا، مکتب اعلام اسلامی، 1409 ه.

    ق 14- طوسی، محمد بن حسن، کتاب الخلاف، جلد اول، چاپ پنجم، قم، موسسه النشر الاسلامی 1418 ه.

    ق 15- قطب، سد، فی ظلال القرآن، 6 جلد، چاپ بیست و چهارم، بیروت، دارالشروق، 1415 ه.ق 16- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار،110 جلد، چاپ سوم، بیروت، دار احیاء ؟

    العرب، 1403 ه.ق 17- مسلم بن حجاج نیشابوری، ابوالحسین، صحیح مسلم، 5 جلد، چاپ اول، بیروت، مکتبه المعارف، 1416 ه.

    ق 18- مصطوفی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآنم الکریم، چاپ اول ، بی جا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368 ه.

    ش

کلمات کلیدی: فتنه

تأثیر آموزش مهارتهاى ارتباطى به پرستاران بر رضایتمندى بیماران از نحوه برقرارى ارتباط نویسندگان: خانم مولود فرمهینی فراهانی ، خانم زهرا کاشانی نیا، آقای محمد علی حسینی، آقای اکبر بیگلریان نوع مقاله: روانپرستاری و پرستاری بهداشت روانی چکیده مقاله: تأثیر آموزش مهارتهاى ارتباطى به پرستاران بر رضایتمندى بیماران از نحوه برقرارى ارتباط مولود فرمهینى فراهانى ، زهرا کاشانى‌نیا ، دکتر ...

شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ يان غزل هاى سعدى و حافظ تفاوت هاى فراوان به چشم مى خورد. اين تفاوت ها يا ريشه در معنا و مضمون آن ها دارند، يا در نظر گاه آن ها، يا در طرز تلقى، يا ساخت و پرداخت ادبى و يا زبان و شيوه برخورد با آن. طرح و تحليل هر يک از

مقدمه عده اي از شاعران پارسي گوي از بازماندگان دوران قبل از حمله مغول هستند و يا از کساني که در دوره مغول مي زيستند. دسته ديگر در دوران مغول در دستگاه امارتهاي کوچک يا خاندانهاي بزرگ زندگي مي کردند و يا در خانقاههاي متصوفه زير دست مشايخ بزرگ ايران

فساد مالی و اداری فساد مالی در لغت به معنی تباه شدن، نابود شدن، از بین رفتن، فتنه، آشوب، زیان، کینه، ظلم، شرارت، بیماری و ... است. فساد در ادبیات لاتین از فعل لاتین RUMPERE به معنای شکستن است در حقیقت با تحقق فساد، چیزی می شکند یا نقض می شود. وا‍‍‍ژه مال هم که یک کلمه یونانی MELON یا MALON و لغت لاتینی MALUM است. مال در اصطلاح عبارت است از هر چیزی که دارای ارزش اقتصادی بوده و ...

"فارس" در لغت چند سالي ست که واژه و مفهوم «فارس» در بازار اهل سياست و نظريه پردازان بخشي از طيف «چپ» دگماتيک (?) و نيزبسياري از نژادپرستان و قبيله گرايان ايراني رونق يافته و در کوشش هاي «فکر» سازي و نظريهء پردازي آنان از اهميت ويژه اي برخوردار گشت

گفتار اول : معاذير معاف کننده از مجازات معاذير معافيت از مجازات به طور کلي بستگي به وخامت و خطرناکي جرم ندارد بلکه مربوط به سياست کيفري بعضي از امور که مقارن با ارتکاب بعضي از جرائم و موجب معافيت مرتکب از مجازات به شمار آمده است. به همين جهت يک دس

مسجد شيخ لطف الله يکي از زيباترين آثار تاريخي اصفهان که هر تماشا کننده اي را خيره مي کند و نسبت به هنرمنداني که در انجام آن دخيل بوده اند باظهار تحسين و اعجاب واميدارد مسجد شيخ لطف الله است که در ضلع شرقي ميدان نقش جهان مقابل عمارت عالي قاپو (دو

ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛ گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست." البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، بهتر است، اما قوی بودن به تنهایی کافی نبوده و ملاک ارزش نخواهد ...

مسلمان ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛ گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست." البته انسان ...

اين شهر داراي قدمت تاريخي زيادي است و به گفته بعضي از مورخان و پژوهشگران سابقه سکونت و استقرار انسان در آن به هزاره چهارم قبل از ميلاد مي‌رسد و به شهادت اوراق ترايخ در طي قرون متمادي،‌دوران پر نشيب و فرازي را طي نموده و شاهد دگرگوني‌هاي زيادي در گذر

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول