دانلود مقاله معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن

Word 130 KB 14199 23
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • بحث از واقعه شگفت انگیز و محیرالعقول معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از جمله مباحث جنجال برانگیزی به شمار می‌اید که از دیرباز تاکنون، بر سر زبان و قلم دوست و دشمن جریان داشته است.

    برخی از اندیشمندان و مفسران به فراخور بضاعت و توان علمی خود، در این زمینه مطالبی را به رشته تحریر درآورده و دیدگاه‌های خود را مطرح ساخته‌اند.

    نگارنده در این مجال در پی ارائه تحلیلی کوتاه، رسا و نسبتاً جامع از دو بُعد عقل و وحی، و گذری بر آثار تربیتی پدیده معراج است که برای عموم مخاطبین در سطوح مختلف نیز قابل استفاده و درک باشد تا در سالی که به نام پربرکت پیامبراعظم صلی الله علیه و آله مزین گردیده است، خدمتی ناچیز به روح ملکوتی و بلند آن مقام عظما و عبد حقیقی باری تعالی، قلمداد گردد.



    علت اعجاب برانگیز بودن پدیده معراج، جسمانیت عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به عوالم دیگر است.

    شکی نیست که اگر این واقعه تاریخی و سیر آسمانی، مربوط به روح پیامبر یا صرفاً مربوط به عالم رؤیا باشد، برای هیچ شخصی تعجب برانگیز نیست و هیچ کسی در مقام انکار آن بر نخواهد خاست و در حقیقت نقطه افتخار‌آمیزی برای مقام شامخ پیامبر خاتم قلمداد نخواهد شد.

    از این رو، تمام اهتمام ما در این نوشتار کوتاه، بر اثبات معراج آسمانی آن حضرت با هردو بعد جسم خاکی و روح ملکوتی اوست که در دیدگاه دانشمندان اسلامی، حقیقتی قابل قبول و اثبات برای دیگران است، و در طول تاریخ اسلام نیز پیوسته مورد تحلیل برخی از اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است.
    علت اعجاب برانگیز بودن پدیده معراج، جسمانیت عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به عوالم دیگر است.

    از این رو، تمام اهتمام ما در این نوشتار کوتاه، بر اثبات معراج آسمانی آن حضرت با هردو بعد جسم خاکی و روح ملکوتی اوست که در دیدگاه دانشمندان اسلامی، حقیقتی قابل قبول و اثبات برای دیگران است، و در طول تاریخ اسلام نیز پیوسته مورد تحلیل برخی از اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است.

    توجیهات عقلانی معراج در آغاز سخن، شایسته است به بررسی جایگاه عقلی این حادثه عظیم تاریخی- قبل از استناد به قرآن و احادیث- و تحلیل عقلانیت بپردازیم.

    در نگاه نخست، عقل آدمی غیر قابل باور می‌داند که روح انسان با بدن خاکی او در همه شرایط همگام باشد و او را در همه جا همراهی نماید.

    آنچه مسلّم و قابل درک است، همان مقدار از همراهی عادی‌ است که در عموم انسان‌ها قابل اتفاق می‌باشد؛ همانند همراهی روح و بدن و پیمودن مراتب مختلف هستی در عالم رؤیا یا همراهی این دو در مسائل روزمرّه زندگی و کارهای عادی که به وسیله جسم انسان و با نظارت و تدبیر روح[1] انجام می‌پذیرد.

    اما تبعیت جسم خاکی از روح در غیر از محدوده دنیا، امری نامعهود و نامأنوس است و نمی‌توان با قواعد ظاهری و فهم عمومی بشر به سادگی به ادراک آن دست یازید.

    با این همه، از آنجا که ما این مطلب را امری مسلّم و قابل تحقّق می‌دانیم، جا دارد چند توجیه عقلانی را برای آن بیان نماییم.

    توجیه نخست برخی از فلاسفه بزرگ اسلامی بر این باورند که جسمانیت معراج باشکوه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بدین‌سان قابل توجیه می‌باشد که تبعیت بدن از احکام روح در همه انسان‌ها، برابر نیست؛ در برخی از افراد عادی، روح متوجه به امری است که ایجاد آن را مطالبه می‌نماید، اما بدن آنها به نافرمانی از روح می‌پردازد و به احکام آن تمکین نمی‌نمابد.

    این قانون در خصوص بدن مبارک پیامبراعظم صلی الله علیه و آله صادق نیست و درباره ایشان، موضوع کاملاً برعکس است.

    دلیل آنان بر این مدعا، این است که جسم مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در نهایت لطافت است و همانند آن را در اجسام دیگر نمی‌توان یافت و بنا بر قاعده «اشتراک معنوی وجود» که از قواعد مهم عقلی به شمار می‌اید، افق هر بدنی از حیث مرتبه وجود، مرتبط و متصل به افق وجودی روح است و تناسب مستقیمی میان جسم و روح یک انسان حکمفرماست.

    این قاعده در باره پیامبر صلی الله علیه و آله در بالاترین و کامل‌ترین حد قابل تطبیق است؛ زیرا روح بلند ایشان به سبب بالا بودن و تسلّط کاملش بر بدن خود، باعث عروج جسم به ملکوت و آسمان‌ها شد.[2] استاد سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در جای دیگر می‌گوید: چون رسول اعظم صلی الله علیه و آله به مقام محبوبیت کامل و مرتبه «قرب الفرایض» در درگاه خداوند دست یازیده است و در حقیقت از مرتبه محبّ بودن به محبوبیت رسیده است، بسیار به جا بود که از یک سو خداوند متعال، محبوب خود را به منزلگاه خود، یعنی به عوالم هستی که ملک واقعی اوست، دعوت کند و از سوی دیگر چنین دعوتی نیز اقتضا دارد که مدعوّ این میهمانی باشکوه، قادر و محیط بر پیمودن تمام آن عوالم باشد.[3] توجیه دوم با توجه به آنکه قریب به اتّفاق مکاتب و مذاهب مختلف دنیا، اصل وجود شیطان در عالم هستی و القائات و وسوسه‌های او را در دل‌های آدمیان به خوبی قبول دارند، عقل حکم می‌کند که اگر سرعت ما فوق تصور شیطان، به عنوان موجودی مطرود از درگاه قرب الهی، برای بشر امری پذیرفته شده است، پس در معراج بزرگ‌ترین پیامبر الهی و محبوب ترین انسان های عالم نمی‌توان تردید روا داشت.[4] توجیه سوم هنگامی که از دیدگاه قرآن، حرکت حضرت سلیمان7 به وسیله باد، به مکان‌های دور دست در فاصله‌های زمانی کوتاه، امری مسلّم انگاشته شده است، عقل ما می‌تواند به‌ خوبی این مطلب را درک کند که حرکت سریع و نامرئی، همانند حرکت باد، امری ممکن می‌باشد.[5] از همین رو، سیر معراجی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز می‌تواند امری معقول و قابل ادراک به شمار بیاید.

    توجیه چهارم عقل انسان در پدیده‌ای نظیر معراج، به تنهایی می‌تواند به این نتیجه دست یابد که چنین پدیده خارق العاده‌ای نمی‌تواند عادی و طبیعی باشد و مسلّماً باید نیرویی مافوق نیروی تمام بشر، پشت این پدیده دست داشته باشد و آن نیرو، جز نیروی خدایی و ماورای طبیعت نیست که رسول اعظم خود را بدان مقام بلند دست یافته است.

    توجیه پنجم از دید اندیشمندان عصر تکنولوژی، این فرضیه علمی پذیرفته شده است که امواج جاذبه زمین در لحظه‌ای کوتاه می‌تواند از یک سوی جهان به سوی دیگر آن انتقال یابد و تأثیرات خود را بر جای گذارد.

    وقتی احتمال اینکه در حرکات رو به تکامل هستی، منظومه‌هایی وجود دارند که با سرعتی چشمگیرتر از سرعت نور، از مرکز و قطب عالم دور می‌شوند[6] و هنگامی که چنین پدیده‌های مافوق تصوّر عقل در جهان قابل تحقّق می‌باشند، پدیده‌ای نظیر معراج نیز محال عقلی نیست و با اصول علمی عصر جدید، قابل انطباق و توجیه می‌باشد.

    توجیه ششم می‌دانیم که هر حیوان و انسانی، زمانی که به اشیای دیگر می‌نگرد، با شعاع نوری که به چشمان او برخورد می‌کند، با اشیاء خارجی اتصال پیدا کرده است؛ مثلاً یک انسان در هنگامی که از روی زمین، منظومه‌ای را که هزار سال نوری از او دورتر است، مشاهده می‌کند، به آن منظومه اتصال می‌یابد.

    در چنین فرضی، عقل ما می‌یابد هنگامی که چنین سرعت بسیار زیاد و لطیفی در یک لحظه می‌تواند به وقوع بپیوندد، سیر معراجی پیامبر نیز امری ممکن و قابل قبول است و می‌تواند امری معقول محسوب گردد.[7] معراج در ایات و احادیث پس از اثبات عقلانیت پدیده معراج، برخی از ایات و احادیث مربوط به معراج را مورد دقت نظر قرار می‌دهیم.

    الف) ایات ) سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من ایاتنا انّه هو السّمیع البصیر([8]؛ پاک و منزّه است خدایی که بنده خود را شبی از مسجدالحرام تا مسجد الاقصی که اطراف آن ر مبارک و پر نعمت گرداندیم، حرکت داد تا نشانه‌های عظمت خود را به او بنمایانیم.

    به درستی که خداوند شنوا و بیناست.

    در ایه فوق، دو نکته در خور توجه می‌باشد: یک: چنان که از عبارات ارباب لغت استفاده می‌گردد، «اسراء» به معنای حرکت و سیر شبانه است.[9] بر خلاف «سیر» که به مسافرت در روز گفته می‌شود.

    دو: هرچند در تعیین مصداق واژه مسجد الاقصی در میان برخی از مفسرین، اختلاف نظر وجود دارد، اما عمده آنان بر این باورند که مقصود از مسجدالاقصی، همان بیت المقدس است.[10] مرحوم علامه طباطبایی درباره نام گذاری بیت المقدس به مسجد الاقصی، معتقد است که چون مسافت بیت المقدس تا محل زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و مخاطبین ایه، دور بوده است، به آن مکان مسجدالاقصی گفته شده است.[11] 2.

    و )لقد رآه نزله اخری، عند سدره المنتهی، عندها جنّه المأوی، اذ یغشی السّدره ما یغشی، ما زاغ البصر و ما طغی، لقد رای من ایات ربّه الکبری([12]؛ یک بار دیگر نیز آن را مشاهده نمود در نزد سدره المنتهی.

    جایگاه بهشت است، آنگاه که سدره را می‌پوشاند.

    آنچه می‌پوشاند چشم (محمّد) منحرف نگردید و طغیان نکرد؛ به تحقیق نشانه‌هایی بزرگ از پروردگارش را مشاهده نمود.

    بنابر نظر اکثر مفسران قرآن، می‌توان از این ایات استفاده کرد که معراج شگفت‌انگیز پیامبر صلی الله علیه و آله در بیداری به وقوع پیوسته است.

    توجه به مفاهیمی همانند )ما زاغ البصر و ما طغی( به خوبی می‌تواند ما را به این دیدگاه رهنمون شود.[13] ب) احادیث در احادیث به صورت مکرّر به معراج تصریح شده و جای هرگونه تردید و انکار را در این باره مسدود نموده است؛ تا بدان جا که مرحوم علامه مجلسی بر این باور است که: اگر ما بخواهیم احادیث وارد شده در این زمینه را در یک مجموعه جمع‌آوری کنیم، به کتاب بزرگی تبدیل خواهد شد.[14] در نگاه مرحوم علامه طباطبایی نیز این احادیث به درجه تواتر رسیده و راه جدال و تشکیک را برای همگان بسته است.[15] قضیه معراج برای اندیشمندان اسلامی از چنان روشنی و قطعیت برخوردار است که برخی از آنان بر این باور بوده‌اند که: معراج از ضروریات دین محسوب می‌گردد و منکر آن به عنوان کافر شناخته می‌شود.[16] برخی از دانشمندان بزرگ شیعه بالاتر از این فرموده‌اند: اقرار به معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سفر به عوالم دیگر، از ویژگی‌های مذهب امامیه است.[17] 1.

    «عن الرّضا7 أنّه قال: من کذّب بالمعراج فقد کذب رسول الله6؛ امام رضا7 فرمود: کسی که داستان معراج را انکار کند، در واقع پیامبر را تکذیب کرده است».[18] 2.

    عن ابی عبدالله7 قال: لمّا عرج برسول الله6 انتهی به جبرئیل الی مکان فخلّی عنه فقال له: یا جبرئیل تخلّینی علی هذه الحاله؟

    فقال: أمضه، فوالله لقد وطئتَ مکاناً ما وطئه بشرٌ و ما مشی فیه بشرٌ قبلک.

    امام صادق7 می‌فرماید: هنگامی که پیامبراکرم6 به معراج رفتند، به مکانی رسیدند که دیگر جبرئیل ایشان را همراهی نکرد و او را تنها گذارد.

    پیامبر سؤال کردند: ای جبرئیل!

    ایا مرا در این حال تنها می‌گذاری؟!

    جبرئیل در پاسخ گفت: به خدا قسم به مکانی قدم نهادی که هنوز پای هیچ بشری قبل از تو بدان جا نرسیده است![19] آثار تربیتی معراج بدون شک واقعه معراج علاوه بر آنکه باید به عنوان نقطه عطف بزرگ در تاریخ اسلام و بشریت، بر اساس اراده حتمی الهی، شمرده شود و تا روز رستاخیز ذرهّ‌ای از عظمت آن کاسته نشود و برای تمام ملل دنیا، شگفتی آفرین باشد، می‌بایستی آثار سازنده و نتایج پرباری نیز داشته باشد.

    دست‌یابی به این آثار پربار، در صورتی امکان پذیر است که از یک سو، از زاویه فوق به این پدیده منحصر به فرد نگاهی بیفکنیم، و از یک سو، در تمام وقایعی که پیامبر گرامی اسلام آنها را مشاهده کرده و برای ما انسان‌ها به یادگار گذارده است، دقت نماییم، و از سوی دیگر، در گفت و گویی که آن وجود نازنین با محبوب حقیقی خود (خدای متعال) در شب معراج داشته، تأمّل بورزیم.

    البته برای بهره‌مندی از این آثار، هر مسلمانی باید به این وقایع و مکالمات به عنوان داستان تاریخی بسان قصه اسفندیار و سهراب نظر نیفکند که در این صورت، نه تنها آثار سازنده‌ای بر این پدیده شگفت‌انگیز بارنمی‌گردد که چه بسا در برخی از انسان‌ها که صرفاً نگاهی تاریخی به این واقعه دارند، آثار مخرّبی نیز بر جای گذارد و موجب قساوت و سنگدلی آنان نیز شود: ) ولا یزید الظّالمین الاّ خساراً( اینک نگارنده از خواننده محترم می‌پرسد که: چگونه می‌شود مسلمانی به عنوان یک عضو از جامعه اسلامی و دارای قدرت تشخیص بالا، پدیده معراج را مورد مطالعه قرار دهد و ای بسا به عنوان یک طرح علمی برای همنوعان خود تبیین کند، اما در حین این کار ذرّه‌ای از این پدیده حیرت انگیز تأثیر نپذیرد؟!

    داستان خانم دانشجویی به خاطرم رسید که یکی از اساتید دانشگاه نقل کرده است.

    این دانشجو برای کنفرانس علمی خود در کلاس درس، تحقیقی را درباره پدیده معراج آماده می‌سازد و در کلاس درس در حالی که درباره وقایع شب معراج و مشاهدات پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در زمینه بدحجابی و لااُبالی‌گری زنان مسلمان نزد نامحرمان، سخن می‌گفت، خود او حجابی ناپسند داشت.

    در واقع، او در همان حال، از مصادیق همان زنانی بود که پیامبر در «شب معراج» آنان را در حال عذاب شدن دیده بود.[20] ایا این گونه برخورد، با مهم‌ترین وقایع تاریخ اسلام، سطحی و تاریخی‌نگرانه نیست؟

    مگر نه این است که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به عنوان سر سلسله مخلوقات هستی، هنگامی که می‌خواست برخی از مشاهدات خود را حکایت نماید، به شدت گریست؟

    ایا این حزن و اندوه جانکاه پیامبر، نشان دهنده جدّی بودن آن قضایا در باره برخی از مسلمانان نیست؟

    ایا ما نباید پیش از آنکه آثار سوء اعمالمان در برزخ و قیامت گریبانمان را بگیرد، اعمال خود را اصلاح کنیم؟

    آری، چه زیبا گفتند که: «همواره سعی کنید غلط‌هایی را که در املای زندگی نگاشته‌اید، تصحیح نمایید تا از نمره سرنوشتتان کم نگردد».

    و اینکه «هر صعود و ترقّی از یک نقطه آغاز می‌شود.

    بهتر است این نقطه را از همین امروز آغاز نماییم».

    در حدیث معراج که شامل گفت و گوی خدای متعال با حبیب خود، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله است، آموزه‌های انسان ساز دینی به خوبی به تصویر کشیده شده است و هر فراز از آن درخور توجه ویژه از سوی هر انسان مسلمانی می‌باشد.

    ما در خاتمه این نوشتار کوتاه، چند فراز کوتاه از آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

    در قسمتی از این گفت و گو، خدای متعال به پیامبر خود نکته ای را گوشزد می‌کند که امروزه غالب جوامع بشری به آن توجّهی نشان نمی‌دهند و حتی نقطه مقابل آن را ترویج می‌کنند.

    آن نکته، این است: «یا احمد محبّتی محبّته الفقراء مأذنُ الفقراء و قرّب مجلسهم و أبعد الاغنیاء و أبعد مجلسهم عنک فانّ الفقراء أحبّائی[21]؛ ای احمد!

    تمام محبت من در جامعه به فقرای آن جامعه است.

    پس تو نیز با فقرا مأنوس و در مجالس آنان رفت و آمد کن، از مال اندوزان و ثروتمندان دور باش و در مجالس آنان نشست و برخاست نکن.

    این را بدان که دوستان من در روی زمین تنها فقرا هستند.» معراج پیامبر اکرم (ص) ایران صدا: واقعه شگفت انگیز و محیرالعقول معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از جمله مباحث جنجال برانگیزی به شمار می‌آید که از دیرباز تاکنون، بر سر زبان و قلم دوست و دشمن جریان داشته است.

    بشنوید سخنرانی آیت الله سید مجتبی حسینی.

    / گروه اندیشه و معارف اسلامی برخی از اندیشمندان و مفسران به فراخور بضاعت و توان علمی خود، در این زمینه مطالبی را به رشته تحریر درآورده و دیدگاه‌های خود را مطرح ساخته‌اند.

    علت اعجاب برانگیز بودن پدیده معراج، جسمانیت عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به عوالم دیگر است.

    آنچه مسلّم و قابل درک است، همان مقدار از همراهی عادی‌ است که در عموم انسان‌ها قابل اتفاق می‌باشد؛ همانند همراهی روح و بدن و پیمودن مراتب مختلف هستی در عالم رؤیا یا همراهی این دو در مسائل روزمرّه زندگی و کارهای عادی که به وسیله جسم انسان و با نظارت و تدبیر روح انجام می‌پذیرد.

    این قاعده در باره پیامبر صلی الله علیه و آله در بالاترین و کامل‌ترین حد قابل تطبیق است؛ زیرا روح بلند ایشان به سبب بالا بودن و تسلّط کاملش بر بدن خود، باعث عروج جسم به ملکوت و آسمان‌ها شد.

    استاد سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در جای دیگر می‌گوید: چون رسول اعظم صلی الله علیه و آله به مقام محبوبیت کامل و مرتبه «قرب الفرایض» در درگاه خداوند دست یازیده است و در حقیقت از مرتبه محبّ بودن به محبوبیت رسیده است، بسیار به جا بود که از یک سو خداوند متعال، محبوب خود را به منزلگاه خود، یعنی به عوالم هستی که ملک واقعی اوست، دعوت کند و از سوی دیگر چنین دعوتی نیز اقتضا دارد که مدعوّ این میهمانی باشکوه، قادر و محیط بر پیمودن تمام آن عوالم باشد.

    توجیه دوم با توجه به آنکه قریب به اتّفاق مکاتب و مذاهب مختلف دنیا، اصل وجود شیطان در عالم هستی و القائات و وسوسه‌های او را در دل‌های آدمیان به خوبی قبول دارند، عقل حکم می‌کند که اگر سرعت ما فوق تصور شیطان، به عنوان موجودی مطرود از درگاه قرب الهی، برای بشر امری پذیرفته شده است، پس در معراج بزرگ‌ترین پیامبر الهی و محبوب ترین انسان های عالم نمی‌توان تردید روا داشت.

    توجیه سوم هنگامی که از دیدگاه قرآن، حرکت حضرت سلیمان7 به وسیله باد، به مکان‌های دور دست در فاصله‌های زمانی کوتاه، امری مسلّم انگاشته شده است، عقل ما می‌تواند به‌ خوبی این مطلب را درک کند که حرکت سریع و نامرئی، همانند حرکت باد، امری ممکن می‌باشد.

    از همین رو، سیر معراجی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز می‌تواند امری معقول و قابل ادراک به شمار بیاید.

    وقتی احتمال اینکه در حرکات رو به تکامل هستی، منظومه‌هایی وجود دارند که با سرعتی چشمگیرتر از سرعت نور، از مرکز و قطب عالم دور می‌شوند و هنگامی که چنین پدیده‌های مافوق تصوّر عقل در جهان قابل تحقّق می‌باشند، پدیده‌ای نظیر معراج نیز محال عقلی نیست و با اصول علمی عصر جدید، قابل انطباق و توجیه می‌باشد.

    در چنین فرضی، عقل ما می‌یابد هنگامی که چنین سرعت بسیار زیاد و لطیفی در یک لحظه می‌تواند به وقوع بپیوندد، سیر معراجی پیامبر نیز امری ممکن و قابل قبول است و می‌تواند امری معقول محسوب گردد.

    معراج در ایات و احادیث پس از اثبات عقلانیت پدیده معراج، برخی از ایات و احادیث مربوط به معراج را مورد دقت نظر قرار می‌دهیم.

    الف) ایات (سبحان الذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من ایاتنا انّه هو السّمیع البصیر)؛ پاک و منزّه است خدایی که بنده خود را شبی از مسجدالحرام تا مسجد الاقصی که اطراف آن ر مبارک و پر نعمت گرداندیم، حرکت داد تا نشانه‌های عظمت خود را به او بنمایانیم.

    در ایه فوق، دو نکته در خور توجه می‌باشد: یک: چنان که از عبارات ارباب لغت استفاده می‌گردد، «اسراء» به معنای حرکت و سیر شبانه است.

    بر خلاف «سیر» که به مسافرت در روز گفته می‌شود.

    دو: هرچند در تعیین مصداق واژه مسجد الاقصی در میان برخی از مفسرین، اختلاف نظر وجود دارد، اما عمده آنان بر این باورند که مقصود از مسجدالاقصی، همان بیت المقدس است.

    مرحوم علامه طباطبایی درباره نام گذاری بیت المقدس به مسجد الاقصی، معتقد است که چون مسافت بیت المقدس تا محل زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و مخاطبین ایه، دور بوده است، به آن مکان مسجدالاقصی گفته شده است.

    (و لقد رآه نزله اخری، عند سدره المنتهی، عندها جنّه المأوی، اذ یغشی السّدره ما یغشی، ما زاغ البصر و ما طغی، لقد رای من ایات ربّه الکبری)؛ یک بار دیگر نیز آن را مشاهده نمود در نزد سدره المنتهی.

    توجه به مفاهیمی همانند )ما زاغ البصر و ما طغی( به خوبی می‌تواند ما را به این دیدگاه رهنمون شود.

    ب) احادیث در احادیث به صورت مکرّر به معراج تصریح شده و جای هرگونه تردید و انکار را در این باره مسدود نموده است؛ تا بدان جا که مرحوم علامه مجلسی بر این باور است که: اگر ما بخواهیم احادیث وارد شده در این زمینه را در یک مجموعه جمع‌آوری کنیم، به کتاب بزرگی تبدیل خواهد شد.

    در نگاه مرحوم علامه طباطبایی نیز این احادیث به درجه تواتر رسیده و راه جدال و تشکیک را برای همگان بسته است.

    قضیه معراج برای اندیشمندان اسلامی از چنان روشنی و قطعیت برخوردار است که برخی از آنان بر این باور بوده‌اند که: معراج از ضروریات دین محسوب می‌گردد و منکر آن به عنوان کافر شناخته می‌شود.

    برخی از دانشمندان بزرگ شیعه بالاتر از این فرموده‌اند: اقرار به معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سفر به عوالم دیگر، از ویژگی‌های مذهب امامیه است.

    1.

    «عن الرّضا7 أنّه قال: من کذّب بالمعراج فقد کذب رسول الله6؛ امام رضا7 فرمود: کسی که داستان معراج را انکار کند، در واقع پیامبر را تکذیب کرده است».

    2.

    جبرئیل در پاسخ گفت: به خدا قسم به مکانی قدم نهادی که هنوز پای هیچ بشری قبل از تو بدان جا نرسیده است!

    آثار تربیتی معراج بدون شک واقعه معراج علاوه بر آنکه باید به عنوان نقطه عطف بزرگ در تاریخ اسلام و بشریت، بر اساس اراده حتمی الهی، شمرده شود و تا روز رستاخیز ذرهّ‌ای از عظمت آن کاسته نشود و برای تمام ملل دنیا، شگفتی آفرین باشد، می‌بایستی آثار سازنده و نتایج پرباری نیز داشته باشد.

    البته برای بهره‌مندی از این آثار، هر مسلمانی باید به این وقایع و مکالمات به عنوان داستان تاریخی بسان قصه اسفندیار و سهراب نظر نیفکند که در این صورت، نه تنها آثار سازنده‌ای بر این پدیده شگفت‌انگیز بارنمی‌گردد که چه بسا در برخی از انسان‌ها که صرفاً نگاهی تاریخی به این واقعه دارند، آثار مخرّبی نیز بر جای گذارد و موجب قساوت و سنگدلی آنان نیز شود: (ولا یزید الظّالمین الاّ خساراً) اینک نگارنده از خواننده محترم می‌پرسد که: چگونه می‌شود مسلمانی به عنوان یک عضو از جامعه اسلامی و دارای قدرت تشخیص بالا، پدیده معراج را مورد مطالعه قرار دهد و ای بسا به عنوان یک طرح علمی برای همنوعان خود تبیین کند، اما در حین این کار ذرّه‌ای از این پدیده حیرت انگیز تأثیر نپذیرد؟!

    معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن پی‌نوشت‌ها: [1] .

    روح هر انسانی دارای دو بُعد است: یکی بعد تدبیری که مربوط به زندگی دنیوی او می‌باشد و مهندسی امور مادی انسان را عهده دار است؛ دیگری جنبه تعلّقی آن است که مربوط به عالم برزخ و آخرت است.

    [2].

    مجموعه رسائل فلسفی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، تصحیح و مقدمه دکتر غلامحسین رضانژاد، ص 39.

    [3].

    رجعت و معراج، ص 50.

    [4].

    بحارالانوار، ج 18، ص 285.

    [5].

    همان.

    [6].

    تفسیر نمونه، ج 12، ص 19.

    [7].

    بحارالانوار، ج 18، ص 286.

    [8].

    اسراء / 1.

    [9].

    مفردات راغب، ص 237؛ قاموس المحیط، ج 4، ص 341؛ صحاح جوهری، ج 6 ، ص 2376.

    [10].

    به عنوان نمونه، ر.ک: کشّاف، ج 2، ص 646 ؛ الدّر المنثور، ج5 ،ص182 ؛ مجمع البیان، ج6، ص396.

    [11].

    المیزان، ج 13، ص 9.

    [12].

    نجم / 13 – 18.

    [13].

    تفسیر نمونه، ج 12، ص 12.

    [14].

    بحارالانوار، ج 6 ، ص 368 ، طبع قدیم.

    [15].

    المیزان، ج 13، ص 30.

    [16].

    نثر طوبی، علامه شعرانی، ج 2، ص 132.

    17.

    امالی، صدوق، ص 510.

    18.

    بحارالانوار، ج 18؛ ص 312، ح 23.

    [19].

    اصول الکافی، ج 1، ص 442، ح 12.

    [20].

    پیامبراکرم حکایت کرده است: در شب معراج زنی را دیدم که با موهای سرآویزان بود و آتش از مغز سر او زبانه می‌کشید.

    پرسیدم: این خانم کیست/ جبرئیل پاسخ گفت: او کسی است که موهای سر خود را از نامحرمان نمی‌پوشاند.

    (ر.

    ک: بحارالانوار، ج 8، ص 309، ح 75.) [21].

    ارشاد القلوب، ج 1، ص 201.

کلمات کلیدی: پیامبر ص - عقل - معراج

چکيده : در اين مقاله مطالبي در مورد نظرات و سخنان پيامبر اعظم در مورد ازدواج خواهم خواند که در چندين بخش مختلف جمع آوري و تفکيک شده است. ابتدا و در شروع کار مطالبي را در تشويق و ترغيب جوان به ازدواج خواهيد خواند و فوايد ازدواج نيز در آن ذکر شده ا

مقدمه : لحظه لحظه تاریخ گواه میدهد ، که دوران زندگی محمد رسول الله (ص) از آغاز کودکی تا روزی که به پیامبری و رسالت مبعوث شد و تا زمانی که دعوت حق را لبیک گفت ، پر از حوادث شگفت انگیز بوده است. این وقایع حاکی از عظمت او در عالم هستی بود . 1 . آیا اعراب قبل از اسلام تمدن داشتند ؟ بله زیرا وجود ساختمانهای بزرگ و بلند اعراب در نقاط مختلف عربستان و داشتن روابط تجاری با اقوام بزرگ ...

يک نهاد آموزشي است که با برنامه هاي مدون و ايجاد پايگاه هاي علمي سعي دارد گام موثري در ارتقاي توان علمي دانش آموزان داشته باشد. بسيج ، عبارت است از مجموعه اي که در آن، پاکترين انسانها، فداکارترين و آماده به کارترين جوانان کشور در راه اهداف عالي

فلسفه حجاب زنان در اکثر دورانهای تاریخ مورد کم لطفی و بی مهری قرار گرفته اند و نتوانسته اند به جایگاه اصلی خودشان دست پیدا کنند در این راستا یکی از مهمترین مسائلی که در مورد زنان مطرح می باشد. مسئله حجاب زنان است و در پی آن نحوه ارتباط زن با اجتماع که در این مقاله به نحو اجمال این مسئله بررسی شده است. اعتقاد نداشتن به حجاب عوامل متعددی می توان داشته باشد که برخی از موارد به صورت ...

به نام خدا پاسخنامه آزمون کشف المحجوب محمود نديمي هرندي 1- نام کتاب بيانگر محتواي کتاب است چون موضوع اين کتاب بيان راه حق و شرح کلمات تحقيق و کشف حجب بشريت است ،‌نام کشف المحجوب با آن مناسب است . 2- حفظ آدابي که در قرآن آمده است «‌فإذ

نظريه متعالى بودن زبان قرآن فهم کتاب الهى مى‏طلبد که زبان آن را بشناسيم . در باره زبان قرآن اختلاف نظر وجود دارد: زبان قرآن را برخى علمى و ادبى و برخى رمزى و برخى ديگر عرفى دانسته‏اند; اما هيچ يک از آنها درست‏به نظر نمى‏رسد; زيرا قرآن براى همه انسان

اخلاق چيست؟ ستايش مخصوص خدايي است که بنده اش را شبانه ازمسجدالحرام به مسجدالاقصي (براي معراج) سير داد و رحمت پي درپي و درود بر کسي (حضرت محمد «ص») که نشانه هاي بزرگ پروردگارش را مشاهده نمود، و بر خاندان پاکيزه او که چراغهاي هدايت هستند و نفرين

بهشت و جهنم يکي از بحثهاي مربوط به بهشت و دوزخ، مسأله وجود کنوني آنها است و از زمانهاي ديرينه، اين مسأله مطرح شده است اين بحث در حالي که جنبه کلامي و عقيدتي دارد، بحث تفسيري و قرآني نيز هست، يعني به اين مسأله، هم از دريچه دلائل عقلي مي‏توان نگريست و

درباه ی زندگی عطار: درمیان بزرگان شعر عرفانی فارسی ، زندگی هیچ شاعری به اندازۀ زندگی عطار دراَبر ابهام نهفته نمانده است. اطلاعات ما در باب مولانا صد برابر چیزی است که در باب عطار می دانیم . حتی آگاهی ما دربارۀ سنایی ،که یک قرن قبل از عطار می زیسته ، بسی بیشتراز آن چیزی است که در باب عطار می دانیم . نه سال تولد ونه سال وفات او را به درستی نمی دانیم .این قدر می دانیم که او در نیمه ...

تواضع و فروتنی جایگاه و اهمیت خاصی در اخلاق اسلامی دارد و خداوند به پیامبر خود امر می فرماید: وَاحفِض جَناحَکَ لِمَنِ اَتَّبَکَ مِنَ المومنین. و (ای رسول من) پر و بال مرحمت بر تمام پیروان با ایمانت به تواضع بگستران. این سفارش به پیامبری است که حقتعالی در عظمت مقام او فرموده است: لَولاکَ لَما خَلَقتُ الاَفلاک: اگر به خاطر تو نبود هرگز جهان آفرینش را نمی آفریدم و دارای چنان مقام ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول