دانلود مقاله نماز عبادتی بزرگ

Word 207 KB 14221 43
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • آنکه « بنده » آفریدگار است و این بندگی را احساس می کند و می داند و باور دارد ، در برابر او ، مطیع فرمان است و در پیشگاهش سر بر خاک می نهد و قامت خم می کند و به سجده می افتد و با وی راز می گوید و نیاز می طلبد و آن خالق بی همتا را که سررشته دار اوست ، به عظمت و پاکی می ستاید .


    چرا عبادت ؟
    فلسفه آفرینش انسان ، بندگی و عبادت و عبودیت است .

    این صریح کلام الهی در قرآن کریم است که می فرماید :
    « و ما خلقت الجن و الأنس الا لیعبدون »
    جنس و انس را ، جز برای پرستش و بندگی خود ، نیافریدم.
    این حکمت و هدف والا ، سرلوحه همه رسولان الهی نیز بوده است .

    در قرآن می خوانیم :
    « و لقد بعثنا فی کل امه رسولاً ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت »
    در هر امتی پیامبری برانگیختیم که ( به مردم بگویند ) : « الله » را بپرستید و بنده خدا باشید و از طاغوت بپرهیزید .
    ناگفته نماند که این بندگی کردن ، سودی به خدا نمی رساند بلکه مایه عزت و سعادت خود انسان است و گرنه خداوند بی نیاز و مطلق است .


    من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بربندگان جودی کنم
    اگر یک معلم هم به شاگردانش می گوید : درس بخوانید ، نفع این درس خواندن به خود آنان برمی گردد و برای معلم سودی ندارد .


    آنچه که ریشه و سبب عبودیت و بندگی انسان است عبارتست از :
    1) عظمت خدا
    برخورد با یک شخصیت عظیم ، انسان را به تواضع وامی دارد ، دیدار با یک دانشمند بزرگ ، آدمی را به تکریم و احترام وامی دارد ، چون که انسان دربرابر عظمت و دانش آن شخصیت و این دانشمند ، خود را کوچک و کم سواد می بیند .

    خداوند ، مبداء همه عظمت ها و جلال هاست .

    شناخت خداوند به عظمت و بزرگی ، انسان ناتوان و حقیر را به کرنش و تعظیم وامی دارد .




    2) احساس نیاز و وابستگی انسان ، برخوردار از عجز و نیاز و ناتوانی است و خداوند ، در اوج بی نیازی و غنای مطلق و سررشته دار امور انسان هاست .

    این هم عاملی است ، تا انسان در برابر خداوند ، « بندگی » کند .

    3) سپاس نعمت توجه به نعمت های بی حساب و فراوانی که از هر سو و در هر زمینه ما را احاطه کرده ، قوی ترین انگیزه را برای پرستش پروردگار ایجاد می کند .

    نعمت هایی که حتی پیش از تولد انسان شروع می شود و در طول زندگی همراه ماست و درآخرت هم ( اگر شایستگی داشته باشیم) ازآنها بهره مند خواهیم شد .

    در قرآن به این نکته اشاره شده و به مردم زمان پیامبر(ص) می فرماید : « فلیعبدوا رب هذا البیت ، الذی اطعمهم من جوعٍ و آمنهم من خوف » باید خدای کعبه را عبادت کنند ، خدایی که آنان را از گرسنگی نجات داد و سیر کرد و از ترس ، ایمن ساخت .

    4) فطرت در سرشت انسان ، پرستش و نیایش وجود دارد .

    اگر به معبود حقیقی دست یافت ، که کمال مطلوب همین است ، و اگر به انحراف و بیراهه دچار شد ، به پرستش معبودهای بدلی و باطل می پردازد .

    بت پرستی ، ماه و خورشید پرستی ، گوساله و گاو پرستی ، نمونه های انحرافی است که وجود دارد ، کسانی هم پول و مقام و همسر و ماشین و طاغوت و مدال و 000 را می پرستند .

    انبیاء ، آمده اند تا فطرت را در مسیر حق ، هدایت کنند و انسان را از عبادت های عوضی نجات بخشند .

    حضرت علی (ع) درمورد بعثت رسول خدا (ص) می فرماید : « فبعث الله محمداً بالحق لیخرج عباده من عباده الأوثان الی عبادته 000 » خداوند حضرت محمد(ص) را برانگیخت .

    تا بندگانش را از « بت پرستی » به « خداپرستی» دعوت کند .

    روح عبادت در فطرت انسان نهفته است و اگر خوب رهبری نشود به عبادت بت و طاغوت می گراید .

    مثل میل به غذا که در هر کودکی هست ، ولی اگر راهنمایی نشود ، کودک خاک می خورد و لذت هم می برد .

    بدون هدایت صحیح این گرایش فطری ، انسان به عشق های زودگذر پوچ یا پرستش های بی محتوای انحرافی دچار می شود .

    چگونه عبادت کنیم ؟

    مگر نه اینکه آدرس هر خانه را باید از صاحبخانه گرفت ؟

    و مگر نه اینکه در هر ضیافت و مهمانی ، باید نظر میزبان را مراعات کرد ؟

    عبادت ، حضور در برابر خدایی است که صاحب جهان است ، و نشستن بر سر مائده های معنوی پروردگار است که برای « بندگان » فراهم کرده است .

    پس ، چگونگی عبادت را هم از او باید فرا گرفت و به دستور او عمل کرد و دید که اوچه چیز را عبادت دانسته و عبادت به چه صورت را از ما طلبیده است ؟

    غیر از شکل ظاهری عبادات ، به خصوص نماز ، که بیشتر درباره آن مطلب خواهیم داشت ، محتوای عبادت را هم باید از دید اولیای دین و متن مکتب شناخت و به کار بست .

    بهترین عبادت ها آن است که : 1) آگاهانه باشد دو رکعت نماز انسان آگاه و دانا ، از هفتاد رکعت شخص نادان برتر است و عبادت کننده ناآگاه ، همچون الاغ آسیاب است که می چرخد ولی پیش نمی رود .

    امام صادق (ع) فرموده است : کسی که دو رکعت نماز بخواند و بداند با که سخن می گوید، گناهانش بخشیده می شود .

    در این صورت است که نماز ، معراج روح می شود و عامل بازدارنده از فساد و موجب قرب به خدا .

    2) عاشقانه باشد آنچه موجب نشاط روح در عبادت می شود و عابد ، از پرستش خود لذت می برد ، عشق به الله و شوق به گفتگوی با اوست .

    عبادت های بی حال و از روی کسالت و سستی و خمودی ، نشانه نداشتن شور و شوق نیایش و نجوا با پروردگار است .

    در دعا می خوانیم : « 000 و اجعل نشاطی فی عبادتک » خداوندا !

    نشاط مرا در عبادت خودت قراربده آنان که از عبادت لذت نمی برند ، همچون بیماری هستند که از غذای لذیذ ، لذت نمی برند .

    اگر این شوق و عشق باشد ، دیگر چندان نیازی به تبلیغ وتشویق و تحریک از بیرون نیست ، بلکه انگیزه درونی انسان را به عبادت وا می دارد و آنگونه که برای دیدار یک شخصیت معروف و محبوب ، لحظه شماری می کنیم و از آن دیدار ، مسرور می شویم ، از عبادت هم به وجد و نشاط می آییم .

    برای عاشقان ، شنیدن صدای « اذان » اعلام فرارسیدن لحظه دیدار است .

    پیامبر اکرم که به بلال ، می فرمود : ارحنا یا بلال » ای بلال !

    ما را از غم و تلخی نجات بخش ، شوق زاید الوصف آن حضرت را به نماز می رساند .

    3) خالصانه باشد هیچ چیز همچون « ریا » و خودنمایی و مردم فریبی ، آفت عبادت نیست .

    و از آن طرف ، هیچ چیز چون خلوص ، ارزش آفرین عبادت و نماز نمی باشد .

    البته داشتن اخلاص در عبادت ، بسیار دشوار است و دل و جان را از تهاجم وسوسه های ابلیسی رهاندن ، رنجی بزرگ دارد و همتی بلند و اراده ای نیرومند می طلبد .

    عبادت ، تا خالص نباشد ، در درگاه الهی پذیرفته نیست و تنها پیشانی بر زمین زدن و قرائت تام داشتن و صف اول جماعت ایستادن و 000 ملاک نیست .

    باید نماز و بندگی ، از رنگ ریا پاک و به رنگ الهی ( صبغه الله ) آراسته باشد تا به خدا برسد .

    تعبیر قرآن چنین است : « و ما امروا الا لیعبدواالله مخلصین له الدین » هیچ دستوری عبادی برای مردم نیامده مگر آنکه امر به اخلاص در آن شده است .

    4) خاشعانه باشد خشوع ، حالت قلبی انسان در عبادتست و نتیجه توجه کامل به مقام بندگی در آستان ، الهی است .

    آنکه نیاز و عجز خود را می داند و عظمت و کمال الهی را می شناسد و درعبادت ، خود را در برابر آن خدای بی همتا وآگاه می یابد ، دل ، حالتی متناسب با این « حضور » پیدا می کند ، قلب ، خاشع می شود ،نگاه ، افتاده می گردد ، توجه از هرچیز دیگر بریده و به معبود متوجه می شود .

    قرآن در توصیف مؤمنان و عبادتشان می گوید : « الذین هم فی صلوتهم خاشعون » در نمازشان خاشعند .

    این حالت ، محصول آن توجه است .

    در حدیث است : « اعبدالله کانک تراه » خدا را چنان عبادت کن که گویا او را می بینی .

    در توصیه دیگری در حدیث آمده است : « فصلها لوقتها صلاه مودع » چنان نماز را در وقت خودش بخوان که گویا نماز آخرین است .

    یعنی همواره این حالت را داشتن که گویا فقط برای همین یک نماز آخرین ، فرصت مانده است .

    5) مخفیانه باشد رسول خدا فرمود : « اعظم العباده اجراً اخفاها » پاداش عبادتی بیشتر و بزرگتر است که مخفی تر باشد .

    این برای آن است که عبادت ( به خصوص عبادت های مستحب ) درحضور جمع ، زمینه بیشتری برای تظاهر و ریا و در نتیجه کاهش پاداش ، پدید می آورد .

    البته این درمواردی است که اسلام ، خود ، امر به عبادت آشکار نکرده باشد ، همچون نماز جماعت در مسجد ، که از نماز تنهایی درخانه برتر است .

    شیطان ، دشمن رستگاری انسان است و سوگند خورده که همواره در راه انسان ، چاه گمراهی و پرتگاه گناه بکند و همچون خود ، انسان را هم جهنمی کند .

    از این رو ، برای تباه ساختن عمل عبادی انسان دام می گسترد و عبادت او را فاسد می سازد .

    یا از راه ریا و خراب کردن نیت .

    یا به صورت عجب و خودپسندی به خاطر عبادت .

    یا از طریق سلب توفیق از انسان .

    و 000 یا از راه کشاندن به گناه ، که موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طریق بندگی می شود .

    کشاورزی که محصول زحمت های طاقت فرسایش ، با جرقه ای می سوزد و دود می شود ، آب زلالی در لیوان ، که با افتادن حشره یا خاک ، آلوده می شود .

    عبادت هم گاهی با آفت « ریا » و خوره « گناه » از بین می رود و عبادت با عجب ، نماز با ریا ، صدقه با منت و حسنات با غیبت ، دود می شود و از آن چیزی باقی نمی ماند .

    شرایط تکلیف از میان موجودات ، انسان ویژگی تکلیف را دارا می باشد .

    و این از امتیازات و افتخارات اوست که از سوی خدای هستی ، فرمان می یابد و عهده دار انجام کارها و وظایفی می شود که خواسته پروردگار جهان است .

    یکی از علما ، همیشه سالگرد بلوغ خود را که مرحله رسیدن به « تکلیف » است جشن می گرفت و می گفت : در چنین روزی ، لیاقت مسئولیت پذیری و انجام تکالیف الهی را یافته ام .

    روز رسیدن به تکلیف ، روز مبارکی است و شایسته است که برای آن « جشن تکلیف » گرفت .

    به هرحال ، آنچه که شرط تکلیف انسان است به صورت فشرده از این قرار است : بلوغ بلوغ سنی آن است که پسران ، پانزده سال را تمام کرده ، به سن 16 سالگی وارد شوند و دختران 9 سال را به پایان رسانده ، ده ساله شوند .

    البته ممکن است قبل از این سن نیز کسی به تکلیف برسد (رجوع کنید به مسئله 2252 رساله حضرت امام ، قدس سره ) .

    با این بلوغ تکلیفی ، انجام همه واجبات دینی و پرهیز از محرمات ، بر انسان لازم است و در صورت تخلف ، گناه کرده و مورد مؤاخذه الهی قرار می گیرد .

    غیر از این بلوغ ، بلوغ های دیگری هم هست .

    همچون : « بلوغ سیاسی » ، در مسائل اجتماعی و آگاهی های سیاسی و شناخت جامعه و روابط حکومتی و 000 « بلوغ اقتصادی » ، که رسیدن به مرحله ای از رشد است که انسان بتواند در اموال خود ، عاقلانه و براساس مصلحت خود ، دخل و تصرف کند و قدرت بر حفظ اموال خود باشد .

    « بلوغ ازدواج » ، آن است که دختر و پسر ، غیر از سن و سال ، توانایی اداره زندگی و پذیرش مسئولیت ازدواج و تشکیل خانواده را داشته باشند .

    گرچه بلوغ ، شرط تکلیف است ، ولی پیش از رسیدن به سن تکلیف هم ، هم نوجوانان وظیفه دارند با عادت دادن خود به انجام وظایف و دوری از گناهان ، آماده ورود به مرحله تکلیف شوند و هم اولیاء آنان موظفند به نحوی آنان را تربیت کنند و به نماز و عبادت و پرهیز از معاصی خو بدهند ، که هنگام تکلیف ، مشکلی از نظر شناخت وظیفه و آگاهی به مسائل و مبانی دینی و اجرای دستورات خدا نداشته باشد .

    2) قدرت تکلیف ، تابع توان است .

    خدای دادگر ، از هیچکس عملی فوق توان او نخواسته است و اگرکسی نسبت به انجام کاری ناتوان باشد ، تکلیفی هم ندارد .

    خداوند در قرآن می فرماید : « لا یکلف الله نفساً الا وسعها » خداوند هیچکس را جز در حد توان او تکلیف نمی کند .

    3) اختیار شرط دیگر تکلیف ، اختیار است .

    اگر فشار و اجبار ، مانع انجام وظیفه شد ، در شرایط اضطرار و ناچاری ، انسان مکلف نیست و ترک تکلیف هم کیفر ندارد ، مثل آنکه طاغوتی مانع رفتن انسان به حج شود ، یا ظالمی انسان را به زور ، به ارتکاب گناهی وادار کند .

    البته نه هر گناهی مثلاً قتل و 0000 4) عقل عقل ، سبب برتری انسان بر حیوان و شرط تکلیف و پشتوانه معرفت و عمل اوست .

    کیفر و پاداش انسان نیز بستگی به آن دارد .

    کسی که دیوانه و سفیه باشد ، از محدوده تکالیف بیرون است .

    بنا به اهمیت این گوهر پربها در وجود انسان و زندگی او ، خداوند هرچه را هم که به عقل و کارایی او لطمه بزند حرام ساخته .

    مثل شراب .

    و به آنچه موجب کمال و شکوفایی آن شود ، دستور داده است ، همچون دانش آموختن ، مشورت کردن ، مسافرت و کسب تجربه و 000 عبادت ، در ترازوی سنجش گفتیم : عبادت ، یعنی بندگی و پرستش ، اطاعت امر خدا ، انجام تکلیف الهی ، خواست خود را فدای خواسته پروردگار کردن ، گردن نهادن به احکام شرع و 000 آنچه به عنوان تکلیف و عبادت انجام می شود ، به لحاظ نیت و محتوا و کیفیت انجام و خصوصیات فردی هرکس و 000 مراحل و مراتبی می یابد .

    گاهی عمل عبادی ، تنها مرتبه صحت و درستی را از نظر رعایت شرایط دارد ، گاهی به مرتبه قبول می رسد ، و گاهی هم صفت کمال می یابد .

    پس برای عبادات ، شرایطی به صورت زیر مطرح است : شرایط صحت عبادات شرایط قبولی عبادات شرایط کمال عبادات و اینک توضیحی پیرامون این سه مرحله و سه نوع شرایط : شرایط صحت عبادات هدف درست و شکل صحیح عبادت ، دو عامل مهم در صحت آن است .

    یعنی هم مقصود از عبادت ، باید رضای خدا و قصد قربت و انجام فرمان الهی باشد ، نه جلب نظر مردم و ریا و خودنمایی ، و هم صورت ظاهری آن ، طبق دستور باشد ، حتی در جزئیات آن .

    عمل خالص و نیت خدایی در عبادات ، آن است که چشمداشت تمجید و تشکر از مردم نداشته باشیم ، برای خدا کار کنیم و اجر خود را در بندگی و طاعت ، از او بخواهیم .

    امام صادق علیه السلام فرمود : « والعمل الخالص الذی لاترید ان یحمدک علیه احد الا الله » عمل خالص عملی است که در انجامش ، جز از خدا ، از احدی انتظار سپاس و ستایش نداشته باشی .

    عامل دیگر صحت عبادت به شکل آن مربوط است ، یعنی عمل ، طبق آنچه گفته اند و مطابق دستور شرع ، نه براساس ذوق و سلیقه شخصی یا مد روز یا پسند مردم .

    اینکه مثلاً نماز را چگونه باید خواند ، کجا آهسته و کجا بلند ، کجا نشسته و کجا ایستاده ، کجا چهار رکعت و کجا دو رکعت ، و 0000 همه طبق دستور باشد ، گرچه همه عبادت است.

    رسول خدا فرموده است : « لاقول ولا عمل نیه الا باصابه السنه » هیچ ارزشی برای گفته ها و عمل ها نیست ، مگر آنجا که به سنت برسیم و متعبد باشیم و طبق دستور ، عمل کنیم .

    اگر به شما بگویند در صد قدمی اینجا گنجی است ، می توانید استخراج و تصاحب کنید ، اگر 98 قدم یا 102 قدم بروید و حفر کنید ، به گنج دست نخواهید یافت و رنج بیهوده کشیده اید .

    در گرفتن شماره تلفن کسی ، یک شماره اشتباه و کم و زیاد ، تماس را با خانه یا اداره دیگری برقرار می کند و کلید ، اگر یک دندانه کم یا زیاد باشد یا جابجا ساخته شود ، قفل را نخواهد گشود .

    کسانی از روی انحراف ، در شکل عبادت خدا تغییراتی می دهند .

    این تغییردادن ها گاهی از روی لجاجت است ، گاهی روشنفکر مآبی ، علت آن است ، گاهی مقدس مآبی و کلاه شرعی سبب آن می شود و گاهی جهالت و نادانی ، یا عوامل دیگر .

    « تعبد » آن است که حتی در شکل عمل هم ، آنگونه که دستور دین است ، بی کم وکاست ، عمل کنیم تا به مفهوم صحیح ، « بندگی » کرده باشیم .

    شرایط قبولی عبادت مقصود ، شرایطی است که رعایت آنها و فراهم بودنش ، علاوه بر درستی عمل ، موجب قرب به خدا و جلب رضای اوست .

    ممکن است نمازی صحیح باشد ولی سبب رشد و تزکیه روح نشود ، همچون دارویی که شفابخش نباشد ، یا جنسی که در بازار ، بی مشتری باشد.

    عبادت هم ، گاهی تنها در حد نجات بخشی از کیفر است ، ولی گاهی انسان را محبوب خدا و عمل را مقبول درگاهش می سازد .

    در آیات و روایات ، نکات بسیاری پیرامون قبول عبادت و عمل مطرح است که به عنوان نمونه ، چند مورد ذکر می شود : 1) در بعد اعتقادی ، « ایمان » قرآن کریم می گوید : اعمال شایسته و صالحات ، از کسی که « مؤمن باشد ، موجب حیات طیبه می شود .

    « من عمل صالحاً من ذکر اوانثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه » و درآیه دیگری چنین است که : « و من یکفر بالأیمان فقد حبط عمله » کسی که کفر ورزد و ایمان را نپذیرد ، اعمالش تباه می شود .

    آنکه خدا را باور ندارد ، چگونه انتظار دارد که پرستش هایش مورد پذیرش آفریدگار قرارگیرد ؟

    2) در بعد سیاسی ، « ولایت » آنچه عمل را در مسیر صحیح و خدایی قرار می دهد ، پیروی از رهبری آسمانی و شایسته است .

    در سایه چنین رهبری و ولایتی ، خط صحیح عمل و عبادت ، کارساز می شود و درغیرآن صورت ، یا بی خاصیت و اثر می شود ، یا عبادت هم در راستای اهداف دشمنان راه خدا قرار می گیرد .

    اگر مسافران ، با راننده ای راه شناس و امین مسافرت کنند ، هر چند ژنده پوش و نامرتب باشند ، سرانجام به مقصد می رسند .

    ولی سرنشینان شیک پوش و آراسته اتومبیلی که به راننده اش اطمینان نیست ، و ناشی یا مست است یا مسیر را عوضی می رود ، هرگز به مقصد نمی رسند ، بلکه چه بسا نابود شوند .

    امروز ، کشورهای اسلامی ، ارزشمندترین قوانین و دستورالعمل های اسلامی را در اختیار دارند ولی به خاطر گردن ننهادن به رهبری معصومین یا جانشینان آنان ، و تن دادن به ولایت جور و حکومت طاغوت ها ، دچار ذلت و تفرقه و ضعف اند .

    عبادت ، در سایه رهبری صحیح ، مفهوم راستین خود را می یابد و خداوند آن را می پسندد و می پذیرد در حدیث از امام باقر (ع) است : « من دان الله بعباده یجهد فیها نفسه ولا امام له من الله فسعیه غیر مقبول » .

    کسی که ایمان به خدا دارد و عبادت های جانفرسا هم انجام می دهد ، ولی امام شایسته ای از طرف خدا ندارد ، تلاشش بی فایده و نپذیرفته است .

    در حدیث دیگر می خوانیم : « من لم یتولنالم یرفع الله له عملاً » هرکه ولایت ما را نداشته باشد وبه رهبری ما گردن ننهد، خداوند عملی را ازاو بالا نمی برد و نمی پذیرد .

    3) در بعد اخلاقی ، « تقوا » کار نیک ، بر مبنای خدا ترسی پذیرفته است و بندگی خدا با شرط تقوا و ترک گناه ، قبول می شود .

    قرآن ، پس از ذکر داستان هابیل و قابیل ، که هردو به درگاه خداوند قربانی کردند و قربانی یکی پذیرفته و دیگری رد شد ، می فرماید : « انما یتقبل الله من المتقین » خداوند ، تنها از اهل تقوا ، « قبول » می کند .

    آنکه دزدی کند و مال دیگران را انفاق کند ، مقبول نیست .

    آنکه حق مردم را بخورد ، و به نماز بایستد ، نمازش مردود است .

    آنکه نماز را ترک کند ولی جهان نماید ، یا به دیگران ستم کند و نماز بخواند ، یا به دیگری تهمت بزند و غیبت کند و به زیارت هم برود ، یا چشم ناپاک به نوامیس مسلمین داشته باشد و نماز شب هم بخواند ، آن نماز و جهاد ، و این زیارت و نافله را خدا نمی پذیرد ، چون همراه با تقوا نیست و بدون تقوا ، هیچ عملی برای انسان ، عمل خیر به حساب نمی آید .

    4) در بعد اقتصادی « رسیدگی به محرومین » نیازمندان و فقیران ، بندگان خدایند ، آن عبادت و بندگی که همراه رسیدگی به وضع بندگان ناتوان و محروم خدا نباشد ، بی ارزش است .

    درآیات و روایات ، موضوع « نماز » و « زکات » معمولاً در کنار هم آمده است .

    یکی ارتباط با خداست ، دیگری با خلق خدا .

    از امام رضا (ع) نقل شده که فرموده : « من صلی و لم یزک لم تقبل صلوته » نماز افرادی که زکات ندهند ، پذیرفته نیست این نپرداختن حقوق واجب محرومین اموال انسان را هم آمیخته به حرام می کند و زندگی از مسیر الهی بیرون می رود .

    5) در بعد اجتماعی ، « خوش رفتاری » اساس جامعه الهی – اسلامی ، بر اخوت و صفا و برادری و پیوندهای استوار میان مسلمانان است .

    هرچه که این روابط را به هم بزند و وحدت را بشکند و حرمت افراد را زیرپا بگذارد ، چنان ناپسند است که قبول عبادت را هم با مشکل مواجه می سازد .

    چه غیبت و بهتان باشد ، یا تفرقه انگیزی و نمامی ، چه سوء خلق و بدرفتاری ، چه مردم آزاری و قطع رحم .

    برعکس ، صله رحم ، حسن خلق ، مودت با مردم ، حسن نیت با دیگران ، موجب رضای خدا و قبولی اعمال است .

    در این زمینه ها حدیث بسیار است .

    به این روایت توجه کنید .

    رسول خدا (ص) فرمود : هرکس زن و مرد مسلمانی را غیبت کند ، تا چهل روز ، نماز و روزه اش قبول نمی شود ، مگر اینکه رفیقش او را ببخشد .

    رسول خدا (ص) به ابوذر فرمود : از هجران و قهرکردن با بردار دینی بپرهیز ، چرا که با این ترک رابطه ، عمل قبول نمی شود .

    و امام صادق (ع) فرمود : بداخلاقی و بدرفتاری ، عمل را تباه می کند ، آنگونه که سرکه ، عسل را .

    6) در بعد خانواده « رعایت حقوق » زن و شوهر نسبت به هم حقوق متقابل دارند .

    مردی که همسرش را ، یا زنی که شوهرش را بیازارد ، خدا نمازوکارهای نیک اورا نمی پذیرد .

    این، مدلول کلام حضرت رسول است .

    به روایت امام صادق(ع): « من نظر الی ابویه نظر ماقت و هما ظالمان له .

    لم یقبل الله له صلاه » فرزندی که از روی خشم به پدر و مادر خود نگاه کند – هرچند والدین درحق او کوتاهی و ظلم کرده باشند – نمازش از سوی خدا پذیرفته نیست .

    پیوند با خدا در صورتی مفید است که پیوند خانوادگی ، با رعایت حقوق و وظایف متقابل میان افراد ، مراعات شود .

    نماز ، معراج روح و نردبان معنویت است .

    در صورتی می توان از این نردبان به عروج معنوی رفت که پایه اش لغزان نباشد .

    پایه استوار این ارتباط با خدا ، روابط صحیح میان افراد خانواده است .

    نشانه قبول با این همه شرایطی که برای قبولی عبادت و نماز است ، باید مراقب بود که نماز بی فایده و پرستش بی خاصیت نداشته باشیم .

    صرف انجام تکلیف ، کافی نیست ، باید چنان انجام وظیفه کرد ، که صاحب فرمان که خداوند است ، بپذیرد .

    علی علیه السلام می فرماید : « کونوا علی قبول العمل اشد عنایه منکم علی العمل » بیشترین توجه شما ، به قبول عمل باشد ، نه اصل عمل !

    با این حساب ، از کجا باید فهمید که طاعتمان را خدا پذیرفته است ؟

    امام صادق (ع) نشانه آن را چنین بیان می کند : « من احب ان یعلم اقبلت صلوته ام لم تقبل فلینظرهل منعته صلوته عن الفحشاء و المنکر ؟

    بقدر ما منعته قبلت منه » هرکه می خواهد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه ، ببیند آیا نمازش ، او را از گناه و زشتی بازداشته است ؟

    به هر مقدار که نماز او ، مانع گناه و منکر شده ، نمازش قبول شده است .

    شرایط کمال عبادت غیر از شرط صحت و شرط قبول ، شرایطی هم برای کمال عبادت است .

    یعنی اگر این شرایط باشد ، عمل عبادی ارزشی فوق العاده و کمالی بالاتر خواهد داشت .

    عبادات و اعمالی که شرایط زیر را داشته باشد ، برتر و کامل تر است : 1) مشکل تر بودن آنکه در لحظات سخت ، از رسول خدا (ص) و حمایت و یاری کند .

    آنکه با پای پیاده به سفر حج و زیارت برود .

    آنکه در راه دین ، سختی بیشتری تحمل کند ، از فضیلت بیشتری برخوردار است .

    در عبادت هم ، باید دشواری آن را تحمل کرد و بر سستی و تن پروری نفس غلبه یافت و به پرستشی عاشقانه و پیوسته پرداخت .

    علی علیه السلام فرموده است : « افضل الأعمال ما اکرهت نفسک علیه » بهترین کارها ، عملی است که خود را – علیرغم خواسته دل – برآن وادار کنی .

    نظم عبادت نیز اگر برنامه ای مداوم و مستمر و منظم داشته باشد ، بهتر است .

    در روایات است که مؤمن ، اوقات و کارهای خود را تقسیم می کند ، بخشی هم برای عبادت و مناجات با خدا .

    3) مهم تر درکارها باید اهم و مهم کرد و کارهای « مهم » را فدای کارهای « مهم تر » نمود .

    وقتی بستگان انسان نیازمند هستند ، چرا صدقه به دیگران ؟

    وقتی کارهای مستحب ، به واجبات انسان ضرر بزند ، چه نیازی به انجام آنها ؟

    وقتی کاری ، نفع عام تری دارد ، چرا پرداختن به اموری که خیرش محدود و موقت است ؟

    علی علیه السلام می فرماید : « لاقربه بالنوافل اذا اضرت بالفرائض » هرگاه نماز مستحب ، به نمازهای واجب ضرر برساند ، دیگرآن نافله ها موجب قرب به خدا نخواهد شد.

    برکت گاهی کمال یک عمل ، در برکت داشتن آن است ، یعنی کاری باشد که خیر و سود آن ، جاودان و گسترده و باقی باشد ، نه موقت و گذرا .

    5) سبقت درکارهای نیک ، پیشتاز بودن و شتاب به سوی صالحات و خیرات ، از امتیاز ویژه ای برخوردار است .

    پیوستن به مکتب اسلام در آغاز امر ، برتر از مسلمان شدن در روزگار غلبه و قدرت مسلمین است .

    به سوی نماز اول وقت ، باید شتافت .

    درکارهای خداپسند ، باید پیشقدم بود .

    در قرآن و حدیث ، آن همه تأکید بر « سارعوا » و « سابقوا » ، نشان کمال عبادت و عملی است که به آن سبقت گرفته شود .

    6) نشاط و دوام منافقان ، نماز را با کسالت و بی نشاط می خوانند .

    اهل شک ، در عبادتشان دچار تردید ، انقطاع و سستی می شوند .

    عبادتی کامل تر است که همراه با نشاط ، و برخوردار از استمرار و پیوستگی باشد .

    عمل اندک و بادوام ، برتر از کار زیادی است که انسان از آن ملول و خسته شود و دست بکشد.

    خداوند ، در توصیف عبادت فرشتگان فرموده است : شب و روز ، بدون خستگی خدا را تسبیح می گویند .

    7) بصیرت و یقین عملی که از روی بینش عمیق و آگاهی و یقین باشد ، به مراتب برتر از کارهای سطحی و عبادت های تهی از یقین است .

    در حدیث می خوانیم : « ان العمل الدائم القلیل علی الیقین ، افضل عندالله من العمل الکثیر علی غیریقین » عمل اندک ولی پیوسته و مداومی که همراه یقین باشد ، نزد خداوند برتر از عمل بسیاری است که فاقد بصیرت و یقین باشد .

    شرایط دیگری برای کمال عبادت وجود دارد که از آنها می گذریم 000 نیت ، جلوگاه خلوص از مقدمات نماز که بگذریم ، به متن نماز می رسیم .

    سرفصل این عبادت و نخستین واجب در نماز ، « نیت » است .

    و 0000 نیت ، تعیین کننده ارزش هر عمل است .

    اگر عبادتی ، از جهت نیت ، خلل یابد و نمازگزار ، دچار ریب و ریا گردد ، کارش بی نتیجه و عبادتش فاسد و رنجش بی اجر خواهد بود .

    بنا به اهمیت نیت و خلوص و جایگاه رفیع آن در هر عبادت و عمل ، به ویژه در نماز ، به بحثی نسبتاً مبسوط درباره آن می پردازیم .

    نیت چیست ؟

    انگیزه آگاهانه نسبت به هر عمل ، « نیت » آن است و در عبادت ، این انگیزه باید خدایی باشد و نماز به خاطر رضای الهی و در راستای تأمین خواسته او و اجرای فرمانش و به قصد نزدیک تر شدن به خدا (قصد قربت) انجام گیرد .

کلمات کلیدی: عبادت - عبادتی بزرگ - نماز

يکبار يک نمازِ خوب بخوان آيا کسي هست که روزي چند مرتبه بگه: «الرحمن الرحيم» باز هم نسبت به خدا بدبين باشه؟ آيا کسي هست چند مرتبه بگه: «مالک يوم الدين» و يوم الدين رو نبينه؟ يه بزرگواري از دوستان ما در نماز وقتي که مي خواست بگه مالک يوم الدين چش

پيشگفتار مقدمه نماز عملي انساني، خاص انسانها: برنامه اي الهام بخش براي توجه به خود، توجه به آغاز و انجام، و بالاخره توجه به زندگي و هدف اساسي از آن. تواضعي آگاهانه، در برابر بي نياز مطلق و برآورنده همه نيازها از همه نيا

فصل اول : مبادي تحقيق فصل اول 1. موضوع تحقيق 2. تعريف مسئله مورد پژوهش 3. فرضيات 4. هدف تحقيق 5. ضرورت تحقيق 6. محدوديتها و مشکلات تحقيق 7. واژه ها و اصطلاحات تحقيق 1. موضوع تحقيق : ارزيابي فرهن

راز نماز سیمای نماز عبادت عنوان عامی است که نمونه ها و مصداق های فراوانی را در بر می گیرد وتنها در «نماز» خلاصه نمی شود حج،روزه ، امر به معروف و نهی از منکر ،جهاد ، طلب روزی حلال ، خدمت به هم نوعان، درس خواندن و درس گفتن ؛ عزاداری برای شهیدان کربلا ، نیکی به پدر ومادر ، تیم نوازی ، پرداخت خمس و زکات و .. همه وهمه عبادت است ( البته به شرط خدای بودن نیت ) ولی در میان اعمال عبادی ...

تاریخچه هر قومی در هر یک از ادوار تاریخی، بنا بر مقتضیات زمانی و مکانی، جوابهایی بر اساس سلیقه‌ها و ذوقیات خود برای اینگونه پرسشها طرح کرده‌اند. زیرا مسایل ماوراءالطبیعه، مسایل طبیعی نیست تا آن که بتوان با معادلات و آزمایشات مختلف به نتیجه‌أی قطعی رسید، بلکه آن بستگی به سلیقه‌ها و ذوقیات و قوه تخیل و خیال‌پردازی هر قوم دارد. از این روست که تعدد و تنوع عقاید ماوراءالطیبعی به حد ...

اهمیت بلوغ: ما ضمن مباحث گذشته به تناسب از اهمیت دوران نوجوانی و طبعاً مسأله بلوغ سخن می آوریم و اینک برای تکمیل آن مباحث و فراهم آوردن مدخل و مقدمه ای برای مباحث بعدی با رعایت اختصار مواردی را عرضه می داریم: شرایط این مرحله: دوران بلوغ را به دلیل اهمیت و نفوذ بخشی و هم از جهت روابط و مراودت با عناوینی نسبتاً گویا به صورت زیر معرفی کرده اند: - دوران انتقال: به دلیل انتقال نوجوان ...

ما ضمن مباحث گذشته به تناسب از اهمیت دوران نوجوانی و طبعاً مسأله بلوغ سخن می آوریم و اینک برای تکمیل آن مباحث و فراهم آوردن مدخل و مقدمه ای برای مباحث بعدی با رعایت اختصار مواردی را عرضه می داریم: شرایط این مرحله: دوران بلوغ را به دلیل اهمیت و نفوذ بخشی و هم از جهت روابط و مراودت با عناوینی نسبتاً گویا به صورت زیر معرفی کرده اند: - دوران انتقال: به دلیل انتقال نوجوان از مرحله ...

حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ...

حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ...

حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول