خدیجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد .
خانوادهاى کهخدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافتخانوادگى و نسبتهاىخویشاوندى ، در شمار بزرگترین قبیلههاى عرب جاى داشت .
اینخاندان در همه حجاز نفوذ داشت .
آثار بزرگى و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .
خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریشبودند .
پدرش خویلدبن اسد قریشى نام داشت .
مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .
اخلاق خدیجه (س) :
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود .
او به فضیلت اخلاقى و پذیرایىهاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وى حسد مىورزیدند .
دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و بهحق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (ص) بود .
بىتردید مىتوان گفتکه این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شود .
طبق روایات ، او براى پیامبراکرم (ص) یاورى صادق بود .
آیا خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص) ازدواج کرده بود ؟
معروف است اولین کسى که به خواستگارى خدیجه آمد یکى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى» بود .
او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجهارث گذاشت .
پس از او «ابىهاله بن المنذر الاسدى» که یکى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج کرد .
ثمره این پیوندفرزندى به نام «هند» بود که در کودکى در گذشت .
ابىهالهنیز پس از چندى ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد.
هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزهاى ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست .
جمعى از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; براى مثال «ابوالقاسم کوفى» ، «احمد بلاذرى» ، «علم الهدى» ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى» و «شیخ طوسى» در «تلخیص شافى» آشکارا مىگویند که خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود .
این معنا را علامهمجلسى نیز تایید کرده است .
او مىنویسد : «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجهبودند .
برخى از معاصران نیز چنین ادعا کردهاند و براى اثبات ادعاىخود کتابهایى نوشتهاند .
آشنایى با حضرت محمد (ص) : فضایل اخلاقى خدیجه ، بسیارى از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وى مىانداخت .
ولى خاطرات همسر پیشین به وىاجازه نمىداد شوهرى دیگر انتخاب کند .
تا اینکه با مقاماتمعنوى حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامى که براى تجارتهمراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتى که از وىدیده بودند ، براى خدیجه نقل کردند .
خدیجه فریفته اخلاق و کمالو مقامات معنوى پیامبر (ص) شد .
البته او از یکى ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علماى بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمار مىرفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبى شنیده بود .
همه اینعوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسرى خودانتخاب کند ازدواج خدیجه : زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشتاز سفر تجارت شام تحقق یافت .
در آن زمان ، حضرتمحمد (ص) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود .
ابن عباس سن ایشان را 28 سالنقل مىکند .
هرچند بعضى از مورخان اهلسنتسعى مىکنند این سخنرا رد کنند ; چون راوى آن محمد بن صائب کلبى از شیعیان است وآنها او را ضعیف مىدانند .
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوى او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایى و مقام و جایگاه فامیلى خودرا فداى پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .
در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه ، عبدالله بن غنم بهآنها چنین تبریک گفت : هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد تزوجتخیر البریه کلها و من ذا الذى فى الناس مثل محمد ؟
و بشر به البران عیسى بن مریم و موسى ابن عمران فیاقرب موعد اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد گوارا باد بر تو اى خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج کردى .
چه کسى در میان مردم همانند محمد (ص) است .
محمد (ص) کسى است که حضرت عیسى و موسى به آمدنشبشارت دادهاند و کتب آسمانى به پیامبرى او اقرار داشتند .
رسولى که سر از بطحاء (مکه) در مىآورد و او هدایت کننده وهدایتشونده است .
احترام پیغمبر خدا (ص) به خدیجه : احترام حضرت محمد (ص) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .
خصال خدیجه (س) : خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار مىرود .
او اولین زنىبود که به اسلام گروید ; چنان که علىبن ابىطالب (ع) اولینمردى بود که اسلام آورد .
اولین زنى که نماز خواند ، خدیجه بود.
او انسانى روشن بین و دور اندیش بود .
با گذشت ، علاقهمند بهمعنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل بهاخبار آسمانى بود .
همین شرافتبراى او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت .
خدیجه از کتب آسمانى آگاهى داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» مىگفتند .
از نظر عقل و زیرکى نیزبرترى فوق العادهاى داشت و مهمتر اینکه حتى قبل از اسلام وى را«طاهره» و «مبارکه» و «سیده زنان» مىخواندند .
جالب این است او از کسانى بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) مىکشید و همیشه از ورقهبن نوفل و دیگر علما جویاى نشانههاىنبوت مىشد .
اشعار فصیح و پر معناى وى در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت مىکند .
نمونهاى از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است : فلواننى امسیت فى کل نعمه و دامت لى الدنیا و تملک الاکاسره فما سویت عندى جناح بعوضه اذا لم یکن عینى لعینک ناظره اگر تمام نعمتهاى دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانى که چشمبه چشم تو نیافتند .
دیگر خصوصیتخدیجه این است که او داراى شم اقتصادى و روحبازرگانى بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .
البته سجایاى اخلاقى حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیانآن ناتوان است .
پیامبر اکرم (ص) مىفرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنتخویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .» چه مىتوان گفت در شان کسى که مایه آرامش و تسلاى خاطر رسولخدا (ص) بود ؟
!
در تاریخ مىخوانیم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیتهاى ایشانمحزون و آزرده مىشدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمىکرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را مىدید مسرور مىشد» ذهبى مىگوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جملهزنان کامل ، عاقل ، والا ، پاىبند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشتبود .
پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا مىگفتو بر سایر امهات مومنین ترجیح مىداد و از او بسیار تجلیل مىکرد.
به حدى که عایشه مىگفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) بهاندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .
درود خدا بر خدیجه : خدیجه کبربى چنان مقام والایى داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد .
طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیلفرمود : «آیا حاجتى دارى ؟» جبرئیل عرض کرد : خواستهام این است که از طرف خدا و من بهخدیجه سلام برسانى» در روایتى دیگر مىخوانیم : روزى خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد .
جبرئیل بهصورت مردى با وى رو به رو شد و از خدیجه احوال رسولخدا (ص)را پرسید .
خدیجه نمىتوانستبگوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمىبرد .
او مىترسید این مرد از کسانى باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد .
وقتى که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم نقش خدیجه در پیشبرد اسلام : وقتى حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راهپیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (ص) انفاق کرد .
او تمام اموالخویش را به پیامبر (ص) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرفرساند .
تا جایى که هنگام ارتحال ، پارچهاى براى کفن نداشت .
ابن اسحاق جملهاى در شان خدیجه دارد که گویاى همکارى وصداقت او در پیشبرد اسلام است .
او مىگوید : «خدیجه یاور صادقو با وفایى براى پیامبر (ص) بود و مصیبتها در پى رحلتخدیجهو ابوطالب بر پیامبر (ص) سرازیر شد .» گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم (ص)، سدى بلند و مستحکم بودند .
این جمله ، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (ص) ، شمشیرعلى (ع) ، و اموال خدیجه است از نهایت همکارى و صداقتخدیجهپرده بر مىدارد .
فرزندان خدیجه : در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است .
بهگفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .
1- هاشم .
2- عبدالله .
به این دو «طاهر» و «طیب»مىگفتند .
.
3- رقیه .
4- زینب 5- ام کلثوم .
6- فاطمه .
رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام کلثوم و فاطمه بهترتیب پس از رقیه قرار داشتند .
پسران خدیجه پیش از بعثتپیامبر (ص) ، بدرود زندگى گفتند .
ولى دخترانش ، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند .
گروهى از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثتبه دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) بهمدینه هجرت کردند .
وصیتخدیجه : حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد .
پیغمبر (ص) به عیادت وى رفت و فرمود : اى خدیجه ، «اما علمت ان اللهقد زوجنى معک فى الجنه» ; آیا مىدانى که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟
آنگاه از خدیجه دل جویى و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالى بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیمارى خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله !
چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهى کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیرى ندیدم و نهایت تلاشخود را به کار بردى .
در خانهام بسیار خسته شدى و اموالت را درراه خدا مصرف کردى .
عرض کرد : یا رسول الله !
وصیت دوم من این است که مواظب ایندختر باشید .
و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد .
چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد .
پس مبادا کسى از زنان قریش به اوآزار برساند .
مبادا کسى به صورتش سیلى بزند .
مبادا کسى بر اوفریاد بکشد .
مبادا کسى با او برخورد غیر ملایم و زنندهاى داشتهباشد .
اما وصیتسوم را شرم مىکنم برایتبگویم .
آن را بهفاطمه عرض مىکنم تا او برایتبازگو کند .
سپس فاطمه را فراخواند و به وى فرمود : «نور چشمم !
به پدرت رسول الله بگو :مادرم مىگوید : من از قبر در هراسم ; از تو مىخواهم مرا درلباسى که هنگام نزول وحى به تن داشتى ، کفن کنى .» پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد .
پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را براى خدیجهفرستاد و او بسیار خوشحال شد .
هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وى را به عهده گرفت .
ناگهان جبرئیل درحالى که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : یا رسولالله ، خداوند به تو سلام مىرساند و مىفرماید : «ایشان اموالشرا در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهدهبگیریم .» وفات خدیجه (س) : خدیجه در سن 65 سالگى در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد .
پیغمبر خدا (ص)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط کرد و با همان پارچهاى که جبرئیلاز طرف خداوند عزوجل براى خدیجه آورده بود ، کفن کرد .
رسولخدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاک نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جاى خویش استوار ساخت .
او بر خدیجه اشکمىریخت ، دعا مىکرد و برایش آمرزش مىطلبید .
آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون» واقع است .
رحلتخدیجه براى پیغمبر (ص) مصیبتى بزرگ بود ; زیرا خدیجهیاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیارى به حضرت محمد(ص) احترام مىگذاشتند و از آزار وى خوددارى مىکردند .
یاد خدیجه : رسول خدا (ص) با این که بعد از رحلتحضرت خدیجه (س) بازنانى چند ازدواج کرد ; ولى هرگز خدیجه را از یاد نبرد .
عایشهمىگوید : هر وقت پیغمبرخدا (ص) یاد خدیجه مىافتاد ، ملول وگرفته مىشد و براى او آمرزش مىطلبید .
روزى من رشک ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جاى آن پیرزن ، زنى جوان وزیبا به تو داد .
پیغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دستبر دست من زد وفرمود : خدا شاهد استخدیجه زنى بود که چون همه از من رومىگردانیدند ، او به من روى مىکرد ; و چون همه از من مىگریختند، به من محبت و مهربانى مىکرد ; و چون همه دعوت مرا تکذیبمىکردند ، به من ایمان مىآورد و مرا تصدیق مىکرد .
در مشکلاتزندگى مرا یارى مىداد و با مال خود کمک مىکرد و غم از دلممىزدود .
حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتى خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه کودکى خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول اللهامى» ; مادرم کجاست ؟
پیامبر (ص) سکوت کرد .
جبرئیل نازل شد و گفت : خدایتسلاممىرساند و مىفرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخطلایى که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جاى دارد .
نگاهی به آموزههای تربیتی در زندگی حضرت خدیجه علیها السلام : حضرت خدیجه همسر گرامی رسول اکرم صلی الله علیه و آله، 68 سال پیش از هجرت نبوی صلی الله علیه و آله در شهر مکه به دنیا آمد .
پدر وی خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائده بن اصم میباشد .
او در چهل سالگی با حضرت محمد صلی الله علیه و آله که 25 سال از عمر شریفش را سپری کرده بود ازدواج نمود .
بنابر قول مشهور ثمره ازدواج خدیجه شش فرزند به نامهای قاسم، عبدالله، رقیه، زینب، امکلثوم و فاطمه علیها السلام بود .
قبل از اسلام وی به خاطر دارا بودن صفات پسندیده و فضائل اخلاقی و پاکدامنی، «طاهره» لقب گرفت .
ثروت خدیجه در میان اهل مکه بینظیر بود و اهالی مکه با اموال وی به صورت مضاربهای تجارت میکردند .
خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادی دین اسلام را تقویت نموده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به جای آورد .
مقام او در نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حدی بود که در مدت 25 سال زندگی مشترک با این بانوی با عظمت، آن حضرت به خاطر تکریم وی با هیچ زنی ازدواج نکرد و بهترین دوران جوانی خویش را به وی بخشید .
بعد از رحلتحضرت خدیجه، رسول گرامی اسلام همیشه به یاد محبتها و تلاشهای او بود .
بنابر برخی اقوال خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با دو نفر دیگر بنامهای «ابو هاله بن زراره تمیمی» و «عتیق بن عائذ مخزومی» نیز ازدواج کرده بود .
این یاور با وفای رسالتبعد از 25 سال زندگی در کنار حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در دهمین سال بعثت در 65 سالگی و در دهم ماه رمضان چشم از جهان فرو بست و قلب رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان را داغدار نمود .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیکر پاک او را در حجون با دستهای خویش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه سال وفات او را که با فاصله اندکی از رحلت ابوطالب علیه السلام رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) نامید .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام به پاس خدمات آن دو بزرگوار به جهان اسلام اشعاری جانسوز سروده و در بخشی از آن حزن و ماتم قلبی خویش را بیان داشته است: اعینی جودا بارک الله فیکما علی هالکین لا تری لهما مثلا علی سید البطحاء وابن رئیسها وسیده النسوان اول من صلی مهذبه قد طیب الله خیمها مبارکه والله ساق لها الفضلا فبت اقاسی منهما الهم والثکلا مصابهما ادجی الی الجو والهواء (1) ای چشمان من!
احسنتبر شما، [اشک بریزید] در فراق آن دو بزرگواری که نظیر ندارند .
بر سرور سرزمین بطحاء و فرزند رئیس آن و بر بانوی بانوان که نخستین نمازگزار بود [ .
آن بانوی] پاکدامنی که خداوند خصلتهای او را پاکیزه کرده است [ .
بانوی ] مبارکی که خداوند برتری را به سوی او رانده است .
مصیبت این دو عزیز فضا را بر من تیره و تار ساخته و [از این پس] شبها را در اندوه و حزن این دو سر میکنم .» در این نوشتار بر آن شدیم که نقش این بانوی خجسته را در گسترش آموزههای مکتب تربیتی اسلام مورد توجه قرار داده و مواردی قابل توجه از آن را به خوانندگان گرامی تقدیم داریم .
به امید اینکه بتوانیم از این شخصیتبرجسته و بانوی نمونه در جهان اسلام درسها آموخته و با شناخت فضائل و مناقب آن بزرگوار، از او به عنوان اسوه و الگوی تربیتی پیروی کنیم .
1- فضائل اخلاقی و علمی مطالعه تاریخ زندگی حضرت خدیجه علیها السلام نشان میدهد که او هم در دوران جاهلیت و هم بعد از بعثتخاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله دارای فضائل اخلاقی و کمالات معنوی بوده است .
او در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشته است .
سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، دوراندیشی و درایت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت، از جمله فضیلتهای پسندیده ایست که صفحات تاریخ این زن نمونه را نشان میدهد .
به همین جهت آن بانوی یگانه در میان زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله شرایط هم کفو بودن را احراز نمود و یک همتای واقعی برای حضرت محمد صلی الله علیه و آله بود .
عدم ازدواج مجدد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در زمان حیات خدیجه کبری علیها السلام نشانگر جاذبههای معنوی و فضائل اخلاقی بیشمار در وجود آن حضرت است، که بدون تردید برخورداری از آن صفات نقش مهم و اساسی در زندگی رسول خدا صلی الله علیه و آله داشته است .
به همین جهت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این بانوی تربیتیافته را از برترین زنان بهشتی شمرده و میفرماید: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنتخویلد وفاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران وآثیه بنت مزاحم امراه فرعون (2) ; بهترین زنان اهل بهشت عبارتند از: خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم [یعنی] زن فرعون .» وفاداری این بانوی آسمانی در راه رسیدن به اهداف والای همسر خویش، مورد توجه سیرهنویسان و محققان قرار گرفته است .
او از اولین لحظات بعثت، به رسولخدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد و تا آخرین لحظات برایمان خود پای فشرد و لحظهای شک و تردید به دل راه نداد .
گذشته از فضائل اخلاقی، او از کمالات علمی نیز برخوردار بود .
تاریخ گواهی میدهد که خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانی داشت و از کتابهای آسمانی آگاه و از نظر عقل و درایت و زیرکی بر تمام زنان حتی بسیاری از مردان معاصر برتری داشت .
بنابراین او دارای تمام کمالات و امتیازهایی بود که یک زن میتواند داشته باشد .
با توجه به نکات یاد شده، خدیجه به عنوان اولین بانوی مسلمان در ترویج فرهنگ اسلامی و الگوهای یک زن مسلمان و با کمال نقش والای خود را ایفا کرده است و بانوان بسیاری از تربیت عملی وی درسها آموختهاند .
اهمیت فضائل اخلاقی و کمالات انسانی در وجود این بانوی با فضیلت آنگاه به اوج خود میرسد که نگاهی به وضع زن در ایام جاهلیت و قبل از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیندازیم .
زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترین وضع زندگی میکرد، بلکه به عنوان مایه ننگ و عار و موجودی شوم زنده به گور میشد .
خدیجه در چنین عصری اثبات نمود که یک زن نه تنها حق حیات دارد و باید حقوق مسلم خود را استیفا نماید، بلکه میتواند با اعمال شایسته و تلاش و کوشش، به مرحلهای برسد که خداوند متعال به او سلام برساند; همچنان که امام باقر علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکند: شبی که در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئیل گفتم: ای جبرئیل!
آیا خواستهای از من داری؟
گفت: خواهش من این است که از طرف خداوند و من، به خدیجه سلام برسانی .
(3) 2- پرورش فرزندان صالح بدون تردید، مادر به عنوان مؤثرترین عامل محیطی و وراثتی در پرورش و رشد شخصیت کودک نقش به سزایی دارد .
حضرت خدیجه علاوه بر این که به نص قرآن مادر روحانی همه مؤمنین است، به عنوان مادری شایسته و با ایمان در دامن خویش فرزندان نیک و صالحی برای رسولالله صلی الله علیه و آله تربیت نمود .
وی شش فرزند برای پیامبر به دنیا آورد و در دامن پر مهر خویش پرورش داد که در میان آنها حضرت فاطمه علیها السلام از رتبه خاصی برخوردار است .
دختری که رهبری اسلام بعد از پیامبر اکرم و علی علیه السلام از نسل او پدید آمد و ادامه یافت .
این دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت که هنگام رحلتحضرت خدیجه، فاطمه علیها السلام که در حدود پنجسال داشتشدیدا بیتابی میکرد و به دور پدر بزرگوارش میچرخید و میگفت: «یا ابه این امی; پدر جان!
مادرم کجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسولالله!
خداوند میفرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانههای بهشتی با آسیه و مریم زندگی میکند .
(4) این دختر پاکیزه، هنگام رحلت مادر وقتی احساس کرد که حضرت خدیجه شدیدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهایی و بییاوری حضرت محمد صلی الله علیه و آله میباشد، به مادرش دلداری داده و گفت: «یا اماه!
لاتحزنی ولاترهبی فان الله مع ابی (5) ; مادر جان!
اندوهگین و مضطرب نباش، زیرا خداوند یار و یاور پدرم میباشد امامان معصوم علیهم السلام نیز همیشه به وجود چنین مادری افتخار میکردند; همچنانکه حضرت مجتبی علیه السلام هنگامی که با معاویه مناظره میکرد، در مورد یکی از علل انحراف معاویه از محور حق و انحطاط اخلاقی وی و سعادت و خوشبختی خود به نقش مادر در تربیت افراد اشاره کرده و فرمود: معاویه!
چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثیله» میباشد [و در دامن چنین زن پست و فرومایهای پرورش یافتهای] این گونه اعمال زشت از تو سر میزند و سعادت ما خانواده در اثر تربیت در دامن مادرانی پاک و پارسا همچون خدیجه علیها السلام و فاطمه علیها السلام میباشد .
(6) امام حسین علیه السلام در روز عاشورا برای معرفی خویش و آگاه کردن دلهای بیدار، به مادرش فاطمه علیها السلام و مادربزرگ شایسته و فداکارش حضرت خدیجه اشاره نموده و فرمود: «انشدکم الله هل تعلمون ان امی فاطمه الزهراء بنت محمد؟
قالوا: اللهم نعم .
انشدکم الله هل تعلمون ان جدتی خدیجه بنتخویلد اول نساء هذه الامه اسلاما؟
قالوا: اللهم نعم (7) ; شما را به خدا قسم میدهم!
آیا میدانید که مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد [مصطفی صلی الله علیه و آله ] است؟
گفتند: آری [ .
فرمود: ] شما را به خدا قسم میدهم!
آیا میدانید که مادربزرگ من خدیجه دختر خویلد، نخستین زنی است که اسلام را پذیرفت؟
گفتند: آری .» حضرت خدیجه علاوه بر اینکه در دامان پر مهر و عطوفتخویش فرزندان پیامبر را پرورش داد، فرزندان شایستهای را نیز قبل از ازدواج با پیامبر تربیت کرده بود که از جمله آنها هند بن ابی هاله میباشد .
او (هند) در مدت سه شبانه روزی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هنگام هجرت در غار ثور مخفی شده بود، به همراه علی علیه السلام دور از چشم مشرکان مکه محرمانه به پیامبر صلی الله علیه و آله آذوقه میبرد و برمیگشت .
وی مردی بزرگوار، شریف، فصیح و محدث بود و از شوهر دیگر خدیجه بنام ابی هاله بن زراره تمیمی متولد شده بود .
(8) هند پسر خدیجه همان کسی است که امام حسن علیه السلام به عنوان دایی خود از وی نام میبرد .
وی اوصاف و شمایل رسول خدا صلی الله علیه و آله را برای امام مجتبی علیه السلام توصیف میکرد و بسیار مورد علاقه رسولالله صلی الله علیه و آله بود .
او بتهای مشرکان را میشکست (9) و در جنگ جمل در رکاب حضرت علی علیه السلام به شهادت رسید .
(10) و (11) 3- توجه به نیازهای عاطفی و خواستههای فرزندان مهرورزی و محبتبه کودکان و رفع نیازهای معنوی و عاطفی فرزندان، یکی دیگر از اصول تربیتی اسلام میباشد .
حضرت خدیجه به عنوان یک مادر دلسوز و مربی آگاه در این مورد حساسیت ویژهای داشت .
ماجرای زیر بیانگر این ویژگی حضرت خدیجه میباشد .
در ایام بیماری خدیجه که به مرگ وی انجامید، روزی اسماء بنت عمیس به عیادتش آمد، او خدیجه را گریان و ناراحت مشاهده کرد و به او دلداری داده و گفت: تو از بهترین زنان عالم محسوب میشوی، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشیدی، تو همسر رسول گرامی اسلام هستی و بارها تو را به بهشتبشارت داده است .
با این همه چرا گریان و نگران هستی؟
خدیجه علیها السلام فرمود: اسماء!
من در فکر این هستم که دختر هنگام زفاف نیاز به مادر دارد تا نگرانیها و اسرارش را به مادر بگوید و خواستههایش را به عنوان محرم اسرار مطرح نماید، فاطمه علیها السلام کوچک است، میترسم کسی نباشد که متکفل کارهای وی در هنگام عروسی شود و برایش مادری کند .
اسماء بنت عمیس گفت: ای بانوی من!
نگران نباش من با تو عهد میکنم که اگر تا آن موقع زنده ماندم به جای تو برای فاطمه مادری کنم و نیازهای روحی و عاطفی وی را برطرف نمایم .
بعد از وفات خدیجه علیها السلام هنگامی که شب زفاف حضرت فاطمه علیها السلام فرا رسید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: همه زنها از اتاق عروس خارج شوند و کسی در آنجا باقی نماند .
همه رفتند، اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله متوجه شد که هنوز اسماء بنت عمیس در اتاق باقی مانده است .
فرمود: آیا نگفتم همه زنان بیرون روند؟
اسماء گفت: چرا یا رسولالله من شنیدم و قصد مخالفتبا فرمایش شما رانداشتم، ولی عهد من با خدیجه مرا بر آن داشت که در اینجا بمانم; چون با خدیجه پیمان بستهام که در چنین شبی برای فاطمه مادری کنم .
(12) حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله با شنیدن این سخن به گریه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند برای این کار ایستادهای؟
اسماء عرض کرد: آری .
پیامبر صلی الله علیه و آله دستبه دعا برداشته و برای اسماء بنت عمیس دعا کرد .
(13) همچنین حضرت خدیجه در مورد آینده دختر خردسال خویش خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دغدغههایی را به این ترتیب بیان نمود: یا رسولالله!
این دختر من - با اشاره به حضرت فاطمه علیها السلام - بعد از من غریب و تنها خواهد شد .
مبادا کسی از زنان قریش او را آزار برساند، مبادا کسی به صورتش سیلی بزند، مبادا کسی صدای خود را بر روی او بلند کند، مبادا کسی با او رفتاری تند و خشن داشته باشد .
(14) 4- رعایت آیین شوهرداری یکی از برنامههای تربیتی اسلام، آموزش آیین شوهرداری به بانوان میباشد .
اگر به آمار اختلافات خانوادگی و طلاق و ناهنجاریهای خانوادهها توجه شود، بخش قابل توجهی از این مشکلات به رفتارهای بانوان و زنان و دختران جوان بر میگردد و این همه، به خاطر ناآگاهی و عدم توجه به حقوق شوهران، رعایت نکردن آداب معاشرت، عدم آگاهی از اصول شوهرداری در اسلام است .
حضرت خدیجه علیها السلام در ترویج آیین شوهرداری اسلامی و رعایتحقوق همسر، نهایت تلاش را به عمل میآورد .
حضرت خدیجه علیها السلام با شیوههای مختلفی فضای خانواده را آرام نگاه داشته و امنیت روحی و روانی را برای شوهر و فرزندان برقرار و زمینه را برای رشد فضائل اخلاقی فراهم میآورد .
در اینجا به برخی از روشهای تکریم شوهر و همسرداری حضرت خدیجه اشاره میکنیم: الف) ابراز محبت: حضرت خدیجه در فرصتهای مناسب به همسر گرامی خویش ابراز علاقه و محبت میکرد .
او در قالب اشعاری زیبا درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، مکنونات قلبی خویش را چنین ابراز میدارد: فلو اننی امشیت فی کل نعمه ودامت لی الدنیا وملک الاکاسره فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره (15) «اگر تمام نعمتهای دنیا و سلطنتهای پادشاهان را داشته باشم و ملک آنها همیشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشهای ارزش ندارد زمانی که چشم من به چشم تو نیفتد .» ب) طرح غیرمستقیم خواستهها بدون شک هر زنی از شوهر خویش انتظارات و توقعاتی دارد .
این در خواستهای معقول زن، اگر در محیطی محبتآمیز و همراه با حفظ حریمهای اخلاقی باشد، امری پسندیدهتر و جذاب خواهد بود .
اگر این خواستهها به صورت غیرمستقیم انجام گیرد، در تحکیم روابط خانوادگی و افزایش محبت تاثیری فوق العاده خواهد داشت .
حضرت خدیجه علیها السلام خدمات زیادی را در خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله انجام داده و صدمات فراوانی متحمل شده بود، از این رو به صورت طبیعی میتوانست انتظارات و توقعاتی را نیز از آن حضرت داشته باشد، اما او هیچگاه خواستههای شخصی خویش را به صورت مستقیم بیان نمیکرد بلکه سعی میکرد آنها را به عنوان یک پیشنهاد و یا خواهش غیر مهم و در کمال ادب و احترام مطرح نماید .
حضرت خدیجه در آستانه وفات خویش هنگامی که وصیتهای خود را بیان میکرد، آنها را در قالب یک گفت و گوی صمیمانه و محبتآمیز مطرح نمود .
وی خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد: «یا رسولالله!
چند وصیت دارم، البته من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن .