با نگاهی به گذشته و ادیان مختلف ومذاهب گوناگون به گوشه کوچکی از محبت ومهرورزی به گونه های
مختلف می توان اشاره کرد:
ادیان ایران قدیم
پرستش قوای طبیعی
آنچه از متون تاریخی و نظرات محققان استفاده می شود این است که آریایی ها قوای طبیعی و اجرام سماوی را پرستش می نموده اند آنان دارای خدایان گوناگون بودندوهرتیره وقبیله ای به خدای خاصی گرایشی داشت.
ایرانشناس معروف کریستنسن می نویسد: دین آریاها به پرستش قوای طبیعت وعناصرواجرام سماوی استوار بود .معذلک از زمان بسیار قدیم خدایان عمده طبیعت دارای خصوصیات اخلاقی و اجتماعی می شوند.
زرتشت وعقاید او :
زرتشت پیام آور و مصلح ایران از خانواده سپتمان نام پدرش پورشسپ و نام مادرش دغدو می باشد سپتمان به معنی برگزیده و بسیار پاک و داناست که بااسفتمان یکی است.
پیروان این مصلح پاک نژاد مزدیسنا نامیده می شوند که به معتنی خداپرستی است .
زیرا مزذا ، دانای بی همتای بزرگ ، یسنان هم به معنی پرستان می باشند.
وبه زبانی دیگر یک روحانی یا به طور دقیق تر سرود مذهبی است.
پایه های بنیادین زرتشت،هومت،هوخت وهورشت(اندیشه نیک ،گفتار نیک،کردار نیک)است که هر زرتشتی ازآن برخوردار بوده واین سه پایه رادر سر سرشت خود می پروراند.
مردمانی که اندیشه وگفتار وکردارشان درست
ونیکو (اشو)باشد اشوان بی کمان از بدی هادور خواهند بود.
این اشوان نیکی را در دیگران نیز بر می انگیزند.
زرتشت پیامبری موحدوبشارت دهنده به قیام صاحب الزمان(عج)ومعتقدبه رستاخیزهمگانی (قیامت کبری)وقیام قیام علیه دیوپسنان برای برقراری روشنایی عدل ورهایی مظلومان از غارت مادی وفکری بود.
در تعریف دیگر می توان گفت: زرتشت پیامبر یکتاپرست آریـــایی است که خط بطلان بر همه خدایان بی شمار ودایی بکـشید وآنــان را از مـقام الوهیت به درجه دیوی و ظلمت تنزیل داد:زرتشت به خدای یکتایی قایل شد که او را اهورامزدا یعنی دانای توانا می خواند.
در پیش او همـه خدایان آریایی وموجودات شریر و تاریکی وجانوران درنده وآزاردهنده وبیماری ها ورنج ها ومرگ در شمار دیوان محسوب می شدند.
اهورامزدا نام خــداوند یکتا در آیین زرتشــتی است نام اهورامزدا به معنی پــروردگار جان وخرد درکتیــبه های شاهان هخامنش زیاد بکار رفته است.
اهــورا مزدا در توصیف زرتشتیان این چنـین است.
او آغاز وپـایـانی ندارد.نه زاییده شده ونه می مــیرد وهیچ مردی شبیه او نیــست.
ماوراء اوجدا از او وبـدون او چیزی نیست او تنها خــالق همه چیز است او درخــشان ترین و نورانی ترین نورهاست .
بالاتـرین ووالاترین هم بلندیهاست او قدیمی ترین قدمـا وبهـترین بهترینهاست بی مانند،پیوسته بدون تغییر ویکسان است .
او بوده وهستوخواهد بود به طور خلاصـه اهورامزدا به وصف در نیایدوزبان و اندیشه از وصفش درماند.
کسی که از اندیشه بد پیروی بکند،گفتـار وکردارش به بدی آلــوده می شودگزینــش این نیرو در اندیشه وگفتار وکردار،ایستایی،ویرانی و بی نظمی میآوردکه ناراحتی وجدان پاداشی است که در پی این پدیدار می شـود واز گریزی نیست دوگانگی واقعیت زندگی وهستی در جهان مادی است.روشنایی وتاریـکی ،سردی وگرمی ،ومثبت ومنفی،درک مااز هستی وتظاهر،نمودآن است.
راههای گسترش مهرورزی : عیدهای مذهبی یکی از راه های گسترش مهر ورزی درجامعه انجام مراسم های مذهبی است ازجملـه این اعـیاد قربــان،فــطر، غدیر خم...می باشنددر این روزها مسلمانان با سرزدن به یکدیگر با بخشیدن کینه ها و کدورت ها وکمک های مالی به افرادبی بضاعت و کم درآمد وحل گوشه ای ازمشکلات مادی هم وطنان وبرادران دیـنی خود زمینه بهتر زیستن وباهم زیستن را فراهم می کنندواین مهر ورزی درسطح وسیع دربین مسلمانان معتقد صورت می گیرد.
عید قربان یکی از پیامبرهای الهی خداوند ابراهیم می باشد .به خاطــر مـهرش به خداوند هر خواسته وامر خداوند را اجرا می فرمودند و همه سختی ها ومشــکلات را پذیرا بودند مهــاجرت های زیــادی را به خاطر خــداوند انجام دادند وسختی های زیادی راتحمل کردند و آخرین امتحان خداوند قربانی تنها فرزندش اسماعیل را در پیشگاه حق بود که به نحو احسن انجام داد و خداوند هم قربــانی او را پذیــرفت و به او لقب دوست خــدا داد و این نــهایت اوج محبت یک بنده پاک نسبت به خداوند بزرگ اســت که بتواند از خود ونزدیکــان خود به خاطــر خدا بگذارد که این مهرورزی هم باعث رستــگاری او هم کمک به نجات هم نوعان دیگــرش شد به خاطر همیــن هر ســال این روز قربانی حـضرت اسماعیــل را جشن می گیریم وبا قربانی کردن گوسفند ویا گوساله ...طبق رسم وتقسیم دیگران عظمت و اهمیت کار حضرت ابراهیم را نشان می دهیم .
عید غدیر خم به خاطر اینکه پیامبر اکرم ما خاتم انبیا می باشند و بعد از ایشان پیامبری نمی آید از شایسـته ترین انسـان ها و نسل او را با عنوان جانشین خود و امــام و راهنمای مردم معـــرفی کرد .
وایــنکار را در آخرین مراسم حــج در هنگام بازگشت به مدینه در محل غدیر خم در بین انبوه مسلمانان انجام داد و این روز را با عنوان یکی دیگر از عیدهای مذهبی جشن می گیریم.
عید فطر در پایان ماه مبارک رمضان پس از روزه گرفتن آخـرین روز را به عنوان عید فطــراعلام می کنند وغیر ازدید و بازدید از یکدیگر قراردادن رسمی مذهبی به نام فطریه است یعنی مقـداری پول یا غذا و کالا به نیازمنـدان داده می شود البته در ماه رمضان یکی از کارها اطعام یتیمان است که همه این کارها نشانه مهرومحبت افراد نسبت به خداوندوبندگان اوست وراهی برای کاهش مشکلات عاطفی وافزایش دوستی وخوبی در بین مردم می باشد.تا بدین طریق با آرامش وامنیت در کنار هم زندگی کنند مراسم های ملی جشن ها وآداب ورسوم ملی نیز هستند از جمله راه های گسترش مهر و محبت و دوستی بین مردم می شود از جمله شب یلدا،جشن نوروز،جشن مهرگان ،چهارشنبه سوری می باشند.
شب یلدا شب اول دی طولانی ترین شب سال است و به اصطلاح آن را شب یلدا می گویند یلدا به زبان سریانی یعنی میلاد، چرا که تـولد حضرت عیسی مسیح دراین شب است که مسیحیان آن را جشن می گرفتند ، اتفاقاً این شب مصادف شد با آخرین شب پاییز برای آشنایی با این شب به بعضی نکات درباره آن اشاره می شود .
۱.
این شب رسوماتی در کشور ما ایران دارد : بستگان و دوستان در خانه ای گرد هم می آیند و مشغول خوردن از سفره ای پر از تنقلات چون پسته ، بادام ، تخم کدو و هندوانه و خوردنی های مفید دیگر می شوند و این بهانه ای می شود برای آشتی و مودت و صمیمی شدن خانواده ها که اسلام عزیز بسیار به آن سفارش نموده است .
۲.در این شب ، مجلس خود را با قرائت قرآن ، دعا ، فال حافظ و قصه های مفید رنگ می بخشند .
۳.شب مظهر زیبایی ها و مظهر پرده پوشی هاست و خداوند در بیان عظمت شب ، هشت بار به آن قسمت یاد کرده و شب مقدم بر روز است .
لذا سزاوار است مؤمنان در این شب اشتباهات همدیگر را نادیده گیرند تا زندگی آنان به زیبایی و خوشی سپری شود .
۴.
شب کانون نیایش و راز و نیاز با خداوند است .
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند گر برو بام دوست پرواز کنند هرجا که دری بود به شب دربندند الا در دوست که شب باز کنند ۵.
اول دی آغاز شب چله است که تا دهم بهمن ادامه داشته اصلاحاً به آن چله بزرگ می گویند ، بعد از دهم بهمن به مدت بیست روز آن را چله کوچک گویند .
نوروز: یکی از جلوه های فرهنگ دیرپای ایرانیان ،برپاداشتن مراسم نوروز است ، نوروز با هویت ملی و اسلامی ما پیوندی عمیق دارد .
دکتر علی شریعتی دراین مورد ، نوروز را روز شادمانی زمین و آسمان و خاطره ی خویشاوندی انسان و طبیعت می داند .
نوروز یک جشن ملی است که هر ساله برپا مشود و هر ساله از آن سخن می رود .
پس به تکرار نیازی نیست .
در علم و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده ؛ « عقل» تکرار را نمی پسندد اما « احساس » تکرار را دوست دارد ،طبیعت تکرار را دوست دارد ، جامعه به تکرار نیاز دارد، طبیعت را از تکرار ساخته اند ، جامعه با تکرار نیرومند می شود ، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت ، احساس و جامعه هر سه دست اندر کارند .
چه افسانه ی زیبایی ، زیباتر از واقعیت که بهار نخستین فصل و فروردین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است مسلماً اولین روز بهار ، سبزه ها روییدن آغاز کرده اند و رودها رفتن و شکوفه سرزدن و جوانه ها شکفتن یعنی نوروز .
اسلام نیز به نوروز جلای بیشتری داد و کنیه انتخاب علی ( ع) به خلافت و وصایت ، در غدیر خم ، هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی !
آن هم خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به عای (ع) و حکومت علی (ع) داشتند پشتوانه نوروز شد .
نوروز که با جان ملیت زنده بود ، روح مذهب نیز گرفت محکم گشت ، مقدس شد و دوران صفویه ، رسماً یک شعار شیعی گردید ، آن چنان که یک سال نوروز و عاشورا در یک روز افتاد و پادشاه صفوی آن روز را عاشورا گرفت و روز بعد را نوروز .
جایگاه و اهمیت مهرورزی در اسلام : مهر و محبت و مهروزی هرگونه رابطه و تعامل انسانی ، چه رابطه و تعامل دو فرد ،چه روابط و مناسبات یک مجتمع بزرگ انسانی، مهمترین قاعده در ساماندهی و تنظیم درست روابط و تعامل هاست و این امر به صورت اجتماعی در زندگی پیامبر اکرم (ص) و اوصیای آن حضرت مشهود است .
مهر و محبت و مهروزی درسیره اجتماعی رسول خدا (ص) نقش مبنایی داشته و مایه قوام و دوام روابط و مناسبات صحیح اجتماعی بوده است .
پیامبر اکرم – آن رسول رفق – از غلظت های بی مورد و شدت های نابجا سخت پرهیز داشت و هرگز برای پیشبرد مقاصد اجتماعی خویش از حرکت های تند و عاری از رفق بهره نگرفت او همان طور که مامور به برپایی واجبات بود مامور به رفتاری از سر مهر و محبت بود .
امام خمینی و مهرورزی مهرو مهرورزی کلید توفیق در زندگی است و روابط اجتماعی بدون آن خشک و غیر انسانی و امام خمینی دراین باره می نویسد .
بدان مه رفق و مدارا در انجام امور مدخلیت کامل است چه در باب معاشرت با خلق و انجام امور دنیاوی چه راجع به امور دینی و هدایت و ارشاد خلق و باب امر به معروف نهی از منکر ، و چه راجع به ریاضت نفس و سلوک الی الله تعالی و شاید این که در حدیث شریف است که رفق میمنت دارد و خرق و عنف شوم است اشاره به بعض این امور باشد مثلاً باب انجام امور دنیاوی آن طور که با رفق و مدارا ممکن است انسان تصرف در قلوب مردم کند و آن ها را خاضع و رام کند ، ممکن نیست با شدت و عنف ، موفق به امری از امور شود .
فرضاً که با شدت و سلطه ، کسی اطاعت از انسان کند چون قلب او همراه نشود ، از خیانت ، انسان مامون نخواهد شد ولی رفق و دوستی ، دل را رام کند که با رام شدن آن ، تمام قوای ظاهره و باطنه رام شود و فتح قلوب از فتح ممالک بالاتر است خدمت های از روی صداقت و جان فشانی ها ، همه از فتح قلوب است با فتح قلوب ، فتح ممالک نیز شود .
فتوحات اسلامیه در اثر فتح قلوب نظامی اسلامی بود و الا با آن عده این پیشرفت غیر ممکن بود .
مومن ، مومن نیست مگر آن سه خصلت و راه و رسم در او باشد راه و رسمی از پروردگارش ، راه و رسمی از پیامبرش ، و راه و رسمی از ولی او – و اما راه و رسم پیامبرش مدارا با مردم است زیرا خدای عزوجل پیامبرش را به مدارا با مردم فرمان داده و فرموده است « گذشت پیش گیر و به نیکی فرمان ده » انسان به فطرتش زیبایی دوست و متمایل به نیکی و خوبی و از زشتی و پلشتی و بدی منزجر است و پامبری که با فطرت ها سخن می گفت با این عبارات فطرت ها را به رفق و مدارا برانگیخت و چنین می آموخت .
بر تو باد (عمل به) رفت که آن در چیزی قرار نگرفت مگر آن که زینتش بخشید و از چیزی برداشته نشد مگر آن که زشتش نمود .
مدارا و ملایمت از خصوصیات الهی است و آن که تخلص به اخلاق الهی جوید ، اهل رفق و ملایمت باشد و چگونه پیامبر رحمت این خصوصیت را در حد کمال نداشته باشد حال آن که او مظهر همه اسماء و صفات الهی بود