دانلود مقاله اسرار نماز

Word 73 KB 14272 50
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • عبادت ، به معنای اظهار ذلت ، عالی ترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خداوند است .

    در اهمیت آن ، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است .

    خداوند می فرماید :
    «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»
    هدف آفرینش هستی و جن و انس ، عبادت خداوند است .


    کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز ، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است :
    « و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطغوت »
    پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران ، عبادت خدا بوده است .


    روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد ، « فان الله غنی عنکم » و سود عبادت ، به خود پرستندگان بر می گردد همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلم ندارد .



    ریشه های عبادت
    آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وادار می کند (یا باید وادار کند) اموری است ، از جمله :
    1.

    عظمت خدا
    انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می بیند ، ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی می کند .

    آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم ، انسان خویشتن را کوچک و ناچیز شمرده ، او را تعظیم و تکریم می کند .


    2.

    احساس فقر و وابستگی
    طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید ، در برابرش احساس خضوع می کند .


    وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز ، نازمند به اوییم .

    این احساس عجز و نیاز ، انسان را به پرستش خدا وا می دارد .

    خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است .

    در بعضی احادیث است که اگر فقر و بیماری و مرگ نبود ، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی شد .


    توجه به نعمت ها انسان ، همواره در برابر برخورداری از نعمت ها ، زبان ستایش و بندگی دارد .

    یادآوری نعمت های بیشمار خداوند ، می تواند قوی ترین انگیزه برای توجه به خدا و توجه به عبادت او باشد .

    در مناجات های امام معصوم ، معمولاً ابتدا نعمت های خداوند ، حتی قبل از تولد انسان ، به یاد آورده می شود و از این راه ، محبت انسان به خدا را زنده می سازد آنگاه درخواست نیاز از او می کند .

    خداوند هم می فرماید : « فلیعبدوا رب هذا البیت ، الذی اطمعهم من جوع و ءامنهم من خوف » مردم پروردگار این کعبه را بپرستند ، او را که از گرسنگی سیرشان کرد و از ترس ، اینشان نمود .

    در آیه ای دیگر است ، پروردگارتان را بندگی کنید ، چون شما را آفرید .

    فطرت پرستش ، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است .

    این روح پرستش ، که در انسان فطری است ، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به « خدا پرستی » می رسد ، گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف ، به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوت ها کشیده می شود .

    انبیا ، برای ایجاد سن پرستش نیامده اند ، بلکه بعثت آنان ، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است .

    علی می فرماید : « فبعث الله محمداً بالحق لیخرج عباده من عباده الاوثان الی عبادته » خداوند محمد را به حق فرستاد ، تا بندگانش را از بت پرستی ، به خدا پرستی دعوت کند .

    بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن ، دعوت به توحید در عبادت می کند ، نه اصل عبادت .

    زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد .

    مثل میل به غذا که در هر کودکی هست ، ولی اگر راهنمایی نشود ، به جای غذا ، خاک می خورد و لذت می برد !

    اگر رهبری انبیاء نباشد ، مسیر این غریزه منحرف می شود و به جای خدا ، معبودهای دروغین و پوچ پرستیده می شود .

    آنگونه که در نبود حضرت موسی و غیبت چهل روزه اش ، مردم با اغواع سامری ، به پرستش گوساله طلایی سامری روی آوردند .

    نقش عبادت عبادت ، قرار دادن همه ابعاد زندگی در مسیر خواست و رضای الهی است .

    اینگونه رنگ خدایی زدن به کارها ، تاثیر مهمی در زندگی انسان دارد که به گونه ای از آنها اشاره می شود : باقی ساختن فانی انسان ، و همه تلاشهایش از بین رفتنی است ، اما آنچه برای رضای خدا انجام گیرد و متعلق به الله باشد ، به صورت ذخیره در می آید و باقی است .

    قرآن می فرماید : « ما عندکم ینفد و ما عندالله باق » آنچه نزد شماست پایان می پذیرد و آنچه نزد خداست ، ماندگار است .

    و نیز : « کل شی هالک الا وجهه » هر چیزی نابود می شود مگر آنچه وجهه و رنگ و روی الهی داشته باشد .

    تبدیل مادیات به معنویات اگر هدف در کارها خدا باشد و انسان بتواند نیت و انگیزه و جهت کارهایش را در مسیر خواست خدا قرار دهد و بنده او باشد ، حتی کارهای مادی از قبیل خوردن ، پوشیدن ، مسافرت ، دیدار ، کار روزانه ، خانه داری ، تحصیل ، همه و همه ، معنوی می شود .

    بر عکس ، گاهی مقدس ترین کارها ، اگر با هدف مادی و دنیوی انجام گیرد ، از ارزش می افتد .

    اولی نهایت استفاده است ، دومی نهایت زیان .

    سازندگی فرد و جامعه عبادت و توجه به خدا و پرستش او ، چون همچون با نادیده گرفتن هوس ها و تمایلات ، و تفاخر نداشتن نسبت به نژاد و لباس و زبان و زمین و شهر است و انس گرفتن با خدا و دل بستن به بی نهایت قدرت و کمال و تشکر از صاحب نعمت است ، این مسائل ، در ساختن فکر و زندگی فردی و اجتماعی مردم نقش دارد .

    عبادت ، حرکت در مسیر مستقیم الهی است : « و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم » عبادت ، بار نیست ، بلکه اهرم حرکت است : « واستعینوا بالصبر و الصلوه » از صبر و نماز کمک بگیرید .

    عبادت ، هم انسان را به صورت فردی ، از بردگی هوس ها و گناهان و شیطان نجات می دهد ، و هم یک جامعه عابد ، را که خدا می پرستد ، از پرستش طاغوت ها و ستمگران و ابر قدرت ها آزاد می شود .

    اقبال لاهوری می گوید : آدم از بی بصری بندگی آدم کرد گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد یعنی از خوی غلامی ز سگان پست تر است من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد عبادت ، هم « فرد ساز » است و هم جامعه ساز ، فساد جوامع ، بیشتر از گرایش به عبودیت و پرستش غیر خدا سرچشمه و ریشه می گیرد .

    آفات عبادت شیطان ، این دشمن قسم خورده و دیرینه انسان ، که هکواره در کمین انسان است تا عبادتهایش را تباه و بی نتیجه سازد ، از این راهها برای فاسد کردن و باطل نمودن عبادت ما وارد می شود : ریا کسی که نه برای خدا ، بلکه برای جلب نظر مردم یا رسیدن به موقعیت و شهرت ، عبادت می کند ، او گرفتار دام شیطان است و عباداتش به هدر می رود .

    این اخلال در عبادت ، توسط شیطان گاهی پیش از عمل هم ، در نیت پدید می آید و از «قصد قربت» باز می دارد .

    عجب شیطان انسان را در حین عبادت ، به خود پسندی و مهم دانستن عبادت ها می کشد ، و اگر کار ، با نام و برای خدا هم شروع شده باشد ، در نیمه راه ، شیطان آنرا تباه می سازد و انسان را به غرور دچار می سازد .

    گناه بی شک ، گناهان ، آثار خوب عبادات را از بین می برند .

    کشاورزی که پس از ماهها تلاش و زحمت در راه به ثمر رساندن مزرعه و باغ ، در اثر یک غفلت ، گرفتار آتش سوزی و حریق خرمن می شود ، رنجهایش هدر رفته است .

    گناهان آتشی در خرمن عبادات و اعمال ما هستند که آنها را بر باد می دهند .

    خلاصه آنکه : شیطان ، یا جلوی ورود آب زلال را به جام دل انسان می گیرد یا پس از پر شدن این ظرف ، آنرا آلوده و فساد می سازد و یا «زیراب» آنرا کشیده ، آب ها را هدر می دهد .

    امام سجاد در دعای «مکارم الاخلاق» از خداوند چنین می طلبد : «الهی عبدنی لک و لا تفسد عبادتی بالعجب ...

    اعزنی و لا تبتلینی بالکبر ...

    » خدایا ، مرا بنده خودت ساز ،ولی عبادتم را با عجب، فاسد مگردان ، مرا عزیر کن ولی به تکبر مبتلایم مساز .

    صدقه هم نوعی عبادت مالی است ، به تعبیر قرآن ، با منت نهادن باطل و تباه می شود .

    کاشتن نهال ، وقت چندانی نمی برد ، ولی به ثمر رساندن و مواظبت از سلامت آن و زدودن آفت ها دشوار است .

    گاهی گناهان یا حالات ناپسند روحی ، همه نیکی ها را بر باد می دهد .

    در حدیث می خوانیم : « ان الحسد یاکل الحسنات کما تاکل النار الحطب » آنگونه که آتش هیزم را می خورد ، حسد هم حسنات را می خورد .

    در روایتی آمده که : عابدی مغرور و فاسقی شرمنده ، هر دو وارد مسجد شدند ، فاسق ، به خاطر حالت توبه و پشیمانی ، دگرگون گشت و مومنی صالح شد ولی عابد به خاطر غرورش ، فاسق از کار در آمد .

    عبادت های باطل گفتیم که بندگی و اطاعت و عبادت ، تنها در برابر آفریدگار جهان شایسته و رواست و هر پرستشی نسبت به هر پدیده یا انسان و موجودات دیگر ، باطل است .

    این عبادت های ناروا ، بیشتر از راه جهالت ، یا دوری از راه هدایت انبیا پیش می آید .

    خداوند متعال در قرآن ، ضمن اشاره به انواع عبادت های ناروا و باطل ، آنها را بی دلیل و بیهوده می خواند و با دلیل ، رد می کند .

    از این قبیل که : اگر به خاطر یاری جستن از دیگران ، سراغ غیر خدا می روید ، بدانید که همه قدرت ها از آن خداست :«ان القوه لله جمیعاً» اگر در پی عزت یافتن هستید ، باز هم عزت برای خدا و در دست خداست : «فللّه العزه جمیعاً» اگر برای تامین معاش و روزی هستید .

    معبود های باطل که مالک رزق شما نیستند : « لا یملکون لکم رزقاً» اگر به امید نفع یا ضرر ، توسط معبودهای دیگرید ، آنان توان سود رساندن یا دفع زیان ندارند : «ما لم یملک لکم ضرا و لا نفعاً» اگر طاغوت ها را برتر از خود می دانید ، بدانید که آنها هم بندگانی همچون شمایند : «عباد امثالکم» اگر پرستش بت ها ، روی تقلید از نیاکان است ، آنان خود در گمراهی بودند : «أنتم و ءاباوکم فی ضلل مبین » اگر فکر می کنید در قیامت ، به فریادتان می رسند ، بدانید که آنها پرستش های شما را نادیده گرفته و با شما دشمن می شوند : «سیکفرون بعبادتهم و یکونون علیهم ضداً» اینان بدون جهت و بی دلیل ، سراغ معبود های دیگر رفته اند و برهانی بر این پرستش را ندارند : « و بعبدون من دون الله ما لم ینزل به سلطناً » هیچ چیز و هیچ کس جز خدا ، لایق پرستش نیست .

    زیرا این معبودهای باطل ، یا وجود خارجی ندارند و ساخته ذهن اند ، یا موجوداتی بی خاصیت و ناتوانند ، یا اگر کار آیی دارند ، موقت و محدود و همراه با منت ها و هوس ها و تحقیرهاست .

    پس در هر سه صورت ، شایسته نیستند که انسان ، طوق بندگی آنها را به گردن اندازد .

    انسان در برابر هیچ مخلوقی ، به قیمت نا فرمانی خداوند ، نباید اطاعت و پرستش و فرمانبرداری کند .

    امام جواد (ع) می فرماید : « من اصغی الی ناطق فقد عبده» هر کس به سخن کسی گوش دهد .

    او را پرستیده است !

    پس اگر گوینده حق بگوید بنده حقیم و اگر باطل بگوید ، باطل را پرستیده ایم .

    و امام صادق (ع) در حدیثی فرموده است : « من اطاع مخلوقا فی معسیه الخالق فقد عبده» هر کس با اطاعت از مخلوقی ، خالق را نافرمانی کند ، آن مخلوق را پرستیده است .

    پس عبادت باطل ، تنها به پرستش سنگ و چوب و خورشید و ستاره منحصر نیست .

    دل و جان سپردن به هرفکر و سخن و قدرت و حکومت غیر الهی ، عبادت ناروا است حتی پذیرش فرهنگ ضد الهی هم ، از عبادتهای باطل بشمار می رود .

    توسعه عبادت مومن خدا پرست ، باید به گسترش فرهنگ عبادت بپردازد و تنها به نماز و عبادت خود اکتفاء نکند ، بلکه دیگران را هم با خدا و پرستش ، آشنا کند .

    توصیه به حق و وظیفه تبلیغ ، بر عهده هر مومن است ، خداوند ، بعد از ایمان و عمل و صالح ، انسان را به دعوت به حق و صبر فرا می خواند : « و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر » اگر ده نفر سیگاری وارد منطقه ای شوند ،در مدت کمی افراد زیادی را با دود آشنا می کنند ، چند نفر فاسد ، محله یا شهری را به فساد می کشند .

    چرا نباید تعدادی اهل نماز و عبادت ، مردم را با خدا آشنا سازند و زمین و محیط را محل پرستش خدا کنند ؟

    باید با تمام نیرو ، در خانه ، محله ، مدرسه ، اداره ، شهر و روستا به فکر توسعه اهداف الهی خود باشیم ودر این راه هرگونه توانایی خود را به کار گیریم .

    نشان قبولی قرآن ، ثمره نماز را ، بازداشتن از فحشاء و منکر می داند « ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر » و این خاصیت ، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است ، هسته بی مغز ، رشد نمی کند و ثمر نمی دهد .

    نماز بدون باز داشتن از بدیها ، همان عبادت بی محتواست .

    امام صادق (ع) در بیان این نشانه ، می فرماید : « من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل ، فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء والمنکر ؟

    فبقدر ما ضعته قبلت منه » هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی بازداشته یا نه ؟

    پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است .

    اهمیت نماز جز آنچه از آیات و احادیث نقل شد ، رفتار اولیاء خدا نیز اهمیت و جایگاه آن را بیان می کند .

    نماز جزء برنامه انبیاء بوده است .

    حضرت عیسی (ع) در گهواره می گوید : خداوند مرا تا زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است : « و اوصنی بالصلوه و الزکوه ما و دمت حیا » امام حسین (ع) حتی ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد .

    حضرت ابراهیم (ع) همسر و کودک خویش را در بیابانهای داغ مکه ، که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت ، مسکن داد وگفت : خدایا تا نماز به پا دارند : « انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه » پیشوایان معصوم ما ، هنگام نماز ، رنگ خود را می باختند و می فرمودند : وقت ادای امامت الهی و حضور در پیشگاه الهی است .

    گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عذاب جهنم می خوانند ، اما امیر المومنین نماز را نه برای تجارت یا سپری از آتش ، بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت ، انجام می دهد .

    برای اهتمام این برنامه سازنده ، اسلام به پدران و مادران سفارش کرده که اطفال خود را قبل از بلوغ ، مثلاً از سن هشت سالگی به هر نحو که می توانند وادار به نماز کنند و گاهی هم به خاطر بی اعتنایی شان ، از خود خشونت نشان می دهند .

    آنکه اهل نماز است ، با مبدأ هستی مرتبط است .

    مثل خلبانی که با اتاق فرمان ارتباط دارد .

    نماز سبب آمرزش گناهان و زدودن آثار لغزش هاست .

    قرآن ، پس از دستور به نماز ، می فرماید : «ان الحسنت یذهبن السیئات » نیکی ها ، بدی ها را از بین می برد .

    ترک نماز ترک نماز ، قطع رابطه کردن با آفریدگار هستی است و این در دنیا و آخرت ، عواقب تلخی دارد .

    در قیامت ، اهل بهشت از دوزخیان می پرسند : چه چیز شما را روانه جهنم کرد ؟

    یکی از پاسخهایشان این است که ما پابند به نماز نبودیم : « لم نک من المصلین » در جایی دیگر ، به نماز گزارانی که نسبت به نمازشان سهل انگار و بی اعتنا هستند و گاهی می خوانند و گاهی نمی خوانند می گوید : وای بر آنان : «فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون » رسول خدا (ص) فرموده است : « من ترک الصلاه متعمد افقد کفر» هر که از روی عمد و با توجه نماز را رها کند ، از اسلام خارج شده و کافر است .

    و نیز فرموده است : « بین العبد و بین الکفر ترک الصلاه » مرز میان اسلام و کفر ، چیزی بیش از رها کردن نماز نیست .

    آداب نماز رعایت نکاتی که به آداب نماز مربوط می شود ( همچون مسواک ، نظافت ، توجه به خدا و ...

    ) در کمال این عبادت موثر است .

    اما باقر علیه السلام (ع) فرموده است : «علیک بالا قبال علی صلاتک فانما یحسب لک منها ما اقبلت علیه » در نماز ، توجه به خدا داشته باش ، زیرا از نماز ، آن مقدار قبول می شود که با توجه خوانده شود .

    سپس حضرت می فرماید : هنگام نماز ، با دست و سر و صورت خود بازی مکن ، زیرا همه این کارها ، سبب نقص نماز می شود ، در حالت کسالت و خواب و سنگینی مشغول نماز مشو ، زیرا چنین نمازی ، از آن منافقان است ...

    در حدیثی از پیامبر نقل شده : « رکعتان من رجل ورع افضل من الف رکعه من مخلط » دو رکعت نماز انسان با تقوا ، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالی است .

    اما صادق (ع) می فرماید : هنگام نماز ، از دنیا و آنچه در آن است مأیوس شو و تمام توجه ات را به خدا قرار ده به یاد روزی باش که در برابر دادگاه عدل الهی قرار می گیری .

    و نیز فرمود : گاهی پنجاه سال بر انسان می گذرد ولی خداوند ، حتی یک نماز او را نپذیرفته است .

    و در حدیث می خوانیم : بعضی چنان در برابر خدا سبک سخن می گویند و نماز می خوانند که اگر با همسایشان حرف بزنند ، چواب آنها را نمی دهد .

    از پیامبر خدا (ص) نقل شده که : « رکعتان بسواک افضل من سبعین رکعه بغیر سواک » دو رکعت نماز کسی که مسواک کند ، از هفتاد رکعت بدون مسواک بهتر است .

    طهارت نمازگزار، باید برای انجام این عبادت ، کسب طهارت کند ، گاهی با .وضو یا غسل ، در شرایطی هم تیمم می کند وضو جزو ایمان است و به تعبیر امام باقر (ع) نماز بدون وضو ، نماز نیست : «لا صلاه الا بطهور» و در برخی روایات ، از وضو به عنوان «کلید ایمان» و «نصف ایمان» تعبیر شده است .

    امام رضا (ع) بیان جالبی درباره وضو دارد و می فرماید : « لان یکون العبد طاهرا اذا قام بین یدی الجبار عند مناجاته» وضو ، یک ادب در برابر خداست تابنده ، هنگام نماز ، وقتی در برابر خداوند می ایستد پاک باشد .

    « نقیاً من الادناس والنجاسه » از آلودگی ها و پلیدی ، پاکیزه باشد .

    « مع ما فیه من ذهاب الکسل و طرد النعاس» به علاوه ، در وضو از بین رفتن کسالت و طرد خواب آلودگی (و ایجاد نشاط) است .

    « و تزکیه الفواد بین یدی الجبار» و دل و روح را آماده ایستادن در برابر پروردگار می سازد .

    امام در این حدیث شریف ، به همه ابعاد جسمی و روحی وضو ، یعنی نظافت و پاکی و آمادگی روح و کسب نشاط عبادت و پدید آوردن زمینه معنوی عبادت اشاره فرموده است .

    مرحوم فیض کاشانی می گوید : یکباره برخاستن از مادیت و کوچ به معنویت مشکل است ، ولی وضو گرفتن ، انسان را کم کم آماده می سازد .

    وضو در هر حال نورانیت و صفای باطنی که در سایه وضو پدید می آید بسیار ارزشمند است از این رو ، در روایات ، تاکید شدهکه انسان همواره با وضو باشد ، وضو به نور تشبیه شده و خوابیدن با وضو همچون احیاء و شب زنده داری به حساب آمده است برای ، تلاوت قرآن زیارت و بسیاری از کار های نیک و عبادی ، سفارش به داشتن وضو شده است .

    بدون وضو ، دست زدن به آیات قرآن و نامهای خدا و پیامبر و اءمه(ع) ممنوع است حتی اگر نام خدا به صورتهای مختلف و آرم نهادها و مؤسسات در آید ،( مثل آرم جمهوری اسلامی ) همین حکم را دارد .

    وضو ، بمنزله اجازه ورود به حضور پروردگار است و برای قسمتهای مختلف آن هم دعاهای خاصی در کتب بیان شده است .

    مسائل وضو بسیار است که در این مجموعه نمی گنجد .ولی نا گفته نماند که مصرف آب در وضو ، اگر به حد اسراف برسد حرام است .

    رسول خدا فوموده است : « الوضوء مد والغسل صاع و ساتی اقوام یستقلون ذلک فاولئک علی خلاف سنتی » برای وضو ده سیر آب و برای غسل ، سه کیلو آب کافی است .

    ولی افرادی در آینده می آیند که این مقدار را کم می شمارند و آب زیاد مصرف خواهند کرد که آنها بر خلاف راه من می روند .

    طهارت برای نماز مراحلی دارد : طهارت ظاهر از نجاسات و آلودگی ها طهارت اعضاء از گناهان و جرائم طهارت روح از مفاسد اخلاقی .

    آنگونه که در دعاهایم می خوانیم : « الهی طهر قلبی من الشرک» خدایا دلم را از شرک ، پاک ساز .

    وقتی در نماز ، لازم باشد که لباس و بدن از آلودگی ها پاک باشد ، آیا لازم تر آن نیست که دل و جان ، از کبر و ریا و حسد و کینه هم پاک باشد ؟

    و آیا دو گانگی ظاهر از باطن ، نوعی نفاق نیست ؟

    غسل گاهی برای کسب طهارت ، باید غسل کرد .

    از جمله موارد آن جنابت است و باید طبق دستوری که مراجع تقلید در کتاب های توضیح المسائل خود بیان کرده اند ، تمام بدن شستشو داده شود .

    بعضی احادیث می رساند در جنابت ، همه اندام انسان تحریک می شود ، « من تحت کل شعر ...» و شاید به همین خاطر باشد که در غسل باید همه بدن شسته شود .

    شاید این احادیث ، اشاره به فعالیت اعصاب سمپاتیک در هنگام جنابت باشد که این اعصاب در تمام بدن وجود دارد و فعالیت می کند .

    تیمم وقتی آب برای وضو یا غسل نبود ، یا وقت برای وضو یا غسل کم بود ، یا مصرف آب برای سلامتی انسان ضرر داشت ، یا قیمت آب ، در حد غیر قابل تحملی گران بود ، یا آب را برای آشامیدن و حفظ جان لازم داشتیم ، در این گونه موارد باید تیمم کرد .

    یعنی طبق دستوری که در رساله ها آمده ، دست ها را بر خاک پاک زد و بر پیشانی و پشت دست ها کشید .

    آن هم خاکی که پاک و بهداشتی باشد ، نه از هر خاک آلوده ای !

    در حدیثی می خوانیم که حضرت علی از تیمم کردن بر خاکهای کنار کوچه ها ( که معمولاً آلوده است ) نهی فرمود اذان گفتن اذان و اقامه از کارهای پیش از نماز و زمینه ساز توجه بیشتر به خداوند در نماز است .

    اذان ، شعاری است سکوت شکن ، موزون ، کوتاه ، پرمحتوا و سازنده ، که در بردارنده اساسی ترین پایه های اعتقادی و جهت گیری عملی مسلمان است .

    اذان ، اعلام موجودیت اسلام ، معرفی عقاید و اعمال مسلمانان و فریاد علیه معبود های خیالی است .

    اذان ، نشانه باز بودن فضای تبلیغات ، و اعلام مواضع فکری مسلمین به صورت روشن و صریح است .

    این شعار توحیدی ، اولین جملاتی است که در گوش نوزاد خوانده می شود و نخستین درسهای خدایی را به او منتقل می سازد و برای بزرگان نیز ، همواره عامل هوشیاری و بیداری از غفلت است .

    اذان تنها صدایی است مه به آسمانیان می رسد .

    اذان ، صدایی است که شیطان ها را به فرار و دلهره وا می دارد .

    سفارش شده که در خانه ها ، بخصوص هنگام بیداری ، اذای بگویید و بکوشید که با صدای زیبا باشد.

    در حدیثی رسول خدا (ص) فرموده است : «سیاتی علی الناس زمان یترکون الاذان علی ضعفائهم » زمانی خواهد آمد که اذان را تحقیر کرده و ان را به افراد ناتوان می سپرند .

    در حدیث است : روز قیامت ، که بیشتر مردم از خجالت سر افکنده اند ، اذان گویان با سر افرازی تمام ، با قامتی برافراشته محشور می شوند .

    قامت بلند آنان نشانه مقام رفیع است .

    موذن ، در اجر و پاداش ، با کسانی که به خاطر اذان او به نماز آیند ، شریک است .

    بلال بلال حبشی ، مسلمان سیاه پوستی بود که رسول خدا (ص) او را به موذنی برگزید .

    وقتی اذان از طریق وحی نازل شد ، پیامبر ، آنرا به بلال آموخت که صدای رسایی داشت .

    اینکه آنحضرت ، او را به اذان گویی انتخاب کرد ، برای ما درسهایی دارد ، از جمله : شخصیت و عظمت دادن به برده ها .

    چرا که بلال برده ای بود که سخنگوی اسلام و منادی امت شد .

    شخصیت دادن به سیاهپوست و اینکه رنگ چهره ملاک نیست .

    تحقیر متکبرانی که روزی بر بلال ، آقایی می کردند و فخر می فروختند و حتی او را مسخره می کردند .

    ایمان و تقوا و لیاقت ، کمبود های ظاهری را جبران می کند .

    بلال با آنکه به جای «شین» ، «سین» تلفظ می کرد ، و این نقص زبانی را داشت ولی اسلام به کمال معنوی و زیبایی باطنی او بیشتر بها داد .

    بلال اولین کسی است که در اسلام اذان گفت .

    او در آغاز بعثت پیامبر به وی ایمان آورد و در راه ایمانش ، متحمل شدیدترین شکنجه ها بر ریگزارهای تفتیده حجاز شد و همچنان ندای «احد ، احد» را بر زبان داشت .

    روز فتح مکه نیز ، هنگام ظهر ، به فرمان پیامبر بالای کعبه رفت و اذان گفت و بت ها را فرو ریخت .

    بلال در جنگ های بدر ، احد و خندق شرکت داشت .

    بعد از رسول خدا (ص) برای دیگران اذان نگفت .

    یکبار برای حضرت زهرا که دلتنگ زمان پدر شده بود ، اذان گفت ، آنگاه هم در نیمه اذان مردم و حضرت زهرا گریه سر دادند .

    این برخورد بلال ، در این مسیر بود که اذان را هم در راه حق و در روزگار پیشوای شایسته سر دهد .

    روزی عمر به بلال گفت : ابوبکر که تو را خرید و از بردگی آزاد کرد ، چرا برای نماز گزاران او اذان نمی گویی ؟

    گفت : اگر برای رضای خدا آزادم کرد که طلبی ندارد ، ولی اگر هدف دیگری داشته ، من حاضرم باز برده او باشم ولی هرگز کسی که پیامبر ، خلافت او را نگفته است ، اذان نگویم .

    بلال حاضر نبود حتی اذانش که یک شعار دینی است ، در مسیر تقویت نظامی باشد که قبولش ندارد .

    بلال ، آن غلام حبشی در سایه ایمان ، به مقامی می رسد که سخنگوی نهضت رسول می شود ، و خزانه دار بیت المال راستی ، اگر هنگام اذان ، دانشجویان سراسر اروپا و آمریکا و ...

    اذان بگویند ، مردم دنیا را به فکر وا نمی دارند ؟

    در اینجا یادی از مرحوم شهید نواب صفوی کنیم و که به یارانش گفته بود هنگام ظهر و مغرب ، هر جا بودید ، با فریاد بلند ، اذان بگویید .

    همین اذان ها بود که وحشتی در دل نظام طاغوت افکنده بود .

    این گوشه ای از معنای آن حدیث است که می فرماید : با صدای اذان ، شیطان عصبانی می شود و می گریزد .

    بی جهت نیست که گلادستون (سیاستمدار انگلیسی) در پارلمان گفته بود : تا نام محمد (ص) بر فراز مأذنه ها بلند است ، و تا کعبه بر پا و راهنمای مسلمانان است ، امکان ندارد پلیه های سیاست ما در سرزمین های اسلامی استوار و برقرار گردد .

    بخاطر محتوای غنی و ابعاد سازنده اذان است که دستور اکید داده شده در مطلع نماز ، این شعار توحیدی خوانده شود .

    آثار دنیوی نیت جز پاداش های اخروی و بهره های معنوی مه از نتایج اخلاص است .

    یک سری آثار دنیوی هم دارد که به برخی اشاره می شود : مدیریت جامعه : اگر حسن نیت و خلوص در مسئولان اجتماعی باشد ، کارها بهتر انجام شده و عدالت ، بهتر اجرا می شود .

    علی (ع) به مالک اشتر می فرماید : «استعن علی العدل بحسن النیه فی الرعیه » به وسیله حسن نیت به مردم ، برای اجرای عدالت اجتماعی کمک بگیر .

    روحیه خیر خواهی خالصانه ، قوی ترین اهرم ایجاد عدالت است .

    بهبود وضع اقتصادی افراد خوش قلب و خیر خواه و مخلص ، حتی در امور اقتصادی و کسب و کار هم موفق ترند و خلوص شان پشتوانه حیثیت اجتماعی و جلب مشتری و اعتماد مردم به دادو ستد با آنانست .

    شاید این کلام علوی ، به این مسئله باشد که فرموده است : «رزق المرء علی قدر نیته » رزق هر کس به اندازه نیت اوست .

    روابط خوب اجتماعی افراد خوش باطن و خوش نیت ، در دلها جا دارند و اگر خلافی هم بکنند ، بخاطر صفا و حسن نیت ، زندگیشان تلخ نمی شود و مردم دوستشان دارند .

کلمات کلیدی: اسرار نماز

نماز موجب ياد خداست: ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتن داري و کنترل غرايز سرکش و جلوگيري از روح طغيان است. «نمازگزار» همواره به ياد خدا مي‏باشد، خدايي که از تمام کارهاي کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدايي که از آنچه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از اند

« ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر» چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد ...

نماز در قرآن وحديث فهرست موضوعي پيش گفتار فضيلت نماز 3 - ويژگي هاي نماز 4 - مواظبت بر نماز 5- مواظبت بر وقت هاي نماز 6- نماز پيش از اسلام

نماز در حقیقت کرنشی از سوی انسان است در محضر معبود خود که به اوبگوید ای خالق و آفریننده من به خاطر این همه نعمتی که به من عطا نمودی متشکرم و می دانم که باید در مقابل این لطف و سپاس تو قدر شناس باشم و از یاد نبرم( که در دین اسلام) روزی به نزد تو باز خواهم گشت و اعمال خود را عرضه بدارم و بدانم که درتمام احوال تورا به یاد داشته باشم و از یاد تو غافل نشوم وبه همین خاطر در دین اسلام ...

«مقدمه» ستايش از آن خداست، او را مي ستاييم و از او ياري مي خواهيم و از آفات نفساني و انحرافات عملي خويش بدو پناه مي بريم و بر پيامبر خاتم محمّد مصطفي (ص) و خاندان گراميش ائمه معصومين (ع) درود مي فرستيم. از آنجاي که نماز محکمترين رشته الفت بين ب

بخش اول: فلسفه و روح نماز نماز و ياد خدا خداوند به حضرت موسي(ع) مي فرمايد: « اَقِمِ الصَّلوه لذکري – براي ياد من نماز به پا دار».(طه/24). ذکري قلبي با روشي مخصوص ياد خداوند و با شيوه اي ابتکاري که اعضاي بدن انسان از موي سر تا نوک پا در آن نقش د

مقدمه هر که نه گوياي توخاموشبه هرچه نه ياد تو فراموش به سپاس وستايش کريمي را که با کمال کبرا و عظمت واستغناء وعزت درِ لطف و مرحمت وبابِ عطوفت ورافت بر روي بندگان گشوده واصناف خلائق را از شري

چکیده مهمترین دوره عمر انسان دوران نوجوانی و جوانی است این دوره مصادف است با بروز بیداری های متعدد که هر کدام می توانند زمینه ای باشند برای رشد و سعادت و در صورت عدم هدایت آنها موجب بدبختی و سقوط انسان می شود مانند: بیداری فطرت، بیداری مذهب، بیداری جهان بینی و بیداری وجدان در هر کدام از بیداری ها باید به تربیت صحیح، محیط مناسبی را بوجود آورد تا رشد و تعالی جوان را به همراه داشته ...

فصل سوم: علل ترک نماز کم توجهي يا بي توجهي برخي از افراد به نماز علل فردي عدم گرايش به نماز علل مربوط به خانواده علل اجتماعي عدم گرايش به نماز کم توجهي يا بي توجهي برخي از افراد به نماز علي رغم اين همه توجه اسلام

احاديث نماز معراج مؤمن پيامبر (ص ) : الصلوه ، معراج المؤمن نماز، معراج مؤمن است . ( کشف الاسرار، ج 2، ص .676 سرالصلوه ، ص 7، اعتقادات مجلسي ، ص 29 ) نماز نور مؤمن پيامبر (ص ) : الصلوه نور المؤمن نماز نور مؤمن است . ( شهاب الاخبار، ص .50 نهج ال

«مقدمه» ستایش از آن خداست، او را می ستاییم و از او یاری می خواهیم و از آفات نفسانی و انحرافات عملی خویش بدو پناه می بریم و بر پیامبر خاتم محمّد مصطفی (ص) و خاندان گرامیش ائمه معصومین (ع) درود می فرستیم. از آنجای که نماز محکمترین رشته الفت بین بندگان و خداست و ریسمان اتّسالی است که همه هستی و موجودیّت آدمی را به ملکوت پیوند می دهد. و نماز صفا بخش حیات جاودان، روشنی بخش راه ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول