دانلود مقاله اسلام و جنگ

Word 726 KB 14275 16
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی هوافضا - دفاعی و جنگ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مهم‌ترین آرمان یک انسان حقیقت‌جو سعادت و رستگاری حقیقی و زندگی جاودانی است که جز در پرتو دین و دین‌داری حاصل نمی‌شود.

    دین ماندگارترین و معتبرترین میراث فرهنگی ما است که از سوی پیامبران الهی و در رأس آنان پیامبر خاتم (ص) و جانشینان به حق ایشان و جان فشانی‌های فراوان آن بزرگوار به دست ما رسیده است.
    از اینرو، پاسداری و حفظ این میراث عظیم بر ما واجب است و این مهم، جز از راه آشنایی لازم با دین و آموزه‌های دینی و راه‌های مقابله با متجاوزان به حریم دین میسر نیست.
    نظام جمهوری اسلامی ایران با ارائه حکومت دینی با ساز و کارها و قوانین برخاسته از دین و شعارها و پیام‌های استقلال طلبی آزادی‌خواهی و استکبارستیزی ساختاری جدید از حکومت را فرا روی ملل مستضعف و مسلمان نهاده و نزدیک است که این پیام رهایی بخش جهانگیر شود و این چیزی نیست که خوشایند استکبار جهانی، آمریکا وسایر قدرت‌های استعماری غربی باشد.

    از این رو به هر نحو ممکن می‌خواهند از مؤقعیت و کارآمدی این حکومت در همه ابعاد به ویژه ابعاد اقتصادی و فرهنگی جلوگیری کرده و در صورت امکان آن را براندازد بنابراین تلاش برای اجرای دستورات اسلام قدمی است خیر برای رسیدن به اهداف بزرگ مردانی چون علی و کمک برای مستحکم شدن پایه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران، و این تحقیق بخش‌های کوچکی از نظریه‌های ارزشمند بزرگان را در خود جای داده است و فرمایشات آنها را در زمینه‌های مهر و محبت و خشونت در قالب اسلام عرضه می‌دارد.
    معنای لغوی
    محبت ( دوست داشتن / مهر / ودّ / وداد / دوستداری / دوستی / مودّت ) می‌باشد.
    محبت نمی‌زاید اکنون طبایع کز این چارزن مردزائی نبینم
    خاقانی
    از محبت نار نوری می‌شود وز محبت دیو، حوری می‌شود
    مولوی
    در اصطلاح فلاسفه عبارت است از ابتهاج به شیی یا از شییء موافق
    اعم از آنکه عقلی باشد یا حسی و حقیقی باشد یا ظنی
    خشونت ( درشتی و زبری / خلافت نعومت / سختی و تندی و تیزی / سخت رویی و خشم و غضب)
    بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در اواسط هر روز مطالبه کردی و سخن‌ها با خشونت گفتی ( گلستان سعدی ).
    بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در اواسط هر روز مطالبه کردی و سخن‌ها با خشونت گفتی ( گلستان سعدی ).

    عالی‌ترین محبت‌ها دوستی خداست و بهترین لذت‌ها خداشناسی است.

    انواع لذت‌ها بی‌شمارند لیکن بزرگترین و عالی‌ترین لذت‌ها خداشناسی است و توجه پیدا کردن بذات اقدس او و مسلم است.

    لذت فوق این لذت بتصور در نمی‌آید تا بتواند بر آن چیره گردد مگر که به اختیار خود دست از آن بدارد و آنرا بر خود حرام سازد.

    چرا که لذت‌ها پیرو ادراکات هستند و آدمی دارای کلیه‌ی نیروها و غریزه‌هاست و هر نیرو و غریزه‌ای دارای لذت بخصوصی است و لذت آن قوه در این است که به آخرین مقتضای طبیعی خود که برای آن آفریده شده نائل گردد.

    چنان که غریزه خشم از آن جهت در دستگاه آدمی تعبیه شده است تا بدان وسیله بتواند انتقام کشد و تشفی حاصل کند در نتیجه لذت آن در وقتی است که بر دشمن خود چیره شود و از او انتقام گیرد.

    و چه خوب است می‌دانستیم آیا در عالم وجود وجودی عالی‌تر و بزرگوارتر و شریف‌تر و کاملتر از آفریننده همه‌ی اشیا هست که نقصشان را تکمیل کرده و بدست توانای خود تربیت فرموده و کسی در این جا آنها بر وی پیشدستی نکرده و تدبیر و تربیت آنها را موکول به ذات بی‌زوال کسی که غریزه خداشناسی او بیدار و آماده است از همه‌ی لذت‌ها بهتر و لذت‌بخش‌تر است.

    حضرت سیدالشهداء دردعای عرفه می‌فرماید: پروردگارا!

    تویی که بیگانگان را از دلهای دوستانت دور ساختی چنانکه جز ترا دوست ندارند و به دیگری پناهنده نشوند.

    پاک است خدایی که از دیده‌ی کوران در پرده است و آنان از زیبایی و بزرگواری او بی‌بهره‌اند و بجز آنان که در نامه بخشش او نامزد گردیده‌اند دیگران پی به بزرگواری او نمی‌برند و آنان مردمی هستند که از آتش جدایی او دورند و او پاک است که زیان ‌کاران را در تاریکی‌های کوری برگردان ساخته آنان در راه زر و زیور بی‌ارزش جهان و خواسته‌های چهارپایان افتاده‌اند اینان بظاهر به زندگی این جهان پرداخته و از جهان دیگر بی‌خبرند.

    و بالاخره بازگشت همه خصلت‌های نیکو به علم و قدرتست و آن دو بدون اینکه محسوس بحواس باشند طبعاً محبوبند بلکه به مجردی که مردم علی را بر دلاوری و حاتم را به سخاوت ستایندی بی‌اختیار دلها متوجه آنان می‌شود و میدانیم اینگونه محبت‌ براثر دیدن آنها نبوده و خطی از محبت آن در نظر نگرفته‌اند و معلومست آدمیکه نیروی بینائی باطن او از حواس ظاهری بیشتر دوست می‌دارد.

    رسول خدا (ص) : راستی و درستی محبت در سه چیز ظاهر می‌شود.

    دوستش را بر غیر او برگزیند همنشینی با او را بر دیگری انتخاب کند.

    خشنودی او را بر غیرش مقدم بدارد.

    در خبر مشهور است که ابراهیم به عزائیل هنگامی که برای قبض روح او آمده بود فرمود آیا هیچ دوستی را دیده‌ای که دوستش را بی‌جان سازد.

    خدای متعال وحی فرمود آیا هیچ دوستی را دیده‌ای که از دیدار دوستش روگردان باشد؟

    ابراهیم فرمود اینک بقبض روح من بپرداز.

    حضرت سیدالشهداء در دعای عرفه عرض می‌کند: پروردگارا تو آن مهربانی که مهر دیگران را از دل دوستانت دور کردی چنان که بجز تو دیگران را نخواهند و به دیگران پناهنده نشوند.

    حضرت امیرالمومنین در دعای کمیل می‌فرماید: پروردگارا بفرض که به عذاب تو شکیبایی ورزیدم چگونه می‌توانم به مفارضتت آرام گیرم.

    امام سجاد در مناجات‌های خود عرض کرده: سوگند به عزت و ارجمندی تو چنان ترا دوست می‌دارم که شیرینی محبت تو در کام دلم برقرار مانده و خود را به مژده‌ی آن مأنوس ساخته‌ام و از عدل تو محال می‌دانم که درب رحمتت را به روی کسانی که خود را دوستار تو می‌دانند ببندی.

    و در مناجات دیگری می‌فرماید: پروردگارا ما را از آنهایی قرار داده که درخت محبت تو در دلهایشان بارور شده و آتش دوستی تو در محبرهای قلوبشان شعله ورگردیده.

    آیا اسلام دین خون و شمشیر است؟

    این نکته بر هیچ کس پوشیده نیست، که عقیده‌ی کسی را نمی‌توان با قوه‌ی قهریه و فشار و اجبار تغییر داد، زیرا عقیده عبارت است از یک حالت روحی به نام ایمان که با ریشه‌ی جان انسان بسته شده و رشته‌ی آن با عقل و فکر آدمی گره خورده و پیوند محکم داشته باشد.

    چون حقیقت ذاتاً و طبعاً باورکردنی و خواستنی است روح و عقل بشر ذاتاً و طبعاً مشتاق و تشنه‌ی حقیقت است، از این رو هر چیزی را که انسان حقیقت پنداشت باور می‌کند و به آن عشق می‌ورزد و از آن دفاع می‌نماید و هر چیزی را که برخلاف حقیقت بداند و یا در حق و باطل بودن آن شک داشته باشد نمی‌تواند باور کند.

    بنابراین عقیده و ایمان، نه از نظر جنبه‌ی مثبت و نه از نظر جنبه‌ی منفی قابل اجبار نیست یعنی ممکن نیست با فشار و اجبار، عقیده‌ای را بر انسان تحمیل کرد و یا عقیده‌ای را از او سلب نمود.

    قرآن کریم این حقیقت روشن را با کمال صراحت اعلام می‌کند و می‌گوید: لا إکراهَ فیِ الدَّینَ قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَّیِّ در دین اکراهی نیست، زیرا حق از باطل و درست از نادرست، ممتاز جداست روی این حساب اگر کسی، فردی یا ملتی را در گمراهی ببیند و بخواهد آن فرد یا ملت را به راه صحیح دعوت کند، راه درست و عاقلانه این است که با دلیل روشن و منطق قوی، حق را از باطل باز نماید و مردم را در ردّ و قبول آن آزاد بگذارد، چون دعوت کننده نباید از حدود وظیفه‌ی ارشاد و راهنمائی تجاوز کند، بلکه باید از راه دلسوزی و خیرخواهی، عقل و فکر مردم را بیدار کند، و با دلیل‌های قانع‌کننده پایه‌های حق را محکم و پایه‌های باطل را سست و متزلزل نمایند.

    در نهج‌البلاغه، آنجا که منظور و هدف از بعثت انبیاء را بیان می‌کند می‌فرماید: {یکی از علل بعثت انبیاء این است که: عقل‌ها و فکرهای خفته‌ی مردم را برانگیزاند و بیدار کند.} بدیهی است که بیدارکردن افکار مردم با اجبار و اکراه امکان‌پذیر نیست.

    در قرآن کریم خطاب به رسول اکرم (ص) می‌گوید: فَذَکرَ إنّما أنتَ مذَکِرّلَستَ عَلیِهم بِمُصطِرٍ (وظیفه‌ی تو فقط یادآوری و تذکر دادن است، و حق اعمال زور و فشار نداری، در آیه‌ی دیگر می‌گویند:{…أن علیکَ ألاّ البَلاغ…} غیر از مسئولیت تبلیغ و رساندن حقایق به مردم هیچ مسئولیتی بر عهده تو نیست و در جای دیگر می‌فرماید: با حکمت و پند نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان با بهترین وجه مجادله نما.

    در آیه‌ی دیگر آمده است: و قُل إلحَقُ من ربکّم فمن شاءَ فَلیُو مِنُ شاءَ فَلیَکفُر… (بگو حق از جانب پروردگار شماست هر که خواهد ایمان آورد و قبول کند و هر که خواست قبول نکند.

    این نکته را نباید از نظر دور داشت که اگر در راه دعوت و ارشاد، اعمال زور و فشار بشود، علاوه بر آنکه از نظر اجتماعی ممکن است منجر به تصادم گردد و مفاسدی را بدنبال آورد.

    از نظر روانشناسی نیز در روح طرف ایجاد عقده می‌کند، و به کمک غریزه‌ی حبّ ذات عواطف منفی او را برمی‌انگیزد و طبعاً یک صحنه‌ی جنگ اعصاب به وجود می‌آید، و این گاهی سبب می‌شود که به حکم غریزه‌ی حبّ ذات و به حکم حس انتقام‌جویی که در وی پدید آمده است، اگر حق را هم بفهمد از قبول آن خودداری کند و همیشه با آن سر پیکار داشته باشد، از این رو قرآن حتی از بدگویی و دشنام دادن به بتهای مشرکان جلوگیری کرده و فرموده است: « شما به بت‌های آنان که آنها را به جز خدا می‌خوانند دشنام ندهید، زیرا انتقام‌جویی در آنان تحریک می‌شود و بدون علم و دلیل از راه دشمنی به خدا دشنام می‌دهند.

    و از آنچه بیان شد معلوم گشت: از نظر قرآن که پایه‌ و مایه‌ی دعوت، نهضت اسلام است، داشتن هرگونه عقیده آزاد بوده و از راه دعوت و ارشاد خلق هیچ گونه اجبار و اکراهی تجویز نشده و تنها راه ارشاد و دعوت از نظر اسلام این است که با منطق و عقل و علم و حکمت، عقول و افکار مردم را بیدار کنند و حقیقت را روشن گردانند و مردم را در رد و قبول آن آزاد گذارند.

    آری اظهار و تبلیغ عقاید ضد اسلام در محیط اسلامی مطلب دیگری است که از نظر نظامات اجتماعی و حقوقی اسلام باید مورد بررسی قرار گیرد و این مطلب از موضوع بحث ما خارج است.

    خلاصه اینکه قرآن هیچگونه اکراه و اجباری را در راه تبلیغ دین و ارشاد مردم تجویز نکرده است، چه رسد به اینکه کشتن کسی را به خاطر نپذیرفتن اسلام تجویز نموده باشد.

    پیشوای اسلام که پیش از هر کس و بیش از هر فرد به قرآن کریم ایمان داشت، طبق برنامه‌ی قرآن با کمال خیرخواهی و دلسوزی با منطق عقل و حکمت و موعظه‌ی بلیغ و پند نیکو دعوت خود را اول از خانواده‌ی خویش شروع کرد، سپس خویشان و نزدیکان را به اسلام خواند و کم‌کم سایر مردم را به دین توحید توجه داد و وسیله‌ی اصلی تبلیغ دین، قرآن کریم بود که تدریجاً به صورت یک سوره و چند آیه به مقتضای مصلحت زمان نازل می‌شد.

    و مسلمانان جدید می‌نوشتند و حفظ می‌کردند و در اجتماعات کوچکی که در منازل خود تشکیل می‌دادند قرآئت می‌نمودند و به معانی آن واقف می‌گشتند و بر طبق آن عمل می‌کردند.

    در اوائل امر غالباً سوره‌هایی نازل می‌شد که درباره‌ی توحید و معاد، اصول اخلاقی و حکایات پیغمبران سلف گفتگو می‌کردند و اجمالاً مردم را به اصول کلی دین و مکارم اخلاق و پایه و اساس دعوت انبیاء آشنا می‌نمود.

    در طی 13 سال از دوران رسالت که پیشوای اسلام در مکه دعوت می‌کرد، حتی یک آیه راجع به جنگ نازل نشد بلکه یکی از مواد برنامه‌ی دعوت اسلام جلوگیری از خونریزی بوده، چنانچه هنگامی که نجاشی پادشاه حبشه مسلمانان مهاجر را احضار کرد و مواد دعوت پیغمبر از آنان استفسار نمود.

    جعفر بن ابیطالب(جعفر طیار) که در آن جلسه سخن‌گوی مسلمانان بود در ضمن سخنانش گفت: پیغمبر اسلام ما را به راستی در گفتار و ادا کردن امانت و نیکی با خویشان و همسایگان و خودداری از گناهان و پرهیز از خونریزی امر نموده و فرمان داده است.

    بنابراین اسلام به موازات دعوت به توحید و مکارم اخلاق با پرهیز از خونریزی دعوت می‌کند.

    هنگامی که هفتاد و چند نفر از انصار مدینه با رسول خدا (ص) در عقبه‌ی منی شبانه و محرمانه بیعت کردند، یکی از آنان احساساتش تحریک شد، و به پیغمبر اسلام گفت، سوگند به خدایی که ترا به حق مبعوث کرده است اگر مایل باشی ما فردا صبح با شمشیرهای خود بر اهل مِنی (بت‌پرستان) حمله می‌کنیم و رسول خدا فرمودند: لَم نُومَر بذالِکَ = (ما مأمور به جنگ و خونریزی هستیم).

    پیغمبر اسلام نه تنها از خونریزی جلوگیری کرده است، بلکه هرگونه تعدی و تجاوز و دشمنی با مردم را جداً منع نموده است.

    وقتی که دو نفر از مردم یثرب در مکه با پیشوای اسلام ملاقات کردند و از برنامه‌ی دعوت وی سؤال نمودند در جواب فرمود: «من شما را دعوت به عبادت خدا می‌کنم و شهادت به اینکه معبودی جز خدا نیست و اینکه من رسول خدا هستم و مواصلت و پیوند با خویشان و پرهیز از تجاوز و دشمنی با مردم را از شما خواستارم.» پس روح و حقیقت نهضت اسلامی این است که: از راه بشردوستی و نوع پروری با کمال متانت و منطق عقل و حکمت و پند و اندرز جهان انسانیت را به عقاید صحیح و فضائل اخلاقی و عملی پاک و مهذّب سازد و در محیط صلح و صفا و نظم و آرامش مردم را بسوی سعادت و کمال رهبری کند و هیچگونه فکر و عقیده‌ای را بر فرد یا ملتی تحمیل ننماید و در راه ارشاد و هدایت خلق هیچگاه به قوه‌ی قهریه متوسل نشود.

    و هیچگونه اعمال زور و فشار و اکراه و اجبار را روا ندارد.

    پس اعمال قوه‌ی قهریه و ریختن خون برای تحمیل عقیده با ماهیت و طبیعت دعوت و نهضت اسلامی سازگار نیست، زیرا نهضت اسلامی قبل از آنکه یک نهضت اجتماعی باشد، یک انقلاب فکری و عقیده‌ای و اخلاقی است، آن هم براساس منطق صحیح و برهان روشن و هدایت عقل و حکمت و علم.

    در این صورت آیا می‌توان گفت (همانگونه که پیشوایان مسیحیت می‌گویند) که اسلام تشنه‌ی خون است واز راه شمشیر وخون خواسته است عقاید خود را بر اجتماع انسانی تحمیل کند؟

    و آیا میتوان باور کرد که اسلام در راه دعوت خود عواطف بشری وجنبه‌های انسانی را رعایت نکرده است و تاریخ نهضت خود را به خون رنگین کرده است؟!

    خلاصه آیا می‌توان گفت که اسلام دین اجبار و اکراه و خون و شمشیر است؟

    البته نه.

    زیرا چنانکه آیات قرآن و کلمات رسول خدا (ص) که قبلاً نقل کردیم شهادت می‌دهد، هیچگونه اعمال فشار و اکراه و اجبار برای تحمیل عقیده با روح و طبیعت دعوت اسلامی سازگار نیست.

    خشونت از دیدگاه حضرت علی در نهج‌البلاغه: اخلاق مدیریت با مردم به هنگام دیدار و در مجالس رسمی و در مقام داوری گشاده روباش و از خشم بپرهیز که سلک مغزی به تحریک شیطان است و بدان آنچه تو را به خدا نزدیک می‌سازد از آتش جهنم دور و آنچه تو را از خدا دور می‌سازد به آتش جهنم نزدیک می‌کند.

    خداگرایی در مبارزه با ستمگران ای اباذر!

    همانا تو برای خدا به خشم آمدی.

    پس امید به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی، این مردم برای دنیای خود از تو ترسیدند و تو بر دین خویشتن از آنان ترسیدی پس دنیا را که به خاطر آن از تو ترسیدند به خودشان واگذار و با دین خود که برای آن ترسیدی، از این مردم بگریز.

    این دنیا پرستان چه محتاجند به آنچه که تو آنان را از آن ترساندی و چه بی‌نیاز از آنچه آنان تو را منع کردند.

    و به زودی خواهی یافت که چه کسی فردا سود می‌برد و چه کسی بر او بیشتر حسد می‌ورزد؟

    اگر آسمان و زمین درهای خود را بر روی بنده‌ای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از میان آن دو برای او خواهد گشود.

    آرامش خود را تنها در حق جستجو کن و جز باطل چیزی تو را به وحشت نیندازد.

    اگر تو دنیای این مردم را می‌پذیرفتی تو را دوست داشتند و اگر سهمی از آن بر می‌گرفتی دست از تو بر می‌داشتند.

    فرمایشات حضرت علی در زمینه‌ی مهر و محبت و خشونت: التَّوَدُّدُ نِصفُ العَقل .

    ( نهج‌البلاغه / حکمت 142) دوستی کردن از خردمندی است.

    الکَرَمُ اَعطَفُ مِنَ الرّحِم .

    ( نهج‌البلاغه / حکمت 247) بخشش بیش از خویشاوندی محبت آورد.

    مَن أحدَّ سِنانَ الغَضَبِ للهِ قَویِ عَلی قَتلِ أشِدّاء الباطِلِ ( نهج‌ابلاغه / حکمت 174) آن کسی که دندان خشم در راه خدا بر هم فشار در کشتن باطل‌گرایان توانمند گردد.

    إذا أحتَشَمُ المؤمِنُ أخاهُ فَقَد فارَقَهُ ( نهج‌البلاغه / حکمت 480) وقتی مومن برادرش را به خشم آورد به یقین از او جدا شده است.

    الحِدَّهُ ضَربُ مِنَ الجنونِ لِأنَّ صاحِبَها یَندَمُ فَإنّ لَم یَندَمُ فَجُنونهُ مستَحکَمُ.

    (نهج‌البلافه / حکمت 255) تندخویی بی مورد نوعی دیوانگی است زیرا که تند خوپشیمان می‌شود و اگر پشیمان نشد پس دیوانگی او پایدار است.

    دموکراسی علی امیرالمومنین علی با خوارج در منتهی درجه‌ی آزادی و دموکراسی رفتار کرد.

    او خلیفه است و آنها رعیتش.

    هرگونه اعمال سیاسی برایش مقدور بود.

    اما او زندانیشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه‌ی آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده‌ی آزاد با آنان روبرو می‌شدند شاید این مقدار آزادی در دنیا بی‌سابقه باشد.

    مهر و محبت از دیدگاه حضرت علی در نهج‌البلاغه - حقـوق دوستــان چون برادرت از تو جدا گردد تو پیوند دوستی را برقرار کن اگر روی برگرداند تو مهربانی کن و چون بخل ورزد تو بخشنده باش هنگامی که دوری می‌گزیند تو نزدیک شو و چون سخت می‌گیرد تو آسان گیر و به هنگام گناهش عذر او را بپذیر.

    چنان که گویا بنده‌ی او می‌باشی و او صاحب نعمت تو می‌باشد مبادا دستورات یادشده را با غیر دوستانت انجام دهی یا با دوست یا با انسانهایی که سزاوار آن نیستند بجا آوری دشمن دوست خود را دوست مگیر تا با دوست دشمنی نکنی .

    در پند دادن دوست بکوش، خوب باشد یا بد، خشم را فروخور که من جرعه‌ای شیرین‌تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیده‌ام .

    با آن کس که با تو درشتی کرده، نرم باش که امید است بزودی در برابر تو نرم شود با دشمن خود با بخشش رفتار کن، زیرا سرانجام شیرین دو پیروزی است «انتقام گرفتن یا بخشیدن» اگر خواستی از برادرت جدا شوی جایی برای دوستی باقی گذار تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند، کسی که به تو گمان نیک برد او را تصدیق کن و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع نکن زیرا آن کس که حقش را ضایع می‌کنی، با تو برادر نخواهد بود، و افراده خانواده‌ات بدبخت‌ترین مردم نسبت به تو نباشد و به کسی که به تو علاقه‌ای ندارد دل مبند.

    مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی، دلیلی محکمتر از برقراری پیوند با تو داشته باشد و یا در بدی کردن، بهانه‌ای قوی‌تر از نیکی‌ کردن تو بیاورد، ستمکاری کسی که به تو ستم می‌کند دردیده‌ات بزرگ جلوه نکند، چه او به زیان خود و سود تو کوشش دارد و سزای آن کسی که تو را شاد می‌کند بدی کردن نیست.

    اخــلاق اجتمــاعــی به نیکی‌ها امر کن و خود نیکوکار باش و با دست و زبان بدی‌ها را انکار کن، و بکوش تا از بدکاران دور باشی و در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد .

    برای حق در مشکلات و سختی‌ها شنا کن، شناخت خود را در دین به کمال رسان، خود را برای استقامت برابر مشکلات عادت ده، که شکیبایی در راه حق عادتی پسندیده است.

    در تمام کارها خود را به خدا واگذار که به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیده‌ای.

    در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان که بخشیدن و محروم کردن به دست اوست و فراوان از خدا درخواست خیر و نیکی داشته باش وصیت مرا به درستی دریاب و به سادگی از آن نگذر زیرا بهترین سخن آن است که سودمند باشد .

    بدان!

    علمی که سودمند نباشد فایده‌ای نخواهد داشت و دانشی که سزاوار یادگیری نیست سودی ندارد.

    فضــایل علـــــی ابوجعفر اسکافی می‌گوید: بنی‌امیه از اظهار مردم درباره‌ی فضائی علی جلوگیری می‌کردند و هر کسی را که در این مورد روایتی می‌کرد شکنجه می‌دادند و چنان شد که هرگاه کسی می‌خواست حدیثی از علی نقل کند که مربوط به فضائل علی نبود و مربوط به شرایع دین بود، باز هم جرأت نداشت که نام او را ببرد، بلکه می‌گفت از ابوزینب چنین نقل می‌کنم.

    عطا از عبدالله بن شداد بن هاد نقل می‌کند که می‌گفته است: دوست دارم آزادم بگذارند که یک روز تا شب درباره‌ی فضائل علی بن ابیطالب حدیث نقل کنم و در قبال آن، گردنم را با شمشیر بزنند.

    وصیـت نــامـه‌ی علـــی ابوالفرج می‌گوید: وقتی طبیب معالج عمق زخم را معالجه کرد و فهمید که ضربت شمشیر به مغز سر امام علی اصابت کرده است، رو به حضرت علی کرد و گفت : ای امیرالمومنین!

    وصیت خود را انجام بده که ضربت این دشمن خدا به مغز سرت اصابت کرده و در این هنگام علی کاغذ و دوات خواست و وصیت خود را نوشت: وی در موارد مختلف به حسن و حسین سفارشات در زمینه‌های گوناگون را نوشت و در مورد فروتنی و محبت فرمود: بر شما باد به فروتنی و مهرورزی و گذشت و بخشش و از بریدن و پراکندگی و پشت بریکدیگر کردن بپرهیزید.

    و با همسایگان بسیار مهربان و فروتن باشید که رسول خدا می‌فرمود : خداوند به زودی برای آنان سهمی از میراث منظور خواهد فرمود.

    کمک و خدمت به عیـــال امیرالمومنین فرمود: رسول خدا (ص) بر ما وارد شد در حالیکه فاطمه (س) کنار دیگ نشسته بود و من عدس پاک می‌کردم فرمود: از من بشنو و آنچه می‌گویم به فرمان و دستور خدا می‌گویم .

    هر مردی که در امور خانه به همسرش کمک بکند به شماره‌ی هر مویی که در بدن دارد ثواب عبادت یکسال که روزهایش روزه و شب‌هایش به نماز گذشته برای او مقرر است و خدا همانند عطایی که به صابران (داود، یعقوب و عیسی) فرموده به او خواهد بخشید.

    یا علی!

    هر که در خانه کمک و خدمت به عیالش کند و آن را عار و ننگ نداند خدا نام او را در دفتر شهیدان ثبت می‌کند و به عوض هر شب و روزی که خدمت به عیالش کرده ثواب هزار شهید به او می‌دهد، و برای او هر قدمی که برداشته ثواب حج و عمره به وی ارزانی می‌شود و به شماره‌ی هر رگی که در بدن دارد شهری در بهشت به او می‌بخشد.

    بخشـش شمشیـــر روایت است امام علی با مرد مشرکی جنگید .

    مشرک عرض کرد : ای پسر ابوطالب!

    شمشیر خود را به من ببخش امام علی شمشیر خویش را به سوی او افکند.

    مشرک گفت: « یا علی این کارت خیلی عجیب است که در این وقت شمشیرت را به من می‌دهد؟

    او فرمود: ای فلان تو دست سوال به سوی من گشودی از شرایط کرامت نیست که من سائل را مأیوس برگردانم مشرک خود را به خاک افکند و گفت: این روش اهل دین است .

    او پاهای مبارک امام را بوسه زد و مسلمان شد.

    پدرت به ستم کشته می‌شود: در کتاب خرایج است : گویند روزی رسول خدا نشسته بود و علی و فاطمه و حسن و حسین در پیرامون آن حضرت نشسته بودند ، فرمود: چگونه باشید آنگاه که از دنیا بروید و قبرهای شما از هم جدا باشند؟

    حسین عرض کرد: آیا به مرگ طبیعی می‌میریم یا کشته می‌شویم؟

    فرمود: پسرم حسین!

    تو به ستم کشته می‌شوی و برادرت و پدرت هم با ستم کشته می‌شوند و ذریه شما در روی زمین آواره می‌شوند.

    حسین فرمود: چه کسی ما را می‌کشد ؟

    پیامبر فرمود: بدترین خلق.

    عرض کرد: کسی به دیدار و عیادت ما می‌آید؟

    حضرت فرمود: بله، گروهی از امت من قصد زیارت شما را می‌کنند، به خاطر نیکی و پیوستن به من.

    و چون قیامت شود من به نزد آنها می‌آیم و آنها را از ترس‌ها و سختی‌های مواقف قیامت نجات می‌دهم.

    دشنام به علـــی در برابر مال دنیا: ابوجعفر اسکافی می‌گوید: مغیره بن شعبه مردی دنیادار بود و دین خود را در قبال درآمدی اندک می‌فروخت و او معاویه را باید گویی از علی راضی می‌کرد آنچنان که روزی در مجلس معاویه گفت: رسول خدا دختر خود را به سبب محبت به علی نداد بلکه می‌خواست با آن کار نیکی‌های ابوطالب را نسبت به خود جبران کند.

    ابوجعفر گوید: در نظرها این موضوع ثابت است که مغیره چند بار که بیرون از شمار است .

    علی را بر منبر عراق {کوه، بصره} لعن کرده است و روایت شده که چون مغیره مرد و او را به خاک سپردند مردی را که سوار بر شتر مرغ نر بود آمد و کنار گور او ایستاد و این دو بیت را خواند.

    « این نشان خانه‌ی مغیره است که آن را می‌شناسی .

    همه‌ی زناکاران آدمیان و پریان برآن پایکوبی می‌کنند .

    ای مغیره اگر پس از ما با فرعون و هامان ملاقات کردی بدان که خدای صاحب عرش انصاف دهنده است» در جستجوی مرد آمدند ولی او را نیافتند و دانستند که او از پریان بوده است.

    منــابــع و مــأخــذ نهج‌البلاغه .

    انتشارات الهادی / مترجم: محمد دشتی امام علی از طلوع تا غروب شامل 300 داستان از زندگی پرفراز و نشیب امیرالمومنین / انتشارات فروغ آزاد .

    مؤلف : علی حاجی‌وند.

    دین‌شناسی / انتشارات معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج سپاه.

    مؤلف : مرکز تحقیقات اسلامی سپاه.

    نبی‌اله ابراهیم‌زاده آملی مجموعه‌ی مقالات / انتشارات نشر دانش اسلامی / مؤلف : صالحی نجف‌آبادی .

    اخلاق حسنه / انتشارات پیام آزادی / مؤلف : ملا حسن فیض کاشانی .

    ترجمه : محمدباقر ساعدی.

    محبت نمی‌زاید اکنون طبایعکز این چارزن مردزائی نبینم خاقانیاز محبت نار نوری می‌شودوز محبت دیو، حوری می‌شود مولوی اگر تو خواهی این گزین، گر خواهی آنسنگ و گوهر زهر و شکر شد عیان

کلمات کلیدی: اسلام - جنگ

بعد از اينکه پيامبر به رسالت مبعوث شدند و کفار نقشه ي قتل ايشان را کشيدند، پيامبر قصد هجرت به مدينه را گرفت و پس از استقرار در آنجا و گسترش دين اسلام، براي توسعه اسلام و نابود کردن دشمنان قرآن، مسلمانان با جنگ هايي بر عليه کفار مواجه شدند، آن هم جنگ

مقدمه‏ پوشش نظامى و پرچم، از جمله مباحثى است که از دیرباز مورد توجه نیروهاى نظامى بوده است. پوشش و البسه‏ى نظامى، در طى اعصار دچار تحول و تکامل شده و همواره به سوى یک‏سانى و متحد الشکل شدن پیش رفته و سرانجام جزء لاینفک سازمان رزم و نیروى نظامى گشته است. پوشش جنگى در میان همه‏ى اقوام و ملل تا حدودى با پوشش غیر جنگى متفاوت بوده و بر حسب نوع تخصص و رسته‏ى جنگ‏جو در جنگ، تغییر ...

مقدمه مبلغان مسیحى جنگهاى صدر اسلام را دستاویز قرار داده، عامل نشر و توسعه اسلام را زور و جبر معرفى مى‏کنند. اگر در جوهر یک دعوت دینى قدرت اقناع وجدانها وجود نداشته باشد محال است که زور و جبر بتواند در مردم ایمان و علاقه و شور و احساسات به‏وجود آورد. آرى در صدر اسلام جنگهایى صورت گرفت و اسلام به حکم اینکه دینى است اجتماعى و تنها مسئولیت‏سعادت فردى بشر را بر عهده نگرفته است‏بلکه ...

قبل از شروع اصل تحقيق لازم مي‎دانم، شمائي از کل تحقيق‎ام را در اختيار خوانندگان محترم قرار دهم. موضوع تحقيق عبارت است از: «بررسي انقلاب اسلامي و تأثير آن در بروز جنگ ميان ايران و عراق‌» بنابراين همان‎طور که از موضوع پيداست مي‎خواهيم علل و عوامل بروز

حکميت تغيير مسير جنگ صفين و تاريخ اسلام امام (ع ) در روز سه شنبه دهم ماه ربيع الاول سال 38هجرى در ابتداى فجر, که هنوز هوا تاريک بود, نماز صبح را با ياران خود بجا آورد. آن حضرت از ناتوانى و خستگى سپاه شام کاملاً آگاه بود و مى دانست که دشمن به آخرين س

مقدمه: از زمان آشکار شدن بعثت ،حضرت محمد با جدي تر ين مشکلات در جهت ترويج و تبليغ دين اسلام مواجه شد در آن زمان طرفداران دين محمد و يا همان سپاه اسلام نسبت به سپاه دشمنان بسيار اندک بودند .با آمدن اسلام موقعيت اجتماعي و حکومتي بسياري از مشرکين و همچ

کارشناسان آمریکایی به تازگی در گزارشی اعلام کرده اند که بعد از حوادث یازدهم سپتامبر و با وجود تبلیغات منفی علیه مسلمانان، تشرف تعداد زیادی از آمریکایی ها به خصوص سیاه پوستان این کشور به دین اسلام را شاهدند. آنان تاکید می کنند که اسلام به تأثیرگذارترین دین در آمریکا و به طور کلی غرب مبدل شده است. «لورانس مامیا» استاد ادیان دانشکده «واسار» آمریکا اسلام را یکی از ادیان تأثیرگذار در ...

مقدمه: از زمان آشکار شدن بعثت ،حضرت محمد با جدی تر ین مشکلات در جهت ترویج و تبلیغ دین اسلام مواجه شد در آن زمان طرفداران دین محمد و یا همان سپاه اسلام نسبت به سپاه دشمنان بسیار اندک بودند .با آمدن اسلام موقعیت اجتماعی و حکومتی بسیاری از مشرکین و همچنین حاکمان وقت با مشکل مواجه شد و آنها در صدد برآمدند تا با عناوین مختلف با محمد وارد جنگ شوند .اما چگونه محمد با سپاه اندک می ...

مقدمه: از زمان آشکار شدن بعثت ،حضرت محمد با جدی تر ین مشکلات در جهت ترویج و تبلیغ دین اسلام مواجه شد در آن زمان طرفداران دین محمد و یا همان سپاه اسلام نسبت به سپاه دشمنان بسیار اندک بودند .با آمدن اسلام موقعیت اجتماعی و حکومتی بسیاری از مشرکین و همچنین حاکمان وقت با مشکل مواجه شد و آنها در صدد برآمدند تا با عناوین مختلف با محمد وارد جنگ شوند .اما چگونه محمد با سپاه اندک می ...

یکی از وقایع مهم در سال گذشته تصویب طرح جامع صیانت از جنگل ها بود. سرانجام پس از 40 سال نگرش غلط به جنگل های باستانی شمال واژه " صیانت " به جای واژه " بهره برداری " وارد ادبیات مسئولین منابع طبیعی کشورمان شد . این امر که در پی تلاش تشکل های غیر دولتی زیست محیطی و سایر مردم دلسوز به منابع طبیعی کشور و انعکاس آن در برخی رسانه های متعهد به حفظ این منابع انجام گرفت ، از اهمیت ویژه ...

فصل اول قواعد حقوق بين الملل اسلامي مبناي قواعد اين رشته از حقوق مانند ساير رشته هاي حقوق اسلامي عبارتست از نص ، سنت ، عقل و اجماع 1 . نصوص متضمن احکم در خصوص حقوق بين الملل بر اثر اتفاقات اجتماعي و سياسي در زمان رسول اکرم (ص) تدريجاً پديد آمد و

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول