مقدمه
کتابی که امروزه به عنوان کتاب دینی زرتشتیان با نام «اوستا» در دنیا مشهور است، مجموعهایست از سرودهای آسمانی اشو زرتشت، نمازها، سرودهای حماسی، مراسم و آداب دینی، اما تنها آن قسمت از اوستا که به «گاثاها» مشهور است، پیام آسمانی و از سرودهای اشو زرتشت میباشد، و هرگاه به دیانت زرتشتی در دوران اولیه اشاره شود، هرگونه برداشتی جز از گاتها از اشو زرتشت نیست، بلکه منسوب به وی است.
کتاب اوستا تنها کتابی است به زبان اوستایی که ما را از فرهنگ و باور و اندیشه نیاکانمان آگاه میسازد. بسیاری از این باورها و اندیشهها به نگهداری سینه به سینه در گذر زمان سبب بوجود آمدن کتابهای دیگر از جمله بندمش، دینکر، خدای نامک و ... گردید که شادروان فردوسی طوسی با الهام از آنها بخصوص خدای نامک توانست شاهنامه را به نظم درآورد و تاریخ و فرهنگ و زبان ایران را زنده کند. بنابراین وظیفه هر ایرانی میهنپرستی است که از تمدن و فرهنگ نیاکانش آگاهی داشته و با افزودن به آگاهیهای خود این پرچم پرافتخار را همیشه برافراشته دارد.
درود بر فروهر پاک اندیشمندانی چون ابوریحان بیرونی، سهروردی، ابراهیم پورداود، بهرام فرهوشی و .... که برای شناساندن فرهنگ این مرز و بوم از هیچ کوششی دریغ نورزیدند.
نظارهای کوتاه به زندگی، زمان، مکان تولد و نوع تولد اشور زرتشت
زندگی
نوشتن و پرداختن به شرح حال بزرگانی چون پیامبران، شاعران و شخصیتهای تاریخی، در واقع کاری بسیار بس دشوار و سخت است. این دشواری درباره اندیشهها و افکار و عقایدشان، در پیچیدگی بیشتر آشکار میشود، اما آنچه که روشن و محقق است، نگارش شرح حال و یا به اصطلاح پرداختن سیرهای برای زرتشت از همه پیامبران و بزرگان روزگار گذشته دشوارتر و بلکه ناممکن میباشد.
این دشواری که انجام کار را به محال میکشد، به موجب کهنه بودن و قدمت زیادی است که زمان زرتشت داشته است.