حمد و سپاس بیکران خدای را که جهان را هستی بخشید و چرا عقل را در آدمی بر افروخت او را با سرمایه علم و فطرت امتیاز بخشید و استعدادهای نهتفته اش را با الهامات فطری و پیروی از ره آورد پیامبران الهی شکوفا ساخت.
حیاء را در نهاد او به ودیعت نهاد و لباس و پوشاک را در لابلای نعمتهایش به بشر ارزانی داشت.
اشتیاق درونی زن را به پوش در شرایع الهی محکم ساخت تا گوهر هستی زن در صدف پوشش صیانت گردد و جامعه از فروافتادن به گرداب فساد و تباهی نجات یابد.
با کمال تاسف در اوج شکوفایی علم و صنعت در جهان معاصر الهامات درونی زن لگمال هوسهای زودگذر و سود جوییهای اقتصادی گردید و قانون الهی حجاب نادیده گرفته شد و به نام آزادی فرهنگ خود آرایی و بی بند و باری ترویج گردید.
در نتیجه نظام خانواده از هم گسسته شد و التهابات روحی افزایش یافت و ماراض جسمی فزونی گرفت.
آری نهضت آزادی زنان اگر چه محدودیتهایی را در جهان غرب از زن برداشت ولی بدبختیهای فراوانی را برای زن و جامعه بشریت به ارمغان آورد.
غم انگیزترین فاجعه آن است که به تدریج خودآرایی ‹ ارزش › شد و وسیله پیشرفت قلمداد گردید و حجاب ارتجاع نام گرفت و علامت عقب ماندگی معرفی شد و متاسفانه کشوهای اسلامی هم با روی باز از راه و رسم دشمن استقبال نمودند.
معیار پوشش مناسب از دیدگاه قرآن
قبل از آنکه به دیدگاه قرآن و سنت در این ارتباط بپردازیم شایسته است مقداری در ارتباط با واژه ‹ حجاب › در لغت و اصلاح بحث کنیم.
حجاب در لغت
‹ حجاب › واژه ای است عربی با معانی متعدد مانند پوشش، وسیله پوشیدن، حایل و ...
در کتاب لسان العرب درباره معانی آن چنین آمده است:
حجاب به معنای پوشش است زن محجوبه یعنی زنی که به وسیله ای پوشیده شده است.
هم چنین حجاب نامی است برای آنچه بدان خود را میپوشانند.
آنچه میان دو چیز حایل گردد نیز حجاب نامیده میشود.
جمع آن حُجُب است کلام خداوند متعال که میفرماید: ( و من بنینا و بنیک حجاب ...
) بدین معناست که میان ما و شما حاجز و فاصله ای در نحله و دین وجود دارد .
در زبان فارسی با توجه به اینکه این واژه عربی است معانی متفاوتی را برای آن نقل شده است.
در فرهنگ معین برای ‹ حجاب › معانی ذیل ارائه شده است :
‹ پرده، ستر، نقابی که زنان بدان خود را بپوشانند، روی بند، برقع، چادری که زنان سرتاپای خود را بدان بپوشانند›
از مجموع این کلمات میتوان نتیجه گرفت که واژه ‹ حجاب › در لغت اغلب به معنای پرده و حایل استعمال شده است و پوشش زن را به اعتبار پشت پرده واقع شدن حجاب نامیده اند.
اما به طور مسلم امروز و به ویژه معنای مصطلح واژه حجاب به معنای پوشش مخصصو زنان به کار میرود و از معنای پرده منسلخ شده است.
از این رو در کلمات فقها و مفسرین ممتاخر و نویسنگدان معاصر به جای کلمه ستر یا پوشش زنان از واژه حجاب استفاده میشود.
از این رو در کلمات فقها و مفسرین ممتاخر و نویسنگدان معاصر به جای کلمه ستر یا پوشش زنان از واژه حجاب استفاده میشود.
پوشش در اسلام بی شک پوشش زن در برابر مردان بیگانه یی از ضروریات دین اسلام است که نمی تواند در باره آن تردیدی به خود راه داد.
همه ادیان الهی در پاسخ به ندای درونی فطرت پوشش را بر همه زنان واجب دانسته اند.
اسلام که آخرین و بالطبع کاملترین ادیان الهی است و برای همیشه و همه بشریت از طرف خداوند عالم نازل شده است لباس را هدیه الهی معرفی نموده و موجب پوشش زنان را باتعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است از انحرافات و یا افراط و تفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریع قانون حدی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است.
در حجاب اسلامی سهل انگاریهایی مضر و سخت گیریهایی بی مورد وجود ندارد پوشش اسلامی آنگونه که غرب تبلیغ میکند به معنای حبس زن در خانه نیست و همچنین بمعنای پرده نشینی و عدم شرکت در مسائل اجتماعی، بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با بیگانگان موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.
با توجه به غریزه آتشین جنسی در بشر دستورات اسلام تدابیری است در جهت تعدیل و رام کردن و هم چنین ارضای صحیح این غریزه، حرمت چشم چرانی که بین زن و مرد مشترک است و یا وجوب پوشش که مختص زنان است از همین حقیقت سر چشمه میگیرد.
از آنجا که میل به خود نمایی و خود آرایی مختص زنان است و در هیچ جای دنیا سابقه ندراد که مردان از لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده استفاده کنند و ...
دستور پوشش نیز برای آنان مقرر شده است.
پوشش در آیات قرآن آیه اول: قُل المومنینَ یَغُضوُّ مِن اَبصارِهِم و یَحفظُو فروجَهُم ذلک ازکی لهُم اِن الله خبیرٌ بما یَصنَعُون وَ قُل للمومناتِ یَغضُضنَ مِن ابصارهِنَّ و یَحفظنَ فروجهُن و لایُبدینَ زینتهنُّ الا ما ظَهَرَ مِنها و لیضربنَ بِخُمُرِهِنَ علی جیو بِهِنَّ وَ لا یُبدینَ زینتهُنَّ الا لِبُعُو لَتِهُنَّ اوُ ابائِهِنَّ او اباءِ بِعِولَتِهِنَّ او ابنائهِنَّ او ابنا بُعُولَتِهِنَّ او اِخوانِهِنَّ او بَنِی اخوانِهِنَّ او بنی اخواتِهِنَّ او نسائِهِنَّ او ما ملکلت ایمانُهنَّ اوالتا بعینَ غَیر اولی الربه من الرجال اوالطفل الذین لَم یظهَروا عَلی عوراتِ النساءِ ولا بِاَرجُلِهِنَّ لِیُعلمَ ما یخفینَ مِن زینَتِهنَّ وَ تُوبوُا الی الله جَمیعاً ایها المومنون لَعَلَّکٌم تُفلِحون.
ترجمه : به مومنان بگو چشمهای خود را بپوشانند و فروج خود را حفظ کنند این برای آنها پاکیزهتر است خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است .
به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را « از نگاه کردن به هوس آلود » فرو گیرند و دامن خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند و روسریهای خود را بر سینه خود افکنند «گردن و سینه با آن پوشانده شود » و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان و یا پسرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرشان یا برادرانشان و یا پسر برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان هم کیششان یا بردگان « کنیزانشان » یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند آنها هنگاه راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود و همگی به سوی خدا بازگردید ای مومنان تا رستگار شوید.
شان نزول : در کتاب کافی در شان نزول نخستین آیه از آیات فوق از امام باقر(ع) چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو میشود و در آن روز زنان مقنه خود را پشت گوشها قرار میدادند « و طبعاً گردن و مقداری از سینه نمایان میشد » چهره آن زن نظر آن جوان را جلب کرد و چشم آن را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان همانگونه با چشمان خود او را بدرقه میکرد در حالی که راه خود را ادامه میداد تا وارد کوچه تنگی شد و باز همان طور پشت سر خود را نگاه میکرد ناگهان صورتش به دیواری خورد .
تیزی استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود صورتش را شکافت هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است وبه لباس و سینه اش ریخته است « سخت ناراحت شد» با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبری میروم واین ماجرا را بازگویی میکنم هنگامی که چشم رسول خدا به او افتاد فرمود چه شده است « جوان ماجرا را نقل کرد در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه ذیل را آورد : « وَقُل للمومنین یَغُضُّو مِن ابصارهِم» در آیه 31 خداوند به شرح وظایف زنلن در این زمینه میپردازد نخست به وظایفی که مشابه مردان دارند اشاره کرده و میگوید به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو گیرند « از نگاه به نامحرم خودداری کنند » و دامام خود را حفظ کنند سپس به مسئله پوشش از ویژگی زنان است ضمن سه جمله اشاره فرموده است : 1-آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبعتاً ظاهر است، وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلّا ما ظهر منها ،در این که از زینتی که زنان باید آن را بپوشانند و هم چنین زینت آشکاری که در اظهار آن مجازند چیست.
در میان مفسران سخن بسیار است: « بعضی زینت پنهان را به معنی زینت گرفته اند زیرا آشکار کردن خود زینت مانند گوشواره، دستبند و بازوبند به تنهایی مانعی ندارد اگر ممنوعیت باشد مربوط به محل این زینتهاست یعنی گوشها و گردن دستها و بازوان.
بعضی دیگر آن را به معنی خود زینت آلات گرفته اند در حالیکه روی بدن قرار گرفته و طبیعی است که آشکار کردن چنین زینتی توام با آشکار کردن اندام است که زینت بر آن قرار دارد» این دو معنی در حقیقت برگشت به یک واقعیت دارند و نتیجه در هر دو یکسان است.
حق این است که ما آیه را بدون پیشداوری و طبق ظاهر آن تفسیر کنیم که ظاهر آن همان معنای دوم است بنابر این زنان حق ندارند زینتهایی که معمولاً پنهانی است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباسهای زینتی مخصوصی را که در زیر لباس عادی یا چادر میپوشند مجاز نیست چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایی نهی کرده است.
در روایات زیادی که از اهل بیت علیه السلام نقل شده است نیز همین معنی دیده میشود که زینت باطن را به قلاده ( گردنبد)، دملج ( بازوبند)، خلخال (پای برنجن همان زینتی که زنان عرب در مچ پاها میکردند) تفسیر شده است.
2- دومین حکمی که در آیه بیان شده است این است که « آنها باید خمارهای خود را بر سینه بیافکنند وَلیَضربنَ بِخِمرِ هِنَّ جیوبهنَّ » خُمر جمع خِمر بر وزن حجاب، در اصل به معنای پوشش است ولی معمولاً به چیزی گفته میشود که زنان با آن سر خود را میپوشانند « روسری » جیوب جمع جیب بر وزن غیب ، به معنی یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان میشود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اتلاق میگردد.
از این جمله استفاده میشود که زنان قبل از نزول آیه دامنه روسری خود را به شانهها یا پشت سر میافکندن به طوری که گردن و کمی از سینه آنها نمایان میشد قرآ» دستور میدهد روسری خود را به گریبان خود بفکنند تا هم گردن و هم قسمتی از سینه که بیرون است مستور بماند « از شان نزول به خوبی این معنی استفاده میشود».
3- در سومین حکم مواردی که زنان میتوانند در آنجا خود را بر گیرند و زینت پنهان را آشکار نمایند بیان میکند که با این عبارت شرح میدهد « وَلا یبدینَ زینَتِهُنَّ» نباید زینت خود را آشکار نمایند.
مگر برای دوازده گروه « که در ترجمه ذکر شد».
4- بالاخره چهارمین حکم را بیان میکند « آنها به هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانشان دانسته شود»، « صدای خلخال که دارند به گوش رسد وَلایَضربنَ با رجُلِهنَّ لِیعُلمَ ما یُخفینَ مِن زینَتهنَّ » " آنها در رعایت عفت و دوری از اموری که آتش شهوت را در دل مردان شعله ور میسازد و ممکن است منتهی به انحراف از جاده عفت شو آنچنان باید دقیق و سخت گیر باشند که حتی از رساندن صدای خلخالی که در پای دارند مردان بیگانه خودداری کنند و این گواه اسلام در این زمینه است." از این آیه استفاده میشود که پوشاندن صورت و دستها از مچ برای زنان واجب نیست در وصرتی که منشا فساد و انحرافی نگردد وگرنه واجب است.
قرائتی که در آیه بر مطلب فوق دلالت دارد: الف) استثناء زینت ظاهر در آیه فوق خواه به معنی محل زینت باشد یا خود زینت دلیل روشنی است بر این که پوشاندن صورت و کفین لازم نیست.
ب) دستوری که در آیه دارد مبنی بر انداختن گوشه مقنعه به روی گریبان مفهومش این است که پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه مراد است و سخنی از پوشانیدن صورت در آن نیست.
ج) روایات متعددی که در این زمینه در منابع اسلامی و کتب حدیث وارد دشه است شاهد گویایی بر این مدعاست و هر چند روایات معارضی نیز وجود دارد که در این حد از صراحت نیست و جمع میان آنها استجابت پوشاندن صورت کفین را میگوید یا حمل شود بر موردی که باز بودن آن دو مفسده انگیز باشد « ذکر این نکته ضروری است که استثناء وجه کفین از حکم پوشش مفهوم این نیست که دیگران مجاز هستند عمداً نگاه کنند بلکه در واقع این یک نوع تسهیل برای زنان در امر زندگی است».
آیه دوم : یا اَیُها النبیُّ قل لِازواجِکَ وَبَناتِکَ وَ نساءِ المومنین یدنینَ علیهنَّ مِن جلابیهنَّ ذلکَ ادنی ان یُفرقنَ فلا یوذین و کانَ الله غفور ارحیماً ترجمه: ای پیامبر به همسران و دختران و بانوان با ایمان بگو روپوشهای خود را بر گیرند تا به عفاف و حریت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار بگیرند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
شان نزول: در تفسیر علی ابن ابراهیم در شان نزول آیه فوق چنین آمده است ، آن ایام زنان مسلمان به مسجد میرفتند و پشت سر پیامبر (ص) نماز میخواندند هنگام شب موقعی که برای نماز مغرب و عشا میرفتند بعضی از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آنها مینشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار میدادند و مزاحم آنان میشدند آیه فوق نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند کسی بهانه مزاحمت پیدا نکند.
در این آیه خداوند به زنان با ایمان دستور میدهد که هر گونه بهانه و مستمسکی را از دست مفسده جویان بگیرند زیرا به پیامبر دستور میدهد ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنین بگو روسریهای خود را بر خویش فرو افکنند تا به بدی و زشتکاری شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند.
در این که منظور از شناخته شدن چیست ؟
دو نظر میان مفسران وجود دارد که منافاتی با هم دادرند.
نخست اینکه در آن زمان معمول بوده که کنیزان بدون پوشیدن سر و گردن از منزل بیرون میآمدند و از آنجا که از نظر اخلاقی وضع خوبی نداشتند گاهی بعضی از جوانان هرزه مزاحم آنها میشدند در اینجا به زنان آزاد مسلمانان دستور داده شده که حجاب اسلامی را کاملاً رعایت کنند تا از کنیزان شناخته شوند و بهانهای برای مزاحمت به دست هرزگان ندهند.
بدیهی است مفهوم این سخن آن نیست که اوباش حق داشتند مزاحم کنیزان شوند بلکه منظور این است که بهانه از دست افراد فاسد گرفته شود.
دیگر اینکه هدف این است که زنان مسلمان در پوشیدن حجاب سهل انگار نباشند مثل بعضی از زنان بی بند و بار که در عین داشتن پوشش آنچنان بی پروا و لا ابالی هستند که غالباً قسمتهایی از بدنهای آنان نمایان است و همین معنی توجه افراد هرزه را به آنها جلب میکند.
در آیه جلابیت آمده است مراد از جلباب چیست ؟
ملحفه « چادر » و پارچه بزرگی که از روسری بلند تر است و سر ، گردن و سینهها را میپوشاند.
مقنعه و خمار پیراهن گشاد گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک همه آنها این است که بدن را بوسیله آن بپوشانند اما بیشتر به نظر میرشد که منظور پوششی است از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است همچنان که نویسنده لسان العرب بر آن تکیه کرده است.
منظور از یدنین « نزدیک کنند » این است که زنان جلباب را به بدن خویش نزدیک کنند تا درست آنها را محفوظ دارد نه اینکه آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بیگاه بدن آنها آشکار گردد و به تعبیر ساده لباس خود را جمع و جور کنند اما اینکه خواسته اند عده ای از این جمله استفاده کنند که صورت را نیز باید بپوشانند آیه هیچ دلالتی بر این معنی و کمتر کسی از مفسران پوشاندن صورت را در مفهوم آیه داخل دانسته اند.
از آنجا که نزول این حکم جمعی از زنان با ایمان را نسبت به گذشته پریشان میساخت در پایان آیه میافزاید خداوند همواره غفور و رحیم است.
هر گاه از شما تاکنون در این امر کوتاهی شده بر اثر جهل و نادانی بوده است خداوند شما را خواهد بخشید توبه کنید و به سوی او باز گردید و وظیفه و عفت و پوشش را به خوبی انجام دهید.
آیه سوم : یا نساءَ النبیّ لَستُنَّ کاَ حدٍ مِنالنساءِ انِ اتقیتُنَّ فلا تخضَعنَ باقَولِ فیطمَعَ الذی فی قلبهِ مَرَضُّ وَ قُلنَ قولاً معروفاً و قَرَنَ فی بُیُوتِکُنَّ و لا تَّبرُّجَ الجاهِلیّهِ الاوُلی وَاِقمنَ وَ الصَّلوه و اتَینَ الزکاه وَ اَطِعن الله وَ رَسولُهُ.
ترجمه: ای زنان پیامبر شما اگر تقوی داشته باشید همانند دیگران نیستید بنابراین هرگز نرم و نازک با مردان سخن نگویید تا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد بلکه متین و نیکو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت آرایش و خود آرایی نکنید و نماز بپادارید و زکات بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید.
در این آیه با طرح مقدمهی که فرد را برای پذیرش مسئولیتها آماده میسازد و به وی شخصیت میدهد.
در نخستین دستور ار صادر نموده و فرد در ارتباط با عفت با اشاره به یک نکته ظریف اشاره می کند تا مسایل دیگر در این رابطه خود به خود روشن گردد.
سپس می فرماید به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند بلکه به هنگام گفتن جدی و خشک و به طور معمول سخن بگویید نه هم چون زننا کم شخصیت که سعی دارند با تعبیرات تحریک کننده که توام با اطوار مخصوصی است که افراد شهوتران را به فکر گناه می افکند سخن بگویید.
در پایان آیه دومین دستور را به اینگونه شرح می دهد شما باید به صورت شایسته که مورد رضای خدا و پیامبر (ص) و توام با حق و عدالت است سخن بگویید وَقُلنَ قولاً معروفاً در حقیقت لا تَخضَعنَ بالقول اشاره به کیفیت سخن گفتن دارد و قُلنَ قولاً معروفاً اشاره به محتوی سخن.
سپس سومین دستور را که در زمینه رعایت عفت است چنین بیان می کند: شما در خانه های خود بمانید و م چون جاهلیت در میان جمعیت حاضر نشوید و اندام وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید آیه چهارم: یا ایُّها الذینَ امَنوا لا تدخُلوا بُیوُتَ النَبیِّ الا اَن یُوذنَ لَکُم الی طَعامٍ غیرَ ناظِرینَ انیهُ وَلکِن اِذا دُعِیتُم فادخُلوا فاذا طعِمتُم فانتَشِروا وَلا مُستَنِسینَ لِحَدیثُ اِنَّ ذلِکُم کانَ یوذِی النّبیَّ فیَستحیی مِنکُم و الله لایَستَحیی مِنَ الحَقَّ وَ اذا سَالتُموهُنَّ مَتاعاً فسئلوهُنَ مِن وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم اطهَرُ لِقُلوبکُم وَ قلوُبهنَّ وَ ما کانَ لکُم ان توذو رَسولَ الله ...
ترجمه : ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه های پیامبر داخل نشوید مگر به شما اجازه برای صرف غذا داده شود و در انتظار وقت غذا ننشینید اما هنگامی که دعوت شدید داخل شوید و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید و به بحث و صحبت ننشینید این عمل پیامبر را ناراحت میکرد ولی از شما شرم می کند اما خداوند از بیان حق شرم ندارد و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی از آنها «همسران پیامبر» می خواهید از پشت پرده بخواهید این کار دلهای شما و آنها را پاک می دارد و شماه حق ندارید رسول خدا را آزار دهید...
این امر میان اعراب و بسیاری مردم دیگر معمول بوده و هست که به هنگام نیاز به بعضی از وسایل زندگی موقتاً از همسایه عاریه می گیرند خانه پیامبر از این قانون مستثنی نبود و گاه و بیگاه می آمدند و چیزی از همسران پیامبر عاریه می خواستند روشن است قرار گرفتن همسران پیامبر در معرض دید مردم – هر چند با پوشش اسلامی باشد – کار خوبی نبود و لذا دستور داده شد که از پشت پرده یا پشت در بگیرند.
نکته که در اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد این است که منظور از حجاب در این آیه پوشش زنان نیست بلکه حکم اضافی بر آ» است که مخصوص همسران پیامبر بوده و آن اینکه مردم موظف بودند به خاطر شرایط خاص همسران پیامبر (ص) هر گاه می خواهند چیزی از آنان بگیرند از پشت پرده باشد آنها حتی با پوشش اسلامی در برابر مردم در این گونه موارد ظاهر نشوند.
البته این حکم در مورد زنان دیگر وارد شده است و در انها رعایت پوشش کافی است.
شاهد سخن کلمه حجاب هر چند در استعمال های روزمره به معنای پوشش زن به کار می رود ولی در لغت چنین مفهومی را ندارد و نه در تعبیرات فقهای ما.
حجاب در لغت به معنای چیزی است که میان دو چیز حایل می شود.
بنابراین اسلام به زنان دستور به پرده نشینی نداده و تعبیر پردگیان در مورد زنان و تعبیراتی شبیه به این جنبه اسلامی ندارد.
آنچه در مورد مسلمانان واجب است همان پوشش است.
نتیجه در باب پوشش مناسب: نباید زینتهای مخفی را آشکار سازند ولی صورت و دست که مخفی نیستند پوشیدن آنها لازم نیست ( نور / 31 ).
روسری ها را به گونه ای بر گریبان خود بیندازید که گردن و قسمت سینه کهک بیرون است مستور بماند( نور / 31 ).
در راه رفتن پاهای خود را محکم به زمین نزنند – با وقار حرکت کنند – پوشاندن صورت واجب نیست( نور / 31 ).
زنان مسلمان باید جلباب خود را بپوشانند، پوششی که از روسری بزرگتر است و از چادر کوچکتر می باشد ( احزاب / 59 ).
زنان مسلمان در سخن گفتن صدا را نازک نکنند و با کرشمه سخن مگویند ( احزاب / 32 ).
آرایش و خودآرایی نکنند مانند دوران جاهلیت ( احزاب / 32 ).
در صورت سخن گفتن به گونه ای شایسته – از نظر محتوا – سخن بگویند ( احزاب / 32 ).
اسلام پرده نشینی معمولی را واجب می داند و پرده نشینی را مختص زنان پیامبر با توجه به موقعیت خاص آنان می داند ( احزاب / 53 ).
منابع : قرآن کریم ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، چاپ سوم، بیروت، دارصادر، 1414.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، 1412.
طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، مرتضوی، تهران، 1375.
حر عاملی، وسائل الشیعه، آل البیت، قم، 1409.
مرتضی مطهری، مساله حجاب، صدرا، 1368.
دورانت ویل، احمد آرام و ...
، تاریخ تمدن، ج 1 ، چاپ 12، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1385.
دورانت ویل، فریدون بدرهای و ...
، تاریخ تمدن ج 6 ، تهران،انتشارات علمی و فرهنگی، 1385.
دورانت ویل، ابوطالب سارمی و ...
، تاریخ تمدن، ج 4 ، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1385 .
معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، نامن، 1384.
معلوف لویس، احمد سیاح، فرهنگ بزرگ جامع نوین،ترجمه المنجد، چاپ 24، انتشارات اسلام 1377.
مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14 و 17 ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه 1363.
طوسی ، محمد بن حسن، تفسیر تبیان ، ج 8 ، بیروت داراحیاء تراث، بی تا .