پس از پیروزی ایران در عملیات خیبر در سال 1362، « بنیاد هریتیج آمریکا» طرحی را مبنی بر از بین بردن «اصل امید» به ریگان رئیس جمهور آن کشور ارائه کرد، این سیاست به منزله تشدید فشار به ایران و نا امید کردن از دست یابی به پیروزی در جنگ بود این سیاست بر چند اصل استوار بود که یکی از اصول آن اجرای عملیات استانچ با هدف جلوگیری از فروش سلاح به ایران بود این عملیات از پائیز 1983 به فرماندهی ویلیام اشنایدر دستیار امور خارجه آمریکا در مسائل امنیتی شروع شد، به این ترتیب که آمریکائیها با جمع آوری اطلاعات در مورد خرید سلاح و وسائل نظامی توسط ایران، از طریق دولت یا واسطهها و یا بازار سیاه، بلافاصله وارد عمل میشدند و به کشور فروشنده تذکر میدادند و یا بعضاً اقدام به دست گیری فروشنده و واسطه و یا خریدار میکردند این اقدام آمریکائیها چند نتیجه به دنبال داشت:
1.
مسیر دست یابی ایران به سلاح طولانیتر میشد.
2.
سلاحها با قیمت بالاتر خریداری میشدند، ضمن اینکه برخی از این وسائل از رده خارج بوده و فاقد کیفیت لازم بودند.
اجرای این عملیات محدودیتهای قانونی برای فروش سلاح به ایران که قبلاً در تمام دنیا به اجرا در آمده بود، فروشندگان بین المللی اسلحه را بیش از گذشته، به بازار خرید اسلحه از طرف عراق جذب نمود.
انجام عملیاتهای مکرر رزمندگان در طول سالهای نبرد با حداقل امکانات و سلاحها شکست این اصل را نشان داد و آمریکائیها نا امیدتر از گذشته در تدارک طرحهای دیگر افتادند.
عملیات والفجر مقدماتی؛ رویارویی با تمام تجربیات دشمن
عملیات «والفجر مقدماتی» با هدف تصرف پل «غزیله» و سپس پیشروی به سوی شهر «العماره» عراق طرح ریزی شده بود.
البته انجام عملیات محرم دسترسی به این مهم را آسان جلوه میداد.
دراین عملیات48 گردان از سپاه و16 گردان از ارتش به مصاف80 گردان از عراق رفتند.
در ساعت21 و30 دقیقه18 بهمن ماه1361 رمز عملیات از قرارگاه «خاتمالانبیا9)») به گوش رزمندگان مستقر در خطوط «فکه» رسید: «یاالله یا الله یا الله».
حمله از سه محور آغازشد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور شکستن خطوط دفاعی دشمن پیش رفتند.
نکته قابل ملاحظه در این عملیات، موانع ایذایی، استحکامات، کانالهای عمیق و متعدد و وجود میدانهای مین فراوان و گوناگون دشمن در دشتهای رملی و خشک بود که عراق طی چند ماه کوشش آنها را فراهم آورده و چیده بود.
این عوامل سبب کندی حرکت یگانهای خودی شده و در نتیجه- با وجود شکسته شدن خط دشمن، نیروها به یکدیگر ملحق نشده و همانجا در عمق موانع و خطوط دشمن موضع گرفتند.
این موضوع با روشنایی سپیده دم مشکل را دو چندان کرد.
عراقیها هر آنچه از عملیات رمضان و حملههای مشابه درس گرفته بودند،- از جمله لایههای تو در تو و پیچیده دفاعی- در عملیات والفجر مقدماتی (فکه) به کار بستند.
از آنجا که انجام این حمله با روزهای دهه فجر سال1361 مقارن شده بود، پیشبینی میشد که در سرنوشت جنگ تاثیرگذار باشد، ولی چنین نشد و پسوند «مقدماتی» بر عملیات «والفجر» گذاشته شد.
در آستانه این عملیات «غلامحسین افشردی» معروف به «حسن باقری» فرمانده اطلاعات و عملیات قرارگاه خاتمالانبیا و فرمانده نیروی زمینی سپاه و چند تن دیگر از جمله «مجید بقایی» فرمانده قرارگاه کربلا به شهادت رسیدند.
دراین عملیات48 گردان از سپاه و16 گردان از ارتش به مصاف80 گردان از عراق رفتند.
در ساعت21 و30 دقیقه18 بهمن ماه1361 رمز عملیات از قرارگاه «خاتمالانبیا9)») به گوش رزمندگان مستقر در خطوط «فکه» رسید: «یاالله یا الله یا الله».
از آنجا که انجام این حمله با روزهای دهه فجر سال1361 مقارن شده بود، پیشبینی میشد که در سرنوشت جنگ تاثیرگذار باشد، ولی چنین نشد و پسوند «مقدماتی» بر عملیات «والفجر» گذاشته شد.
در آستانه این عملیات «غلامحسین افشردی» معروف به «حسن باقری» فرمانده اطلاعات و عملیات قرارگاه خاتمالانبیا و فرمانده نیروی زمینی سپاه و چند تن دیگر از جمله «مجید بقایی» فرمانده قرارگاه کربلا به شهادت رسیدند.
در این عملیات بیش از80 دستگاه تانک و نفربر،120 دستگاه خودرو و تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین،5 فروند هواپیما منهدم و4620 نفر از نیروهای دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند.
نام عملیات: والفجر مقدماتی زمان اجرا: 11/18 /1361 تلفات دشمن:4620 (کشته، زخمی و اسیر) رمز عملیات: یا الله - یا الله - یا الله مکان اجرا: منطقه عمومی فکه ارگانهای عملکننده: رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی اهداف عملیات: تصرف پل غزیله و پیشروی به سوی شهر العماره عراق عملیات والفجر 8 (فاو)؛ اوج حماسه رزمندگان سپاه اسلام با فتح خرمشهر، دشمن در صحنه رویارویی با رزمندگان اسلام به لاک دفاعی فرو رفت.
پیروزیهایی که پس از آن به دستآمد، برتری قدرت ایران را در جبهههای جنوب آشکار کرد.
این روند تا سال1364 یعنی شروع حمله ایران به شبه جزیره «فاو» ادامه داشت.
عملیات در اروند، پس از بررسیهای لازم و استفاده از تجربیات و به کارگیری تدابیر مهم نظامی و اطلاعاتی انجام شد.
این تدابیر در سه بخش مهم یعنی آموزش، شناسایی و تدارک متمرکز میشد.
آموزش نیروهای ایرانی در یگانهای مختلف با روحیههای بالا ادامه پیدا کرد و تعدادی از گردانها آموزشهای تخصصی و ویژه دیدند.
به موازات آن شناسایی منطقه و بررسی همه عوامل دخیل در عملیات انجام پذیرفت.
این کار با حساسیت و وسواس از سوی فرماندهان دنبال میشد.
سعی بر آن بود که دشمن به هیچ وجه متوجه حرکات در منطقه نشود، چرا که این قطعه از جبهه برای عراق اهمیت ویژه داشت.
فاو زمینی است محصور در میان رودخانه اروند، خلیج فارس و خور عبدالله که از سمت خشکی به بصره منتهی میشود.
در شمال این منطقه رودخانه اروند و جزیره آبادان واقع شده و در فاصله90 کیلومتری شمال غربی آن، شهر صنعتی بصره قرار دارد.
همچنین در جنوب فاو خور عبدالله، خلیج فارس و در جنوب غربی بندر امالقصر قرار دارد.
گذشته از همهاین موارد، دو دلیل عمده نزدیکی به بصره و گذرگاه اتصال به خلیج فارس کافی بود که عراق تدابیر شدید و امکانات وسیعی را در منطقه لحاظ کند.
نکته دیگر در شناساییها که قوای ایران میبایست بر آن اشراف و آگاهی کامل مییافتند، وجود عوارض طبیعی بود که از مهمترین آنها میتوان به رودخانه خروشان اروند اشاره کرد.
رودخانهای که با اتصال به آبهای آزاد، شرایطی استثنایی دارد و به لحاظ عمق و عرض نیز با رودخانههای دیگر متفاوت است و شاید یکی از دلایل غافلگیری دشمن همین بود که عراق تصور نمیکرد یگانهای رزمی ایران قادر به عبور از اروند باشند.
از ماهها پیش یگانهای مهندسی و تدارکاتی مشغول آمادهسازی منطقه و تأمین نیروها بودند، که از جمله میتوان به احداث چند جاده در میان نخلستانها و تدارک چندین اسکله یاد کرد.
سرانجام عملیات والفجر8 در ساعت22 و10 دقیقه روز بیستم بهمن ماه1364 آغاز شد.
نیروهایی که ماهها منتظر چنین شبی بودند، با شنیدن رمز عملیات هجوم گسترده خود را آغاز کردند: «بسم الله الرحمن الرحیم.
لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه.
یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا»(سلام الله علیها).
با آغاز عملیات، لشکرها و تیپهای نیروی زمینی سپاه پاسداران با پشتیبانی آتش توپخانه ارتش مبادرت به شکست خط دشمن کردند.
با توجه به احتمالی که در هوشیاری دشمن مطرح بود، شکستن خط، پاکسازی و گرفتن سر پل مناسب نقش اساسی را در تضمین موقعیت عملیات داشت.
غواصها میبایست معابر را برای نیروهای قایقسوار باز کنند تا آنها بتوانند از این معابر وارد ساحل دشمن شده و تا روشنایی صبح منطقه را جهت تثبیت و استحکام سر پل پاکسازی کنند.
در لحظه شکستن خط و درگیری با عراقیها، هوای مه آلود و نم نم باران غواصان را برای انجام بهتر عملیات یاری نمود.
عراقیها که غافلگیر شده بودند، بیهیچ مقاومتی پا به فرار گذاشتند.
یکی دو ساعت پس از درگیری، شنود بیسیم دشمن حکایت از اوضاع نابسامان و به هم ریخته خطوط دفاعی عراق داشت.
هر یک از فرماندهان عراقی نسبت به منطقه تحتالحفظ خود سلب مسوولیت نموده و یکسره از ردههای بالای خود درخواست کمک میکردند.
روز نخست عملیات در شرایطی سپری گردید که دشمن به دلیل غافلگیری طولانی، نا آگاهی نسبت به اوضاع و ابری بودن آسمان، برای هر گونه عکسالعمل زمینی و هوایی مهلتی نیافت، حتی از سرمایهگذاری جدی در خصوص نیروهای پیاده موجود و تجهیزات عاجز ماند.
رزمندگان ایرانی پس از تصرف کامل فاو در محورهای بصره، امالقصر و «البحار» به پیشروی ادامه دادند تا ارتش عراق را هر چه بیشتر از شهر فاو دور نگهدارند.
پیشروی رزمندگان زنگ خطر سقوط بصره را به صدا درآورد و عراق مجبور شد تا به هر قیمتی از پیشروی قوای ایران بکاهد.
در روزهای بعد درگیریهای سختی بین طرفین روی داد، ولی این جنگ و گریزها در کنار خور عبدالله و منطقهای به نام «کارخانه نمک» به اوج خود رسید.
اما عراق دیگر نتوانست به خطوط دفاعی سابق خود در منطقه برگردد و به شکست خود در شهر فاو اعتراف کرد.
حدود دو ماه منطقه زیر آتش سنگین و پاتکهای سخت و بمبارانهای وحشتناک شیمیایی قرار داشت تا آنکه رفته رفته اوضاع آرام گرفت و خطوط پدافندی تثبیت شد.
در آن میان توپخانه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با تلاش بیوقفه خود سعی داشت تا حد امکان از رزمندگان مستقر در خط، حمایت و پشتیبانی نماید.
در طی عملیات والفجر8 نزدیک به800 کیلومتر مربع از خاک عراق آزاد گردید و تلفات و خساراتی سنگین بر دشمن وارد آمد.
عراق در جریان عملیات نزدیک به 57000 تن کشته و زخمی و اسیر بر جای گذاشت که در میان کشته شدگان یک فرمانده لشکر و5 فرمانده تیپ و در میان اسیران چندین سرهنگ ستاد، سرهنگ دوم، سرگرد و افسر جزء، خلبان هواپیما و چرخبال و چندین درجه دار وجود داشت.
در مجموع10 تیپ پیاده، کماندویی و نیروی مخصوص و2 تیپ زرهی،4 گردان ضد هوایی،10 گردان جیش الشعبی و5 گردان توپخانه دشمن100 درصد منهدم گردید.
همچنین در جریان عملیات والفجر 8 (فاو) تعداد71 فروند از هواپیماهای دشمن،11 فروند چرخبال و54 دستگاه تانک و نفربر،500 دستگاه خودرو نظامی، 20 عراده توپ صحرایی،55 عراده توپ ضدهوایی،5 فروند ناوچه جنگی،5 دستگاه مهندسی و دهها فروند قایق منهدم،140 دستگاه تانک و نفربر،250 دستگاه خودرو، 20 عراده توپ صحرایی،120 عراده توپ ضد هوایی و3 دستگاه رادار موشک و دستگاه مهندسی ازمیان تجهیزات ارتش عراق به غنیمت رزمندگان ایران درآمد.
در فرآیند74 روز نبرد گسترده که صحنه واقعی رویارویی نیروی نظامی و ماشین جنگی حزب بعث عراق با توان رزمندگان قوای ایرانی بود، ایران بر سواحل شمالی خور عبدالله و شبه جزیره فاو (شهر فاطمیه) مسلط و راه ورود عراق به خلیج فارس مسدود شد.
طراحی این عملیات ابتدا در سال1361 از سوی سردار شهید حسن باقری پس از شناسایی منطقه اروند و فاو آغاز و در سال64 تکمیل و اجرا گردید.
در این عملیات جانشین زرهی قرارگاه خاتم الانبیا، سردار رضا امانی و مسوول لجستیک قرارگاه خاتم و سردار محمد اثرینژاد و شهید رضا چراغی فرمانده لشکر 27 حضرت محمد رسول الله(9) به شهادت رسیدند.
نام عملیات: والفجر8 زمان اجرا: 11/20 /1364 مدت اجرا: 74 روز تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر): 57000 رمز عملیات: یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) مکان اجرا: منطقه عملیاتی اروند - جزیره فاو عراق - جنوبیترین محور جنگ ارگانهای عملکننده: رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهداف عملیات: در هم شکستن ماشین جنگی عراق، فتح شهر مهم فاو، قطع ارتباط دریایی عراق با خلیج فارس و تهدید شهر بصره عراق نگاهی به موفقیتهای رزرمندگان اسلام در عملیات والفجر اگر عراق را سرزمینی مثلثی شکل فرض نماییم، فاو در منتهیالیه ضلع شرقی آن چسبیده به خلیجفارس قرار دارد.
مهمترین شهر عراق نزدیک به فاو، بصره میباشد.
ضمن آنکه شهرهای ابوالحسیب، زیبر، صفوان و امالقصر همگی در این منطقه واقع شدهاند.
وجود شهرهای ایرانی آبادان، خرمشهر و محدوده شلمچه و اروندرود نیز در این منطقه بیش از پیش بر اهمیت آن افزوده است.
کشور کویت نیز کمترین فاصله با این منطقه حساس را دارد.
همچنین نزدیکی به جزیره بونیان، هورعبدالله و پایانههای نفتی الامیه و الوکر واقع در خلیجفارس بر اهمیت و حساسیت آن افزوده است.
عارضه مهم این منطقه رودخانه خروشان اروند است که از تلاقی دو رودخانه دجله و فرات سرچشمه گرفته و در عرض 400 – 1600 متر متغیر بوده و از جزر و مدهای بسیار شدیدی برخوردار است.
ساحل شرقی اروندرود در دهانه خلیجفارس مکان آرایش و مبداء حرکت رزمندگان اسلام جهت انجام عملیات و تحقق فتحی دیگر است.
نام عملیات والفجر 8، محل عملیات منطقه فاو.
اهداف عملیات: قطع ید دشمن از دریا و تامین امنیت راههای دریایی خلیجفارس و دور نمودن آتش دشمن از شهرهای مرزی جمهوری اسلامی ایران، تسخیر پایگاههای موشکی و تاسیسات مخابراتی رژیم صهیونیستی بغداد، قطع شریان صدور نفت از طریق اسکلههای الامیه و الوکر، وارد کردن ضربه اقتصادی و نظامی بر دشمن و در نهایت شکست رویای پوچ ضربهناپذیری او در این منطقه همراه با نمایش قدرت و توان رزمی ظفرمندان لشکر اسلام.
در منتهیالیه باختری خلیجفارس باریکه است که از سویی به اروندرود و از سوی دیگر به آبراه موجود در حد فاصل خاک عراق و جزیره بوبیان کویت میپیوندد.
این منطقهای است که به طور عمومی بدان منطقه فاو گفته میشود.
فاو علاوه بر نقش استراتژیک و اهمیت نظامی خود دارای ارزش اقتصادی فراوان در روند ارزش اقتصاد عراق است به طوریکه در جغرافیای منطقه، شهر فاو به عروس بحر معروف است.
نخلستانهای بسیار گسترده خرما، پایگاههای عظیم نفت، شاهرگ ارتباطی اسکلههای الوکر و الامیه و فرآوردههای بیشمار دیگر نظیر حنا و نمک فاو را ارزش استثنایی بخشیده است.
به عبارتی کوتاه میتوان شهر فاو را شهر خرما، نمک ونفت معرفی کرد.
آموزش نیروهای اسلام به دو بخش عمومی و تخصصی تقسیم میشود.
از آنجا که عمده تجربیات رزمندگان در جنگهای آبی و خاکی در آبهای راکد هور حاصل شده بود آموزش خاص در منطقه اروند و رودخانه بهمن شیر و سدهای آبی که همان شرایط اروند را داشتند آغاز میشود و آشنایی با شنا، قایقرانی و جنگ تن به تن شکل گسترده و در عین حال فشردهای به دورههای آموزش یگانها بخشید.
در برخی از یگانها 5 الی 6 ماه قبل از عملیات، آموزش غواصی و تمرینات تخصصی آن به اوج خود میرسد و نیروها اوقات زیادی را در آب به سر میبرند و در شرایط مختلف آب رودخانه به مانور میپردازند ودر جهت ورزیده شدن، شب و روز نمیشناسند تا آمادگی نیروها از حد انتظار افزایش یافت و آماده عملیات گسترده بودند.
عناصر شناسایی پس از گذراندن دورههای سخت و طاقتفرسای غواصی پا به مرحله حساس و مشکلتری میگذراند و در شرایط بسیار خطرناک عملیات شناسایی را آغاز میکنند.
عبور از اروند و نزدیک شدن به خط دشمن که با تجهیزات و امکانات کامل از تسلط بالایی برخوردار است میتواند بسیار خطرناک باشد.
دشمن با کمک رازید که یک نوع رادار سطحی است ودوربینهای دید در شب و پروژکتورهای قوی و دیدگاههای متنوع و سنگرهای چند دهنه در نزدیکترین نقطه ساحل و اسکلههای مستحکم کاملا بر رودخانه اشراف داشت.
این مرحله از عملیات کاری پر خطر و شاق بود و کلیه مراحل شناسایی میباید در شب انجام میشد که احتمال هر نوع اتفاقی اجتنابناپذیر بود و کوچکترین نقص در کار موجب اسارت، شهادت و لو رفتن عملیات میبود و اصل مهم غافلگیری را خدشهدار میکرد و در مجموع طی 3 الی 6 ماه کلیه یگانهای عملیاتی بالغ بر 700 الی 800 بار از اروند عبور کرده و موفق شدند به عملیات شناسایی در خطوط مختلف بپردازند.
اعجابانگیزتر اینکه در هیچ یک از این عملیاتها حادثهای که باعث لو رفتن اهداف شناسایی گردد اتفاق نیفتاده و با توجه به جریان متلاطم آب در اروند و شدت امواج رودخانه هیچ گونه تلفات جانی نیز نداشته و خاطرات جالبی در این زمینه وجود دارد که مجال بیان آن نمیباشد.
به موازات فعالیتهایی که در امر آموزش و شناسایی صورت گرفت رزمندگان اسلام همچنان سرگرم احداث جاده، پل، سولهسازی، سنگرسازی و حمل و نقل وسایل نظامی وامکانات مورد نیاز بودند.
ساخت پلهای ارتباطی در میان نخلستانهای ساحل اروند و آمادهسازی نهرها و آب راههای منتهی به اروند و استقرار قایقها در این نهرها از مسائل قابل توجه بود.
احداث پل بر روی بهمن شیر برای تردد و رساندن امکانات به رزمندگان اسلام بود.
کارهای بسیاری انجام شد که رعایت اصل حفاظت و پنهان ماندن از دید دشمن در اصل آن قرار داشت و با این همه مشکلات تمام وسایل مورد نیاز رزمندگان و وسایل عبور با استتار کامل در نخلستانهای حاشیه اروند مستقر گردید برای شب امید.
اروند رام شدنی نیست.
به هیچ شناگر ماهری سواری نمیدهد.
400 تا 1200 متر عرض دارد و با جزر و مد بیش از 4 متر چشمها را خیره میکند.
در هنگام جزر آب با سرعت زیادی از شمال به جنوب رو به خلیجفارس میریزد.
در هنگام مد این را با خشونت و خشم باز میگرداند.
محاسبه سرعت و جریان آب اروند و پیشبینی جزر و مد و تهیه جدول این تجهیزات پیچیده به کمک چند دانشجو آغاز میگردد.
یک سال تلاش بیوقفه و طاقتفرسا توانست آرام ترین زمان اروند را به سپاه اسلام بنمایاند.
درست 36 ساعت به شروع عملیات مانده بود که نتیجه محاسبات آماده میشود اما همین نتایج باید باز به میزان واقعی جزر و مد آزمایش میشد.
تنها در صورت صحیح بودن پاسخها بود که میشد به نتیجه عملیات دلخوش داشت در غیر این صورت اما جواب درست بود.
عاشقان را چه اشتیاقی بود که محبوبشان به درگاه ایستاده است و آنها را به سوی خویش میخواند، چه رازی است در نگاه معشوق که عاشقان را این چنین واله و سرگردان میکند؟
چه شبی است شب حمله که قرار از عاشقان میرباید؟
عطش زیارت ابا عبدالله (ع) در جانشان بیشتر میشد.
هنوز زمان میخواهد تا دنیا بهفمد اسلام با دنیا چه میکند؟.
تمام گردانهای عمل کننده با آرایش مخصوص، اول غواصی و بعد حرکت قایق در آبراه و نهرها آماده میباشند.
نمنم باران ساعتی قبل از عملیات شروع شده است.
لبخند شوق و اشتیاق فرا رسیدن عملیات در چهره رزمندگان مشهود است.
غواصها حالی دیگر در بینشان حکمفرماست.
دستور ورود غواصها به اروند فرا میرسد و فرماندهان خود مستقیما ناظر بر ورود نیروهای غواصی بر اروند هستند و هیچ کس نمیداند لحظهای بعد چه خوهد شد؟.
سرانجام غواصها از دیدها محو میشوند و فرماندهان پس از اطمینان از رهایی موفق غواصها به سنگر هدایت بازگشتند و انتظار لحظه موعود را میکشند.
سرانجام ساعت 22:10 تاریخ 20 بهمن ماه سال 1364 از سوی قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» دستور شروع عملیات صادر میشود.
پس از اعلام رمز حرکت، قایقها و انتقال گردانها در زیر آتش خمپاره و توپ و تیربارهای بیامان دشمن به سرعت انجام شد و در همان ساعت اولیه خطوط اول اروند توسط نیروهای رزمنده اسلام تصرف و حرکت نیروها برای تصرف خطوط بعدی آغاز گشت.
حضور گسترده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و عملیات هلیکوپترهای هوانیروز در عمل تدارکات و کارهای رزمی دفاعی در عملیات والفجر 8 توانست توانمندیها و قدرت جنگ هوایی جمهوری اسلامی ایران را به جهانیان ثابت کند.
عملیات والفجر 8 و عبور نیروها تحت نظر قرارگاههای خاتمالانبیاء (ص)، قرارگاه کربلا و قرارگاه نوح طبق نقشه عملیاتی فوق انجام گرفت و حرکت و آرایش نیروها در عبور و سرپل گیری از دشمن تا دریاچه نمک که آخرین نبرد فاو بود کاملا مشخص میباشد.
مناطق تصرف شده شامل شهر فاو، راسالبیشه، جاده فاو - بصره، پایگاههای موشکی، منابع نفتی، اسکله الوکر والامیه و محورهای امالقصر، جاده البحار – بصره، نخلستانهای حاشیه اروند، کارخانه نمک و دریاچه نمک را تصرف کرده و با هجوم تانکها و هواپیماهای بیشمار پاتکهای گسترده عراق در طول 90 روز مقاومت و نبرد فاو توانست توانمندی رزمندگان را به جهانیان نشان دهد.
دشمن پس از اینکه زمین و زمان را بر خود تباه دید آسمان فاو را با هواپیماهای اربابانش پوشاند.
هر روز بیش از 400 عملیات هوایی بر روی تکه خاکی که بوی اسلام در آن پیچیده است چه میتواند بکند؟
و هر روز تعداد زیادی از جنگندههای دشمن آسمان فاو را قتلگاه و زمین را گورستان خود مییابند.
طی یک روز کلیه پلهای رودخانه بهمنشیر منهدم میشود.
پل ایستگاه هفت آبادان بدون استفاده میگردد و پل مهم و استراتژیک بقیهالله (عج) به زیر آب میرود و لحظاتی پس از این اقدام، رژیم عراق در رادیوی خود محاصره رزمندگان اسلام در فاو را اعلام میکند.
در این سوی جبهه قوای مهندسی از نصب پلهای معلق سود چندانی نمیبرند.
انتقال خودروهای سنگین که بعضا جنبه حیاتی هم دارند از عرض بهمن شیر عملا غیرممکن میشود و بدین ترتیب دستاوردهای عملیات در معرض تهدید جدی قرار میگیرد.
تمام توجه فرماندهان به بهمنشیر معطوف میگردد.
جنگ مهندسی از اروند به بهمن شیر برمیگردد.
جنگ پلها آغاز شده است.
هر تحرکی در دو سوی بهمن شیر زیر حملات سنگین دشمن قرار داشت.
ساخت یک سد خاکی بر روی رودخانه بهمن شیر آغاز میشود.
حدود صد کامیون کمپرسی بدون وقفه به طور شبانهروزی کار خود را آغاز میکنند.
ظرف 36 ساعت اولین سد خاکی زده میشود.
لحظه عجیبی است آن لحظه که دو سوی بهمنشیر از هم باز میماند.
این پیوند، پیوند خاک با خاک نیست؛ پیوند عشق با استقامت است.
جنگ پلها نیز با پیروزی سلحشوران به پایان میرسد.
دشمن همچنان زبونی را تجربه میکند و آنگاه که همه درها را به روی خود بسته میبینید از سلاح شیمیایی بهره میبرد.
استفاده مکرر و بسیار وسیع عراق از سلاح شیمیایی به حدی است که در تاریخ جنگ سابقه ندارد.
انتشار صد کیلوگرم گاز شیمیایی در هر کیلومترمربع جسارت و وقاحت میطلبد و سکوت جهان میتواند به آن دامن بزند.
اما پدافند مؤثر واحد شیمیایی سپاه اسلام در کنار یاری خداوند مثل همیشه دشمن را ناکام می سازد.
آری، خداوند باران میفرستد.
خنثیسازی مناطق آلوده توسط گروههای راهنما و خودروهای خنثیسازی انجام میگیرد.
با امداد غیبی یاران سپاه اسلام دوباره جان میگیرد و جوانه میزند و دشمن به خاک یأس مینشیند.
با آنکه روزها از شروع عملیات گذشته است اما همچنان پاتکها و حملات توپخانهای و هوایی عراق با شدت ادامه دارد.
نبرد هنوز با همان شدت گذشته استمرار دارد.
حملات فراوانی برای بازپسگیری کارخانه نمک و پیش روی از جاده فاو – بصره میکند و در تبلیغات خود از پیش رویهای چند ده متر و چندصد متر به سوی فاو یاد میکند و به دنبال تخلیه آب دریاچه نمک از پاتک قریبالوقوع قوای زرهی برای بازپسگیری فاو و عقب راندن نیروهای اسلام در رسانههای گروهی جهان سخن میراند.
اما این بار تلخی شکستی دیگر را تجربه میکند.
مهندسی جنگ طرحی دیگر را در صحنه فاو میگسترد و آن انتقال آب از اروند به خطوط مقدم جبهه است.
در زیر آتش شدید دشمن کانالها حفر میشود و آب به خطوط مقابل دشمن انتقال مییابد.
پمپها روشن میشود وجنگ پمپها آغاز میگردد.
آب اروند نیز به جنود خداوند میپیوندد و دشمن حقیرتر از هر وقت دیگر زمینگیر میشود.
دشمن نیز با پمپهای خود قصد تخلیه آب را دارد.
در زمانیکه دشمن از پیش روی چند متری خود صحبت میکند و هرگونه پیش روی را برای قوای اسلام غیرقابل نفوذ تلقی میداند عملیات محدود یا مهدی (عج) آغاز میگردد و برای همیشه خیال صدامیان را از بازپسگیری کارخانه نمک و به دنبال آن پیشروی در منطقه راحت میکند.
بیش از 2000 تن از نیروهای دشمن در این منطقه به هلاکت میرسند.
فتح فاو در عملیات والفجر 8 برای جهانیان باور کردنی نبود.
عبور از اروند و مقابله با دشمن که در سنگرهای مطمئن به انتظار نشسته است غیرقابل باور بود و پس از فتح فاو رسانههای بیگانه به نفع رژیم صدام تبلیغات واهی کردند.
با دعوت از تمام خبرنگاران برای بازدید از فاو و حضور این خبرنگاران در فاو منطقه عملیاتی والفجر 8 که مصادف با ددمنشیهای صدام در استفاده از سلاحهای شیمیایی بر علیه رزمندگان اسلام بود تمام تبلیغات دشمن را نقش بر آب کرد و تمام خبرنگاران از نزدیک شاهد سقوط شهر فاو توسط رزمندگان اسلام بودند.
ساخت پل بعثت و سدهای خاکی بر روی بهمن شیر از توانمندیهای بسیار بالای مهندسی جنگ حکایت دارد که رزمندگان اسلام دوشادوش برادران جهاد سازندگی به طور شبانهروزی کارهای مهندسی را انجام میدادند.
ساخت پل بعثت از نصب 5000 لوله در عمق 18 متری اروند به طول 400 تا 1600 و به عرض 12 متر در بستر رودخانه نصب شد و سپس جاده خاکی به ارتفاع 1 متر برای عبور انواع وسایل سبک و سنگین در طول شبانه روز راهاندازی گردید و پس از هر بمباران لولهها تعویض و تردد از روی پل امکانپذیر بود.
علاوه بر پل بعثت ساخت پلهای خیبری و دبهای برای حمل ونقل وسایل وتردد رزمندگان از کارهای قابل توجه مهندسی جنگ بود.
در این عملیات 800 کیلومترمربع از زمینهای دشمن آزاد شد و بیش از 5000 نفر ازنیروهای آن کشته و زخمی و نزدیک به 3000 نفر به اسارت درآمدند.
انهدام وسایل و تجهیزات دشمن در این عملیات قابل ملاحظه بود به گونهای که بیش از 600 تانک و نفربر، 500 خودرو، 150 قبضه توپ، 45 فروند هواپیما، 10 فروند هلیکوپتر و 3 ناوچه دشمن نابود شد.
به دنبال تحولات جدید و تغییر توازن به سود ایران شورای امنیت سازمان ملل در سوم اسفند ماه 1364 به تهیه پیشنویس و صدور یک بیانیه مهم اقدام کرد ولی این پیشنویس با مخالفت آمریکا و فرانسه روبرو شد.
سرانجام پیروزیهای به دست آمده در عملیات والفجر 8 و نیز اقدامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران منجر به آن شد که شورای امنیت در پیشنویس اولیه قطعنامه بعدی گامی به سوی خواستهای به حق ایران بردارد.
نیم نگاهى به حمله منافقین ومقاومت مردم عملیات مرصاد تیر خلاص به سازمان منافقین بود چرا که آنان پس از افتادن به دامان عراق از دید مردم ایران به یک طرف جنگى تبدیل شدند و فرصت هرگونه بازگشت را از خود گرفتند.
وجود اختلافات داخلى و گروه هاى مخالف برانداز در یک کشور، براى کشورهاى ثالثى که در برابر آن کشور نیات توسعه طلبانه دارند همواره به منزله محرکى براى آغاز جنگ به شمار مى آید.
در جریان وقوع انقلاب در یک کشور، گروه هاى انقلابى ضعیف یا گروه هایى که به ائتلاف با گروه انقلابى حاکم و سهیم شدن در قدرت سیاسى موفق نشده اند به موضعگیرى در برابر حاکمیت مى پردازند و در این راستا براى تقویت شانس موفقیت خود در این مبارزه مى کوشند حمایت کشورهاى خارجى را جلب کنند.
در منازعه بین دو حکومت، گروه هاى مخالف در هر یک از دو کشور، وسیله دستیابى اهداف و استراتژى طرف مقابل قرار مى گیرد.
در چنین حالتى گروه هاى مزبور سرنوشت خود را با استراتژى کشور مهاجم گره مى زنند و تمام امکانات محلى و قدرت خود را در راستاى تحقق هدف مشترک به کار مى گیرند.
طى جنگ ایران و عراق نیز چنین فرآیندى وجود داشت.
رژیم عراق با حمایت از گروه هاى مخالف نظام انقلابى ایران همچون جبهه خلق عرب در اوایل جنگ و سازمان منافقین و حزب دموکرات کردستان و حزب کوموله درصدد بهره بردارى از آنها علیه جمهورى اسلامى برآمد.
تا پایان جنگ همکارى تنگاتنگ سازمان با عراق در همه ابعاد روندى صعودى داشت.
با پذیرش قطع نامه ۵۹۸ از سوى ایران ادعاى صلح طلبى عراق در عرصه جهانى زیر سوال رفت و چشم انداز نامعلومى بر روابط دو کشور و مشخصا سازمان منافقین حاکم شد.
برخلاف دوره جنگ روند امور براى این گروه ناامید کننده و حضور آن در عراق براى رژیم بعث دردسر آفرین به نظر مى رسید بنابراین سازمان به خیال یکسره کردن کار جمهورى اسلامى به فکر عملیات نظامى گسترده افتاد تا براى آخرین بار بخت خود را بیازماید.
عراق نیز که از موفقیت هاى به دست آمده به شدت مغرور شده بود و پایان جنگ را نزدیک مى دید درصدد برآمد تا عقب ماندگى هاى خود را در طول جنگ جبران کند و با اشغال مجدد اراضى ایران و به اسارت گرفتن نیروهاى ایرانى بتواند در پاى میز مذاکرات از موضع قدرت صحبت کند از این رو هنگامى که حملات ارتش عراق از سوى سازمان ملل و دولت ها محکوم شد و داعیه صلح طلبى این کشور زیر سوال رفت آنان به عنوان آخرین تیرترکش رژیم بعث عراق به کارگرفته شدند.
هر چند سازمان کاملا تحت سلطه و نفوذ عراق قرار داشت اما فعالیت نظامى اش علیه ایران به عنوان یک حرکت داخلى قابل توجیه بود.
نکته دیگر این که یک ماه پیش از این پس از تصرف مهران ارتش عراق این منطقه را به نیروهاى مزبور سپرده بود.
از سوى دیگر مسئولان سازمان منافقین با آغاز مذاکرات صلح به ایستگاه آخر رسیده بودند و دیگر نمى توانستند با طرح شعار صلح طلبى خود را در افکار عمومى جهانیان به عنوان تنها طرف برقرار کننده صلح در مقابل عراق مطرح کنند.
البته وجود چنین وضعیتى پس از استقرار نیروهاى سازمان در خاک عراق قابل پیش بینى بود و در واقع آنها سال ها پیش از این انتحار سیاسى کرده و در این زمان به صورت یک نیروى نظامى مزدور همچون فالانژهاى لبنان درآمده بودند.
در سوم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ هم زمان با آغاز حمله نیروهاى عراقى از منطقه جنوب ایران، نیروهاى سازمان حملات خود را علیه ایران از سمت غرب آغاز کردند؛ آنان قصد داشتند براساس یک برنامه زمان بندى شده ۳۳ ساعته با بهره گیرى از ۲۵ تیپ که مجموعا چهار تا پنج هزار نفر را در بر مى گرفتند در پنج مرحله از شهرهاى سر پل ذهاب، اسلام آباد، همدان و قزوین عبور کنند و خود را به تهران برسانند.
سخنگوى آنان اهداف سازمان را از این عملیات چنین اعلام کرد: استراتژى مجاهدین وارد آوردن هرچه بیشتر تلفات به نیروهاى ایران و بازکردن راه براى یک انقلاب عمومى ضد [امام] خمینى است.
هم زمان در یکى از رسانه هاى غربى نیز استراتژى منافقین ایجاد منطقه آزاد شده اعلام شد تا پس از پایان جنگ با استقرار در آن منطقه منافع حکومت ایران را تهدید کنند.
رهبر سازمان که هنوز نمى خواست باورکند که دیگر به عنوان طرف مذاکره صلح مطرح نیست مذاکرات صلح از سوى ایران را مصنوعى و بهانه اى براى اتلاف وقت اعلام کرد، از همین رو معتقد بود که: «نباید اجازه داد رژیم ایران فرصت دیگرى براى دفع الوقت بیابد و از امضاى قرارداد صلح طفره رود.» براساس تحلیل هاى سازمان، جمهورى اسلامى در پى صدور انقلاب خود بود و تنها در صورتى از این اقدام و داعیه دست بر مى داشت که به مرز فروپاشى مى رسید؛ موضوعى که در موقعیت مذکور به دلیل آن که به پذیرش صلح مجبور شده بود امکان پذیر مى نمود.
از همین رو نیروهاى سازمان از نقاط مختلف دنیا براى اعزام به ایران در عراق گردهم آمدند و هم زمان به تشکیلات درون زندان هاى ایران اطلاع داده شد که به زودى جمهورى اسلامى فرو خواهد پاشید بنابراین براى پیوستن به سازمان و ایجاد شورش در داخل زندان ها آماده باشند.
عملیات فروغ جاویدان با ۲۵ تیپ آغاز شد.
هدایت عملیات مزبور را مسعود رجوى از طریق فرماندهان محورها برعهده داشت.
در این عملیات براى هریک از محورها به تناسب اهمیت ماموریت یک یا دو تیپ در نظر گرفته شده بود که فرماندهان و حوزه عملیات آنها بدین قرار بود: ۱) مهدى براتى فرمانده محور اول و مسئول تسخیر اسلام آباد غرب.
۲) ابراهیم ذاکرى فرمانده محور دوم و مسئول تسخیر کرمانشاه.
۳) محمود مهدوى فرمانده محور سوم و مسئول تسخیر همدان.
۴) مهدى افتخارى فرمانده محور چهارم و مسئول تسخیر قزوین.
۵) محمد عطایى با معاونت مهدى ابریشمچى فرمانده محور پنجم و مسول تسخیر تهران.
دولت عراق نیز در این عملیات با ادواتى از قبیل ۱۲۰ دستگاه تانک، چهارصد دستگاه نفربر، نود قبضه خمپاره انداز هشتاد میلى متر، سى قبضه توپ ۱۲۲ میلى مترى، ۱۵۰ قبضه خمپاره چهارصد میلى مترى، هزار قبضه تیربار کلاشینکف، سى قبضه توپ ۱۰۶ میلى مترى و هزار دستگاه کامیون و خودرو آنان را یارى مى کرد.
هم زمان با پیش روى نیروهاى منافقین در عمق خاک ایران براى جلوگیرى از عملیات هوایى هواپیماها و بالگردهاى جمهورى اسلامى، هواپیماهاى عراقى پایگاه هاى شکارى نوژه همدان، وحدتى دزفول و هم چنین پادگان تیپ ۲ سقز و پایگاه هوانیروز در کرمانشاه را بمباران کردند.
یک روز بعد از حمله یعنى در ۴ مرداد ماه نیروهاى سازمان با حمایت آتش توپخانه عراق به شهرهاى سر پل ذهاب، کرند و اسلام آباد غرب وارد شدند.
شاید در آن روز تمام نیروهاى سازمان به این یقین رسیده بودند که به زودى به تهران وارد خواهند شد اما رویاى آنان همچون رویاى صدام در سال ۱۳۵۹ تعبیر نشد و دو روز پس از آن عملیات نیروهاى سپاه پاسداران انقلا ب اسلامى تحت عنوان عملیات مرصاد با رمز یا على(ع) در منطقه غرب آغاز شد.
در این عملیات سازمان رزم خودى عبارت بود از: قرارگاه مرکزى خاتم الانبیا (ص) قرارگاه نجف .لشکر ۶ پاسداران به استعداد ۷ گردان.
لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) به استعداد ۷ گردان لشکر ۵۷ ابوالفضل(ع) به استعداد ۲ گردان .لشکر ۱۵۵ ویژه شهدا به استعداد ۳ گردان .لشکر ۹ بدر به استعداد ۶ گردان .تیپ مستقل ۱۲ قائم(عج) به استعداد ۳ گردان .تیپ مستقل ۷۵ ظفر به استعداد ۱ گردان .تیپ مستقل ۶۶ ولى امر به استعداد ۳ گردان تیپ مستقل ۳۶ انصارالمهدى به استعداد ۳ گردان .معاونت فرهنگى قرارگاه نجف به استعداد ۱ گردان.
کمیته انقلاب اسلامى به استعداد ۲ گردان .قرارگاه مقدم نیروى زمینى سپاه.
لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) به استعداد ۴ گردان.
لشکر ۱۷ على بن ابیطالب(ع) به استعداد ۱ گردان .لشکر ۳۳ المهدى(عج) به استعداد ۱ گردان .لشکر ۷۱ روح الله(ع) به استعداد ۳ گردان .سپاه ناحیه لرستان به استعداد ۲ گردان .قرارگاه سپاه هشتم.
لشکر ۵ نصر به استعداد ۲ گردان.
تیپ مستقل ۲۹ نبى اکرم(ص) به استعداد ۴ گردان .تیپ مستقل ۵۹ مسلم بن عقیل به استعداد ۱ گردان .قرارگاه رمضان به استعداد ۱ گردان نیروهاى کرند و اسلام آباد به استعداد ۱ گردان .عناصرى از لشکر ۲۱ امام رضا(ع) و ارتش.
طى درگیرى سختى که در منطقه چهارزبر اتفاق افتاد بسیارى از نفرات منافقین به هلاکت رسیدند و تمام تجهیزاتشان منهدم و با بسته شدن سه راه اسلام آباد - ملاوى راه عقب نشینى نیروهاى منافقین بسته شد.
بدین ترتیب در روز ۷ مرداد ماه دیگر اثرى از نیروهاى ضد انقلاب در منطقه نبود.
طى عملیات مرصاد ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ تن از منافقین به هلاکت رسیده و در حدود هزار نفر از آنان زخمى شدند.
بدین ترتیب آخرین تیر رژیم بعثى عراق نیز موثر واقع نشد و صدام بدون این که بتواند منطقه اى از ایران را در چنگ یک نیروى وابسته داشته باشد تا از آن طریق بتواند به ایران فشار بیاورد مجبور شد در ۱۵ مرداد ماه آتش بس را بپذیرد.
عملیات مرصاد پایانى بر یک پایان بود چرا که سازمان، سال ها پیش از این دفتر خود را بسته بود و اگر رژیم عراق در این سال ها به آنها اجازه داد تا در پایگاه هاى خود در داخل خاک عراق باقى بمانند به دلیل همان دیدى بود که عراق به سازمان داشت؛ دیدى که با دید رژیم صهیونیستى اسرائیل به فالانژهاى لبنان متفاوت نیست: نیرویى مزدور در خدمت بیگانه.
در واقع عملیات مرصاد تیر خلاص به سازمان بود چرا که آنان پس از افتادن به دامان عراق از دید مردم ایران به یک طرف جنگى تبدیل شدند و فرصت هرگونه بازگشت را از خود گرفتند.