دانلود مقاله کلیاتى در بحث اعجاز

Word 199 KB 14421 32
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • فلسفه اعجاز از مباحث مربوط به علم کلام , در بخش پیامبرشناسى است , و ارتباطى با بحث هاى علوم قرآنى ندارد.

    بنابراین پاسخ به این سؤال که چه نیازى به معجزه است و چرا پیامبران به اعجاز روى مى آوردند, خارج از حوزه علوم قرآنى است .

    در این جا فقط به این نکته اشاره مى کنیم که یکى از راه هاى شناسایى پیامبران راستین از مدعیان دروغین , اعجاز بوده است .
    زیرا اعطاى چنین قدرتى ازسوى خداوند بر انجام کارهایى که در توان هیچ بشرى نبوده است به کسانى که ادعاى دروغین نبوت دارند به گمراهى مردم و اغرا به جهل ایشان مى انجامید.

    و این با هدف رسالت که هدایت و سعادت مردم است منافات مى داشت .
    اعجاز در لغت
    در لغت براى این واژه سه معنا ذکر گردیده است که عبارتند از: فوت و از دست دادن , ناتوان یافتن و ناتوان نمودن .
    قاموس مى گوید: اعجزه الشى ء: فاته وفلانا: وجده عاجزا وصیره عاجزا, یعنى آن چیز از او فوت گردید.
    اعجز فلانا, یعنى او را ناتوان یافت و یا ناتوان نمود.
    اعجز فى الکلام : ادى معانیه بابلغ الاسالیب , یعنى مطالب را با رساترین شیوه بیان نمود.
    راغب در مفردات گوید: ریشه و اصل واژه عجز, تاءخر از چیزى و وقوع آن به دنبال امرى است ولى در عرف به معناى قصور و ناتوانى از انجام کار, متداول گردیده است .
    مراد وى از این بیان آن است که معناى اصلى عجز همان تاءخر است , ولى چون افرادضعیف و ناتوان معمولا متاءخر از دیگران و به دنبال آنان مى باشند, این لغت مترادف باضعف استعمال مى گردد.
    اعجاز و معجزه در اصطلاح
    المعجز الامر الخارق للعاده , المطابق للدعوى المقرون بالتحدى .
    این بیان طریحى همان تعریف اصطلاحى از اعجاز و معجزه است .
    معجزه امرى است خارق العاده که مطابقت با ادعاى نبوت داشته همراه با تحدى است .
    آیه اللّه خوئى در تعریف اعجاز مى گوید: اعجاز کارى است که پیامبران برگزیده الهى که مدعى منصب نبوت ازجانب خداوند, ارائه مى نمایند به طورى که خرق نوامیس طبیعى نموده ,دیگران از آوردن مانند آن ناتوان باشند و آن چیز که معجزه نامیده مى شود,خود شاهدى بر صدق ادعاى آنان است .
    بهترین معجزه (فلسفه تنوع معجزات)
    بهترین معجزه , معجزه اى است که مشابه صنعت و فن رایج در زمان خود باشد.
    زیرا دانشمندان هر فن با اشراف و احاطه اى که به رموز و جزئیات و اصول کارخویش دارند, بهتر از دیگران قادر به تشخیص و تصدیق معجزات پیامبران خواهندبود.
    به همین جهت و با توجه به شرایط محیطى هر پیامبر, حکمت الهى ایجاب نموده است که هر پیامبرى به معجزه اى خاص , نظیر آنچه در عصر و محیط خویش رایج است , مجهز گردد.
    در زمان حضرت موسى (ع ) که دوران رواج جادوگرى است , خداوند معجزه اى چون عصا و ید بیضا به او مى دهد و ساحران که تفاوت جادوگرى و اعجاز را بهتراز دیگران مى دانند, درمى یابند که کار موسى (ع ) قابل معارضه و مقابله نیست .
    به همین خاطر است که ساحران اولین گروهى هستند که پس از دیدن معجزه موسى (ع )به او ایمان مى آورند.
    باز به همین دلیل است که نیرنگ فرعون براى فرار از شکست خویش که به آنان مى گوید: موسى استاد شما در جادوگرى بوده است (595) آهرچند در افراد معمولى , مؤثر و کارگر افتاد, ولى بر خود ساحران هیچ گونه تاءثیرى در پى نداشت .
    باز به همین دلیل است که نیرنگ فـرعـون براى فرار از شکست خویش ـکه به آنان مى گوید: موسى استاد شما در جادوگرى بوده اسـت (595) آهـرچـنـد در افـراد معمولى , مؤثر و کارگر افتاد, ولى بر خود ساحران هیچ گونه تاءثیرى در پى نداشت .

    در عصر مسیح (ع ) وقتى طب در میان یونانیان رواج پیدا مى کند و پزشکان دریونان و مستعمراتش مـثل فلسطین و سوریه طبابت هاى اعجاب آور انجام مى دهند,معجزه حضرت عیسى (ع ) در مقام پیامبر برگزیده الهى بیناکردن کوران , درمان امراض غیر قابل علاج و بلکه احیاى مردگان است .

    در عـصر ظهور اسلام , آنگاه که فنون ادب در میان عرب به اوج خود مى رسد وخطیبان و ادیبانى کـه از فـصـاحـت و بـلاغـت بـیـشـترى برخوردارند, به عنوان خداوندان سخن مورد تشویق قرار مـى گـیرند و بازارهایى معین براى عرضه اشعار نغز و زیباى آنان به وجود مى آید و تقدیر از آنان تا بدان جا مى رسد که هفت قصیده از بهترین اشعار آنان که با آب طلا نوشته شده است , بر خانه کعبه آویـزان مـى گردد, پیامبر اکرم باسلاحى قدم در این کارزار مى گذارد که همه ارباب سخن را به حیرت وا مى دارد.

    آنچه او عرضه مى کند در همان هیاءت و قالبى است که آنان خود را در آن سرآمد روزگارمى دانستند.

    آرى , عظیم ترین معجزه پیامبر اسلام (ص ) یک کتاب است .

    در اصـول کافى روایتى از امام هشتم (ع ) نقل گردیده است که حضرت در پاسخ به فلسفه اختلاف مـعـجـزات پـیامبرانى چون موسى (ع ) و عیسى (ع ) و محمد(ص )فرموده است : دلیل این اختلاف غلبه پیامبران بر فنون رایج در عصر خویش بوده است.

    ویژگى هاى دیگر قرآن علاوه بر ویژگى فوق العادگى و هماهنگى قرآن نسبت به فن رایج در محیطشبه جزیره عربستان , ایـن کـتاب آسمانى , نسبت به معجزات پیامبران گذشته ازامتیازات خاصى برخوردار است که به اختصار ذکر مى گردد.

    1.

    فرهنگى و تربیتى (عقلى ): معجزات سایر پیامبران نظیر شفاى مریضان وزنده نمودن مردگان و غـرق فـرعونیان و...

    تنها براى اثبات حقانیت آنان بود و دیگرجنبه هدایتگرى و تربیتى نداشت .

    در حـالـى که قرآن با روح و روان انسان ها سروکاردارد و افکار بشرى را با عالى ترین اندیشه هاى الهى تغذیه مى نماید و به حق مى توان قرآن را کتابى فرهنگ آفرین به حساب آورد.

    2.

    جـاودانگى : قرآن تنها معجزه پایدار و جاودانه است و از این ویژگى برخورداراست که لزومى به همراهى آورنده اش با خود ندارد و در هر دوره و عصرى خودگویاى حقانیت خویش است .

    3.

    قـابـلیت دسترسى : معجزات پیامبران الهى فقط براى مردم زمان خود آن هم عده اى محدود و گـاه مـعدود قابل رؤیت بوده است .

    اما دسترسى به قرآن براى همگان میسر است .

    به عبارت دیگر قـرآن , محدودیت زمانى و مکانى معجزات دیگر را ندارد.

    هر کسى مى تواند در هر زمان این معجزه را در کنار خود داشته باشد.

    راغب در اعجازالقرآن گوید: مـعـجـزاتى که پیامبران آورده اند دوگونه بوده است : حسى و عقلى .

    حسى همان است که با چشم دیـده شـود, مانند ناقه صالح , طوفان نوح و عصاى موسى .

    معجزات حسى براى همگان چه عوام و چـه خـواص قـابـل درک اسـت .

    ولى امکان اشتباه میان معجزه حقیقى و امورى نظیر جادوگرى و...وجود دارد که جز عالمان به این امور چه بسا قدرت تشخیص ندارند.

    درک مـعـجزه عقلى جز براى عقول برتر و اندیشه هاى دقیق تر امکان پذیرنیست .

    خداوند به جهت تـنـک مـایـگى بنى اسرائیل اکثر معجزات آنان راحسى و به جهت ذکاوت و فهیم بودن امت اسلام بیشتر معجزاتشان راعقلى قرار داده است معجزات پیامبران هر شخص با ایمان باید اذعان داشته باشد که خداوند پیامبرانش را در جهت اثباتِ درستى دعوتشان براى مردم با تأییدات خاص خویش مورد توجه قرار داده است، تأییداتى که از حیطه عقل و اندیشه بشرى خارج و گواهى بر این امر است که آنان فرستادگان خدایند.

    بر این گونه تأییدات گاهى لفظ «معجزات» یا «نشانه‏ها» یا «بیّنات» اطلاق مى‏شود؛ زیرا کارهایى برتر از قدرت بشر و خارج از حدّ توانایى و ماوراى دانش و فهم انسان‏ها و مخالف سنّت‏هاى مادى و قوانین متعارف طبیعى است.

    در این زمینه لفظ «معجزات» بیشتر به کار برده مى‏شود و از این رو «معجزه» نامیده شده که بشر، از انجام امورى مانند آن عاجز و ناتوان است.

    دانشمندان معجزه را امورى فوق‏العاده دانسته‏اند که خداوند به دست پیامبران به اجرا در مى‏آورد تا ایشان به وسیله آن، بر صدق نبوت خویش اقامه دلیل کنند.

    این معجزات، ذاتاً محال نبوده و عقل و واقعیت، مؤیّد آنها هستند.

    چه بسا مردانى که در طول تاریخ به پاخاسته، مدعى پیامبرى شدند و با کارهاى خارق العاده خویش، مردم را به مبارزه طلبیدند.

    مردم نیز آن کارها را آشکارا دیدند و عده زیادى بدان‏ها گرویده، ایمان آوردند.

    بنابراین، پیامبر فرمان خداوند را به مردم ابلاغ مى‏کند.

    کسانى که داراى فطرتى سالمند، نور حقیقتى را که پرتو افکن شده، دریافت مى‏کنند.

    ولى آنان که فطرتى تباه شده دارند، از سرِ عناد و تبختر این نورِ هدایت را نادیده مى‏گیرند.

    به همین دلیل حکمت الهى اقتضا مى‏کند که پیامبران با دلیل و برهان حمایت شوند تا زبان ستیزه‏جویان و بدخواهانْ کوتاه، عذر آنها ردّ و حجت بر آنها تمام شود.

    معجزه، فرمول علمى ندارد و نمى‏توان آن را با ابزار انجام داد، ولى سحر و جادو داراى ابزار و قوانین است و امکان دارد شخص آن را بیاموزد و جادوگرى کند و کارهایى همانند امور خارق‏العاده انجام دهد، در صورتى که آن کار از امور خارق‏العاده نیست.

    انواع معجزات پیامبران چند نوع معجزه داشته‏اند، از جمله معجزات طبیعى، مانند بیرون جستن آب از سنگ.

    در این رابطه گفتنى است زمانى که پیروان موسى(ع) از او درخواست آب کردند، آن حضرت عصاى خویش را به سنگى زد و آب از آن سنگ بیرون جهید.

    از دیگر معجزات طبیعى، سایه افکندن ابر بر بنى‏اسرائیل در بیابان تیه است.

    هم‏چنین شکافته شدن رود نیل و کنار رفتن آب براى عبور حضرت موسى(ع) و بنى‏اسرائیل و فرار از فرعون از دیگر معجزات طبیعى است.

    از دیگر انواع معجزات، اخبار غیبى است؛ حضرت عیسى(ع) قوم خود را از آنچه‏که مى‏خوردند و آنچه‏ذخیره مى‏کردند آگاه کرد.

    برخى از معجزات، امورى مخالف قوانین طبیعت بوده؛ مانند آتشى که کافران براى سوزاندن حضرت ابراهیم(ع) افروختند و خداوند آتش را بر آن حضرت سرد و سالم قرار داد.

    هم‏چنین معجزاتى که به طور اتفاقى و به اندازه نیاز به وجود مى‏آمد.

    حکمتِ الهى چنین اقتضا کرد که معجزه هر پیامبرى مطابق با امورى باشد که رایج میان مردم زمان خودش بوده، تا براى تأیید فرستاده‏اش و اثبات رسالت وى، رساتر باشد؛ مانند معجزه حضرت عیسى(ع) که مردگان را [به اذن خدا] زنده مى‏کرد، زیرا یهود، منکر وجود روح بودند و نیز معجزه حضرت موسى(ع) که عصاى او به صورت اژدهایى در آمده و تمام ساز و برگ جادوگران را بلعید، چرا که مصریان در آن دوران، در جادوگرى سرآمد بودند.

    به طور کلى معجزاتى را که پیامبرانِ قبل از حضرت ختمى مرتبت(ص) آوردند، از همین قبیل بوده است، چون انسان‏هاى آن روز چندان رشد فکرى نکرده بودند که دلایل عقلى، آنها را قانع سازد و راهى جز پذیرش امور خارق العاده نداشتند که با بروز آن، اندیشه آنها را خیره و مبهوت سازد و انگیزه‏اى باشد که آنان را به صدق نبوت پیامبران وا دارد.

    معجزات پیامبران هر شخص با ایمان باید اذعان داشته باشد که خداوند پیامبرانش را در جهت اثباتِ درستى دعوتشان براى مردم با تأییدات خاص خویش مورد توجه قرار داده است، تأییداتى که از حیطه عقل و اندیشه بشرى خارج و گواهى بر این امر است که آنان فرستادگان خدایند.

    معجزه، فرمول علمى ندارد و نمى‏توان آن را با ابزار انجام داد، ولى سحر و جادو داراى ابزار و قوانین است و امکان دارد شخص آن را بیاموزد و جادوگرى کند و کارهایى همانند امور خارق‏العاده انجام دهد، در صورتى که آن کار از امور خارق‏العاده نیست معجزه رسول اکرم(ص) معجزات، پیوسته بدین شیوه بود تا آن که بشریّت به رشد و کمال عقلى خویش رسید و اراده خداوند تعلق گرفت که رسالت عامه را توسط حضرت محمد(ص) فرو فرستد.

    از این رو وى را به وسیله قرآن که معجزه عقلى جاودان است مورد حمایت خویش قرار داد.

    قرآن، با شیوه خاص و بلاغت خود و هدایت و علوم و معارفى که در بردارد معجزه بود و حضرت محمد(ص) به وسیله آن عرب را به مبارزه طلبید تا یک سوره مانند آن را بیاورند، امّا آنان عاجز وناتوان گشتند، در حالى که اعراب در فصاحت شهره بوده و در فنون سخنورى مهارت داشتند.

    معجزه رسول اکرم(ص) از سایر معجزات گذشته متمایز بود؛ زیرا قرآن، معجزه‏اى ماندنى است و در طول روزگار در دسترس هر پژوهشگر و هر حقیقت جویى، جاودان مانده است، در حالى که معجزات دیگر پیامبران، حوادث و وقایعى بوده که با سپرى شدن آنها کسانى که در زمان پیامبران بوده‏اند آنها را دیده‏اند، و کسانى که پس از آنان آمده‏اند، آن معجزات را مشاهده نکرده‏اند، بلکه براى آنها نقل شده است، و این خود سبب ضعفِ تأثیر آنهاست، به ویژه امروزه که نسبت به ادیان شبهات فراوانى وجود دارد.

    به همین دلیل، دیدگاه اسلام در باره معجزات، این است که مردم را از درخواستِ آنها منصرف نموده و آنان را به دقّت و اندیشه درموضوع رسالت اسلام و هدایتِ متبلور در قرآن‏کریم واداشته است.

    برخى از اهل تردید در دوران رسالت رسول‏اکرم(ص)(22) درخواستِ معجزه‏هایى کردند و پاسخ خداوند متعال به آنان این بود که در قرآن و هدایتِ موجود در آن و دلایل عقلى بیندیشند [تا بدانند] که قرآن وحى الهى است.

    خداى سبحان فرمود: وَقالُوا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیاتٌ(23) مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّما الْآیاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ أَوَ لَمْ‏یَکْفِهِمْ أَنّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الکِتابَ(24) یُتْلى‏ عَلَیْهِمْ إِنَّ فِى ذلِکَ لَرَحْمَهً وَذِکْرى‏ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ؛(25 و کافران گفتند چرا از پروردگارش بر او نشانه‏هایى نازل نمى‏شود، بگو نشانه‏ها نزد خداست و من تنها بیم‏دهنده‏اى آشکار هستم، آیا کتابى که بر تو فرستادیم تا برایشان خوانده شود براى آنها کافى نبود؟

    به راستى در آن کتاب رحمت و یاد آورى براى کسانى است که ایمان مى‏آورند.

    جاودانگی اعجاز قرآن و تحدی تمام قوانین و احکام قرآن و اسلام متکی به مقتضیات فطرت پاک و نهاد انسانی است و کوچکترین تضادی با سنن خلقت آدمی ندارد و این خود مهمترین رمز بقاء قوانین آن است.

    قرآن مرز زمان و مکان را در هم شکسته و مافوق زمان و مکان قرار گرفته...

    اعجاز قرآن کریم اعجاز قرآن که هم در علوم قرآنی و هم در علم کلام بحث میشود به این معناست که پیامبر اکرم(ص) برای اثبات نبوت و رسالت خویش به عنایت الهی و نزول وحی کتابی آورد که در فقاهت و بلاغت، استواری گفتار، رسا بودن بیان تبیین معارف بلند عقلی، وضع و تشریع قوانین و احکام، رازگشایی و اشارات علمی، پردهبرداری از اخبار غیبی و دیگر جهات بسیار شگفتآور و بینظیر بود.

    به گونهای که با وجود تحدیهای فراوان و مبارزه طلبیهای مکرر، هیچ کس از مدعیان و معارضان از آن زمان تاکنون یاری مقابله با آن را نداشته و ندارد بدین جهت قرآن کریم را معجزه خالد و جاوید گویند.

    یکی از جهاتی که این اعجاز قرآن کریم را از دیگر معجزات پیامبر(ص) و سایر معجزات انبیاء گذشته، متماِیز و منحصر بفرد ساخته است، مسئله جاودانگی و نامحدود بودن این معجزه عظیم دین اسلام است.

    اما راز این ویژگی را در چند امر میتوان یافت: قرآن در زمان و مکان نمیگنجد مهمترین ویژگی این معجزه فرامکانی و فرازمانی بودن آن است چرا که از نوع آثار علمی مکتوب و ماندگار است و محدود و منحصر به یک مکان و زمان خاصی نیست و میتواند در مرأی و منظر تمام جهانیان قرا گیرد و همگی آنرا مشاهده کنند و در مورد ویژگیهای آن به قضاوت بنشینند.

    قرآن چراغی است فروزنده و تابنده برای همه عالمیان، که هرکس میتواند بقدر وسع و عقل خود در صورت ظاهری (بُعد لفظی و ادبی) و معنایی (بُعد محتوایی) آن، اندیشه کند و از آن سود جوید.

    از این رو میتوان گفت: قرآن مرز زمان و مکان را در هم شکسته و مافوق زمان و مکان قرار گرفته به خاطر اینکه معجزات پیامبران گذشته و حتی معجزات خود پیامبر اسلام(ص) (غیر از قرآن) روی نوار معینی از زمان و در نقطه مشخصی از مکان و در برابر عده خاصی صورت گرفته است.

    سخن گفتن نوزاد مریم، زنده کردن مردگان، اژدها شدن عصا و شکافته شدن دریا و امثال آنها، اینها هر کدام حادٍثهای موقت و در یک لحظه و در یک زمان معینی، آنهم در برابر اشخاص معینی صورت گرفته است.

    اگر مردهای زنده شده و زنده شدن او در یک لحظه انجام میگیرد و چند صباحی هم ممکن است زنده بماند، ولی بالاخره میمیرد و تمام میشود و اگر عصایی اژدهها شده حادثهای در یک ساعت معین بوده که بعد هم به حالت اولیه خود بر میگردد.

    معجزاتی که انبیاء گذشته داشته و حتی خود پیامبر(ص) داشته همگی از این قبیلاند.

    اما قرآن کریم در قلمرو زمان و مکان خاصی قرار نگرفته است و همچنان بدون کم و کسر و تحریف به همان شکل و صورت و محتوایی که 1400 سال پیش در محیط تاریک حجاز تجلّی کرده امروز بر ما تجلی میکند بلکه گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش بشری به ما امکاناتی داده که بتوانیم بیشتر و بهتر از آن سود بجوئیم و در مورد آن تأمل و دقت داشته باشیم.

    مرحوم علامه طباطبائی در تبیین اینکه چرا قرآن معجزه جاوید برای همه جهانیان هست میفرماید: «تنها راه آوردن معجزه برای عموم بشر و برای أبد این است که آن معجزه از سنخ علم و معرفت باشد، چون غیر از علم و معرفت هر چیز دیگری که تصور شود که سروکارش با سایر قوای دراکه انسان باشد، ممکن نیست عمومیت داشته، دیدنش را همه و برای همیشه ببینند، شنیدنش را همه بشر و برای همیشه بشنوند، عصای موسایش برای همه جهانیان و برای ابد معجزه باشد و نغمه داوودی اش نیز عمومی و ابدی باشد، چون عصای موسی و نغمه داود و هر معجزه دیگری که غیر از علم و معرفت باشد قهراً موجودی طبیعی و حادثه ای حسی خواهد بود که خود ناخواه محکوم قوانین ماده و محدود به یک زمان و یک مکان معینی میباشد و ممکن نیست غیر این باشد و به فرض محال یا نزدیک به محال اگر آنرا برای تمامی افراد روی زمین دیدنی بدانیم، باری باید همه سکنه روی زمین برای دیدن آن در یک محل جمع شوند و بفرض هم که بگوییم برای همه و در همه جا دیدنی باشد برای اهل یک عصر دیدنی خواهد بود نه برای ابد...» لازمه خاتمیت معجزهای جاودانه است از آنجا که خداوند متعال پیامبر اکرم(ص) را به عنوان خاتمالنبیین معرفی کرده است و دین و آئین او را به عنوان آخرین دین خاتم اعلام کرده، لذا لازم است این دین اسلام از ویژگیهای خاصی چون شمول و جامعیت و اکملیت و جهانی بودن برخوردار باشد.

    یعنی اینکه این دین میبایست برای همه انسانها و جوامع بشری در تمامی عصرها و مکانها، آنهم در تمامی ابعاد و زمینههای فردی و اجتماعی برنامه و احکام و دستورات کاملی ارائه بدهد از این رو ضروری است که این چنین دین خاتمی با این ویژگیهایش معجزهاش خالد و جاودانه باشد تا اینکه همیشه زنده و پوینده باقی بماند و تمام نسلهای بشر تا آخر زمان از آن سود بجویند.

    اتفاقاً یکی از ابعاد اعجاز قرآن که اکثر اندیشمندان و مفسرین قرآنی بر آن تکیه کردهاند: «اعجاز تشریعی» قرآن است.

    یعنی احکام و برنامهها و قوانین قرآن به گونهای خارقالعاده و منحصر بفرد است که هیچ کتاب و قانونگذاری نتوانسته مثل آنرا بیاورد چرا که با مطالعه و دقت در آیات این ویژگیهای بیبدلیل را میتوان یافت: الف) احکام و مقررات دین اسلام و قرآن از شمول و جامعیت برخوردار است و برای تمامی افراد بشر برنامه و دستوراتی ارائه کرده است «ذکری للعالمین»(سوره انعام/90) قرآن برای تمامی شؤون زندگی بشر اعم از تربیتی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و عبادی سازوکارهائی ارائه داده است و با این برنامهریزی جامعه زمینه رشد و تعالی و سعادت همه جهانیان را فراهم میسازد.

    «ما فرّ طنافی الکتاب من شی» ] سوره انعام، آیه 38.

    [ما در قرآن هیچ چیزی را فرو گذار نکردیم.

    و یا میفرماید: «و کتاب آسمانی را بر تو نازل کردیم که روشن گر همه چیز است» ] سوره نحل، آیه 89.

    [امام باقر(ع) میفرماید: «به راستی خدای تبارک و تعالی چیزی که امت بر آن نیازمند باشد وا نگذاشته و آنرا در کتابش نازل کرده و برای رسولش بیان کرده است...» قرآن کریم عملاً نشان داده که هرچه زمان بیشتر جلو میرود، میتواند پاسخگوی تمامی نیازهای بشری و جامعه جهانی باشد.

    به طوری که فقیهان اسلام شناس و حقوقدانان، تاکنون بیش از پنجاه کتاب فقه و قانون در رشتههای مختلف به نگارش در آوردند.

    به هر روی پیشرفتهای بشر در علوم تجربی و انسانی و در کشف طبیعت و قوانین حاکم بر آن و شناخت شئون انسان نیز نمیتواند او را از هدایت و معارف قرآن بینیاز سازد، بلکه هرچه انسان در شناخت طبیعت بیشتر پیش میرود، حقانیت وحی و قرآن را بیشتر درک میکند و اگر پاسخ برخی سؤالات خود را درباره انسان و جهان مییابد، پرسشهای دقیقتر و ظریفتری را پیش روی خود میبیند که کشف پاسخ آنها را بدون الهام از آسمان وحی و معارف قرآن کریم ممکن نمیداند و بهترین شاهد و دلیل بر این سخن، گرایش روزافزون مردم کشورهای متمدن جهان به سوی اسلام و قرآن کریم یا معارف فرا طبیعی مکاتب دیگر است.

    ب) تمام قوانین و احکام قرآن و اسلام متکی به مقتضیات فطرت پاک و نهاد انسانی است و کوچکترین تضادی با سنن خلقت آدمی ندارد و این خود مهمترین رمز بقاء قوانین آن است: «پس روی خودت را متوجه به آیین خالص پروردگار کن.

    این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمیدانند».

    ] سوره روم، آیه 30.

    [حکیم فرازنه آیتالله جوادی در این مورد میفرماید: بدون شک یکی از ارکان جاودانگی قرآن کریم، هماهنگی آن با فطرت و عقل بشر است؛ زیرا چگونه ممکن است کتابی برای راهنمایی و هدایت انسان نازل گردد و هماهنگی عمیق با جهان شگفت و ژرف از یک سو و با جان ملکوتی آدمی از سوی دیگر نداشته باشد و همچنان رهنما و هدایتگر باقی بماند؟

    ج) قرآن ملاک وضع و تشریع احکام و قوانین خود را مبتنی بر مصالح و مفاسد واقعی امور قرار داده است، یعنی هر آنچه را که با سعادت و تعالی انسان ناسازگار باشد تحریم و هر آنچه که در جهت هدایت و رشد آدمی باشد حلال معرفی کرده است و هرگز در تحلیل و تحریمها از افکار ملتها پیروی نکرده است.

    د) از آنجا که انسان مرکب از جسم و روح است، فرامین و تشریعات قرآنی به هر دو بعد انسانی توجه داشته است.

    لذا در حالی که به خواستهها و ارزشهای معنوی و عبادی آدمی احترام گذاشته در همان حال به خواستههای دنیوی و لذائذ مشروع او توجه و اهتمام داشته و از آن غفلت نورزیده است.

    «کذلک جعلناکم امهً وسطا» ] سوره بقره، آیه 143.

    [ ﻫ) احکام و تشریعات قرآنی با تمامی جوامع و تمدنهای انسانی اعم از گذشته و حال و آینده، هم خوانی وسازگاری دارد به همین دلیل فرهنگ اسلام و قوانین آن به راحتی توانست در اکثر جوامع دور یا نزدیک به سادگی و به سرعت رشد و گسترش یابد.

    تحدی قرآن یکی دیگر از بهترین و محکمترین سندها و شواهد بر حقانیت و راز جاودانگی، قرآن کریم، خود خداوند و آیات قرآنی است که از همه جهانیان دعوت به تحدی و مبارزه طلبی کرده است.

    قرآن در آیات متعدد و به طرق متفاوت، تحدی کرده گاهی به آوردن کل کتابی مثل قرآن ] سوره طور، آیه 33 و 34.[ و گاهی به ده سوره، ] سوره هود، آیه 13.

    [ و حتی یک سوره ] سوره یونس، آیه 38.

    [ گرچه از همه افراد و امکانات جن و انس بهره بگیرید.

    ] سوره اسراء، آیه 88.

    [اما همواره از آن زمان تاکنون هیچ یک از مدعیان و معارضان نتوانستهاند به این تحدی قرآن پاسخ مثبت بدهند و همگی در این مبارزه شکست خوردهاند و خواهند خورد.

    چرا که خود خداوند متعال بعد از چندین نوبت تحدی برای آخرین بار با قاطعیت هرچه تمام عجز و ناتوانی نهایی و ابدی آنها را اعلام میفرماید: «اگر تمامی انس و جن گرد هم آیند و بخواهند، همانند این قرآن بیاورند، هرگز نتوانند، گرچه همگی پشت در پشت یکدیگر قرار بگیرند» همچنین در جائی دیگر با واژه «لن تفعلوا» خبر از ناتوانی معارضان در آینده میدهد و میفرماید: «اگر به آنچه بر بنده خویش فرستادهایم ناباورید و شک دارید، پس همانند، یک سوره آن را بیاورید (یا سورهای از همچون فردی بیاورید) ...

    و اگر (چنین کاری نکردید) و هرگز نتوانید کرد، پس پروا کنید از آتش که فروزنده آدمیان و سنگ خارا میباشد و برای کافران آماده گردیده است» ] سوره بقره، آیه 23 و 24.

    [ در این آیه که اخبار از آینده به صورت مطلق میدهد خود از اعجاز غیبی قرآن است.

    از اینرو جای هیچ شک و شبههای نیست که کسی نمیتواند مدعی شود شاید در آینده کسی یا کسانی در مقام تحدی قرآن پیروز شوند.

    یکی از بهترین دلایل بر این امر که تحدی و شکست مخالفان را ثابت میکند شواهد و مدارک مسلم و متواتر تاریخی است که آنرا در سه محور میتوان خلاصه کرد: 1- عجز و شکست ادبا و شعراء عرب در برابر آیات الهی.

    2- رسوایی و افتضاحات هماوردان و تلاشهای بیفرجام آنان.

    3- اعترافات مخالفان و فرهیختگان ادب و هنر عرب.

    ما فقط نمونهای از قسم سوم را ذکر میکنیم.

    لبیدبن مغیره مخزومی او که به گل سر سبد عرب، ریحانه العرب و امیر سخن در میان مشرکان معروف بود وقتی سروش روح افزای کلام الهی را شنید با تمام کینورزی و دشمنی، لب فرو بست و خانه نشین شد و هنگامی که مورد سرزنش دیگر مشرکان قرار گرفت در جواب گفت: بخدا قسم این سخنان نه شعر و سحر است و نه هذیانگوئی دیوانگان.

    بلکه این گفتهها از کلام الهی است.

    پس جای هیچگونه تردیدی نیست که نه در گذشته که مخالفان بیشترین انگیزه را داشتند و نه در آینده کسی را توان هماوردی و مقابله با قرآن را نیست زیرا که آنان با تمام توان و انگیزههایی که داشتند و معروف به فخر فروشی بودند و از آن طرف نسبت به آداب و رسوم جاهلی خویش بسیار متعصب بودند و به سبب اسلام و قرآن آیین و اعتبار و شهرت و منافع خویش را در خطر میدیدند در این مبارزه شکست خورند، تا چه برسد به آیندهگان که هم توان و قدرت کافی را ندارند و هم انگیزه سابق را ندارند.

    اعجاز عام قرآن یکی دیگر از شواهد و مدارکی که مدعای جاودانگی اعجاز قرآن را ثابت میکند، قول به اعجاز عام و عمومی قرآن است توضیح اینکه علماء و مفسرین قرآنی در رابطه با ابعاد و به اصطلاح وجوه اعجاز قرآن، اقوال متفاوتی مطرح کردهاند؛ اما برخی از مفسرین همچون علامه طباطبایی(ره)، و آیت الله خوئی و ...

    بر این باورند که معجزه بودن این کتاب الهی و تحدی آن در تمامی سورهها و در تمامی وجوه و ابعاد آن است؛ هم از لحاظ بیانی در فصاحت و بلاغت و اسلوب جدید و هم در تشریع و وضع احکام، هم در اخبار غیبی و اشارات علمی و عدم تناقض و اختلاف در آیات و هم در بیان معارف بلند عقلی و دیگر جهات همه و همه از وجوه اعجاز قرآن هستند.

    علامه طباطبائی در تبیین نظریه خویش میفرماید: اگر تحدی قرآن در خصوص فصاحت و بلاغت و عظمت اسلوب آن بود، دیگر نباید از عرب تجاوز میکرد و تنها باید عرب را تحدی میکرد که اهل زبان قرآنند و حال آنکه میبینیم سخنی از عرب به میان نیامده و در عوض از همه جن و انس دعوت به عمل آمده، پس اینکه بطور مطلق تحدی کرد و نفرمود کتابی فصیح مانند آن بیاورید و یا کتابی مشتمل بر چنین معارفی بیاورید، میفهامند که قرآن از هر جهتی که ممکن است مورد برتری قرار گیرد برتر است نه یک جهت و دو جهت.

    بنابراین قرآن کریم هم معجزهای است در بلاغت برای بلیغترین بلغا و هم آیتی است فصیح برای فصیحترین فصهاء و هم خارق العادهای است برای حکماء در حکمت و هم سرشارترین گنچینه علمی معجزه آسا برای علماء و هم اجتماعیترین قانون برای قانونگذاران و خلاصه معجزه است برای همه عالمیان تا روز قیامت.

    نتیجه آنکه قرآن که مدعی است، کتاب و معجزه پیامبر خاتم است و دین اسلام بعنوان آخرین آیین و برنامه سعادت و هدایت بشر، برای تمامی جهانیان آمده، حتماً لازم است اعجازش ابدی و نامحدود و جاودانه باقی بماند تا بتواند پاسخگوی تمامی نیازهای بشر باشد.


  • فهرست مطالب

    کلیاتى در بحث اعجاز 1
    اعجاز در لغت 1
    اعجاز و معجزه در اصطلاح 1
    بهترین معجزه (فلسفه تنوع معجزات) 2
    ویژگى هاى دیگر قرآن 3
    معجزات پیامبران 4
    انواع معجزات 5
    انواع معجزات 5
    معجزات پیامبران 6
    معجزه رسول اکرم(ص) 7
    جاودانگی اعجاز قرآن و تحدی 8
    اعجاز قرآن کریم 8
    قرآن در زمان و مکان نمیگنجد 9
    لازمه خاتمیت معجزهای جاودانه است 10
    تحدی قرآن 12
    اعجاز عام قرآن 13
    معجزات امام زمان 14
    1.حقّ پسرعموها 14
    2.شمشیر فراموش شده 15
    3. عزل خادم معصیت کار 15
    4. پانصد درهمی که بیست درهم کم داشت 15
    5. دستبند قلابی 15
    6. نیاز به کفن 16
    7. دکان‌ها به جای قرض 16
    8. کتمان نیابت به فرمان امام(ع) 16
    9. نهی از زیارت کاظمین 17
    10. نام و نسب غیرواقعی 17
    11. چرخاندن انگشت و بیان حاجت 17
    12. درخواست نانوشته 18
    13. تغییر توقیع بر اساس سؤال جدید 18
    معجزات حضرت عیسی 19
    داستان حقیقی کابالا 20
    گوساله طلایی 20
    از مصر باستان تا کابالا 22
    کابالا، تعالیمی مخالف اصول آفرینش 27

کلمات کلیدی: اعجاز - کلیات

بازتاب وقایع سیاسی از صدور فرمان مشروطیت تا پایان سلسله قاجاریه در شعر شاعران دوران پس از تلاش ها و آویز و گریزهای بسیار مجاهدان و علمای دینی و ملت ایران سرانجام در سیزدهم مرداد 1285 خورشیدی مظفرالدین شاه قاجار فرمان حکومت مشروطه را امضا و صادر کرد و سه روز پس از آن دستخط دیگری در تأیید فرمان مشروطیت صادر نمود که در آن فرمان صریح نسبت به تأسیس مجلس منتخبین ملت داده شد. از آن ...

شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم شعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترک دنیا و زهد و نظایر این افکار مشحونست. علت آن هم آشکار می‏باشد و آن وضع سخت و دشواریست که با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال دوره آنان و با خونریزیها و بی‏ثباتی اوضاع در دوره فترت بعد از ایلخانان ادامه یافته و محیط اجتماعی ایران را ...

فصل 1. کليات معادلات ديفرانسيل با مشتقات جزئي 1-مقدمه يک معادله ديفرانسيل با مشتقات جزئي (يا نسبي) براي يک تابع رابطهاي است که بين تابع مجهول u و متغيرهاي مستقل آن (به تعداد متنابهي) و مشتقات جزئي تابع u نسبت به متغيرهاي مستقل آن برقرار ميباشد. تابع

کلیات گیاه شناسی عدس یکی از حبوبات است که از قدیم الایام در اکثر نقاط دنیا کشت می شده است . گیه شناسان اعتقاد دارند که عدس حتی قبل از تاریخ نیز وجود داشته است . عدس از نظر مقدر پروتئین بسیار غی است و دربین گیاهان فقط لوبیای سویا بیشتر از عدس پروتئین درد . عدس گیاهی است یکساله که ارتفاع آن بیش از 30 سانتیمتر نیست . برگهای آن دارای 6 تا 14 برگچه می باشد که در انتهای آن پیچک قرار ...

قرآن کتابي است آسماني که از جانب خداوند بر پيامبر اسلام، حضرت محمد(ص) وحي گرديده و در کلي‌ترين وجه، مي توان آن را کتاب «هدايت» برشمرد. مهمترين معجزه حضرت محمد(ص) قرآن است و ايشان تنها پيامبري است که داراي معجزه جاويد مي‌باشد و نسلهاي متعدد انسانها خ

کليات گياه شناسي آووکادو درختي است که ارتفاع آن به حدود 6 متر مي رسد و درقسمت هاي گرم آمريکا و برزيل و غرب هندوستان پرورش مي يابد . منشاء آووکادو آمريکاي جنوبي بوده که از آنجا به نواحي ديگر دنيا راه يافته است .

طرز استفاده: دم کرده ريشه بابا آدم : مقدر 50 گرم ريشه بابا آدم را در يک ليتر آب جوش ريخته و بمدت 20 دقيقه دم کنيد . جوشانده ريشه بابا آدم : مقدر 80 گرم ريشه بابا آدم را در يک ليتر آب جوش ريخته و بگذاريد بمدت 10 دقيقه بآرامي بجوشد . تن

کليات گياه شناسي اين گياه که بعربي بادنجان ناميده مي شود گياهي است يکساله و داراي ساقه نسبتا ضخيم و پوشيده از کرک .ارتفاع ساقه آن تا 70 سانتيمتر مي رسد . برگهاي آن بيضي شکل با نوک باريک و گلهاي آن بنفش رنگ است . ميوه اين گياه دراز و باري

کليات گياه شناسي انبه درختي است زيبا که ارتفاع آن تا 10 متر مي رسد . منشا انبه هند و مالزي و برمه مي باشد ولي هم اکنون در تمام مناق استوايي و حاره کشت مي شود . انبه از 4000 سال پيش وجود داشته است . برگهاي اين درخت نيزه ا

کليات گياه شناسي برنج گياهي است يکسله که ارتفاع آن تا 1/5 متر ميرسد ودر مناطق گرم و مرطوب و پرآب مي رويد . ساقه آن راست و برگهاي آن بزرگ و نوک تيز است . هر سنبلک برنج داراي دنباله کوتاه و يک گل درد . ميوه آن بشکل خوشه اي متشکل از سنبلک ه

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول