دانلود مقاله نگاهی به زندگی امام موسی کاظم ع

Word 989 KB 14453 39
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع

  • کنیه : ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوعلى و ابواسماعیل
    القاب : کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.


    کاظم یعنی کسی که با همه خشمگینی بر خویشتن تسلط دارد .

    امام کاظم را ابوالحسن اول نیز می گویند وامام هشتم را ابوالحسن دوم و امام دهم را ابوالحسن سوم می گویند
    نکته : آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است
    منصب : معصوم نهم و امام هفتم شیعیان
    تاریخ ولادت : هفتم ماه صفر سال 128 هجرى.

    برخى نیز سال 129 را ذکر کردند
    محل تولد : ابواء (منطقه‏اى در میان مکه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى )
    نسب پدرى : امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب علیهم السلام
    نام مادر : حمیده مصفّاه.

    نام‏هاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است.

    این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احکام و مسائل بود که امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احکام دینى به ایشان ارجاع مى‏داد.

    و درباره‏اش فرمود: حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و

    چرکى؛ مانند شمش طلا.

    پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن کرامتى که از خداى متعال براى من و حجت پس از من است
    مدت امامت : از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال.

    آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید
    تاریخ و سبب شهادت : 25 رجب سال 183 هجرى، در سن 55 سالگى، به‏ وسیله زهرى که در زندان سندى بن شاهک به دستور هارون ‏الرشید به آن حضرت خورانیده شد
    محل دفن : مکانی به نام مقابر قریش در بغداد (در سرزمین عراق) که هم اکنون به «کاظمین» معروف است
    همسران : 1.

    فاطمه بنت على.

    2.

    نجمه
    فرزندان : درباره تعداد فرزندان آن حضرت چند قول وجود دارد.

    بنابر نقل یکى از آنها، آن حضرت 37 فرزند داشت که 18 تن از آنان پسر و 19 تن دختر بودند .
    بزرگترین فرزند امام صادق عبدالله نام داشت که برخی او را عبدالله افطح می دانند و چون بزرگتر از برادرانش بود ادعای امامت می کرد و تنها عده کمی از او پیروی کردند که به افطحیه موسوم هستند ولی جلالیت قدر و علو شأن امام کاظم به قدری روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق به امامت او گرویدند .
    بزرگترین فرزند امام صادق عبدالله نام داشت که برخی او را عبدالله افطح می دانند و چون بزرگتر از برادرانش بود ادعای امامت می کرد و تنها عده کمی از او پیروی کردند که به افطحیه موسوم هستند ولی جلالیت قدر و علو شأن امام کاظم به قدری روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق به امامت او گرویدند .

    یکى از دختران آن حضرت به نام فاطمه، معروف به حضرت معصومه علیهاالسلام که براى دیدار برادرش امام رضا علیه السلام عازم ایران شده بود، در شهر قم بیمار شد و پس از چند روز بیمارى، وفات یافت و در این شهر مدفون گردید.

    هم اکنون مقبره ایشان زیارتگاه شیعیان سراسر جهان و دانشگاه عالمان و مجتهدان شیعى است اصحاب ویاران : تعداد یاران، اصحاب و راویان امام موسى کاظم علیه السلام بسیار است.

    در این جا نام تعدادى از اصحاب بزرگ آن حضرت ذکر مى‏گردد: على بن یقطین ابوصلت بن صالح هروى اسماعیل بن مهران حمّاد بن عیسى عبدالرحمن بن حجّاج بجلى عبداللّه بن جندب بجلى عبداللّه بن مغیره بجلى عبداللّه بن یحیى کاهلى مفضّل بن عمر کوفى هشام بن حکم یونس بن عبدالرحمن یونس بن یعقوب زمامداران معاصر: مروان بن محمد اموى - معروف به مروان حمار- (126 - 132 ق ) ابوالعباس سفاح عباسى (132 - 136 ق ) منصور عباسى (136 - 158 ق ) مهدى عباسى (158 - 169 ق ) هادى عباسى (169 - 170 ق ) هارون الرشید (170 - 193 ق ) امام موسى کاظم علیه السلام در عصر خلافت منصور عباسى به مقام امامت نایل آمد.امام کاظم پس از بررسی اوضاع جامعه تشخیص داد که بهترین راه دنبال کردن برنامه انقلاب علمی پدرش می باشد به همین جهت در ادامه راه دانشگاه بزرگ جعفری شاگردان بزرگ و رجال علم و فضیلت را تربیت کرد .

    از آن زمان تا سال 183 هجرى، سال وفات آن حضرت، چندین بار توسط خلفاى عباسى دستگیر و زندانى گردید.

    تنها در دوران خلافت هارون الرشید به مدت چهار سال زندانى و در همان زندان به شهادت رسید.

    رویدادهاى مهم : شهادت امام جعفر صادق علیه السلام، پدر ارجمند امام موسى کاظم علیه السلام، به دست منصور دوانیقى، در سال 148 هجرى پیدایش انشعاباتى در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، اَفْطَحیه و ناووسیه، پس از شهادت امام صادق علیه‌السلام و معارضه آنان با امام موسى کاظم علیه السلام در مسئله امامت ادعاى امامت و جانشینى امام جعفر صادق علیه السلام، توسط عبدالله اَفْطَحْ، برادر امام موسى کاظم علیه السلام و به وجود آوردن مذهب افطحیه در شیعه اعراض بیشتر اصحاب امام صادق علیه السلام از عبدالله اَفْطَحْ، و گرایش آنان به امام‏ موسى کاظم علیه‌السلام مرگ منصور دوانیقى، در سال 158 هجرى، و به خلافت رسیدن ابوعبدالله مهدى عباسى، فرزند منصور احضار امام موسى کاظم علیه السلام به بغداد و زندانى نمودن ایشان در آن شهر، به دستور مهدى عباسى.

    زندانى شدن امام موسى کاظم علیه السلام در بغداد، در دوران حکومت هادى عباسى.

    مبارزات منفىِ امام موسى کاظم علیه السلام با دستگاه حکومتىِ هارون‏الرشید، در مناسبت‏هاى گوناگون.

    بدگویی و سعایت على بن اسماعیل، برادرزاده امام موسى کاظم علیه السلام از آن حضرت، نزد هارون الرشید با توطئه‏چینى یحیى برمکى، وزیر اعظم هارون دستگیرى امام کاظم علیه السلام در مدینه و فرستادن آن حضرت به زندان عیسى بن جعفر در بصره، به دستور هارون‏الرشید، در سال 179 هجرى انتقال امام علیه السلام از زندان بصره به زندان فضل بن ربیع در بغداد انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن ربیع به زندان فضل بن یحیى برمکى.

    مراعات کردن حال امام علیه السلام در زندان، توسط فضل بن یحیى و عکس‏العمل شدید هارون به این قضیه.

    مضروب و مقهور شدن فضل بن یحیى، توسط هارون، به خاطر مراعات حال امام علیه السلام در زندان.

    انتقال امام علیه السلام از زندان فضل بن یحیى به زندان سندى بن شاهک مسموم کردن امام علیه السلام با خرماى زهر آلود، توسط سندى بن شاهک در زندان.

    شهادت امام کاظم علیه السلام به خاطر مسمومیت در زندان سندى بن شاهک، در 25 رجب سال 183 هجرى.

    انتقال پیکر مطهر امام موسى کاظم علیه السلام به جِسر (پل) بغداد و فراخوانىِ مردم براى دیدن آن توسط مأموران هارون‏الرشید.

    انزجار سلیمان بن جعفر بن منصور دوانیقى از تحقیر پیکر امام موسى کاظم علیه السلام، توسط مأموران حکومتى، و دستور او به تجهیز و تکفین مناسب شأن پیکر آن حضرت و به خاک سپارى در مقابر قریش بغداد .

    حضرت امام موسی بن جعفر ( ع ) نام امام هفتم ما ، موسی و لقب آن حضرت کاظم ( ع ) کنیه آن امام " ابوالحسن " و " ابوابراهیم " است .

    شیعیان و دوستداران لقب " باب الحوائج " به آن حضرت داده اند .

    تولد امام موسی کاظم ( ع ) روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال 128هجری در " ابواء " اتفاق افتاد .

    دوران امامت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر ( ع ) مقارن بود با سالهای آخر خلافت منصور عباسی و در دوره خلافت هادی و سیزده سال از دوران خلافت هارون که سخت ترین دوران عمر آن حضرت به شمار است .

    امام موسی کاظم ( ع ) از حدود 21سالگی بر اثر وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسید ، و زمان امامت آن حضرت سی و پنج سال و اندکی بود و مدت امامت آن حضرت از همه ائمه بیشتر بوده است ، البته غیر از حضرت ولی عصر (عج ) .

    صفات باطنی و ظاهری و اخلاقی آن حضرت حضرت کاظم ( ع ) دارای قامتی معتدل بود .

    صورتش نورانی و گندمگون و رنگ مویش سیاه و انبوه بود .

    آن حضرت قدی متوسط و رنگی سبزه و محاسنی انبوه داشت نقش .

    نگینش حبسی الله و به روایتی الملک الله وحده بود.

    بدن شریفش از زیادی عبادت ضعیف شد ، ولی همچنان روحی قوی و قلبی تابناک داشت .

    امام کاظم به تصدیق همه مورخان ، به زهد و عبادت بسیار معروف بوده است .امام بیش از هر کس صله رحم می کرد و به خانه آشنایان می رفت و به آنان انعام می داد از فضائل اخلاقی آن حضرت این که با غلامان رفتاری پسندیده داشت ومی فرمودند : " شعور ربطی به سیاه و سفید بودن ندارد چه بسا که سیاهان و غلامان بهتر مطلب را درک نمایند " موسی بن جعفر از عبادت و سختکوشی به " عبد صالح " معروف و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بود .

    بدره های ( کیسه های ) سیصد دیناری و چهارصد دیناری و دو هزار دیناری می آورد و بر ناتوانان و نیازمندان تقسیم می کرد .

    از حضرت موسی کاظم روایت شده است که فرمود : " پدرم ( امام صادق (ع ) ) پیوسته مرا به سخاوت داشتن و کرم کردن سفارش می کرد " .

    امام ( ع ) با آن کرم و بزرگواری و بخشندگی خود لباس خشن بر تن می کرد ، چنانکه نقل کرده اند : " امام بسیار خشن پوش و روستایی لباس بود " و این خود نشان دیگری است از بلندی روح و صفای باطن و بی اعتنایی آن امام به زرق و برقهای گول زننده دنیا .

    امام موسی کاظم ( ع ) نسبت به زن و فرزندان و زیردستان بسیار با عاطفه و مهربان بود .

    همیشه در اندیشه فقرا و بیچارگان بود ، و پنهان و آشکار به آنها کمک می کرد .

    برخی از فقرای مدینه او را شناخته بودند اما بعضی - پس از تبعید حضرت از مدینه به بغداد - به کرم و بزرگواریش پی بردند و آن وجود عزیز را شناختند .

    امام کاظم ( ع ) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت .

    قرآن را با صدایی حزین و خوش تلاوت می کرد .

    آن چنان که مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد می آمدند و از روی شوق و رقت گریه می کردند .

    بدخواهانی بودند که آن حضرت و اجداد گرامیش را - روی در روی - بد می گفتند و سخنانی دور از ادب به زبان می راندند ، ولی آن حضرت با بردباری و شکیبایی با آنها روبرو می شد ، و حتی گاهی با احسان آنها را به صلاح می آورد ، و تنبیه می فرمود .

    تاریخ ، برخی از این صحنه ها را در خود نگهداشته است .

    لقب " کاظم " از همین جا پیدا شد .

    کاظم یعنی : نگهدارنده و فروخورنده خشم .

    این رفتار در برابر کسی یا کسانی بوده که از راه جهالت و نادانی یا به تحریک دشمنان به این کارهای زشت و دور از ادب دست می زدند .

    رفتار حکیمانه و صبورانه آن حضرت ( ع ) کم کم ، بر آنان حقانیت خاندان عصمت و اهل بیت ( ع ) را روشن می ساخت ، اما آنجا که پای گفتن کلمه حق - در برابر سلطان و خلیفه ستمگری - پیش می آمد ، امام کاظم ( ع ) می فرمود : " قل الحق و لو کان فیه هلاکک " یعنی : حق را بگو اگرچه آن حقگویی موجب هلاک تو باشد .

    ارزش والای حق به اندازه ای است که باید افراد در مقابل حفظ آن نابود شوند .

    در فروتنی - مانند صفات شایسته دیگر خود - نمونه بود .

    با فقرا می نشست و از بینوایان دلجویی می کرد .

    بنده را با آزاد مساوی می دانست و می فرمود همه ، فرزندان آدم و آفریده های خدائیم .

    از ابوحنیفه نقل شده است که گفت : " او را در کودکی دیدم و از او پرسشهایی کردم چنان پاسخ داد که گویی از سرچشمه ولایت سیراب شده است .

    براستی امام موسی بن جعفر ( ع ) فقیهی دانا و توانا و متکلمی مقتدر و زبردست بود " .

    محمد بن نعمان نیز می گوید : " موسی بن جعفر را دریایی بی پایان دیدم که می جوشید و می خروشید و بذرهای دانش به هر سو می پراکند " .

    امام ( ع ) در سنگر تعلیم حقایق و مبارزه نشر فقه جعفری و اخلاق و تفسیر و کلام که از زمان حضرت صادق ( ع ) و پیش از آن در زمان امام محمد باقر ( ع ) آغاز و عملی شده بود ، در زمان حضرت امام موسی کاظم ( ع ) نیز به پیروی از سیره نیاکان بزرگوارش همچنان ادامه داشت ، تا مردم بیش از پیش به خط مستقیم امامت و حقایق مکتب جعفری آشنا گردند ، و این مشعل فروزان را از ورای اعصار و قرون به آیندگان برسانند .

    خلفای عباسی بنا به روش ستمگرانه و زیاده روی در عیش و عشرت ، همیشه درصدد نابودی بنی هاشم بودند تا اولاد علی ( ع ) را با داشتن علم و سیادت از صحنه سیاست و تعلیم و ارشاد کنار زنند ، و دست آنها را از کارهای کشور اسلامی کوتاه نمایند .

    اینان برای اجراء این مقصود پلید کارها کردند ، از جمله : چند تن از شاگردان مکتب جعفری را تشویق نمودند تا مکتبی در برابر مکتب جعفری ایجاد کنند و به حمایتشان پرداختند .

    بدین طریق مذاهب حنفی ، مالکی ، حنبلی و شافعی هر کدام با راه و روش خاص فقهی پایه ریزی شد .

    حکومتهای وقت و بعد از آن - برای دست یابی به قدرت - از این مذهبها پشتیبانی کرده و اختلاف آنها را بر وفق مراد و مقصود خود دانسته اند .

    در سالهای آخر خلافت منصور دوانیقی که مصادف با نخستین سالهای امامت حضرت موسی بن جعفر ( ع ) بود " بسیاری از سادات شورشی - که نوعا از عالمان و شجاعان و متقیان و حق طلبان اهل بیت پیامبر ( ص ) بودند و با امامان نسبت نزدیک داشتند - شهید شدند .

    این بزرگان برای دفع ستم و نشر منشور عدالت و امر به معروف و نهی از منکر ، به پا می خاستند و سرانجام با اهداء جان خویش ، به جوهر اصلی تعالیم اسلام جان می دادند ، و جانهای خفته را بیدار می کردند .

    طلوعها و غروبها را در آبادیهای اسلامی به رنگ ارغوانی درمی آوردند و بر در و دیوار شهرها نقش جاوید می نگاشتند و بانگ اذان مؤذنان را بر مأذنه های مساجد اسلام شعله ور می ساختند " .

    در مدینه از کارگزاران مهدی عباسی فرزند منصور دوانیقی در عمل ، همان رفتار زشت دودمان سیاه بنی امیه را پیش گرفتند ، و نسبت به آل علی ( ع ) آنچه توانستند بدرفتاری کردند .

    داستان دردناک " فخ " در زمان هادی عباسی پیش آمد .

    علت بروز این واقعه این بود که " حسین بن علی بن عابد " از اولاد حضرت امام حسن ( ع ) که از افتخارات سادات حسنی و از بزرگان علمای مدینه و رئیس قوم بود ، به یاری عده ای از سادات و شیعیان در برابر بیدادگری " عبدالعزیز عمری " که مسلط بر مدینه شده بود ، قیام کردند و با شجاعت و رشادت خاص در سرزمین فخ عده زیادی از مخالفان را کشتند ، سرانجام دشمنان دژخیم این سادات شجاع را در تنگنای محاصره قرار دادند و به قتل رساندند و عده ای را نیز اسیر کردند .

    مسعودی می نویسد : بدنهایی که در بیابان ماند طعمه درندگان صحرا گردید .

    سیاهکاریهای بنی عباس منحصر به این واقعه نبود .

    این خلفای ستمگر صدها سید را زیر دیوارهای و میان ستونها گچ گرفتند ، و صدها تن را نیز در تاریکی زندانها حبس کردند و به قتل رساندند .

    عجب آنکه این همه جنایتها را زیر پوشش اسلامی و به منظور فروخواباندن فتنه انجام می دادند .

    حضرت موسی بن جعفر ( ع ) را هرگز در چنین وضعی و با دیدن و شنیدن آن همه مناظر دردناک و ظلمهای بسیار ، آرامشی نبود .

    امام به روشنی می دید که خلفای ستمگر در پی تباه کردن و از بین بردن اصول اسلامی و انسانی اند .

    امام کاظم ( ع ) سالها مورد اذیت و آزار و تعقیب و زجر بود ، و در مدتی که از 4 سال تا 14 سال نوشته اند تحت نظر و در تبعید و زندانها و تک سلولها و سیاهچالهای بغداد - در غل و زنجیر - به سر می برد .

    امام موسی بن جعفر ( ع ) بی آنکه - در مراقبت از دستگاه جبار هارونی - بیمی بدل راه دهد به خاندان و بازماندگان سادات رسیدگی می کرد و از گردآوری و حفظ آنان و جهت دادن به بقایای آنان غفلت نداشت .

    آن زمان که امام ( ع ) در مدینه بود ، هارون کسانی را بر حضرت گماشته بود تا از آنچه در گوشه و کنار خانه امام ( ع ) می گذرد ، وی را آگاه کنند .

    هارون از محبوبیت بسیار و معنویت نافذ امام ( ع ) سخت بیمناک بود .

    چنانکه نوشته اند که هارون ، درباره امام موسی بن جعفر ( ع ) می گفت : " می ترسم فتنه ای بر پا کند که خونها ریخته شود " و پیداست که این " قیامهای مقدس " را که سادات علوی و شیعیان خاص رهبری می کردند و گاه خود در متن آن قیامها و اقدامهای شجاعانه بودند از نظر دستگاه حاکم غرق در عیش و تنعم بناحق " فتنه " نامیده می شد .

    از سوی دیگر این بیان هارون نشانگر آن است که امام ( ع ) لحظه ای از رفع ظلم و واژگون کردن دستگاه جباران غافل نبوده است .

    وقتی مهدی عباسی به امام ( ع ) می گوید : " آیا مرا از خروج خویش در ایمنی قرار می دهی " نشانگر هراسی است که دستگاه ستمگر عباسی از امام ( ع ) و یاران و شیعیانش داشته است .

    به راستی نفوذ معنوی امام موسی ( ع ) در دستگاه حاکم به حدی بود که کسانی مانند علی بن یقطین صدراعظم ( وزیر ) دولت عباسی ، از دوستداران حضرت موسی بن جعفر ( ع ) بودند و به دستورات حضرت عمل می کردند .

    سخن چینان دستگاه از علی بن یقطین در نزد هارون سخنها گفته و بدگوئیها کرده بودند ، ولی امام ( ع ) به وی دستور فرمود با روش ماهرانه و تاکتیک خاص اغفالگرانه ( تقیه ) که در مواردی ، برای رد گمی حیله های دشمن ضروری و شکلی از مبارزه پنهانی است ، در دستگاه هارون بماند و به کمک شیعیان و هواخواهان آل علی ( ع ) و ترویج مذهب و پیشرفت کار اصحاب حق ، همچنان پای فشارد - بی آنکه دشمن خونخوار را از این امر آگاهی حاصل شود - .

    سرانجام بدگوئی هائی که اطرافیان از امام کاظم ( ع ) کردند در وجود هارون کارگر افتاد و در سفری که در سال 179ه .

    به حج رفت ، بیش از پیش به عظمت معنوی امام ( ع ) و احترام خاصی که مردم برای امام موسی الکاظم ( ع ) قائل بودند پی برد .

    هارون سخت از این جهت ، نگران شد .

    وقتی به مدینه آمد و قبر منور پیامبر اکرم ( ص ) را زیارت کرد ، تصمیم بر جلب و دستگیری امام ( ع ) یعنی فرزند پیامبر گرفت .

    هارون صاحب قصرهای افسانه ای در سواحل دجله ، و دارنده امپراطوری پهناور اسلامی که به ابر خطاب می کرد : " ببار که هر کجا بباری در کشور من باریده ای و به آفتاب می گفت بتاب که هر کجا بتابی کشور اسلامی و قلمرو من است !

    " آن چنان از امام ( ع ) هراس داشت که وقتی قرار شد آن حضرت را از مدینه به بصره آورند ، دستور داد چند کجاوه با کجاوه امام ( ع ) بستند و بعضی را نابهنگام و از راههای دیگر ببرند ، تا مردم ندانند که امام ( ع ) را به کجا و با کدام کسان بردند ، تا یأس بر مردمان چیره شود و به نبودن رهبر حقیقی خویش خو گیرند و سر به شورش و بلوا برندارند و از تبعیدگاه امام ( ع ) بی خبر بمانند .

    و این همه بازگو کننده بیم و هراس دستگاه بود ، از امام ( ع ) و از یارانی که - گمان می کرد - همیشه امام ( ع ) آماده خدمت دارد می ترسید ، این یاران با وفا - در چنین هنگامی - شمشیرها برافرازند و امام خود را به مدینه بازگردانند .

    این بود که با خارج کردن دو کجاوه از دو دروازه شهر ، این امکان را از طرفداران آن حضرت گرفت و کار تبعید امام ( ع ) را فریبکارانه و با احتیاطانجام داد .

    باری ، هارون ، امام موسی کاظم ( ع ) را - با چنین احتیاطها و مراقبتهایی از مدینه تبعید کرد .

    هارون ، ابتدا دستور داد امام هفتم ( ع ) را با غل و زنجیر به بصره ببرند و به عیسی بن جعفر بن منصور که حاکم بصره بود ، نوشت ، یک سال حضرت امام کاظم ( ع ) را زندانی کند ، پس از یک سال والی بصره را به قتل امام ( ع ) مأمور کرد .

    عیسی از انجام دادن این قتل عذر خواست .

    هارون امام را به بغداد منتقل کرد و به فضل بن ربیع سپرد .

    مدتی حضرت کاظم ( ع ) در زندان فضل بود .

    در این مدت و در این زندان امام ( ع ) پیوسته به عبادت و راز و نیاز با خداوند متعال مشغول بود .

    هارون ، فضل را مأمور قتل امام ( ع ) کرد ولی فضل هم از این کار کناره جست .

    باری ، چندین سال امام ( ع ) از این زندان به آن زندان انتقال می یافت .

    در زندانهای تاریک و سیاهچالهای دهشتناک ، امام بزرگوار ما با محبوب و معشوق حقیقی خود ( الله ) راز و نیاز می کرد و خداوند متعال را بر این توفیق عبادت که نصیب وی شده است سپاسگزاری می نمود .

    عاقبت آن امام بزرگوار در سال 183هجری در سن 55سالگی به دست مردی ستمکار به نام " سندی بن شاهک " و به دستور هارون مسموم و شهید شد .

    شگفت آنکه ، هارون با توجه به شخصیت والای موسی بن جعفر ( ع ) پس از درگذشت و شهادت امام نیز اصرار داشت تا مردم این خلاف حقیقت را بپذیرند که حضرت موسی بن جعفر ( ع ) مسموم نشده بلکه به مرگ طبیعی از دنیا رفته است ، اما حقیقت هرگز پنهان نمی ماند .

    بدن مطهر آن امام بزرگوار را در مقابر قریش - در نزدیکی بغداد - به خاک سپردند .

    از آن زمان آن آرامگاه عظمت و جلال پیدا کرد ، و مورد توجه خاص واقع گردید ، و شهر " کاظمین " از آن روز بنا شد و روی به آبادی گذاشت .

    برخورد حاکمان سیاسی معاصر با امام : مهدی خلیفه عباسی امام را در بغداد بازداشت کرد اما بر اثر خوابی که دید و نیز تحت تأثیر شخصیت امام از او عذرخواهی کرد و به مدینه اش بازگرداند گویند که مهدی از امام تعهد گرفت که بر او و فرزندانش قیام نکند این روایت نشان می دهد که امام کاظم (ع) قیام را در آن زمان صلاح و شایسته نمی دانسته است و با آنکه از جهت کثرت عبادت و زهد به (العبد الصالح) معروف بوده است بقدری در انظار مردم مقامی والا و ارجمند داشته است که او را شایسته مقام خلافت و امامت ظاهری نیز می دانستند و همین امر موجب تشویش و اضطراب دستگاه خلافت گردیده و مهدی به حبس او فرمان داده است.

    ـ زمخشری در (ربیع الابرار) آورده است که هارون فرزند مهدی در یکی از ملاقاتها به امام پیشنهاد نمود فدک را تحویل بگیرد و حضرت نپذیرفت وقتی اصرار زیاد کرد فرمود می پذیرم به شرط آن که تمام آن ملک را با حدودی که تعیین می کنم به من واگذاری، هارون گفت حدود آن چیست؟

    امام فرمود یک حد آن به عدن است حد دیگرش به سمرقند و حد سومش به افریقیه (آفریقا) و حد چهارمش کناره دریای خزر است.

    هارون از شنیدن این سخن سخت برآشفت و گفت: پس برای ما چه چیز باقی می ماند؟

    امام فرمود: می دانستم اگر حدود فدک را تعیین کنم آن را به مامسترد نخواهی کرد (یعنی خلافت و اداره سراسر کشور اسلام حق منست) از آن روز هارون کمر به قتل موسی بن جعفر (ع) بست.

    در سفر هارون به مدینه هنگام زیارت قبر رسول الله (ص) در حضور سران قریش و روسای قبایل و علما و قضات بلاد اسلام گفت: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا بن عم و این را از روی فخر فروشی به دیگران گفت.

    امام کاظم (ع) حاضر بود و فرمود: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا ابت (یعنی سلام بر تو ای پدر من) می گویند هارون دگرگون شد و خشم از چهره اش نمودار گردید.

    اقدامات امام موسی کاظم (ع) در جهت رشد آزاداندیشی جامعه: خطی مشی و شکل مبارزه امام بر اساس سنجش اوضاع و شرایط اجتماعی و ارزیابی قدرتها و جبهه گیری مخالفان بود .

    مام موسی کاظم (ع) با مبارزات فرهنگی علیه حاکمان وقت، آگاهی‌بخشی فکری و عقیدتی و تربیت شاگردان فراوان موجب رشد آزاد‌اندیشی در جامعه شدند.

    امام هفتم (ع) با مبارزهای فرهنگی خود علیه حاکم وقت، تحولات سیاسی و اجتماعی زیادی به وجود آوردند.

    برنامه‌ریزی فکری و آگاهی‌بخشی عقیدتی از دیگر اقدامات مهم امام موسی کاظم (ع) بود و در دوران امام موسی کاظم (ع)، عقاید خرافی و انگیزه‌های نژادپرستی رواج بسیاری یافته بود.

    ایشان با تفسیر و بیان فقه، احکام و احادیث سعی در ارشاد و تربیت مردم و نشر موازین اسلامی داشتند.

    بیشتر افراد از تقیه تصور حتمی دارند و آنرا دست‌کشیدن از مبارزه و سکوت و سکون تعبیر می‌کنند.

    در صورتی که تقیه به معنی فرهنگ رازداری است در فرهنگ شیعه، تقیه یعنی در حالت مخفیانه از خود و دین اسلام دفاع کردن امام موسی کاظم (ع) افرادی را برای نفوذ در دربار حاکمان وقت تربیت می‌کردند.

    این افراد علاوه بر اینکه امام (ع) را در جریان اخبار دربار می‌گذاشتند بسیاری از مشکلات شیعیان را حل می‌کردند ..

    امام موسی کاظم (ع) زینت‌المجتهدین یعنی زینت عرصه‌های علمی بودند.

    ایشان در انتشار علوم و احادیث تلاش بسیاری کردند.

    شیعیان به دلیل اعمال فشار از جانب حکومت روایات و سخنان امام موسی کاظم (ع) را با کنایه‌های سید، عبد صالح، ابوالحسن و ابوابراهیم بیان می‌کردند.

    ایشان با تلاش در عرصه‌های علمی و فکری 272 به قولی 319 شاگرد تربیت کردند زمانی که امام موسی کاظم (ع) در زندان بودند رقاصه‌ای را به عنوان خدمتکار آن حضرت به زندان فرستاند.

    زن بسیار متحول شد و گفت من چیزی دیدم که فقط باید توبه و طلب مغفرت از خداوند کنم در مورد مهمترین خصوصیات اخلاقی امام موسی کاظم (ع) امام موسی کاظم (ع) عابدترین، فقیه‌ترین و احسان‌گر‌ترین فرد زمان خویش بودند.

    ایشان را هم‌پیمان سجده‌های طولانی و اشک‌های جوشان وزیران می‌نامیدند وقتی هارون امام موسی کاظم (ع) را به کاخ دعوت کرد.

    از ایشان پرسیدند: اینجا را چه جور جایی می‌بینی؟

    امام (ع) فرمودند: کاخ سرای فاسقان است.

    این ظلم‌ستیزی امام (ع) باعث شد حاکمان زمان ایشان را زندانی نمایند.

    به طوری که ایشان مدت طولانی را در زندانها سپری کردند نفی ظلم‌پذیری ارمغان ‏دوران امامت امام موسی کاظم(ع) برای جامعه اسلامی : عضو هیات علمی موسسه امام خمینی(ره) نفی ظلم‌پذیری و حفظ روحیه عزت‌مداری را از ویژگی های بارز ‏دوران امامت امام کاظم(ع) دانست و بهره‌گیری از ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی ‏حضرت توسط کارگزاران نظام را منوط به فهم عمیق و بصیرت دینی عنوان ‏کرد.‏ حجت‌الاسلام دکتر محمدرضا جباری، عضو هیات علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام ‏خمینی (ره) در گفتگو با خبرنگار شبستان با اشاره به دوران حساس امامت امام موسی ‏کاظم (ع) دو نقش عمده را برای حضرت قائل شد و به تشریح آن پرداخت و گفت: ‏بنی‌عباس با شعار حمایت از اهل بیت (ع) بروی کارآمد وظیفه امام موسی کاظم (ع) در ‏قبال چنین حکومتی که حضرت را رقیب خود می‌دانستند حفظ ‏شیعه از خطرات و انحرافات زمان بود بعد علمی و ارشادی از دیگر نقش های حضرت در آن ‏دوران بود که با توجه به شرایط موجود در قرن دوم هجری قمری یعنی ظهور فرقه‌های مختلف ‏در عالم اسلامی، حضرت می‌بایست با نگاهی تیزبین شیعه را از میان این بلواهای فکری ‏نجات دهد.

    ‏ وی اواسط قرن دوم هجری قمری یعنی سال 148 را آغاز دوران امامت امام موسی کاظم ‏‏(ع) عنوان و به ویژگیهای این دوران اشاره کرد و اظهار داشت: عدم تدوین حدیث به مدت ‏یک قرن دوره خاصی در جهان اسلام ایجاد کرده بود همچنین فرقه‌های متعددی در این ‏دوران رواج و ارج گرفت و جامعه اسلامی با پرسشهای متعددی مواجهه بود که امام ‏موسی کاظم (ع) با پاسخ به این پرسشها شبهات موجود در جامعه شیعی وغیرشیعی ‏را برطرف می‌کردند.‏ نویسنده کتاب سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه، کتاب برگزیده سال ولایت در سال ‏‏82 و کتاب برگزیده سال حوزه در سال 83 به تشریح عملکرد امام موسی کاظم (ع) در ‏دوران چهار خلیفه عباسی پرداخت و تصریح کرد: در اوایل دوران خلافت منصور و هادی ‏عباسی حضرت فرصت داشت تا با مردم جامعه ارتباط مستقیم داشته باشد و در این ‏دوران به برگزاری جلسات حدیث گویی و مباحثه در منزل و مسجد پیامبر (ص) ‏می‌پرداختند اما در دوران خلافت مهدی عباسی و هارون الرشید ایشان با دشواریهای ‏بسیاری مواجه بودند از این رو حضرت با تقویت شبکه وکالت و نمایندگانشان که پیشینه ‏آن به دوران امامت امام صادق (ع) برمی‌گردد و به جبران کاهش ارتباطشان با جامعه ‏شیعی پرداختند.‏ وی نفی ظلم‌پذیری را از ویژگی های بارز دوران امامت امام موسی کاظم (ع) دانست و تاکید ‏کرد: امام موسی کاظم (ع) در فرمایشات خود تاکید داشتند که شیعیان نه باید ظلم کنند و ‏نه ظلم را بپذیرند.

    تعیین حدود فدک نمونه بارز حرکت در این مسیر است، همچنین حضور ‏علی بن یقطین بعنوان یکی از اصحاب خاص حضرت در دربار خلفای عباسی به دستور ‏امام موسی کاظم (ع) نیز برای تحقق این سخن صورت گرفت.

    در حقیقت این حضور ‏عاملی بود تا اینکه خلفای عباسی ستم کمتری نسبت به مسلمانان داشته باشند و این ‏تصویر نادرستی است که بپذیریم ائمه (ع) افرادی ظلم‌پذیر و دائماً در حال تقیه بودند چرا ‏که اگر چنین ویژگیهایی در ایشان بود هرگز زندانی و به شهادت نمی‌رسیدند.‏ حجت‌الاسلام جباری حفظ روحیه عزت مداری و بیان حق و حقیقت را از دیگر ویژگیهای ‏بارز دوران امامت امام موسی کاظم (ع) عنوان کرد.‏ وی به تبیین دیدگاه شیعه نسبت به ائمه (ع) پرداخت و اظهار داشت: نقش رهبری و ‏مرجعیت سیاسی، ولایت ظاهری، هدایت و رهبری دینی و ولایت باطنی نسبت به عالم ‏هستی سه نقشی هستند که شیعه برای ائمه (ع) قائل است از این رو تنها حضور ‏فیزیکی آنها زمینه هدایت جامعه را فراهم نمی کرد بلکه ایشان با استفاده از ولایت ‏باطنی که نسبت به عالم هستی دارند همواره روشنگر مسیر زندگی مردم هستند.

  • فهرست

    چکیده ای از زندگی امام موسی بن جعفر ( ع )
    حضرت امام موسی بن جعفر ( ع )
    صفات باطنی و ظاهری و اخلاقی آن حضرت
    زنان و فرزندان حضرت موسی بن جعفر ( ع )
    صفات و سجایای حضرت موسی بن جعفر ( ع )
    تأثیر الگو پذیری از امام موسی کاظم در بهبود روابط خانوادگی
    امام هدایت و چالش های پیش رو
    گزیده ای از سخنان حضرت
    منابع و مأخذ



    چکیده ای از زندگی امام موسی بن جعفر ( ع )
کلمات کلیدی: امام موسی کاظم ع - زندگی

امام علي ‌بن موسي‌الرضا عليه‌السلام هشتمين امام شيعيان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمين جانشين پيامبر مکرم اسلام مي‌باشند. ايشان در سن 35 سالگي عهده‌دار مسئوليت امامت ورهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي که سختي‌ها و رنج

امام علی ‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند. ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی ...

ولادت ثامن‌الحجج(ع) روز يازدهم ماه ذيقعهده سال 148 هجري در مدينه در خانه امام موسي‌بن‌جعفر(ع) فرزندي چشم به جهان گشود که بعد از پدر تاريخ‌ساز صحنه ايمان و علم و امامت شد. او را علي ناميدند و در زندگي به رضا معروف گشت. مادر گرامي او نجمه نام داشت، و

مقدمه شنا خت ومعرفت چهارده معصوم (ع) امری واجب وضروری است وهیچ عذروبهانه ای در ترک این امرپذیرفته نیست وهرکسی که بدون معرفت و شناخت امام ازدنیا برود مرگ او همانند مرگ زمان جاهلیت و مرگ گمراهان و کافران ومنافقان می باشند(اصول کافی 1ص180) دیگاه و شناخت شیعیان نسبت به چهارده معصوم (ع) بر دو نوع است: یک عده از شیعیان هستند که قائل به پیامبری حضرت محمد (ص) و عصمت حضرت زهرا (ع) و ...

حضرت امام موسي بن جعفر(عليه السلام)، معروف به کاظم و باب الحوائج و عبد صالح در روز يکشنبه 7 صفر سال 128 قمري در روستاي «ابواء»، دهي در بين مکّه و مدينه، متولّد گرديد. نام مادر آن حضرت، حميده است. آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمري، در زندان هارون ال

حوزه علميه قم يکي از حوزه‌هاي علميه مهم شيعيان است که در شهر قم قرار دارد. تاريخچه شهر قم در سال ?? ه .ق در آخرين سال زندگي عمر به دست مسلمانان فتح شد.[?] و طبق نظر بعضي از نويسندگان، آغاز تشيع در ميان مردم قم به تاريخ پس از ورود «اشعري‎ها» به قم (

عبدالعظيم عليه السّلام فرزند عبدالله بن علي، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبي عليه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت مي رسد .پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قيس .ولادت با سعادت حضرت عبدالعظيم عليه السّلام در سال 173 هجري قمر

فصل اول موقعیت : با بررسی‌های زمین‌شناسی، حدود 15000 سال پیش، جزیره‌ای از سطح آب دریای خزر، سربرآورد که بعدها به نام انزلی نامیده شد و به عنوان مهمترین بندر سواحل جنوبی دریای خزر و ایران معروف گردید. این جزیره بر اثر فعل و انفعالات جوی و سایر عوامل طبیعی، به صورت حالیه از دو قسمت انزلی و غازیان شکل گرفت و کانالی بین این قسمت ایجاد گردید که آب چهار رودخانه از شرق (سوسرروگا پیر ...

خاتميت و بسط تجربه عقلانيت (1) برابر يافته هاي علمي انسان پديده اي است که رفتاري ديناميکي دارد. اين يافته ها که با داده هاي وحياني هم ، همسويي و همراهي دارند،انسانرا – چونان طبيعت – واقعيت رازگونه اي تعريف مي کند که در نهان و نهاد او اصالتها و استعد

مقدمه گرچه در عرف و سیاست و فرهنگ و مطبوعات معاصر مملکت ما یک ده در هیچ مورد بهیچ وجه حسابی نمی آید ولی بهر صورت هسته اصلی تشکیلات اجتماعی این سرزمین و زمینه اصلی قضاوت درباره تمدن آن همین دهات پراکنده است که نه کنجکاوی متتعبان را می انگیزد و نه حتی علاقمندی خریداران رای و سیاستمداران و صاحبان امر را . چرا گاهی اتفاق افتاده است که مستشرفی یا لهجه شناسی بعنوان تحقیق در لهجه دور ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول