چکیده ی مطالب
این تحقیق با عنوان چگونگی گسترش محبت وشناسایی موانع محبت در جامعه به مرحله ی اجرا گذاشته شده وسوال های این پژوهش به شرح زیر می باشد.
1- آیا تعلیمات اسلامی وبرنامه های پرورشی تاثیری در ایجاد محبت در جامعه دارد؟
2- آیا پیوند دل ها به معبود غایی در استحکام روابط مهر آمیز میان انسان ها موثر است؟
3- آیا خود خواهی واز جمله این موارد در هنگام به وجودآمدن ، تنها روان شخص را تانابودی می کشد یا دامن گیر عده ی زیادی است؟
4- آیا می توان ریشه های ناپایداری ارتباطات عاطفی را در خانواده واصول تربیتی آن ها جست؟
5- آیا محبت تاثیری در روابط اجتماعی بین انسان ها دارد؟
این پژوهش از نوع اجتماعی است که به روش کتابخانه ای انجام گردیده است هدف کلی پژوهش گران از انجام این پژوهش ، آشنایی با عوامل گسترش دهنده ی محبت ، خشم ، تعلیمات اسلامی وعوامل افزایش دهنده ی محبت بین مردم وزدودن موانع آن آشنا شویم
محبت در ذاتن عمر انسانی وجود دارد وبه خودی خود این محبت ظاهر نمی شود مگر اینکه شرایطی فراهم باشد وعلاوه بر این عواملی نیز وجود دارد که از گسترش آن جلوگیری می کند یکی از این عوامل خود خواهی وبی وفایی واز جمله این موارد بین مردم است که در عین بروز در روان شخصی باعث شیوع آن در بین افراد زیادی می شود که ریشه های این موانع را می توان در عواملی مانند خانواده ها واصول تربیتی آن ها جست وجو کرد وبه همین خاطر اگر فردی در جامعه از روابط عاطفی به سزایی برخوردار باشد یا اینکه هیچ بویی از محبت نبرده باشد تمام این رفتار ها به خانواده بر می گردد که بزرگان کشور با تعلیمات اسلامی وبرنامه هایی تحت عنوان تربیت صحیح عاطفی وروابط محبت آمیز باعث می شوند تا افق دید انسان ها بیشتر شود که این خود به تنهایی باعث پیوند دل ها به یکدیگر وایجاد روابط عاطفی در بین مردم است.
نتیجه گیری
نتایجی که از این تحقیق به دست آمده عبارتند از:
1- با وجود تعلامات اسلامی وبرنامه های پرورشی وپایدار شدن روابط عاطفی محبت در جامعه دو چندان می شود.
2-اگر بین انسان وخدا روابط حبی وجود داشته باشد روابط مهر آمیز بین مردم منسجم ومستحکم تر می شود.
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟
د
3- در اثر به وجود آمدن خودخواهی واز جمله این موارد روان تعداد زیادی از افراد تحت تاثیر آن قرار می گیرد که این عوامل به تنهایی موانعی بزرگ در ایجاد محبت بین انسان هاست.
4- اگر اصول تربیتی والدین بر اساس نظم خاصی شکل نگیرد ویا اینکه والدین در رابطه با تربیت فرزند خود کوتاهی کنند وصفات زشت مانند بی اعتنایی و...
را به آن ها منتقل سازند تزلزل ارتباطات عاطفی امری شایع می باشد.
5- محبت وروابط اجتماعی انسان ها مکمل یکدیگرند به طوری که اگر محبت در بین انمسان ها کاهش یابد روابط اجتماعی نیز روبه سستی وناپایداری می رود.
پیشنهادات علمی وکاربردی
1- پیشنهاد می گرددتمام افراد جامعه از دولت مردان ورجال سیاسی ، اقتصادی ،فرهنگی واجتماعی کگرفته تا مردم عادی جامعه برای رسیدن به یک جامعه ی متعادل ودست یابی به هدف دیرینه ی امامان وپیامبران یعنی محبت ودوستی بین مردم نهایت تلاش وکوشش خود را در غالب طرح ها وبرنامه ها ی اسلامی در جامعه پیاده کنند .
2- پیشنهاد می گردداندیشمندان وفقیهان مسایل مربوط به مهر ومحبت را آن چنان که خودش آیند مردم جامعه است بیان کنند.
3- پیشنهاد می گرددکه همه ی دستگاه های فرهنگی وتبلیغاتی ووزارتن آموزش و پرورش فعالیت های خود را در راستای آشنایی هر چه بیشتر مردم با محبت و ریشه کن کردن موانع آن
مانند خود خواهی و...
افزایش دهند.
4- پیشنهاد می گردد در مراکز تربیتی سراسر کشور روابط محبت آمیز دل ها را از همان کودکی به مرحله ی اجرا بگذارند.
محدودیت ها وموانع در انجام این پژوهش محققان با محدودیت ها ومشکلات زیادی مواجه بودند که بعضی از این محدودیت ها بدین شرح اعلام می گردد: 1- آشنا نبودن محققان با انجام تحقیق به روش کتابخانه ای ونداشتن الگوی مناسب برای این امر.
2- محدودیت زمانی برای انجام تحقیق ، زیرا محققان باید اوقات فراغت خود را به انجام تحقیق می پرداختند.
3- در دسترس نبودن همه ی منابع کتابخانه ای پیرامون موضوع 4- دسترسی نداشتن دائمی به اساتید راهنما.
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟
ه پیشگفتار هدف کلی این پژوهش آشنایی با عوامل محبت وشناسایی موانع آن در زندگی اجتماعی و فردی است.
مادر کار تحقیقی خود سعی کرده ایم تابا انجام این پژوهش اهمیت برقراری رابطه ی محبت آمیز میان انسان ها را در یابیم .
همچنین بدانیم که چرا باید این گونه روابط عاطفی واخلاقی را به عنوان یک اصل اساسی در اجتماع بپذیریم وآشنایی با سفارشاتی که در این زمینه نقل شده است پاره ای از انگیزه های پژوهش گران رادر انجام این پژوهش تشکیل می دهد.
این پژوهش از نوع اجتماعی می باشد که به روش کتابخانه ای به مرحله ی اجرا گذاشته است.
پژوهشگران کوشیده اند که بااستفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز را از منابع کتابخانه ای مثل کتاب ها جمع آوری نمایند وبا استناد به نظرات اندیشمندان اسلامی ورهبران دینی وروان شناسان به تجزیه ،تحلیل و تفسیر داده ها بپردازند وجا دارد از زحمات وراهنمایی های مربی گرامی سرکار خانم جعفری قدر دانی نموده.
در اهمیت تحقیق همین بس که برای داشتن یک جامعه ی سالم لازم است که افراد بر اساس ارزش های روابط محبت آمیز وعاطفی پرورش یابند.
و اعتذار وسپاس گذاری سپاس وتشکر خدای متعال را که به ما قدرت فهم ودرک ونعمت فکر کردن عطافرمود تا به وسیله ی آن راه شکوفایی را پیموده وبه قله های رفیع تکامل دست یابیم .واز آستان مقدسش سپاس گزاریم که به ما نعمت سلامتی را ارزانی داشت که بتوانیم این تحقیق را به موقع انجام داده وبه جامعه ی اسلامی مان تقدیم نماییم .
لذا ضمن پوزش از خوانندگان محترم که وقت گران بهایشان را صرف مطالعه ی این تحقیق می نمایند، بر خودمان لازم می دانیم به مصداق حدیث شریف: من لم یشکن المخلوق ولم یشکن الخالق از زحمات وراهنمایی های مربی گرامی سرکار خانم جعفری ودیگر افرادی که در جمع آوری وتهیه ی این تحقیق ما را یاری دادند قدر دانی نموده وتوفیقات روز افزون این سروران را از درگاه ایزد منان خواهانیم.
ح فهرست مطالب تقدیم ..
..
الف اجازه نامه ..
ب چکیده مطالب..
ج پیشنهادات علمی کاربردی ..
د محدودیت وموانع ..
..د پیشگفتار ..
...
ه اعتذاز وسپاس گذاری ..
..و بخش اول: طرح تحقیق ..
1 مقدمه ..
..2 اهمیت وضرورت..
5 اهداف تحقیق ..
.5 سیری درمبانی نظری موضوع..
.6 بخش دوم: ادبیات وپیشینه ی تحقیق..
....
7 فصل اول:محبت..
.
..8 فصل دوم :محبت در خانواده..
.17 فصل سوم :محبت در اسلام..
...25 فصل چهارم :چه عواملی باعث کاهش محبت در جامعه شده است ؟
.34 فصل پنجم :محبت بین انسان ها..
43 نظر تعدادی از متفکران وپیشوایان دینی ..
61 چکیده ی تحقیق ایران وجهان..
64 نتیجه گیری ..
.65 بخش سوم:روش اجرای تحقیق ..
66 سوال های تحقیق..
67 چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟
ط نوع وروش تحقیق..
..67 ابزار گرد آوری داده ها ..
..67 بخش چهارم: تجزیه ،تحلیل وتفسیر داده ها..
68 روش های تجزیه وتحلیل وتفسیر داده ها..
.69 توصیف داده ها ..
.70 بخش پنجم :نتیجه گیری و ارائه ی پیشنهادات ..
72 نتیجه گیری ..
73 پیشنهادات علمی وکاربردی..
.73 محدودیت وموانع ..
..73 فهرست منابع..
74 چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟
1 چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟
2 مقدمه آتش عشق است کاندر نی فتاد جو شش عشق است کاندر می فتاد جسم خاک از عشق برافلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد محبت اکسیری است که در پناهش جان رونق حیات می یابدو خار ارزش گل پیدا می کند.کیمیایی است که خاک را به طلا بدل می کند و زیستن را معنای بودن می بخشد.
زمستان جان به امیدش جامه بهار به تن می کند و تن پوش پائیز زندگی با یاد حضورش رنگ و جلایی دیگر می گیرد.راستی کداممان قادریم بی بودنش ، بودنمان را تحمل کنیم ؟
و در نبودنش زندگی کنیم ؟
که هر جا که نفسی بر آید به همت وجود اوست و چون فرو رود به امید حضورش.
خداوندی را سپاس که رحمان است و رحیم و راستی چه زیباست که در رحمت بی منتهایش رحمان را بر رحیم سبقت می دهد و این گونه درد امید را روانه جام دلها می نماید.
رحمانی که چتر رحمت بی منتهایش سایبانی است بر سر تمام کائنات و چراغی است فرا راه آنان که دنبال طریق می گردند .خدای مهربانی که مهر در پناهش معنا می شود و محبت با تفسیر او معنایی دیگر می یابد.دامنه لطفش آنقدر وسعت می یابد که در تمام هستی ذره ای را نمی یابی که بر آن سایه نداشته و لحظه را نمی بینی که در آن جاری نباشد و راستی چگونه می توان تصور کرد که بود و در پناهش نبود ، ماند و از او مدد و مهر ندید که آمدنمان با مهر است و رفتنمان با امید حضور در امانگاه پر مهرش.خشمش از سر مهر است و بی مهر ، خشمی ندارد و ثابت می کند که بدون مهر نمی توان غضب داشت و خشم نمود.
ما بندگان اوئیم در مهر و خشم از او الگو گرفته ایم و او را تصویر مجسم مهر می دانیم و در این صورت خشمش را نمودی از مهر می خوانیم .
اگر خشمی و غضبی می بینیم ، گاه گاه است و محدود و آنهم مقدمه حضور مهری نامحدود است و اگر خشونتی یافته ایم ابراز تداوم یک مهر پایدار.به او اقتدا کرده ایم و از او خواسته ایم که جز مهر نخواهیم و در پناه مهرش ، خشم را معنایی دیگر بخشیم.
واژه محبت در موارد متعددی در قرآن کریم آمده است اما در یک جای قرآن این واژه با تاکید خاصی استفاده شده که بر شدت که محبت دلالت دارد: «قد شغفها حبا» آیه شریفه عشق روز فزون زلیخا نسبت به یوسف (ع) را با تعبیر فوق بیان می فرماید.
شغاف در کتب لغت به معنای غلاف قلب آمده است.
3 بر این اساس قران کریم حب یوسف را به غلاف قلب تشبیه کرده که زلیخا را در بر گرفته و تمام مشاعر او را غرق تماشای خود نموده است.
البته این واژه به معنای هست قلب نیز به کار رفته؛ بر این اساس معنای آیه شریفه این است که حب یوسف تا هسته قلب زلیخا نفوذ کرده و تمام لایههای قلب او را در نوردیده و تا دل قلب او نفوذ کرده است.
به نظر می رسد این تعبیر از محبت همان معنایی را به ذهن آدمی متدبر میسازد که عرف مردم از واژه عشق مد نظر دارد.
گـرچه افتاد ز زلفش گرهـی در کـام همچنان چشم گشاد از کرمش مـی دارم بهطربحملمکنسرخیرویمکهچونجام خون دل عکس برون می دهد از رخسارم پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تغـا دریـن پـرده جـز اندیشه او نـگذارم دیـده بخت بـه افسانـه او در خـواب کـو نسیمـی زعنـایـت کـه کنـد بیــدارم چـون تـو درگـذر ای یـار نمیارم دیـد بـا کـه بـگویـم کـه بگوید سخنـی ز یـارم دوشمیگفتکه حافظمهرویستو رویا بـجـز از خـاک درش بـا کـه بـود بـازارم واژه قلب در قرآن کریم به معنای جان است ومنظور از آن قلب مادی نیست که به صورت یک قطعه گوشت صنوبری در سمت چپ سینه پمپاژ خون را بر عهده دارد.
بنابراین شغاف قلب را نیز بایستی بر همین اساس معنا کرد؛ توضیح مطلب اینکه نفس انسان را می توان به سه مرتبه ذات، صفات و افعال تقسیم کرد.
در این میان ذات منشاء صفات است و صفات منشاء افعال می باشند.
بنابراین جمله "قد شغفها حبا" را می توان به این صورت ترجمه کرد که: حب یوسف افعال و صفات زلیخا را پشت سرنهاده و ذات او را تسخیر نموده است و معنای عشق نیز چیزی جز این نیست که محبت معشوق تمام هستی عاشق- یعنی ذات و صفات و افعال- را به تصرف خویش درآورد: «انا الملوک اذا دخلوا قریه افسبدوها و جعلوا اعزه اهلها اذله و کذلک یفعلون» همانا فرمانروایان چون به سرزمینی وارد شوند آن تخریب می کنند و بزرگی آن را به بردگی می گیرند و شیوه همیشگی آنان چنین است" یکی از واژه هایی که در قرآن کریم مترداف محبت و دوستی به کار رفته مودت است ود، وداد به عنوان مصدر از ریشه «و- د- د» به کار می روند.
عنایتی که واژه ود و مشتقات آن وجود دارد آن است که مودت به محبتی اطلاق می شود که همراه تمنی و آرزو باشد.
به همین دلیل است که ودود یکی از اسماء حسنی الهی است که بر وزن فعول و در معنای مفعول به کار می رود چرا که خداوند متعال محل آرزوها و آمال همه موجودات است و کاروان هستی به تمنای وصال او زنده است.
4 خلت نیز در قرآن کریم در مواردی به کار رفته و به معنای صداقت و نیز محبتی اطلاق می شود که در قلب نفوذ کند و در باطن آن نفوذ نماید.
«الصداقه و المحبه التی تخللت القلب فصارت خلاله ای فی باطنه» خلت به معنای فقر محض و نیز دوستی اختصاصی (الصدیقالمختص) به کار می رود.
ملاحظه می کنید که خلت نیز همان معنایی را افاده میکند که از کلمه عشق در عرف اراده میشود.
با این وجود قرآن کریم استعمال کلمه عشق خودداری نموده و کلمه خلیل را به جای معشوق و امثال آن به کار برده است.
5 اهمیت وضرورت با توجه به شرایط امروز که آثاری از محبت در روابط عاطفی دیده نمی شود وبا گذشت روز ها وماه ها محبت ارزش خود را از دست داده ورو به فراموشی است در کنار این مسائل عواملی مانند بی وفایی وبی اعتنایی و...
به نابیودی هرچه زود تر محبت کمک می کند.بنابراین: 1- آشنایی هرچه بیشتر با تاثیرات برنامه های پرورشی واسلامی در جامعه 2- نقش پیوند دل ها به معبود غایی در استحکام روابط مهر آمیز در بین انسان ها 3- شناخت صفات ناپسند مانند خود خواهی وشیوع سریع آن 4- شناسایی ریشه های ناپایداری ارتباطات عاطفی وعواملی مانند خانواده ها و تاثیرات فراوان محبت در روابط اجتماعی واسطه ای در انتخاب موضوع این پژوهش توسط پژوهش گران بوده است.
اگر انسان ها روابط محبت آمیز را به عنوان ارزشی در روابط خود به شمار بیاورند بسیاری از مشکلات رسانایی های جوامع بشر حل خواهد شد ، لذا ضرورت دارد این تحقیق انجام گیرد.
اهداف تحقیق هدف پژوهشگران از این پژوهش شناخت عوامل گسترش محبت وزدودن عوامل آن از دل ها که به شرح زیر می باشد: 1- شناخت عوامل بازدارنده ی محبت 2- شناخت رابطه ی کمبود محبت وفساد اخلاقی 3- شناخت فلسفی وجود محبت در ذات انسان 4- شناخت رابطه ی محبت وشکوفایی انگیزه های عالی انسانی 5- شناخت محبت خدا به انسان رفتار هر شخص نمایانگر میزان محبت دیگران به اوست ومحبت به طورذاتی در انسان وجود دارد ولی با ایجاد محبت دیگران رفتار آن ها بروز می کند پس محبت باید از زمانی که نطفه شکل می گیرد آغاز شود ودر سراسر زندگی انسان وجود داشته باشد تا بتواند اثر مثبتی در وی ایجاد کند در واقع می توان گفت انسان بدون محبت مانند مرده ای است که جان ندارد البته موانعی نیز در این راه وجود داردند که اگر این موانع نباشند فرد وجامعه به سوی کمال می رود .
ائمه ومعصومین ما برای این امر مهم اهمیت زیادی قائل بودند واین اصل را در زندگی خود پیاده کردند همان طور که می دانیم امام حسن (ع)وامام حسین (ع) نمونه های تربیت شده ای هستند که محبت را زیر سایه ی دو بزرگوار امام علی (ع)وحضرت فاطمه زهرا (س) قرار گرفتند.
لذا مسئله ی مورد پژوهش محققین این است که با موانع محبت در جامعه آشنایی داشته باشند.
6 سیری در مبانی نظری موضوع درفصل گذشته به نقش و اثر غرایز اشاره کرده گفتیم که غرایز یک دسته امیال و کششهایی هستند که ضامن حفظ و بقای حیات فردی در انسان بوده و احتیاجات حیاتی او را تامین مینمایند.
هدف نهایی در تمام غرایز بطور آگاهانه تامین منافع خود بوده و می توان گفت که محور همه فعالیتهای خود آگاه غریزی را «خود و زندگی فردی انسانی تشکیل می دهد اما مطالعهای در زندگی انسانها نشان می دهد که پارهای امیال و کششهای دیگر در انسان وجود دارد که بر اساس توجه به خود و تامین احتیاجات و منافع فردی نیست بلکه در افقی برتر از این نوع فعالیتهای غریزی قرار دارد از قبیل حب فرزند، دوستی و محبت نسبت به همنوعان، غمخواری و از خود گذشتگی در راه دیگران و امثال آنها درهیچ یک از این نوع امور خود فردی انسان هدف نیست بلکه حفظ و بقا زندگی جمعی و تعلق به غیر در آنها به خوبی مشهود است.
از این نوع گرایشها که توجه انسان را به طور آگاهانه ا زمحور خود خارج و به سمت غیر معطوف میگرداند به عاطفه انسانی تعبیر می شود.
این استعداد که موهبتی است الهی از جمله امتیازات عالم انسانی است و در اصل پرتوی از بعد الهی و ملکوتی انسان است.
بنابراین عاطفه انسانی استعدادی است روحی که پشتوانه دیگر خواهی در انسان است برخلاف غرایز که پشتوانه خودخواهی در اوست.
بر اساس این استعداد فطری انسان قادر است یک گرایش درونی بر اساس مهر و محبت به هم نوع خود یابد و از این راه به ایجاد پیوند قلبی و انس و الفت با او بپردازد.
استعداد عاطفی در انسان با تضعیف خودخواهی و سوق دادن انسان به سوی دیگران سبب رشد بسیاری از فضائل در انسان میشود.
این فضائل شامل کلیه کمالاتی است که بر اساس نفی خودخوداهی در انسان بوجود می آید از قبیل محبت و دوستی ایثار و فداکاری، گذشت و عفو، بذل و بخشش، تعاون و همکاری، دلسوزی وغمگساری و به طور کلی تقدم غیر برخود در همه این موارد انسان بر خلاف اقتضای خودخواهی قدم از دایره تنگ خود فراتر نهاده و گامی به سوی غیر بر میدارد و با مقدم داشتن او بر خود و در دل گرفتن مهر و علاقه او از فردیت خویش خارج میگردد.
یکی از کمالات روحی که در سایه غله عواطف بر غرایز در انسان بوجود می آید، لطافت روحی است.
اصولا روح انسانی به جهت برخورداری از مواهب الهی و ملکوتی از خشونت روحی بیزار و از آن گریزان است و در حالت سلامت فطری در نهایت لطافت و صفاست که صفای فطری موجود در دوران کودکی خود شاهد زنده ای بر آن است.
اما زیاده روی در ارضا امیال حیوانی سبب می شود روز به روز از لطافت روحی کاسته شده بر خشونت روحی افزوده شود به طوری که چه بسا در ورطه حیوانیت و سبعیت سقوط نماید.
رشد و پرورش عواطف در انسان از آن جهت که انسان را از عالم حیاونی دور ساخته و از شدت توجه انسان به خود می کاهد موجب کاهش خشونت روحی می شود و آدمی را به محور لطافت روحی نزدیکتر می گرداند وهمین لطافت روحی تاثیر در برقراری ارتباط روحی و پیوند قلبی با دیگران بر جای می گذارد و درک بسیاری از معانی و حقایق و عالیهمعنوی را برای انسان های پیشرفته در مسیر معنویات امکان پذیر می گرداند.
7 چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟
8 محبت معنای لغوی محبت معنای فلسفی محبت مراتب نه گانه ی محبت اکسیر محبت رشته ای از محبت عاطفه ی انسانی عاطفه سرچشمه ی بسیاری از فضائل لذت عاطفی نیروی محبت در اجتماع محبت حصار شکنی با خود پرستی است .
محبت 9 معنای لغوی محبت محبت را از نظر لغوی به معنای میل به کار برده اند.
البته بعضی دیگر قبودی را بر این تعریف افزوده اند به عنوان مثال راغب اصفهانی محبت را به این صورت تعریف میکند: میل به چیزی که درست یا غلط او را خیر می دانی به دلیل لذت، نفع یا کمالی که در آن می بینی.
ملاحظه می کنید که در اینجا نیز محبت به میل معنا شده جز این که دلیل این میل و حالات گوناگون آن نیز بیان شده است.
معنای فلسفی محبت تعریف فلسفی محبت نیازمند دو مقدمه است که هر کدام جدگانه قابل اثبات هستند: مقدمه اول: هر شئ در خلقت خویش هدفی را دنبال می کند.
دلیل این امر این است که خداوند متعال حکیم است و هیچ گاه خالق حکیم کار بیهودهای انجام نمیدهد چرا که آفریدن یک موجود که هدف مشخصی را دنبال نمیکند، مصداق بارز کار لغو و بیهوده است.
خلاصه مقدمه اول این است که هر موجودی دارای یک هدف نهایی است که برای آن آفریده شده است و آن موجود به دنبال رسیدن به هدف مزبور می باشد.
مقدمه دوم: اسباب و مقدمات رسیدن به هدف نهایی و کمال نهایی برای هر موجود فراهم شده است.
دلیل مقدمه فوق این است که اگر خداوند متعال موجود هدفمند را بیافریند اما اسباب وسایل و مقدمات رسیدن به هدف مزبور را برای آن، خلق نفرماید به یکی از سه دلیل زیر مربوط می شود که هر سه دلیل باطل هستند: 1- اولین دلیل این است خداوند متعال- نعوذ بالله- نمیدانسته موجود مزبور به چه وسایلی نیازمند است به عبارات دیگر این قول مستلزم نسبت دادن جهل به خداوند است در حالی که دلایل عقلی و نقلی بر خلاف آن گواهی می دهند و بر عکس خداوند متعال را علیم مطلق می دانند.
2- اگر خالق حکیم از اسباب مزبور آگاهی داشته باشد، اما توانایی ایجاد این اسباب را نداشته باشد باز هم می توان تصور کرد که خالق مزبور در عین این که یک موجود هدفمند را آفریده از محبت 10 آفریدن اسباب و وسایل مال وی عاجز باشد.
به بیان دیگر یکی از لوازم فاسد این قول نسبت دادن عجز به خدوندی است که بر طبق دلایل عقلی و نقلی بر همه امور توانا است.
3- در این میان فرض دیگری وجود دارد و آن این است که خداوند متعال درعین علم و قدرت بر آفریدن اسباب مزبور باز هم از فراهم نمودن آن اسباب،خودداری میفرماید.
این فرض نیز مستلزم نسبت دادن صفاتی- همانند بخل، تنگ نظری و...
_ به خداوند است، درصورتی که به گواهی عقل و نقل خداوند متعال دارای اسماء و نیکویی است که هر گونه صفت منفی را از ساحت مقدس وی طرد می نماید.
نتیجه این که هر شی دارای یک هدف نهایی است که فلسفه خلقت آن را تشکیل می دهد و اسباب رسیدن به هدف مزبور نیز برای وی فراهم شده است.
البته منافاتی ندارد یک شئ به دلایل دیگری از رسیدن به هدف نهایی خویش باز بماند.
به عنوان مثال یک جنین پیش از تولد بر اثر یک بیماری سقط شود و از ادامه مسیر باز بماند ونیز سخن ما بهای معنی نیست که همه اشیاء الزاما به هدف مزبور نایل می شوند چرا که این امر صرفا یکی از امور و قوانینی فراوانی عالم هستی بر اساس آنها اداره می شود و ممکن است در برخورد با قوانین و سنن برتری در عمل رنگ ببازد اما اجمالا هر نوع از انواع موجودات دارای هدفی است واسباب رسیدن به هدف مزبور برای وی فراهم شده است و اگر مانعی پیش نیاید به آن هدف نایل می شود و همین مقدار برای پیش برد بحث ما کفایت می کند.
مراتب نه گانه محبت «آلوسی» در تفسیر «روح المعانی» از کتاب «اسرار البلاغه» برای عشق و علاقه مراتبی را ذکر کرده که به قسمنی از آن در این جا اشاره می شود.نخستین مراتب محبت همان «هوی» به معنی تمایل است، سپس«علاقه» یعنی محبتی که ملازم قلب است و بعد از آن، «مکلف» به معنی شدت محبت و سپس «عشق» و بعد از آن «شعف» یعنی حالتی که قلب در آتش عشق می سوزد و از این سوزش احساس لذت و بعد از آن «لوعه» و سپس «شعف» یعنی مرحله ای که عشق به تمام زوایای دل نفوذ می کند و سپس «تولد» و آن مرحله ای است که عشق عقل انسان را می رباید و آخرین مرحله«هیوم» است و آن مرحله بی قراری مطلق است که شخص عاشق را بی اختیار به هر سو می کشاند.
محبت 11 اکسیر محبت شعرای فارسی زبان عشق را «اکسیر» نامیده اند.کیمیا گران معتقد بودند که در عالم،ماده ای وجود دارد به نام «اکسیر»یا«کیمیا»که می تواند ماده ای را به ماده دیگری تبدیل کند.قرن ها به دنبال آن می گشتند.شعرا این اصطلاح را استخدام کردند و گفتند آن اکسید واقعی که نیروی تبدیل دارد عشق و محبت است زیرا عشق است که نیروی تبدیل دارد و می تواند قلب ماهیت کند.